اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنی

عوامل و آثار آخرت طلبی از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

آخرت به جهان دیگری گفته می شود که بیرون از شناخت حسی و شهود عادی است؛ از همین روست که آخرت به عنوان زیر شاخه های عالم غیب دسته بندی می شود. این بدان معناست که شناخت عالم آخرت همانند شناخت عالم دنیا نیست که با اسباب عادی شناختی هم چون حس قابل شناخت و درک است. بنابراین، بسیاری از افرادی که حقیقت را تنها در شناخت حسی می دانند، به عالم غیب در برابر عالم شهادت هیچ اعتقادی ندارند؛ زیرا هیچ ابزار حسی نیست که بتوان با آن عالم غیب را حس و شهود کرد.

اما کسانی که افزون بر ابزارهای حسی شناخت قایل به ابزارهای غیر حسی شناخت هم چون شهود باطنی یا وحی هستند، به عالم آخرت ایمان دارند؛ زیرا حتی عقل فطری آنان به این نتیجه می رسد که نمی تواند عالم شهادت همه آن حقیقت باشد که در خارج است؛ زیرا علل عقلانی بلکه شواهد بسیاری است که نشان می دهد بیرون از عالم شهادت، عالم دیگری است که به طور مستقیم و غیر مستقیم در عالم شهادت تاثیر می گذارد. آنان ممکن است بگویند درباره جزئیات آن دانشی ندارند، بلکه به وجود عوامل غیر حسی باور دارند که در عالم محسوسات و مشهودات حسی یعنی همین عالم شهادت و دنیا تاثیر می  گذارد. افزون بر این که وحی که با معجزات پیامبران به اثبات عقلی و عقلانی می رسد، خود دلیلی دیگر بر وجود عالم غیب از جمله آخرت است.

از همین روست که این گروه تنها به زندگی دنیوی در عالم شهادت اهتمام ندارند، بلکه براین باور و اعتقاد هستند که زندگی پس از زندگی دنیوی به گونه ای دیگر در عالم شهادت در عالم آخرت ادامه و استمرار می یابد. از همین روست که نه تنها به آخرت توجه دارند، بلکه آن را مبنای زندگی در دنیا قرار می دهند و به عنوان آخرت طلبان زندگی دنیوی خویش را سامان می دهند. این گونه است که فلسفه و سبک زندگی آنان را گروه اول که تنها به عالم شهادت حسی ایمان دارند، بسیار متفاوت است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، عوامل اعتقاد و باور به آخرت و نیز آثار این اعتقاد را در سبک زندگی و مانند آنها بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

عوامل آخرت طلبی

به نظر می رسد که مهم ترین عواملی که در گرایش انسان به آخرت تاثیر مستقیم دارد، دو عامل ادراک حقیقت و حکمت خلقت و جایگاه عالم غیب و شهادت در این حکمت الهی خلقت است.

به سخن دیگر، نخستین چیزی که موجب می شود تا انسان به سوی آخرت گرایش یابد، ادراک حکمت خلقت از جمله حکمت خلقت خود انسان است. وقتی انسان بداند که خدایی حکیم، علیم و قدیر خلقت را به دست دارد، به این حقیقت می رسد که چنین خدایی نمی تواند خلقتی عبث و بیهوده داشته باشد؛ بلکه خدا بر اساس حکمتی خلق را آفریده است. از همین روست خدا می فرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ ؛ آيا پنداشتيد كه شما را عبث و بيهوده آفريده‏ ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى ‏شويد. پس والاست‏ خدا فرمانرواى برحق خدايى جز او نيست. اوست پروردگار عرش گرانمايه.(مومنون، آیات ۱۱۵ و ۱۱۶)

حکمت و هدفی که خدا برای خلق تعریف دست یابی هر یک از مظاهر صفات به آن چیزی است که بایسته و شایسته اوست. از همین روست که برای انسان حکمتی که تعریف کرده دست یابی به مقام مظهریت در تمامی اسماء الله است که آن را ظهور و فعلیت بخشیده و بتواند در جایگاه مظهر فعلی به عنوان خلیفه الله در کائنات تصرفات تکوینی داشته باشد.(بقره، آیات 30 تا 34 و 138)

البته دست یابی به این هدف غایی خلقت نیازمند تحقق اهداف ابتدایی و متوسط است که می تواند عبودیت در چارچوب صراط مستقیم فطرت و وحی تشریعی اسلام مبیّن آن فطرت را جزو دورنمایه آن دانست؛ چنان که علم و معرفت نسبت به این حقیقت و صراط عبودیت نیز از لوازم و ملازمات دایمی آن است. ازهمین روست که در آموزه های وحیانی قرآن، عبودیت خدا مبتنی بر علم نسبت به این حقیقت به عنوان حکمت خلقت نیز مطرح می شود(ذاریات، آیه 56؛ طلاق، آیه 12)؛ زیرا خدا در این آیات خلقت انسان و جن را برای عبودیت و علم به قدرت و علم احاطی پروردگار برهمه هستی عنوان می کند. پس هیچ تضاد و تقابلی میان این حکمت ها و اهداف مطرح شده نیست.

از نظر قرآن، شناخت انسان نسبت به حقیقت حکمت خلقت از یک سو و این که خدا به جزئیات همه چیز علم بصیرت و شهودی حضوری دارد و برای تحقق آن هیچ مانعی در برابر قرار نمی گیرد؛ زیرا قدیر ما یشاء است و هر چه بخواهد را انجام می دهد، موجب می شود تا انسان بداند که ربوبیت و پروردگاری الهی بخش جدایی ناپذیر خالق و خلقت است؛ زیرا برای تحقق حکمت خلقت لازم است تا خدا افزون بر مقام خالقیت در مقام ربوبیت به همه هستی نظارت تصرفی داشته باشد تا هر چیزی به آن حکمت غایی خلقتش دست یابد. از همین روست که خدا می فرماید: رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ؛ پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است.(طه، آیه ۵۰)

از نظر قرآن، پس از شناخت و ادارک انسان نسبت به حکمت خلقت، این پرسش مطرح می شود که آیا عالم شهادت و دنیا به تنهایی می تواند تحقق بخش این حکمت و هدف الهی باشد یا نه؟

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که دارای رشد عقلانی کامل هستند، وقتی دنیا و عالم شهادت را مورد تحلیل قرار می دهند، به این حقیقت می رسند که عالم دنیا به تنهایی نمی تواند تامین کننده همه آن حکمت و اهداف خلقت باشد؛ زیرا امور و مسائل بسیاری است که بدون وجود عالم دیگر یا همان عالم غیب آخرت نمی تواند پاسخی به آن داد؛ زیرا اگر مرگ پایان کار مثلا زندگی انسان باشد و پس از آن «فوت» و نیستی باشد، هدف خلقت در باره انسان تامین نشده است. از همین روست که از نظر قرآن، رشد عقلانی انسان به توجه می دهد که می بایست عالم آخرتی باشد که انسان می بایست به آن عالم منتقل شود و به جای فوت، می بایست وفات باشد تا پس از گرفتن تمام نفس منتقل به عالم دیگر شود و در آن جا آن اهداف خلقت به تمامه بروز و ظهور کند.

به سخن دیگر، رشد عقلی در انسان به این حقیقت می رسد که ربوبیت و پروردگار مستلزم وجود آخرت و عالم دیگر غیر از دنیا و عالم شهادت است. هم چنین عقل رشد یافته به این نکته می رسد که پروردگار می بایست راهی نشان دهد انسان این مسیر را درست بپیماید. البته این راه در باطن هر فردی به عنوان نرم افزار باطنی فطرت وجود دارد(طه، آیه 50)، اما با توجه به شرایط انسان در دنیا، وجود راهنمایی دیگر ضروری است که کمک کار نرم افزار باطنی باشد. از همین روست که تفضل الهی موجب شد تا این راه به عنوان صراط مستقیم اسلام و شرایع آن در دسترس بشر قرار گیرد و قلب سلیم و عقل رشید به آن ایمان می آورد و بر خلاف آن نمی رود.(بقره، آیات 38 و 130؛ روم، آیه 30)

در حقیقت از نظر قرآن، دیگر عامل مهم در آخرت طلبی را می بایست در تفاوت جایگاه دنیا و آخرت یافت؛ زیرا انسان رشید و عقلی به این حقیقت می رسد که دنیا نمی تواند آن هدف و حکمت غایی را تحقق بخشد؛ بنابراین می بایست گفت که آن چه اصالت دارد و باید برای آن تلاش کرد جهانی دیگر است که از آن به جهان آخرت غیبی یاد می شود. در این فلسفه زندگی، دنیا مزرعه ای برای آخرت است که انسان در دنیا کشت و در آخرت درو می کند؛ زیرا بهره مندی از دنیا و حسنات آن در راستای آخرت معنا می یابد.؛ چرا که وقتی انسان کاری نیک انجام می دهد، آن نیکی در قالب تقوای الهی و رضایت اوست که به آخرت منتقل می شود، نه آن مال و هر نیکی دیگری که به دیگری کرده است.(قصص، آیه 77؛ ) از همین روست که تقوا و رضایت الهی به عنوان ره توشه آخرت مطرح شده است، نه مال و خون یا چیزی که در راه خدا داده شود.(حج، آیات 36 و 37؛ بقره، آیه 197)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، پس از سنجش و ارزش گذاری میان دو زندگی دنیوی واخروی است که انسان به عالم آخرت گرایش می یابد و فلسفه زندگی خویش را بر اساس آخرت طلبی قرار داده و سبک زندگی خویش را بر اساس آن ساماندهی می کند.(نساء، آیه 77؛ عنکبوت، آیه 64)

پس از نظر قرآن، کسی که معتقد به خدا یا خدای حکیم، علیم و قدیر نباشد، به آخرت گرایشی نمی یابد؛ زیرا اصولا جز به عالم شهادت و محسوس ایمان ندارد و همه فلسفه و سبک زندگی اش بهره مند از دنیای محسوس و مشهود و لذات آن است.

البته از نظر قرآن، کسانی هستند که خدا را بدین صفات می شناسند و بدان ایمان داشته دارند، اما به دلایلی چون فریفته شدن به ظواهر و لذات دنیوی و دلبستگی شدید آن، یا غفلت از آخرت و سرگرم شدن به دنیا و امور دنیوی و مانند آنها ممکن است که آخرت طلبی را کنار بگذارند و دنبال دنیا بروند.(بقره، آیه 86؛  انفال، آیه 67؛ نساء، آیه 77؛ توبه، آیه 38؛ قیامت، آیات 20 و 21)

در حقیقت از نظر قرآن، عوامل درونی و بیرونی بسیاری می تواند در آخرت طلبی یا آخرت گریزی انسان نقش داشته باشد؛ چنان که از نظر قرآن، همگی آخرت طلبان نیز در یک سطح و درجه نیستند(اسراء، آیات 19 تا 21)؛ از همین روست که سبک زندگی آخرت طلبان نیز یکسان نیست و به میزان شناخت و معرفت افراد و هم چنین شدت و ضعف ایمان آنان، سبک زندگی افراد تغییر می کند.

آثار آخرت طلبی در سبک زندگی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر فلسفه ای که انسان در زندگی برای خویش انتخاب می کند و بدان اعتقاد و باور دارد، در سبک زندگی او بروز و ظهور می کند. از همین روست که در کلیت کسی که افزون بر عالم شهادت به عالم غیب از جمله عالم آخرت اعتقاد دارد، سبک زندگی او با سبک زندگی کسی که زندگی را تنها محدود به زندگی دنیوی می کند، بسیار متفاوت است. پس سبک زندگی افراد انسانی را می توان بر اساس باور به غیب آخرت و عدم باور به آن دو دسته اصلی آخرت گرایان و دنیا گرایان تقسیم کرد.

از نظر قرآن کسانی که آخرت را پذیرفته اند، سبک زندگی خویش را در دنیا بر مدار و محور آخرت ساماندهی می کنند؛ البته تفاوت هایی میان افراد به سبب میزان شناخت و شدت و ضعف ایمان وجود دارد. بنابراین، انتظار نمی بایست داشت که همگان در این امور یکسان باشند که به عنوان آثار آخرت طلبی در سبک زندگی مطرح می شود.

به هر حال، از نظر قرآن مهم ترین آثاری که آخرت گرایی در سبک زندگی افراد بروز می کند، شامل موارد زیر است:

  1. بهره مندی از فضل الهی: از مهم ترین جلوه های آخرت گرایی این است که انسان در محاسبات خویش تنها عوامل مادی و دنیوی را ملاک و معیار قرار نمی دهد، بلکه متوجه فضل الهی است که فراتر از محاسبات عادی عمل می کند. این فضل الهی در همه ابعاد زندگی مادی و معنوی در دنیا و آخرت خود را نشان می دهد. شکی نیست که مهم ترین فضل الهی به هر انسانی آن است که از هدایت پاداشی برخوردار شود که در قالب اسلام خودنمایی می کند.(بقره، آیات 2 و 3 و 38؛ مائده، آیه 3) از همین روست که افراد مومن به غیب در صراط مستقیم الهی گام برداشته و افزون بر بندگی خدا در شکل نماز به انفاق از اموال اقدام می کنند.(همان) در حقیقت این تفضل الهی است که همه زندگی شخص را تحت تاثیر قرار می دهد، خواه درباره امورات فردی باشد یا مسائل اجتماعی.(آل عمران، آیه 152)
  2. برخورداری از حسنات دنیوی و اخروی: از نظر قرآن کسانی که گرایش به آخرت داشته و آخرت گرا هستند، از حسنات دنیوی و اخروی برخوردار می شوند و خدا آنان را در آخرت از سیئات اخروی به ویژه دوزخ حفظ می کند.(بقره، آیات 201 و 202)
  3. تعادل در زندگی: از نظر قرآن، مومنان به آخرت انسان هایی هستند که هماره تعادل در زندگی دارند؛ به این معنا که میان دنیا و آخرت به گونه ای تعادل ایجاد می کنند که هم از حسنات دنیوی و هم از حسنات اخروی بهره مند باشند. از همین روست که خواهان بهره مندی از هر دو هستند و از خدا چنین چیزهایی را می خواهند. پس این گونه نیست که به سبب آخرت گرایی دنبال حسنات دنیوی نباشند و به یک معنا ریاضت باطل و رهبانیت را برای خود اختیار کنند که خدا آن را وضع نکرده است.(همان؛ حدید، آیه 27) آنان همان طوری که نصیب خویش را از دنیا بر می گیرند، دنبال نصیب اخروی خویش هستند و سعی می کنند تا در همه امور آن را مراعات کنند. از همین روست که بر خلاف قارون و فرعون و مانند آنها زندگی نمی کنند که فقط دنبال ثروت و قدرت دنیوی هستند.(قصص، آیه 77)
  4. تکریم الهی: از نظر قرآن، کسانی که آخرت گرا هستند مورد توجه خاص خدا قرار می گیرند. تکریم الهی نسبت به آنان از جلوه های همین توجه الهی نسبت به این دسته از مردمان است. این تکریم در قالب شکر الهی بروز می کند و خدا سعی و تلاش آخرت گرایان را با شکر عملی پاداش می دهد.(اسراء، آیه 19) این شکر عملی خدا نسبت به انسان، جلوه های بسیاری دارد که از جمله آنها زیادت و شرح صدر انسان است.(ابراهیم، آیه 7)
  5. بصیرت یابی: بصیرت و بینایی قلبی آن است که انسان حقایق ملکوتی را نیز دریافت کند و ببیند و تنها به ملک دنیا توجه نداشته باشد. از نظر قرآن، کسی که آخرت گرا است به چنین بصیرتی می رسد؛ زیرا این افراد چون اصالت برایشان آخرت است، تنها به ظاهر ملک نمی گیرند که از طریق حواس به دست می آید، بلکه به ملکوت آن با عقلانیت یا وحیانیت توجه می کنند و این گونه نسبت به آن امر بصیرت می یابند که فراتر از دیدن و رویت با چشم سر است.(ص، آیات 45 و 46)
  6. قوت و قدرت یابی: کسی که خالصانه برای آخرت تلاش می کند و بر آن است تا آن را به دست آورد، دنیا را مقدمه آخرت قرار می دهد و این گونه است که به نوعی توانایی و قدرتی می رسد که فراتر از افراد دنیاگرا است؛ زیرا چنین شخصی گمان نمی کند که اگر به کاری مانند جهاد یا حتی انفاق اقدام کند، مرگ سراغش می آید و نیست می شود یا مالی را از دست می دهد؛ بلکه بر این باور است که به زندگی پس از زندگی می رسد یا رضایتی را به دست می آورد که ارزشی تر است.(همان)
  7. جهاد: بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، سبک زندگی معتقدان به آخرت با سبک زندگی دیگران فرق دارد؛ زیرا آنان همه هستی خویش را در راه آخرت به کار می گیرند و سعی و جهاد ایشان در این راه است. از این روست که تنها در راه رضایت خدا از همه چیز از جان و مال و عرض خویش می گذرند.(آل عمران، آیه 152؛ نساء، آیات 72 و 77)
  8. احسان: از نظر قرآن، همان طوری که آخرت گرایان برای آخرت تلاش می کنند و آن را در رضایت الهی می جویند و برای آن رضایت جویی از جان می گذرند، هم چنین از مال بلکه هر چه دارند احسان و انفاق می کنند. از این روست که اهل عفو و گذشت و بخشش و انفاق و زکات و مانند آنها هستند. آنان همان طوری که خدا به آنان احسان کرده ، به دیگران احسان می کنند تا این گونه رضایت الهی را به دست آورند.(قصص، آیه 77)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا