اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

نقش كار در حوزه هاي عدالت و پيشرفت

همت بلند دارعدالت به عنوان بنياد هستي، عامل حركت هاي كمالي و مقصود و مقصد آفرينش، از مهم ترين و كليدي ترين مفاهيم قرآني است. اصولا بر اساس آموزه هاي قرآني پيشرفت واقعي و حقيقي، آن است كه در سايه سار عدالت انجام گيرد و بر پايه و محور آن تحقق يابد.
پرسش اصلي اين مطلب آن است كه نقش كار و عمل در حوزه هاي ايجادي عدالت و بقاي آن چيست؟ و چه آثار و كاركردهايي در پيشرفت همه جانبه مادي و معنوي به جا مي گذارد؟ نويسنده در اين مطلب كوشيده است تا با مراجعه به آموزه هاي قرآني پاسخي براي اين پرسش ها به دست آورد. اينك با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
¤¤¤
عدالت، كمالي مطلق
از نظر آموزه هاي قرآني، عدالت از جمله اهدافي است كه به هيچ وجه نمي توان از آن چشم پوشيد و آن را در هيچ حوزه اي از حوزه هاي فكري و عملي ناديده انگاشت. از اين رو عدالت همواره به عنوان كمال مطلق ستوده شده و مطلوب و مقصود قرار گرفته است؛ زيرا نظام احسن هستي برپايه و محوريت عدالت ايجاد شده و بقا و ثبات آن نيز بدان مي باشد. بر اين اساس هرگونه خلل ونقصاني در عدالت به معناي خروج شيء از نظام احسن هستي خواهد بود و آثار و پيامدهاي زيانباري را به دنبال خواهد داشت.

اما از آن جايي كه انسان موجودي مختار و داراي اراده و حق انتخاب است، از اين ظرفيت و توان برخوردار مي باشد كه از عدالت خارج شده ميل به يكي از دو سويه افراط و تفريط داشته باشد كه بازتاب آن به شكل ظلم، تعدي، فجور و مانند آن در همان حوزه خودنمايي مي كند. از اين رو آموزه هاي وحياني در كنار آموزه هاي عقلاني و عقلايي به بشر مي آموزد تا چگونه در مسير عدالت باقي بماند و گرايش به يكي از دو سويه هاي نابرابري و ظلم پيدا نكند.
با همه اخطارها و هشدارهاي عقل و وحي، انسان به علل هواهاي نفساني دروني و وسوسه هاي شيطاني بيروني و مقتضيات و شرايط زيستي در دنيا، گرايش به ظلم مي يابد و از مسير عدالت بيرون مي رود. از اين روست كه همواره نيازمند سفارش ها، پندها، دستور كاري، برنامه ها و راهكارهايي مي باشد تا بتواند در مسير عدالت گام بردارد و انحرافات و كژي ها را اصلاح نمايد.
عدالت همه جانبه در سايه پيشرفت
پيشرفت به معناي حركت به سوي كمال، يكي از خواسته ها و اهداف آفرينش است. از آن جايي كه انسان ها به طور طبيعي در نوعي بي شكلي قرار دارند و هويت و ماهيت انساني آنان تثبيت نشده است، براي دست يابي به هويت ثابت نيازمند حركت در يك فرآيندي هستند كه از آن به عمر ياد مي شود.
هر شخص و جامعه اي از يك فرصت زماني در دنيا برخوردار مي باشد كه در آن مي تواند با بهره گيري از توانمندي ها و استعدادهاي دروني خويش كه از آن به اسماي الهي ياد شده است، به كمالي دست يابد كه از آن به متاله و خدايي شدن تعبير مي شود. اين متاله شدن همان قرب الهي است كه با عبوديت به دست مي آيد. از آن جايي كه عبوديت چيزي جز علم و عمل، ايمان وكار نيك و صالح نيست، نمي توان اميد به پيشرفت و كمالي را در انسان متصور شد كه به دور از حلقه آن ها باشد.
هر انسان و جامعه در مدت عمر خويش تا اجل خود اين فرصت را دارد تا به كمالات مطلق دست يابد و عدالت جامع و همه جانبه راهمانند عالم تكوين در خود و جامعه ايجاد نمايد.
براساس آن چه گفته شد، مي توان دريافت كه عدالت همه جانبه نمي تواند در انسان و جامعه جز به پيشرفت و حركت هاي كمالي تحقق يابد؛ زيرا بقا در نقص و عدم بهره گيري از استعدادها به معناي ظلم خواهد بود، چنان كه حركت هاي انحطاطي و قهقرايي نيز حركت متضاد با عدالت مي باشد و نمي تواند آن را تحقق بخشد. بر اين اساس بايسته است تا براي دست يابي به عدالت همه سويه، پيشرفت هاي كمالي را به عنوان زمينه و بستر مناسب عدالت مد نظر قرار داد.
همان گونه كه انسان در فرآيند پيشرفت كمالي خويش و حركت هاي رو به جلو و تقربي خود، عدالت را معنا و مفهوم مي بخشد، هر جامعه اي در زماني مي تواند عدالت همه سويه را ايجاد و برپا كند كه حركت هاي پيشرفتي و رو به كمالي وي دايمي و هميشگي باشد و در اين راه اندكي كوتاهي و ناتواني به خود راه ندهد.
بنابراين، توقع داشتن جامعه اي عدالت بنياد و عدالت محور، بي ايجاد حركت هاي كمالي و پيشرفت هاي همه جانبه در همه عرصه ها و حوزه هاي مربوط و مرتبط با انسان و جهان، ناشدني و غيرممكن است.
نقش همت و كار در عرصه عدالت و پيشرفت
از آن جايي كه همت به معناي عزم و انگيزه جدي و قوي در انسان براي تحقق چيزي مي باشد، نمي تواند با حوزه كار و عمل بي ارتباط باشد؛ زيرا تحقق هر خواسته قوي ذهني در جهان خارج نيازمند كار و تلاش جدي است. بر اين اساس اگر شخص يا جامعه خواهان دست يابي به عدالت و پيشرفت همه سويه و همه جانبه است مي بايست، آن را محل همت خويش قرار دهد و با كار و تلاش آن را تحقق بخشد.
همت بلند آدمي آن است كه پيشرفت هاي كمالي را در سايه سار عدالت سامان دهد و با همه وجود تلاش كند تا با متاله شدن خود و جامعه، شرايط عمومي را براي خلافت الهي بر همه ما سوي الله فراهم آورد و در مقام ربوبيت و مظهريت پروردگاري نشيند و هستي را مديريت نمايد و حق هر موجودي را به كمال و تمام ادا كند و آنها را به مقام شايسته و بايسته شان رهنمون و هدايت نمايد.
عمران و آباداني، مسئوليتي همگاني
يكي از جنبه هاي پيشرفت هاي كمالي در مورد انسان و محيط زيست وي، عمران و آباداني در زمين در راستاي كمال بخشي به خود و ديگر موجودات زميني است. از اين رو خداوند در آيه 16 سوره هود يكي از مهم ترين اهداف و فلسفه هاي ايجادي و انشايي انسان را، آباداني و عمران زمين از سوي انسان دانسته است؛ زيرا در چنين شرايطي است كه مي توان اميد داشت تا انسان و جهان در مسير عدالت واقعي و پيشرفت كمالي گام بر مي دارند.
از نظر آموزه هاي قرآني، عمران و آباداني مسئوليت همگاني بشر است و انسان به حكم وجودي خود در قرارگاه زمين مي بايست جهان را آباد و زمين را عمارت بسازد.
بي گمان ساختن محيط زيستي مناسب براي خود و ديگر موجودات، كاري سخت و دشوار است؛ زيرا شرايط زيستي در زمين به گونه اي است كه به سادگي نمي توان آن را ساخت و آباد و عمران نمود. اين جاست كه همت بلند و انگيزه اي قوي و راسخ مي خواهد تا با كار و تلاش بي پايان و خستگي ناپذير هر چيزي را در مسير عدالت چنان از نقص به كمال برد كه حق هر موجودي به تمام و كمال داده شود.
تمدن سازي و ايجاد شهرها و آبادي هايي با همه امكانات رفاهي، به عنوان يك وظيفه و مسئوليت ديني و شرعي در همين راستا معنا و مفهوم مي يابد. به سخن ديگر، از آن جايي كه پيشرفت و تمدن، عمران و آباداني، شاخه اي از كمالات است، لازم است تا انسان ها آن را تحقق بخشند و به دست آورند. بر اين اساس است كه خداوند عمران و آباداني را هم فلسفه و هدف آفرينش انسان مي داند و هم وظيفه و مسئوليت همگاني بشر اعلام مي كند.
توجه به عمران در حوزه ديني نيز مصداقي از مصاديق پيشرفت و عدالت است. از اين رو آباد نگه داشتن و ساخت و بازسازي و حضور در اماكن مذهبي و ديني و اجراي مراسم و آيين ها، به عنوان يك ارزش در آيه04 سوره حج مورد توجه و تأكيد قرارگرفته است.
خداوند در آيه78 سوره يونس، از مأموريت حضرت موسي(ع) و هارون(ع) براي ساختن و آباداني و عمارت معبد براي قوم بني اسرائيل سخن مي گويد تا مردمان در آن به نماز و عبادت پروردگار بپردازند. همين مأموريت به ديگر پيامبران(ص) از جمله حضرت ابراهيم(ع) داده شده بود. از اين رو وي مأموريت مي يابد تا كعبه را به عنوان نخستين معبد مردمي بسازد تا همگان از آن بهره برند.
عمارت معابد مردمي از سوي پيامبران از آن رو صورت مي گيرد كه پيش از آن همواره پادشاهان و اهل قدرت به اين كار اقدام كرده و گاه حتي توده هاي مردم را از عبادت در آن ها باز مي داشتند. ايجاد معابد ساده و كم هزينه از سوي پيامبران(ص) شرايط مطلوبي را براي توده هاي مردم فراهم مي آورد تا به سادگي به عبادت بپردازند. در همين عصر كنوني مساجد با زرق و برق فراوان بر روي بيش تر مردم و شهروندان بسته مي شود؛ زيرا وجود فرش هاي نفيس و امكانات زياد موجب شده است تااحتمال سرقت و دزدي از اموال آن بالا رود و تنها ساعتي درهاي اين مساجد به روي نمازگزاران باز مي باشد. اما مساجد ساده اي كه پيامبران مي ساختند همواره درهايشان به روي نمازگزاران باز بود.
به هر حال عمارت و آباداني در همه حوزه ها، مسئوليتي تاريخي و وظيفه همگاني است كه انسان ها به عنوان خليفه عام الهي مي بايست به آن اقدام كنند و در مسير پيشرفت و تعالي و كمال آن بكوشند.
نقش كار در عمران و آباداني
شكي نيست كه عمران و آباداني، تمدن و پيشرفتي كه عدالت همه سويه را به دنبال دارد، نيازمند كار و تلاش همه انسان هاست. خداوند در آياتي از جمله آيات47و 731 سوره اعراف و نيز 16سوره هود و 08تا 28 سوره حجر و 12و 28 سوره غافر به نقش كار در عمران و آباداني اشاره مي كند و بيان مي دارد كه انسان ها داراي نيروي توانا و كارآمدي هستند كه بدان مي توانند زمين را آباد نمايند.
بنابراين عمران و آباداني، كه به عنوان هدف آفرينش انسان و وظيفه و مسئوليت همگاني بشر تعريف شده است، با نيروي كاري به دست مي آيد كه در انسان ها وجود دارد. انسان ها به سبب آن كه همه اسماي الهي را به شكلي در خود سرشته دارند، مي توانند در مقام خدايي و مظهريت وي در آيند و كارهاي شگفتي را انجام دهند و تغييرات بسيار مطلوبي در جهان و زمين پديد آورند كه زمينه رشد و بالندگي خود و ديگر موجودات را فراهم مي آورند.
البته انسان ها اگر بتوانند همه اسماي الهي را در خود ظهور دهند، مي توانند به سادگي از همه موجودات ديگر براي اين هدف بهره گيرند، چنان كه حتي مي توانند از جنيان براي آباداني و عمارت زمين و ساخت سازه هاي شگفت بهره گيرند، چنان كه حضرت سليمان(ع) از جنيان براي اين امور بهره گرفته است. (انبياء، آيات18و 28 و نيز سباء آيات 21 و 31 و ص آيات53تا 73)
به هر حال، در انسان ها به سبب اين كه همه موجودات مسخر ايشان مي باشد، اين استعداد و قدرت وجود دارد تا بتوانند همه موجودات ديگر هستي را براي آباداني و عمارت زمين به كار گيرند. بهره گيري از انرژي هاي نوشونده و تازه اي براي عمارت و آباداني زمين امري است كه تنها با كار و تلاش آدمي امكان پذير است. بنابراين انسان ها با همت بلند و كار خويش مي توانند به مقاصد بلند و عالي دست يابند و پيشرفت و عدالت را بهره همگان گردانند.
همت مضاعف و كار مضاعف
همت مضاعف به معناي همت و انگيزه هاي بيش از پيش، موجب مي شود تا تلاش و كار در انسان ها نيز مضاعف شود. به اين معنا كه خواسته هاي متعدد و متنوع و انگيزه هاي قوي و جدي براي دست يابي به آرمان ها و آرزوهاي بلندي چون پيشرفت و عدالت از راه تقرب الهي و متاله شدن به عبوديت كه در شكل عمران و آباداني زمين تحقق مي يابد، كار و تلاش قوي و استواري را مي طلبد كه در انسان پديد مي آيد؛ زيرا فشار همت بلند بر جوارح بشر آن را به فعاليت بيش تر وامي دارد، و زمينه كار و تلاش مضاعف را فراهم مي آورد.
اين گونه است كه انسان ها داراي همت بلند، در كارهاي خير و شايسته كمالي و عدالت خواهانه، از يك ديگر سبقت مي گيرند و با ايجاد رقابتي سالم مي كوشند تا هر كدام سريع تر و زودتر از ديگر، كار خير و نيكي را انجام دهند و عمارت و آباداني و احساني را به جا آورند. (واقعه، آيات 01 و 11 و حديد، آيه 12)
انسان هاي باايمان و مومنان با همت بلند، بر اين باورند كه سبقت و پيشتازي در انجام دادن كارهاي نيك، مايه تقرب ايشان به پيشگاه خداوند شده و زمينه براي متاله شدن و خدايي گشتن را در ايشان فراهم تر مي سازد. (واقعه، آيات 01 و 11)
البته در هر جامعه اي، پيشگامان علم و عمل كم هستند و كساني كه در كارهاي خير و نيك سبقت جويند اندك مي باشند، ولي وجود همين افراد اندك خود مايه دلگرمي جوامع بشري است، زيرا الگوي خوبي براي كساني مي شود كه مي خواهند در مسير پيشرفت و عدالت گام بردارند و متاله و خدايي شوند.(همان، آيات 01 تا 41)
در اين ميان برخي از انسان ها هر چند كه به نظر مي رسد كه داراي انگيزه هاي قوي هستند و همتي بلند دارند ولي در عمل سستي مي ورزند و كاري انجام نمي دهند تا به خواسته ها و اهداف بلند خويش برسند. اينان همانند كساني هستند كه گفتارهاي نيك بر زبان مي آورند ولي عمل و كار شايسته اي براي تحقق آن انجام نمي دهند.(صف، آيه 3)
البته قرآن در آيه 11 سوره فتح تبيين مي كند كه علت اين تضاد در قول و عمل را مي بايست در وابستگي ايشان به زندگي پست و دون همتي ايشان جست؛ زيرا اگر ايشان داراي همتي بلند بودند به زندگي دو روزه دنيا دل خوش نمي داشتند و تلاش ها و كارهاي خويش را محدود به آن نمي ساختند. اما كساني كه همتي بلند دارند و براي دنيا و آخرت و هم چنين خود و ديگران فكر مي كنند و مي انديشند در عمل نيز كارهاي خويش را به گونه اي انجام مي دهند كه ديگران نيز سود برند. بنابراين، كارهايي را انجام مي دهند كه گاه تنها ديگران از آن بهره مي برند و دست كم در مقام شكرگزاري و سپاس مي گويند، ديگران كاشتند ما خورديم ما بكاريم ديگران بخورند. به اين معنا كه همت ايشان بسنده به خود و يا دو روزه دنيا نيست بلكه فراتر از خود مي انديشند و عمل مي كنند. اين گونه است كه همت ايشان و كارشان مضاعف و دوچندان و چند برابر ديگران است.
نگرش كساني كه بلند همت هستند، نگرش رضايت مندي از خداست؛ زيرا جز خداوند كسي را مدنظر قرار نمي دهند و براي همين به تشويق و تكذيب ديگران و نيز مشكلات و مصيبت ها دلسرد نمي شوند و همواره استوار گام برمي دارند. از اين رو خداوند خواهان آن است كه انسان هاي مومن بلند همتانه تنها براي رضايت خداوند گام بردارند و كار انجام دهند. (آل عمران، آيات 261 و 361)
از نظر ايشان كارهاي تبرعي و عام المنفعه از ارزش بسياري برخوردار مي باشد، زيرا ديگران بي هيچ مزد و منتي از خوان نعمت ايشان بهره مند مي شوند و آنان در مقام مظهريت ربوبيت و پروردگاري در مي آيند و به پرورش و تربيت ديگران مي پردازند. (قصص، آيات 42 و 52 و نيز كهف، آيات 56 و 66 و 77 و 28)
از مجموعه آن چه گفته شد به دست مي آيد كه همت بلند و انگيزه هاي قوي چون پيشرفت هاي كمالي و برپايي عدالت همگاني و همه سويه، عاملي مهم در كارهاي مضاعف و تبرعي بشر مي باشد و انسان هايي كه جز براي رضايت خداوند و متاله شدن گام برنمي دارند و كاري انجام نمي دهند، انسان هايي هستند كه فكر عمران و آباداني زمين و كمال يابي ديگران از همه موجودات به عنوان دغدغه اصلي آنان مطرح مي باشد و سلسله جنبان همه حركت هاي قوي و محكم در جهان مي باشند.
اينان هستند كه تاريخ را مي سازند و جهان را تغيير مي دهند و سير حركت كمالي جهان و جامعه را مشخص مي سازند و پيشرفت و عدالت همه سويه و همه جانبه را به بشريت بلكه به همه هستي هديه مي كنند. باشد تا اين گونه بلند همت و پرتلاش باشيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا