اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

شهادت مومنان از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

برخی بلکه بیشتر مومنان آرزوی شهادت را دارند؛ زیرا شهادت را فضلیتی بس بزرگ می دانند که خدا در قرآن بارها در وصف شهید و شهادت سخن گفته و ارزش ها و آثار عظیم آن را بر شمرده است. دعاهایی از جمله «اللهم ارزقنا الشهاده» یا «المستشهدین بین یده» جزو ادعیه قنوت بسیاری از مومنان است؛ آنان مرگ در بستر را سبک می شمارند و دوست ندارند در بستر بمیرند. از همین رو، برخی حتی دنبال شهادت به مناطقی چون میادین نبرد حق و باطل در سرتاسر جهان می روند که احتمال شهادت در آن قوی است. این روحیه در میان جوانان که دلبستگی و تعلقاتی به دنیا ندارند یا کم تر دارند، بسیار دیده و شنیده شده است؛ از همین روست که بسیاری از شهدای دفاع هشت ساله را نوجوانان و جوانانی تشکیل می دهد که در سن بلوغ یا بالاتر از آن بودند؛ زیرا صفای قلب فطری آنان که آلوده نشده و زنگاری نبسته این گرایش را در آنان تشدید می کند و به میادین می روند تا شهادت را پایان حیات دنیوی خویش قرار دهند.

اما از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان در هر حالی شهید هستند؛ زیرا مومنان واقعی اولا تعلقاتی به دنیا ندارند و حسنات دنیا را ابزاری برای تقوا و کسب ره توشه آخرت قرار می دهند؛ ثانیا هماره در هر حال و هر جا دنبال انجام وظیفه و تکلیف هستند حتی اگر به حکم مشیت و اراده و تقدیر الهی نتیجه ای هم به دست نیاورند؛ و ثالثا مرگ در حال انجام وظیفه و تکلیف الهی را همان میادین جهادی می دانند که می بایست پرقدرت در آن جا حضور یابند و برای اسلام و مسلمین تلاش و سعی کنند؛ حال خواه در جبهه نظامی باشد، خواه علمی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مانند آنها.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، از این حقیقت پرده بر می دارد که مرگ مومنان حقیقی و واقعی در هر حال شهادت است، و خدا با آنان معامله شهید می کند، هر چند که از نظر احکام فقهی با شهید جبهه نظامی فرق دارد، اما از نظر حکم کلامی قرآنی، هیچ فرقی میان مومنان حقیقی نیست که در میادین گوناگون جهاد وارد می شوند و جان بر کف همه هستی و دارایی خویش را در طبق اخلاص در راه خدا قرار می دهند و در این راه به دیدار معبود و محبوب و معشوق خویش می روند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تفسیر معصوم(ع) از شهادت مومنان

یکی از اصحاب امام صادق(ع) می گوید: قلت لابی عبدالله (ع) ادعُ الله ان یرزقنی الشهاده! فقال: ان المومن شهید؛ ثم تلا : ان الذین آمنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهداء عند ربهم لهم اجهم و نورهم ؛ به امام صادق(ع) گفتم: دعا کن تا خدا شهادت را روزی من کند! پس آن حضرت (ع) فرمود: به تحقیق مومن شهید است؛ سپس این آیه را تلاوت کرد: به راستی کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آورده اند، همانان به تحقیق صدیقین و شهیدان نزد پروردگارشان هستند؛ برای آنان پاداششان و نورشان است.(بحارالانوار، ج 42، ص 38، حدیث 14)

امام سجاد(ع) نیز می فرماید: المومن علی ایّ حال مات و فی ایّ ساعه قبض فهو شهید؛ مومن در هر حالی بمیرد و در هر ساعتی قبض روح شود، پس او شهید است. (همان، ج 65، ص 140، حدیت 82)

بنابراین، بر اساس آیه 19 سوره حدید که حضرت امام صادق(ع) بدان برای شهید بودن مرگ مومنان استناد کرده و نیز روایات تفسیری ذیل آیه  و مانند آنها دانسته می شود که مومنان حقیقی در هر حالی که بمیرند و نفس انسانی آنان توفی از سوی خدا و فرشتگان قبض شود، شهید خواهند بود و احکام کلامی شهید بر آنان صدق می کند، حتی اگر از نظر احکام فقهی و شیوه دفن فرق داشته باشند؛ زیرا کفن شهید همان لباس های خونین اوست؛ در حالی که مومنان دیگر می بایست غسل و کفن شوند.

مقام صدیقین و صالحین و انبیاء برای مومنان

هم چنین از آیه 19 سوره حدید دانسته می شود که مومنان نه تنها حکم شهید را دارند، بلکه به عنوان «صدیقین» از مقام و منزلتی بس بزرگ بهره مند هستند. صدیقین کسانی هستند که قول و فعل خویش را با هم مطابق و یکسان کرده اند و هر چیزی که خدا در صراط مستقیم هدایت فطری و شرعی بیان کرده تصدیق نموده و انجام داده اند؛ از این روست که صدق و راستی در همه وجود آنان ظهور کرده تا جایی که به عنوان اسم و ملکه و مقوم ذاتی آنان تجلی نموده است. به این معنا که آنان تجسم صدق و صداقت در هر چیزی هستند و جز از ایشان صدق و راستی ظهور نمی کند و هماره به تصدیق حق پرداخته و در علم و عمل بر اساس حق عمل و رفتار می کنند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان حقیقی کسانی هستند که ایمان به خدا و رسولان او دارند. اینان این ایمان را در سایه اطاعت به نمایش می گذارند؛ زیرا ایمان چیزی جز اطاعت نیست؛ البته اطاعتی که بر اساس حب و بغض و تولی و تبری است؛ یعنی شخص مومن تلاش می کند تا با اطاعت از پیامبر(ص) اطاعت خدا را به نمایش گذارد و این گونه با اتباع و پیروی از پیامبر(ص) محبوب خدا شود(آل عمران، آیات 31 و 32)

البته شکی نیست که لازمه اطاعت کامل این است که انسان پیامبر(ص) و فرمان های الهی او را به عنوان ولایت الهی پذیرا باشد و نسبت به مخالفان آن تبری داشته باشد و حاضر به تولی نسبت به طاغوت نباشد؛ زیرا اولا از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ولایت الله با ولایت طاغوت جمع نمی شود؛ ثانیا اگر کسی بخواهد صدق در ولایت را به نمایش گذارد نسبت به ضد آن تبری داشته باشد.

خدا درباره اهل ایمان واقعی که از آنان به عنوان «راشدون» یعنی صاحبان تمامیت عقل یاد کرده ، می فرماید: حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کره الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الراشدون؛ خدا ایمان را محبوب شما گردانید و آن را در قلوب شما زینت بخشید و کفر و فسوق  وعصیان را مکروه داشت؛ آنان همان راشدون هستند.(حجرات، آیه 7)

از این آیه دانسته می شود که ایمان چیزی جز حب و بغض و تولی و تبری نیست؛ این حب و بغض در تولی و تبری خودش را نشان می دهد که تولی نسبت به ولایت الهی و مظاهر و تبری نسبت به ولایت طاغوت و مظاهر آن است. از همین روست که اطاعت از پیامبر(ص) به عنوان مظهر ولایت الهی، عین اطاعت از خدا دانسته شده است. پس کسی مومن حقیقی است که چنین تولی و تبری را در دل و رفتار خویش داشته باشد.

بر اساس همین نگره قرآنی به مساله ایمان است که مومنان مطیع از پیامبر(ص) در همان جایگاه بس بلند رفیع قرار می گیرند که پیامبران و شهیدان و صالحین و صدیقین قرار می گیرد. از همین روست که خدا به صراحت در خصوص مومنان در شریعت پیامبر(ص) می فرماید: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا ذلک الفضل من الله و کفی بالله علیما؛ و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانی از پیامبران و صدیقین و شهیدان و صالحین خواهند بود که خدا به آنان نعمت داده و اینان نیکو رفیقانی هستند. این امر برای  آنان بخشش و فضلی از سوی خدا است و خدا در این استحقاق کرامت و فضل به ایشان کافی است  به نیات اعمال این مطیعان علیم و داناست.(نساء، آیات 69 و 70)

از این آیات نیز دانسته می شود که خدا مومنان مطیع که به امر خدا و رسولش عمل می کنند و نیت خویش را در این امر خالص می گرداند، آنان را جزو پیامبران و صدیقین، شهیدان و صالحین قرار می دهد و همان پاداش های خاصی که برای آنان است برای این مطیعان نیز قرار داده شده است. پس نه تنها از نظر قرآن، مومنان مطیع جزو شهیدان هستند، بلکه جزو صدیقین و پیامبران و صالحین هستند و از نظر کلامی همان احکام بر آنان بار می شود. از همین روست که فضلیتی که برای دیگران است برای مومنان مطیع است که همان مومنان واقعی و حقیقی هستند.

خدا در همین آیات و آیات دیگر قرآن به این نکته توجه می دهد که نسبت به حقیقت نیات اعمال مومنان مطیع از پیامبر(ص) علم حضوری و دانایی کامل دارد. بنابراین، وقتی مومن در قول و فعل یا اعتقاد و عمل نشان می دهد که مطیع پیامبر(ص) است، خدا او را محبوب خویش قرار می دهد (آل عمران، آیات 31 و 32) و برای آنان مقامات و فضائلی را می بخشد که به عنوان آثار و پیامدهای این اطاعت خالصانه و صادقانه است.

از نظر قرآن، مومنان مطیع خدا و رسول الله(ص) اصولا شاهدان الهی هستند؛ زیرا زندگی آنان زندگی است که شهادت بر حقیقتی بس بزرگ می دهد؛ زیرا از نظر قرآن، مومنان حقیقی شاهدان الهی بر دیگران هستند؛ این شاهدان هم شاهد بر حقیقت ربوبیت الهی وایمان واقعی هستند، و هم شاهد بر اعمال و رفتار دیگران. به این معنا که مومنان حقیقی با زندگی خویش نشان می دهند که می تواند چنان زیست که حق و عدالت در آن ظهور یابد و دیگر کسی مدعی نشود که امکان حق گرایی و عدالت ورزی در زندگی دنیوی نیست؛ هم چنین آنان شاهد بر اعمال دیگران هستند و روز قیامت به عنوان شاهدان در دادگاه عدالت محور الهی حاضر شده و گواهی بر دیگران می دهند.

البته آن چه بیش تر بروز و ظهور دارد، این است که مومنان حقیقی با اعمال ورفتار حق و عدالت محور خویش، گواه و شاهدی از سوی خدا هستند. از همین روست که خدا به صراحت درباره مومنان تعابیری چون «شهداء لله قوامین بالقسط» و «قوامین لله و شهداء بالقسط»(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8) دارد تا بیان کند مومنان حقیقی چنان به مقام  و منزلتی بس بزرگ در دنیا رسیده اند که شهید می زیند و شهید می میرند؛ آنان مجسمه عدالت خواهی هستند که قسط هر کسی را می دهند و در اقامه عدالت قسطی کم  نمی گذارند حتی اگر علیه خود ایشان یا خویشان آنان باشد.(همان)

در حقیقت از نظر آموزه های وحیانی قرآن، زیست مومنان زیستی شهیدانه است؛ پس مومنان شهید زندگی می کنند و شهید نیز می میرند. بنابراین هیچ معنا ندارد کسی که شهید زندگی می کند و مصداق «شهداء لله» در زندگی دنیوی با اعمال الهی چون «قوامین بالقسط» است، شهید نمیرد. پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان هماره شهید زندگی کرده و شهید نیز می میرند.

آثار کلامی شهادت مومنان از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که شهید زیسته و شهید مرده اند، از همه آثار اخروی و مقامات و فضایل برجسته شهیدان برخوردار خواهند بود. پس اگر در قرآن برای شهیدان نظامی، حیات جاودانه و بی حزن و خوف بیان شده است(آل عمران، آیات 169 تا 171)، برای مومنان مطیع حقیقی نیز چنین است؛ زیرا آنان در همین دنیا به عنوان کسانی که «شهداء لله» هستند، به سبب استقامت در امر دین الهی و مقاومت در برابر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی، بهره مند از تنزلات فرشتگان بر قلب و جانشان بودند که آنان را از هر گونه خوف و حزنی رها می ساخت. خدا در باره این شاهدان شهید در زندگی می فرماید:  ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الاتخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون؛ به راستی کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است سپس بر آن استقامت ورزیدند، فرشتگان به طور دایم بر آنان فرود آمده و می گویند مترسید و اندوهگین نشوید و به بهشتی بشارت دهند که بدان وعده داده شده بودند.(فصلت، آیه 30)

از نظر قرآن، اجر و پاداش شهیدان نظامی بر عهده خدا است؛ هم چنین مومنانی که شهید زیستند این گونه است؛ چنان که خدا به صراحت می فرماید: من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله غفورا رحیما؛ و هر کسی که از خانه اش به سوی خدا و رسولش مهاجرت کند سپس مرگ او را درک کند، پس به تحقیق اجر او بر خدا است و خدا غفور و رحیم است.(نساء، آیه 100)

بر اساس آیات قرآنی همان مقامات و فضایل و نعمت هایی که برای شهیدان نظامی است، برای کسانی که مومنانه و شهیدانه زیستند، خواهد بود. آنان نیز از بهشت، فضل الهی، نعمت الهی، رهایی از خوف و حزن و مانند آنها بهره مند می شوند که شهیدان نظامی بهره مند می شوند.(آل عمران، آیات 169 تا 170؛ حدید، آیه 19؛ نساء، آیات 95 و 96؛ توبه، آیات 20 تا 22)

به سخن دیگر، مومنان هماره در انواع جهادهایی هستند که خدا برای آنان فرض و واجب کرده است. هدف آنان در هر جهادی تنها اطاعت از خدا و رسول الله(ص) است؛ بنابراین هیچ نیت و قصدی دیگر جز رضوان الله ندارند و برای همین به اطاعت از خدا و رسول الله(ص) می پردازند. برای آنان هیچ فرقی نمی کند در کدام جبهه باشند، بلکه هر جا مصلحت است و مامور باشند در آن جا به حکم وظیفه و تکلیف حضور می یابند و به تکلیف عمل می کنند. برای آنان همه جبهه های جهادی بر اساس حکم و تصمیم رهبری اولویت می یابد و از همه وجودشان در آن جا از خود مایه می گذارند، خواه جهاد نفس و تزکیه (عنکبوت، آیه 6) باشد که آماده سازی برای جهادهایی دیگر است، خواه جهاد تبیین یا جهاد علمی کبیر(فرقان، آیه 52)، یا جهاد مالی یا جهاد نظامی(نساء، آیه 95 ؛ توبه، آیات 20 تا 22) یا جهاد سازندگی و استعمارالارض به عنوان خلیفه الله(هود، آیه 61)، یا جهاد اقتصادی؛ زیرا بر آنان آن چه اصالت دارد، اطاعت و انجام تکلیف و وظیفه است.

بنابراین، کسی که در طول زندگی خویش تلاش و سعی خویش را لقاء الله قرار داده(انشقاق، آیه 6) و با جهاد در ابعاد و ساحات گوناگون زندگی دنیوی برای آخرت خویش و دیگران تلاش کرده و شاهد الهی زیسته و شهیدانه زندگی کرده است، به حکم الهی شهید می شود حتی اگر در بستر و رختخواب باشد؛ زیرا او همه چیزش را برای خدا ایثار کرده و جز ایثارگری و از خودگذشتگی چیزی ندارد(حشر، آیه 9) و هماره در طول زندگی از تعلقات دنیوی و زینت های آن به سوی خدا فرار کرده و گریخته (ذاریات، آیه 50) و از غیر خدا بریده و به خدا پیوسته است.(روم، آیه 31)

پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان حقیقی شهید و شاهد زندگی می کنند و شهید می میرند حتی اگر در بستر بیماری باشند و برای آنان هر چیزی است که برای شهیدان نظامی است؛ زیرا هر کدام تلاش کرده تا به وظیفه خویش عمل کند و تکلیفی بر زمین نماند و اطاعت رهبری و خدا و رسول الله(ص) برایش اهمیت و ارزش داشته است، نه شهادت یا چیزی دیگر.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا