اجتماعیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

نقش عذاب هاي دنيوي در تكامل انسان

عذاب هاي الهي كه در دنيا اتفاق مي افتد، هر چند كه بيانگر خشم و غضب الهي نسبت به گناهان بزرگ بشر است، ولي مهم ترين عامل در حفظ اعتدال، تعادل، مديريت و نظارت بر حركت كلي هستي و انسان بشمار مي رود و باعث مي شود امكان ادامه حركت هاي رشدي و كمالي براي بشر و ديگر موجودات هستي فراهم آيد.

نويسنده در اين مطلب با توجه به نقش عذاب هاي الهي كه اقوام و جوامع بشري بدان گرفتار مي شوند، بر آن است كه براساس آموزه هاي قرآن، اين نقش را تبيين و تحليل كند. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

عذاب هاي الهي، سنت الهي

يكي از سنت ها و قوانين الهي، سنت عذاب دنيوي است. هر چند كه از نظر قرآن و آموزه هاي وحياني آن، دنيا سراي مجازات و عذاب هاي الهي نيست بلكه سراي امتحان و ابتلا و جايگاه رشد و بالندگي و شدن هاي انساني است، ولي اين گونه نيست كه هيچ گونه مكافات و مجازاتي در اين دنيا براي عامل جنايات و گناهان نباشد، بلكه آثارو پيامدهاي طبيعي آن به شكل بازتاب در همين دنيا گريبانگير عامل و يا عاملان آن مي شود و حتي در برخي موارد به علل و اهدافي كه در ادامه برخي از آن ها بيان مي شود، عذاب هاي دنيوي، به عنوان عذاب استیصالی و استعجالي گريبانگير بشر مي شود.

بسياري از مردم در طول زندگي با مورد و يا مواردي از بازتاب هاي گناه و جرم خود مواجه شده اند كه از مصاديق عذاب هاي استیصالی و استعجالي است. به اين معنا كه شخص، گناه و جرمي را مرتكب مي شود، به گونه اي كه كسي جز خداوند از آن آگاه نيست ولي در يك مدت زماني، خود گرفتار مجازاتي مي شود كه عامل اصلي همان گناه و جرم خود وي بوده است. بنابراين انسان، گرفتار بخشي از مجازات و مكافات در دنيا خواهد شد، هر چند كه به سبب فقدان ظرفيت دنيا، مجازات و عذاب هاي اصلي و دايمي به رستاخيز و سراي ديگر واگذار شده است.

عذاب هاي استعجالي و استیصالی

عذاب هاي استعجالي و استیصالی، عذاب هايي است كه انسان در همين دنيا به عنوان مجازات و مكافات عمل مي بيند. برخي از اقوام و جوامع در برابر انذارها و تهديدهاي پيامبران، اولياء و مصلحان جامعه، آن را به تمسخر گرفته و خواهان مجازات اخروي در همين دنيا مي شدند كه از آن به عذاب هاي استعجالي نيز ياد مي شود.

البته اگر اين اقوام و امت هاي نادان و گستاخ حتي اگر خواهان عذاب هاي استعجالي نبودند، خداوند به علل و اهداف ديگر، ايشان را به سنت عذاب در دنيا و نيز لزوم مجازات و مكافات عمل، مي گرفت.

اين عذاب هاي الهي در دنيا اختصاص به اقوام گذشته ندارد و اين گونه نيست كه اگر در گذشته اقوامي به عذاب هاي الهي چون توفان و غرق و زلزله و مانند آن گرفتار مي شدند و نيست و نابود مي گشتند، امروزه اين عذاب ها برداشته شده باشد، بلكه اين عذاب هاي الهي همواره تا روز قيامت ادامه خواهد داشت و اين يك سنت الهي و قانون خداوندي در دنياست؛ زيرا هدف از اين عذاب ها افزون بر تنبيه و مجازات گناهكاران، دست يابي به جهاني سالم تر و محيطي معتدل تر است تا فرصت هاي برابر براي رشد و بالندگي به همه جوامع داده شود و هيچ قومي از هدايت تكويني و تشريعي خداوند بي بهره نشود؛ زيرا هنگامي كه محيط انساني به گناهان و بزهكارهاي بشر چنان آلوده شود كه فرصت رشد و بالندگي از نسل هاي ديگر گرفته شود، سنت الهي اقتضا مي كند كه اين اقوام را به اشكال مختلف از ميان بردارد تا هدايت الهي به عنوان يك سنت در همه زمان ها و مكان ها، باقي و برقرار باشد؛ چون خداوند پس از هبوط آدم (ع) به زمين به ايشان و فرزندانش وعده داد كه از سوي خود هدايت هاي تكويني و تشريعي را داشته باشد. (بقره آيات 38 و 39)

بنابراين هدف از گزارش هايي كه درباره عذاب هاي دنيوي اقوام گذشته بيان شده است تنها براي عبرت و پندگيري نيست بلكه براي اين است كه دانسته شود عذاب هاي الهي دردنيا يك سنت و قانون الهي است تا انسانها بتوانند دريك محيط سالم و متعادل از هدايت هاي تكويني و تشريعي الهي بهره مند شوند. از اين رو حتي قانون و سنت جنگ، به عنوان يك سنت الهي درجوامع، جاري و ساري است، زيرا اگر اين قانون و سنت الهي نبود، جوامع و اقوام دچار فسادي مي شدند كه هرگز فرصت و زمينه اي براي رشد و بالندگي نسل هاي آينده فراهم نمي آورد.

خداوند درباره علت غرق شدن قوم نوح (ع) به اين نكته توجه مي دهد كه اين قوم در درجه اي از تباهي قرار داشت كه ديگر نسل هاي آينده آن نمي توانست دريك محيط متعادل و سالم رشد كند، زيرا محيط را چنان آلوده كرده بودند كه كودكان از همان آغاز تولد در فرهنگ باطل كفر و فجور رشد مي كردند (نوح آيه 27) و اجازه نمي يافتند تا از هدايت تكويني (فطري و طبيعي) و تشريعي سود برند، هم چنين سنت جنگ از اين رو در جوامع بشري جاري و ساري است تا اجازه بقا و تباهي در برخي از جوامع و مردمان داده نشود؛ زيرا گاه غدد سرطاني چنان بدخيم است كه جز به جراحي امكان برداشته شدن فراهم نيست. از اين رو خداوند در تبيين و تحليل اهداف سنت الهي جنگ درجوامع بشري مي فرمايد:«فهر موهم بأذن و قتل داود جالوت و اثاه الله الملك و الحكمه و علمه مما يشاء ولولا دفع الله الناس بعضهم يبعض لفسدت الارض ولكن الله ذو فضل علي العالمين، پس آنان را به اذن خدا شكست دادند، و داود، جالوت را كشت،و خداوند به او پادشاهي و حكمت ارزاني داشت، و از آنچه مي خواست به او آموخت. و اگر خداوند برخي از مردم را به وسيله برخي ديگر دفع نمي كرد، قطعاً زمين تباه مي گرديد. ولي خداوند نسبت به جهانيان تفضل دارد. (بقره آيه 251).

در آيه 40سوره حج در تبيين علت ياد شده به جزييات و مصاديقي از فوايد و آثار آن اشاره كرده و مي فرمايد:الذين اخرجوا من ديار هم بغير. حق الا أن يقولو ربنا الله ولولا دفع الله. الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيراً ولينصرن الله من ينصره ان الله لقوي عزيز؛ همان كساني كه بنا حق از خانه هايشان بيرون رانده شدند. آنها گناهي نداشتند [جز اينكه مي گفتند:«الله پروردگار ما خداست.» و اگر خدا بعضي از مردم را با بعض ديگر دفع نمي كرد، صومعه ها و كليسا ها و كنيسه ها و مساجدي كه نام خدا در آنها بسيار برده مي شود، سخت ويران مي شد، و قطعا خدا به كسي كه ] دين [او را ياري مي كند، ياري مي دهد، چرا كه خدا سخت نيرومند شكست ناپذير است.

بنابر اين، سنت عذاب هاي استعجالي براي دست يابي به اهداف مهم و اساسي است كه مي توان نقش آن را همانند جراحي غده هاي سرطاني ارزيابي كرد. به اين معنا كه اگر اقوام و ملت ها با جنگ يا عذاب هاي ديگر چون توفان و صاعقه و زمين لرزه و سيل و مانند آن، مجازات نشوند، اين وضعيت مي تواند مانند بيماري واگير همه ملت ها و نسل ها را آلوده كند.

به سخن ديگر، يكي از اهداف سنت عذاب هاي الهي، ايجاد فرصت برابر براي همه امت ها و ملت ها است تا همگان در يك شرايط مساوي امكان بهره مندي از هدايت هاي الهي را داشته باشند.

عذاب ستمكاران،نعمت براي مردم

از نظر قرآن عذاب هاي دنيوي ستمكاران در حكم نعمت هاي بزرگ براي مردم است، لذا آنان بايد روزهاي نابودي و شكست ستمكاران را براي خود در حكم ايام الله قرار دهند كه خداوند در آن روز به ايشان نعمت بزرگ رهايي از ستمكاران را عنايت فرموده است.

خداوند در آياتي چون آيه 74 و 05 سوره بقره، غرق شدن فرعونيان را نعمت الهي براي بني اسرائيل مي شمارد و از ايشان مي خواهد تا همواره آن را به ياد داشته باشند و آن روز را به عنوان ايام الله پاس داشته و بزرگ شمارند. به اين معنا كه اگر فرعونيان و ستمگران دچار عذاب غرق نمي شدند، عامل گمراهي و اذيت و آزار مومنان و مردم بودند. بنابراين غرق ستمگران و نجات بي گناهان، نعمت بزرگي است كه خداوند در حق بي گناهان روا داشته است. اين واقعه بزرگ، نعمت و خاطره اي قابل تذكر و يادآوري است.

اگر در آيه 72 سوره نوح، قوم نوح را مردمي دانسته است كه محيط اجتماعي را چنان تباه ساخته بودند كه جز از ايشان فاجر و كافرزاده نمي شد، غرق شدن ايشان و نجات مومنان به وسيله كشتي نوح(ع) به معناي نعمت بزرگي است كه خداوند به اين مردم بخشيده تا در يك فضا و محيط به دور از فسق و فجور و كفر بتوانند زندگي كرده و فرزندان خويش را تربيت كنند. از اين رو خداوند در آياتي از جمله آيات 14 تا 44 سوره يس غرق شدن قوم و نجات پيروان حضرت نوح(ع) و خانواده اش را رحمت الهي دانسته است تا اين گونه فرصت براي اين مردم فراهم آيد تا بتوانند در محيطي سالم و معتدل از زندگي دنيا و فرصت هاي برابر رشد و بالندگي استفاده كنند و در مسير متاله شدن و خدايي گشتن گام بردارند.

نقش تكاملي عذاب دنيوي

عذاب هاي دنيوي نقش بسيار مهم و اساسي در حفظ تعادل و اعتدال در هستي و جوامع بشري دارد. اگر اين عذاب هاي الهي چون جنگ و زلزله و سيل و مانند آن نباشد، فساد و تباهي كه برخي از انسان ها و جوامع بشري ايجاد مي كنند، همچون ويروس و بيماري خطرناك واگير، همه مردم ونسل هاي بشري را تباه مي كرد.

با نگاهي به برخي از مناطقي كه گرفتار سيل و وتوفان ومانند آن شده است مي توان دريافت كه در آن مناطق، فساد و تباهي در اوج خود بوده و مردم جامعه، خود را به گونه اي ساخته بودند كه نسل هاي آينده امكان بهره مندي از فطرت و طبيعت الهي و عقلاني را نداشتند؛ زيرا محيط فاسد، فطرت آنان را تباه و عقل ايشان را زايل مي كرد. وقوع سونامي كه در برخي از مناطق ساحلي جهان رخ داد، به آن دليل بود كه مناطق، آلوده به ويروس خطرناك فساد و فسق و فجور بوده است. اگر ديده مي شود كه در برخي ديگر از مناطق، اين وقايع رخ نداده، به اين معناست كه امكان عبرت پذيري براي آنان فراهم باشد و يا اين كه در انتظار چنين رخدادهايي باشند كه به ظاهر رخدادهاي طبيعي جلوه داده مي شود. هر رخداد طبيعي را مي توان با استغفار و توبه، مديريت و كنترل كرد و اجازه نداد تا آثار مخرب و زيانبار كلاني از خود به جا گذارد؛ زيرا همه هستي تحت ربوبيت مطلق الهي است كه قادر و تواناست و او در مقام عزت است نه آن كه رخدادهاي طبيعي و عوامل آن بر خداوند عزت داشته باشند. بر اين اساس، رخدادهاي به ظاهر طبيعي، در بسياري از موارد همان عذاب هاي الهي است. از اين رو در گزارش هاي قرآني از سيل، توفان خاك و شن، صاعقه، زلزله، غرق شدن و بسياري ديگر رخدادهاي به ظاهر طبيعي به عنوان عذاب اقوام گناهكار و بزهكاري چون قوم نوح، سبا، مدين، عاد و ثمود و مانند آن ياد شده است.

به سخن ديگر، اين رخدادهاي به ظاهر طبيعي، همان جنود الهي هستند كه مأموريت يافته اند تا اقوام گناهكار را مجازات نمايند و بستري مناسب براي رشد و بالندگي ديگران فراهم آورند. اين گونه است كه خداوند از اين عذاب هاي الهي چون غرق شدن قوم نوح(ع) براي پيروان آن حضرت(ع) به عنوان نعمت بزرگ الهي ياد مي كند و غرق شدن فرعونيان را براي بني اسرائيل نعمتي قابل بزرگداشت مي داند؛ زيرا هريك از اين دو عذاب، در حكم ايجاد بستري براي كمال يابي مردم باقيمانده مي باشد. اگر اين عذاب هاي الهي نبود، مؤمنان نمي توانستند در يك محيط مناسب به رشد و بالندگي برسند و هستي در مسير اصلي كمال و رشد همچنان راه خويش را ادامه دهد.

با هر يك از اين عذاب هاي الهي ازجمله جنگ و زلزله و غرق شدن گروهي، فرصت هاي مناسب معتدلي براي بسياري از مردم فراهم مي آيد تا در مسير درست گام بردارند و دغدغه مزاحمت هاي بي پايان دشمنان كمال و حق و متاله شدن را نداشته باشند.

هريك از رخدادهاي به ظاهر طبيعي از منظر قرآن، هشدار و اتمام حجتي براي ديگر مردم است تا به سمت فسق و فجور و تباهي نروند. خداوند با اين معجزات بزرگ خود بر همگان اتمام حجت مي كند تا به سوي حق و هدايت بازگردند و در مسير هواهاي نفساني و وسوسه هاي شيطاني گام برندارند و از حق و حقيقت غافل نشوند. (اعراف آيه 134 تا 136 و آيات ديگر)

امروزه ما به طور مستقيم يا غيرمستقيم از راه ماهواره ها و ديگر رسانه هاي ارتباطي به آساني از سنت هاي الهي و خشم و غضب او مطلع مي شويم و از همه جزئيات آن آگاه مي باشيم. بنابراين ديگر پرده هاي غفلت از برابرمان فرو افتاده است و به سادگي مي توانيم از انتقام خداوند آگاه شويم، مگر آن كه دل هاي ما به سبب فسق و فجور، زنگار گرفته باشد و پرده بر ديدگان حقيقت بين خويش افكنده باشيم تا نتوانيم حق را ببينيم و عذاب هاي الهي و سنت او را نظاره گر باشيم. اما اگر اين گونه نبود، مي توانيم هرروزه هشدارهاي بي شمار الهي را نسبت به خود و ديگران ببينيم كه از ما خواسته مي شود تا در مسير كمالي قرار بگيريم و از آن تجاوز نكنيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا