اعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

عوامل و آثار خوف از عذاب

samamosعذاب به معنای عقوبت، مجازات ، شکنجه و ایجاد در شدید است. اصل تعذیب در زبان عربی چنان که راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن کریم بیان کرده، زدن زیاد با انتهای تازیانه و بند شلاق است. از این روست که عذاب را می توان معادل و برابر شکنجه در زبان فارسی دانست.

در قرآن کسانی که بر خلاف آموزه های عقلانی و وحیانی عمل می کنند، به عذاب انذار داده شده اند. در این آیات ، انواع و اشکال عذاب های دنیوی و اخروی به عنوان عقوبت عصیان کاران بیان شده است. هدف از بیان عذاب ها، ایجاد ترس و خوف در بشر و وادار کردن اختیاری به اطاعت و ترک عصیان است.

نویسنده در این مطلب با بررسی آموزه های قرآن بر آن است تا عوامل و آثار خوف از عذاب را در زندگی بشر به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انواع عذاب

عذاب و عقوبت های الهی در اشکال مختلف برای اهداف گوناگون صورت می گیرد؛ زیرا برخی از عذاب های تنبیهی و هشداری و برخی دیگر امتحانی و آزمونی و برخی دیگر عذاب های کیفر و پاداشی است ، چنان که عذاب های الهی حتی به شکل نعمت نیز خودنمایی می کند در حالی بر خلاف ظاهر آن ، باطن آن نعمت چیزی جز عذاب نیست. بنابراین نمی توان گفت که همه عذاب های الهی یکسان و برای دست یابی به یک هدف باشد؛ هر چند که می توان گفت که هدف نهایی و غایی در همه این موارد، توبه وبازگشت بشر به مسیر اصلی و صراط مستقیم اسلام و تسلیم و اطاعت است.

در آیات قرآنی از نزول باران های توفان زا به عنوان ابزار عذاب (هود آیه 44 و آیات دیگر)، عذاب کردن با ابرهای هلاکت بار(شعراء آیات 176 تا 189) ، نزول آتش سوزنده (قلم آیات 17 تا 19) ، بارش برف قرمز(اعراف ، آیات 130 و 134)، فرورفتن در زمین (نحل آیه 45 و اسراء آیه 68) ، سیل بنیان کن (سباء ایات 15 تا 17) ، ثروت و مال (توبه آیه 55) به عنوان نمونه ها و مصادیقی از عذاب های الهی یاد شده است که می توان از این نمونه ها دریافت که تنوع عذاب تا چه اندازه است.

عذاب های الهی هم چنین به شکل بسته شدن دهان (یس آیات 64 و 65) ، رجز و عذاب آسمانی (بقره آیات 47 و 58 و 59 و عنکبوت ، آیات 33 و 34) ، محرومیت از امداد الهی (آل عمران آیات 21 و 22 و نساء آیه 173) ، مسخ شدن (بقره آیات 65 و 66)، نابودی محصولات (کهف آیات 32 و 34 و 42) ذلت و خواری (بقره ، آیه 90) ، استیصال و استدراج و لعنت انجام می شود که انسان می بایست همواره هوشیار باشد تا گرفتار یکی از این ها نشود. راه رهایی نیز جز استغفار و توبه در هنگام گناه و خطا و عصیان و انجام به واجبات و ترک محرمات در طول عمر نیست.

سبب تنوع عذاب های الهی و اشکال مختلف آن در دنیا و آخرت از آن روست که بر اساس نظام مجازات الهی می بایست میان گناه و عذاب تناسب باشد(بقره آیات 14 و15 و اعراف آیه 51 و توبه آیه 67 و آیات دیگر) بنابراین با این که عذاب های الهی حتمی و تردید ناپذیر (انعام آیه 134) و مختلف می باشند ، ولی این تنوع و اختلاف به سبب تنوع و اختلاف در گناه و خطایی است که از بشر بروز پیدا می کند.

هم چنان که در این آیات و آیات دیگر فلسفه تنوع واختلاف عذاب های در دنیا و آخرت بیان شده است هم چنین فلسفه و هدف اصلی در ایجاد نظام به نام نظام مجازات الهی و عذاب نیز بیان شده است. بر اساس برخی از آیات، هدف و فلسفه وجودی کیفر و پاداش در دنیا و آخرت ، تبیین حقانیت هدفمندی جهان هستی می باشد (ص آیات 27 و 28 و نیز جاثیه آیه 22) البته آیاتی چون آیات 74 تا 76 سوره مومنون یکی دیگر از فلسفه های عذاب کافران و منحرفان را ، نجات از طغیان و تضرع به درگاه الهی بر می شمارد.

عوامل عذاب

عوامل و موجبات عذاب های الهی در یک کلمه طغیان و عدم اطاعت از آموزه های عقلانی و وحیانی می باشد. این معنای عام ، مصادیق بسیاری دارد که در آموزه های قرآنی بیان شده است. از جمله می توان به آبروریزی و هتک حرمت افراد(نور آیه 19) ، آخرت فروشی (بقره آیه 86) ، آواره سازی مردم از خانه و کاشانه (بقره آیه 85) ، تفرفه و اختلاف افکنی (آل عمران آیه 105) ادعای الوهیت (قصص آیه 38 و 40) ، ادعای ربوبیت (نازعات ، آیات 24 و 25) ، ادعای نبوت (انعام آیه 93) ، اذیت و آزار پیامبر(توبه آیه 61) ، استراق سمع (صافات آیات 7 تا 9) اسراف (طه آیه 127) اسطوره خواندن قیامت و قران (نحل آیات 24 و 26 و 27 و نیز احقاف آیات 17 و 18) و اطاعت از شیطان (لقمان آیه 21) و اطاعت از مستکبران (ابراهیم آیه 21) ، اعراض و رویگردانی از آیات خدا(انعام آیات 4 تا 6) و مانند آن اشاره کرد.

همه این ها در حقیقت بیانگر ترک اطاعت از خدا و اسلام (توبه آیه 74) و اعراض از خداوند (فتح آیه 17) و انکار معاد ( انعام آیات 29 و 30) است که جلوه های مختلفی می یابد. بر شمردن همه این مصادیق خارج از حوصله این مقاله است.

خوف از عذاب

یکی از عوامل اصلی اطاعت در کنار محبت به خدا و توجه یابی به جمال و رحمانیت خداوندی ، خوف و ترس از مقام جلال الهی است. از این روست که کسانی که از عذاب های الهی هراسان و نسبت به مجازات الهی در دنیا و آخرت ترسناک هستند، می کوشند تا با اطاعت از آموزه های عقلانی و وحیانی در مسیری گام بردارند تا گرفتار عذاب نشوند.

خداوند در آیه 57 سوره اسراء یکی از عوامل دعوت به توحید از سوی مردمان را ترس و خوف ایشان از عذاب های الهی می داند. از این روست که مومن آل فرعون از قوم خویش می خواهد تا به حضرت موسی (ع) ایمان آورند تا به کیفری هم چون عذاب های اقوام پیشین گرفتار نیایند.(غافر آیات 28 تا 30) وی هم چنین در همین آیات به قوم خویش هشدار می دهد که این عذاب در قیامت نیز دامن گیر آنان می شود اگر به خداوند و پیامبرش ایمان نیاورند.

ترس و نگرانی حضرت ابراهیم (ع) از گرفتار شدن عموی و سرپرست خود آزر به عذاب الهی نیز سبب می شود تا وی را به ایمان به خدا و اطاعت از فرمان های الهی دعوت کند.(مریم آیات 41 تا 45) هم چنین ترس پیامبر(ص) از عذاب روز بزرگ قیامت و ابتلای رویگردانان از استغفار و توبه (هود آیات 2 و 3) موجب می شود تا ایشان را به توحید و عبادت خداوند دعوت کند.

خداوند در آیات 22 و 27 سوره معارج بیان می کند که نمازگزاران از ترس عذاب الهی است که به نماز رو می آورند و خداوند را عبادت می کنند.

به هر حال یکی از علل و عوامل اطاعت و تسلیم و بندگی در برابر خداوند، ترس و خوف مردمان از عذاب های الهی در دنیا و آخرت است.

آثار خوف از عذاب

خداوند در آیاتی به آثار و کارکردهای خوف از خدا و عذاب هایش توجه می دهد که در ا ین جا به بخشی از آن ها اشاره می شود.

از کارکردهای خوف از خدا و عذاب الهی آن است که انگیزه برای کارهای خوب و نیک و اطاعت از خداوند فراهم می آید و حتی انسان هایی برای رضای خداوند و ترس از دوزخ و عذاب هایش به احسان و ایثار رو می آورند. آیات 8 تا 10 سوره انسان به نمونه ای از این ایثار اشاره می کند که در آن اطعام خالصانه مسکین ، یتیم و اسیر به سبب ترس و خوف از روز سخت قیامت بیان شده است.

از دیگر کارکردهای خوف از عذاب ، عبرت و پندگیری است تا به سوی کارهای بد و زشت گرایشی پدید نیاید و انسان به سبب آن که کیفر ستمگران را می بیند به سوی ستمگری رو نمی آورد.(ذاریات آیات 32 تا 37 و نیز هود آیات 102 و 103)

فرار از جنگ با مومنان و فتنه گری از دیگر کارکردهای خوف است که خداوند در آیه 48 سوره انفال با اشاره به فرار ابلیس از میدان جنگ بدر به آن اشاره می کند. ابلیس در گزارشی که خداوند می دهد ، علت گریز و فرار خویش را ترس از گرفتار شدن در عذاب الهی می داند. ابلیس با آن که از سوی خداوند تا قیامت مهلت گرفته است ، با این همه هراسان بود که اگر در میدان جنگ علیه مومنان باقی بماند، عذاب الهی در همین دنیا وی را در برگیرد و مجازات سختی را ببیند. از این روست که از ترس عذاب الهی در دنیا از میدان جنگ علیه مومنان می گریزد.

اصولا اگر کسی احتمال بدهد که عمل فتنه انگیز وی هزینه گزافی برای او به همراه خواهد داشت، دست از فتنه گری بر می دارد و در آشوب ها و شورش ها مشارکت نمی کند. بنابراین می توان گفت که ترس از عذاب و شکنجه و هزینه های گزاف و سنگین موجب می شود تا شخص احتیاط کرده به سادگی دم به تله ندهد و در آشوب و بلوایی شرکت نکند که هزینه آن گزاف است.

در همین فتنه های اخیر انتخاباتی تا زمانی که هزینه فعالیت های شورشگرانه و آشوب طلبانه پایین بود ، گروهی از افراد ساده برای تفریح و سرگرمی نیز به میدان می آمدند ولی وقتی هزینه های انجام شورش بالا رفت و تا زندان و اعدام به عنوان مجازات افزایش یافت شمار مشارکت جویان به شدت کاهش یافت. ابلیس نیز هنگامی که در یافت حضور وی در میدان آشوب و جنگ علیه مومنان بالا و زیاد خواهد بود و عذاب و شنکجه الهی وی را در دنیا در بر گیرد، از میدان جنگ و آشوب و فتنه گریخت.

خداوند در آیه 15 سوره یونس تبیین می کند که ترس پیامبر(ص) ا زعذاب آخرت ، مانع پاسخ مثبت دادن آن حضرت (ص) به درخواست مشرکان شده است. به این معنا که ترس و خوف از مجازات قطعی آدمی را محتاط می کند و اجازه نمی دهد تا خودسرانه و بی احتیاط گام در راهی بردارد که هزینه گزافی بر او تحمیل می کند.

پاداش خوف از عذاب

ترس از عذاب الهی همان گونه که آثار و کارکردهایی در دنیا دارد، موجب می شود تا شخص از آثاری به عنوان پاداش نیز بهره مند شود.

خداوند در آیات 27 و 28 و 35 سوره معارج ، خوف از عذاب پروردگار را سبب تکریم شخص در بهشت می داند. به این معنا که پاداش بهشت تنها برای کسانی نیست که خداوند را به سبب محبت پرستش می کنند، بلکه حتی اگر انگیزه اطاعت و تسلیم در برابر خداوند ترس از دوزخ و عذاب های الهی باشد، پاداش بهشت بر آن مترتب می شود. به این معنا که آن چه در این آیات مورد تاکید قرار می گیرد ، توجه به انگیخته یعنی اطاعت و تسلیم در برابر خداوند است و توجه و اهتمامی به انگیزه یعنی عامل و موجب تسلیم و اطاعت یعنی خوف از عذاب نمی شود.

بنابراین ، آن چه مهم است، انگیخته یعنی اطاعت از خداوند است و انگیزه هر چند که مهم می باشد ولی در این جا جایگاهی ندارد. پس انسان اگر به هر انگیزه ای چون محبت یا ترس از خداوند ، او را اطاعت کند ، فرقی در گرفتن پاداش بهشت نخواهد داشت. البته اگر انگیزه محبت باشد، اطاعت شیرین تر و گواراتر می باشد ، ولی بسیاری از مردم تنها به انگیزه ترس از خداوند و عذاب های اوست که اطاعت می ورزند و عصیان نمی کنند.

از دیگر پاداش هایی که خداوند بر خوف از عذاب بیان می کند، سرور و شادمانی مومنان از جانب خداوند است که در آیات 5 و 10 و 11 سوره انسان به آن اشاره شده است. در حقیقت سرور مومنان در دنیا و آخرت ، می تواند به سبب خوف از عذاب الهی در قیامت باشد. به این معنا که خوف از عذاب در رستاخیز شخص را به سوی اطاعت الهی می کشاند و به طور طبیعی آثار اطاعت ، سرور و شادمانی باطنی خواهد بود در جانش پدید می آید.

مصونیت از کیفر و آثار و پیامدهای آن ، از دیگر آثار پاداشی خوف از عذاب های سخت است که خداوند در آیات پیش گفته برای ابرار و نیکان بیان می کند. بنابر این کسی که بخواهد تا از کیفر الهی ایمن شود می بایست از عذاب های الهی هراسان و ترسان باشد. همین ترس موجب می شود تا اطاعت وی خالصانه برای خدا گردد و در قیامت از دوزخ و عذاب های آن در امان قرار گیرد.

خداوند در آیه 15 سوره انعام و نیز 13 سوره زمر بیان می کند که عامل اصلی عذاب الهی عصیان است. بنابراین ترس از قیامت و عذاب های الهی در ان روز به عنوان عامل مهم بازدارنده از عصیان عمل می کند و موجب می شود تا آدمی به سوی اطاعت کشیده شود و از آثار و پیامدهای طبیعی اطاعت سود برد که از مهم ترین آن ها مصونیت یابی از کیفر، دست یابی به بهشت و سرور می باشد.

به سخن دیگر، ترس آدمی از عذاب الهی خود عامل بازدارنده ای از عصیان و محرک قوی برای اطاعت می باشد که به طور طبیعی آثارو پیامدهای اطاعت را برای آدمی موجب می شود. در آیات پیش گفته این معنا به اشکال مختلف مورد تاکید و اهتمام قرار گرفته است.

انسان اگر بداند که عذاب های الهی بس بزرگ (بقره آیه 7 و آل عمران آیه 105) ، بی وقفه و مداوم (مریم آیات 77 و 79) ، جاودانه و همشیگی (مائده آیه 37 و توبه آیه 68)، تلخ تر از عذاب های زمینی (قمر آیه 46)، دردناک ( بقره آیه 10 و 104 )، پلید و زشت و رجز (سباء آیه 5 )، ذلت بار و خوارکننده (بقره آیه 90) زشت و نکران (طلاق آیه 8) ، سریع و بی تاخیر(بقره آیه 202) ، سوزان (انفال آیه 50) ، شدید (آل عمران آیه 4) ، فراگیر(هود آیه 84) ، هولناک(ابراهیم آیه 42) و مانند آن است هرگز به سوی گناه و عصیان گرایش نمی یابد. مشکل این است که ما تصویر و ترسیمی درست از مفهوم عذاب نداریم و یا آن که آن را شوخی فرض کرده ایم و گرنه اگر بدانیم که عذاب های الهی از چه صفاتی هم چون صفات پیش گفته برخوردار می باشند و انسان در دنیا و آخرت گرفتار آن خواهد شد، هرگز به خود اجازه عصیان نمی دادیم.

ولی مشکل همان است که گفته شد؛ زیرا یا تصویر درستی از عذاب و مفاهیم و صفات آن نداریم یا آن را بازیچه ای فرض کرده ایم که بتوان به شکلی از آن گریخت ، در حالی که احاطه و قدرت الهی به گونه است که هیچ کس را گریزی از آن نیست.

این ایات تنها به عنوان انذار و هشدار آمده است تا آدمی را در مسیر درست هدایت الهی یعنی صراط مستقیم اسلام و تسلیم و اطاعت قرار دهد. باشد با درنگ در این آیات مسیر خود را تصحیح و اصلاح کنیم و به خود اجازه ندهیم تا در مسیر گام برداریم که با سرنوشتی چنین شوم و دردناک مواجه خواهیم شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا