اجتماعیاقتصادیمعارف قرآنیمقالات

نقش تجارت سالم در تعالي شخص و جامعه

samamos-comانسان به اقتضاي طبيعت يا غير آن، موجودي اجتماعي است. بسياري از نيازهاي خويش را از طريق اجتماع پاسخ مي دهد؛ چنان كه خانواده به عنوان بنياد هر اجتماعي از مهم ترين و اساسي ترين علل ايجادي آرامش به شمار مي آيد و انسان در سايه وجودي خانواده به بهترين گونه از انواع آرامش ها دست مي يابد.

اجتماع به علل گوناگون، پيچيده ترين نهاد در زندگي انساني است و نقش تاثيرگذار آن از هر جهت در زندگي انسان به روشني قابل مشاهده است. نوع تعاملات و روابط اجتماعي در اين ميان تاثير شگرفي به جا مي گذارد. از اين رو بخش عمده اي از قوانين عقلاني بشر به تنظيم و ساماندهي تعاملات و روابط اجتماعي اختصاص يافته است و اصولا مدار قوانين، ساماندهي همين تعاملات ميان انساني است؛ چرا كه هرگونه خللي مي تواند تاثير زيانباري در زندگي فردي و جمعي بشر به جا گذارد.

تجارت نيز به دليل اين كه نوعي از تعاملات اجتماعي است، مي بايست در چارچوب قوانين خاص خود ساماندهي شود تا تاثير مثبت و سازنده اي از خود به جا گذارد؛ چرا كه اگر روابط عاطفي و احساسي در جامعه پاسخي به يكي از دو مولفه اساسي سعادت يعني آرامش باشد، روابط و تعاملات اجتماعي، پاسخي به دومين مولفه سعادت يعني آسايش است. از اين رو از سوي آموزه هاي وحياني نيز مورد توجه قرار گرفته است. آن چه در اين مطلب به آن پرداخته شده، نقش تجارت در تعالي شخص و جامعه از منظر قرآن است. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

تجارت، قوام اجتماع

از نظر اسلام، قوام جامعه بر اقتصاد است. تجارت و بازرگاني، مهم ترين بخش اقتصاد را شكل مي بخشد. بنابراين مي توان گفت كه قوام جامعه بر تجارت سالم است. از اين رو بخش مهمي از آموزه هاي اسلامي به آداب و احكام و قوانين تجاري تعلق گرفته و با ارايه راهكارهايي بر آن است تا بهترين شكل تجارت سالم در جامعه اسلامي تحقق يابد و جامعه در مسير تعالي و كمال بيشتر، گام بردارد.

خداوند در آيه 29 سوره نساء، تجارت و مبادلات اقتصادي مشروع را مايه حفظ جامعه از تباهي و نابودي معرفي مي كند و با اشاره به قتل نفس، اين معنا را تقويت مي كند كه انسان نبايد خود را با ارتكاب گناه و تجاوز و تصرفات باطل به هلاكت افكند (مجمع البيان، طبرسي، ج3 و 4، ص60) چرا كه هر گونه تصرف باطل به معناي سلب اعتماد عمومي و امنيت زدايي است. جامعه اي كه سرمايه مهمي چون اعتماد عمومي را از دست دهد، در سراشيب سقوط قرار مي گيرد و تباهي و فساد موجب مي شود تا جنگي نهان در جامعه شكل گيرد و انسان ها در جنگ خاموش فقر مزمن و رفاه افراطي بميرند.

تجارت و بازرگاني، يكي از مهم ترين فتنه هاي بشر نيز به شمار مي رود. به اين معنا كه آدمي هنگامي كه گرفتار مسائل تجاري و اقتصادي مي شود بايد درجه هوشياري اش بسيار بالا برود؛ چرا كه اقتصاد، آزمون سختي است كه بسياري در آن مردود مي شوند. اقتصاد و تجارت، آدمي را چنان به خود مشغول مي سازد كه از خدا و اهداف اصلي زندگي دور مي افتد. به سخن ديگر، اقتصاد، تجلي تمام نماي دنياست و آدمي به سادگي هنگامي كه سرگرم كارهاي اقتصادي مي شود، از خدا غافل مي گردد. از اين رو خداوند به مومنان هشدار مي دهد كه دچار غفلت نشوند و كارهاي اقتصادي ايشان را سرگرم به خود نكنند.

خداوند در آيه 37سوره نور، تجارت و داد و ستد را زمينه اي براي غفلت آدمي معرفي مي كند. كساني كه به تجارت مشغول مي شوند، در بيشتر موارد از وظايف و تكاليف عبادي مالي و غيرمالي خود غافل مي شوند. لذا آنان به خاطر تزكيه نفس به نماز نمي ايستند و در انديشه ديگران نيز نيستند و زكات مال خويش را پرداخت نمي كنند. اين گونه است كه مايه قوام جامعه، بلاي جان آدمي و جامعه مي شوند.

انسان و جامعه براي دست يابي به آسايش، نيازمند اقتصاد و تجارت سالم و عادلانه است. اقتصاد سالم، اقتصادي است كه آدمي را در مسير كمالي قرار دهد و حكمت و فلسفه آفرينش را مدنظر داشته باشد.

به سخن ديگر، يكي از وظايف و ماموريت هاي انسان در مسير عبوديت، ايجاد بستري مناسب و سالم براي عبادت است كه از طريق آبادسازي زمين امكان پذير مي باشد. جامعه اي كه به اقتصاد و تجارت و آباداني زمين اشتغال دارد، شرايط مناسب براي افراد جامعه اش فراهم مي آورد تا با آسودگي به كارهاي برتر بپردازند؛ چرا كه با اقتصاد شكوفا و آباداني زمين، آسايش براي شهروندان جامعه فراهم مي آيد و انسان ديگر دغدغه شكم ندارد و مي تواند به كارهاي ديگر بپردازد و به نيازهاي برتر خود پاسخ دهد.

اصولا نخستين دغدغه انسان، امنيت غذايي است. آرامشي كه در سايه سار امنيت غذايي پديد مي آيد و موجب مي شود تا شخص به نيازهاي ديگر خود بپردازد كه تفكر و تدبر در هستي و اهداف آن از جمله مهم ترين آنهاست.

اما گاه پاسخ گويي به نخستين نياز انساني، چنان آدمي را سرگرم خويش مي كند كه ديگر به نيازهاي اساسي ديگر بي توجه مي شود. در چنين حالتي است كه از غفلت سخن به ميان مي آيد؛ چرا كه غفلت، ناديدن چيزي است كه در جلوي ديده هاست. انسان هنگامي كه سرگرم پاسخ گويي به نيازي چون امنيت غذايي مي شود، در همان حال بايد توجه داشته باشد كه امنيت غذايي مقدمه اي براي رسيدن به كمالات انساني است و نبايد با سرگرم شدن به مقدمه از ذي المقدمه و هدف باز ايستد. اين در حالي است كه بسياري از انسانها در مقدمه مي مانند؛ مثال آنان مثال كسي است كه ادبيات مي خواند تا به زباني مسلط شود و يا منطق مي خواند تا بتواند فلسفي بينديشد، اما در ادبيات و منطق مي ماند و از هدف اصلي خويش باز مي ايستد. از اين رو خداوند در آيه 37 سوره نور و نيز آيات 9 و 10 سوره جمعه از غفلت آدمي و سرگرم شدن وي به اقتصاد و تجارت سخن مي گويد به گونه اي كه ديگر هدف اصلي يعني نماز و آخرت و مانند آن از يادش مي رود و از آن غافل مي شود.

به يك معنا مي توان چنين اقتصادي كه آدمي را سرگرم و غافل مي كند، اقتصاد ناسالم ناميد، چرا كه عدم سلامت اقتصادي مي تواند به چند دليل و عامل باشد كه از جمله آنها غفلت زايي و سرگرم سازي اقتصاد است كه آدمي را از هدف اصلي باز مي دارد، چنان كه مي تواند اين عدم سلامت به سبب عدم صحت معامله و يا ظالمانه بودن آن باشد.

بر اين اساس تجارت ناسالم به سبب آن كه به شخص و جامعه آسيب مي رساند مورد نهي خداوند قرار گرفته است (بقره، آيه 188) چرا كه تملك اموال از راه تجارت باطل و نامشروع، تباهي ونابودي جامعه را به دنبال دارد (نساء، آيه 29) و اجازه نمي دهد تا انسان به اهداف اصلي آفرينش توجه يابد و در مسير آن حركت نمايد. (جمعه، آيات 9 و 11)

در مقابل، اقتصاد و تجارت سالم و عادلانه، موجب رشد و بالندگي شخص و جامعه مي شود و انسان و جامعه را در مسيري قرار مي دهد كه صلاح و خير شخصي عمومي را فراهم مي آورد. (اعراف، آيه 85) به اين معنا كه وي را از نظر روحي در شرايطي قرار مي دهد كه بتواند به هدفهاي اصلي بينديشد و نيازهاي برتر خود را بجويد. بنابراين نه تنها تجارت براي مردان خدا مانع از برپايي نماز نيست بلكه همين تجارت عامل روآوري آنان به نماز است و حتي زمينه ساز گرايش ايشان به پرداخت زكات مي شود، چراكه آنان اقتصاد و تجارت را ابزار رشد و بالندگي شخصي و جمعي برمي شمارند.(نور، آيه37)

تجارت سالم به سبب آن كه زمينه ساز آسايش و آرامش بشر و قرار گرفتن در مسير پاسخ گويي به نيازها و خواسته هاي اصلي و بنيادين است، در آيات چندي از جمله آيه198 سوره بقره و 2 سوره مائده و 12 سوره اسراء و 20سوره مزمل مورد تشويق و ترغيب خداوند قرار گرفته است.

آداب و شرايط تجارت عادلانه و كمال ساز

دست يابي به تجارتي كه اهداف بلند انساني را فراهم آورد و اقتصاد آن، مايه قوام جامعه شود، نيازمند فراهم آوري شرايط و فضاي مناسب است كه براساس آموزه هاي قرآني و اسلامي فراهم آوردن چنين فضايي با استفاده از ابزارها و سازوكارهايي چون احكام، قوانين و آداب بازرگاني و داد و ستد امكان پذير است كه در اين جا به گوشه هايي از آن اشاره مي شود.

مهم ترين ويژگي تجارت عادلانه و سالم آن است كه بر پايه اسباب نقل و انتقال مشروع و مورد رضايت طرفين به دور از هرگونه اجبار و اكراهي صورت پذيرد. (نساء، آيه39)

در مبادلات تجاري از ابزارهايي استفاده شود كه مورد رضايت طرفين است. از جمله اين ابزارها مي توان به پول (يوسف، آيات 19 و20) و ابزار معتبر در سنجش چون پيمانه و ترازو (انعام، آيه152 و اعراف، آيه81 و آيات بسيار ديگر) اشاره كرد.

هدف از بهره گيري از اين ابزارها آن است كه تجارت و مبادله اي عادلانه و براساس قسط انجام گيرد و حقي در اين ميان به كم و زياد تباه نشود؛ چراكه بدون بهره گيري از ابزارهاي دقيق سنجش چون ترازو و پيمانه، احتمال كم فروشي و يا زياده فروشي وجود دارد. چنين عملي ازنظر قرآن نوعي طغيان به شمار مي آيد كه حقوق ديگري تباه مي شود و همچنين اعتماد عمومي كه مهم ترين سرمايه هر جامعه اي است، تضعيف و سست مي شود و يا حتي نابود مي گردد. از اين رو در اسلام بر وجوب كامل كردن سنجشها (انعام، آيه152 و اسراء، آيه35) و حرمت كم فروشي و كم نهادن سهم طرف مقابل در مبادلات اقتصادي (رحمان، آيات8 و 9 و مطففين، آيات1تا3) تأكيد شده است تا هيچ گونه حقي تباه و ضايع نشود.

همچنين بد جلوه دادن كالا و اشياي ديگران همانند كم فروشي از اموري است كه مورد نهي قرار گرفته است، زيرا مبادلات را از مسير عادلانه بيرون مي راند (اعراف، آيه85 و هود، آيه85)

از آن جايي كه هدف از مبادلات پاسخ گويي به بخشي از نيازهاي طبيعي بشر و فراهم آوري زمينه هاي آباداني زمين جهت بهره برداري بهتر از آن است، تجارت مي بايست در چارچوب مقررات و قوانيني صورت گيرد كه به اين مهم توجه داشته و دست يابي به آن را فراهم سازد. از اين رو تجارت ربوي (بقره، آيه275)، لهوي (لقمان، آيه6)، تجارت همراه با تحريف حقايق (بقره، آيه79 و شعراء، آيه183) كم فروشي، تجارت اجباري و اكراهي بي رضايت طرفين (نساء، آيه29) و بيرون از اسباب شرعي نقل و انتقال اموال (همان)، حرام و غيرمجاز و بيرون از دايره صحت دانسته شده است؛ چراكه اين گونه مبادلات و تجارتها، نمي تواند اهداف اصلي آفرينش و زندگي بشر و جامعه سالم را فراهم آورد.از آداب مبادلات در اقتصاد سالم آن است كه در صورتي كه تجارت غيرنقدي است، شرايط آن به طور كامل از سوي دو طرف يا نماينده امين ايشان در قرارداد نوشته شود. البته نيازي به اين كار در تجارت نقدي نيست (بقره، آيه282) ولي اين بدان معنا نيست كه اگر سندي در اين زمينه نيز رد و بدل شود، دور از آداب تجارت شمرده شود. با اين همه از آن جايي كه جامعه سالم بايد عادت كند كه به قراردادها وفا نمايد و اعتماد عمومي در اين زمينه افزايش يابد، نيازي نيست كه در تجارت نقدي قراردادي نوشته شود تا اين گونه تجارت آسان گردد ولي در غيرنقدي ها براي جلوگيري از مشكلات آتي چون فراموشي و مانند آن بهتر است كه نوشته و قراردادي رد و بدل شود (همان).

از آداب تجارت و مبادلات بازرگاني، ياد كرد خداوند در هنگام معامله است (جمعه، آيه10 و نيز مجمع البيان، ج9 و 10، ص435)

غافل نشدن از اقامه نماز و پرداخت زكات به هنگام تجارت و نيز ستايش خداوند هنگام تجارت و گواه گرفتن هنگام آن (بقره، آيه282 و نور، آيه37) از ديگر آداب تجارت است.

به هرحال هدف از تجارت دست يابي به شرايطي مطلوب براي زندگي در دنيا و پاسخ گويي به نيازهاي مادي و طبيعي بشر است تا امكان عبوديت كمالي در فضاي مطلوب و آرام فراهم گردد. بنابراين، اين مقدمه نبايد چنان آدمي را به خود مشغول دارد كه از هدف بازماند و يا اين كه آن را به اموري آلوده كند كه خود به عنوان بازدارنده، عمل مي كند؛ چراكه اقتصاد فاسد، جامعه و شخص را به سويي مي برد كه ديگر نمي تواند در مسير كمالي و رشدي گام بردارد و به بندگي و عبوديت بپردازد و در مقام خلافت ربوبي ظهور يابد.

هرچه تجارت و مبادلات اقتصادي، سالم تر وبهتر باشد، شرايط مطلوب تري براي فرد و جامعه براي دست يابي به كمالات فراهم مي آيد، زيرا انسان پس از پاسخ گويي به نيازهاي مادي مي تواند در شرايط آرامش به پرسش هاي ديگر وجودي خود پاسخ هاي مناسبي بدهد و در مسير تعالي و كمال گام بردارد. باشد با ايجاد چنين شرايطي براي خود و جامعه، از زندگي دنيوي به عنوان بهترين فرصت شدن هاي كمالي و خودسازي بهره گيريم و در مقام ربوبيت الهي ظهور يابيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا