اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

نقش منابع انسانی در شکوفایی تمدنی

42-17985125از بزرگمهر حکیم پرسیدند: علت انقراض دولت ساسانی چه بود؟ بزرگمهر پاسخ گفت: کارهای بزرگ را به خردان سپردند و کارهای خرد را به بزرگان. خردان از کار بزرگ بر نیامدند و بزرگان به کار خرد دل نسپردند. در این حکایت کوتاه به روشنی، نقش بسیار مهم و اساسی منابع انسانی در شکوفایی تمدنی و حفظ و بقای دولت ها و تمدن ها بیان شده است.

نویسنده با بهره گیری از تحلیل قرآن و آموزه های اسلامی بر آن است تا نقش پررنگ منابع انسانی را چنان که هست بشناساند و برای اصلاح امور در همه عرصه ها از جمله الگوهای مصرف و بهره وری ، به اهمیت و مسئولیت منابع انسانی توجه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

عوامل رشد اقتصادی و شکوفایی تمدنی

آیات قرآنی به مساله اقتصاد و تمدن توجه خاص و ویژه ای مبذول می دارد. این اهمیت از آن جایی است که دست یابی انسان به همه توانمندی های سرشته در ذات و فعلیت بخشی آن، زمانی تحقق می یابد که دو دسته از عناصر مادی و معنوی در کنار هم به شکل اعتدال و استوا قرار گیرد. از این روست که در آموزه های قرآنی به عناوین مختلف بر ابعاد دوگانه انسانی توجه داده شده و برنامه ها و دستورهایی نیز برای ایجاد وضعیت و موقعیت مطلوب صادر شده است.

از نظر قرآن یکی از اهداف میانی و نیز یکی از مسئولیت ها و وظایف بشر، استعمار و آبادانی زمین است و خداوند به صراحت در آیه 61 سوره هود می فرماید: هو أنشأكم من الأرض واستعمركم فيها؛ خداوند شما از زمين آفريد و از شما خواسته كه آن را آباد كنيد.

این بدان معناست که ایجاد تمدن انسانی و حفظ و نگهداشت آن از وظایف و مسئولیت های دینی و شرعی بشر در کره زمین است و هر گونه تخلف از آن به معنای کفر و بی ایمانی تلقی می شود.

در آیات قرآنی به دو دسته از علل و عوامل به عنوان علل مادی و معنوی دست یابی به رشد اقتصادی و شکوفایی تمدنی اشاره شده است. از جمله عوامل مادی به آب (هود آیه 52 و جن آیه 16)، زمین مناسب و مرغوب (اعراف آیه 58 و سبا آیه 15) و کار و تلاش بر روی زمین (ملک آیه 15) توجه داده شده و در تبیین عوامل معنوی به اموری چون استغفار و توبه (هود آیه 3 و 52 )، استقامت بر دین و ملازمت با حق (جن آیه 16) ، امنیت و آرامش روانی و اجتماعی (بقره آیه 126 و نحل آیه 112) ، انفاق و کمک مالی به دیگران (بقره آیه 276 و روم آیه 39) رعایت تقوای الهی (اعراف آیه 96 و طلاق آیه 2 و 3) اشاره کرده است.

هر چند که در این علل و عوامل به صراحت از منابع انسانی سخنی به میان نیامده است ولی اگر به همه عوامل معنوی توجه و دقت شود، به آسانی نقش پررنگ و اساسی منابع انسانی در رشد و شکوفایی اقتصادی و تمدنی دانسته می شود. در عوامل مادی نیز کار مفهومی است که ارتباط تنگاتنگی با مفهوم منابع انسانی دارد و این انسان است که با کار و کوشش و تلاش خویش در عوامل مادی تغییرات و تصرفاتی را پدید می اورد و شکوفایی و رشد اقتصادی و اعمار زمین را سبب می شود و تمدن بشری را پی می ریزد.

شرایط مطلوب در منابع انسانی

آیات قرآنی پیش گفته به شکلی به این مطلب نیز اشاره و توجه داده است که برای دست یابی به رشد و شکوفایی اقتصادی و تمدنی، چه شرایط و ویژگی هایی می بایست در انسان به عنوان منبع اصلی هر گونه تغییر در زمین و استعمار آن تحقق داشته باشد؟

از جمله ویژگی هایی که برای منابع انسانی به شکل مطلوب و آرمانی گفته شده است، داشتن ایمان به خدا و معارف الهی است که نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی و شکوفایی آن و به ویژه در بقای آن دارد؛ زیرا هر چند که رشد اقتصادی بی ایمان می تواند شکل گیرد ولی نمی تواند باقی و برقرار باشد. از این روست که قرآن به شماری از تمدن های بشری اشاره می کند که به کمال رشد و شکوفایی اقتصادی و تمدنی رسیدند ولی به دو سبب دو عامل اصلی کفر و کفران از هم پاشیدند و نابود شدند. از این روست که خداوند در آیه 96 سوره اعراف به ایمان به عنوان رکنی مهم در بهره مندی از مواهب الهی و دست یابی به رفاه و آسایش و آرامش اشاره می کند و بر نقش آن تاکید می ورزد.

البته ایمان به تنهایی کفایت نمی کند ؛ زیرا می بایست این مساله به شکل عملی خود را در ظاهر زندگی مردم نیز خود را نشان دهد. از این روست که خداوند در آیه 66 سوره مائده بر پای بندی و عمل به تعالیم الهی به عنوان یکی از عوامل بهره مندی انسان از توسعه اقتصادی و مواهب الهی تاکید می کند و در آیه 16 سوره جن به شکلی دیگر آن را مرتبط به استقامت و پایداری بر دین حق می نماید.

از نظر قرآن، جامعه ای به رشد و شکوفایی اقتصادی دست می یابد که مردمانش گرایش بر کار و تلاش (ملک آیه 15) داشته و کسب و کار را تامین کننده نیازهای اقتصادی خود بشمارند (هود آیه 61 و نحل آیه 14 و اسراء‌آیه 12 و آیات دیگر) و نسبت به کار و تلاش،‌تنبلی و کوتاهی نکنند؛ زیرا هر گونه تنبلی به معنا و مفهوم ، دور شدن از مسئولیت و وظیفه انسانی استعمار و آبادانی تمدنی زمین است که در حقیقت به معنای خروج از مسیر حرکت اصلی آفرینش و اهداف آن می باشد.

از دیگر ویژگی هایی که خداوند برای انسان به عنوان عامل شکوفایی تمدنی و بقا و حفظ آن بر می شمارد، داشتن تقوای الهی و رعایت آن است که در آیاتی چون 96 سوره اعراف و 2 و 3 سوره طلاق بر آن تاکید داشته است.

از نظر قرآن ، انسان بی تقوا به معنای انسانی است که به خود و جامعه خیانت می کند و افزون بر این که از خداوند دور می شود و بر خلاف خلقت وآفرینش خویش گام بر می دارد ، با تجاوز به حدود الهی و عبور از مرزهای سنت و قوانین الهی ، فساد و تباهی را در جامعه دامن می زند و فرصت های رشد و شکوفایی را در همه زمینه ها از جمله اقتصادی و تمدنی از جامعه سلب می کند.

از دیگر ویژگی هایی که قرآن برای انسانی که در مسیر شکوفایی اقتصادی و تمدنی گام بر می دارد بیان می کند ، انفاق کنندگی است. انفاق هماره از بخشی از ثروت و مال و نعمت هایی انجام می شود که در خداوند در اختیار شخص گذاشته است. حال اگر شخص بیش از نیاز خویش از مال استفاده کند و یا آن را به شکل کنز و تکاثر نگه دارد و از گردش سالم آن باز دارد ، عامل بازدارنده رشد و شکوفایی اقتصادی و تمدنی می شود. از این روست که خداوند در بسیاری از آیات خواهان آن است که نعمت های الهی که در اختیار فرد قرار می گیرد، انفاق شود؛ زیرا شخصی که انفاق می کند این فرصت را به خود و دیگری می دهد تا نعمت ها در جریان آزاد و گردش سالم قرار گیرد و از انباشت و تراکم به شکل کنزی که هیچ سودی برای اقتصاد و رشد بر ندارد ، جلوگیری کند.(بقره آیه 276 و روم آیه 39 و سبا آیه 39)

این ها ویژگی های عمومی برای منابع انسانی است که بخواهد در مسیر خلافت الهی فعالیت کند و مسئولیت و نقش خود را به عنوان خلیفه بر قرارگاه زمین انجام دهد.

اما افزون بر این ویژگی ها و مواصفاتی که بیان شده است،‌قرآن برای منابع انسانی ویژگی های دیگری را ذکر می کند که برخی از آن ها مرتبط به سطوح مدیریتی است.

از جمله این ویژگی ها می توان به دانش کافی در مسئولیت و کاری که به عهده می گیرد باشد. خداوند در آیه 55 سوره یوسف به این ویژگی مهم برای انتخاب کارگزاران و مسئولان در سطوح مدیریتی توجه می دهد. این در حالی است که در حال حاضر به اسباب بسیاری ، مسئولیت ها بر اساس دانش واگذار نمی شود. این گونه است که کارشناس علوم خاک، مسئولیت فرهنگی شهرداری را به عهده می گیرد و خبره در دانش کودکان ، در حوزه سیاست مسئولیتی را در اختیار می گیرد.

از دیگر ویژگی های کارگزاران ، توانایی مدیریتی است. بسیاری از اشخاص از توان مدیریتی برخوردار نمی باشند هر چند که در همان حوزه کاری خویش دارای دانش بسیار و متبحر می باشند. بنابراین در شرایط منابع انسانی نمی بایست تنها به دانش شخص در حوزه مسئولیتی بسنده کرد بلکه می بایست توانایی مدیریتی در آن حوزه را نیز دارا باشد.

هر کسی که مسئولیتی را در اختیار می گیرد می بایست امانت دار باشد. خداوند به این ویژگی در آیه 55 سوره یوسف اشاره می کند؛ زیرا کسی که امین در کار نباشد نمی تواند کار را در مسیر تعالی قرار دهد و زمینه رشد و شکوفایی جامعه را فراهم آورد.

از دیگر ویژگی هایی که قرآن برای مسئولان و مدیران بر می شمارد ، رشد و خردمندی است. از این روست که در آیه 5 سوره نساء هر گونه واگذاری مسئولیت های مالی و اقتصادی را به اشخاص سفیه و بی خرد نادرست بر می شمارد و رشد و خردمندی را به عنوان مهم ترین شرایط واگذاری مسئولیت ها در این حوزه معرفی می کند.

هر چند که شخص دارای تقواست که خود عامل بازدارنده از انحراف و کژروی است، ولی قرآن برای دست یابی به رشد و شکوفایی اقتصادی و تمدنی شرط ارزشیابی و نظارت دایمی را بیان می کند. به این معنا که اگر شخص هر چند که انسانی خردمند و رشد یافته است ولی ممکن است که در مسیر نادرستی قرار گیرد ، از این رو لازم است که هماره نظارت و ارزشیابی از کارها از سوی مسئولان انجام پذیرد تا احتمال خطا و کژروی به صفر کاهش یابد. اصولا نظارت مستمر مسئولان سبب بهره گیری بهینه از امکانات اقتصادی و منابع انسانی و بهینه سازی کار و فعالیت ها می شود. این مطلب را می توان از آیات 93 تا 97 سوره کهف و 12 و 13 سوره سبا به دست آورد.

البته مسئولان و مدیران ارشد می بایست انسان هایی با برنامه باشند و برای هر کاری برنامه ای منظم و از پیش تهیه شده داشته باشند تا بر اساس آن معیار کارها را بسنجند و عمل کنند. از این روست که در آیات 47 و 55 سوره یوسف بر نقش برنامه ریزی در شکوفایی اقتصادی و تمدنی توجه داده شده است.

ویژگی های منابع انسانی از نظر امیرمومنان (ع)

امیرمومنان با توجه به این که مسئولیت ها می بایست با توجه به توانمندی ها و ظرفیت های هر شخص واگذار شود ،‌از این که روابط خانوادگی و پارتی بازی سبب شود تا گروهی از بستگان و خویشان و دوستان به مقام ها و مسئولیت های دست یابند بر حذر می دارد. وی هم چنین با توجه به این که گاه بستگانی یا دوستانی از ظرفیت مسئولیت بهره مند هستند و به آن مقام می رسد از جهتی دیگر بر حذر می دارد؛ زیرا این دوستان و بستگان برای خود حاشیه ای امنی می سازند و به دور از نظارت ها و چشم های ارزشیابی اندک اندک به سوی کژی می روند.

امیرمومنان (ع) به مالك اشتر فرمود:«هنگام رسیدن به قدرت، نور چشمان و نزدیكان وابستگان را به خود نزدیك مساز و برای آنها حاشیه ای امن درست مكن؛ زیرا نزدیكان قدرت، ویژه خوارند و تجاوزگر، اینان به حقوق مردم دست درازی می كنند و تن به عدل و انصاف و قانون نمی دهند. تو ریشه اینان را قطع كن.

از نظر امیرمومنان(ع) کارگزار دولت اسلامی در هر سطحی نباید در مهمانی های اشرافی كه اشخاص فرودست در آنها دعوت نشده و حضوری در آن ها ندارند و فقط بر سر این سفره ها و مهمانی ها و عروس ها، اشراف و مترفان حضور دارند، حضور یابد و در آن ها شرکت کند.

به نظر آن حضرت (ع) پست ها و مقام های حكومتی و اداری امانت است در دست کارگزاران است ، نه وسیله چپاول اموال عمومی و غارت اموال خصوصی مردم . بنابراین نمی توان از مسئولیت سوء‌ استفاده کرد و آن را وسیله ای برای رشد اقتصادی خود و خانواده قرار داد و به انباشت ثروت از راه مقام پرداخت. این در حالی است که در جامعه امروز بسیاری از مسئولان به سبب داشتن مقامات ، از اعتبار مقام خود سوء استفاده می کنند و وام های کلان بی بهره یا با بهره کم از بانک ها دریافت می کنند و ده ها نوع دیگر از موقعیت شغلی خود بهره می برند.

نظارت دایمی مسئولان امری واجب و لازم است. از این روست که امام علی (ع) می فرماید: باید بر بازارها و نرخ ها و ترازوها نظارت شود و ناظر خائنی كه پول می گیرد و از ستم هایی كه در خرید و فروش بر مردم بی پناه می رود، چشم می پوشد، به شدیدترین وجه مجازات شود… تازیانه بخورد و دور شهر گردانده شود تا مردم خائنان را بشناسند.

در كار كارگزارانت ‏بنگر و پس از آزمايش به كارشان برگمار،نه به سبب دوستى باآنها.و بى‏مشورت ديگران به كارشان مگمار،زيرا به راى خود كار كردن و از ديگران‏مشورت نخواستن، گونه‏اى از ستم و خيانت است.كارگزاران شايسته را در ميان‏گروهى بجوى كه اهل تجربت و حيا هستند و از خاندانهاى صالح،آنها كه در اسلام‏سابقه‏اى ديرين دارند.اينان به اخلاق شايسته‏ترند و آبرويشان محفوظتر است و ازطمعكارى بيشتر رويگردان‏اند و در عواقب كارها بيشتر مى‏نگرند. در ارزاقشان بيفزاى،زيرا فراوانى ارزاق،آنان را بر اصلاح خود نيرو دهد و ازدست اندازى به مالى كه در تصرف دارند،باز مى‏دارد.و نيز براى آنها حجت است،اگر فرمانت را مخالفت كنند يا در امانتت‏خللى پديد آورند.پس در كارهايشان تفقدكن و كاوش نماى و جاسوسانى از مردم راستگوى و وفادار به خود بر آنان بگمار؛ زيرا مراقبت نهانى تو در كارهايشان آنان را به رعايت امانت و مدارا در حق رعيت‏وامى‏دارد.و بنگر تا ياران كارگزارانت تو را به خيانت نيالايند.هر گاه يكى از ايشان‏دست‏به خيانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خيانت او گرد آمد و همه بدان‏گواهى دادند،همين خبرها تو را بس بود.بايد به سبب خيانتى كه كرده تنش را به‏تنبيه بيازارى و از كارى كه كرده است، بازخواست نمايى.سپس،خوار و ذليلش‏سازى و مهر خيانت‏بر او زنى و ننك تهمت را بر گردنش آويزى.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا