اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

فرهنگ تنبلي و بي خيالي

samamos-comدر اسلام آموزه هايي است كه از نظر برخي ها متناقض نما مي باشد. با درنگ در اين آموزه ها چون توكل، تفويض و تقدير از يك سو و سعي، كسب، عمل و اراده از سويي ديگر، اين معنا تقويت مي شود كه نسبت ميان اين مفاهيم كه بسيار در قرآن تكرار شده نه جبر است و نه اختيار و به تعبير امام صادق(ع) و ديگر ائمه راسخون در علم(ع) «الامر بين الامرين و منزله بين المنزلتين» است. از اين جاست كه مرزهاي ايمان واقعي و توحيد محض در همه حوزه ها ازتوحيد عبادي تا توحيد افعالي روشن مي شود و تناقض نماها رنگ مي بازد.

فرهنگ تنبلي و فرهنگ بي خيالي

دوستي كه به مدت چهارسال در كشور آفريقايي بوركينافاسو زندگي مي كرد، از فرهنگ عمومي مردم سخن هاي شگفتي به ميان مي آورد كه برايم بسيار جالب و شگفت انگيز و در همان حال عبرت آموز بود. وي در امور چندي در حوزه مردم شناسي اشاره مي كرد كه برخي از آنها را براي درك موضوع دراين جا تكرار مي كنم.

وي مي گفت: در بوركينافاسو برخي از قوانين چون مقررات راهنمايي و رانندگي، از قانون بيرون رفته و تبديل به فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعي شده است. از اين رو شمار اندكي پليس رانندگي همانند ديگر كارمندان در ساعات خاص روز در سركار خود حاضر مي شوند؛ چرا كه مردم در نبود ايشان نيز همانند زمان حضورشان عمل مي كنند. براي دوچرخه ها و موتورسيكلت سواران، خطوط مشخصي است كه با خطوط اتومبيل سواران جداست. چراغ هاي راهنمايي آنان تنها دو رنگ قرمز و سبز را به نمايش مي گذارد. سپس هريك از گاريچي ها و دوچرخه سواران و ديگران با چند ثانيه تاخير از چهارراه ها مي گذرند.

درغير ساعات اداري و درشب ها هيچ پليسي را در خيابان ها نمي توان ديد، در حالي كه شهر در امنيت كامل است و هيچ سرقت و درگيري وخشونتي رخ نمي دهد. در مدت چهارسال زندگي در بوركينافاسو حتي چهار دعوا و نزاع خياباني نديدم. وقتي با مردم برخورد مي كني لبخند از صورت و چهره شان دور نمي شود. با خوشرويي در مغازه ها و خيابان ها با يكديگر روبه رو مي شوند. اگر در ايران اين اصطلاح بارها تكرار شود كه روزي روز به روز است، در آن جا به آن عمل مي كنند. بانك هاي كشور، چيزي به نام حساب پس انداز ندارند، چرا كه پول مي بايست هميشه در گردش باشد و حساب جاري تنها نظام مفيد كشور است. اگر پول از مدتي بيشتر در حساب باقي بماند به سبب نبود گردش، جريمه به آن تعلق مي گيرد. وام هاي آن با بهره دو و سه درصدي است. مردماني قانع هستند و به آنچه دارند بسنده مي كنند. اهل صرفه جويي اند و ارزش كالا و خدمات را مي دانند. اگر كسي برق داشته باشد، تنها يك مهتابي كوچك براي روشن كردن اتاقي كه نشسته استفاده مي كند. راديو و تلويزيون يك موج مي خرند تا كمتر از برق و باتري استفاده كنند و هزينه ها را كاهش دهند. بهاي يك ماهه برق براي دو و سه لامپ و يك يخچال فريزر و تلويزيون رنگي سيصد هزارتومان به پول ايران در آغاز دهه سه هزار ميلادي است.

به نظر وي مردم بوركينافاسو، مردمي مهربان، آرام، شاد، شاكر و قناعت پيشه هستند. ريشه اين رفتار را مي بايست در فرهنگ آنان جست؛ چنان كه رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي را نه به خاطر جريمه ومانند آن بلكه براي رعايت حقوق انساني يكديگر مراعات مي كنند و قوانين و اجراي آن برايشان فرهنگ شده است.

اما دوستي ديگر مي گفت: به نظرم، ريشه برخي از رفتارهاي اين مردم را بايد در تنبلي آنان جست وجو كرد. البته من به اين شخص حق مي دهم تا چنين داوري را داشته باشد، ولي رعايت قانوني چون راهنمايي و رانندگي بي حضور حتي يك پليس و نظم اجتماعي و امنيت بالاي آن را نمي توان به تنبلي نسبت داد.

به نظر مي رسد كه باور روزي روز به روز است و نيز قناعت طبع ايشان و يا بسنده كردن به لقمه اي بخور و نمير، توجيه تنبلي ايشان باشد؛ چرا كه همين تنبلي افراطي ايشان موجب شده تا كشور در مسير رشد و سازندگي نيفتد و عقب افتاده ترين كشورهاي جهان و آفريقا شود.

مي بايست ميان اموري چون تنبلي و قناعت تفكيك قايل شد؛ چرا كه تنبلي عدم تلاش براي بهره گيري از مواهب خدادادي است، درحالي كه قناعت به معناي مصرف كافي و به دور از اسراف و تبذير و بسنده كردن به داشته ها بي چشم به ديگران است. بنابراين انسان مي تواند در همان حال كه كار مي كند و درآمد بسيار كسب مي كند به اقل ها اكتفا كند و خود را به زحمت و رنج نيفكند و چشم به داشته هاي ديگران نداشته باشد.

مفهوم حقیقی بی خیالی و قناعت

اين كه گفته مي شود انسان مي بايست بي خيال باشد، به معناي بي كاري و تنبلي نيست؛ بلكه بي خيال به اين معناست كه در گوشه اي ننشيند و با خيال بافي و توهم كوزه روغن خويش را در بازار به بهايي گزاف بفروشد، زني و فرزندي از اعيان به دست آورد و هنگام تنبيه او را به چوبي چنين بزند كه عصايش را برمي آورد و به كوزه روغن خيالات مي زند و آن را مي شكند. انسان خيال باف با توهمات خويش زندگي مي كند ولي انسان بي خيال، به جاي اين كه اين گونه در گوشه اي به خيال بافي مشغول باشد به واقعيت ها و توانايي هاي خويش و مقتضيات و ظرفيت بيروني و دروني مي نگرد و براساس آن با توكل بر خدا با تلاش خويش زانوي اشتر خويش را مي بندد تا نگريزد. بنابراين هرگز بي خيالي به معناي تنبلي و عدم اهتمام و توجه و تلاش نيست، بلكه به معناي رهايي از خيال بافي و توجه به واقعيت ها و تلاش و كار است. چنان كه پذيرش تقدير يعني سرنوشت به معناي پذيرش مالكيت و ربوبيت الهي است كه براي هر چيزي قدر و اندازه قرار داده است و اين كه با يك كوزه روغن نمي توان ميلياردر شد و زني از اعيان و اشراف ستاند؛ بلكه با همان روغن چوپاني زني از ايل و طائفه چوپانان از كفو خويش برگزيد. بنابراين هرگز مفاهيمي چون تقدير و توكل و مانند آن با تلاش و كوشش و عمل تضاد و تناقضي ندارد.

آن كه تنبلي كرد نبايد به معناي قناعت تلقي شود و اين كه امنيت اجتماعي و رعايت حقوق يكديگر فرهنگ شود به معناي بي خيالي و تسامح و تساهل نيست. بنابراين مي بايست در داوري و قضاوت ها به اين نكته توجه داشت كه آن ها را در هم نياميزيم و هر چيزي را در سرجايش به درستي تحليل كنيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا