اجتماعیاخلاقی - تربیتیتاریخیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

مکتب اخلاقی امام رضا(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کلید خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت را می بایست در خوش خویی و خلق عظیم جست؛ زیرا حسن خلق آدمی بیانگر تمامی زیبایی های کمالاتی است که خداوند به انسان داده است و انسان خوش خوی در حقیقت همان انسان خدایی شده و متاله است. پس انسان هر اندازه از اخلاق نیک و خلق خوش و خوب دور باشد به همان میزان از خدا و کمالات الهی دور است و به هر میزان در اخلاق به کمالات برسد و محاسن و مکارم اخلاقی را در خود تجلی دهد، به همان میزان خدایی شده است و بهشت دنیا و آخرت نیز چیزی جز تجلیات صفات کمالی الهی نیست.

از همین روست که خداوند پیامبر(ص) و اوصیای معصوم ایشان(ع) را به خلق عظیم می ستاید و پیامبر(ص) هدف و فلسفه بعثت و رسالت خود را اتمام مکارم اخلاقی مردمان بیان می کند. نویسنده با این نگره به سراغ امام رضا(ع) یکی از پیشوایان معصوم(ع) رفته تا بخشی از اصول اخلاقی را در مکتب ایشان تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اخلاق رضوی نماد خلق عظیم نبوی

خداوند در آیه 4 سوره قلم در توصیف پیامبر(ص) می فرماید: وَ إِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ تو اي پيامبر دارای اخلاق عظیم و بزرگی هستي. این توصیف الهی خود به تنهایی بیانگر مقام و منزلت پیامبر(ص) و نیز بیانگر معیار ارزش گذاری افراد در پیشگاه خداوند است. به این معنا که خداوند در میان همه صفات الهی پیامبر(ص) به اخلاق ایشان اشاره می کند؛ چرا که از نظر خداوند اخلاق چنان برجسته و اساسی است که می بایست آن را تنها معیار سنجش افراد قرار داد. از همین روست که پیامبرش را بر اساس این معیار سنجیده و ارزش و جایگاه و منزلت وی را تعیین می کند.

البته آیات دیگر قرآنی نیز بیانگر این معناست که اخلاق تنها معیار سنجش و ارزیابی انسان هاست و اگر انسانی فاقد اخلاق یا دارای اخلاق پست و رذل باشد، از دایره انسانیت خارج بوده و به همان میزان فقدان از قرب الهی دور خواهد شد و در دوزخ فراق قرار می گیرد.

این خداوند در آیه 13 سوره حجرات معیار تقوا را به عنوان معیار سنجش و ارزیابی کرامت انسانی معرفی می کند، در چارچوب همان معیار اصلی اخلاق قابل تحلیل و تبیین است؛ زیرا تقوا به معنای پرهیز از هر گونه پلیدی و زشتی و ناپسندی که عقل و وحی حکم بدان می کند، خود جلوه ای از جلوه های اخلاق است. انسانی دارای تقوا خواهد بود که متخلق به صفات نیک بوده و در رفتار و کردار خویش اصول اخلاقی را مراعات کرده و از هر گونه پلیدی و زشتی و بدی دوری کند.

خداوند در آیات قرآنی بر آن است تا بهترین الگوهای اخلاقی را معرفی کرده و نیکوترین خلق و خوی را به انسان ها نشان دهد؛ چنان که هر گاه به امور ضد اخلاقی می پردازد می خواهد انسان را نسبت به آن ها هوشیار و بیدار کرده و از آنان بخواهد تا از این امور اجتناب کنند؛ زیرا این ها موانع تخلق آدمی به اخلاق نیک و پسندیده است و اجازه نمی دهد تا انسان در مسیر کمالی قرار گیرد و به صفات الهی تخلق یابد.

پیامبر(ص) که خود دارای خلق عظیم است و همه جنبه ها و ابعاد اخلاقی را در تمامیت اوج آن داراست، به عنوان اسوه حسنه(احزاب، ایه 21) و مقتدای مردم ، در بیان فلسفه و هدف بعثت و رسالت خود می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده ام.

از همین رو می بایست گفت که آموزه های قرآنی بیانگر اتمام مکارم اخلاقی است؛ چرا که در این آیات، اوج هر فضلیت اخلاقی و کمال الهی بیان شده که انسان می تواند بدان متلبس و متخلق شود و جامه و لباس خلق الهی را بر تن آدمیت خویش کند. در حقیقت، تمامیت مکارم اخلاقی در آیات قرآنی بیان شده و انسان ها از این قابلیت و ظرفیت برخوردار هستند تا بدان تخلق پیدا کنند و در این حد و مرز خدایی و متاله شوند؛ چرا که خداوند به تعلیم اسمایی ، همه صفات الهی را که انسان قابلیت تخلق به آن را دارد، به انسان آموخته است؛ (بقره، آیه 31) و همین تخلق انسان به این صفات و فعلیت یابی آن ها در صراط مستقیم عبودیت است که او را شایسته مقام خلافت کرده است.(بقره، آیات 30 و 31)

در این میان برخی از انسان ها به عنوان انسان های کامل معرفی شده اند؛ زیرا توانسته اند به فضل الهی در مقام تخلق به تمامیت برسند و همه کمالات الهی را در خود به فعلیت رسانند و مظهر اسما و صفات الهی شوند.

بر اساس آموزه های قرآنی هر چند که پیامبران الهی(ع) به ویژه پیامبران اولوا العزم(ع) در این مسیر گام های بلندی برداشته و در فضلیت از دیگران سبقت گرفته اند، با این همه پیامبر گرامی(ص) و اوصیای ایشان هستند که در میان همگان در اوج و فراز قرار گرفته اند و آنان تنها اسوه های حسنه کاملی هستند که بی هیچ اما و اگری می توان از آنان پیروی کرد.

خلق عظیم پیامبر(ص) در آیات دیگر قرآنی از جمله آیه 159 سوره آل عمران و آیه 53 سوره احزاب بیان شده نشان می دهد که چگونه آن حضرت(ع) با خلق نیک و حسن خویش مردمان را مجذوب اخلاق الهی خود کرد به گونه ای که حتی دشمنان را گستاخ و امیدوار می کرد.(توبه، آیه 61 و آیات دیگر)

این که خداوند پیامبر(ص) را به عظمت اخلاقی می ستاید از آن روست که ایشان در همه ابعاد و جهات در اوج تمامیت اخلاقی قرار داشت و این گونه نبود که مثلا نسبت به دوستان یا در حالت خوش و در هنگامه شادی و سرور و در زمان دارایی و ثروت و قدرت و مانند آن ها، خلق نیک و خوش خو باشد، بلکه در همه احوال و در همه زمان ها و مکان ها این گونه بود و همین است که او را عظیم ساخته است. عظمتی که فراتر از همه است و بزرگی است که در اوج نشسته است.

البته اوصیای ایشان به حکم خلافت الهی می بایست این گونه باشند؛ وگرنه اگر خلیفه متخلق به اخلاق مستخلف عنه نباشد، سزاوار خلافت نیست. از همین روست که خداوند اوصیای پیامبر(ص) و خلفای به حق آن حضرت(ص) را به عنوان اسوه های نیکی معرفی می کند که همانند آن حضرت(ص) در اوج تمامیت اخلاقی هستند و همه محاسن و مکارم اخلاقی را در تمامیت اوج آن دارند.(نگاه کنید: سوره انسان ونیز آیه 61 سوره آل عمران و آیات دیگری که در وصف امیرمومنان و اهل بیت(ع) وارد شده است)

امام رضا(ع) یکی از اوصیا و خلفای به حق پیامبر(ص) نماد همان خلق عظیم نبوی(ص) بود به گونه ای که هر کسی از دوست و دشمن به ایشان می نگریست ایشان را یادآور خلق و خوی پیامبر(ص) می دید. سنت قولی و سیره علمی آن حضرت(ع) گواه صادقی بر این خلق عظیمی است که ایشان را تجسم عینی قرآن و رسول الله (ص) قرار می دهد. از همین رو می بایست برای درک حقیقت اخلاق و جایگاه آن در معیار الهی سنجش افراد به سراغ این مجسمه های اخلاق الهی برویم و درس های زندگی را از ایشان بیاموزیم.

مکتب اخلاقی امام رضا(ع) که در سنت و سیره ایشان تجلی یافته است، همان مکتب قرآن و رسول الله (ص) است. از همین رو، خواندن و عمل به این آموزه های اخلاقی، می تواند ما را به همان جایگاهی برساند که اهل بیت(ع) از ما انتظار دارند و می خواهند تا ما خدایی شده و به محبت علمی و عملی بدانان نزدیک شده و بدان به خدا تقرب جوییم.

آموزه هایی از مکتب اخلاقی رضوی

بی گمان بیان همه آموزه های اخلاقی مکتب رضوی(ع) در این مقاله شدنی نیست ولی آب دریا اگر نتواند کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. تذوق و چشیدن شهد شیرین از گلبرگ های کلام و سخنان حضرت امام رضا(ع) خود می تواند ما را در رسیدن به مکتب اخلاقی ایشان و تخلق به خلق رضوی (ع) یاری رساند. از همین رو، در این جا به گوشه ای از شهد شیرین و انگبین شفابخش سخنان ایشان تمسک و توسل می جویم تا دردهای فراق را بدان شهد شیرین سخن ایشان درمان کنیم.

1. دوستى اهل بیت(ع) در سایه عمل صالح: محبت در حقیقت ایجاد علقه و پیوند با عمل است. انسان اگر بخواهد محبت خویش را به دیگری بیان کند می بایست خود را همانند محبوب سازد و صفات او را تخلق نماید و از هر چه که او بیزار است دوری ورزد و هر صفت و کار خوب از منظر محبوب را به جا آورد. از همین روست که تخلق به اخلاق الهی محبوبیت و تقرب به خدا را موجب می شود. بنابراین، مدعی دروغین خواهد بود کسی که مدعی محبت محبوبی است و در عمل بر خلاف رضا و خشنودی او رفتار می کند. اگر کسی واقعا مدعی محبت اهل بیت(ع) چگونه می تواند رفتار ضد اخلاقی خود را توجیه کند و آن چه را موجب ناخشنودی آنان است، به جا آورد؟ امام رضا(ع) در بیان حقیقت محبت به این نکته اشاره می کند و کسانی که مدعی محبت هستند ولی خلاف محبوب عمل می کنند، نادرست و غلط می داند و می فرماید: لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد فى العبادة اتكالا على حب آل محمد عليهم السلام و لا تدعوا حبّ آل محمـدعليهم السلام لامرهـم اتّكـالاً علـى العبـادة فـانـّه لايقـبل احـدهـمـا دون الاخر ؛ مبادا اعمال نيك را به اتكاى دوستى آل محمد عليهم السلام رها كنيد. و مبادا دوستى آل محمد عليهم السلام را به اتكاى اعمال صالح از دست بدهيد؛ زيرا هيچ كدام از ايـن دو ، به تنهايى پذيرفته نمى شود.( بحار الانوار ،ج 78 ،ص 348 )

2. خیرجویی از خوش خو : چنان که گفته شد اخلاق معیار سنجش در دنیا و آخرت است. اگر کسی اخلاق نداشته باشد، چیزی ندارد. از همین روست که امام رضا(ع) می فرماید از کسی که دارای پنج صفت اخلاقی نیست، امید خیری نداشته باشید. این صفات عبارتند از وثاقت، کرم، استواری در خلقت، نجابت و خوف از خدا. آن حضرت می فرماید: خمـسٌ مـن لـم تكـن فيه فلاتـرجـوه لشـىءٍ مـن الـدنيـا و الاخـرة من لم تعرف الوثاقه فى ارومته و الكرم فى طباعه والرصانة فى خلقه والنبل فى نفسه و المخافة لربّه ؛ پنج صفت است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باشيد: 1. كسى كه درنهادش اعتماد نبينى ؛ 2. و كسى كه در سرشتـش كرم نيابـى؛ 3. و كسـى كه در آفرينشـش استـوارى نبينى؛ 4. و كسى كه در نفسش نجابت نيابى؛ 5. و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد.(تحف العقـول ، ص 446 و بحارالانوار ،ج 78 ،ص 339 ) آن حضرت(ع)‌ در جایی دیگر می فرماید که انسان نمی تواند از برخی افراد به سبب موقعیت و مناسبت ها یا خلق و خویی بدی که بدان تربیت شده، انتظار امر خیری داشته باشد. آن حضرت می فرماید: ليـس لِبخيل راحَة – وَ لا لِحَسـُود لذّة – وَ لا لِملـوك وَفـاء – وَ لا لِكَذوب مُــروّة؛ بخيل را آسايشى نيست ، و حسود را خوشى و لذتى نيست ، و پادشاهان را وفايى نيست ، و دروغگو را مروت و مردانگى نيست.(تحف العقول ،ص 450) پس از این دسته افراد نمی توان انتظار خیر و خوبی داشت و بدان ها امیدوار بود. این مساله گاه به سبب همان موقعیت شغلی چون پادشاهی ایجاد می شود؛ زیرا ملوک نمی توانند به وعده ای که می دهند وفادار باشند و در نهایت پیمان شکنی می کنند و بر خلف وعده می کنند و وفایی از ایشان انتظار نمی رود و گاه دیگر به سبب همان عادت به خلق زشت است که چنان که از دروغگو نمی توان انتظار مروت و مردانگی داشت؛ زیرا هرگز قول و فعلش هماهنگ نیست و بر صدق و صداقتی را نمی توان از او انتظار داشت.

3. رفتار مناسب : امام رضا(ع) با توجه به موقعیت افراد و اشخاص و نیز جایگاه هر کسی خواهان رفتار مناسب با اوست. بنابراین، نمی بایست در رفتارهای خودمان همیشه یک گونه عمل کنیم. در آموزه های قرآنی آمده است که نسبت به مومنان نرم و دشمنان سخت باشیم.(فتح، آیه 29) بنابراین، بر اساس مناسب حکم و موضوع باید عمل کرد و رفتار مناسبی را در شرایط متفاوت و نسبت به افراد مختلف باید در پیش گرفت. به عنوان نمونه تواضع در برابر متکبر موجب می شود تا او گستاخ شود؛ بلکه باید با او همانندش عمل کرد تا از تکبر دست بردارد. پس شناخت موقعیت ها و درک آن ها برای اتخاذ مواضع مناسب و رفتار مفید و سازنده بسیار اساسی است. اصولا حکیم و خردمند کسی است که موقعیت زمانی و مکانی را بشناسد و بر اساس آن رفتار مناسبی را در پیش گیرد. از همین روست که گفته اند: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. امام رضا(ع) می فرماید: اصحاب السلطان بـالحَذر وَ الصـّدّيق بـالتّـواضُع وَ العدوّ بـالتّحـــرُز وَ العامّة بالبشـر ؛ با سلطان و زمامـدار با احتياط همراهى كن ، و با دوست با تواضع و فرو تني ، و با دشمـن در پناه حرز ، و بـا مـردم بـا روى خـوش رفتار کن.(بحارالانوار ،ج78 ،ص 356)

4. آمد و شد عامل محبت: انسان موجودی اجتماعی است. این گرایش به اجتماع چه به قصد تسخیر باشد یا هر عامل دیگری، امری ذاتی انسان است. انسان بدون جفت و زوج نمی تواند زندگی کند و در نهایت انسانی ناتمام خواهد بود؛ زیرا این جفت است که انسان را به تمامیت می رساند و از نقص می رهاند. انسان ها از نظر روحی و روانی و نیز جنبه های دیگر مادی و جسمی نیازمند ارتباط با دیگری هستند، پس نمی تواند بدون اجتماع زندگی کند و به آسایش و ارامش و خوشبختی دست یابد. خلق انسانی نیک آن است که این ارتباط را در محدوده انسانی در چارچوب قوانین الهی و عقلانی سامان دهد و با دیگران اظهار دوستی نماید و محبت ایشان را گدایی کند؛ زیرا گدایی محبت بر خلاف هر گدایی دیگر پسندیده است و انسان را به سوی کمال می برد. البته چنان که گفته شد ارتباط و آمد و شدها می بایست در چارچوب عقل و شرع باشد تا از مشکلات غیر اخلاقی جلوگیری نماید. امام رضا(ع) آدابی را برای ارتباط بیان می کند که برخی از آن ها در این سخن ایشان تجلی یافته است. ایشان می فرماید: تزاوَرُوا تحـابـوا و تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا ؛ به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر رابفشاريد و به هم خشم نگيريد.(بحارالانوار ،ج78 ،ص 347) از نظر امام رضا(ع) یکی از نشانه های خوشی در زندگی دنیایی این است که انسان دارای دوستان و محبان بسیاری باشد و این جز با رفت و آمد خوب و مناسب شدنی نیست: سئل الامام الرضا عليه السلام: عن عيش الدنيا؟ فقال: سعة المَنزل وَ كثرةُ المُحبّين ؛ دربـاره خـوشـى در دنيـا سـوال شـد، فـرمـــــود وسعت منزل وزيادى دوستان (بحارالانوار ، ج 76 ،ص 152) البته دید و بازدید از بستگان و خویشان در اولویت است؛ زیرا آنان بیش تر از دیگران نیاز و انتظار دارند که به دیدار آنان بروید. امام (ع) در این باره می فرماید: صِلْ رحمك وَ لَـوْ بشَربَة مِن ماءٍ وَ أفضَل مـا تُوصل بِه الـرّحـِم كفُّ الاذّى عنها ؛ پيوند خـويشـاوندى را بر قرار كنيد گر چه با جرعه آبى باشد؛ و بهترين پيوند خـويشـاونـدى، خـود دارى از آزار خـويشـاونـدان است .(تحف العقول ،ص 445 ) آن حضرت(ع) در جایی دیگر بدترین مردم را کسی می داند که از ارتباطات با مردم خودداری می کند و حتی با دیگران غذا نمی خورد و به تنها خوری عادت دارد و اجازه نمی دهد تا خیری به دیگران برسد. چنین افرادی در حقیقت به سبب عدم ارتباطات اجتماعی از اخلاق انسانی به دور هستند؛ زیرا خلق و خوی انسانی بر اجتماع و ارتباطات بلکه کمک به دیگران در قالب مظهریت در خلافت ربوبیت الهی است. آن حضرت(ع) می فرماید: إنّ شـرّ النـّاس مـَن مَنع رفـدَه وَ أكل وحـدَه وَ جلـدَ عبـدَه ؛ به راستـى كه بـدترين مردم كسى است كه يارى اش را (از مردم) باز دارد و تنها بخورد و افراد تحت امرش را بزند. (تحف العقول ،ص 448)

5. ادخال سرور: مومن باید اهل سرور و شادی باطنی باشد و هرگز تبسم و لبخند از لبانش محو نشود. این که شخص عبوس باشد و با گشاده رویی با مردم برخورد نکند، از رذایل اخلاقی است. مسلمان نه تنها باید شاد باشد بلکه این شادی و سرور خود را به دیگران نیز منتقل کند به طوری که هر کسی با او دیدار می کند از دیدارش مسرور و شادان شود و غم و اندوه از دلش برود. البته نباید در ایجاد سرور راه های باطلی رفت و نیازی هم نیست که با ابزارهای باطل بخواهیم کاری مفید انجام دهیم؛ زیرا وقتی ابزار آلوده باشد، سرور نیز دروغین و واهی خواهد بود. از همین روست که پس از سرورهایی که از ابزارهای باطل پدید می آید، غمی سنگین بر جان مستولی می شود و شخص را به افسردگی دو چندان می کشاند. باید از ابزارهای سرور مباح و جایز بهره برد و زمینه و بستر زیارت را به شادی مباح رنگین کرد. این گونه اعمال پس از عبادت محض چون نماز و روزه از مهم ترین اعمال عبادی بشر است. از این روست که امام رضا(ع) در تشویق مردم به این عمل می فرماید: ليـس شـَىء مِـن اْلاعْمـالِ عنـد الله عزّوجلّ بعدَالفـرائض أفضل مِن إدْخـالِ السُّرور علَى المؤمن ؛ بعد از انجام و اجبات، كارى بهتر از ايجاد خـوشحالى براى مومن، نزد خداوند بزرگ نيست.(بحارالانوار ، ج 78 ،ص 347) چرا که با ایجاد سرور در محیط ارتباطی، خوش خویی خود را دو چندان به نمایش گذاشته است و افزون بر این که زیارت کنندگان از ایشان بهره معنوی و مادی می برند از نظر روحی و روانی نیز تقویت می شوند و آثار آن در ارتباطات دیگر ایشان نیز نمایان می شود.

6. رفع مشکلات مردم: انسان تا می تواند می بایست در کمک به خلق خدا بکوشد. کمک به انسان ها به طور اولویت باید در دستور قرار گیرد و اگر کسی این گونه عمل نکرد باید او را از دایره انسانیت به دور دانست ؛ چه رسد که او را انسانی اخلاقی دانست. خلق الهی انسان اقتضا می کند که در مقام خلافت الهی در رفع مشکلات دیگران بکوشد. اگر انسان بتواند در حد مقدورش از دیگران مشکلی را حل کند به همان میزان ارزش و اعتبار خود را افزوده است. البته آثار این گونه اعمال تنها محصور به دنیا نیست بلکه همان گونه که در دنیا موجبات رضایت خاطر خود را فراهم می آورد و انسانیت خود را بروز می دهد، زمینه اندوه زدایی اخروی خود را نیز فراهم می آورد؛ یعنی زمانی که همه در قیامت از هول و هراس آن در اندوه هستند خداوند گشایشی در گره های قیامتی او می گشاید و دلش را شاد می گرداند. امام رضا(ع) می فرماید: مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه يـَوم القيمة ؛ هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نمايد خداوند در روز قيامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.(اصول كافى ، ج 3 ، ص 268)

7. مدارا با مردم: مودت با مومنان و مدارا با مردم از خصلت های نیک اسلامی انسانی است. انسان ها در موقعیت های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می بایست با مردم کنار آمد و سخت گیری نکرد. این که بخواهیم نسبت به مردم سخت گیری کنیم و مته روی خشخاش بگذاریم و گیر بدهیم کاری ضد اخلاقی انجام داده ایم. سنت و سیره عملی پیامبر(ص)‌این گونه بود که حتی نسبت به منافقان و دشمنان و مخالفان خود کوتاه می آمد و با آنان مدارا می کرد با آن که حقیقت باطن و اعمال ایشان را می شناخت ولی به گونه ای عمل می کرد که گویی چیزی از آن نمی داند و حرف های نادرست ایشان را گوش می داد و گاه با آن که می دانست دروغ می گویند ولی به همان ظاهر کلام ایشان بسنده می کرد به طوری که ایشان را به تحقیر و استهزاء و تسمخر «اذن» می گفتند.(توبه، آیه 61) انسان مومن باید این خصلت و سیره نبوی را اتخاذ کند و با مردم مدارا کند و سختی نورزد. امام رضا(ع) می فرماید: لايكـون الْمُـؤمـن مُـؤمنـاً حتـى تكـون فيه ثلاثُ خصـال ؛ سنّة من ربّه وسنّة من نبيّه و سنّة من وليّه فـَامّا السّنة مـِن رَبّه فكتمان سـرّه ؛ و امّـا السّنة من نبيّه فمـُداراة النّاس ؛ و امّـا السّنه مـن وليّه فـاصّبـر فـى الْبـأسـاء و الضّـرّاء ؛ مـومـن ، مـومـن واقعى نيست، مگـر آن كه سه خصلت در او بـاشــد : سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پيـامبـرش و سنتـى از امـامـش ؛ اما سنت پروردگارش، پـوشاندن راز خود است ؛ و اما سنت پيغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است؛ و اما سنت امامـش، پس صبر كردن در زمان تنگدستـى و پريشان حالى است.(اصـول كـافـى ، ج 3 ،ص 339 و تحف العقـــول ، ص 442 )

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا