اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

نقش دعا و نیایش در زندگی انسان

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

دعا و نیایش، از جمله خالصانه ترین عبادت ها و پرستش های بندگان است. نیایش، درخواست و دعا بندگان از خداوند است که برخاسته از معرفت و درک توحید و ربوبیت الهی است. تا انسان معرفت نداشته و توحید محض، کامل و تمام را درک نکرده باشد و از هر گونه شرک خود را پاک نکرده باشد، نمی تواند دست های نیایش را به سوی خدا بلند کند. از این روست که می توان همه زیبایی های عبادت و پرستش را در نیایش یافت.

 

دعا بریدن از خدا و همه اسباب هستی و پیوستن به غنای ذات الهی است. نیایش، دست های خالی فقر است که به سوی ذات غنی دراز شده و بدان پیوسته است. دعا، فرار انسان از همه چیز و درک اضطرار ذاتی به خداوند غنی حمید است. از این روست که دعا را نماد اخلاص و توحید و بندگی و زیباترین نمایش خضوع و خشوع دانسته و گریزان از دعا را بدترین بنده گفته اند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا حقیقت و نقش دعا و نیایش به پیشگاه خداوند را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

دعا نمایش بندگی

دعا درخواست از شخص پایین تر از بالاتر(معجم الفروق اللغويّه، ص231) برای انجام چیزی است.(همان، ص534) از ویژگی و مولفه های دعا این است که دعا همواره با حمد، مدح و ثنا و نیز استغاثه نیایشگر در حق نیایش شونده همراه است. (لسان العرب، ج 4، ص 359)

بنابراین، نیایشگر درک و تصوری درست از حقیقت و جایگاه خود و نیایش شونده دارد؛ از این روست که دعا هماره با معرفت نسبت به خود و نیایش شونده همراه است. نیایشگر با درک ناتوانی خود و توانایی نیایش شونده به بیان ناتوانی های خود و توانایی های نیایش شونده می پردازد تا توجه،‌ التفات و اهتمام نیایش شونده را بر انگیزد و به مهر و محبت او را به سوی خود جلب نماید تا خواسته اش را بر آورده سازد.

هنگامی که انسان متوجه فقر ذاتی و غنای خداوند حمید (فاطر، آیه 15)، مالک، قادر، رحمان، رحیم و دیگر صفات جمالی او می شود؛ و این معنا را درک می کند که خداوند پروردگار و رب العالمین است؛ و به تمام نیازهای انسان، آگاه و خبیر و توانا و قادر است و در انجام و بر آورد خواسته های او بخل نمی ورزد(محمد، آیه 38 و آیات دیگر) به نیایش و دعا می پردازد و درخواست های مادی و معنوی، اخروی و دنیوی خویش را مطرح می کند.

بنابراین، معرفت، شناخت و درک درست نسبت به خود و خداوند، مهم ترین امر در گرایش انسان به دعا و درخواست از خداوند است. بستری که معرفت انسانی ایجاد می کند او را به سمت دعا و نیایش و درخواست از خداوند سوق می دهد و زمینه بریدن از اسباب و پیوستن و توسل به ذوالاسباب و صاحب آن می شود.

خداوند در آیات 99 و 100 سوره مومنون با ترسیم و تصویری که از وضعیت مشرک در هنگام احتضار و مرگ می دهد، به انسان نشان می دهد که نقش اساسی معرفت در گرایش به نیایش و دعا تا چه اندازه ای است. در این آیات خداوند بیان می کند که معرفت شهودی و دست یابی به علم شهودی و یقین برخاسته از مکاشفه برای محتضر مشرک چگونه او را به سمت دعا و نیایش سوق می دهد؛ چرا که در هنگام مرگ همه انسان ها به نوعی شهود و علم حضوری می رسند که از آن به کشف الغطاء و کنار رفتن پرده ها و حجاب ها یاد می شود.(ق، آیات 21 و 22) در آن هنگام کافر و مشرک آتش دوزخ را به چشم دل و مکاشفه شهودی می بیند(تکاثر، آیات 6 و 7) پس این شهود و دریافت معرفت شهودی و بصیرت و بینایی دل هاست که کافر و مشرک را به سمت دعا و نیایش سوق می دهد و بازگشت برای جبران گذشته ها و انجام اعمال صالح را خواستار می شود.

پس بصيرت حاصل براى محتضر مشرك، نسبت به نجاتبخشى عمل صالح، زمينه ساز دعا براى بازگشت به دنيا می شود و از خداوند می خواهد که به دنیا بازگردد، هر چند که به او پاسخ منفی داده می شود؛ چرا که دعا در هنگامه هایی بی پاسخ می ماند که از آن جمله می توان به هنگام احتضار و مرگ اشاره کرد.(مومنون، آیات 99 و 100)

چنان که گفته شد،‌عمل صالح موجب خشنودی خداوند و زمینه ساز استجابت دعاست. البته از آن جایی که اسلام دین اجتماعی است تنها عمل صالح خود برای اجابت دعا کافی نیست، بلکه می بایست همان گونه که به عمل صالح گرایش و از عمل طالح گریزان است، نسبت به منکرات اجتماعی نیز واکنش منفی داشته و به معروف امر نماید.(سوره عصر و آیات دیگر قرآن) از این روست که عدم امر به معروف موجب مستجاب نشدن دعاست. یعنی کسی که ترک امر به معروف و نهی از منکر می کند،‌امید نداشته باشد که دعایش مستجاب شود. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید:إذا لَم يَأمُروا بِمَعروفٍ وَلَم يَنهَوا عَن مُنكَرٍ وَلَم يَتَّبِعوا الأخيارَ مِن أهلِ بَيتى ، سَلَّطَ اللّه عَلَيهِم شِرارَهُم ، فَيَدعوا عِندَ ذلِكَ خِيارُهُم فَلا تُستَجابُ لَهُم؛هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود . (امالى صدوق، ص 254)

از جمله مواردی که دعا و درخواست ها رد می شود هر چند که دعا و نیایش برخاسته از معرفت و علم بلکه معرفت و علم شهودی و حضوری باشد؛ هنگامه قیامت است. خداوند بصيرت مجرمان به نتيجه ذلّت بار گناه در قيامت را که زمينه ساز دعاى آنان براى بازگشت به دنيا و انجام دادن عمل صالح رد می کند؛ چرا که این بصیرت و دعا بیرون از زمان خود واقع شده است و تاثیری نخواهد داشت.(سجده، آیه 12)

انسانی که به حقیقت خود و خدا معرفت یافته یا در مقام بصیرت و شهود قرار گرفته است، می داند که هیچ چیزی در هستی جز اراده و مشیت الهی تاثیرگذار نیست و اگر برای اسباب تاثیری قرار داده شده ، به اراده و مشیت الهی است که او مسبب الاسباب است. پس بریدن از همه چیز که مبتنی بر معرفت و شناخت است و پیوستن به خداوند و او را مسبب الاسباب دانستن،‌ زمینه ساز دعا و استجابت است. از این روست که هنگامی که انسان مضطر در هنگام اضطرار قرار می گیرد و از همه چیز می برد و به خدا می پیوندد، نیایش او تاثیرگذار است.(یونس،آیه 22؛ لقمان، آیه 32؛ اسراء، آیه 67؛ عنکبوت، آیه 65)

امام سجاد عليه السلام نیز ناامیدی از مردم و هر سبب دیگر از اسباب مادی و معنوی و غیر خداوند را، عامل مهم و اساسی در اجابت خواسته ها دانسته و می فرماید: مَن لَم يَرجُ النّاسَ فى شَىْ ءٍ وَرَدَّ أَمرَهُ إلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ فى جَميعِ اُمورِهِ استَجابَ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَهُ فى كُلِّ شَىْءٍ؛ هر كس در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته اى كه او داشته باشد اجابت كند. (كافى، ج2، ص148، ح3)

خداوند به صراحت در آیه 62 سوره نمل بیان می دارد که خداوند دعا و نیایش مضطر را اجابت می کند. این بدان معناست که مضطر در حالت اضطرار تنها متوجه خداوند است و به درجه ای از خلوص می رسد که تنها مسبب الاسباب را می ببیند و از او درخواست یاری می کند.

از این آیات این معنا به دست می آید که دعا نمایش بندگی محض انسان و شناخت کامل از خداوند از فقر خود و توانایی و غنای خداوند حمیدی است که بخل نمی ورزد و کسی که خالصانه به او توسل جوید دست او را می گیرد و از سختی ها و مشکلات می رهاند و حوائج و خواسته های او اجابت می کند.

انسان با معرفت می داند که تنها خداوند است که او را آفریده و پرورش می دهد و او هیچ چیزی ندارد و حتی این هستی و وجودش به عنایت و فضل الهی به او بخشیده شده است. پس هر خرد و بزرگی را از خداوند می خواهد و متوسل به او می شود و حتی بر کم ترین چیزها از جمله نمک خوراک خویش دعا و نیایش می کند؛ و این گونه هم به خداوند تقرب می جوید و هم خواسته هایش را برآورده می سازد. امام صادق عليه السلام در این باره می فرماید: عَلَيكُم بِالدُّعاءِ ، فَإِنَّكُم لاتَقَرَّبونَ إِلَى اللّه بِمِثلِهِ ، وَلا تَترُكوا صَغيرَةً لِصِغَرِها أَن تَدعُوا بِها ، إِنَّ صاحِبَ الصِّغارِ هُوَ صاحِبُ الكِبارِ؛ شما را سفارش مى كنم به دعا كردن، زيرا با هيچ چيز به مانند دعا به خدا نزديك نمى شويد و دعا كردن براى هيچ امر كوچكى را، به خاطر كوچك بودنش رها نكنيد، زيرا حاجتهاى كوچك نيز به دست همان كسى است كه حاجتهاى بزرگ به دست اوست.(كافى، ج2، ص467، ح6)

آدم بی خبر و غافل از خداوند،‌ چون اهل یقین و شهود نیست، دعایی که می کند از روی بی خبری است و چون مقام و منزلت الهی و توانایی و فضل و بخشش او را نمی داند و گمان باطل در حق خدا می برد و او را ناخدای ناکرده بخیل می داند، همین حالت نیایشگر موجب می شود تا دعایش مستجاب نشود. پيامبر صلى الله عليه و آله نیز در این باره می فرماید:اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَةِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد.(کنز العمال، ج2، ص72)

عاجز ترین مردم ناتوان در دعاست؛ چرا که چنین شخصی از همه چیزی بی بهره است و هیچ گونه معرفت و شناختی از خود و خدا ندارد و در فقر جهلی است که او را بدبخت می کند. امام حسین علیه السلام می فرماید:أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء؛عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.(بحارالانوار، ج93، ص 294)

زمینه ها و بسترهای اجابت دعا

برخی از زمینه ها و بسترهای اصلی و اساسی دعا و نیایش و اجابت آن، بیان شد. از مهم ترین و اساسی ترین زمینه های دعا، معرفت و شناخت نسبت به فقر خود و غنای الهی،‌ اخلاص و خلوص و درک اضطرار واقعی انسان به خداوند است.

اما اگر بخواهیم دعاهای ما استجابت شود و از سوی خداوند رد نشود، می بایست کارهای ما مورد رضایت خداوندی باشد که نیت خالص و اعمال صالح بنیاد این رضایت الهی است. از این روست که مشرکان و کافران پس از کشف الغطاء در هنگام احتضار و مرگ خواهان بازگشت برای جلب رضایت الهی از طریق اعمال صالح می شوند.(مومنون، آیات 99 و 100)

امام حسن مجتبى عليه السلام درباره خشنودی خدا و نقش آن در استجابت دعا می فرماید: أنَا الضّامِنُ لِمَن لَم يَهجُس فى قَلبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَن يَدعُوَ اللّه فَيُستَجابَ لَهُ؛ كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند. (كافى، ج2، ص62، ح11)

البته معرفت و شناخت مراتبی دارد، هر چه مرتبه شناخت و معرفت انسان بالاتر باشد و از علم حصولی به حضوری و در حضوری و شهودی از علم الیقین به سوی عین الیقین و از آن به سوی حق الیقین برود، درجه خلوص و نیز ایمان و کیفیت عمل صالح تغییر می یابد.

برخی از انسان ها با دیدن کمال در دیگری درک دیگری از خواسته های خویش پیدا می کنند و این گونه است که مسیر کمالی خویش را تغییر داده و خواهان چیزهایی می شوند که ندارند. در حقیقت کمال در دیگران ، عامل معرفتی آنان می شود و درخواست و دعاهای ایشان را شکل دیگری می بخشد. از این روست که گفته شده تا از دعاهای ماثور و از سنت و سیره معصومانی که در کمال به تمامیت رسیده اند بهره گیرد و خواسته های خویش را در آن فضا شکل دهید. چنان که حضرت زکریا(ع) هنگام دیدن کمالی در حضرت مریم(س) خواهان آن می شود.(آل عمران، آیات 37 و 38)

چنان که گفته شد، یکی از بسترهای دعا اضطرار است و همین زمینه ساز استجابت نیز است.( نمل، آیه 62) ولی پيامبر صلى الله عليه و آله به مومنان هشدار می دهد که انسان می بایست همواره حالت اضطرار داشته باشد و این اضطرار اختیاری است که در هنگام اضطرار غیر اختیاری نیز به داد او می رسد. از این روست که دعا هنگام آسایش را زمینه ساز برای اجابت دعا در هنگام مصیبت و سختی می داند و می فرماید: مَن سَرَّهُ أن يَستَجيبَ اللّه لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالكَربِ فَليُكثِرِ الدُّعاءَ فِى الرَّخاءِ؛ هر كس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت كند، در هنگام آسايش، دعا بسيار كند. (نهج الفصاحه، ح 3023)

دعا در حق خود مستجاب است ولی اسرع در اجابت دعا در غیاب دیگران برای آنان است. اگر هر مومنی در غیاب دیگر در حق او دعا کند، آن دیگری نیز در حق او دعا خواهد کرد و این گونه حوائج و درخواست های شما نیز برآورده می شود. بنابراین التماس دعا داشتن خوب است و هر کسی بکوشد تا التماس دعا داشته باشد و در حق دیگری نیز دعا کند تا در حق او دعا شده و اجابت گردد. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید: لَيسَ شَىْ ءٌ أَسرَعَ إِجابَةً مِن دَعوَةِ غائِبٍ لِغائِبٍ؛ هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مى كند، مستجاب نمى شود.(بحارالأنوار، ج93، ص359، ح17)

امام موسی کاظم علیه السلام از مصادیق دعای سریع الاجابه، دعا در حق دیگری دانسته و فرموده است: أوشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ؛دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.(اصول کافی، ج1، ص52)

پيامبر صلى الله عليه و آله برطرف کردن گرفتاری مردم را عامل مهم در استجابت دعا از سوی خداوند می داند و می فرماید: مَن أَرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ وَأَن تُكشَفَ كُربَتُهُ فَليُفَرِّج عَن مُعسِرٍ؛ هر كس مى خواهد دعايش مستجاب شود و غمش از بين برود بايد گره از كار گرفتارى باز كند.(نهج الفصاحه، ح 2961)

یکی از حقوق کسی که در حق تو نیکی کرده است دعا برای اوست. امام سجاد عليه السلام حق نیکوکار را دعا برای او دانسته می فرماید:اَمّا حَقُّ ذِى المَعروفِ عَلَيكَ فَان تَشـكُرَهُ وَ تَذكُرَ مَعروفَهُ وَ تَـكسِبَهُ المَقالَةَ الحَسَنَةَ وَ تُخلِصُ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ وَ بَينَ اللّه عَزَّوَجَلَّ، فَاِذا فَعَلتَ ذلِكَ كُنتَ قَد شَكَرتَهُ سِرّا وَ عَلانيَةً ثُمَّ اِن قَدَرتَ عَلى مُكافاتِهِ يَوما كافَيتَهُ؛ حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و نيكى اش را به زبان آورى و از او به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزّوجلّ برايش خالصانه دعا كنى ، هرگاه چنين كردى بى گمان در پنهان و آشكار از او تشكر كرده اى . سپس اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن .(خصال، ص 568)

آن حضرت (ص) در بیان شرایط اجابت دعا، حالت تضرع و رقت قلب را مورد توجه قرار می دهد، زیرا این امر نشانه ای از استغاثه و عدم تکبر و استکبار است. بر اساس آموزه های قرآنی مستکبران اهل دعا و نیایش نیستند و خود را غنی دانسته و از دعا گریزان هستند.(غافر، آیه 60) کسی که استکبار نمی ورزد اهل خضوع و تضرع است و قلب او در گرو محبت و رحمت الهی است. پيامبر صلى الله عليه و آله دعا هنگام رقت قلب را موثر می داند و می فرماید: اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ الرِّقَّةِ فَإِنَّها رَحمَةٌ؛ دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.(بحارالأنوار، ج93، ص347، ح14)

امام باقر علیه السلام می فرماید که دعا نزد قبر حسین علیه اسلام یکی از زمینه های استجاب دعاست :اِنّ الحُسَينَ صاحِبَ كَربَلا قُتِلَ مَظلوما، مَكروبا عَطشانا، لَهفانا فآلَى اللّه عَزَّوَجلّ عَلى نَفسِهِ اَن لا ياتيَهُ لَهفانٌ و لا مَكروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَينِ بنِ عَلىٍّ علیه السلام اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه كُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا يا اُولـِى الاَبصار؛حسين، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيده خاطر و لب تشنه و مصيب زده به شهادت رسيد. پس خداوند، به ذات خود، قسم ياد كرد كه هيچ مصيبت زده و رنجيده خاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنه اى و هيچ بَلا ديده اى به خدا روى نمى آورد و نزد قبر حسين علیه السلام دعا نمى كند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمى سازد، مگر اين كه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مى كند و گناهش را مى بخشد و عمرش را طولانى و روزى اش را گسترده مى سازد. پس اى اهل بينش، درس بگيريد! (بحارالأنوار، ج 101، ص 46، ح 5)

چنان که نماز شب نیز مایه استجابت دعاست. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید:صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است. (ارشاد القلوب، ج 1، ص 191)

دعایی که همراه با بسم الله است رد نمی شود؛‌زیرا این نشانه آگاهی و معرفت شخص در حق خداوند است که هر چیزی را از خدا می داند و از او می خواهد. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید:لا يُرَدُّ دُعاءٌ أَوَّلُهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛دعايى كه با بسم اللّه الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.(الدعوات، ص 52)

البته باید توجه داشت که مراد از این سخن آن است که همه شرایط برای استجابت فراهم آید که شامل معرفت، اضطرار، تواضع و خشوع،‌بندگی ، اخلاص ،‌عمل صالح و مانند آن است. از این روست که مثلا پیامبر (ص) در جایی دیگر مساله حلال خوری را به عنوان یکی از شرایط اجابت بیان می کند و می فرماید که حلال خوری نقش مهمی در استجابت دعا دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله در این باره می فرماید:يا عَلىُّ مَن أَكَلَ الحَلالَ صَفادينُهُ، وَرَقَّ قَلبُهُ، وَدَمِعَت عَيناهُ مِن خَشيَةِ اللّه تَعالى وَلَم يَكُن لِدَعوَتِهِ حِجابٌ؛اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى يابد، رقّت قلب پيدا مى كند، چشمانش از ترس خداوند متعال پر اشك مى شود و براى (استجابت) دعايش مانعى نمى باشد.(ميراث حديث، ج2، ص18، ح2)

مثلا اگر کسی نسبت به زن و بچه سخت گیری می کند یا نسبت به کسی که تنگدست است و نمی توان وام و قرض خویش را بپردازد، نباید امید داشته باشد که دعایش مستجاب می شود. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید:مَنْ أَرادَ تُسْتَجابُ دَعْوَتُهُ وَأَنْ تُكْشَفَ كُرْبَتُهُ فَلْيُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ؛هر كس مى خواهد دعايش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد.(كنزالعمال، ج 6، ص 215، ح 15398)

دعاى کسانی که اعمال صالح و نیکی را انجام می دهند اجابت می شود. از جمله دعای پس از نماز یا دعای روزه داران در هنگام افطار اجابت می شود؛ زیرا این ها از اعمال صالح است. امام كاظم (عليه السلام) فرمود: دعوة الصائم تستجاب عند افطاره؛دعاى شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مى شود. (بحار الانوار، ج 92، ص 255، ح 33)

علت عدم اجابت یا تاخیر در اجابت

انسانی که دارای معرفت حقیقی نسبت به خود و خداست، همواره آن چه رضایت خداوند است را مد نظر قرار می دهد که همان عمل صالح است. پس از هر گونه اموری که ناپسند و زشت وگناه است دوری می کند؛ چرا که می داند که اعمال صالح موجب خشنودی خدا و اجابت دعاست و اعمال بد و زشت مانع از آن خواهد بود. امام صادق عليه السلام به عنوان نمونه استجابت دعا را با مال حلال و مانع آن را حرام خواری بیان می کند و می فرماید: إذا أرادَ أَحَدُكُم أَن يُستَجابَ لَهُ فَليُطَيِّب كَسبَهُ وَليَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ ، وَ إِنَّ اللّه لا يَرفَعُ إِلَيهِ دُعاء عَبدٍ وَفى بَطنِهِ حَرامٌ أَو عِندَهُ مَظلَمَةٌ لأِحَدٍ مِن خَلقِهِ؛ هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى هيچ بنده اى كه مال حرام در شكمش باشد يا حق كسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى رود. (بحارالأنوار، ج93، ص321، ح31)

البته همیشه علت اجابت ظاهری یا تاخیر در اجابت این امر نیست؛ چرا که گاه خداوند اجابت کرده ولی دست نگه داشته و با تاخیر می دهد تا بنده خود را بیش از پیش خالص گرداند و به خداوند تقرب جوید؛ زیرا خداوند با بلاء و ابتلاء بر آن است تا ظرفیت وجودی بنده افزایش یابد و تحمل و صبر آو بیش تر شود و به کمالات بالاتری دست یابد. آن حضرت درباره علت تاخیر در استجابت دعا نیز می فرماید: إِنَّ العَبدَ لَيَدعو فَيَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ لِلمَلَكَينِ: قَدِ استَجَبتُ لَهُ وَلكِنِ احبَسوهُ بِحاجَتِهِ ، فَإِنّى اُحِبُّ أَن أَسمَعَ صَوتَهُ وَ إِنَّ العَبدَ لَيَدعو فَيَقولُ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَإِنّى اُبغِضُ صَوتَهُ؛ هر آينه بنده دعا مى كند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرمايد: من دعاى او را مستجاب كردم اما حاجتش را نگهداريد، زيرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى كند و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: زود خواسته اش را برآوريد كه من خوش ندارم صداى او را بشنوم.(كافى، ج2، ص489، ح3)

البته علل دیگری برای برآورده نشدن دعاها در آیات و روایات بیان شده است. از جمله امام على عليه السلام می فرماید : رُبَما سَأَلتَ الشَّىْ ءَ فَلا تُؤتاهُ وَاُوتيتَ خَيرا مِنهُ عاجِلاً أَو آجِلاً أَو صَرَفَ عَنكَ لِما هُوَ خَيرٌ لَكَ، فَلَرُبَّ أمرٍ قَد طَلَبتَهُ فيهِ هَلاكُ دينِكَ لَو اوتيتَهُ، فَلتَكُن مَسأَلَتُكَ فيما يَبقى لَكَ جَمالُهُ وَيُنفى عَنكَ وَبالُهُ؛ گاه چيزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى شود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته ات دريغ مى شود، زيرا بسا خواسته اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى ماند و پيامد سوئى ندارد.(نهج البلاغه، نامه 31)

همان گونه که عمل صالح عامل اجابت و حتی تعجیل در اجابت است، گناه عامل عدم اجابت دعاست. امام علی (عليه السلام) فرموده است: لا تَستَبطیِء إجابَةَ دُعائِکَ وَ قَد سَدَدتَ طَریقَهُ بالذُّنوبِ ؛اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.(غررالحکم و دررالکلم ح 10329)

نافرمانی از والدین موجب حبس دعا ست. امام صادق عليه السلام می فرماید:اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛گناهی كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تيره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است.(علل الشرايع، ج 2، ص 584)

خداوند دعای هر مضطری را از مومن و کافر و مشرک را برآورده می کند. اما گاه پاسخ مومن را دیرتر می دهد و در اجابت دعای غیر مومن تعجیل می کند. امام رضا عليه السلام در بیان علت این تاخیر و تعجیل می فرماید:إِنَّ اللّه يُؤَخِّرُ إِجابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقا إلى دُعائِهِ وَيَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَيُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ الْمُنافِقِ وَيَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَماعَهُ؛خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى كند و مى گويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مى آيد.(فقه الرضا عليه السلام ، ص 345)

آثار و نقش دعا در زندگی انسان

در آیات و روایات برای دعا تاثیرات شگرفی در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی انسان بیان شده است. از جمله در آیات قرآنی برای دعا، ‌آثاری چون تأمين خواسته هاى درخواست كنندگان نيازمند(ابراهیم، آیه 34؛ طه، آیات 25 تا 36)، جلب رحمت خداوند(اعراف، آیات 56 و 156)، درمان بیماری ها(انبیاء، ایات 83 و 84؛ ص ، آیات 41 تا 43)، رفع و نجات از غم و اندوه(انبیاء، آیه 76)، رفع بلاها و دشواريها و گرفتاری ها(انعام،‌ آیات 40 و 41)، مصونیت از گناه و انحرافات(یوسف، آیات 33 و 34)، برخوردارى از امداد الهى(بقره، آیات 250 و 251)، آمرزش گناهان (بقره، آیه 58)، آبرومندى در قيامت (آل عمران، آیات 190 تا 195) و هر مشکل و درد دنیوی از مادی و معنوی تا جلب نعمت و رفع بلا و دفع بلا بیان شده است.

در آیات و روایات ده ها اثر برای دعا و نیایش بیان شده است. چنان که گفته شد دعا و نیایش یکی از علل و عوامل از بین برنده درد و بیماری در انسان است. پيامبر صلى الله عليه و آله نیز درباره این نقش و تاثیر دعا در زندگی می فرماید: اَلصَّدَقَةُ تَدفَعُ البَلاءَ وَ هِىَ اَنجَحُ دَواءٍ وَ تَدفَعُ القَضاءَ وَ قَد اُبرِمَ اِبراما وَ لا يَذهَبُ بِالدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ؛صدقه بلا را برطرف مى كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمى گرداند و درد و بيمارى ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى برد.(بحارالأنوار، ج 93، ص 137، ح 71)

این ها نمونه های از مباحثی است که در آیات و روایات درباره دعا بیان شده است. همین مقدار به خوبی نشان می دهد که دعا چه جایگاه مهمی در عبادت و بندگی دارد و تا چه اندازه در زندگی انسان ها تاثیر می گذارد و دنیا و آخرت ایشان را متاثر می سازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا