اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنی

سلطنت علمی و عملی مومنان

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان در همه امور خویش متکی بر دلیل علمی و قاطع عمل می کنند. از این روست که سلطنت آنان بر امور، سلطه ای علمی و قطعی است.

البته همان طوری که علم و ایمان دارای مراتب تشکیکی است، سلطه آنان نیز دارای مراتب تشکیکی است؛ به طوری که هر که از مراتب عالی و برتر علم و ایمان بهره مند است، از سلطنت و سلطه برتری نیز برخوردارتر است. بنابراین، سطح سلطه وسلطنت علمی و علمی مومنان یکسان نیست. نویسنده در این مطلب برآن است تا جایگاه سلطه و سلطنت علمی و علمی مومنان را بر اساس آموزه های وحیانی قرآن تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سلطنت الهی مومنان با سلطان الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان ها زمانی به رستگاری می رسند که یا خود اهل تعقل باشند یا از عقلای رشید پیروی کنند؛ زیرا نمی توان بدون این دو از دوزخ شقاوت گریخت و بهشت سعادت در آمد: لو کنا نسمع یا نعقل؛ ای کاش ما هماره می شنیدم یا می اندیشیدیم.(ملک، آیه 10)

پس کسی که به هر به دلیلی چون تغییر فطرت به فجور ناتوان در تفقه و تعقل است(اعراف، آیه 179)، می بایست از کسانی پیروی کنند که اهل تعقل و ذکر هستند؛ از همین روست که سوال و پرسش از اهل ذکر به عنوان انسان های متفقه و متعقل واجب و ضرورتی که عقل و نقل آن را کشف می کند؛ زیرا اگر شخصی خود توانایی شناخت حق و خیر و تقوا را ندارد، از کسی بپرسد و پیروی کند که از چنین شناختی برخوردار است. چنین تقلیدی درست و صحیح است؛ زیرا تقلید از عاقل رشید است؛ پس از مصادیق کوری عصاکش کوری نیست؛ بلکه هدایت جویی از کسی است که خود مهتدی و هدایت شده است.

از نظرآموزه های وحیانی قرآن، انسان ممکن است در همان آغاز ایمان به سطحی از فهم و درک عقلی نرسد که همه چیز را چنان که هست بشناسد؛ زیرا دست یابی به بصیرت و رویت کامل زمانی رخ می دهد که انسان گام های تقوای الهی را در صراط مستقیم در شرایط سخت ابتلاء و فتنه های الهی بپیماید تا به جایی برسد که به عنوان مومن متقی در مقام تولی و تبری از نور الهی بهره مند شده و به مقام راشدون برسد.(حجرات، آیات 14 و 7)

از نظر قرآن، ایمان و عمل صالح تقواساز موجب می شود تا شخص به بصیرت رسیده و فرقان را به دست آورده و به سادگی و آسانی بتواند حق و باطل را از هم جدا سازد.(طلاق، آیات 3 و 4) در حقیقت اسلام و ایمان و عمل صالح مطابقت آموزه های وحیانی اسلام و شرایع آن، به عنوان «ملت» می تواند انسان را به توانایی کامل برساند که از آن به «رشد» یاد می شود.

به سخن دیگر، فلسفه و سبک زندگی اسلامی و شرایع آن عاملی است که انسان را تمامیت عقلانیت می رساند و انسان رشید می سازد. در برابر کسی که این ملت را کنار بگذارد و فلسفه و سبک دیگری را بر گزیند، به سفاهت رفته است.(بقره، آیه 130)

به هر حال، تعقل در انسان یکسان و یک دست نیست، بلکه تنوع دارد تا جایی که عقلانیتی برخی بر برخی دیگر سلطه دارد. رشید کسی است که در تعقل مبتنی بر حق چنان پیش رفته است که حقیقت محض رسیده است. از نظر قرآن ملت اسلام به معنای حقیقی کلمه همان ملت رشید است که در تعقل به کمال رسیده است؛ زیرا این ملت جز بر اصول و مبانی عقل حقیقی زندگی نمی کند؛ عقلی که انسان را به بندگی خدا می رساند و بهشت برین را برایش سامان می بخشد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ملت اسلام که ملت مومن است، جز به علم عمل نمی کند؛ زیرا عقل می گوید در امری که علمی نیست ورود نکند و بر آن ایستادگی نکند.(اسراء، آیه 36) پس همه زندگی مومنان، علمی است و عمل آنان جز در سایه عمل تحقق نمی یابد. آنان در زندگی از سلطه علمی بهره می گیرند و تنها سلطنت را برای علم می دانند که قطعی و یقینی و برهانی است.

از نظر قرآن، اثبات یا نفی چیز نیازمند «سلطان» است. پس اگر کسی مدعی این است که غیر از خدا کسی دیگر خالق یا معبود است یا شریک در آنها، می بایست برای آن دلیل علمی محکم و استواری بیاورد که «سلطنت» داشته باشد(ابراهیم، آیه 10)؛ چنان که پیامبران برای اثبات نبوت و رسالت خویش نیز نیازمند «سلطان» هستند؛ اما این که چه چیزی را به عنوان سلطان بیاورند، در اختیار آنان نیست؛ بلکه تنها ماذون هستند چیزی را به عنوان سلطان بیاورند که خدا اذن داده است.(ابراهیم، آیه 11)

خدا در قرآن بیان می کند هیچ نمی تواند از پیش خود سلطانی را بیاورد؛ چنان که مشرکان نیز نمی توانند سلطان روشنی بیاورند و چیزی که می گویند جز افترا نخواهد بود.(کهف، آیه 15)

هم چنین از نظر قرآن، انجام فعل یا ترک فعلی می بایست هماره بر اساس سلطان روشن باشد. پس کسی که بدون دلیل و برهان علمی و قطعی وارد بر کاری یا خارج از کاری می شود، در حقیقت سلطانی برای کارش نداشته و می بایست پاسخگو باشد و خود را برای عذاب آماده کند.(نمل، آیات  21 و 22)

پیامبران با سلطان های علمی و علمی هم چون معجزه هایی که خدا به آنان داده و ماذون به انجامش بودند، مردمان را به ایمان به خدا و آخرت دعوت می کردند و صراط مستقیم هدایت را نشان می دادند و از مردمان می خواستند تا برخدا علو و برتری نجویند.(دخان، آیه 19) اما کافران با دیدن این همه سلطان علمی و عملی باز ایمان نمی آوردند و به اموری دیگر چنگ می انداختند و آن را رکن کفر خویش قرار می دادند.(ذاریات، آیات 38 و 39)

بسیاری از کافران و مشرکان ادعای بی پایه و دلیلی دارند، و هیچ سلطانی بر کار خویش ندارند(طور، آیه 3؛ صافات، آیات 153 تا 157) و می خواهند مثلا در آسمان حقیقت بالا بروند، در حالی که راهی برای چنین امری ندارند. البته اگر کسی سلطه ای داشته باشد، می تواند حتی از درهای آسمان بالا رود و در عوالم هستی به اسراء و معراج برود.(الرحمن، آیه 33)

سلطنت مومنان و عدم سلطنت کافران

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان به دلیل آن که تابع سلطان علمی در فلسفه و سبک زندگی خویش هستند؛ پس هیچ چیزی را بدون تعقل یا شنیدن از عقلای رشید قبول یا رد نمی کنند و اعتقادات ایشان بر اساس سلطان علمی است و فلسفه زندگی و نگرش آنان به هستی این امور قرار دارد؛ چنان که سبک زندگی و رفتاری آنان نیز بر اساس سلطه علمی است. پس کاری را بر اساس هواهای نفسانی نمی کنند، بلکه بر اساس سلطان انجام می دهند.

البته ممکن است در برخی از امور علمی و عملی تابع ظنون معتبر باشند؛ زیرا در مراحل نخست ایمان و حتی میانه آن ممکن است به رویت علمی و یقین نرسند که سلطان علمی قطعی در اختیار داشته باشند که از آن به برهان در مقام عمل نیز یاد می شود؛ چنان حضرت یوسف(ع) در ترک زنا از این سلطان برهانی قطعی برخوردار بود.(یوسف، آیه 24)

از نظر قرآن، مومنان بر اساس ظنون معتبر که نوعی «کانه» علمی است، عبادت می کنند و چون ظن به لقاء الله دارند خاشع در برابر خدایند.(بقره، آیات 45 و 46 و 249)

به هر حال، همین اهل ظنون در مراتب عالی تر از «کانّه» بالا می روند و به «انّه» می رسند. پس خدا را چنان عبادت می کنند که یا گویی می بینند یا به حق می بینند.

این ظنون معتبر را می توان «ظنّ حق» در برابر «ظنّ غیر الحق»؛ یعنی ظنّ جاهلی(آل عمران ، آیه 154) دانست که فاقد هر گونه ارزش علمی است.(جاثیه، آیه 24) از نظر قرآن، هرکسی چنین ظن غیر معتبر و غیر حقی داشته باشد، نمی تواند آن را مبنا قرار دهد؛ چون دستش به جایی بند نیست(حج، آیه 15)، در حالی که ظن حق مانند ظن نسبت به قیامت، یک ظن حقی است و کسی که این ظن حق را داشته باشد، هر چند به مرتبه علم نرسیده، ولی چون احتمالی قوی است، می بایست به آن اعتبار داد و احتیاط کرد.(مطففین، آیات 4 تا 6)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مومنان از همین ظن معتبر حق در گام درست می گذارند؛ البته هر چه ایمان و تقوای آنان قوی تر می شود، به همان میزان درجه علمی آنان نیز افزوده می شود؛ زیرا وقتی تقوای الهی در شخص شکل می گیرد، خدا از جمله چیزهایی که به او می دهد، تعلیم به علوم وحیانی است.(بقره، آیه 282) این علوم الهی قطعی و یقینی است و هم چون علم حضوری و شهودی است که علم رویت است.

از نظر قرآن، مومنان نسبت در زندگی تلاش دارند تا به سلطان دست یابند که شامل دلایل علمی، بصائر و معجزات، برهان الهی، شواهد قطعی، رویت و دیدن و مانند آنها می شود. بنابراین از نظر قرآن، سلطان تنها همان «علم» نیست، بلکه شامل همه موارد پیش گفته و مانند آنها است. البته دلایل علمی و عمل بر اساس داده های علمی که از طریق ابزارهای شنوایی و بینایی  و توانایی قلب و فواد به دست می آید(اسراء، آیه 36)، یکی از مصادیق «سلطان» است؛ چنان که برهان الهی(یوسف، آیه 24؛ قصص، آیه 32) و معجزات و بصائر نیز از دیگر مصادیق سلطان است.

پس مومنان تنها براساس سلطان فلسفه و سبک زندگی خویش را سامان می دهند که علم از جمله آنها است؛ اما کافران هیچ سلطانی ندارند، خواه برهان باشد، خواه علم یا شواهد قطعی دیگر چون رویت؛ آنان تنها براساس ظنون غیر معتبر جاهلی و غیر الحق فلسفه و سبک زندگی خویش را سامان می دهند و مبتنی بر هواهای نفسانی زندگی می کنند.

از نظر قرآن، سلطنتی که مومنان از طریق سلطان به دست می آورند، آنان را در ساحت های علم و عمل قدرتمند و توانمند می سازد؛ اما کافران چون از چنین سلطه و سلطانی برخوردار نیستند، هرگز نمی توانند سلطنتی در ساحت علمی و عملی داشته باشند. از همین روست که هیچ سلطنتی برای ابلیس کافر بر مومنان به عنوان عبادالله نیست.(اسراء، آیه 65؛ حجر، آیه 42؛ نحل، آیات 98 و 99) این سلطه مومنان برهمه دشمنان ثابت است و آنان دست بالاتر در ساحت علم و عمل دارند. بنابراین مومنان هرگز از دشمن ترسی ندارند، زیرا می دانند که برای آنان سلطنتی نیست.(نساء، آیه 91) مومنان نمی بایست ارتباط خویش را با دشمنان به گونه ای سامان دهند که آنان سلطنت یابند؛ زیرا اگر چنین کنند خشم خدا را به جان خریده و خدا بر مومنان سلطنت غضب خواهد یافت. پس ترک کاری که موجب سلطنت دشمن می شود، لازم است تا خشم خدا علیه مومنان تحقق نیابد.(نساء، آیه 144) کسی که از خدا بترسد و خوف علمی داشته باشد، دیگر از غیر خدا نمی ترسد.(انعام، آیه 81)

مومنان می بایست در هرکاری که وارد یا خارج می شوند، دارای سلطان باشند؛ خواه سلطان علمی خواه سلطان عملی. این زمانی خواهد بود که با خدا باشند.(اسراء، آیه 80) وقتی سلطان عملی از سوی خدا در اختیار مومن قرار گیرد، دیگر دست دشمنی به آنان نخواهد رسید و آنان هماره سلطه بی چون و چرا خواهند داشت و غلبه برای آنان خواهد بود.(قصص، آیه 35)

خدا به صراحت در این آیات بیان می کند که ابلیس بر مومنان متوکل برخدا هیچ سلطه و سلطنتی علمی و عملی ندارد، و اگر سلطنتی برای ابلیس باشد برای کسانی است که ولایت ابلیس را پذیرفته و به خدا مشرک شده اند.(نحل، آیات 98 تا 100) پس اگرکسی خود نخواهد تحت ولایت وسلطنت ابلیس نمی رود، چرا که اصولا ابتداء ابلیس هیچ سلطه ای برای انسان ندارد، مگر دعوت کردن (ابراهیم، آیه 22؛ سباء، آیه 22؛ )، اما وقتی کسی دعوت او را پذیرفت و تحت ولایت او رفت، دیگر او سلطنت می یابد.(نحل، آیات 98 تا 100)

از نظر قرآن، بسیاری از افکار و عقایدی که در میان مردمان مطرح است، هیچ سلطانی برای آن نیست تا بتوان آن را به عنوان حقیقت غالب کرد. عقاید مشرکانه (اعراف، آیه 71؛ یوسف، آیه 40؛ نجم، آیه 23؛ آل عمران، آیه 151)، فرزند  دار بودن خدا(یونس، آیه 68) وآیات الهی (غافر، آیات 35 و 56) و مانند از مواردی است که مردم بدون سلطان علمی در آن سخن می گویند و آن را عقایدی مسلم قرار می دهند و بر اساس سبک زندگی خویش را سامان می دهند و این گونه گرفتار شرک و بدبختی ابدی می شوند.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اگر سلطانی در باره عقاید مشرکانه بود می بایست از سوی خدا آمده باشد؛ در حالی که چنین نیست و مشرکان هیچ علمی در این باره ندارند؛ زیرا سلطانی در این باره نیست.(حج، آیه 71؛ روم، آیه 35)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا