اجتماعیاعتقادی - کلامیتاریخیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

عوامل انحطاط و سقوط امّت ها

بسم الله الرحمن الرحیم

بارها به عناوین گوناگون از عوامل پیشرفت امت ها و تمدن ها سخن به میان آمده و راه های رشد و توسعه آن بیان شده است. اما برای درک بهتر و رسیدن به مقصد رشد و پیشرفت و توسعه لازم است تا عوامل سقوط به عنوان مهم ترین موانع نیز دانسته و شناخته شود؛ زیرا برای تحقق هر امری وجود مقتضی همراه با فقدان مانع شرط است. پس اگر موانع رشد و پیشرفت را نشناسیم، نمی توانیم به مقصد و مقصود برسیم.

نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا برخی از مهم ترین موانع رشد و توسعه و سقوط و انحطاط جوامع و امت ها را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تحلیل تاریخی، تبیین علل سقوط

در قرآن كريم و احاديث اسلامى ، مهم ترين عوامل پيشرفت و سقوط امّت هاى گذشته ، بيان شده است تا آيندگان از سرنوشت امّت هاى گذشته عبرت گيرند. قرآن در بیان تاریخ بر آن است تا ضمن توصیف دقیق از اوضاع امت ها، تحلیل دقیقی را ارایه داده و از این طریق علل و عوامل پیشرفت یا سقوط امت ها و جوامع را تبیین کرده و توصیه های لازم و ضروری را به امت های آینده داشته باشد. در حقیقت گزارش های قرآنی، تنها توصیف صرف وقایع نیست، بلکه تحلیل همراه با تبیین علل و عوامل و توصیه هاست.

بر اين اساس ، مهم ترين عوامل پيشرفت و رشد و توسعه جوامع و امّت های بشری، اموری چون رهبرىِ انسان هاى شايسته، وحدت كلمه، شايستگىِ نخبگان، و تمسّك به ارزش هاى اخلاقى و عملى است؛ چنان که مهم ترين عوامل سقوط و هلاكت امّت ها اموری چون رهبرىِ انسان هاى ناشايسته و پيروى كوركورانه مردم از آنها ، بدگمانى به رهبران دينى و ترديد در استدلال هاى روشن آنها، تكذيب آيات الهى، به سُخره گرفتن آموزه هاى دينى، دروغ بستن به خداوند متعال، توطئه بر ضدّ مكتب انبيا و مبارزه با حق طلبان ، ظلم ، افراط در هوسرانى، ترك نهى از منكر و مبارزه با فساد، غفلت از خطر تبهكارى، گناه، اختلاف، فساد نخبگان، سوء تدبير، علاقه به دنياى نكوهيده، اهمّيت ندادن به حقوق افراد مستضعف، و مفاسد فرهنگى و اقتصادى و مانند آن است.

در توصیف و تحلیل و تبیین های قرآنی، مهم ترین علل و عوامل در صعود و سقوط جوامع، رهبران جامعه دانسته شده است؛ زیرا توده های مردم به نخبگان خود نگاه می کنند. این نخبگان شامل قدرتمندان، ثروتمندان و عالمان هستند. اگر قدرت و ثروت و علم به درستی مورد استفاده قرار گیرد، جامعه به رشد و پیشرفت دست می یابد و اگر به شکل زور و زر و تزویر به کار گرفته شود، جوامع مسیر سقوط را می پیمایند؛ چرا که توده های مردم تابع رهبران خویش هستند.

امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می کند که ایشان فرمود: «دو دسته از امّت من هستند كه اگر آنها درست شوند ، امّتم درست مى شوند و اگر آنها فاسد شوند ، امّتم فاسد مى شوند» . گفته شد : اى پيامبر خدا! آن دو دسته كدام اند؟ فرمود : «عالمان دين و فرمان روايان» .( الخصال : ص ۳۷ ، ح ۱۲)

خداوند در آیه 31 سوره سبا می فرماید: يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ؛ در قيامت مستضعفان به مستكبران مى گويند : «اگر شما نبوديد ، حتماً ما از ايمان آورندگان مى بوديم»» . این مستکبران همان سه گروهی هستند که رهبری جامعه را به دست دارند و به نادرستی از آن استفاده کردند. در حقیقت خط دهی جوامع و توده های مردم همین افراد هستند. پس اگر به درستی عمل می کردند وضعیت توده های مردم نیز در دنیا و آخرت بهبود می یافت و سعادت دو سرا نصیب همگان می شد؛ اما از آن جایی که این رهبران جوامع هماره اهل اتراف می شوند، به مخالفت با آموزه های عقلانی و وحیانی می پردازند و اجازه نمی دهند تا مردم از رهمنودهای خردمندان و پیامبران بهره مند شوند و این گونه است که توده های مردم را نیز به سقوط می کشانند. خداوند می فرماید: ما در هيچ شهرى ، هشداردهنده اى نفرستاديم ، مگر آن كه مترفان و اسرافكارانِ آن گفتند : «ما منكر پيامى هستيم كه شما براى آن فرستاده شده ايد» و مى گفتند : «ما دارايى و فرزندانِ بيشترى داريم و لذا عذاب نمى شويم»» .( سبأ ، آيات ۳۴ و ۳۵ ؛ نيز اعراف : آيات ۷۶ ـ ۸۸ )

به هر حال، تحلیل های تاریخی قرآن تنها گزارش های صرف توصیفی نیست، بلکه چنان که خداوند بارها در قرآن بیان کرده، عبرت برای مردمان است؛ زیرا به تحلیل و تبیین علل و عوامل می پردازد تا این گونه راه از چاه شناخته شود. مشابهت کلی از جهات گوناگون در انسان ها و تمدن های بشری، اقتضا می کند که تاریخ تکرار شود. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: كُلُّ ما كانَ فِي الاُمَمِ السّالِفَةِ فَإنَّهُ يَكونُ فى هذِهِ الاُمَّةِ مِثلُهُ ؛ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ ، وَ القُذَّةِ بِالقُذَّةِ؛ هر چه در امّت هاى پيشين بوده، در اين امّت هم خواهد بود ، دقيق و مو به مو .

نشانه های انحطاط و سقوط

بى ترديد ، استقرار عدالت اجتماعى و ارزش هاى اخلاقى و عملى در جامعه و توسعه علمى و فرهنگى و اقتصادى ، مهم ترين نشانه هاى پيشرفت امّت ها هستند. پس عوامل انحطاط را می بایست در ظلم و بی عدالتی، هنجارشکنی و بد اخلاقی، رهبری مترفان و مستکبران و عالمان تحریف گر و تزویرگر و مانند آن جست.

اگر جامعه ای دچار بحران سقوط شود،‌ نشانه ای از خشم الهی است؛ زیرا تا زمانی که خداوند بر مردمی خشم نگرفته باشد، آنان را از نعمت های گوناگون بهره مند می سازد(ذاریات، آیه 43 و آیات دیگر)، اما همین که خشم گرفت،‌ نشانه های سقوط و انحطاط بروز می کند. از جمله این نشانه ها اموری است که پیامبر(ص) در این روایت بیان می کند: هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و عذاب آسمانى بر آنها فرو نفرستد ، در عوض قيمت هايشان گران مى شود ، عمرهايشان كوتاه مى گردد ، تجّارشان سودى نمى بَرَند ، ميوه ها و محصولات شان بى رشد و بركت مى شود ، جويبارهاشان كم آب مى شود ، باران از آنان قطع مى شود و بدهايشان بر آنان مسلّط مى شوند .( الكافي : ج ۵ ص ۳۱۷ ح ۵۳ )

آن حضرت(ص) در جایی دیگر می فرماید: خداوند عز و جل بر هيچ امّتى خشم نگرفت ، مگر آن كه قيمت هايشان را گران كرد ، بازارهايشان را كساد كرد ، بر تباهى آنان افزود و ستم پادشاهشان ، شدّت گرفت . پس در اين هنگام ، ثروتمندانشان زكات نمى دهند و پادشاه و حكمران پاك دامنى نمى ورزد و فقيرانشان نماز نمى گزارند .( كنز العمّال : ج ۴ ص ۱۰۳ ح ۹۷۴۹)

علل و عوامل سقوط امت ها

در آیات و روایات علل و عوامل چندی را برای سقوط امت ها و عدم پیشرفت و رشد جوامع بیان کرده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.

  1. رهبران گمراه: این مطلب پیش از این بیان شد. خداوند در آیاتی از جمله آیات 23 تا 25 سوره زخرف بیان می کند که چگونه رهبران گمراه و اهل اتراف توده های مردم را به گمراهی کشانده و جوامع و امت ها را نابود می سازند. توده های مردم با تقلید کورکورانه از رهبران خویش در همان مسیری می روند که رهبران و خواص گمراه رفته اند. پیامبر(ص) می فرماید: ترسناك ترين چيزى كه از آن بر شما مى ترسم ، [وجود ]پيشوايان گم راه كننده است .( كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۱۸۸ ح ۲۸۹۸۶ ؛ و نیز بحار الأنوار : ج ۲۸ ص۳۲ ذيل ح ۳۷ ) پیامبر(ص) در جایی دیگر نقش رهبران را چنان پر رنگ می سازد که گویی همه نقش صعود و سقوط را ایشان ایفا می کنند. آن حضرت(ص) می فرماید: نگرانى من براى امّتم اين نيست كه از گرسنگى بميرند يا دشمن بر آنان يورش آورَد ؛ بلكه از وجود پيشوايان گم راه كننده بر آنان مى ترسم ، كه اگر فرمانشان بَرند ، گم راهشان سازند و اگر نافرمانى شان كنند ، آنان را به قتل رسانند .( كنز العمّال : ج ۶ ص ۲۲ ح ۱۴۶۷۱ )
  2. رهبران جاهل و نادان: از جمله عوامل سقوط این است که مدیران جامعه را کسانی به عهده گیرند که نادان و از جهال هستند. پیامبر(ص) می فرماید: گاه خداوند براى مردمى بدى [و گزندى را] بخواهد ، نادانانشان را فزونى مى بخشد و دين شناسانشان را اندك مى سازد . هر گاه نادان سخن گويد ، ياورانى مى يابد و هر گاه دين شناس سخن بگويد ، شكست مى خورَد .( كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۱۳۷ ح ۲۸۶۹۲ )
  3. بدگمانی به پیامبران و شک در برهان هاى روشن: این مردم نسبت به پیامبران و بدگمان شده و در برهان روشنی که آنان می آورند شک کنند. خداوند در آیاتی از جمله آیات 9 تا 13 سوره ابراهیم به این عامل سقوط جوامع اشاره دارد. البته آیات دیگری چون 52 و 54 سوره انفال و آیه 10 سوره انعام و 32 سوره رعد نیز به این مطلب توجه می دهد. خداوند در آیات اخیر می فرماید که تمسخر کردن پیامبران موجب شد تا خداوند آن مردم را عذاب کند و از هستی ساقط نماید.
  4. افتراء به خدا و بدعت سازی: برخی از امت ها و جوامع به خداوند افترا می زدند و یا بدعت سازی می کردند و امری که جزو دین نبود به دین نسبت می دادند، این ها هم موجبات خشم الهی و زوال امت هاست.( الأحقاف ، آیات ۲۷ و ۲۸ و آیات دیگر)
  5. زوال ارزش های اخلاقی: اخلاق بنیاد جامعه است؛ زیرا اخلاق در معنای عام آن که برگرفته از اصول عقلانی، عقلایی و وحیانی است، چگونگی تعامل و ارتباط عاطفی و حقوقی را به انسان می آموزد و به اجتماع، حالت انسانی می بخشد. زوال ارزش ها و بحران در هنجارهای اخلاقی نخستین نشانه و عامل سقوط در جوامع بشری است. اصول اخلاقی چون عدالت، صداقت، امانت و مانند آن مهم ترین و اصلی ترین اصول اخلاقی و ارزش ها و هنجارهاست که اگر تغییر یابد، سقوط جامعه حتمی و قطعی است. پیامبر(ص) مثلا می فرماید: خداوند متعال ، هر گاه براى مردمى ماندگارى يا رشد بخواهد ، گشاده دستى و پاك دامنى ، روزىِ آنان مى كند و هر گاه براى مردمى نابودى بخواهد ، درِ خيانت را به روى آنان مى گشايد .( كنز العمّال : ج ۶ ص ۳۴۲ ح ۱۵۹۶۰ ) آن حضرت (ص) در جایی دیگر می فرماید: امّت من تا زمانى كه به يكديگر ، خيانت نورزند و امانت را برگردانند و زكات بدهند ، پيوسته در خير و خوشى به سر مى برند و هر گاه چنين نكردند ، به قحطى و خشك سالى گرفتار مى شوند .( بحار الأنوار : ج ۷۵ ص ۱۷۲ ح ۱۰ ) پیامبر(ص) در جایی دیگر می فرماید: اين امّت ، تا زمانى كه در گفتارش ، راستگو و در داورى ، دادگر باشد و هر گاه از او بخشش خواسته شود ، ببخشد ، پيوسته در خير [و خوشى] خواهد بود .( الكافي : ج ۲ ص ۱۰۰ ح ۶) پس امت ها و جوامع تا زمانی که بر اصول اخلاقی و ارزش ها پافشاری و اصرار دارند،‌ در پیشرفت و رشد هستند و هر زمانی که از آن عدول کنند راه سقوط را در پیش گرفته اند.
  6. ترک امر به معروف و نهی از منکر: یعنی همان طوری که امت باید اصول اخلاقی را مراعات کند، باید حافظ ارزش ها و هنجارها باشد؛ پس هر گاه امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، آن جامعه آماده سقوط است.( هود ، آیات ۱۱۶ و ۱۱۷ .) پیامبر(ص) می فرماید: مردم ، تا زمانى كه امر به معروف و نهى از منكر كنند و در نيكى (/ طاعت خدا) و پرهيزگارى همكارى نمايند ، پيوسته در خير خواهند بود و هر گاه چنين نكنند ، بركت ها از آنها گرفته مى شود و برخى ، بر برخى ديگر ، مسلّط مى شوند و ايشان را در زمين و آسمان ، ياورى نيست .( تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۱۸۱ ح ۳۷۳ ) آن حضرت (ص) در جایی دیگر می فرماید: خداوند عز و جل عموم مردم را به سبب عمل [و گناه] عدّه اى خاص ، عذاب نمى كند ، مگر آن گاه كه منكر را در ميان خويش ببينند و بتوانند آن را نفى كنند [و تغييرش دهند] و نكنند . هر گاه چنين شد ، خداوند ، همگان را عذاب مى كند .( مسند ابن حنبل : ج ۶ ص ۲۱۸ ح ۱۷۷۳۶)
  7. جدال باطل علیه حق: هم چنین توطئه کردن عليه پيامبران و مجادله نمودن با آنان به قصد بى اعتبار كردن حق، از جمله علل و عواملی است که خداوند در آیاتی از جمله آیه 5 سوره غافر آن را از عوامل سقوط و نابودی جوامع می داند.
  8. سنگدلی و قساوت قلب: خداوند در این باره می فرماید: «و به يقين، ما به سوى امّت هايى كه پيش از تو بودند ، [ پيامبرانى ]فرستاديم و آنان را به تنگىِ معيشت و بيمارى دچار ساختيم، تا به زارى و خاكسارى درآيند . پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد ، تضرّع نكردند؟ ولى [ حقيقت اين است كه ] دل هايشان سخت شده و شيطان ، آنچه را انجام مى دادند ، برايشان آراسته است . پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند ، فراموش كردند، درهاى هر چيزى [ از نعمت ها ] را بر آنان گشوديم، تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند ، شاد گرديدند . ناگهان ، [ گريبان ]آنان را گرفتيم و يكباره ، نوميد شدند» .( الأنعام ، آیات ۴۲ ـ ۴۴ )
  9. گناهان: گناه و بی تقوایی از مهم ترین علل و عوامل سقوط امت ها و عدم پیشرفت و رشد جوامع است. خداوند به صراحت در آیه 6 سوره انعام می فرماید: «آيا نديده اند كه پيش از آنان ، چه بسيار امّت ها را هلاك كرديم؟ [ امّت هايى كه ] در زمين به آنان ، امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم، و [ باران هاى ] آسمان را پى در پى بر آنان ، فرو فرستاديم و رودبارها را از زير [ شهرهاى ] آنان روان ساختيم. پس ايشان را به [ سزاى ]گناهانشان ، هلاك كرديم و پس از آنان ، نسل هاى ديگرى پديد آورديم» .
  10. اختلاف و تفرقه: همان طوری که اتحاد و وحدت در میان مردم عامل انسجام و رشد و توسعه و پیشرفت است، تفرقه و اختلاف عامل سقوط امت ها و جوامع است. پیامبر(ص) می فرماید: اختلاف نكنيد ؛ زيرا پيشينيانِ شما اختلاف كردند و نابود شدند .( صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۲۸۲ ح ۳۲۸۹ و ج ۲ ص ۸۴۹ ح ۲۲۷۹)
  11. تباهی خواص و نخبگان جامعه: همان طوری که رهبران جامعه عامل صعود و سقوط هستند، دیگران نخبگان و خواص جامعه نیز چنین نقشی را ایفا می کنند. در این میان نخبگان علمی و فکری جامعه نقش بارز و آشکارتری دارند. از این روست که در میان نخبگان به رهبران فکری بیش تر توجه می شود و پیامبر(ص) می فرماید: وَيلٌ لِاُمَّتي مِن عُلَماءِ السَّوءِ؛ واى بر امّت من از عالمان بد!( كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۱۹۷ ح ۲۹۰۳۸) هم چنین کثیر بن عبدالله از جدش نقل می کند که پیامبر(ص) فرمود:: «من براى امّتم پس از خود ، از سه كار مى ترسم» . گفتند : آن سه كار چيست ، اى پيامبر خدا؟ فرمود : «لغزش عالم ، يا حكومت (/ داورىِ) ظالمانه ، يا هوس پيروى شده» .(المعجم الكبير : ج ۱۷ ص ۱۷ ح ۱۴ )
  12. بخل: همان گونه که نیکوکاری، احسان و انفاق مالی و پرداخت زکات و دیگر واجبات مالی، موجب رونق اقتصادی و شکوفایی جامعه شده و انسجام و تعاون در بر و نیکی(مائده، آیه 2) را موجب می شود، بخل ورزی و عدم پرداخت واجبات مالی موجب سقوط و مانع رشد و توسعه خواهد شد. پیامبر(ص) و دیگران پیشوایان دین بارها به این نکته توجه داده اند. آن حضرت(ص) می فرماید: درستى امّت ، در گرو يقين و زهد است و تباهى آن ، در آرزو و بخل.( مستدرك الوسائل : ج ۷ ص ۲۷ ح ۷۵۵۴)
  13. ظلم و ستم و بی عدالتی: از آن جایی که عدالت و قسط مهم ترین هدف بعثت پیامبران است و جامعه بر پایه عدالت قوام می یابد یعنی نقش عدالت مانند اصولی چون عدالت قسطی در حوزه اقتصاد، عدالت اعتقادی و عدالت رفتاری و عدالت شخصیتی در همه حوزه ها و عرصه ها خود را بروز می دهد، می بایست گفت که فقدان آن در هر عرصه ای به معنای سقوط امت است.(کهف، آیه 59؛ یونس، آیه 13؛ ابراهیم، آیه 13؛ نجم، آیه 52؛ انبیاء، آیات 11 تا 15؛ قصص، آیه 58) امیرمومنان علی(ع) می فرماید: ستم ، گام را مى لغزاند ، نعمت ها را مى بَرد و امّت ها را نابود مى كند .( غرر الحكم : ج ۲ ص ۳۶ ح ۱۷۳۴)
  14. اتراف و سرمستی: چنان که گفته شد، عدالت در حوزه اقتصاد نقش اساسی در پیشرفت و سقوط امت ها دارد، چرا که اقتصاد قوام و ستون اصلی جامعه در کنار اعتقادات است.(بقره، آیات 2 و 3 ؛ نساء، آیه 5) پس هر گونه رفتاری ظالمانه در حوزه اقتصاد می تواند سقوط را موجب شود. از این روست که اتراف و سرمستی و تبذیر و ریخت و پاش و اسراف و مانند آن عامل سقوط است.( الأنبياء ، آیات ۱۱ ـ ۱۵ )
  15. منافقان: نقش تخریبی منافقان بیش از دیگر گروه های اجتماعی است؛ زیرا وضعیت مومن و کافر و مشرک مشخص است و انسان می تواند موضع گیری مناسبی داشته باشد، اما منافق به سبب چهره دورو غیر قابل شناساسی و ردگیری است و توطئه های آنان خطرناک و دفع آنان مشکل تر است. بنابراین امت می بایست نسبت به اینان بسیار هوشیار باشد؛ زیرا عامل سقوط جامعه و نابودی آن هستند. پیامبر(ص) می فرماید: من بر امّت خويش ، از جانب مؤمن يا مشرك نمى ترسم . مؤمن را خداوند به سبب ايمانش [از صدمه زدن به امّتم] باز مى دارد و مشرك را خداوند ، به سبب شركش سركوب مى كند ؛ بلكه بر شما از كسى مى ترسم كه در دل ، منافق و در زبان ، عالم است ؛ چيزى را مى گويد كه شما مى پسنديد و كارى را مى كند كه شما نمى پسنديد .( نهج البلاغة : الكتاب ۲۷)
  16. عوامل دیگر: البته عوامل دیگری چون سوء تدبیر(عوالي اللآلي : ج ۴ ص ۳۹ ح ۱۳۴ )، دنیا دوستی(صحيح مسلم : ج ۲ ص ۷۲۸ ح ۱۲۲)، کوتاهی و کم توجهی به حقوق ضعیفان (المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۲۸۷ ح ۵۱۱۷)، مفاسد فرهنگی و اقتصادی (رعد، آیه 11؛ بحار الأنوار : ج ۱۰۴ ص ۳۷۰ ح ۵ و روایات دیگر)، افساد پس از اصلاح(اعراف ، آیه 56؛ الكافي : ج ۸ ص ۵۸ ح ۲۰)، جریان های باطل فکری(المعجم الكبير : ج ۱۱ ص ۷۴ ح ۱۱۱۴۲) و مانند آن اشاره کرد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به آیندگان از جمله مردم معاصر ما هشدار می دهد که مواظب باشند که عوامل سقوط فراهم نکنند؛ زیرا زمانی می رسد که امت گرفتار آزمون و فتنه هایی می شود که سقوط آنان را به دنبال خواهد داشت. ایشان می فرماید: سَيَأتى عَلى اُمَّتى زَمانٌ لا يَبقى مِنَ القُرآنِ إلّا رَسمُهُ ، وَ لا مِنَ الإِسلامِ إلَا اسمُهُ ، يُسَمَّونَ بِهِ و هُم أبعَدُ النّاسِ مِنهُ ، مَساجِدُهُم عامِرَةٌ و هِىَ خَرابٌ مِنَ الهُدى ، فُقَهاءُ ذلِكَ الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تَحتَ ظِلِّ السَّماءِ ، مِنهُم خَرَجَتِ الفِتنَةُ و إلَيهِم تَعودُ! ؛ زمانى بر امّت من مى آيد كه از قرآن ، جز نوشته اش باقى نمانَد و از اسلام ، جز نامش . مسلمان ناميده مى شوند ؛ امّا دورترينِ مردم از اسلام اند . مسجدهايشان [از جمعيت ]آباد و از هدايت ، خالى است . دين شناسان آن زمان ، بدترين دين شناسانِ زير سايه آسمان اند . فتنه از آنان برمى خيزد و به آنان ، باز مى گردد .( بحار الانوار ج‏52 ص 191).

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا