اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیوب نوشت

گناه و شرم از نظر قرآن

احساس گناه و احساس شرم ، از جمله احساسات بنیادین در زندگی دینی و معنوی انسان است.

این دو احساس منحصر به زندگی دینی و معنوی نیست بلکه زندگی اجتماعی و اخلاقی ما نیز تا حد زیادی تحت تاثیر این دو احساس است.

در ادبیات ادیان توحیدی داستان آدم و حوا به گونه ای نمادین بر اهمیت این دو احساس تاکید می ورزد. مطابق این  روایت ، عامل هبوط آدم به عالم خاک، “گناه” بود. گویی زندگی خاکی ما با تجربه گناه آغاز شد.

نخستین احساسی که آدم و حوا پس از تجربه گناه آزمودند، تجربه “شرم” بود. تجربه ای که عمیقا با کشف “برهنگی” در آمیخته است.(فبدت سواتهمها) در متن تجربه گناه و شرم بود که یکی از مهم ترین پدیده های دینی به نام توبه تولد یافت. توبه را باید دروازه در آمدن به زندگی دین ورزانه دانست. در تعالیم عارفان هم آمده است که سالک پس از آن که آتش طلب در روحش شعله ور شد و عزم طریق معنا کرد، باید نخست به وادی توبه گام نهد.

اما توبه مبتنی بر تجربه “گناه آگاهی” است؛ یعنی فرد نمی تواند به طریق معنا گام نهد مگر آن که پیشتر نسبت به گناه خود آگاهی یافته باشد. بنابراین به یک معنا تجبه گناه و آگاهی نسبت به‌ آن را باید مقدمه در آمدن به راه معنا دانست.

احساس شرم و گناه بسیار به یک دیگر نزدیک هستند و چه بسا گاه یکی به جای دیگری به خطا گرفته می شود.

شرم احساسی است که با تجربه برهنگی و آشکارگی همراه است. گاهی فرد به یک باره احساس برهنگی و عریان شدن می کند و پاره ای از زوایای پنهان وجود او آشکار و هویدا شده است. در داستان آدم و حوا و درخت ممنوع نیز تجربه شرم با برهنگی همراه بود.

مهم ترین جایی که ما تجربه شرمساری و آزرم را می آزماییم هنگامی است که نگاه بیگانه ای ناآگاهانه ما را برهنه گیر می اندازد. بنابراین تجربه آزرم و شرم و شرمساری هنگامی به ما دست می دهد که یک باره خود را در معرض نگاه دیگری می یابیم ، احساس می کنیم بی آن که آماده باشیم ، سویه هایی از من پنهان ما شکار نگاه دیگری شده است.

به بیان دیگر ، فرد در آن هنگامی دیده می شود که آماده دیده شدن نیست و از این رو یک باره سویه های پنهان و آسیب پذیر وجود خود را برملا می بیند.

البته این آشکارگی خود بر دو گونه است: گاهی باین آشکارگی بیرونی است و فرد در برابر دیدگان دیگران ناغافل شکار می شود؛ گاهی هم این شکارگی درونی است و فرد نه در برابر دیگران که در برابر خود یک باره برهنه و آشکار می شود. در این حالت دوم کس دیگری حاضر نیست تا بر آشکارگی مرا شکار کند، من یک باره بر خودم آشکار می شوم؛ یعنی پاره ای از سویه های پنهان خود را که نمی دیدم یا ناخودآگاه از خود پنهان می کردم ، یک باره کشف می کنم.

ژرف ترین نوع تجربه شرم از این نوع است، یعنی هنگامی است که من نه بر دیگری که بر خویشتن آشکار می شوم. این نوع شرم را می توان گونه ای از شرم ساختاری دانست. شرم ساختاری یعنی بیش از آن که به عاملی بیرونی بازگردد ، ریشه در ساختار دورنی شخص صاحب تجربه دارد.

اما چرا آشکارگی مایه آزرم و شرمساری شخص می شود؟

به گمانم پاسخ این پرسش را باید در این حقیقت بجوییم که تجربه شرم ، نوعی آگاهی یافتن به خویشتن است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا