نشانههای دوستان شیطان
صفات و افکار شیطانی
در کاربردهای عربی، شیطان، هر موجودی از انسان و جن و حیوانی است که سرکشی و تمرد میکند و بیرون از دایره رفتارهای طبیعی میباشد. بنابراین، اختصاص به طائفهای خاص ندارد. (المصباح المنیر، فیومی، ج1-2، ص313، «شطن»؛ مفردات الفاظ القرآن، راغب، ص454، «شطن») از این رو در قرآن از شیاطین جن و انس سخن به میان آمده است.
با این همه، نماد اصلی شیطان و شیطنت، ابلیس از جنبیان است که با عبادت و بندگی به مقامات عالی رسید و در مقام قدس سکونت یافت، ولی تمرد و استکبار کرد و از آن مقام رانده شد. در برخی از آیات قرآنی که سخن از شیطان به میان میآید، مقصود ابلیس میباشد، چنانکه در آیات 41 تا 45 سوره مریم، مراد از شیطانی که در برابر خداوند عصیان ورزید و برخی از انسانها وی را به جای خدا میپرستند، همین ابلیس است.
بنابراین هرگاه از شیطان و صفات و افکار او سخن به میان میآید، مقصود ابلیس است؛ زیرا که وی نماد هر زشتی و پلیدی و دشمنی است. با این همه، برخی از مردمان نه تنها صفات او را میپسندند، بلکه میکوشند تا با الگوبرداری از ابلیس خود را شیطان مجسمی سازند و صفات و افکار او را در خود تحقق بخشند. اینگونه است که از خدایی شدن به شیطانی شدن گرایش مییابند و در این راه گام برمیدارند. چنین افرادی که تحت سلطه فکری و صفاتی ابلیس درآمدهاند، همان اولیای شیطان و دوستان اویند. به همین دلیل خداوند از کسانی که بتپرستی پیشه خود ساختهاند و به عبادت بتان مشغول میشوند به عنوان کسانی یاد میکند که تحت ولایت شیطان درآمده و از دوستان او شدهاند. (مریم، آیات 42 و 45)
خداوند در آیات 201 و 202 سوره اعراف گاه از این افراد به برادران و اخوان شیطان یاد میکند؛ زیرا برادری گاه به نسب است و گاه به سببی چون دین و فکر میباشد. این افراد که در فکر و آیین همانند ابلیس میاندیشند و رفتار میکنند همان برادران شیطان میباشند.
اگر بخواهیم مجموعهای از صفات و رفتارهای شیطانی را برشماریم باید به صفات ابلیس چون غرور، تکبر، استکبار، خود بزرگبینی، نژادپرستی، تمرد، عصیان و مانند آن اشاره کنیم. اما ابلیس و شیاطین دیگر دارای رفتارها و صفات بی شماری هستند که میتوان آن را در یک جمله اینگونه خلاصه کرد: هرگونه زشتی، پلیدی و نابهنجاری را میتوان به آنها نسبت داد؛ زیرا اینان از هر خوبی، زیبایی، پاکی و هنجار گریزان بوده و از کمال به نقص گرایش دارند. از اینرو در قرآن به شیطان همه صفات زشت و بد چون تبذیر، اسراف، فسق، میگساری، قماربازی، فحشا، زنا، بتپرستی، دنیاپرستی و مانند آن نسبت داده شده است.
ابلیس برای دستیابی به اهداف پلید و شوم خویش، از هر ابزاری بهره میبرد تا انسانها و دیگر جنیان را به سوی تباهی و گمراهی بکشاند و از توحید و ایمان واقعی محروم سازد. او در یک فرآیندی، انسانها را به سوی کارهای زشت و گناه میکشاند و تا آنجا پیش میرود که انسانها و جنیان، به عنوان سربازانش عمل کنند و اهداف او را تحقق بخشند. کسانی که تحت ولایت او قرار گرفتند، کسانی هستند که از انسانیت بیرون رفته و فطرت سالم و پاک خود را تباه کردهاند. از اینرو خود آنان، یک شیطان مجسم هستند و به تعبیر قرآن به صورت شیاطینی از انس و جن درمیآیند که در خدمت اهداف پلید ابلیس میباشند.
ابزارهای شیطانی
شیطان برای تسلط بر انسانها و جنیان، از ابزارهای بسیاری بهره میبرد؛ زیرا قدرت شیطان از محدودیتهای چندی رنج میبرد که از جمله آنکه وی تنها میتواند در آغاز از وسوسه بهره گیرد تا شخص در دام او گرفتار آمده و تحت ولایت و سلطه او درآید، مضاف بر اینکه این قدرت وی نیز محدود به دنیا و نیز به غیر انسانهای خالص شده الهی یا مؤمنان مخلص میباشد. (نحل، آیات98 تا 100 و نیز نساء، آیات 119 تا 122 و آیات دیگر)
البته قدرت شیطان را نمیتوان دست کم گرفت، زیرا وی از تواناییهایی چون دیده نشدن (اعراف، آیه27)، تزیین و آراستن زشتیها به زیباییها (انفال، آیه48)، صعود به آسمان و مراتب عالی هستی (حجر، آیات 16 و 17)، دستیابی به اخبار پنهانی و حوادث آینده (شعراء، آیات 221 و 223)، محاصره انسان با وسوسهها (اعراف، آیه201)، ایجاد اختلالات روحی و روانی در انسان (بقره، آیه257)، از میان بردن خاطرات مهم از ذهن انسان و ایجاد فراموشی (یوسف، آیه 42 و نیز کهف، آیه63)، ایجاد تفرقه میان زن و شوهر (بقره، آیه102) و مانند آن برخوردار است، بنابراین شیطان میتواند با برنامهریزی و در یک فرآیندی، گامبهگام انسانها را از مسیر فطرت و طبیعت سالم و پاک خود بیرون برد و در مسیر زشتیها و پلیدیها قرار دهد و به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.
شیطان که خود مطرود خداوند است (آلعمران، آیه36 و حجر، آیه17) میکوشد تا دیگران را با وسوسهگری خود به همان سرنوشت دچار کرده و به دوزخ برد. (ناس، آیات 4تا6) براین اساس، از همه ابزارها از جمله فریبکاری (فاطر، آیات 5و 6)، شرارت (حج، آیه3)، پنهانکاری (ناس، آیات 4 تا 6) و دروغ سود میبرد تا انسان و دیگر جنیان را فریب داده و به عصیانگری علیه خداوند سوق دهد. (نساء، آیات 117 و 118 و نیز مریم، آیه44)
خداوند در آیه112 سوره انعام به مؤمنان هشدار میدهد که شیاطین با بهرهبرداری از هنر تبلیغات آراسته، مردم را فریب میدهند. این بدان معناست که ابلیس استاد فریبکاری و آراستن باطل به حق و زیبا جلوه دادن کارهای زشت برای انسانها میباشد. (انفال، آیه48) لذا بسیاری از انسانها نادانسته در دام فریب ابلیس میافتند و افکار زشت و پلید را افکار پسندیده و خوب ارزیابی میکنند و در آن مسیر گام برمیدارند.
ابلیس برای رسیدن به اهداف خود از همه ابزارهای زشت و پلید چون اختلافافکنی (بقره، آیه 208)، قمار و شراب (مائده، آیه 90)، تهمت و افترا و بهتان (بقره، آیات 168 و 169)، اخلالگری در روابط انسانی (یوسف، آیه 100)، ایجاد آرزوهای فریبکارانه (نساء، آیات 117 تا 120 و نیز محمد، آیه 25)، اسراف و تبذیر (اسراء، آیه 27) و دیگر اعمال زشت بهره میبرد.
صفات اولیای شیطان
همین صفات و رفتارها را میتوان در میان دوستان شیطان یافت. اگر بخواهید شیاطین انسانی را بشناسید میتوانید از همین افکار و صفات و رفتاری که ابلیس و شیطان دارد، استفاده کنید و با تطبیق بر انسانها دریابید چه کسانی تحت ولایت شیطان قرار گرفتهاند و به عنوان اولیا و اخوان شیطان در خدمت اهداف و برنامههای ابلیس میباشند.
آنانی که میان همسران و خانوادهها اختلاف و تفرقه میافکنند، یا ربا میخورند و فحشا را گسترش میدهند، کسانی هستند که ابلیس آنان را به عنوان دستیاران خویش برگزیده است.
مشکل مومنان و جامعه ایمانی این است که شمار شیاطین بسیار بیشتر از انسانها و جنیان خوب و سالم است. خداوند در آیه 102 سوره بقره و نیز 71 سوره انعام بیان میکند که شمار شیاطین بیش از همه است. بنابراین، باید بسیار هوشیار و بیدار بود و اجازه نداد تا گام به گام در دام شیطان و ولایت آن گرفتار آییم.
قرآن میفرماید: اولیای شیطان که در زیان ابدی گرفتار آمدهاند (نساء، آیه 119) در گمراهی و ضلالت هستند که به هیچوجه از آن رهایی ندارند (اعراف، آیه 30) و اینگونه عذاب دوزخ ابدی را به جان خریدهاند. (نساء، آیات 119 تا 121 و حج، آیات 3 و 4)
خداوند در آیه 76 سوره نساء، طاغوتها و نیز هموارکنندگان راه آنان را از اولیای شیطان بر میشمارد و در آیه 121 سوره انعام، کسانی را که در آیات و احکام الهی مجادله میکنند به دوستان شیطان میافزاید تا نشان دهد که هر کسی میتواند از دایره ولایت الهی خارج و به ولایت شیطان داخل شود.
بسیاری از مردم مانند شایعهسازان، ناخواسته در مسیر شیطان گام برمیدارند و هموارکنندگان حکومت طاغوت میباشند. از این رو خداوند آنها را به عذابی سخت تهدید میکند. (احزاب، آیات59 تا 61)
آثار پلید ولایت شیطان
کسانی که ولایت شیطان را میپذیرند برخلاف انتظار به چیزی دست نمییابند، زیرا ولایت شیطان به جای اینکه آرامش و آسایش را برای آنها به ارمغان آورد، موجب ترس و اضطراب و خوف آنان میشود. (آل عمران، آیه 175) بنابراین، برخلاف انتظار میبایست پیامدهای شوم این ولایت را پذیرا باشند. از جمله این آثار شوم ولایت شیطانی میتوان به افزایش اختلاف (بقره، آیه 208)، بیآبرویی و برملاشدن زشتیها (اعراف، آیه 27)، بیتقوایی (همان)، محرومیت از نعمتهای الهی (بقره، آیه 168)، خواری و خذلان (فرقان، آیه 29) خسران از سرمایههای وجودی (مجادله، آیه 19)، خشم الهی (محمد، آیات 25 و 28)، ریاکاری (نساء،آیه 38)، فسق (انعام، آیه 121)، فحشاء و منکر (نور، آیه 21)، ممانعت از تقرب و مقامات والای انسانی (اعراف، آیات 175 و 176) کفر و بیایمانی به خدا و آخرت اشاره کرد.
بنابراین لازم است تا انسانها با هوشیاری و بیداری خویش اجازه ندهند تا ابلیس و شیاطین جنی و انسی در یک برنامهریزی اندکاندک و گام به گام ایشان را به سوی سقوط رهنمون شوند و از بهشت رضوان الهی محروم سازند.