اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

صالحان مصلح از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

اصلاح به معنای برطرف کردن فساد و انجام کارهای صالح و شایسته است. بی گمان کسی می تواند مصلح باشد که خود صالح باشد؛ و کسی که اهل فساد و افساد است نمی تواند در جایگاه مصلح قرار گیرد. بنابراین، یکی از راه های شناخت مصلحان از مفسدان، مراجعه به کارهایی است که انجام می دهند؛ زیرا از «کوزه همان برون تراود که در اوست.»

بسیاری از مدعیان اصلاحات و اصلاح طلبی چون مردمانی صالح نیستند، نمی توانند مصلح باشند، بلکه مفسدانی هستند که مدعی اصلاحات هستند تا این گونه پوششی برای فعالیت های ناشایست خویش بگذارند؛ چنان که مدعیان حقوق بشر و انسان و آزادی خود مهم ترین متهمان در تضییع حقوق بشر و آزادی هستند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی می تواند جزو مصلحان باشد که خود صالح بوده و آن را در خود ملکه کرده باشد؛ زیرا اعمال تابع نیات و ملکاتی است که شاکله شخصیتی شخص را شکل می دهد.

مصلحان اجتماعی صالحان اعتقادی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مصلحان اجتماعی کسانی هستند که خود از نظر شخصیتی به مقام صالحین رسیده و فضائلی در او به شکل ملکات و مقومات ذاتی در آمده باشد. بنابراین، مصلحان اجتماعی کسانی هستند که اصولا حق گرا و حق شناس و حق گو هستند و در قول و اعتقاد و گفتار و رفتار، در چنان استواری و استحکامی هستند که می توان قول برخاسته از اعتقاد ایشان را «سدید» دانست که هیچ گونه خللی در آن راه ندارد؛ زیرا این قول و اعتقاد مبتنی بر برهان قاطع و دلایل و بینات روشن عقلی و نقلی است که هر فطرت سالمی آن را می پذیرد و بدان گرایش دارد.(احزاب، آیات 70 و 71)

صالحان کسانی هستند که جز صواب و درست نمی گویند و نمی کنند؛ زیرا درستی و راستی جزو ملکات و مقومات شخصیتی و ذاتی آنان شده است.(همان)

آنان هرگز در امور زندگی تابع فضاسازی قرار نمی گیرند و فلسفه و سبک زندگی آنان بر اساس جوسازی و فضاسازی بنیاد گذاشته نشده است؛ بنابراین به تقلید از نیاکان و یا دیگران فکری یا رفتاری را پیش نمی گیرند و انجام نمی دهند، چنان که انسان های فاسد و مفسد این گونه هستند و در تقابل صالحان مصلح قرار می گیرند.(همان؛ هود، آیات 87 و 88)

از نظر قرآن، مصلحان صالح، اهل تقوای درونی هستند و خداترسی آنان را از هر گونه عمل و رفتار ناشایست که عقل فطری و نقل وحیانی آن را نامشروع و مذموم می داند، پرهیز می کنند.(احزاب، آیات 70 و 71)

بی گمان اعتقاد استوار و صواب و درست و راست که صالحان مصلح دارند، در کنار تقوای الهی به آنان کمک می کند تا در همه کارهای خویش از جمله کارهای اجتماعی اصلاح گرایانه عمل و رفتار کنند.(همان)

از نظر قرآن، تقوای الهی و ترس از خدا همان گونه که آنان را به اقامه نماز وادار می سازد، شخصیت آنان را چنان می سازد که هماره تکلیف و وظیفه الهی خویش را مقدم بر هر چیزی می کنند و برای رضای خدا در هر کاری مصلحانه وارد می شوند؛ زیرا از صالحان جز اصلاح بر نمی آید.(اعراف، آیه 170)

هم چنین بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مبنای زندگی صالحان مصلح جز عمل بر اساس اصول و قوانین ثابت و نگاشته شده که عقل و نقل آن را شناخته و امضا و تایید کرده نیست. بر همین اساس به کتب آسمانی که قوانین الهی برای انسان را در بر دارد، مبنا قرار داده و به اصول شریعت پای بند هستند؛ زیرا می دانند که خالق و آفریدگار آنان بهترین کسی است که حقیقت وجودی انسان را می شناسد و بدان آگاه است و بهترین و کامل ترین برنامه را ارایه می دهد. بنابراین، به جایی آن که به قوانینی تمسک جویند که از سوی انسان نگاشته می شود که دارای مبانی ناقص و معیوب است، به خدایی مراجعه می کنند که صفر تا صد انسان را می شناسد؛ یعنی به اصول تولید کننده و خالق و دفترچه راهنمای آن مراجعه می کنند تا هر گونه عیب و نقصی را بر طرف سازند و بهترین حالت و وضعیت را به دست آورند. بنابراین، فلسفه و سبک زندگی آنان بر اساس کتب آسمانی و شرایع آن است.(همان)

البته از آن جایی که انسان به دلایل گوناگون چون هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی ممکن است، خطا و اشتباه کند، صالحان مصلح وقتی نسبت به خطا و اشتباه خویش آگاه شوند، توبه کرده و به نقطه قبل از خطا و اشتباه باز می گردند و به اصلاح امر خطایی و اشتباهی می پردازند و هیچ گونه اصراری برای تداوم و استمرار اشتباه ندارند؛ بلکه با اصلاح امر تلاش می کنند که به نقطه غیر قابل بازگشت نرسند که چیزی جز افساد در زمین و عمل مفسدانه نیست. پس صالحان مصلح انسان هایی هستند که احتمال خطا و اشتباه در فعالیت های خویش را می دهند و در صورت آگاهی نسبت به خطا و اشتباه ، اقرار و اعتراف بدان کرده و برای اصلاح امر خطایی و اشتباهی تلاش می کنند ؛ زیرا اصلاح امر خطایی و اشتباهی را بهتر از تداوم خطا و اشتباه می دانند که جز فساد و تباهی نیست.(بقره، آیه 160؛ نساء، آیات 16 و 146؛ انعام، آیه 54؛ نحل، آیه 119)

باید توجه داشت کسی که گرفتار خطا و اشتباهی غیر عمدی شود، ممکن است در هنگامه عمل متوجه نشود؛ بنابراین لازم است تا او را بیدار و هوشیار کرد و حتی اگر لازم شد با تنبیه و مجازات او را در مسیر درست و صلاح قرار داد؛ زیرا ابزارها و روش های اصلاح محدود به تشویق و آگاه سازی نیست؛ بلکه گاه لازم است تا با مجازات و تنبیه همراه باشد تا شخص از عواقب اشتباه و خطای خود آگاه شود و به اصلاح امر فاسد خویش بپردازد.(نساء، آیات 16 و 34)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، از آن جایی که فلسفه و سبک اسلامی در شرایع گوناگون آن، مطابق هدایت فطری تکوینی عقلی است(طه، آیه 50؛ روم، آیه 30)، صالحان مصلح کسانی هستند که تحت عصمتی از اعتقاد به خدا قرار می گیرند که آنان را از سفاهت و بی خردی و بی تقوایی و فساد و افساد باز می دارد و با اخلاص در دین و عمل مطابق آن تلاش می کند تا به عنوان مومنان در پیشگاه خدا ارج و قرب یابند و به فوز عظیم رستگاری در دنیا و آخرت رسند.(نساء، آیه 146؛ احزاب، آیات 70 و 71)

هم چنین باید توجه صالحان مصلح اصولا جز به جهالت و نادانی به خطا و اشتباه نمی روند و کار غیر صالح انجام نمی دهند؛ زیرا گرایش فطری و تزکیه ای آنان، به عمل صالح است. از همین روست که آنان هماره اهل توبه هستند و خدا را به عنوان خدای غفور رحیم می شناسند و به این امید نه تنها توبه کرده و به سوی خدا باز می گردند؛ زیرا عمل نادرست خویش دوری از صراط مستقیم انسانیت می دانند، بلکه هم چنین به اصلاح امر خطایی و اشتباه پرداخته و هزینه خطا و اشتباه خویش را پرداخت می کنند.(نحل، آیه 119؛ انعام، آیه 54)

از نظر قرآن، صالحان مصلح واقعی را نمی توان جز در مومنان و معتقدان واقعی به خدا و شرایع اسلامی یافت؛ زیرا آنان عاقلانی هستند که بر اساس قلب سالم در نفس مستوی و معتدل قدرت تشخیص حق و باطل و مصادیق آن را دارند، به حق گرایش و از باطل و مصادیق آن گریزش دارند؛ این در حالی که دیگران خواه کافران مختوم قلبی و منافقان بیماردل، گرفتار سفاهت و بی خردی و سبک مغزی هستند و قدرت تشخیص حق و باطل و گرایش های درست و سالم را ندارند و گرفتار وارونگی در فهم و گرایش هستند.(بقره، آیات 7 تا 15) از همین روست که چنین افرادی رفتارهای مفسدانه خویش را مصلحانه می دانند؛ در حالی که فهمی درست از امر و عمل صالح ندارند، و عمل صالحانه و مصلحانه مومنان را مفسدانه ارزیابی می کنند.(همان) بر همین اساس است که آنان از شرایع اسلامی دوری می کنند و مطابق عقل و نقل و شرایع کشفی آنها عمل نمی کنند و علیه شرایع اسلامی عمل و رفتار می کنند و به مخالفت بلکه انکار و تکذیب و درگیری نسبت به آن می پردازند.(همان؛ بقره، آیه 130)

بنابراین، اگر عاقلان رشید همان مومنان به کتب آسمانی هستند(حجرات، آیه 7)، مخالفان اسلام و کتب آسمانی جز سفیهان بی خردی نیستند که به سبب کفر و ختم قلب یا بیماری دلی، رفتار باطل و مفسدانه خویش را مصلحانه و رفتار مصلحان از مومنان را مفسدانه ارزیابی می کنند و موضع گیری باطل دارند.(بقره، آیات 7 تا 11)

به هر حال، از نظر قرآن، مصلحان واقعی اجتماعی را می بایست در صالحانی یافت از نظر اعتقادی به حقیقت و صواب و درستی رسیده و نفس مستوی و معتدل و قلب سالم و سلیم آنان توانایی تفقه و تعقل را دارد و می تواند عمل صالح را از عمل فاسد باز شناسد و به درستی تصمیم گیرد و عمل نماید. از همین روست که مصلحان در امور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و مانند آنها را می بایست در میان مومنان صالح اعتقادی یافت که اهل ایمان و اخلاص و نماز و تقوای الهی و عمل صالح هستند؛ چنان که پیامبران مصلح و اصلاح گرا و دعوت گر بدان، خود صالحانی هستند که در همه امور بر اساس حق و عدل و صداقت و امانت و وفا عمل و رفتار می کردند و دیگران به اصلاح امر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دعوت می نمودند.(اعراف، آیه 85؛ هود، آیات 84 تا 88؛ محمد، آیات 2 و 3؛ بقره، آیه 220؛ اعراف، آیه 142)

روش های اصلاحی و آثار آن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مبنا و معیار کارهای صالح همان چیزی است که عقل فطری و نقل وحیانی می فهمد و بیان می کند؛ زیرا عقل و نقل به حق و مصادیق آن دعوت کرده و بدان گرایش دارند و هر گونه باطل و مصادیق آن گریزش دارند. بنابراین، انسان صالح و عمل صالح و مصلح آن است که مطابق حق و مصادیق آن باشد؛ زیرا هرگز در عمل باطل و مصادیق آن چون ظلم، کذب، خیانت، عهد شکنی، کفران، ناسپاسی و مانند آنها نمایی از صلح و صلاح و صالح دید؛ بلکه چیزی جز بدی و زشتی و فساد و افساد نیست.

انسان صالح چون دنبال اصلاح امور است، انسانی مصلح نیز است؛ بنابراین، همه تلاش خویش را می کند تا هم کار صالح را انجام دهد و هم امر فاسد را اصلاح کند و اجازه ندهد تا امر فساد یا شخص فاسد در مسیر خود باقی بماند و تاثیرات منفی را بر خود و دیگران به جا گذارد.

مصلحان در این اندیشه هستند تا با روش ها و شیوه های گوناگون امر فاسد را اصلاح کنند یا مفسدان را به مصلحان تبدیل نمایند. بنابراین از ابزارها و روش های گوناگونی بهره می گیرند که شامل تشویق و تنبیه و پاداش و کیفر است. این کیفرها و تنبیهات به قصد بیداری و تغییر رویه انجام می شود؛ بنابراین مطابق و متناسب با فساد و افساد است. به عنوان نمونه ترک هم خوابی و موعظه از جمله رفتارهای اصلاحی است که نسبت به زن ناشزه انجام می شود.(نساء، آیه 34)

استفاده از حکمیت و تعیین داورانی از دو طرف درگیر (نساء، آیه 35)، عفو و گذشت از برخی از حقوق مالی و غیر مالی(نساء، آیه 128)، اجرای تعزیز و حدود(مائده، آیات 38 و 39) و مانند آنها از جمله روش هایی است که برای اصلاح فرد و کار انجام می شود.

از نظر قرآن، این گونه اقدامات مصلحانه نسبت به فرد و کار می تواند جلوی بسیاری از مشکلات را بگیرد و حتی از نزول عذاب استیصال و ریشه کنی جلوگیری به عمل آورد.(هود، آیات 116 و 117)

بی گمان چنین رفتارهای مصلحانه می تواند آثار و برکات بسیاری را برای فرد و اجتماع در دنیا و آخرت به دنبال داشته باشد؛ زیرا اصلاحاتی که ریشه در ایمان و اعتقاد به خدا و تقوای الهی و آخرت دارد، موجب آرامش(انعام، آیه 48؛ اعراف، آیه 35)، پذیرش توبه از سوی خدا(آل عمران، آیه 89؛ نساء، آیه 16)، مصونیت از نابودی و رهایی از عذاب استیصال و ریشه کنی(هود، آیات 116 و 117؛ مائده، آیه 39)، بهره مندی همگانی از عدالت قسطی و رهایی از ظلم اقتصادی و اجتماعی(هود، آیات 87 و 88)، برخورداری از مغفرت و آمرزش الهی(نساء، آیه 129؛ مائده، آیه 39)، بهره مندی از رحمت رحیمی و خاص الهی(همان)، برخورداری از توفیق الهی(نساء، آیه 25) و مانند آنها می شود که از جمله آثار دنیوی و اخروی اصلاح امور فاسد و افراد مفسد در جامعه است.

شکی نیست که وجود افراد فاسد و مفسد می تواند به اجتماع ضربات جبران ناپذیری را وارد کند و آن را به چنان درجه سقوط برساند که هیچ راهی بازگشت برای مردم نباشد و جز هلاکت جمعی راهی برای اصلاح باقی نماند که از آن به عذاب استیصال و ریشه کنی یاد می شد.(مائده، آیه 39) بنابراین، این اقدامات اصلاح از سوی اصلاح گران اجتماعی است که مانع نزول عذاب استیصال(هود، آیات 116 و 117) و ضامن بقای اجتماع و مردم است.(همان)

البته مصلحان اجتماعی هماره از سوی مدعیان دروغین اصلاح طلبی و فاسدان و مفسدان مورد اذیت و آزار قرار گرفته و می گیرند و تلاش های بسیاری برای حذف فیزیکی یا شخصیتی آنان انجام می شود؛ اما هماره این خدا است که نجات دهنده مصلحان اجتماعی بوده و آنان را از عذاب ها مصون داشته و صبر در برابر اذیت های دشمنان داده است.(همان)

بنابراین، مصلحان یک ضرورت اجتماعی است که باید حضور داشته باشند و از اذیت و آزار مخالفان نهراسند و از عمل اصلاحی باز نیایستند؛ زیرا اولا که مامور به وظیفه هستند نه نتیجه، ثانیا خدا آنان را حفظ می کند و از عذاب استیصال مصون می دارد و ثالثا دشمنان ایشان را نابود می سازد.(همان)

البته از نظر قرآن، مصلحان واقعی اجتماعی در هر اجتماعی اندک هستند و اکثریت مردم شاید در این جریان وارد نشوند؛ زیرا خطراتی که برای مصلحان است اجازه نمی دهد تا هر کسی در این امر وارد شود و مدعی اصلاح طلبی باشد و بدان اقدام کند. بنابراین مصلحان اجتماعی نمی بایست از اندک و قلیل بودن شمار خویش نگران باشند و ترس به دل راه دهند که خدا با ایشان است.(همان)

از نظر قرآن، مصلحان اجتماعی انسان هایی با بصیرت و شجاع و دارای اندیشه و تفکر در امور هستند(همان) و باید به این نکته توجه داشته باشد که خدا به آنان توجه خاص داشته و به آنان توفیق می دهد و پاداش خاصی برای آنان در نظر گرفته (اعراف، آیه 170) و امر اصلاحی را به عنوان مصداق «خیر» مطلق معرفی کرده و بدان تشویق و ترغیب می کند.(بقره، آیه 220) چنان که برای صالحان مصلح اجتماعی پاداش و اجر عظیم قرار داده تا این گونه به عمل اصلاحی خویش بپردازند و در این راه استقامت ورزند.(نساء، آیات 112 و 145 و 146)

البته هماره خطر اصلاح طلبان دروغین مطرح است که خود نه تنها فاسد بلکه مفسد و سد راه اصلاح حقیقی و واقعی هستند؛ زیرا بدفهمی و وارونگی شناختی و گرایشی در آنان که به سبب ختم و مرض قلب است، نمی گذارد تا حقیقت را بشناسد و بدان گرایش یابند، بلکه حتی حق و اصلاحات را فاسد و افساد دانسته و به تقابل با آن می پردازند و رفتارهای فاسد و مفسدانه خویش را اصلاحی می دانند؛ چنین افرادی در جامعه خطرناک تر از دیگران هستند که می بایست مواظب و مراقب آنان بود.(بقره، آیات 7 تا 12)

به سخن دیگر، آنان با آن که فساد و افساد می کنند آن را اصلاح می دانند و خود را به عنوان مصلحان واقعی و حقیقی می شناسند و اجازه نمی دهند تا دیگران که به اصلاح حقیقی می پردازند قد علم کنند. البته تبلیغات و ادعاهای آنان همراه با تهمت علیه مصلحان واقعی خود خطری جدی است.(همان) اما با این همه خدا مصلحان واقعی را توفیق می دهد و پیروز می کند و مدعیان دروغین را رسوا می سازد.(همان)

اصولا اصلاح طلبان واقعی جز مرضات الهی نمی جویند و نمی خواهند و برای آنان آن چه مهم و اساسی است کسب رضایت الهی است؛ زیرا سعادت اخروی و پاداش عظیم الهی را در رضایت او می دانند و می بینند و می جویند.(نساء، آیه 112) بنابراین، در برابر هر گونه فشاری استقامت می ورزند و از تهدید و ترغیب دشمنان و مفسدان فاسد هراسی به دل راه نمی دهند و هم چون شعیب پیامبر(ص) هر آن چه در توان دارند در جهت اصلاحات به کار می گیرند حتی اگر تهدید به اخراج یا قتل شوند.(هود، آیات 87 و 88)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا