اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفلسفیمعارف قرآنی

عوامل و موانع رشد کمالی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مهم ترین نام های الهی، «ربّ» است که ناظر به پرورش و رساندن تدریجی چیزی به کمال بایسته و شایسته آن است. خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری به هر چیزی هر آن چه را فراهم آورده که نیاز کمالی اوست . پس هر چیزی هیچ عیب و نقصی ندارد، بلکه در کمال اعتدال و استوا است؛ اما هر چیزی از این قابلیت برخوردار است تا به تمامیت هر کمالی دست یابد. البته از نظر قرآن، خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری است که در این امر رساندن هر چیزی به تمامیت هر کمالی یا همه کمالات اسمایی و صفاتی ورود می کند. بنابراین، از نظر قرآن، دست یابی به تمامیت کمالات نیز متاثر از نام ربّ  و مقام ربوبیت و پروردگاری است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان و جن دو آفریده ای هستند که خود می بایست در مسیر تمامیت رشد کمالی دخالت کنند و ضمن مانع زدایی، اسباب رشد کمالی در راستای دست یابی به تمامیت کمالات را فراهم آورند؛ البته در این امر این خدا است که در مقام ربوبیت و پروردگاری این ظرفیت را می بخشد و با تزکیه و تربیب و نوعی تصرفات تکوینی در نفس انسانی، رشد کمالی و تمامیت را تحقق می دهد.

در حقیقت از نظر قرآن، انسان دارای قوایی است که می بایست در فرآیندی به تمامیت ظهور برسد و در نهایت «متألّه» و خدایی شود و صفات کمالی الهی در او به تمامیت ظهور یابد و در جایگاه خلافت الهی مظهر ربوبیت الهی شود و خود در این مقام در کائنات تصرفات ربوبی داشته باشد. رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم تحقق مقتضیات و رفع موانعی است که نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بدان پرداخته است.

اهمیت رشد و تزکیه نفس

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هدف از تعلیمات الهی از طریق عقل و نقل، چیزی جز فراهم آوری شرایط رشد و تزکیه نفس نیست؛ زیرا حقیقت تقوای الهی، تحقق وقایه از هر گونه نقص و عیب است که در قیامت به صورت نماد دوزخ خودنمایی می کند. بنابراین، کسی که دنبال تزکیه و رشد می شود، بر آن است تا با انجام واجبات و مستحبات در کنار ترک محرمات و مکروهات، عیبی را از میان بردارد و نقصی را به تمامیت برساند.(تحریم، آیه 6؛ بقره، آیه 21)

در اهمیت تزکیه همین بس که تمامی تعلمیات پیامبران در کنار الهامات فطری الهی، دست یابی به تزکیه و رشدی است که کمال تمامیت انسان در آن است. از همین روست که پرورش و تزکیه نفوس به عنوان مهم ترین و اصلی ترین اهداف بعثت و رسالت پیامبر(ص) مطرح شده است.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)

از سوگندهای متعدد الهی نیز اهمیت و ارزش تزکیه و رشد کمالی انسان دانسته می شود؛ زیرا خدا پس از سوگندهای متعدد به این نکته توجه می دهد که هدف از همه کارها دست یابی به فلاح و رستگاری در سایه «تزکیه» است.(شمس، آیات 1 تا 9)

از نظر قرآن، کسی به رشد دست یابد و در مقام «راشدون» قرار گیرد، همان کسی است که دین اسلام و محبت آن را به درستی شناخته و به کار بسته است(حجرات، آیه 7)؛ زیرا چنین شخصی از سفاهت و سبک مغزی که با دفن فطرت و نور آن پدید می آید رسته است و در سایه اسلام و تقوای آن به فلاح و رستگاری رسیده که تزکیه نفس و رشد کمالی آن است.(بقره، آیه 130؛ شمس، آیات 1 تا 9)

در ارزش رشد همین بس که حضرت موسی(ع) با همه مقامات معنوی و پیامبری از خدا می خواهد تا کسی را به او نشان دهد که از «علم لدنی» برخوردار بوده و بتواند با تعلمیات رشدی خویش او را به رشد و تمامیت کمالی برساند.(کهف، آیه 66)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اصولا اقتضای ربوبیت و پروردگاری الهی نسبت به انسان این است که او را به چنین مقام و جایگاهی سوق دهد تا در مقام خلافت الهی قرار گیرد. بنابراین، همه چیزهایی که نیاز انسان است تا از عیب و نقص به کمال و تمامیت کمالی برسد در اختیار انسان از سوی پروردگاری فراهم آمده که از جمله آنها هدایت فطری عقلی تکوینی و هدایت نقلی وحیانی است.(طه، آیه 50؛ بقره، آیه 38)

از نظر قرآن، خدا در گام نخست در مقام ربوبیت و پروردگاری، پیامبرانی را انتخاب و برگزید و آنان را به تمامیت رشدی و کمالی رساند(بقره، آیات 136 و 285؛ اسراء، آیه 79؛ ؛ آل عمران، آیه 84؛ ابراهیم، آیات 12 و 13) و سپس از طریق پیامبران که اسوه های حسنه الهی هستند(ممتحنه، آیات 4 تا 6؛ احزاب، آیه 21)، این پرورش را در قالب تعلیم و تزکیه اسلامی و شرایع آن ادامه داد تا مردم به عبودیت در صراط مستقیم رو آورد و تطهیر و تزکیه شوند و با تقوای الهی به کمال رشدی در تمامیت آن برسند و در جایگاه خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت قرار گیرند.(بقره، آیات 21 و 30 و 31 و 129 و 151؛ آل عمران، آیه 79)

خدا در قرآن، وظیفه و تکلیف پیامبران را پرورش «ربانیون» به ویژه عالمان ربانی می داند که بتوانند به وظیفه ربوبیت و پروردگاری قیام کنند.(آل عمران، آیه 79؛ مائده، آیات 44 و 63) البته هدف از این پرورش به عنوان وظیفه و تکلیف، تنها پرورش آنان نیست، بلکه آنان را پرورش می دهند تا ایشان در مقام مظهریت در ربوبیت و پروردگاری قیام کرده و مردمان را به حق دعوت و از باطل نهی کنند و راه و چاه را به مردم نشان دهند.(مائده، آیه 63)

بر اساس گزارش ها و تحلیل ها و تبیین های قرآنی، پرورش می بایست به این هدف انجام گیرد، عقل انسانی به رشد دست یابد و بتواند افزون از فهم و شناخت امور و حقایق ظاهری حتی به ملکوت و باطن امور نیز شناخت یابد و گرایش ها  و گریزش های درست تر و صحیح تری را ساماندهی کند.

به سخن دیگر، یکی از مهم ترین فلسفه های پیامبران برای دست یابی به تمامیت در کمالات و رشد یابی، لازم است تا عقل فطری تحت تاثیر آموزه های فطری عقلی و نقلی وحیانی، رشد یابد و به چنان جایگاهی از شناخت و گرایش برسد که هیچ چیز بر او پنهان نماند، بلکه لایه ها و بواطن و تاویلات آن را نیز بشناسد و به ملکوت دسترسی یابد. البته این در یک فرآیند به دست می آید که در گام نخست بهره گیری از همان الهامات و توانایی شناختی و گرایش فطری و بیداری آن(انعام، آیات 143 و 144 و 148 تا 150؛ یونس، آیه 59) و در گام بعد بهره گیری از وحی الهی(انعام، آیه 75 ؛ حجرات، آیه 7) و در نهایت «علم لدنی» رشدی است.(کهف، آیه 66)

از نظر قرآن، محبت (حجرات، آیه 7) در کنار حکمت(زخرف، آیات 63 و 64) موجب می شود تا فرآیند رشد تحت ربوبیت و پروردگاری الهی فراهم آید و انسان ها به تمامیت کمالی رشدی خویش برسند.(حجرات، آیه 7)

با نگاهی به کاربرد پر تکرار واژه «ربّ» در آیات قرآنی به روشنی این حقیقت آشکار می شود که پرورش فرآیندی از چنان اهمیتی برخوردار است که گویی مقام الوهیت الهی تنها در ربوبیت بروز و ظهور می کند. پس باید گفت ربوبیت و پروردگاری و پرورش از مهم ترین اهداف خلقت است تا هر کسی به مقام بایسته و شایسته خویش در فرآیند رشدی برسد و در تمامیت کمالی خویش قرار گیرد.

موانع تطهیر و تزکیه قلوب و نفوس

از نظر قرآن، نفس انسانی در کمال استوا و اعتدال(شمس، آیه 7؛ انفطار، آیه 7) آفریده شده و از هدایت فطری تکوینی برخوردار است که او را در رسیدن به تمامیت کمالی و رشدی و کسب مقام خلافت الهی یاری می کند.(شمس، آیات 7 و 8؛ طه، آیه 50؛ بقره، آیه 30 و 31)

انسان برای این که رنگ خدایی بگیرد و «صبغه الله»(بقره، آیه 138) شود، تا در جایگاه خلافت و مظهریت ربوبیت و پروردگاری قرار گیرد، می بایست در صراط مستقیم عبودیت شرعی گام بردارد و سیر و صیرورت و شدن های کمالی خویش را بر اساس کشفیات عقل فطری و نقل وحیانی داشته باشد تا به عنوان عبدالله با اسم «ربانیون» در مقام مظهریت قرارگیرد و خلیفه الله و جانشین خدا از  قرارگاه زمین در کائنات تصرفات تکوینی داشته باشد.(بقره، آیات 21 و 30؛ آل عمران، آیه 79)

از نظر قرآن، در این مسیر کمالی و صیرورت و شدن های نفس تا مقام «متاله و خدایی شدن» موانعی است که می بایست آنها را شناخت و از سر راه برداشت. در حقیقت موانع رشد کمالی و دست یابی به تمامیت کمالات و مقام خلافت و مظهریت در ربوبیت چیزهایی است که از آن به «فجور» یا همان «بی تقوایی» تعبیر می شود. بنابراین، مجموعه ای امور از کفر اعتقادی تا غیب و تهمت زبانی و عصیان و فسق رفتاری همگی از مهم ترین موانع دست یابی به مقام «راشدون» است؛ زیرا از نظر قرآن، کسی که مومن متقی باشد و نور ایمان و محبت خدا و عبودیت و اطاعت در قلبش باشد و از کفر و فسوق و عصیان در امان بماند، به مقام «راشدون» می رسد و در جایگاه خلافت قرار می گیرد.(حجرات، آیه 7)

بر اساس آموزه های قرآنی، مجموعه ای عظیم از امور چون: تکذیب آیات الهی(اعراف، آیات 176 و 177)، تقلید کورکورانه به جای تعقل و تفکر(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)، دنیاطلبی (اعراف، آیه 176)، حرام خواری(مائده، آیات 41 و 42)، تحریفگری احکام الهی(مائده، آیه 41)، خبرچینی و جاسوسی(همان)، دوست گمراه خلوت ها(فرقان، آیات 27 و 29؛ صافات، آیات 51 تا 57)، پیروی از شیطان و وسوسه هایش(بقره، آیات 36 و 37؛ اعراف، آیات 22 و 23)، قساوت قلب و سنگدلی(زمر، آیات 22 و 23)، نفاق و دورویی(مائده، آیه 21)، هواپرستی(اعراف، آیه 176؛ جاثیه، آیه 23) و مانند آنها از مهم ترین موانع تطهیر و تزکیه قلوب و رسیدن به کمال رشدی و تمامیت در آن است.

از نظر قرآن، کوردلی به عنوان مرض قلب از مهم ترین موانع رشد انسان است؛ زیرا بیماردلی که به دنبال فجور و خروج از هدایت و تقوای فطری ایجاد می شود، قلب را تیره و تار کرده و زنگار بر آن می گذارد(مطففین، آیه 14) به طوری که دیگر نمی توانند همانند آینه عمل کرده و حقایق آفاقی را بتاباند و کنش و واکنش درستی نشان دهد؛ بنابراین، درهای الهامات فطری بر روی قلب بسته می شود؛ زیرا گوش دل، کر شده و چشم دل، کور گشته و بر قلب غشاوه و پرده ای افکنده می شود که دیگر نور را نمی تاباند و حقایق را به نمایش نمی گذارد. بنابراین، تعقل و تبصر و تذکر و تفقه و مانند آنها از دست می رود و انسان دچار وارونگی شناختی و ادراکی و گرایشی می شود و به جای گرایش به حق و مصادیق آنها به باطل و مصادیق آن گرایش می یابد.(شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیات 7 تا 13؛ اعراف، آیه 179)

بر اساس تحلیل و تبیین قرآنی، قلبی که در سلامت فطری خویش باشد، توانایی شناختی و گرایشی درست دارد و به حقایق بصیرت می یابد؛ در حالی که قلب بیمار و کوردل نه تنها چنین توانایی را از دست می دهد، بلکه به سبب شناخت و گرایش وارونه به خود ضرر و زیان وارد می سازد.(انعام، آیه 104؛ اسراء، آیه 102)

خدا به صراحت در تبیین ماموریت پیامبر(ص)، تعلیم جهت دست یابی به شرایط تزکیه را مطرح می کند و آگاهی علمی را اسباب مهم و اساسی در کسب تزکیه و رشد کمالی و فرآیند آن بر می شمارد.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2) بنابراین، اگر ابزارهای شناختی و گرایشی انسان از دست برود، حتی تعلیمات پیامبر(ص) نیز فایده ای نخواهد داشت؛ زیرا بصائر و معجزات روشن گر الهی از سوی آنان مورد تکذیب قرار می گیرد و شخص گرفتار کوردلی و بیماردلی حاضر نیست آن را بپذیرد و بر اساس روشنگری پیامبر(ص) حرکت کند و به کمالات رشدی دست یابد.(انعام، آیه 104؛ اسراء، آیه 102)

در داستان موسی(ع) و خضر(ع) به صراحت به این نکته اساسی توجه داده می شود که علم و شناخت و آگاهی نسبت به حقایق، نقش اساسی در «رشد» و فرآیند آن دارد؛ از همین روست که حضرت موسی(ع) خواهان تعلیماتی از سوی خضر(ع) می شود که بستر رشد ایشان را فراهم آورد.(کهف، آیه 66)

عوامل رشد کمالی و تمامیت آن

از نظر قرآن، عواملی در فرآیند رشد و دست یابی به تمامیت کمالی نقش دارد. از نظر قرآن، خدا در مقام پروردگاری بر آن است تا هر کسی را به تمامیت کمالی در یک فرآیندی رشدی برسد. خدا برای تحقق این هدف عالی، از همه ابزارها و عوامل بهره می گیرد که از مهم ترین آنها می توان به مواردی چون : ارایه برهان(نساء، آیه 174؛ یوسف، آیه 24؛ قصص، آیه 32)، استعداد ذاتی و قابلیت های انسان در رشد و پرورش(اعراف، آیه 58)، اطاعت از فرامین الهی(بقره، آیه 186)، سربلندی در ابتلائات و مصیبت های الهی چون ترس، گرسنگی، زیان های مالی و جانی و کم محصولی با صبر و شکیبایی(بقره، آیات 155 و 157؛ بقره، آیه 124؛ فرقان، آیه 20)، ایمان به خدا(بقره، آیات 186 و 232؛ طه، آیات 75 و 76؛ طلاق، آیه 2)، ایمان به قیامت(بقره، آیه 232؛ طلاق، آیه 2؛ قیامت، آیات 1 تا 6)، تعلیمات علم لدنی(کهف، آیه 66)، تبیین حق و راستی (کهف، آیه 29)، تسلیم در برابر خدا(بقره، آیات 112 و 131 و 285)، پرهیز از تکبر و رفتار سرمستانه و شادمانه فرحناک افراطی(لقمان، آیات 17 و 18)، پرهیز از شرک(لقمان، آیه 13)، پرهیز از عجب و خودپسندی(لقمان، آیات 17 و 18)، تقوای الهی(بقره، آیات 21 و 282 و 283؛ نساء، آیه 1)، دعا و نیایش به پیشگاه خدا(بقره، آیه 129؛ غافر، آیات 60 و 65)، معجزه (آل عمران، آیات 49 و 50؛ اعراف، آیه 73)، محافظت و مراقبت بر اقامه نماز(ابراهیم، آیات 37 و 40؛ مریم، آیه 55)، پاکی و عفت والدین(مریم، آیه 28) و مانند آنها بخشی از این عوامل و اسبابی است که بستری برای رشد کمالی و تمامیت در آن را فراهم می آورد.

البته از نظر قرآن، بیان تدریجی از حقایق و احکام(فرقان، آیه 32؛ حدید، آیه 9)، تبیین فلسفه رفتارهای اخلاقی برای تفهیم دقیق آن(لقمان، آیات 13 تا 19)، تذکر و یادآوری حقایق و ارجاع به فهم و شناخت و گرایش فطری انسان(انعام، آیه 7 تا 78؛ ق، آیه 45؛ طه، آیه 3)، تشویق به علم آموزی و پیروی از علوم به جای ظنون(اسراء، آیات 36 تا 38)، ارایه افراد اسوه و موفق در رشد و کمالات (آل عمران، آیات 146 و 147؛ ممتحنه، آیات 4 تا 6؛ احزاب، آیه 21)، تکرار رهنمودها و تذکر دایمی(قصص، آیه 51)،  انذار و بشارت(انعام، آیه 51؛ آل عمران، آیه 194)، آگاهی بخشی از طریق تمثیل(بقره، آیات 26 و 262 و 264 و 265 و 266)، استفاده از حکمت ها(بقره، آیات 129 و 151)، طرح سوال و پرسش برای ایجاد ذهنیت مساعد جهت تفهیم حقیقت(بقره، آیات 28 و 44 و 61)، تشویق به مراقبت نفس از ناپاکی و پلیدی و دعوت به پاکی(مائده، آیه 105؛ حاقه، آیات 18 و 19)، ارایه شهودی حقایق(بقره، آیات 73 و 74 و 258 و 259؛ انعام، آیه 75) می تواند به انسان کمک کند تا در مسیر پرورش رشدی قرار گیرد و به تمامیت کمال رشدی خویش دست یابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا