اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمناسبت ها

سیره امام باقر(ع) در زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم

امامان معصوم(ع) اسوه های حسنه الهی هستند؛ زیرا عصمت تفضلی الهی آنان تا جایی است که قول و فعل آنان همان قول الله و فعل الله است. بنابراین، هر کسی اگر بخواهد به تمامیت کمالی خویش برسد می بایست آنان را اسوه و سرمشق نیک زندگی خویش قرار دهد. لازمه چنین امری آن است که شناختی نسبت به سبک و سیره زندگی آنان به دست آورد. نویسنده در این مطلب برخی از ابعاد زندگی و سیره آنان را تبیین کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سنت قولی و سیره عملی امام باقر(ع)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، قول و فعل معصوم(ع) حجت است و می بایست به آن اقتدا کرد؛ زیرا همان طوری که قول و فعل پیامبر(ص) قول الله(نجم، آیات 3 و 4) و فعل الله(انفال، آیه 17) است، هم چنین دیگر معصومان(ع) به عنوان «نفس پیامبر»(آل عمران، آیه 61) و تطهیر شده از هر گونه رجس و پلیدی به دست خدا(احزاب، آیه 33) در جایگاه اولوا الامر و ولیّ الله(نساء، آیه 59؛ مائده، آیه 55) قرار داشته واز همان جایگاه برخوردارند. بنابراین قول و فعل ایشان، قول الله و فعل الله است.

البته برخی از مردم دنبال سنت ها و اقوال معصومان(ع) می روند، ولی به افعال و اعمال آنان که همان سیره عملی ایشان است، توجهی ندارند، و حتی برخی از آنان گمان می کنند که معصومان(ع) تنها در قولی که از خدا نقل می کنند، معصوم هستند و قول آنان در این ساحت حجت است؛ در حالی از نظر قرآن، قول و فعل معصوم(ع) هر دو قول الله و فعل الله و حجت است.

بنابراین، بر امت است تا از سنت و سیره معصومان(ع) استفاده کرده و آنان را سرمشق و اسوه حسنه و نیک خویش در زندگی قرار دهند و مثل کسانی نباشند که به قول آنان عمل کرده ولی به عمل و فعل ایشان اعتنایی نمی کنند. امام سجاد(ع) درباره این افراد می فرماید: الا و ان ابغض الناس الی الله من یقتدی بسنه امام و لایقتدی باعماله؛ آگاه باشید! مبغوض ترین مردم نزد خدا کسی است که به سنت قولی امام اقتدا می کند، اما به سیره عملی امام اقتدا نمی کند.(کافی، ج 8، ص 234، حدیث 312)

اصولا از نظر آموزه های اسلامی، معصومان صنایع الهی هستند، یعنی همان طوری که حضرت موسی(ع) صنعت الهی است(طه، آیه 41)، معصومان(ع) نیز صنعت های الهی هستند و خدا تادیب آنان را به عهده گرفته و آنان را به اخلاق و آداب کامل و تمام پرورش داده است؛ چنان که پیامبر(ص) دراین باره می فرماید: ادبنی ربی فاحسن تادیبی؛ پروردگارم مرا ادب کرد و نیک تادیب نمود.(میزان الحکمه، ج 1، ص 78)

پس معصومان(ع) به ادب الهی تادیب شده و هر قول و فعل آنان بر اساس پرورشی است که خدا داده است. بنابراین، آنان در قول و فعل معصوم هستند و می بایست در هر امری به آنان تاسی کرد و آنان را سرمشق قرارداد.

سیره عملی امام باقر(ع)

منابع روایی و تاریخی مطالب زیادی درباره سیره عملی امام باقر(ع) بیان کرده اند که بیان همه آنها بیرون از حوصله این مقاله است؛ اما در این جا به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:

  1. دایم الذکر: در آیات قرآنی بیان شده که مومن می بایست دایم الذکر و کثیر الذکر باشد؛ مراد از ذکر الله همان حضور خدا در قلب مومن است به طوری که فکری و کاری نکند جز آن که مقصد و مقصود از آن خدا و رضایت الهی باشد. در آموزه های وحیانی قرآن، برای ذاکر خدا آثار و برکاتی بیان شده که از مهم ترین آنها اطمینان قلبی و بصیرت و رستگاری در دنیا و آخرت است. اصولا کسی که ذکر الله دارد، هماره در یاد خویش پیامبر(ص) و قرآن و نماز و مانند آنها حضور دارد؛ زیرا این امور ارتباط تنگاتنگی با ذکر الله دارد و انسان را دایم به یاد خدا می آورد. وقتی نفس با ذکر الله به مقام مطمئن رسید(رعد، آیه 28) به مقام «راضیه مرضیه» نیز می رسد و از برکات آن بهره مند می شود.(فجر، آیات 27 تا 30) امام صادق(ع)درباره سیره عملی پدرش می فرماید: کان ابی کثیر الذکر؛ پدرم کثیر الذکر بود.(وسایل الشیعه، ج 4، ص 1181، حدیث 2) سپس می فرماید: وقتی با او راه می رفتم او ذکر خدا می گفت، وقتی با اوغذا می خوردم، ذکر خدا می گفت، وقتی با مردم سخن می گفت، سخن گفتن او را از ذکر الله باز نمی داشت و ذکر خدا می گفت.(همان) پس آن حضرت(ع) نه تنها در قلب ذکر الله داشت، بلکه تلاش داشت تا قول نیز ذکر زبانی داشته باشد و آن را ترک نکند. پس ذکر الله زبانی با انجام کارهای دیگر هیچ منافاتی ندارد و انسان می تواند افزون بر ذکر قلبی با ذکر زبانی یاد خدا را در دل و زبان جاری سازد.(همان)
  2. حضور قلب: از نظر قرآن، انسان مومن می بایست خود را در محضر خدا بداند و خدا در دلش حاضر دارد؛ پس اگر نتوانست خدا را در دل حاضر دارد، دست کم بداند که در محضر خداست و خدا او را می بیند.(علق ، آیه 14) پس مومن هماره اگر بتواند خدا را بببیند و او را عبادت کند که از آن به مقام «احسان» یاد می شود؛ زیرا درباره تعریف احسان پیامبر(ص) فرمود: الاحسان ان تعبد الله کانه تراه و ان لم تکن تراه فانه یراک؛ احسان آن است که خدا را چنان عبادت کنی که گویی او را می بینی و اگر او را نمی بینی پس یقین بدان که او تو را می بیند. براین اساس، مومن می بایست هماره خدا را ببیند و خویش را در محضر او بیابد و حضور خدا را در دل داشته باشد. این سنت وسیره معصومان(ع) از جمله امام باقر(ع) بود؛ چنان که وقتی یکی از اعراب بیابانی از امام باقر(ع) می پرسد: هل رایتَ اللهِ حین عبدتَه؛ آیات خدا را هنگامی که عبادت کردی دیدی؟ آن حضرت(ع) پاسخ داد: لم اکن اعبد مَن لم اره؛ پرستش نکردم خدایی را که ندیده ام. اعرابی گفت: کیف رایتَهُ؛ چگونه خدا را دیدی؟ حضرت فرمود: لم تَره الابصارُ بمشاهده العیانِ لکن راتهُ القلوبُ بِحقیقهِ الایمانِ؛ دیدگان چشم سر او را نمی بیند، بلکه قلوب با حقیقت ایمان او را می بیند.(احقاق الحق، ج 12، ص 168)
  3. اندوه آخرت: بسیاری از مردم گرفتار خوف و حزن نسبت به دنیا هستند و ترس و اندوه ایشان نسبت به امور مادی و دنیوی است؛ اما وقتی به سنت و سیره معصومان(ع) از جمله امام باقر(ع) مراجعه می شود، معلوم می شود که آنان نسبت به دنیا خوف و حزنی ندارند؛ زیرا نه ترس از آینده دنیوی دارند و نه اندوهی نسبت به مادیات گذشته که از دست رفته است؛ بلکه حزن و اندوه آنان نسبت به آخرت است. چنان که جابر بن عبدالله انصاری می فرماید: امام باقر(ع) روزی خارج شد درحالی که می فرمود: اصحبتُ وَاللهِ یا جابرُ محزوناً مشغولَ القلب؛ ای جابر به خدا سوگند دلم اندوهناک شد. پرسیدم: فدایت شوم اندوهت چیست و چه چیزی دلت را مشغول داشته است؟ آیا برای این دنیا است؟ حضرت فرمود: لا یا جابرُ و لکن حزنٌ هَمّ الاخره؛ نه ای جابر! بلکه اندوه و هم آخرت را مشغول کرده است.(تحف العقول، ص 328) بنابراین، مومنان می بایست تمام هم و غم و حزن ایشان نسبت به آخرت باشد؛ زیرا دنیا ارزش آن را ندارد که به داشته هایش شاد یا به رفته هایش اندوهناک شد؛ زیرا برای انسان در دنیا قسمت و مقدری است که از پیش از خلقت او در امّ الکتاب نوشته شده و آن سرنوشت و تقدیر جاری می شود.(حدید، آیات 22 و 23)
  4. پوشش مخصوص نماز و زمان نیایش: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، برای اقامه نماز می بایست شرایط مخصوصی را مراعات و آداب خاصی را به جا آورد. از جمله آداب نماز، پوشش مناسب و استفاده از آرایه ها است.(اعراف، آیه 31) البته امامان معصوم(ع) برای ایجاد تواضع و فروتنی زینت را بر خود حرام نمی کردند و حلال را حرام، بلکه ریاضتی را برخویش تحمیل می کردند. در روایت است که امامان معصوم(ع) لباس های خشن زیر لباس های معمولی می پوشیدند؛ امام صادق(ع) درباره سیره امام باقر(ع) می فرماید: پدرم دو لباس خشن داشت که نماز خود را با آن ها می گزارد؛ و هر گاه می خواست از خدا حاجتی را بخواهد آن لباس ها را می پوشید و حاجت خود را از خدا درخواست می کرد.(وسایل الشیعه، ج 3، ص 331، حدیث 7) براساس روایات ، دعا و نیایش در حالت خشوع قلبی و خضوع بدنی مستجاب است و تذلل بنده در برابر خدا از جمله در پوشش می تواند در این امر مفید باشد؛ زیرا با عزت الهی نزدیک تر است و عبودیت وبندگی را سزاواتر. البته امام صادق(ع) می فرماید که امام باقر(ع) هرگاه می خواست دعا و نیایش کند و چیزی از خدا بخواهد به هنگام ظهر درخواست می کرد. البته پیش از آن صدقه ای می داد و چیزی از بوی خوش استشمام می کرد و به سوی مسجد می رفت و حاجتش را در نیایش و دعا به آن چه خدا مشیت کرده می خواست.(وسایل،ج 4، ص 1116، حدیث 1)
  5. حضور در مسجد: مسجد نه تنها مکانی برای نماز بلکه بیت الله و خانه الهی است که نور حقیقت در آن بر انسان می تابد. از همین رو، مساجد برای مومن همانند آب برای ماهی است که نورانیت و حیات حقیقی را در آن جا به دست می آورد و به حیات طیب خویش ادامه می دهد. هم چنین مسجد پایگاهی الهی برای همه امور زندگی مومنان است. حضور درمساجد مورد تاکید خدا است و عمران و آبادانی حقیقی آن نه به کاشیکاری بلکه به حضور مومنان در آن است. مومنان برای حضور در مساجد می بایست بهترین و زیباترین چیزها را برای آراستن خویش به کار گیرند. در سیره امام باقر(ع) آمده است که آن حضرت برای حضور در مسجد در روزهای جمعه هنگام طلوع خورشید هنگامی که خورشید به اندازه یک نیزه بر آمده بود به مسجد می شتافت و چون ماه رمضان می شد زودتر به مسجد می رفت.(وسایل الشیعه، ج 5، ص 42، روایت 2)
  6. شب زنده داری و نماز شب: بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، پیامبر(ص) می بایست تهجد شبانه را به عنوان یک واجب داشته باشد. از نظر زمانی می بایست تا می تواند بیشتر بیدار باشد و کم تر بخوابد. این میزان می تواند به اندازه دو سوم شب یا نصف شب باشد و دست کم یک سوم را بیدار بماند(مزمل، آیات 1 و 2 و 20)؛ زیرا نماز شب و تهجد شبانه آثاری دارد که در هیچ زمانی دیگر به دست نمی آید؛ از نظر قرآن، دست یابی به مقام محمود که ستوده در نزد همگان خواهد بود، در نماز شب نصیب شخص می شود.(اسراء، آیات 78 تا 80) در سیره امام باقر(ع) آمده است که آن چون شبانگاه ازخواب بر می خاست قیام و رکوع و سجده ای طولانی داشت به طوری که گفته می شد خوابش برده اما ناگهان می شنیدیم که ایشان می گوید: لا الا الله حقا حقا.(بحارالانوار، ج 87، ص 227) باید یاد آور شد که رکوع و به ویژه سجده طولانی موجب قرب انسان به خدا است و خدا به پیامبرش فرمان می دهد برای دست یابی به نهایت تقرب می بایست سجده کند.(علق، آیه 19) سجده های طولانی امام باقر(ع) تا جایی بود که اطرافیان گمان می بردند که ایشان در سجده خفته است؛ در حالی که چنان در ذکر الهی بود. این خود گواهی بر کثیرالذکر بودن ایشان نیز است که در آیات قرآنی به عنوان یک وظیفه و تکلیف بسیار مهم بر عهده مومنان گذاشته شده است. هم چنین امام صادق(ع) دربیان سیره پدرش درنماز شب به این نکته توجه می دهد که ایشان سوره توحید را سه بار می خواند که هربار خواندن آن مساوی ثلث قرآن است واین گونه یک ختم قرآن داشت.(بحارالانوار، ج 87، ص 226، حدیث 39)
  7. قرائت خوش قرآن: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از مصادیق ذکر الله، قرآن است. قرائت قرآن وتلاوت آن می بایست تا جایی باشد که مقدور آسان است. پس هر گاه فرصتی دست داده شد، می بایست با قرائت و تلاوت قرآن به ذکر الله پرداخت.(مزمل، آیه 20) البته بهترین نوع تلاوت قرآن، همان «ترتیل» است؛ یعنی همان طوری خدا به ترتیل و وضوح و آرامش نازل کرده (فرقان، آیه 32) انسان نیز می بایست قرآن را همین گونه تلاوت و قرائت کند: و رتل القرآن ترتیلا.(مزمل، آیه 4) امام صادق(ع) می فرماید پدرش زیباترین و نیکوترین صدا را در تلاوت قرآن داشت تا جایی که شبانگاه بر می خاست و قرآن می خواند و رهگذران می ایستادند و به صوت قرآن ایشان گوش می سپردند.(بحارالانوار، ج 85، ص 82، روایت 23) هم چنین در روایت است که امام باقر(ع) در ماه مبارک رمضان ده بار ختم قرآن می کرد و ایشان هر سه روز یک ختم قرآن داشت.(وسایل الشیعه، ج 7، ص 219، حدیث 3)
  8. غسل جمعه: برخی از اعمال مستحب در سبک زندگی انسان بسیار تاثیر دارد و آثار عرفانی و معرفتی نیز به دنبال می آورد. همان طوری که نماز شب و تهجد شبانه و قرائت قرآن در فجر بسیار مهم است(اسراء، آیات 78 و79؛ مزمل، آیات 1 و 20) هم چنین غسل جمعه مورد تاکید است. امام صادق(ع) می فرماید که پدرش هنگام ظهر جمعه غسل جمعه می کرد.(قرب الاسناد، ص 360، روایت 1285)
  9. خشیت در هنگام نماز: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عالمان دارای خشیت و ترس عالمانه از خدا هستند(فاطر، آیه 28) و این خوف و خشیت عالمانه در خشوع قلبی و خضوع بدنی درهنگام نمازخودش را نشان می دهد.(بقره، آیات 45 و46) در روایت است که صادقین(ع) هنگامی که برای نماز برمی خاستند رنگ رخسارشان تغییر می کرد. گاه به سرخی و گاه به زردی می زد، گویا با کسی مناجات می کنندکه او را می بینند.(دعام الاسلام، ج 1، ص 159؛ بحارالانوار، ج 84، ص 248)
  10. مناجات دسته جمعی: شکی نیست که امت به گروهی می گویند که به تبعیت از امام خویش در فکر و هدف و روش هماهنگ هستند. این گونه است که امت با امام همیشه موفق است. البته از نظر آموزه های وحیانی نماز جماعت که ماموم تابع امام است، چنین شرایطی را برای اجابت دعا فراهم می آورد. از همین روست که نماز جماعت در همه شرایع اسلامی مورد تاکید قرارداشته و حضرت مریم(ع) نیز در رکوع راکعین شرکت می کرد.(آل عمران، آیه 43) پس به حکم «وارکعوا مع الراکعین» (بقره، آیه 43) لازم است امت اسلام نیز این گونه باشند. البته از نظرآموزه های وحیانی دعا و نیایش دسته جمعی تاثیر به سزایی دارد؛ و امام صادق(ع) می فرماید چون مشکلی پدرم حضرت باقر(ع) را غمناک می ساخت، زنان و کودکان را گرد می آورد و خود دعا می کرد و آنان آمین می گفتند.(کافی، ج 3، ص 487، روایت 3) باید توجه داشت که آمین گفتن در برابر دعا مستحب است و آمین گویی کودکان بی گناه و اهل خانه دعا را به اجابت نزدیک تر کرده و حزن و اندوه را از میان می برد و مشکلات را خدا حل و فصل می کند. البته ایشان در برابر «حق عبادت و عبودیت» به این نکته توجه می داشت که هرکاری کند، نمی تواند حق عبودیت راچنان که هست به جا آورد. از این روست که «تضرع» می کرد و از قصور خویش می نالید؛ چنان که در روایت است که ایشان درنیمه های شب به هنگام مناجات خویش می فرمود: خدایا فرمانم دادی فرمان نبردم، مرا نهی کردی دست نکشیدم؛ پس اینک منم بنده تو در پیشگاهت ایستاده ام و عذری نمی جویم.(بحارالانوار، ج 46، ص 290، حدیث 14) ایشان در سجده های خویش نیزمی فرمود: خدایا مردم به من خوش گمان هستند. پس آن چه را که آنان نمی دانند برمن ببخشای و مرا به آن چه آنان درباره ام می گویند مواخذه مکن و تو خود دانایی غیب ها هستی.(قرب الاسناد، ص8، حدیث 23)
  11. استعاذه درهنگامه بلا: انسان هماره می بایست خود را در پناه خدا برد؛ زیرا شروری که مخلوقات دارد، ناخواسته به انسان زیان می رساند. براساس آموزه های قرآنی از جمله سوره های فلق و ناس با استعاذه و پناه جویی به خدا می توان از این شرور خلق در امان ماند؛ زیرا انسان نمی داند ازکجا و چگونه شری به او می رسد، اما پناهجویی به خدا او را در پناهگاه امن می برد. البته از روایت بر می آید که هر گاه شخص گرفتار ابتلا را دید نهانی و مخفیانه به خدا پناه برد تا ازشرور آن در امان مانید؛ چنان که در سیره امام باقر(ع) است که هر گاه شخص مبتلایی را می دید آهسته و نهان استعاذه می کرد و «اعوذ بالله» می گفت.(کشف الغمه، ج 2، ص 363) این کار از آن رو، صورت می گرفت تا از شرور و ابتلاء در امان بماند واز سوی فرد مبتلا ناراحت نشود.
  12. روزه مستحب: از نظر قرآن، نماز و روزه وزکات در همه شرایع اسلامی به عنوان فروع مطرح بوده است. روزه های مستحب همانند نماز وزکات مستحب و صدقات یکی از اعمال صالح که در رشد معنوی انسان نقش اساسی دارد؛ چنان درباره نماز شب و دیگرنمازهای مستحب آمده است. روزه مستحب نیز بسیار مهم است؛ زیرا صبر و استقامت انسان را برابر خواهشها و هواهای نفسانی افزایش می دهد. بر اساس آموزه های اسلامی روزه دربرخی از ایام وماه ها مورد تاکید خاص است، چنان روزه ها در ماه های رجب و شعبان و رمضان مورد تاکید خاص قرار گرفته است. در سیره امام باقر(ع) آمده است که ایشان تنها یک روز را بین ماه شعبان و رمضان فاصله می انداخت و روزهای دیگر دو ماه را روزه می گرفت.(وسایل الشیعه، ج 7، ص 367، حدیث 31)
  13. معاشرت اجتماعی و نیکوکاری: ایشان معاشرت با مردم را دوست می داشت و آن را عاملی برای رهایی از گناه و ذنوب می دانست. ابوعبیده حذاء از اصحاب امام باقر(ع) می گوید: با امام باقر(ع) در راهی همسفر و همراه بودم. هر گاه آن حضرت(ع) نیازی داشت و پیاده می شد، به هنگام سوار شدن با من دست می داد. گفتم گویا در این دست دادن چیزی از فضلیت سراغ داری؟ فرمود: آری مومنی با مومنی دست دهد بدون گناه از هم دیگر جدا می شوند.(مشکاه الانوار، ص 203) آن حضرت(ع) از نظر لهجه راستگوترین مردمان و در خوشرویی نیکوترین بود، و در بخشش و بذل مال گرانبهاترین را می بخشید.(المناقب، ج 4، ص 208) هم چنین در سیره عملی ایشان آمده که وقتی برادران آن حضرت نزدش می آمدند ، از محضرش خارج نمی شدند مگر این که آنان را غذای گوارا می خورانید و لباس های نیکو می پوشانید و به آنان سکه نقره می بخشید. ایشان می فرمود: خوبی دنیا جز نیکی به برادران و آشنایان چیزی نیست.(بحارالانوار، ج 46، ص 290، روایت 15) امام صادق(ع) نیز می فرماید: پدرم در میان خویشانش کم ثروت تر بود، ولی بخشش بیشتری داشت. او هر روز جمعه یک دینار زر صدقه می داد.(بحارالانوار، ج 89،ص350، روایت 28) بخشندگی ایشان نسبت به همگان خویش و بیگانه بود، و سخاوتش مشهور در آفاق و احسان و نیکی اش معروف در میان همگان. با اینکه نانخور بسیار داشت و وضعیت اقتصادی متوسطی داشت، ولی بخشنده بود.(الارشاد، ص 164) ایشان هم چنین در معاشرت اجتماعی دست به خیر بود؛ چنان که یکی از اصحاب ایشان می فرماید: او هرگز نیکی به برادرانش وبه آنان که به او رو می آوردند وبه کسانی که به او امید می بستند واز او انتظار نیکی داشتند، خسته و ملول نمی شد.(بحار الانوار، ج 16، ص 288) آن حضرت به نیازمندان احترام می گذاشت. از این رو، هرگز از خانه امام باقر(ع) شنیده نشد که به فقیری گفته شود: ای سائل خدایت برکت دهد؛ یا گفته شود: ای فقیر این را بگیر! بلکه امام باقر(ع) هماره با احترام می فرمود: آنانرا به بهترین نام ها صدا بزنید.(کشف الغمه، ج 2، ص 363) در شیوه صدقه دادن نیز ایشان اگر می خواست چیزی صدقه دهد، آن را دردست فقیر می گذاشت، سپس آن را باز پس گرفته و می بوسید و می بویید و سپس به فقیر بازپس می داد؛ چرا که صدقه قبل ازآن که به دست فقیر برسددر  دست خدا قرار می گیرد.(وسایل الشیعه، ج 6، ص 303، روایت 5) آن حضرت(ع) روز عرفه سائلی را دست خالی بازنمی گرداند.(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 211، حدیث 2183)
  14. معاشرت درخانه و خانواده: امام باقر(ع) در خانه و خانواده نیز هم چون اجتماع بهترین و نیکوترین سلوک را داشت. امام صادق(ع) می فرماید: ما را جمع می کرد و به ما فرمان می داد تا طلوع آفتاب ذکر خدا بگوییم. آنان که از ما توان قرائت قرآن داشتند، فرمان می داد تا قرآن بخوانند و اگر توانش را نداشتند می فرمود تا ذکر الهی بگویند.(وسایل الشیعه، ج 4، ص 1185، حدیث 1) همان طوری که پیامبر(ص) به کاری مشغول می شد که بردگانش را بدان فرمان می داد، امام باقر(ع) نیز به بردگانش وقتی فرمانی می داد، سپس می فرمود: سرجای خود بمانید و می آمد و در آن کار دقت می کرد. اگر کار مشکلی بود، می فرمود: بسم الله و همران آنان مشغول می شد و اگر کارسبکی بود، از آنان کناره می گرفت تا خودشان کار را انجام دهند.(بحارالانوار، ج 46، ص 303، حدیث 51) اگر همسری داشت که او را اذیت می کرد، برایش دعا کرده و از خدا مغفرت می خواست.(من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 441، حدیث 4528) وقتی غذایی به دستش می چسبید آن را با دستمال بر نمی داشت، بلکه آن را لیس می زد و تناول می کرد.(وسایل الشیعه، ج 16، ص 507، حدیث 6) ایشان درباره امور خانواده و بردگان صبر پیشه می گرفت در حالی که برخی از مسائل از هندوانه ابوجهل تلخ تر بود؛ زیرا بر این باور بود که صبر در این امور به درجه روزه دار شب زنده دار بلکه به درجه شهیدی است که در کنار پیامبر جنگیده و شمشیر زده است.(وسایل الشیعه، ج 11، ص 209، حدیث 5) هم چنین امام باقر(ع) موهایش را رنگ می کرد و می فرمود: من مردی هستم که همسرانم را دوست دارمو خود را برای آنان می آرایم.(کافی، ج 6، ص 480، روایت 3) آن حضرت(ع) هم چنین فرزندان و همسرانش را با زر و سیم می آراست و به آنان زر و سیم می بخشید.(کافی، ج 6، ص 475، حدیث 2)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا