اجتماعیاقتصادیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

پیامبران و اصلاح گری در حوزه اقتصاد

samamosاشاره : قرآن به نقش پیامبران در حوزه های مختلف اجتماعی توجه داشته و ابعاد گوناگون آن را تبیین نموده است. هدف از تبیین این حوزه ها و گزارشی از عملکرد آنان در آن ها از رو صورت می گیرد تا دانسته شود که پیامبران تنها رهبران فکری و اعتقادی مردم نبوده اند؛ بلکه برای دست یابی به هدف اصلی آفرینش هستی و انسان، ناچارند تا در همه حوزه ها نقش رهبری را به عهده گیرند.

به سخن دیگر همه حوزه هایی که به هدف آفرینش انسان بستگی دارد، مورد توجه آنان بوده است. از آن جایی که این هدف به طور مشخص ،‌ خلافت الهی از راه تقرب به خدا و دست یابی به کمالات سرشته در نهاد انسانی است، می توان گفت که هیچ حوزه ای از حوزه ها بیرون از دایره هدف آفرینش نیست. هدایت مردم در این راه نیازمند آزادسازی همه ظرفیت ها و توانمندی های بشر است. از این روست که حوزه اقتصادی،‌همانند حوزه امور اجتماعی و سیاسی نیز در کنار حوزه اعتقادی به عنوان یک مسئولیت و وظیفه برای آنان مطرح می باشد.

خداوند در آیه 25 سوره حدید بر این نکته تاکید دارد که از ماموریت های پیامبران،‌ روشنگری و مدیریت و رهبری مردم به سوی حکومت و دولت برپا کننده قسط و عدالت بر می شمارد و می فرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ ما پيامبرانمان را با دليل های روشن فرستاديم و با آنها کتاب و ترازو، رانيز نازل کرديم تا مردم به عدالت عمل کنند و آهن را که در آن نيرويی سخت و منافعی برای مردم است فرو فرستاديم ، تا خدا بداند چه کسی به ناديده ، او و پيامبرانش را ياری می کند زيرا خدا توانا و پيروزمند است.

هر یک از پیامبران با توجه به شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی، توجه خاص و ویژه ای به یکی از حوزه ها داشته اند؛‌ ولی این بدان معنا نیست که ایشان در حوزه های دیگر وارد نمی شدند و یا ماموریت خاص داشته اند.

با این همه، برای تبیین هر حوزه بهتر است که موارد خاص و ماموریت های خاص توجه ویژه ای مبذول شود. در حوزه اقتصادی شاید پرکارترین پیامبران حضرت شعیب (ع) و حضرت یوسف (ع) بودند که یکی تنها در بخش مبادلات اقتصادی و دیگر در همه بخش از تولید و مبادله و مصرف وارد شدند. البته حضرت یوسف (ع) در حوزه های دیگر چون مدیریت و حوزه سیاست به طور مستقیم حضور و مشارکت داشته است. بازخوانی روش های این دو پیامبر(ص) می تواند بسیاری از مسائل و نکات مهم در حوزه اقتصادی را معلوم سازد و راهکارهایی را در این زمینه برای مدیریت حوزه اقتصادی به دست دهد.

شعیب اصلاح گر بزرگ

حضرت شعیب (ع) پیامبر مدین و معاصر حضرت موسی(ع) و پدر زنش (تاریخ طبری ، ج 1 ، ص 197 و 238) و خطیب و سخنران ترین پیامبران است.(ابن اثیر، ج 1 ، ص 157؛ المیزان، ج 10، ص 361)

وی با آن که در میان ملت و قوم خویش از جایگاه خوبی و ثروت مناسبی برخوردار(هود آیه 88) و قبیله وی از قبایل بزرگ و مهم مدین بوده است (هود آیات 84 و 91 و 92)ولی با این همه فاقد قدرت اجتماعی و سیاسی برای اجرای طرح ها و اصلاحات اقتصادی و اعتقادی بوده است.(هود، آیات 87 و 91)

آن حضرت برای دست یابی به اهداف اصلی آفرینش و فراهم آوردن زمینه هدایت مردم به سوی کمال فردی و جمعی ، برنامه سخت و جامع ای را پی گیری کرد. وی در این راه تلاش کرد تا حد توان و استطاعت جامعه را در شرایطی مناسب رشد و کمال قرار دهد و عوامل بازدارنده کمالی را از آن بزداید.

سختی کار به اندازه ای بود که آن حضرت به مشکلات و فشارهای بیرونی و درونی که بر وی وارد می شده است در آیه 87 و 88 و نیز آیات دیگر سوره هود اشاره می کند، زیرا وی را تهدید به تبعید ، قتل و سنگسار می کردند و اقداماتی را نیز در این زمینه انجام دادند که به عللی ناموفق بودند.(اعراف ایات 85 تا 88 و هود آیه 91 )

گفتمان غالب و چیره بر جامعه ، گرایش به کم فروشی و گران فروشی بوده است. از آن جایی که شهری تجاری بوده و به یک معنا در سر راه جاده ابریشم قرار داشت، معاملات همراه با سوء‌استفاده آنان را به مال و ثروت هنگفتی رسانید و همین مساله تباهی و اتراف را در جامعه افزایش می داد.

از آن جایی که فساد و تباهی در حوزه اقتصادی ، آثار و تبعات بسیار سنگین بر جامعه بار می کند به گونه ای که رفتار اعتقادی و اجتماعی و اخلاقی نیز دگرگون می شود ، تاکید بر بازسازی و اصلاح این حوزه برای آن حضرت (ع) همانند دیگر پیامبران مهم و اساسی بوده است.

در روایات است که فقر مردمان را به کفر می کشاند. این بدان معناست که اگر بخواهیم در حوزه اعتقادی تغییر و اصلاحاتی انجام بدهیم نیاز است تا در حوزه اقتصادی فعالانه و عادلانه وارد شویم و اصلاحات در چارچوب تعالی را در پیش گیریم.

شعیب (ع) برای این که بتواند مسیر درست را به مردم بشناساند، از مردم می خواهد تا قسط و عدالت را در حوزه امور اقتصادی رعایت کنند و در مبادله کم فروشی را کنار بگذارند. (هود آیات 84 تا 88)کم فروشی افزون بر ان که ظلم در حق دیگری است، موجب سلب اعتماد و بدبینی در جامعه می شود. این گونه است که مردم نسبت به رفتار و گفتار یک دیگر اعتماد پیدا نمی کنند و واگرایی در میان افراد جامعه افزایش می یابد و عناصر انسجام بخش ، جای خود را به عناصر اختلاف انگیز می دهد.

تاکید آن حضرت بر تقوا به عنوان مهم ترین عامل بازسازی اخلاقی و هنجاری در امور مختلف از جمله اقتصادی از آن روست که از نظر آن حضرت (ع) کم فروشی و گرانفروشی ، مصداق پلیدی است که عقل انسانی و سیره عقلایی از انجام آن کراهت و بیزاری دارد. به نظر آن حضرت ، گرانفروشی و کم فروشی که به شکل یک شیوه درست اقتصادی در آمده است، بیانگر آن است که مردم مدین از اصول اخلاقی و فطرت انسانی دور افتاده اند؛ زیرا عقل و عقلا بر بطلان کم فروشی و گرانفروشی به عنوان دو شیوه و عمل ضد اخلاقی و هنجاری تاکید دارد.

به سخن دیگر ، اگر مردم مدین به فطرت پاک خود باز می گشتند به آسانی در می یافتند که رفتارهایی از این دست در حوزه اقتصادی مصداق پلیدی است که هر انسانی به طور طبیعی از آن بیزاری می جوید. از این روست که حضرت شعیب (ع) مردم را به تقوا دعوت می کرد که به معنای دعوت به اصول اخلاقی و هنجاری عقلانی و عقلایی بوده است.(شعراء آیات 177 و 181 تا 183)

البته قوم وی که به سبب گفتمان فاسد و غالب بر جامعه ، از فطرت عقلانی و عقلایی دور افتاده بودند،‌ در تبیین وتحلیل دعوت آن حضرت به تقوا و دوری از پلیدی کم فروشی و گرانفروشی، آن را به اصول اعتقادی وی نسبت می دادند و می گفتند که این اصول اعتقادی توست که این امور را جزو پلیدی ها می شمارد و گرنه اگر بر اساس اصول عقلانی و یا عقلایی به مساله نگریسته شود دانسته می شود که از امور پلید نیست. از این روست که به آن حضرت می فرمودند که عقاید و اعتقادات توست که تو را به اصلاح در امور اقتصادی و نهی از کم فروشی و گرانفروشی وا می دارد.(هود آیات 87 و 88)

آن حضرت (ع) در پاسخ تبیین و تحلیل آنان می فرماید که حتی اگر بر فطرت سالم بودید عقل حکم می کرد تا از کم فروشی و گرانفروشی به عنوان امر پلید و رفتاری ضد اخلاقی و هنجاری پرهیز کنید. از این روست که آنان را به تقوا دعوت می کند که همان دعوت به پرهیز از پلیدی های عقلانی و عقلایی است. (شعراء آیات 177 و 181 تا 183)

به نظر آن حضرت کم فروشی و گران فروشی، مصداقی از افساد و تبهکاری در زمین است (هود آیات 84 و 85 و نیز اعراف ایات 85 و 86 و عنکبوت آیه 36)

حضرت شعیب برای تحریک مردم به اصلاحات در حوزه اقتصادی از شیوه ارایه الگوی صحیح بهره می برد. آن حضرت همان گونه که از رفتار و شیوه نادرست در حوزه اقتصادی و گرانفروشی و کم فروشی و عدم رعایت پیمانه و ترازو باز می داشت و نهی می کرد، به ارایه شیوه درست و سازنده می پرداخت و به طور عینی و ملموس نشان می داد که می توان از راه درست نیز به اهداف اقتصادی دست یافت.

وی با اشاره به ثروت خویش تبیین می کند که لازم نیست تا برای دست یابی به ثروت از راه های نادرست اقتصادی وارد شد، بلکه می توان با بهره گیری از روش های درست عقلایی و عقلانی به ثروت دست یافت.(هود آیات 87 و 88)

در حقیقت دست یابی به ثروت و سرمایه حلال از طریق راه های درست و اخلاقی نیز شدنی است و انسان ها می توانند از طریق مبادلات درست و صحیح ،‌ از سود حلال به ثروت حلال دست یابند.(هود آیات 84 تا 86) این که آن حضرت سود را بقیه الله می نامند مشخص است که از راه سود حلال نیز می توان به اهداف اقتصادی و ثروت دست یافت و نیازی به راه های فسادبرانگیز و تباهی الود نیست.(مجمع البیان ، ج 5 و 6 ، ص 286 و نیز زاد المسیر ، ج 2 ، ص 396)

آن حضرت (ع) برای آن که در اصلاحات به موفقیت دست یابد ،‌توفیق را در سایه توکل واتکال الهی می جست (هو آیات 87 و 88 و نیز اعراف آیات 85 تا 89) و با بردباری و حلم (هود آیه 87) و درایت و خردمند (هود آیه 87) و علم و دانش به علوم و معارف الهی و اقتصادی و مدیریتی (هود آیات 87 و 88) و استقامت (اعراف آیات 88 و 89) و اخلاص و ادب (هود آیات 87 و 88 و شعراء آیات 177 و 180) در مسیر عدالت خواهی (اعراف ایه 85 و نیز شعراء آیات 177 تا 183) حرکت کرد.

حضرت یوسف (ع) نظارت و مدیریت کامل

از دیگر پیامبرانی که در حوزه اقتصادی دست به اصلاحات کلان و مهمی زد که آثار آن حتی در سال های دیگر و در کشور مصر به عنوان ضرب المثل باقی ماند به طوری که مومن آل فرعون به آن توجه می دهد و خداوند در سوره مومن و یا غافر آن را گزارش می کند، حضرت یوسف (ع) بوده است.

اصلاحاتی که حضرت یوسف (ع) انجام داد شامل همه بخش های اقتصادی از تولید، مبادله و توزیع و نیز مصرف بوده است.

آن حضرت برای دست یابی به اصلاحات حوزه اقتصادی به ویژه در دوران بحران برنامه های خاصی را مطرح می سازد. ساخت سیلو و انبار کردن میوه ها و گندم به شکل خاص ، مدیریت و نظارت کامل از تولید تا مصرف و تعیین سرانه برای هر یک از افراد از شیوه هایی است که آن حضرت در پیش گرفت.

وی برای آن که گردش سالم اقتصادی استمرار یابد ، حتی در زمان خشکسالی ، به فروش محصولات و فراورده ها رو آورد و هر چند که به شکلی یارانه را در نظر می گرفت و به برخی تصدق می داد ولی این بدان معنا نبود که یارانه به همه بخش ها تعلق بگیرد. وی یارانه را تنها برای افراد نیازمند و بی بضاعت قرار داد و به آنان صدقه می داد. (یوسف آیه 65 و 88)

این ها نمونه هایی از اصلاحات اقتصادی است که قرآن از پیامبران (ع) و نقش آنان در این حوزه نقل می کند. بررسی همه جوانب آن نیازمند حوصله و وقتی دیگر است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا