اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیسیاسیمعارف قرآنی

ویژگی‌های خواص صاحب قدرت و ثروت در قرآن

طبقه اجتماعی قدرتمندان و ثروتمندان، خواصی هستند که از امتیازات ویژه به سبب موقعیت اجتماعی برخوردارند. بنابراین تاثیر زیادی در اجتماعات بشری و حاکمیت و حکومت دارند و حتی می‌توانند به عنوان سرمشق دیگران قرار گیرند و مردم سبک زندگی خویش را از آنان بگیرند.
در آیات قرآن، از این طبقه اجتماعی با عناوینی چون «ملأ» یاد شده که به یک معنا بیانگر «پر شدن» است؛ یعنی چنان از قدرت و ثروت اشباع شده‌اند که جای خالی باقی نمانده است. چون سرشار از قدرت و ثروت هستند. دیگران وقتی موفقیت آنان را می‌بینند درسبک زندگی خود، آنان را الگوی خود قرار می‌دهند و تمام تلاش خویش را به کار می‌گیرند تا دست‌کم همانند آنان شوند و این همانندسازی می‌تواند آسیب جدی به کسانی وارد کند که ظرفیت و استعداد همانند شدن را ندارند. همچنین این طبقه خاص اجتماعی، به دلیل آنکه خود را «تافته جدا بافته» از دیگران می‌دانند، برخوردها و رفتارهایی را در پیش می‌گیرند که به دیگر طبقات اجتماعی آسیب جدی مادی و معنوی و روحی و روانی وارد می‌کند.
بی‌گمان شناخت این طبقه خاص با رویکرد روان‌شناختی اجتماعی بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا شناخت این طبقه به معنای شناخت افراد تاثیرگذار مثبت یا منفی در اجتماع است. نویسنده بر همین اساس تحلیل قرآن را از این طبقه اجتماعی خاص ارائه داده است.
***
ویژگی‌ها و صفات خواص قدرت و ثروت
خواص اجتماعیِ بهره‌مند از ثروت و قدرت زیاد که در قرآن به عنوان ملأ یا اشراف شناخته می‌شوند دارای روحیاتی هستند که در رویه زندگی آنان به خوبی مشاهده می‌شود؛ زیرا از نظر قرآن، اعمال و رفتار، تابع نیات افراد و این نیات خود تابع شاکله شخصیتی است و این شاکله شخصیتی همان ملکات و مقومات است که هویت ذاتی را تشکیل می‌دهد، خواه ملکات از جنس فضائل باشد و خواه از رذایل. بنابراین، این شاکله شخصیتی افراد است که انگیزه‌های شخص را شکل می‌دهد و نیات را به وجود می‌آورد و اعمال را جهت می‌بخشد. از همین رو خدا می‌فرماید: قل کل یعمل علی شاکلته؛ بگو هرکسی بر اساس شاکله شخصیتی خود عمل می‌کند.(اسراء، آیه 84)
بر همین اساس است که از «محسنین» که احسان جزو شخصیت ذاتی و شاکله آنان شده، جز احسان و عفو و ایثار و مانند آنها صادر نمی‌شود؛ چنان‌که از «مقسطین»(عدالت پیشگان) که عدالت جزو «قوام» آنان شده، جز عدالت صادر نمی‌شود؛ همچنین از مجرمین و ظالمین جز ظلم و جرم صادر نمی‌گردد. البته نوعی تعامل متقابل میان عمل و ملکات است و هر یک در دیگری اثر می‌گذارد؛ پس همان‌گونه که عمل از ملکات و شاکله صادر می‌شود، عمل نیز در تثیبت ملکات و تقویت آن نقش دارد.
از نظر قرآن، قدرت و ثروت، روحیه‌ای برای صاحبان آن ایجاد می‌کند که آن روحیه در رویه رفتاری آنان نمایان می‌شود.
قدرتمندان و ثروتمندان به نوعی احساس استغنای باطل دارند و خود را حتی از خدا غنی می‌ببیند و فقر ذاتی و هویتی خویش را فراموش می‌کنند که برای همه هستی از جمله انسان است.(فاطر، آیه 15)
احساس استغنای باطل برای انسانی که فقر و نیاز جزو هویت ذاتی اوست، می‌تواند بسیار خطرناک باشد؛ زیرا این احساس موجب می‌شود تا گرفتار «علو» و «برتری‌طلبی» باطل باشد(مؤمنون، آیات 45 و 46) و بخواهد گردنکشی کند و تکبر نماید. این تکبر در روحیه خواص صاحب مکنت و قدرت به وجود می‌آید.(قصص، آیات 78 و 79)
این روحیه تکبر که در روان‌شناسی شخصیت از آن بحث می‌شود، در روان‌شناسی اجتماعی در قالب «طغیان»(علق، آیات 6 و 7)، تحقیر و سبک شمردن دیگران(انعام، آیه 53؛ هود، آیات 25 و 27؛ شعراء، آیات 107 و 111)، تمسخر دیگران(بقره، آیه 212)، استکبار اجتماعی(اعراف، آیات 75 تا 88؛ مؤمنون، آیات 45 و 46)، حق ناپذیری و علوگرایی(مؤمنون، آیات 45 و 46)، انکار رسالت (سباء، آیات 34 و 35)، مقابله با رسالت پیامبران(اعراف، آیات 75 و 76 و 88)، تهدید اهل حق و پیامبران(اعراف، آیه 88)، توطئه در جامعه و فریب افکاری عمومی(مؤمنون، آیات 23 و 33 و 34)، استبدادگرایی و خودکامگی(یونس، آیه 83) و مانند آنها خود را نشان می‌دهد.
خواص ممتاز اجتماعی از نظر قدرت و ثروت، حتی اگر در برابر اسلام و حق سر خم کنند و آن را بپذیرند، اما باز به سبب همان روحیه خاص و درک نادرست از حقایق، ارزش‌گذاری‌های غلط و نادرستی دارند و ثروت و قدرت دنیوی را مبنا و ملاک داوری و سنجش قرار می‌دهند، در حالی که از نظر قرآن، ارزشگذاری باید بر اساس معیارهای حق چون ایمان و تقوا و درجات آن باشد.(بقره، آیات 246 و 247)
همین روحیه است که آنان را به سوی امتیازخواهی و امتیازطلبی سوق می‌دهد(زخرف، آیه 31) و در مسئله جهاد و حضور در میادین سخت نیز دنبال استیذان و رهایی از حضور در میادین جهاد هستند و از مبارزه با دشمن روی می‌گردانند.(بقره، آیه 246)
چنین خواصی روحیه حسادت دارند و بر اساس همین روحیه بر این گمان هستند که اگر فضیلتی به غیر از این طبقه ممتاز داده شود، نادرست است و باید از آنان گرفته و به این طبقه اجتماعی داده شود.
از همین‌ رو با پیامبری محمد(ص) مخالفت می‌کنند و طبقه ممتاز را سزاوار خود می‌دانند(ص، آیات 6 تا 8)، چنان‌که طبقات ممتاز اجتماعی در دوران طالوت نیز ایشان را سزاوار حکومت و قدرت و حاکمیت نمی‌دانستند.(بقره، آیات 245 و 246)
ملأ یا همان خواص اجتماعی دارای ثروت و قدرت نسبت به پیامبران و اهل حق و آیات الهی گرایش ظالمانه در پیش می‌گیرند(اعراف، آیه 103)، و انسان‌های فاسق و منحرفی هستند.(قصص، آیه 32) آنان نظام اجتماعی بلکه فکری و سبک زندگی که در آن رشد کرده و به ثروت و قدرت رسیده‌اند را کامل‌ترین نظام می‌دانند و بر همین اساس از آن دفاع می‌کنند و تابع همان نظام هستند و هر گونه تغییر در این باره را بر نمی‌تابند؛ زیرا تغییر در نظام فکری و اجتماعی به معنای از دست رفتن قدرت و ثروت و اضمحلال آن می‌دانند.(اعراف، آیه 127؛ یونس، آیات 75 تا 79)
بنابراین شبهه افکنی نسبت به نبوت و رسالت پیامبران و مبارزه با آن‌، رویه آنان می‌شود تا نظام کنونی را صیانت کرده و از امتیازات طبقاتی خود حمایت و دفاع کنند.(اعراف، آیات 73 تا 75؛ مؤمنون، آیات 31 تا 33) خواص ممتاز اجتماعی بر اساس همان روحیاتی که ملکات آنان است، اصولاً نسبت به حق واکنش مثبتی نشان نمی‌دهند و افرادی لجوج هستند و این لجاجت در آنان تا جایی پیش می‌رود که به قصد تحقیر و تمسخر وعده‌ها و وعیدهای پیامبران‌، خواهان نزول عذاب‌های موعودی می‌شوند که پیامبران وعده داده‌اند تا این‌گونه پیامبران را به سخریه گیرند و آنان را وادار به عقب‌نشینی از مواضع خود کنند.(اعراف، آیات 73 تا 77)
خواص صاحب قدرت و مکنت همواره در اندیشه تحمیل سبک زندگی خویش بر مؤمنان هستند؛ زیرا خود را در آسایش و آرامش دنیوی بهره‌مند می‌بینند، در حالی که مؤمنان گرفتار انواع ابتلائات و مشکلات هستند.
از آنجا که خواص ممتاز در اندیشه تحمیل سبک زندگی خویش بر دیگران هستند و استبداد و خودکامگی می‌ورزند، برای دستیابی به همراهی و همگام سازی مردم با خویش، از هیچ‌گونه فشاری خودداری نمی‌کنند؛ این‌گونه است که با تهدید بلکه اذیت و شکنجه بر آن هستند تا دیگران را از مقابله با خویش باز دارند و آنان را همراه سازند.(اعراف، آیات 127 تا 129)
در همین راستا است که گاه از ابزارهای تبلیغاتی مسموم نیز بهره می‌گیرند و در جنگ ترکیبی علیه حق و مؤمنان و پیامبران از همه ابزارها بهره می‌گیرند که شامل تهدید، شکنجه، قتل، توطئه، تهمت و اتهام زنی‌های ناروا، ظلم و ستم، تحقیر و مانند آنها می‌شود.(همان؛ اعراف، آیات 103 تا 110؛ قصص، آیات 20 و 21)
خواص ممتاز قدرت و ثروت همچنین افزون بر گمراه بودن‌، دیگران را به گمراهی دعوت بلکه وادار می‌کنند و به انواع فساد و افساد در زمین دامن می‌زنند که شامل فسق و فجور و ظلم و ستم است.(اعراف، آیه 127)
تحریک دیگران به مقابله با مؤمنان و پیامبران(اعراف، آیه 127) و استفاده از جنگ ترکیبی حتی بهره‌گیری از جنیان و ساحران از دیگر رفتارهایی است که خواص ممتاز از آن بهره می‌گیرند.(اعراف، آیات 108 تا 112؛ شعراء، آیات 23 تا 38) از آنجا که خواص ممتاز جامعه انسان‌های واپسگرا و مرتجع و دنبال رو نیاکان و جاهلیت آنان هستند(زخرف، آیه 23)، هرگز دوست ندارند تغییرات و جابه‌جایی انجام گیرد که منافع و امتیازات آنان به خطر افتد. این در حالی که دعوت پیامبران در راستای اقامه عدالت (حدید، آیه 25)، موجب می‌شود که تغییرات اساسی رخ دهد و فلسفه و سبک زندگی اجتماعی مردم تغییر کند.
از نظر خواص قدرت و ثروت بهتر آن است که پیامبران و رهبران جامعه از مواضع خویش کوتاه بیایند و انعطاف داشته باشند؛ زیرا امکان آن نیست که میان سبک زندگی آنان و خواص جمع کرد؛ پس بهتر است که پیامبران برای آنکه مورد تایید و حمایت خواص قرار گیرند، انعطاف داشته باشند و از برخی از مواضع خویش کوتاه بیایند.
البته این آرزو و خواسته‌ای است که هرگز تحقق نمی‌یابد.(قلم، آیات 8 تا 12)
اصولا این دسته از خواص انسان‌های جاه‌طلب‌، علوگرا و عالی‌طلب بوده و حکومت و قدرت را برای خود می‌خواهند و در این امر انحصارگرا هستند؛ بنابراین، دوست ندارند که دیگرانی حتی با ارزش‌های عالی جایگزین آنان شوند و حکومت را در اختیار گیرند و آنان را از مدار قدرت دور سازند.(بقره، آیات 246 و 247)
آنان انسان‌هایی افراطی و اسراف‌کار هستند (کهف، آیه 28) و در همه امور اعتدال را رعایت نمی‌کنند و دنبال هواهای نفسانی خویشند.(همان) آنان تا جایی در این امر اسراف می‌کنند که از پیامبران می‌خواهند تا برای حفظ آنان در کنار خویش، مؤمنان حقیقی را که از اقشار دیگر اجتماع و از نظر آنان از طبقه پست جامعه هستند کنار بگذارند تا خواص ممتاز در کنار پیامبران قرار گیرند.(مؤمنون، آیات 64 تا 68 و 71)
در حقیقت آنان برای پیروی و اطاعت از حق و پیامبران پیش شرط تعیین کرده و بهانه‌های واهی بر اساس برداشت و داوری‌های نادرست خویش مطرح می‌کنند.(انعام، آیات 123 و 124)
از نظر خلق و خو، خواص ثروت و قدرت از روحیه بدخلقی برخوردار بوده و درشت‌خو و تندخو هستند.(قلم، آیات 10 تا 14) با آنکه این افراد انسان‌های بی‌اصل و نسبی هستند، خود را اصیل و با نسب می‌دانند(همان)؛ از نظر امیرمؤمنان «زنیم» به معنای کسی است که اصل و ریشه و نسبی ندارد، ولی خودش را اصیل و با  نسب می‌داند.(نورالثقلین، ذیل آیه)
به هر حال از مجموعه این روحیه‌ها و رویه‌ها می‌توان دریافت که خواص برخوردار از مکنت و قدرت‌، یک مانع جدی در راه پیشرفت و تکامل انسان‌ها در ابعاد فردی و جمعی و شخصی و اجتماعی هستند و با این روحیه و رویه به خود و دیگران آسیب جدی می‌زنند.
بنابراین، لازم است تا همواره در شناخت این افراد تلاش کرد و در دام جنگ ترکیبی آنان که به هدف اثبات خویش و انکار حق و پیامبران و مؤمنان انجام می‌گیرد، نیفتاد و از این افراد پرهیز کرد و آنان را سرمشق قرار نداد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا