تاریخیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

سر دلبران ؛ شیوه های تبلیغ آیت الله موسوی لاری

samamos-comآیت الله سید مجتبی موسوی لاری یکی از چهره های ماندگار جامعه جهانی اسلام است. وی از پیشگامان عرصه تبلیغ جهانی است. از این رو می توان وی را در دهه سی و چهل خورشیدی ، از نظریه پردازان جهانی سازی بر پایه پروژه عدالت جهانی بر بنیاد دین و عقل دانست.

وی در زمانی به این اندیشه جامه عمل پوشاند که بزرگان علم و دانش، در محدوده جغرافیایی ایران نیز به تبلیغ نمی اندیشند و تنها می کوشیدند تا هسته علم و دین را در حوزه های علمیه حفظ و نگه دارند و از آسیب تهاجم مادیگری حفظ کنند. در همین زمان که مردانی مکتب اسلام را برای جامعه ایرانی و شیعه می نگاشتند تا این گونه دانه ای بپاشند و مومنانی متدین را گرد آورند، ایشان در اندیشه جهانی سازی اندیشه تشیع بود که بر محور عقل و تعبد است.

 

فهرست مطالب

سر دلبران ؛ تبار شناسی و روش شناسی. 3

شیوه های تبلیغ آیت الله موسوی لاری از زبان دیگران. 3

بخش اول : 6

روش شناسی و آسیب شناسی تبلیغ بر پایه آموزه های قرآن. 6

گستره ی مفهومی تبلیغ. 6

ویژگی های پیام در جهان امروز. 9

ویژگی های پیام و مساله مخاطب شناسی. 10

هدف تبلیغ، تغییر نگرش.. 11

تکرار پیام و تعدد پیام رسانان. 13

اهتمام به مخاطب و گیرندگان پیام 13

زمینه ها و بسترهای ارایه پیام 15

عوامل تاثیرگذار در جذب پیام 16

روش­شناسی تبلیغی پیامبر اکرم (ص) 18

بخش دوم : 24

روش شناسی شیوه تبلیغ آیت الله موسوی لاری.. 24

سایه های آفتاب.. 29

ویژگی های شخصیت.. 31

ویژگی های آثار از نظر خوانندگان. 34

توماری از نور. 35

اخلاص… 40

احترام به مخاطبان. 40

فصاحت و شیوایی. 42

روانی و آسانی. 43

جذابیت و گیرایی. 48

بازگشت به خویشتن و فطرت.. 49

صداقت در کلام 50

انصاف.. 52

بی طرفی اصولی و ارزشی. 54

مبین بودن. 56

ترجمه های کتب.. 57

بازسازی اخلاقی. 58

تقویت معنویت دینی. 60

جوان گرایی. 61

حرکت های خودجوش مردمی. 62

دانشجویان. 66

دفاع از حقانیت شیعی. 68

گفت و گوی تمدن ها 69

ایمان گرویی. 73

استقامت و پایداری.. 77

تبلیغ دین از راه موسسه معارف.. 79

راه فتنه آمیز ایمان. 86

پاسخ گویی به پرسش ها و دغدغه های ذهنی. 87

روح سرگردان. 90

تقویت باورها و ایمان. 92

تحول در بینش و نگرش.. 95

سر دلبران ؛ تبار شناسی و روش شناسی

شیوه های تبلیغ آیت الله موسوی لاری از زبان دیگران

خوشتر آن باشد که سر دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

آیت الله سید مجتبی موسوی لاری یکی از چهره های ماندگار جامعه جهانی اسلام است. وی از پیشگامان عرصه تبلیغ جهانی است. از این رو می توان وی را در دهه سی و چهل خورشیدی ، از نظریه پردازان جهانی سازی بر پایه پروژه عدالت جهانی بر بنیاد دین و عقل دانست. وی در زمانی به این اندیشه جامه عمل پوشاند که بزرگان علم و دانش، در محدوده جغرافیایی ایران نیز به تبلیغ نمی اندیشند و تنها می کوشیدند تا هسته علم و دین را در حوزه های علمیه حفظ و نگه دارند و از آسیب تهاجم مادیگری حفظ کنند. در همین زمان که مردانی مکتب اسلام را برای جامعه ایرانی و شیعه می نگاشتند تا این گونه دانه ای بپاشند و مومنانی متدین را گرد آورند، ایشان در اندیشه جهانی سازی اندیشه تشیع بود که بر محور عقل و تعبد است.

نوشته های ایشان با زبانی نگاشته شده که فرهنگ جهانی با همه تنوع و تعدد خود، بتواند آن را درک و فهم کند. این گونه است که خوانندگان وی از خاور دور تا باختر دور و شمال و جنوب، مطالب را درک کرده و با آن همراهی و همدلی می کنند هر چند که آن را به عنوان مجموعه باورهای دینی خویش نپذیرند ولی به عنوان بخشی از باورهای قابل تدبر و اندیشه پذیرفته و با آن کنار می آیند.

زبان نوشته هایش به گونه ای است که حتی در برخی از دانشگاه های جهان به عنوان متن آموزشی مورد توجه و تدریس قرار می گیرد که خود بیانگر سطح و زبان نوشته هایش است.[1] وی در بیان برتری عقلانیت اسلامی و معنویت آن بر دیگر ادیان و مذاهب و شرایع وحیانی و انسانی ، به گونه ای از جدال احسن بهره برد که می توان وی را به عنوان شاگرد راستین مکتب کبت آسمانی به ویژه قرآن و پیامبران و به ویژه رسول الله (ص) و امامان عصمت و طهارت(ع) دانست. این گونه است که به سادگی آثار ایشان بر جان می نشیند و آثار آن بزرگانی چون حامد الگار را می لرزاند و مباحث امامت وی چنان وی را دگرگون می کند که هدف خویش را فراموش می کند و به جای ترجمه زبانی، ترجمان جانش قرار می دهد و باورهایش را بدان شکل و معنایی جدید می بخشد.

شیوه تبلیغی که معظم له هم در آثار و هم در انتشار کتب برگزیده است، شیوه ای قابل تامل است. البته در دوره طاغوت، گروه های اسلامی تلاش کردند تا برای جلب مخاطبان در داخل کشور چنین شیوه ای را به کار برند و حتی موفق نیز بودند که از آن جمله می توان به موسسه در راه حق، نسل نو، انجمن اسلامی سیمان دورود و مانند آن اشاره کرد که مجموعه کتابچه ای را برای مخاطبان تهیه و ارسال می کردند؛ اما در سطح بین المللی و به شیوه ای فراگیر و با ادبیات جهانی، شاید بتوان معظم له و موسسه ایشان را بی نظیر و یا کم نظیر دست کم در جوامع اسلامی بر شمرد.

بررسی روش شناسی تبلیغ دینی که معظم له بر گزیده است می تواند برای بسیاری از مراکز مهم از جمله جامعه المصطفی العالمیه ، سازمان فرهنگ و ارتباطات و دیگر نهادهای بین المللی مفید باشد و به آنان درس ها و پندهای بسیاری ارایه دهد تا برای دست یابی به موفقیت از شخص و موسسه ایشان الگوبرداری نمایند.

نویسنده در همین راستا بر آن شد تا در این مدت اندک فراهم آمده، دست کم روش شناسی شیوه تبلیغ دینی را بر اساس برداشت دیگران از مخاطبان آثارشان به دست دهد. براین اساس، به سراغ نامه ها ، گزارش ها و مصاحبه های موجود در آرشیو و بایگانی موسسه ایشان رفته و تحلیل دیگران را از این راه تبیین نموده است. آن چه پیش رو شماست، نگاهی گذرا و کوتاه به بخشی اندک از این دیدگاه های مخاطبان است.

خلیل منصوری

بخش اول :

روش شناسی و آسیب شناسی تبلیغ بر پایه آموزه های قرآن

الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احد الا الله و كفى بالله حسيبا[2]

تبلیغ که یکی از راه های رسانیدن پیغام های دینی و غیر آن به مردمان با ابزارهای ممکن و متنوع است، به جهات مختلف دچار آفات می گردد و نمی تواند آن چنان که بایسته و شایسته است،

تاثیرگذار بوده و اهداف تلیغ را برآورده سازد. از این رو، شناسایی آسیب های آن برای تاثیرگذاری تبلیغات و دست یابی به نتایج آن امری ضروری به نظر می رسد. با توجه به آن که یکی از وظایف و مسئولیت های پیامبران تبلیغ و رسانیدن پیام الهی به مردمان است: فهل علی الرسل الا البلاغ المبین[3] و نیز: ما علی الرسول الا البلاغ.[4] قرآن افزون بر تبیین اهداف و اهمیت تبلیغ[5]به شناسایی و تبیین آسیب های تبلیغ نیز پرداخته است که در این جا کوشش می شود تا در حد امکان این مفهوم تبلیغ در آموزه های قرآنی بیان و سپس آسیب ها و آفات تبلیغ شناسایی، تحلیل و تبیین گردد.

گستره ی مفهومی تبلیغ

زمانى، تبليغ در حدّ برانگيختن احساسات و عواطف و آماده سازى آنان براى پذيرش انديشه، علايق، سلايق و اتخاذ روش خاصى از زندگى انجام مى‌شد؛ اما امروزه تبليغى كه با هدف خاص و براى قشر يا گروه خاصى (گروه هدف) و با هدف خاصى (افزايش دايره مخاطبان و جذب آنان) صورت مى‌گيرد، از محدود ارتباط يك سويه و تلقينى فراتر رفته و به فرآيند دو سويه و تعاملى، ميان گيرنده و فرستنده پیام تبديل شده است؛ تا آن جا که مقوله تبليغ، متأثر از رويكردهاى نوين، در پهنه فن آورى، ارتباطات، روان‌شناسى، جامعه‌شناسى، مردم‌شناسى، ديگر علوم گسترده شده و كار كرد خود را توسعه داده است. حال آن كه تبليغ، فرآيندى است كه محتوا، روش، ابزار و چیستى و چگونگى آن در تعامل با دو قطب سيال گوينده(پیام رسان) و شنونده(گیرنده پیام) تعيين مى‌شود.

در چنين تعاملى پيچيده و چند جانبه‌اى دست كم پنج عامل به صورت فعال دخالت دارند كه عبارتند از: چه كسى، چه چيزی را، به چه كسى، از چه طريقى، و در چه موقعيتى تبليغ مى‌كند؟

بنابراين می بایست گفت که عوامل چندی چون 1. شخصيت گوينده در تبليغ نقش مؤثرى را ايفا مى‌كند. اين كه گوينده از چه پايگاه و جايگاهى برخوردار مى‌باشد و نشان و خاستگاه اجتماعى او در چه حدّ و اندازه ای است، عامل و عنصر نخست تبلیغ در زمانه ماست.

در آیات قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است. پیامبرانی که به سوی قوم خویش ماموریت می یافتند همه از کسانی بودند که از نظر اجتماعی و شخصیتی در جایگاه معتبری بوده و مردمان ایشان را به عنوان انسان های با جایگاه اجتماعی می شناختند. در اعتراضات مخالفان و تکذیب کنندگان دعوت و تبلیغ هیچ گاه به موردی برخورد نمی شود که در آن جا به موقعیت اجتماعی پیامبران اعتراضی صورت گرفته باشد. حضرت ابراهیم (ع) از موقعیت و جایگاه اجتماعی مقبولی برخوردار بود و هم چنین حضرت شعیب (ع) دارای قوم و قبیله با جایگاه و موقعیت برتر در جامعه حضور داشت. هود(ع) و صالح(ع) نیز چنین بودند. حتی در برابر فرعون کسی ماموریت می یابد که از موقعیت و جایگاه مناسبی برخوردار است و با آداب و رسوم دربار آشنایی دارد. در داستان ماموریت حضرت موسی (ع) به سوی فرعون به این مساله از دو جنبه توجه شده است. آن حضرت با روحیات مخاطب آشنایی داشته و ادبیات و فرهنگ ایشان را خوب می شناخت.

پبامبران با رعایت استعدادها و قابلیت های افراد پیام را ابلاغ می کردند[6] و با عنایت به مخاطب شناسی از روش های مختلفی بیانی سود می جستند.[7]

هم چنین مبلغ می بایست از توانمندی خاص در عرصه مورد نظر برخوردار باشد. به این معنا که با توجه به تفاوت پیام ها لازم است که مبلغ در موضوعی که تخصص دارد، وارد شود. در روایات است که امام صادق (ع) به هشام بن حکم دستور می دهد تا در امور کلامی به گفت و گو بپردازد و به زراره و یونس دو تن دیگر از شاگردان فرمان می دهد تا در امور فقهی وارد شده و فتوا دهند. گزارش ابوخالد کابلی به روشنی این موضوع را بیان می کند هر کسی در کاری که تخصص دارد می بایست به تبلیغ بپردازد؛ زیرا در آن جا آمده است که ابوخالد می بیند که مومن طاق در مسجد به گفت و گو نشسته است در حالی که از امام صادق(ع) به صراحت از نشستن در مسجد و گفت و گو منع شده بود. امام (ع) در توضیح این تفاوت در فرمان ها می فرماید: ای ابوخالد! مومن الطاق با مردم سخن می گوید و می تواند پاسخ گوید و از عهده اش بر آید، ولی اگر با تو بحث کنند نمی توانی از عهده آن بر آیی.

از این گویا تر و روشن تر می توان به گزارش هشام بن سالم اشاره کرد که در آن جا داستان مرد شامی آمده که در مسایل مختلف می خواست با امام صادق(ع) گفت و گو کند و آن حضرت(ع) در هر موردی به یکی از اصحاب وی را حوالت می داد تا با وی گفت و گو کند. این روش ارجاع به متخصص در هر فن به خوبی معلوم می دارد که مبلغ می بایست در مساله پیامی که می فرستد کاردان و خبره باشد و در مورد پیامی که با آن آشنایی ندارد وارد نشود تا حق پیام تباه نشود و شخص مبلغ در مانده نگردد.

2. دومين عنصر، قشر مخاطب و گروه هدف است؛ به اين معنا كه گروه هدف از نظر سن، جنس، قشر و طبقه اجتماعى و فرهنگى چه كسانى هستند و گيرنده و شنونده پيام چگونه‌اند؟

به سخن دیگر، موقعيت گوينده و شنونده چگونه است؟ زيرا وضعيت روحى و روانى و شرايط عاطفى و احساسى مخاطب و فضاى ميدانى ذهنی و خارجى هر دو طرف تبليغ تأثير شگرفى در انتقال پيام و تأثير گذارى آن دارد.

پیامبران با توجه به این عنصر، روش های مختلفی چون قصه و تمثیل و موعظه و پند و برهان و منطق استفاه می کردند؛ زیرا نوجوانان بیش تر در پی شناخت از راه تمثیل هستند و گروه های سنی تحصیل کرده بیش تر پیام های منطقی و عقلانی را مورد توجه قرار می دهند. از این روست که قرآن با توجه به کارکردهای چندگانه از پیامبران می خواهد که هم با توجه به شرایط سنی و هم استعداد و قابلیت های مخاطبان و گیرندگان پیام از روش های مختلفی چون برهان و جدل و موعظه و مانند آن بهره گیرند.[8]

3. محتوا و ماهيت پيام و نيز جذابيت و كار كرد موضوع و مضمون از عناصر اصلى جلب مخاطب است. پیام می بایست از نظر محتوا به گونه ای باشد که به نیازهای مخاطبان چون نیازهای شناختی و یا نگرشی ایشان پاسخ دهد و از نظر مخاطب دارای ارزش باشد. قرآن در این باره با پرسشی مقایسه ای می کوشد تا به ارزش محتوای پیام اشاره کند. از این رو از مخاطبان خود می پرسد که آیا کسی که به چیزهای پسندیده و نیکو دعوت می کند و کارهای خوب را تشویق می کند از نظر مخاطبان بهتر از کسانی نمی باشند که چنین دعوتی را ندارند و پیام ها و دعوت هایشان حاوی چنین مطالبی نیست؟[9]

در حقیقت قرآن به ارزش و محتوای پیام هایی که به سوی مخاطبان و گیرندگان پیام فرستاده می شود توجه می دهد و اهمیت را برای پیام های می شناسد که از ویژگی هایی چون دعوت به خوبی و بینش و نگرش خوب و نیکو برخوردار باشد.

4. روش‌هاى پيام رسانى به عنوان عامل اصلى و تأثير گذار نقش مهمى را ايفا مى‌كنند؛ زيرا روش تبليغ هر پيامى با پيام ديگر تفاوت و تمايز دارد؛ از اين رو، ابزار انتقال پيام و رسانه مورد استفاده، رهيافت‌هاى درونى و بيرونى و نیز روش‌هاى پيام رسانى از جهت روش مستقيم و غير مستقيم بودن، از ديگر عناصر و مؤلفه‌هاى تأثير تبليغ و پيام رسانى درست و سازنده و تاثیرگذار است. روش هایی چون سخنوری و گفتارهای همراه با نرمی و سلاست و روانی و روشنی،[10] شعر و نظم[11] ابزارها و فن آوری روز مانند منادیان و جارچیان در گذشته و ماهواره و اینترنت و پیامک در زمان امروز[12] و نامه های در اشکال مختلف آن[13] از ابزارهایی است که قرآن بر آن تاکید دارد ولی این بدان معنا نیست که می بایست به این ابزارها بسنده کرد؛ زیرا مواردی که قرآن بیان می کند با توجه به امکانات و ابزارهای شناخته شده آن روز و به عنوان نمونه بوده است.

به سخنى ديگر، هر يك از مؤلفه‌هاى پيش گفته را مى‌توان بر حسب ساختار عناصر فعاليت‌هاى تبليغى جهت مخاطبان به گونه‌هاى زير بيان كرد.

1. مخاطب‌شناسى (شناخت ويژگى‌هاى گيرنده و شنونده پيام)؛

2. نيازشناسى (شناخت نيازها، رغبت‌ها و علايق مخاطب)؛

3. روش‌شناسى (شناخت گزينش روش‌هاى مؤثر و كار آمد)؛

4. موقعيت‌شناسى (شناخت فضاى روحى و روانى مخاطب و محيط وى)؛

5. زبان‌شناسى و واژه گزينى (آشنایی با زبان و آگاهى و هوشيارى بر ادبيات و گفتمان روز)؛

6. زمان‌شناسى (زمان آگاهى و توجه به ضرورت‌ها و مقتضيات زمان)؛

7. پيامدشناسى (ارزش يابى، بازخوردگيرى، ارزيابى اثر بخشى فرآيند تبليغ).

ویژگی های پیام در جهان امروز

در جهان امروز اگر پیام های دینی با گونه ای از اقناع عقلانی همراه نباشد، به درستی شنیده نمی شود و در جامعه کم تر مورد توجه واقع می شوند؛ به این دلیل عالمان دینی و مبلغان در دنیایی امروز باید به صورت اقناع عقلانی سخن گویند و با ذکر منابع و دلایل مردم را به رفتاری خاصی بخوانند و یا ترغیب کنند. بهره گیری از ابزارهای زمانه چنان که گفته شد و یا شناخت مقتضیات و روحیات مخاطبان با توجه به تعدد و تنوع فرهنگی ضروری است. همان گونه که در گذشته فرهنگ منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت بوده و مبلغان نمی توانست از یک ادبیات در دو منطقه فرهنگی بهره برند، در جهان امروز که مخاطبان از راه فن آوری جدید با مبلغان در ارتباط هستند از تنوع فرهنگی برخوردارند و مبلغ می بایست در هنگام تبلیغ فرهنگ عام و فراگیری را مد نظر قرار دهد که امکان ارتباط با درصد بیشتری از مردم فراهم آید. اگر با توجه به فرهنگ اسلامی پاکستان و یا افغانستان بخواهیم در برنامه تبلیغی ماهواره استفاده کنیم، امکان ارتباط با بیشتری مردم در کشورهای عربی یا غربی را از دست می دهیم. از این رو ضروری است در هنگام بهره گیری از فن آوری روز از تفاوت های آشکار و فرهنگ خاص آن نیز آگاه باشیم تا بتوانیم ارتباط سالم و منطقی با همه مخاطبان برنامه داشته باشیم.

ویژگی های پیام و مساله مخاطب شناسی

وظیفه اصلی عالمان دینی تبلیغ به معنای رساندن پیام الهی به گوش مخاطبان و بشارت و انذار مردمان است. این پیام های به هدف تغییر نگرش انجام می شود تا مخاطب به در زندگی خویش از برنامه های پیروی کند که در این پیام ها بیان می شود. بنابراین هدف از هر تبلیغی به ویژه در تبلیغات دینی، دگرگون سازی بینش و نگرش گیرندگان پیام است. هر تبلیغی از سه عنصر اصلی و اساسی تشکیل می شود:

1. پیام که همان محتوای دعوت اسلامی است؛

2. پیام رسان یعنی امام جماعتی که این پیام را گرفته و می کوشد تا به مردم برساند؛

3. گیرنده پیام و مخاطب که در این جا اهل مسجد هستند.

برای هر یک از سه عنصر ویژگی هایی است که بدون آن نمی توان به هدف دست یافت. به عنوان نمونه پیام می بایست با توجه به فهم مخاطب تنظیم و بیان گردد . یکی از امتیازات پیامبران و روحانیون در طول تاریخ در امر تبلیغ دین نسبت به دیگر نخبگان و جوامع علمی مانند روشنفکران این است که معارف دین را به صورت طبقه بندی شده بیان می کنند؛ چون به فرموده پیامیر (ص) توجه دارند که: نحن معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم؛ ما پیامبران ماموریم که با مردم به اندازه عقل های شان سخن گوییم.[14] بنابراین با هر کسی که حرف می زنند، ظرفیت عقل و سطح فکری شان را در نظر می گیرند و متناسب عقل و فکر و سن و فهم آنان با او حرف می زنند.

بنابراین می توان گفت که فرق عمده میان روش روحانیت که بر گرفته از روش پیامبران است، با روش روشن فکران و دانشگاهیان یا فلاسفه این که آنان همواره یک سطح معین را در بیان به کار می برند؛ چون با همه به یک سطح حرف می زنند و همه هم نمی فهمند؛ از این رو مشتریان پیام های روشن فکران طبقه و گروه خاص علمی هستند؛ اما روش تبلیغی روحانیون اختصاص به طبقه علمی یا سنی نداشته و همه را در بر می گیرد؛ از این رو سخن از روش موعظه و پند و استدلال و جدال احسن است.

درباره پیام رسان این نکته مورد تاکید است که مردم از آنان می خواهند و انتظار دارند تا خود پای بند پیام خویش باشد و به ارزش های اخلاقی و دینی در زندگی خود جامه عمل بپوشاند.[15] بنابراین شخصیت پیام رسان، باورهای او به پیامی که می فرستد و نیز چگونگی عملکرد پیام رسان نسبت به پیام خود و دیگر ویژگی های شخصیتی پیام رسان، در تاثیر پیام نقش مهم و سازنده ای ایفا می کند.

پیام رسان می بایست با ویژگی ها و صفاتی چون آگاهی و علم،[16] اخلاص،[17] صداقت و راستی، تعهد،[18] صبر و استمرار،[19] شجاعت،[20] فصاحت،[21] ادب،[22] خوش خلقی،[23] خیر خواهی[24] و مانند آن برخوردار باشد؛ چون تبلیغ دین حوزه ای گسترده است که رفتار، گفتار و نوشتار را در بر می گیرد. بنابراین هر که مبلغ دین است، پیش از هر چیزی خود باید به متن و محتوای پیام، باور داشته باشد و بدان متخلق باشد.[25]

برای دست یابی به اهداف تبلیغ می بایست از شخصیت های مهم استفاده کرد. تاثیر زمانی بیش تر و کارایی تبلیغ افزایش می یابد که برای یک پیام از چند شخصیت و در زمان های پیاپی بی آن که پیام فراموش شود به گوش مخاطبان رسانده شود. چنان که خداوند با توجه به این شیوه و روش تبلیغی می فرماید: اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث فقالوا انا الیکم مرسلون؛ هنگامی که ما به سوی ایشان ( مردمان شهر انطاکیه) دو فرستاده گسیل داشتیم مردمان آن دو را تکذیب کردند پس سومین را برای تقویت او فرستادیم و ایشان گفتند ما به سوی شما از جانب خداوند فرستادگانیم.[26]

هدف تبلیغ، تغییر نگرش

گروه هدف، به كسانى گفته مى‌شود كه در اجراى طرح و برنامه‌اى هدف اصلى را تشكيل مى‌دهند و تصميم سازان و تصميم گيران و برنامه ريزان مى‌كوشند تا نيازهاى اين گروه را برآورده سازند و تغییراتی که انتظار دارند در نگرش ایشان پدید آورند. تأثير گذارى هر برنامه ای مبتنى بر شناخت درست گروه هدف و مخاطب است. به اين معنا كه شناخت دقيق خصوصيات مخاطب و توجه به تمام زواياى شخصيتى و رفتارى وى از عناصر مهم در برنامه ريزى است.

از نظر امام صادق(ع) انسان به سبب ویژگی و خصوصیتی که در ایشان است، به سادگی تن به تغییر می دهند. دانستن این ویژگی انسانی می تواند ما را به سختی کار در امر تبلیغ آشنا کند و این معنا را به اثبات رساند که تغییر نگرش ها به سادگی انجام نمی پذیرد؛ زیرا انسان ها از خصوصیتی برخوردار می باشند که مانع جدی در سر راه تغییر نگرش هاست.

آن حضرت می فرماید: ثلاث خلال یقول کل انسان انه علی صواب منها: دینه الذی یعتقده و هواه الذی یستعلی علیه و تدبیره فی اموره؛ هر انسانی در سه ویژگی خود را بر حق می داند: دینی که بدان باور دارد؛ و در هوای نفسی که بر او چیره شده است؛ و در تدبیری که در کارهایش اندیشیده است.[27]

بنابراین، تغییر نگرش به سبب مقاومت طبیعی درونی از سوی مردمان به سادگی شدنی نیست و رنج و مشقت بسیاری را می خواهد که شخص مبلغ می بایست آن را به جان خرد و در یک فرآیندی با همراهی و همدلی به تغییر اقدام کند. این شناخت می تواند برای مبلغ بسیار مهم باشد تا بداند چگونه پیام های خود به وی منتقل کرده و نگرش وی را تغییر دهد.

به هر حال، عالم دینی و مبلغ به عنوان پيام رسان مى‌بايست نخست بكوشد تا توجه مخاطبان را به پيام‌هاى خود جلب كند. در بسيارى از موارد، پيام رسان‌ها توان جلب توجه مخاطبان خود را ندارند و مخاطبان يا اصلا به پيام‌ها توجه نمى‌كنند و يا بى توجه از كنار آن مى‌گذرند.

در صورتى كه مبلغ توانست توجه گروهى از مخاطبان را براى پيامى جلب كند، براى تداوم و استمرار حضور و ارايه پيام مى‌بايست، پيام هايى را ارايه كند كه براى گروه بسيارى از مخاطبان قابل فهم باشد. بنابراين بايد در هر نشست و جلسه‌اى به شرايط حاضران و وضعيت سنى و نيازها آن‌ها توجه كند و پيام را با توجه به مخاطبان انتخاب و گزينش كند.[28] اگر مخاطبان درباره موضوع آگاهى كافى دارند بايد پيام دو جانبه‌اى ارايه كند و چنان چه سطح آگاهى مخاطبان از پيام چندان بالا نيست، پيام يك جانبه مؤثرتر است.[29]

نكته قابل توجهى كه در اين موارد بايد ذكر شود آن است كه بيشتر شواهد حكايت از آن دارند كه كسانى كه كم‌ترين علاقه را به موضوع نشان مى‌دهند همان كسانى هستند كه بيشترین تغيير نگرشى در آنان ديده مى‌شود، به شرطى كه پيام رسان، پيام را به خوبى ارايه دهد. بنابراين نمى‌بايست به صرف آن كه اين مخاطب يا مخاطبان از پيام‌هاى دينى گريزان هستند، مخاطب پیام را تغییر داد و تنها به کسانی توجه داشت که از قبل با پیام تعامل سازنده و مثبتی دارند و آن را پذیرفته اند. از این رو، واکنش سرد و یا احتمال واکنش منفی دليلى نمى‌شود كه مثلا نوجوانان دین گریز مورد خطاب قرار نگيرند و طرف خطاب و پيام تنها افرادى باشند كه نگرش آنان نسبت به پيام مثبت است. در قرآن كسانى مورد توجه و اهتمام پيام هستند كه به ظاهر كم‌ترين اميد را به تأثير در آن‌ها مى‌رود. اصولا، هدف خطاب پيام‌ها، كسانى هستند که به نظر مى‌رسد آنان از دور و هدف خطاب و پیام بيرون مى‌باشند. قرآن مخاطبان خود را بی هیچ تبعیض توده مردم قرار می دهد.[30]

تکرار پیام و تعدد پیام رسانان

شواهد عملی در الگوي هاى يادگيرى در تغيير نگرش نشان مى‌دهد كه براى موفقيت يك پيام و تأثير گذارى بيشتر آن، جلب توجه پيام گيران و نيز تكرار آن پيام، شانس اثر بخشى را بسيار بالا مى‌برد. از اين رو، در آگهى‌هاى تبليغاتى نيز از اين روش و اصول يادگيرى و تغيير نگرش در مخاطبان به خوبى و فراوانى به كار گرفته مى‌شود. در اين روش براى هر چه تأثير گذارى يك پيام از شخصيت‌هاى مقبول و مورد اعتماد و كسانى كه به گونه‌اى الگو شناخته مى‌شوند، بهره گرفته مى‌شود و كوشش بر اين است تا با استفاده از مقبوليت و محبوبيت و مورد اعتماد بودن و يا جذابيت منبع پيام براى متقاعد كردن پيام عرضه شده، تأثير بيشترى بر روى مخاطبان به جا گذارد.

به نظر مى‌رسد كه در اين جا دو نكته مورد تأكيد قرار گرفته است: 1. تكرار پيام، 2. تعدد پيام رسانان بنابراين در تبلیغ دین می بایست با تكرار پيام خاصى در فواصل زمانى مشخص و با بهره‌گيرى از شخصيت‌هاى معتبر و نقل گفتار از آنان و يا با استفاده از حضور چنين اشخاصی، پيام دین را هر چه تأثير گذارتر به مخاطبان رساند و تغيير نگرشى آنان را شاهد بود.

اهتمام به مخاطب و گیرندگان پیام

آيا ممكن است كه برخى از مردم بر حسب ماهيت شخصيت خود، صرف نظر از منبع پيام، محتواى آن و یا زمينه ارايه آن، از نظر تغيير يافتن نگرششان در مقايسه با ديگران تأثير پذيرتر باشند؟ و يا بر عكس آيا برخی از مردمان قادر هستند در برابر حتى دقيق‌ترين برنامه ريزى‌ها براى تغيير نگرش آنان، مقاومت كند؟

پاسخ كلى اين است كه تا حدودى اين چنين است و مخاطبان واكنش‌هاى دوگانه‌اى را بروز مى‌دهند؛ اما در بيشتر موارد، شخصيت مخاطب با عوامل ديگرى براى ايجاد تغيير در نگرش شخص تعامل دارد.

در بررسى‌هاى روان شناختى اوليه تلاش‌هاى براى ايجاد ارتباط ميان شخصيت و ميزان متقاعدشوندگى وى با توجه به متغیرهاى فردى چون هوش، عزت نفس، نياز به تأييد اجتماعى و جنسيت صورت گرفته و بر این متغيرها تأكيد مى‌شده است. به اين كه دختران و زنان بيش از مردان مستعد متقاعد شدن هستند. در حالى كه تحقيقات اخير نشان داده است كه جنسيت آن اندازه تأثير گذار نيست؛ زيرا در يك زمينه معمولى، تغيير نگرش زنان و مردان تقريباً برابر بوده است؛ چنان كه عزت نفس و يا ديگر متغيرات پيش گفته تأثير محسوس و ملموس به جا نمى‌گذارد.

اگر ما براى تغيير نگرش، مدل يادگيرى سه مرحله‌اى را در نظر آوريم که عبارتند از : توجه، ادراك و پذيرش، ممكن است به اين نتيجه برسيم كه هر متغير شخصيتى در مراحل مختلف اثر متفاوتى دارد. مثلا افرادى كه داراى هوش زياد هستند، ممكن است يك پيام پيچيده را زودتر از افراد داراى هوش كم‌تر درك كنند، با اين كه افراد با هوش ممكن است كم‌تر مستعد متقاعد شدن و پذيرش و يا تسليم شدن باشند؛ زيرا به استعدادها و توانايى‌هاى خود اطمينان بيشترى دارند.

هوش وقتى با تغيير نگرش ارتباط دارد كه پيام پيچيده باشد؛ زيرا افراد با هوش در چنين وضعيتى بيش از افراد كم هوش نگرش خود را تغيير داده‌اند؛ اما وقتى پيام ضعيف و يا با استدلال قوى پشتيبانى نشود تنها، افرادى كه داراى هوش كم‌ترى هستند، احتمال دارد تحت تأثير پيام نگرش خود را تغيير دهند. البته اين گونه نيست كه مخاطب تنها منفعل باشد، بلكه او نيز فعال است. در واقع مسأله تغيير نگرش مانند ارتباطات، يك فرايند فعال و پويا و دوسویه است. منبع پيام (مبلغ) و مخاطبان (گیرندگان پیام) مى‌توانند به طور متقابل در يك ديگر تأثير داشته باشند. غالباً ديده شده است كه پيام رسانان در صورتى كه از موضع و ايستار مخاطبان خود با خبر باشند، كوششى را در جهت تغيير دادن پيام (تعديل در محتوا و يا جابه جاى پيام) انجام مى‌دهند، اين مسأله همانند روش قرآن است كه در احكام از آسان به سخت و در يك فرآيند زمانى 23 ساله صورت داد. اگر مخاطبان نسبت به يك پيام واكنش منفى نشان مى‌دهند، پیام رسان بايد از بيان آن در آن مقطع زمانى خاص پرهيز كند و يا همه محتواى پيام را انتقال ندهد و به وقت و شرایط مناسب تری بگذارد. برای جلب و جذب مخاطب نیاز نیست همه آن چه را که آخر گفته شود، در آغاز بیان گردد بلکه با توجه به شرایط و ظرفیت و مقتضیات مخاطب پیام می بایست تعدیل شود.

البته قرآن به پیام رسانان این هشدار را می دهد که یکی از آسیب های جدی در حوزه پیام رسانی ترس از بهانه جویی گیرندگان پیام و مردم است. بسیار دیده شده است که پیام رسانان به علت واکنش های منفی مخاطبان و بهانه جویی آنان بخشی از پیام و معارف و احکام دین را وامی نهند و به ابلاغ آن اقدام نمی ورزند.[31] همین ترس و واکنش منفی موجب شده بود تا امامت از سوی پیامبر در زمانی ابلاغ نشود و خداوند به وی هشدار می دهد که می بایست این کار در همان مقطع زمانی که گفته شد ابلاغ شود وگرنه گویی اصلا کاری در حوزه پیام رسانی دین از سوی پیامبر(ص) انجام نگرفته است.[32]

به سخن دیگر توجه به موقعیت و وضعیت مخاطبان مهم و مساله تاثیرگذار است ولی این توجه و اهتمام نمی بایست به اندازه ای باشد که اصل پیام را تحت شعاع خود قرار دهد. از این رو قرآن یکی دیگر از آسیب های تبلیغ را توجه بیش از اندازه به خواسته و تمایلات مخاطبان است؛ زیرا اگر از خواسته ها و تمایلات آنان پیروی شود هرگز تغییر نگرشی آن چنان که مقصد و هدف است صورت نخواهد پذیرفت.[33] توجه به نیازها و ایستارهای مخاطبان تا جایی درست است که اصل پیام دچار خدشه نشود.

قرآن هم چنین با توجه به واکنش های منفی مخاطبان و یا برخی از آنان به پیام رسان هشدار می دهد که نمی بایست تحت تاثیر واکنش های تمسخر آمیز و یا استهزای آنان قرار گیرد و پیام را به شکل دیگر تغییر داده و یا آن را به شکلی در آورد که مخاطب را خوش آید.[34] به نظر قرآن این واکنش های سرد را می بایست در قساوت قلب و سنگ دلی مخاطبان جست و جو کرد؛ زیرا مخاطبان گاه تحت تاثیر نگرش پایدار پیشین خویش حاضر نیستند که پیام های مخالف با نگرش خود را گوش دهند چه رسد که آن را پذیرفته و تغییر نگرش دهند.[35]

زمینه ها و بسترهای ارایه پیام

پيام در خلأ انجام نمى‌گيرد، بلكه در هنگام ارايه پيام خاص، گيرنده در گير چندين پيام گاه متضاد و متناقض است. اگر مبلغ از خدا و بهشت سخن مى‌گويد، در همان زمان پيام‌هاى متضاد ديگرى وجود دارد كه از منابع ديگر تغذيه مى‌شوند.[36] بنابراين عوامل تداخل كننده‌اى وجود دارد كه تأثير شگرفى در مؤثر بودن يك پيام و متقاعد كردن آن به جاى گذارد.

عامل تداخل كننده در تفكر و تكرار ذهنى مخاطبان، ضمن شنيدن يك پيام، نقش بازدارندگى را دارد. تبلیغات گمراه کننده و فریبنده فرعون برای تحمیق مردم مصر[37] و نیز تبلیغات سوء اشراف مدین[38] و نیز مسیحیان[39] و یهودیان[40] و اشاعه تهمت و شایعات بی اساس از سوی منافقان[41] تنها نمونه هایی است که قرآن در این باره بیان کرده است.

اگر پيام مبلغ، پيامى باشد كه ما نسبت به آن همدلى داريم، عامل تداخل كننده‌اى مانع مى‌شود كه ما استدلال‌هاى موافق با آن را مرور ذهنى كنيم. بنابراين پيام اثر كم‌ترى خواهد داشت تا وقتى كه در يك محيط بدون عوامل تداخل كننده اين پيام عرضه شود. اما اگر پيام با عقايدها ما تضاد داشته باشد، عوامل، تداخل گر، توانايى ما را براى تنظيم استدلال مخالف آن كاهش خواهد داد.

به عنوان نمونه در نظر بگيرد كه نوجوان از ما پيام عدالت اجتماعى را به عنوان يك اصل قرآن مى‌شوند، در همان حال ماهواره‌ها، پيام متضاد ديگرى به عنوان اصل منفعت‌طلبى و اصالت فرديت را القا مى‌كند؛ در اين صورت، نوجوان به عنوان گيرنده چه واكنش نشان مى‌دهد؟ واكنش‌ها، ارتباط نزديكى با مسايل پيش گفته دارد.

ايجاد تداخل در محيط آزاد و جهان ارتباطی امروز بسيار زياد است و نمى‌توان فضاى بسته‌اى را تصوير كرد كه عوامل تداخلى در آن وجود نداشته باشد. اين همانند آن است كه در سخنرانى امام جماعت اختلال ايجاد شود. به اين صورت كه امام جماعت در حال سخنرانى است و گروهى در گوشه مسجد با ايجاد سر و صدا و گپ زدن در سخنرانى روحانى اختلال ايجاد کرده و نمى‌گذارند تا پيام و صداى سخنران به گوش مخاطبان و حاضران برسد. اين گونه اختلال موجبات حواس پرتى مخاطبان را فراهم مى‌كند كه عموماً ميزان تأثيرى گذارى پيام را به شدت كاهش مى‌دهد. همين گونه است وقتى عوامل تداخل كننده در اصل پيام‌هاى مشاهده شود. اين گونه عوامل ميزان متقاعد كنندگى پيام را به ويژه در ميان شنوندگان و مخاطبان كه در آغاز بى طرف بوده يا در اصل پيام تشكيك دارند، كاهش مى‌دهد. در آیات قرآن به این روش از سوی مشرکان اشاره کرده است که آنان در هنگام تبلیغ پیامبر(ص) با دست زدن و کارهای از این دست که به عنوان نماز اجرا می شد در پیام رسانی اخلال ایجاد می کردند و یا با همهمه می کوشیدند تا تاثیر پیام را کاهش دهند. همین رفتار در کربلا از سوی کوفیان و عبیدالله بن زیاد و شمر انجام شد تا پیام ابی عبدالله الحسین (ع) به گوش مخاطبان نرسد.

يك دليل در كاهش تأثير گذارى اين مى‌تواند باشد كه فرد اخلال گر (مانند پرت كننده حواس) اطلاعات، موضع و یا ديدگاه مخالفى را عرضه كرده و ذهن مخاطب شما را مختل كرده باشد. وقتى گروهى از افراد مخاطب با استدلال مخالفى مواجه شوند، موضع گوينده بسيار سست‌تر از حالت عادى (بدون اخلال گر و تداخل كننده) خواهد شد. بر خلاف اين، اگر اين تداخل كننده از افرادى باشد كه هماهنگ با يك پيام دو جانبه عمل مى‌كند (مانند گوينده‌اىاست كه با شيوه‌اى آرام و خونسرد) اخلال گر را پاسخ مى‌دهد. در اين صورت مى‌تواند تداخل را خنثى كنند. خداوند به پیامبر(ص) دستور می دهد که به احادیث مخالفان گوش ندهید و خونسردانه از کنار آنان بگذرید.

عوامل تاثیرگذار در جذب پیام

با در نظر گرفتن انسان به عنوان يك موجود داراى شناخت، فرض اين است كه مردم مى‌دانند چه نگرش هايى دارند، از نظر موضع‌گيرى در كجا ايستاده‌اند، چه نگرش‌هاى ديگرى را مايلند بپذيرند و چه نگرش هايى را رد كنند؟ با آن كه قضاوت‌هاى شناختى مقدم بر هر تغيير نگرش واقعى است، با اين حال، الگوى قضاوت اجتماعى اثبات مى‌كند كه وابستگى عاطفى به يك موضوع مى‌تواند، نگرش و تغيير نگرش نسبت به آن موضوع را تحت تأثير قرار دهد. بنابراين بايد توجه داشت كه اجزاى شناختى و عاطفى در اين الگو در هم آميخته است و هر يك مى‌تواند ديگرى را تحت تأثير قرار دهد.

الگوى قضاوت اجتماعى بيان مى‌كند كه پيام‌هاى متقاعد كننده‌اى كه همانند پيام‌ها و ديدگاه‌هاى ما هستند، در قضاوت و داورى شبيه‌تر از آن چه واقعاً هستند داورى مى‌شوند؛ در حالى كه پيام هايى كه با باورهاى ما فاصله دارند، فاصله دارتر از آن چه واقعاً هستند، ديده مى‌شوند.

اين مطلب تأكيد مى‌كند كه عوامل شناختى بيرونى انسان تا چه اندازه مى‌تواند در تغيير نگرش نقش داشته باشد. وقتى شخص با يك پيام ترغيب كننده روبه رو مى‌شود، نخستين واكنش او آن است كه قضاوت كند، آن پيام در كجا قرار مى‌گيرد؛ به ويژه اين كه آن پيام در گستره پذيرش وى قرار مى‌گيرد يا در بيرون آن؟ وقتى اين قضاوت صورت گرفت، تغيير نگرش ممكن است رخ دهد يا ندهد.

نظريه قضاوت اجتماعى بر اين تأكيد مى‌كند كه تغيير نگرش بيش از همه، وقتى ممكن است كه پيام در داخل گستره پذيرش شخص قرار گيرد. هم چنين تغيير نگرش مى‌تواند در مواردى كه پيام در داخل گستره عدم احترام شخص، نزديك گستره طرد (نه درون اين گستره) انجام پذيرد.

به هر حال پيام هايى كه نزديك به موضع‌گيرى خود شخص باشد، جذب مى‌شوند و نيازى به تغيير نگرش واقعى او نيست. از سوى ديگر پيام هايى كه كاملا نقطه مخالف موضع‌گيرى شخص باشد، احتمالا در گستره طرد و وازنش وى قرار مى‌گيرند و مورد پذيرش واقع نمى‌شوند و در نتيجه تغییر نگرشی پيش نمى‌آيد. در ميان اين دو حدّ افراطى، وقتى پيام‌ها، جايى در حوزه عدم التزام شخص قرار گيرند، اثرات متقاعد كنندگى آنها بايد حداكثر باشد.

عامل ترغيب كننده نيز تأثير مهمی در تغيير نگرش‌ها دارد.[42] اگر عامل ترغيب كننده سخت مورد قبول و احترام باشد، تغيير نگرش به احتمال قوى‌تر صورت مى‌گيرد. قابليت قبول منبع پيام، ادراك پيام از سوى مخاطبان را تحت تأثير قرار مى‌دهد و به اين ترتيب گستره پذيرش و عدم التزام شخص را وسعت مى‌بخشد و بدين وسيله تغيير نگرش را متحمل‌تر مى‌سازد. در داستان مردمان انطاکیه که در سوره یس آمده است، مومن آل یس در حکم عامل ترغیب کننده عمل کرده است و مردم را به پیروی از سه پیام رسان الهی خوانده است. در داستان مومن آل فرعون که در سوره غافر آمده است نیز به مساله عامل ترغیب کننده اشاره می شود.

به هر حال عوامل چندی در تاثیر پیام و تغییر نگرش نقش جدی ایفا می کنند که به برخی از آن ها در این جا پرداخته شده است. تاکید بر مشترکات،[43] برخورد محبت آمیز،[44] بشارت دهی و امیدواری به پیامدهای خوش[45] همزبانی با مخاطبان،[46] تهییج عواطف و احساسات به دور از فریب و نیرنگ و بهره گیری از حقایق و واقعیت ها،[47] ساده گویی و دوری از پیچیدگی و تعقید مسایل و مباحث[48] از دیگر عوامل تاثیرگذار در متقاعد سازی مخاطبان پیام است که در قرآن به آن ها اشاره شده است.

درباره همزبانی این نکته مورد توجه قرار گیرد، که این همزبانی به معنای "لسان قومه" [49]می تواند به آشنایی با حوزه زبانی و ادبیات آن مردم باشد و می تواند فراتر از این، شامل آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم ایشان باشد. به سخن دیگر، مردم شناسی به شکل جامع و کامل می تواند زمینه ساز ارتباط سالم تر و درست تری میان مبلغ و مخاطب را فراهم آورد. بنابراین پیام می بایست در شکلی ارایه شود که با فرهنگ و آداب و رسوم آنان نزدیک باشد و آنان توانایی درک و فهم مفاهیم پیام را داشته باشند. بسیاری از مبشران مسیحی موفق کسانی بودند که در یک جامعه آفریقایی سالیانی زیسته بودند و کاملا با فرهنگ و آداب و رسوم ایشان آشنا شده و پیام های تبلیغی خویش را در همان ساختار فرهنگ ارایه می دادند. از این رو، نمی بایست زبان قوم و همزبانی را در همان زبان مشترک فارسی و عربی و انگلیسی خلاصه کرد، بلکه می بایست به اشتراکات فرهنگی اشاره داشت که میان مبلغ و مخاطب پدید می آید و مبلغ پیام هایش را در همان قالب و فرهنگ مفاهیم آشنای مخاطب به آنان می رساند.

روش­شناسی تبلیغی پیامبر اکرم (ص)

پیامبر (ص) در همین چارچوب پیش گفته و اصولی که در آموزه های وحیانی قرآن بیان شده است، به کار تبلیغ پرداخت. ایشان در چارچوب حوار و گفت و گوی میان فرهنگی با "قل و قالوا یا قیل و قالوا"[50] کوشید تا مفاهیم وحیانی را به گوش مخاطبان خود برساند و تحول و تغییر اساسی در جامعه آن روز پدید آورد و نگرش های آنان را به هستی و اهداف و فلسفه زیستن و چگونه زیستن تغییر دهد.

شناخت روش­های صحیح و مؤثر تبلیغی و به کار بستن آن، از عوامل مهم توفیق در این زمینه است. از جمله ویژگی­های مبلغ آن است که براساس مکان، زمان و مخاطب، سخن و شیوه­ی تبلیغ خود را تنظیم و متناسب سازد، چه بسا سخن محفل مردان سازگار با جمع زنان نباشد و نیز روشی در یک مکان نتیجه بخشد، امّا در مکانی دیگر تأثیر نگذارد. شایسته است که مبلغ، همچون روانشناسی دقیق و طبیبی دردآشنا متناسب با هر نیازی درمان خود را سازگار نماید.

سیره­ی رفتاری پیامبر گرامی(ص) از روش­های متنوع تبلیغی بهره برده است که می­توان گفت: تأثیر ژرف و گسترده­ی حضرت در امر هدایت بشر رابطه­ی مستقیم و با این گونه شیوه­ها دارد. اگر شیوه­های نو و سازگار با زمان و مکان و مخاطب با رفتار درست مبلغ جمع شود؛ ثمره­ی ارزشمند آن که همانا هدایت پذیری انسان­ها و بهره­مندی از پاداش عظیم الهی، هویدا خواهد شد. به یقین هدایت پذیری ماندگار امت اسلام تا ابد وامدار تبلیغ بنیادین پیامبر گرامی اسلام(ص) است. روش های که ایشان در تبلیغ در پیش گرفتند عبارتند از :

1. ارتباط فردی یا چهره به چهره؛‌ تفاوت­های فردی در انسان­ها امری غیر قابل انکار است، از این رو باید متناسب با استعداد و ظرفیت روحی هر کس به تعلیم و تربیت بپردازد. این گونه است که پیامبر(ص) با توجه به شرایط مخاطب و فهم و درک ایشان به پرسش های آنان پاسخ می داد و با آنان سخن می گفت. آن حضرت (ص) می فرماید: نحن معاشرالانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم؛ ما پیامبران با مردمان بر اساس فهم و درک ایشان با آنان سخن می گوییم. این درک مخاطب زمانی امکان پذیر است که رو در رو و چهره به چهره انجام شود و تاثیر کلام و سخن را در مخاطب ارزیابی و بر اساس واکنش های مخاطب به سخنان پیش گفته، ادامه سخن و گفت و گو طراحی و انجام شود. بنابراین اگر مخاطب با مطلبی واکنش مناسبی نشان نداد می توان دریافت که پیام در قالب خود به مخاطب داده نشده است و نیاز به تغییر سطح گفت و گو وجود دارد.

2. ارتباط جمعی و گروهی؛ بخش مهمی از تبلیغ پیامبر به ویژه در مدینه نصیب جمعیت­ها و گروه­ها می­شد. آن­ها با پیامبر(ص) در تماس بودند و از جدیدترین سخنان و رهنمودهای حضرت بهره می­بردند. پیامبر نیز به آن­ها سفارش می­فرمود که آنچه را آموخته­اند به دیگران نیز آموزش دهند: لیبلغ الشاهد الغائب.[51]

ابن سعد در کتاب الطبقات الکبری تحت عنوان وفادات العرب علی رسول الله به ذکر هیأت­های نمایندگی قبایل که به محضر پیامبر شرفیاب می­شدند، پرداخته است. موسم حج و منزلگاه­های عکاظ، مجنّه و ذی المجاز از جمله پایگاه­های تبلیغ جمعی پیامبر بود. نیز خطبه­های پیامبر در مجالس، مساجد و اماکن عمومی را می­توان یاد نمود.

پاره­ای از ارتباط­های فردی یا گروهی پیامبر در سفر، هجرت و جهاد صورت می­گرفت. نقل شده است که پیامبر در راه مدینه به دو دزد برخورد کرد و آن­ها را ارشاد و موعظه فرمود، آن­ها نیز پذیرفتند. پیامبر نام آن دو نفر را که مهانان، یعنی خوارشدگان بود به مکرمان، یعنی گرامیان تغییر داد و از آن­ها خواست که نزد او به مدینه آیند.

3. شیوه پرسش و پاسخ؛ از شیوه­های سودمند تبلیغی شیوه­ی پرسش و پاسخ است؛ زیرا اثبات یک ارزش از طریق بحث و گفت و گو باعث می­شود که ذهنیات نادرست مخاطب برای مربی آشکار شود و بر تصحیح آن اقدام نماید.

روزی پیغمبر خدا از یارانش پرسید: می­دانید چه کسی مفلس است؟ اصحاب پاسخ دادند: از نظر ما مفلس کسی است که پول و کالایی نداشته باشد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: مفلس کسی است که وقتی وارد صحنه قیامت شود در حالی که نامه عملش پر از نماز و روزه و زکات است، امّا برخی از مردم را دشنام داده و بعضی را مورد تهمت قرار داده است و

4. الگو پردازی؛ الگوها در کمال آدمی نقش برجسته­ای دارند. تجسّم عمل نیک در قالب رفتار افراد و گروه­ها انگیزه­ را برای یادگیری و به کارگیری بیشتر می­کند؛ از این­رو الگوها در سکّوی تعلیم و تربیت برتر بوده و قرآن نیز از معرفی الگوهای نیک و نمونه­های ناشایست منظور و مقصود تربیتی دارد.

از آن­جا که گاه الگوها و نمونه­ها اقوام و ملت­ها هستند، پیامبر اکرم(صلّی­الله علیه و آله) در مناسبت­های مختلف حضرت علی(علیه السلام) و اهل بیت مطهر خویش را الگو و رهبر مسلمانان معرفی فرمود. روایات متواتر شیعه و سنی دلالت بر این مطلب دارد.

5 . شیوه­ی کنایی و القای غیر مستقیم؛ گاه خطایی از شخص یا گروه سر می­زند که مبلّغ از آن آگاه می­گردد. اصول تربیتی، تذکر را در هر حال و موقعیت امضا نمی­کند؛ چه بسا موجب شرمندگی و در تنگنا قرار دادن فرد ­شود یا او را در انجام گناه و خطا گستاخ نماید. این حالت به خصوص در نوجوانی و جوانی که دوره­ی مقاومت در برابر تذکرها و توصیه­ها قلمداد می­شود، بارزتر است، از این­رو مبلغ و مربی شیوه­ی کنایی و غیر مستقیم را به کار برده تا مخاطب را از نادرستی کار خویش آگاه سازد. گاه نیز به کاربردن بعضی الفاظ درحضور جمع یا به­صورت فردی شایسته نمی­باشد که دراین صورت می­توان ازروش کنایی نیز بهره جست.

امام صادق(علیه السلام) می­فرماید: هر جا که خداوند، پیامبرش را سرزنش کرده؛ مقصود دیگران است؛ مانند آیه 74 اسراء که می­فرماید: اگر تو را استوار نمی­داشتیم، قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی.

همچنین در روایات می­خوانیم: پیامبر(صلی الله علیه و آله) به گروهی که نماز جماعت را ترک کرده بودند تذکر مستقیم نداد و نام آن­ها را اعلام نکرد، بلکه جهت هشدار به آنان، در سخنرانی خویش فرمود: سنگین­ترین نمازها بر منافقان نماز عشا و نماز صبح است، چنانچه فضیلت آن را می­دانستند، حتی اگر توانایی راه رفتن نداشتند، با خزیدن در آن شرکت می­کردند.

در نقلی دیگر از حضرت علی(علیه السلام) آمده است: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به من دستور داد که در میان مردم بانک برآورم که هرکس در پرداخت حقوق اجیرش ظلم کند، خداوند او را لعنت نماید و هر کس از غیر مولایش پیروی نماید، خداوند او را لعنت کند و هر کس به پدرانش ناسزا بگوید مورد لعن و نفرین خدا قرار گیرد. جمعی از اصحاب پیامبر به همراه خلیفه­ی دوم به منظور آگاهی از تفسیر این حدیث خدمت پیامبر رسیدند. حضرت در جواب درخواست آن­ها فرمود: این که دستور دادم هر کس بر اجیرش ظلم کند.. منظور سخن قرآن است که: قُل لاأسئلُکُم علیهِ أجراً إلاّ المودّة فی القُربی؛ [52] بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان، بنابراین هر کس به ما ظلم کند لعنت خداوند بر او باد.

امّا در مورد جمله دوم هر کس از غیر مولایش تبعیت کند منظور سخن قرآن است که: النّبیُّ أولی بالمؤمِنینَ مِن أنفُسِهِم؛[53] پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است، و بدانید که هرکه من مولای اویم، پس علی مولای اوست.

درباره جمله سوم که هر کس به پدرانش ناسزا گوید من خدا و شما را شاهد می­گیرم که من و علی هر دو پدران یک امتیم و کسی که به یکی از ما ناسزا گوید لعنت خدا بر او باد. چون توضیح پیامبر(صلی الله علیه و آله) به پایان رسید و بیرون رفت، خلیفه دوم به همراهان گفت:‌ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هرگز ولایت علی(علیه السلام) را تا این حد مورد تأکید قرار نداده بود، نه در غدیر خم و نه در جای دیگر.

آموزش غیر مستقیم وضو توسط امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) از جمله نمونه­های آموزش غیر مستقیم مکتب نبوی است.

6 . تشویق و تنبیه؛ ایجاد انگیزه برای انجام عمل نیک یا ترک عمل بد، مهم­ترین نقش را در تربیت نفوس دارد. تشویق مناسب و شایسته و نیز توبیخ و تنبیه اصولی از شیوه­های مؤثر تبلیغ و تربیت است.

از جمله ابزارهای تشویق که موجد انگیزه نیز می­باشد؛ به گفتار خوشایند و دل پسند، تکریم و احترام، محبّت و می­توان اشاره کرد. همان گونه که روی گرداندن، توبیخ و به معنای نابه جا و زشت بودن یک عمل یا گفتار است. کم­ترین مرحله­ی تشویق و تنبیه را در حکایت مشهور پیامبر با جوانی بی­کار که سر راه می­نشست، می­توان مشاهده کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن­گاه که وی را بی­کار دید، روی از او برگرداند و چون در راه برگشت مشغول کشیدن خط بر زمین بود، به او توجه نمود. جوان از این برخورد تعجب کرد. پیامبر کار بی­فایده دوم را از بی­کاری مطلق بهتر دانست.

7. تبلیغ و نمایش عملی؛ عمل مبلّغ به آنچه می­خواهد بگوید؛ بهترین شیوه­ی تبلیغ است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛ دعوتگر مردم بدون زبان بلکه با عمل باشید. آثار ارزنده­ی تبلیغ عملی مانا و پایدار است.

8 . نمایش عملی؛ انجام یک عمل، کشیدن یک تصویر و استفاده از حرکات دست از جمله نمونه­های نمایش عملی است. نقل شده است که پیامبر هنگام آموزش نماز به مسلمانان بر مکان مرتفعی قرار گرفت تا همه او را ببینند. آن­گاه فرمود: این گونه که من نماز به جای می­آورم، شما هم آن را بر پا دارید.

و نیز آمده است که پیغمبر در حالی که انگشت سبابه و میانی خود را به هم چسبانیده بود و به آن­ها اشاره می­کرد، فرمود: من و کسی که یتیمی را سرپرستی کند در بهشت مانند این دو هستیم.

و در روایتی از ابن مسعود می­خوانیم: روزی پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) مربعی رسم کرد و خطی در وسط آن کشید و خط­های کوتاهی از سمت یکی از اضلاع مربع به سوی خط میانی ترسیم نمود. آن­گاه به اصحاب فرمود: این خط میانی انسان است و مربعی که آن را احاطه کرده مرگ اوست و این خطوط کوتاه حوادث روزگارند که او را هدف گرفته­اند و اگر یکی از آن­ها به وی نرسد، دیگری به او خواهد رسید.

9. شیوه­ی تمثیلی: تمثیلات، معقولات را محسوس می­کند و کمک شایان به فهم مطلب است. خداوند در آیات قرآن تمثیل و تشبیه به کار برده است.

پیامبر اسلام و معصومین نیز از شیوه­ی تمثیلی استفاده می­کردند. بیشتر تمثیلات پیامبر شیوه­ی خطابه­ای دارد، امّا گاه نیز به صورت عملی به بیان تمثیل می­پردازد. از آن جمله حکایتی است که پیامبر در بیابان از یارانش می­خواست تا هیزم جمع­آوری کنند. افراد گفتند: در این بیابان بی­ آب و علف هیزمی نمی­توان یافت. پیامبر از آن­ها خواست تا هرچه می­توانند جمع کنند. پس از مدّتی تلّ هیزم انباشته ­شد. پیامبر از این ماجرا برداشت تربیتی کرد و ­فرمود: و هکذا اجتمعت الذنوب؛ و این چنین گناهان اندک اندک جمع می­شوند، پس از گناهان کوچک بپرهیزید.

از جمله تمثیلات خطابه­ای پیامبر نیز می­توان به موارد زیر اشاره کرد: مثل المؤمن کمثل العطّار إن جالَسْتهُ نفعک و إن ما شیْتهُ نفعک و إن شارکْتَهُ نفعک؛ مثل مؤمن مثل عطار است اگر با او هم­نشین شوی سودت بخشد و اگر با او همراه شوی سودت بخشد و اگر با او شریک گردی سودت بخشد.[54]

در حدیث دیگری می­فرماید:‌مثل العالم الّذی یُعلّم النّاس الخیر و ینسی نفسه مثل الفتیله تضیءُ للناس و تحرق نفسها؛ مثل عالم آن­گاه که به مردم تعلیم دهد و خودش فراموش نماید و عمل نکند مانند فتیله­ی چراغ است که به مردم نور می­بخشد، ولی خودش می­سوزد.[55]

10. قصه گویی؛ از جمله شیوه­های ارایه پیام که از دیرباز در تمامی اقوام و تمدن­ها رایج بوده، شیوه­ی قصه گویی است. آنچه اهمیت دارد؛ گفتن حکایات و قصص واقعی است؛ چنان­که تفاوت عمده قصص دینی با دیگر قصص در واقع­گرایی و پرهیز از خیال پردازی در بیان قصه است که ذهن مخاطب با موضوع­ درگیر می­شود و پیام به صورت غیر مستقیم به او منتقل می­گردد و ماندگاری پیام را در ذهن بالا می­برد. در قرآن و سیره­ی پیامبر(ص) از این روش بهره گرفته شده است.

این داستان از پیامبر نقل شده که فرمود: رهگذری که تشنگی بر او چیره گشته بود، پس از یافتن چاه آبی به درون آن رفت و خود را سیراب کرد. پس از بیرون آمدن از چاه، سگی را دید که از تشنگی له له می­زند و خاک می­خورد. با خود گفت: این سگ نیز خیلی تشنه است. دوباره به داخل چاه رفت و کفش خود را از آب پر کرد و بالا آمد و سگ را سیراب نمود. خدای مهربان به شکرانه این نیکوکاری گناهانش را آمرزید. اصحاب به خاطر اطمینان از صحت برداشت خویش پرسیدند: ای رسول خدا! آیا کمک به حیوانات نیز پاداش دارد؟ پیامبر فرمود:‌ سیراب کردن هر جگر تشنه­ای پاداش دارد.

بخش دوم :

روش شناسی شیوه تبلیغ آیت الله موسوی لاری

واکنش های جهانی به فعالیت های آیت الله موسوی لاری بیانگر آن است که شیوه تبلیغ دین که از سوی معظم له در پیش گرفته شده، بسیار موثر و مفید بوده است. از این رو، برای این که تحلیل درستی از فعالیت ها داشته باشیم نیازمند آنیم که نگاهی هر چند گذرا به روش شناسی شیوه تبلیغ معظم له داشته باشیم.

با نگاهی به نامه ها و نوشته های مخاطبان به ایشان از سراسر جهان و بررسی آیات قرآنی و روایات ولوی می توان دریافت که شیوه هایی که معظم له خواسته و ناخواسته انتخاب کرده یا مستقیم و یا غیر مستقیم از آموزه های وحیانی اسلام گرفته شده است، زیرا معظم له که عمری با قرآن و حدیث و روایت حشر ونشر داشته از سیره و سنت معصومان(ع) بهره های بسیار برده و آن ها را در نوشته ها و روابط و ارتباطات مردمی به خوبی به کار بسته است.

در آغاز این نوشتار نخست نگاهی کوتاه و گذرا به روش های تبلیغ از نگاه قرآن خواهیم داشت و سپس با بررسی و تحلیل نامه ها و نوشته های خوانندگان، در عمل خواهیم دانست که تا چه اندازه معظم له در این امر موفق بوده است.

بر اساس روش هایی که قرآن برای تبلیغ بیان می کند، می توان با توجه به تحلیل خوانندگان دریافت که نویسنده کوشیده است تا از همه روش های مورد استفاده و تاکید قرآن از جمله روش عینی سازی و ارایه نمونه های واقعی، بهره گیری از فطریات، حکمت ، موعظه، انذار، بشارت، تاکید بر مشترکات، تبلیغ به زبان مخاطبان، تبلیغ غیر مستقیم، تمسک به استدلال و برهان، تهییج احساسات و عواطف، جدال احسن و نیکو، ساده گویی، ساده سازی مفاهیم، مراعات مخاطبان، استعداد سنجی، پرهیز از تبعیض در دعوت و تکریم و احترام به همه مخاطبان استفاده کند. از این روست که تفاوتی میان اشخاصی چون ولیعهد انگلستان یا روستایی از آفریقا نمی گذارد و به همه ایشان نامه نوشته و کتب مورد نیازشان را ارسال داشته و نامه هایشان را پاسخی درخور داده است.

صبر و شکیبایی در عرصه تبلیغ و پرهیز از نومیدی از دیگر ویژگی های تبلیغی ایشان است که از قرآن سود جسته است. [56] وی در تمامی سالیان عمر خویش از این که مخاطبانی، پیام وی را نپذیرند، نومید نشد و هرگز از پا ننشست.

اگر نگاهی به کتبی از جمله تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان داشته باشیم به خوبی روشن می شود که معظم له می کوشد تا با ارایه نمونه های عینی وملموس، مخاطب را با وضعیت موجود درگیر و آشنا سازد؛ زیرا ارایه تحلیل های نظری و تبیین های کلی بی آن که نمونه های عینی و ملموس ارایه شود نمی تواند تاثیر مطلوب را بر ذهن مخاطبان که در سطوح مختلف علمی و ذهنی قرار دارند بگذارد. خداوند در آیاتی از جمله 77 تا 81 سوره شعراء بر استفاده از ضروری ترین و ملموس ترین نیازهای بشری برای متوجه ساختن مردم به خدا و امور بیرون از دایره محسوسات و ملموسات تاکید می کند؛ چنان که در آیات 76 و 77 سوره انعام با استفاده از محسوساتی چون افول ماه و ستارگان و خورشید بر بطلان ربوبیت آنان و اثبات ربوبیت خداوند می کوشد تا نشان دهد که چگونه می توان از محسوسات برای ابطال و اثبات اموری غیر محسوس بهره برد.

معظم له نیز با توجه به همین روش و شیوه تبلیغ حقایق می کوشد تا تحلیل واقع بینانه ای از وضعیت تمدنی غرب و راهی که در نهایت می پیماید به دست دهد. هر چند که برای مردمی که گرفتار زندگی روزمره هستند و کم تر در بلندایی می نشینند و به کلیت امور می نگرند سخت است تا تحلیل و تبیینی درست از آینده خویش به دست دهند، ولی می توان با بهره گیری از محسوسات و ملموساتی که در زندگی آنان وجود دارد، آنان را نسبت به راهی که انتخاب کرده اند هوشیار کرد. این گونه است که کتبی از جمله کتاب یاد شده توانسته است تاثیر شگرفی در میان کسانی که در غرب زندگی می کنند و یا درگیر تمدن غربی می باشند به جا می گذارد.

نویسنده مجله خاورمیانه بین المللی، درباره روش معظم له در کتاب سیمای تمدن غرب می نویسد: مولف شخصی است که با فضلا و دانشمندان اسلامی گذشته ای که کتاب " استعداد و پذیرش تمدن غرب" ما را با آن ها آشنا می کند، در یک سطح و ردیف می باشد، اما در عین حال، متعلق به قرن بیستم است و او هزاران هموطن خود را دیده به خاطر تجددی که نه سعادت و نه پیشرفت حقیقی می آورد، سنت خویش را ترک کرده اند و درگیر یک حیات و نابودی می یابد که بر سر میراث فرهنگی در جدال هستند درکشوری با میراثی بزرگ.

ناهماهنگی و بیهودگی های تمدن عالی و متکبرانه ما به طور آشکارا برای او آشکار است، بیکاران و گرسنگان، سگ های نازپرورده، زنان از شکل افتاده و خرد شده، سالخوردگان تنها و بی کس، جوانان مجرم و مقصر، آینه تمام نمای بی عاطفگی جامعه ای است که به نظر می رسد قلب و روحش را از دست داده است.

طبق گفته مترجم، اگر چه قدری از نظریات مولف، ناراحت کننده است و اگرچه می توان پاره ای از تصویرهای جزیی و کوچک را که به دست می دهد، نپذیرفت، با وجود این، تاثیر فوق العاده آن، غیر قابل انکار است.

پذیرفتن این نظر برای ما مهم است، چنان چه بسیاری از کسانی که از خرسندی ما به وضع خویش و نادیده گرفتن آن چه رابطه مستقیم با ما ندارد، رنج می برند، آشکارا با ما در پذیرفتن این مطلب، موافق و همداستان هستند.

قرار گرفتن این کتاب تفکر انگیز در دسترس جامعه غربی تا حدود زیادی، مرهون تلاش مترجم، آقای گلدین است. امیدواریم مترجم بتواند ما را با کتاب های دیگری آشنا کند که حاوی نقطه نظرهای غیر رایج و غیر متداول است.

می توان گفت که آقای سید مجتبی موسوی، نقایص جامعه اسلامی خودش را همان گونه نقادی می کند که جامعه ما، و صداقت و خلوص ایمان و امید او بر یک آینده مشترک، از خلال گفته های وی آشکار است.

آقای موسوی، یک اصلاح بزرگی را در اسلام پیش بینی می کند، اسلام در اصول خدا داده خود که آینده اش را تشکیل داد، نه تنها ثبات داخلی بلکه راز بقای خود را برای جهانیان نیز می یابد.[57]

از دیگر روش ها و شیوه هایی که در آیات قرآن بر آن تاکید شده و از آن نیز به خوبی برای بیداری و هوشیار مخاطبان بهره گرفته شده می توان به بهره گیری از فطرت انسان ها در جلب منفعت و گریز از ضرر و زیان برای تبلیغ توحید و معارف الهی و حقایق هستی اشاره کرد.

خداوند در آیه 76 سوره مائده به پیامبرش(ص) فرمان می دهد تا از روش استفاده از فطریات بهره گیرد.[58] آیاتی چون 71 سوره انعام و 17 و 18 سوره عنکبوت بر این روش برای رسیدن به اهداف تبلیغ و رساندن پیام های الهی به مخاطبان و روشن شدن حقایق هستی به کسانی که خواب هستند و یا در خواب فروبرده شده اند تاکید می کند و از پیامبر گرامی (ص) می خواهد تا از این روش بهره گیرد. این گونه است که فرمان (قل: بگو) برای بهره گیری از این روش در این ایات و آیات دیگر صادر می شود.

از دیگر روش هایی که قرآن و پیامبران از آن استفاده کرده اند و معظم له نیز در کتب خویش به خوبی از آن سود جسته می توان به استفاده از برهان و استدلال های حکیمانه برای سطوحی از جامعه اشاره کرد. فرهیختگان و نخبگان جامعه چون در سطح هوشی بالاتری قرار دارند نیازهای خاصی دارند و پرسش های خاصی نیز در ذهن آنان خجلان می کند و هر پاسخی را نمی پذیرند. عقل گرایی و هوش بالا آنان را به کلیاتی سوق می دهد که ذهن آنان را درگیر می کند.

خداوند با توجه به سطوح فکری و هوشی و علمی مخاطبان از پیامبر (ص) و همانند دیگر پیامبران الهی می خواهد تا از روش ها و شیوه های مختلف استفاده کنند. این گونه است که خداوند از روش هایی چون مباحث حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن برای هدایت مردم و ارایه پیام به عنوان بهترین روش ها و شیوه های پیام رسانی یاد می کند و از پیامبر (ص) می خواهد که این راه ها و روش های گوناگون را بپیماید.[59]

پیامبر گرامی (ص) با توجه به پاسخ ها و روش ها و شیوه های گوناگونی که در پیش می گرفت مورد پرسش قرار می گیرد که چرا پاسخ های مختلف گاه به ظاهر متضاد و متناقض نما می دهد؟ آن حضرت (ص) ضمن اعلان این فرمان الهی در تبیین و توضیح روش خویش می فرماید: نحن معاشر الانبیاء نکلم الناس بقدر عقولهم؛ ما پیامبران با مردمان به اندازه عقول و خردشان سخن می گوییم.

اگر به کتب و نامه های معظم له دقت شود بهره گیری و استفاده از روش های مختلف را به روشنی می توان در آن رد گیری و شناسایی کرد. گاه به مباحث دقیق و کلی بر پایه حکمت و گاه دیگر از پند و اندرزها و داستان و گاه دیگر از جدال احسن به خوبی بهره می گیرد. این مطلب را خوانندگان در نامه های خویش به خوبی بیان و روشن می سازنند.

همان گونه که پیامبر موظف بود تا از روش های استدلالی بهره برد و یا از پند واندرز[60] و یا روش جدل نیکو و مجادله احسن بهره گیرد، مومنان پیرو آن حضرت نیز موظف و مکلف هستند تا از همان شیوه ها و روش هایی که قرآن فرمان داده بهره جویند.

تمسک به استدلال و خرد در برابر سنت گرایی و آیین های تقلیدی و نظریات که به عنوان اصول خرد جمعی به خورد مردم داده می شودو به شکل گفتمان غالب و چیره اجازه نمی دهد تا عقل گرایی واقعی حاکم و چیره شود، از مهم ترین روش هایی است که خداوند به عنوان روش تبلیغی در مکتب پیامبران (ع) معرفی می کند و آیاتی چون 170 سوره بقره و نیز 104مائده و 10 ابراهیم و 51 تا 56 سوره انبیا و آیات بسیار دیگر بر آن تاکید دارد.

معظم له نیز از همین شیوه و روش بهره می برد و چنان که نامه ها و اظهار نظرهای مخاطبان و خوانندگان روشن می سازد وی توانسته است به خوبی از عهده این مهم برآید و از این روش ها به خوبی سود جوید.

جدال احسن نیازمند آن است که گاه با مخاطب همراهی کرده تا اندک اندک بنیادهای فکری و پایه هایی که بینش و نگرش وی بر آن ساخته شده فرو ریزد.[61] از این رو ست که معظم له نیز بر این پایه حرکت می کند تا اندک اندک و گام به گام افکار و اندیشه ها را متحول سازد بی آن که موجب شود تا مخاطب احساس کند که با رقیب مواجه است و کسی می خواهد به هر شکلی وی را متقاعد کند. در حقیقت متقاعد سازی را از راهی شروع می کند که می توان از آن به همراهی یاد کرد تا کم کم دست مخاطب را برای راه رفتن درست رها کند و اجازه دهد تا پس از برداشتن پاهای چوبین کجرویی با پاهای واقعی استدلال و برهان حرکت کند.

این گونه است که همانند پیامبران و روش هایی که در آموزه های وحیانی بیان شده با بهره گیری از مشترکات پذیرفته شده می کوشد تا همراهی را به گونه ای نشان دهد و سپس مسیر درست را تبیین نماید.[62]

از دیگر روش هایی که قرآن در ارایه پیام و تبلیغ بدان اشاره و تاکید می کند تبلیغ به زبان مخاطبان است. این گونه است که خداوند نه تنها پیامبران را به زبان قوم خودشان می فرستد بلکه از آنان می خواهد تا از زبان خاص هر مخاطب استفاده کند. این مطلب در آیاتی چون 125 سوره نحل و آیه 4 سوره ابراهیم به خوبی تبیین شده است.

این گونه است که ساده گویی و ساده کردن حقایق با زبانی گویا به عنوان مهم ترین ادب و شیوه مورد توجه و اهتمام قرار می گیرد.[63] معظم له چنان که از آثار و نوشته ها و هم چنین نامه های مخاطبان و خوانندگان به دست می آید از همین روش ساده گویی و ساده کردن حقایق به خوبی استفاده کرده است.

خداوند در آیاتی چون 29 و 30 سوره نجم و آیه 125 سوره نحل بر لزوم رعایت استعداد و قابلیت مخاطبان و افراد در استفاده از فرصت ها و امکانات تبلیغی و نیز بهره گیری از روش های مختلف تبلیغی تاکید می کند تا این گونه فرصت های بیش تری برای بخش بزرگ تری از مخاطبان فراهم آید. بنابراین استفاده از روش های مختلف در یک کتاب و یا کتب مختلف این امکان را به خوانندگان می دهد تا در وضعیت و شرایط گوناگون و روحیات مختلف با حقایق آشنا شوند.

از دیگر روش های مهم و اساسی در امر تبلیغ دین و حقایق که مورد توجه و اهتمام قرآن و سنت و سیره پیامبران قرار گرفته، طرح پرسش و سوال کردن به انگیزه بیدارکردن فطرت خفته مخاطب است. آیاتی چون 63 سوره هود و 39 سوره یوسف و 9 و 10 سوره ابراهیم و 70 تا 73 سوره شعراء طرح سوال را به عنوان شیوه ای موثر در امر تبلیغ و دعوت مردم به سوی حق و حقیقت معرفی می کند. این گونه است که معظم له نیز از این روش برای دست یابی به مقاصد خود بهره می گیرد.

درگیر کردن ذهن مخاطب با پرسش های بسیار و گاه پاسخ های مستقیم و غیر مستقیم به برخی از آن ها دادن از روش هایی است که در کتب معظم له می توان رگه های بسیاری را یافت. خوانندگان که با این پرسش های سنگین مواجه می شوند یا ناچارند تغییر موضع و نگرش دهند و یا آن که راه دیگری را در پیش گیرند و پاسخ های درستی برای دغدغه ها و پرسش های جدید ذهنی خویش دهند. این گونه است که سوال های جدید در ذهن شکل می گیرد و شخص را به سوی راه های تازه می کشاند. نامه هایی که از سوی مخاطبان و خوانندگان و درخواست های جدید برای کتاب هایی که این بخش را پاسخ دهد خود بهترین گواه از تاثیر گذاری شیوه طرح پرسش در خوانندگان است که معظم له به درستی از آن سود برده است.

سایه های آفتاب

بی گمان شناخت شخصیت هایی که دارای ابعادی چند و متفاوت، آن هم در سطح جهانی هستند، سخت و دشوار است. هم چنین معرفی آنان شرایط و مقتضیات خاصی را می طلبد. این مساله گاه چنان تشدید می شود که بسیاری از نزدیک شدن به ایشان خودداری می کنند. تهدید و چالشی که گزارشگر می بایست آن را به جان خرد تلاش های ناکام است؛ به ویژه زمانی که شخصیت بخواهد در گمنامی و در سایه حرکت کند و برای دور از هیاهوی دنیا در بستری از سکوت و خاموشی حرکت کند و از نام و نان بریده باشد. یکی از این شخصیت ها که در چنین پس زمینه ای زندگی و فعالیت می کند، حضرت آیت الله موسوی لاری است.

برای شناخت و معرفی چنین شخصیتی با محدودیت های بی شماری مواجه هستیم . برای همین می بایست به کوچک ترین ابزار شناسایی و معرفی تمسک جست و چنگ زد. البته ناگفته نماند هر چند که فعالیت در زمینه خاکستری و در سایه انجام می پذیرد ولی با این همه، آثار وتاثیرات این گونه فعالیت ها خود را به اشکال مختلف نشان می دهد و همین فرصتی برای ما فراهم می آورد تا بتوانیم برخی از وجوه شخصیتی وی را در لابلای بازتاب ها و آثار ردگیری و پی گیری کنیم.

نوشته حاضر خوانش مجموعه نامه های مکتوب و الکترونیکی است که از نقاط مختلف جهان رسیده است. هریک از آن ها با تمام سادگی و یا پچیدگی خود حاوی مطالب مهمی است. حتی اگر این نامه ها حاوی درخواست کتابی باشد؛ زیرا نشانگر آن است که مرزهای اندیشه چگونه فرامرز است و هیچ محدودیتی را نمی پذیرد. با خوانش و تحلیل این نامه ها و نوشته های کوتاه و بلند است که ما را به جهانی از حقایق وعبرت ها نزدیک می کند تا از این راه بتوانیم برخی از وجوه شخصیتی آیت الله را شناخته و به خود پیش از جهانیان معرفی نماییم.

وی همانند جد بزرگوار خویش(ص) نخست از خود شروع کرد و پس از خودسازی و عمل به ندای "یا ایها المزمل قم اللیل "[64]، گام در عرصه "وانذر عشیرتک الاقربین"[65] زد و در ادامه ندای ایمان و توحید و امامت را در "ما حولها "[66] سر داد و در نهایت خطاب را به سوی جهانیان برگردانید و "حتی من بلغ"[67] را مخاطب خود ساخت.

این گونه است که بازتاب اندیشه او از همه نقاط جهان به چشم می آید و به هر سو نظر شود واکنش و بازتابی است که به اشکال مختلف دیده می شود. بی گمان حتی اگر کسی بازتاب ضیای اندیشه او را در نورانیت ایمان مومن نتواند بیابد در سایه های اخلاق بازسازی شده بسیاری از خوانندگان کتب وی می تواند بیابد. از این رو خورشیدی را می توان به ظل و سایه آفتابی یافت. به این معنا که اگر خورشید وجود این حقیقت نورانی چنان خیره کننده است که دیده نشود و نور خورشیدوش وی بر مهتاب جان آدمیان به چشم نیاید بی گمان سایه هایی از آن در هر جای جهان دیده می شود که این خودگواهی روشن از خورشیدی است که در پس ابری از گمنامی رفته است.

نامه ها و نوشته هایی که برای معظم له می آید به چند دسته بخش می شود که می توان به نامه های درخواست کتب، پرسش های استفهامی و شبهات چالشی، تاثیرپذیری از کتب و نوشته ها تا حد پذیرش کامل و عمل ایمانی بدان و مانند آن، اشاره کرد. این نامه ها از گروه های سنی و علمی مختلف می باشد که سطوح مقدماتی تا عالی را شامل می شود.

نگارش ساده و استدلال های روشن آن هر انسانی را به خود می کشاند. موحد از هر دین و شریعتی را به توحید و باورهای توحیدی استوارتر می کند و اهل تشکیک را به سوی ایمان ثابت سوق می دهد و در نهایت اگر اهل ایمان و خداپرستی نیز نباشد پایه های اخلاق وی را تقویت و تثبیت می کند و از نابهنجاری رفتاری و رذیلت های اخلاقی دور می گرداند. شماری از نویسندگان زندانیانی بودند که در ورطه افسردگی و نومیدی جهان را در حالت قبض می یافتند و هر انفتاح و انسباطی را از زندگی خویش دور می دیدند. این گونه بود که هر کتابی نور امیدی در دل های مرده و یا پژمرده ایشان می افکند و راه روشنی در برابر ایشان می گشود.

همسر یکی از سیاستمداران آفریقایی با اشاره به تاثیر کتب معظم له در اعلام تشیع خویش به صراحت بر این تاثیرگذاری تاکید می کند. در خبری که در مورخ 12 ارديبهشت 1388 شمسی در خبرگزاری ها منتشر شده آمده است: خانم «سیدی بی‏کولیبالی» همسر نخست وزیر سابق مالی به مذهب اهل‏بیت (صلوات الله علیهم) مشرف شد. به گزارش شیعه وب به نقل ازابنا، «خانم مدینه سیدی بی‏کولیبالی» به مذهب تشیع مشرف شد. وی که همسر نخست وزیر سابق مالی است پس از مطالعه کتاب‏های اسلامی و شیعی به مذهب اهل‏بیت (صلوات الله علیهم) مشرف گردید. خانم مدینه سیدی بی‏کولیبالی هم‏اکنون مشغول فعالیت‏های تبلیغی و ارشاد است.

"مالي" كشوري وسيع در غرب آفريقا و محصور در خشكي است که دارای یکی از كهن‌ترين تمدن‏ها در قاره سياه محسوب می‏شود. اين كشور در سال 1960 از استعمار فرانسه به استقلال رسيده و حدود 13 ميليون نفر جمعیت دارد که 98 درصد آنان مسلمان هستند. مردم اين سرزمين داراي غرور تاريخي هستند و فقر نيز نتوانسته اين غرور ماليايي‌ها را كمرنگ كند. آنها در عين نيازمندي، عزت نفس خود را حفظ می‏کنند و در رفتارهاي اجتماعي آنها اين غرور به خوبي ديده مي‌شود. بیشتر مسلمانان مالی پیرو "مذهب مالكي" هستند؛ اما در سال‏های اخیر گرایش زیادی به "مکتب اهل‏بیت (صلوات الله علیهم)" در این کشور ایجاد شده است و هزاران نفر از آنان در عِداد شیعیان آل‏محمد (صلوات الله علیهم) درآمده‏اند..

ویژگی های شخصیت

بی گمان شخصیت هر کسی ابعاد چندی دارد که شناخت آن از راه های مختلف شدنی است. یکی از راه های شناخت، بهره گیری از دیگران است. شاعر شیرین سخن پارسی گوی ما می سراید:

خوشتر آن باشد که سر دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

مهم ترین ویژگی شخصیت آیت الله که همگان آن را عامل موفقیت وی در عرصه های تبلیغ اسلام در جهان بر شمرده اند، اخلاص وی در فکر و عمل است. پیرهیز و اجتناب وی از نام و نان و هرگونه تمایلات نفسانی، موجب شد تا نوشته هایش که از دل بر آمده بر دل های پاک و فطرت سالم بنشیند. وی هر چند که به مردم احترام می گذارد و نهایت خشوع و خضوع را در برابر مردم به جا می آورد هرگز بر اساس هواهای نفسانی مردم و خواسته ها و تمایلات آنان حرکت نمی کند. این گونه است که در این کار نیز همانند دیگر کارهایش آموزه های وحیانی قرآن و سنت و سیره معصومان (ع) را سرمشق و اسوه خود قرار می دهد و به حکم آیه 15 سوره شورا به خود اجازه نمی دهد که برای خوشایند دیگران از دوستان و خویشان، در طلب نام و نانی، اخلاص را در طبق باد گذارد و دو دستی تقدیم شیطان کند؛ بلکه با مقاومت و پایداری در مسیر حق، استقامت ورزیده و سالیانی سال به دور از هر گونه عنوانی زیسته و کار کرده است. این گونه است که خداوند اخلاص وی را با موفقیت های بسیار در جهان قرین ساخت.

وی هرگز اجرت و مزدی نخواست و تبلیغ دین را وظیفه و مسئولیت خود دانسته که تا به حکم احتیاط این اشتغال را به مقام یقین اجزا نرساند دست از پا ننشیند؛ زیرا بر این باور است که هرگونه مزد خواهی به هر شکل و عنوانی سد راه تبلیغ و عمل به مسئولیت و عامل شک در اجزای واجب است. چنان که این مطلب را به درستی از آیات 72 و 73 سوره مومنون دریافته است که هر گونه مزد خواهی نه تنها اخلاص را از میان بر می دارد بلکه انسان را در محل اتهام می نهد و تاثیر کلام را از میان بر می دارد.

بسیاری از خوانندگان در انبوه نامه های خویش بر اخلاص ایشان به عنوان مهم ترین ویژگی شخصیتی ایشان انگشت نهاده و به تبلیغ مخلصانه وی بی درخواست هر گونه مزدی و نام و نانی، اشاره کرده اند. از این گفته اند که وی بی هیچ چشم داشتی به چاپ و نشر رایگان کتبی می پردازد که مردمان را به اسلام و ایمان به خدا می خواند.

بی گمان ایشان همانند جد بزرگوار خویش (ص) هرگز برای فعالیت های تبلیغی و ابلاغی خویش مزدی را از خلق نخواسته است و زمزمه شبانه روزش این است که: لا اسالکم علیه اجرا ان هو ذکری للعالمین؛ از شما مزدی نخواهم جز این که این یادآوری به جهانیان است.[68]

اگر هم چشم انتظار پاداشی است تنها پاداش را از خداوند می خواهد و می طلبد و می فرماید : ان اجری الا علی الله (هود آیه 29 و 51 ) این گونه است که حضرت ایشان تبعیت و پیروی از پیامبران که الگو و اسوه زندگی و سیره عملی ایشان است، بی داشتن کم ترین چشم داشتی مادی از مردم (شعراء آیه 180) کتاب های دینی و معارف اسلامی را چاپ و به سراسر جهان ارسال می کند. این کتب به جاها و مکان هایی ارسال می شود که مردمان از کم ترین امکانات برای دسترسی به کتب اسلامی برخوردار می باشند.

همین نگره قرآنی به اصل تبلیغ دین و ابلاغ آیین توحیدی اسلام است که موجب شده تا زمینه اخلاص در فکر و عمل خودنمایی کند؛ زیرا تنها به اجر و پاداش الهی چشم دوخته و چشمداشتی به دنیا و مال و منال مردم ندارد و خلوص در جان و روحش ریشه می دواند[69] و هر کسی به وی می نگرد اخلاص را در فکر و عملش مشاهده می کند.

همین خلوص در تبلیغ دین است که هدایت مردم به سوی حق به عنوان دغدغه اصلی وی می شود و تنها خواهان آن است که دستی را بگیرد و از تاریکی گمراهی و جهالت برهاند و به سوی حق و صراط مستقیم هدایت کند.[70] اگر شب و روز خواب ندارد و به نامه ها و نوشته های خویش می نگرد و پاسخ نامه های دیگران را می دهد از آن روست که هدایت مردم به حق را وظیفه و تکلیف خویش می یابد و بر این باور است که اگر هدایت و نوری را یافت می بایست دیگران را نیز از این نور وگرمای سعادت هدایت بهره مند سازد؛ زیرا دستگیری مردم را نه تنها حق برای مردم بلکه تکلیفی بر خود می شمارد و به حکم آیات بسیار از جمله آیات سوره والعصر می کوشد تا این وظیفه را به درستی انجام دهد؛ چون می داند که تنها از خسران و زیان کسانی می رهند که عالمی باشند که حق را شناخته و عمل کرده و دیگران را نیز به حق و عمل بدان بخوانند.

معظم له می داند که جایگاه فقیه و عالم بسیار بلند مرتبه تر از عابدی است که تنها به خود می اندیشد و خواهان آن است تا خود را از عذاب برهاند و نوری برای خود کسب کند. ایشان به روایتی می نگرند که امام حسن بن علي عسكري (ع ) از جدش نقل می کند. علي بن موسي الرضا(ع ) فرموده است: به عابد در روز قيامت گفته شود تو بهترين مردم بودي همّت تو، خودت بود و نياز خويش برآوردي، پس وارد بهشت شو.

امّا فقيه كسي است كه خير خويش به مردم رساند و از دشمن شان رهايي بخشد و نعمت هاي بزرگ خداوند تعالي را براي شان وافر و فراهم گرداند و رضوان خداي تعالي را برايشان حاصل كند، به فقيه گفته شود: اي كفيل يتيمان آل محمد، اي هدايتگر دوستداران و مواليان ضعيف، بايست تا براي هر كه از تو بهره اي اندوخته يا دانشي آموخته، شفاعت كني، او مي ايستد و با خود دسته دسته وارد بهشت كند – تا آن كه گويد ده تا – يعني كساني كه دانش هايي از او گرفته اند و از كساني كه از او فرا گرفته اند و از كساني كه از او فرا گرفته اند، تا روز رستخيز. پس ببينيد ميان آن دو منزلت چه فاصله اي است.[71]

سختی ها و فشارهای جانکاه را تحمل می کند و به حکم صبر و استقامت برای تبلیغ دین، از درد دیگران می سوزد و چون شمع شب های تاریک می کوشد تا راه مردمان را روشن سازد. ایشان می داند که می بایست به حکم : فاستقم کما امرت، در مسیری که خداوند روشن ساخته است دیگران را به آن سو دعوت و بلکه بکشاند و برساند.[72]

به سبب همین اخلاص و صبری که خداوند به ایشان بخشیده است با همه فشارها و سختی های مالی و مادی از گذشته تاکنون از راه حق کوتاه نیامده و به سبب مخالفت ها و تکذیب های برخی از دشمنان و حتی دوستان که کار را بی تاثیر و بی فایده تلقی می کنند، از تبلیغ دین الهی دست نمی شوید و کوتاه نمی آید[73] و رسالت و وظیفه خویش را انجام می دهد.[74]

خداوند در آیات چندی از جمله آیات 26 تا 31 از نامه به عنوان یکی از ابزارهای اطلاع رسانی و ابلاغ پیام اشاره می کند. این روشی است که پیامبرانی چون حضرت سلیمان (ع) و پیامبر گرامی (ص) بهره برده اند. حضرت پیامبر(ص) نامه های بسیاری به کشورها و سران ملت ها فرستاد و از نامه و نامه نگاری به عنوان یک شیوه و ابزار مفید سود جسته است.

آیت الله موسوی لاری به تاسی و پیروی از سنت پیامبران (ع) و روش قرآنی، هماره از این ابزار سودمند سود جسته است. وی نه تنها خود آغاز نامه نگاری به افراد و اشخاص در سطوح مختلف علمی و اجتماعی بوده است بلکه به همه نامه هایی که وارد می شود توجه و عنایت خاص دارد. مجموعه ای که در منزل ایشان با دسته بندی شکیل و زیبا گرد آمده و قفسه ها و زونکن ها ی آن یک اتاق را انباشته است، خود بهترین گواه بر این مدعاست.

در جهان امروز با توجه به تغییراتی که ابزارها و فنون ارتباطی پیش آمده است وی کوشش دارد تا با هر ابزار و فن آوری جدید به خوبی برای اطلاع رسانی و پیام حق بهره گیرد. این گونه است که نامه های الکترونیکی از طریق ایمیل ها و بهره گیری تارنمای جهان به عنوان یک روش مد نظر ایشان قرار گرفته است.،

در حال حاضر بخشی از نامه های موجود که از سوی ایشان ارسال و یا دریافت می شود با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی نوین می باشد. این گونه است که تاثیرگذاری وی بیش از دیگران است، زیرا وی با هر پاسخی به سلام و یا ارسال تحیت و سلامی، جان ها و دل های مردمان را به سوی خویش جلب و جذب می کند.

از دیگر ویژگی های شخصیتی وی می توان به استقامت در تبلیغ و دعوت اشاره کرد. بی گمان وی در شرایطی سخت به این میدان جهاد و پاسداری از مرزهای عقیده و ایمان آمد که جهان غرق در مادیگرایی کمونیستی شرق عالم وعلم گرایی ضد دینی در غرب آن بود. سالیانی بسیار به تنهایی نوشت و چاپ و منتشر کرد تا توانست نهال حقانیت اسلام را در دل هایی از همه اقشار جامعه ضد دینی بکارد و چشمان گمراهانی را به نورانیت اسلام و قرآن روشن نماید.

بی گمان در عصری که عمر متعارف انسان ها بسیار اندک است به اندازه عمر نوح (ع) تبلیغ کرد و در برابر فشارهای ایستادگی و مقاومت نمود. این استقامت را وی از پیامبر(ص) و دیگر پیامبران (ع) چنان که خداوند در آیاتی چون 71 سوره یونس و 1 تا 5 سوره نوح نقل می کند و ماموریت و تکلیف پیامبر گرامی (ص) در راه تبلیغ دین می شمارد، یاد گرفته است.

ویژگی های آثار از نظر خوانندگان

سادگی، روانی، زیبایی متن و محتوا موجب شده تا کتاب ها به کتاب های خواندنی تبدیل شود. یکی از خوانندگان تایوانی کتاب ایشان می نویسد: من برخی از کتاب های شما را مطالعه کرده ام که واقعا زیبا و خواندنی است. پیش از این من کتاب های دیگری در این باره مطالعه کرده بودم اما هیچ کدام از آن ها اندازه در من تاثیر نداشتند. از این بابت من از شما بی نهایت قدرانی می کنم. من تلاش کردم تا دیگر کتاب های شما را نیز به دست آورم ولی موفق به خرید آن ها نشدم.

مجموعه ویژگی هایی که خوانندگان در نامه های خویش بیان می کنند، مجموعه ای بلندی را در بر می گیرد. می توان گفت که این مجموعه همان هایی است که در روش شناسی تبلیغ در کتاب و سنت و سیره مورد توجه بوده و پیامبران و امامان معصوم (ع) در زندگی خویش آن را به کار بسته و در گفتار و عمل نشان داده اند.

ابلاغ ساده و روشن و صریح معارف الهی و پیام ها و ارزش های وحیانی از ویژگی هایی است که در این کتب به خوبی مشهود و از سوی خوانندگان تایید و امضا شده است. در حقیقت معظم له نیز بر پایه آموزه های وحیانی چون آیه 92 مائده و 35 و 82 سوره نحل و 54 سوره نور و 17 سوره یس و 12 سوره تغابن در این مسیر حرکت می کند و می کوشد تا همراه و همگام با دیگران مبلغان واقعی گام های بلندی را در تبیین حقایق و تغییر در نگرش عمومی مردم جهان پدید آورد.

خداترسی و تقوا و نهراسیدن جز از او و سرزنش های دیگران،[75] خوش اخلاقی در منش و خلق و خوی والا،[76] رفتار مودبانه همراه با عطوفت و مهربانی،[77] بهره گیری از بصیرت و داشتن حجت روشن،[78] خیرخواهی،[79] صعه صدر در برخورد با افراد مخالف[80] ، شجاعت ،[81] دوری از تظاهر و ظاهر سازی های با تکلف ،[82] همراه با توکل و اعتماد به خداوند در مسیری که انتخاب کرده[83] و بهره گیری از فصاحت و آرایه های بیانی و ادبی[84] و کردار نیک در کنار گفتار نیک[85] از ویژگی هایی است که خوانندگان در آثار و عملکرد ایشان شناسایی و در نامه ها و تماس های خویش ابراز و اعلام می کنند.

اگر به نوشته ها و نامه هایی که در این مجموعه به عنوان مشت نمونه خراوارها گرد آمده است توجه شود به آسانی می توان این ویژگی ها را ردگیری کرد.

بی گمان معظم له در آثار خویش که بیان گر روش و منش وی در زندگی است به خوبی نشان داده است که د رهمان مسیر آموزه های وحیانی و اسلامی گام برداشته و بر می دارد و به سخنی "خلقه القرآن" را می توان در معظم له به عنوان منش ثابت نشان داد.

توماری از نور

خداوند نوشته ها و کتب قیم وارزشمند را چون کتب آسمانی را نور و هدایت می داند.[86] کتب نوری کتاب هایی هستند که دل های تاریک را روشن می کند و نور آن پرده های ضخیم حجاب را از چشم ها نیز می زداید. این گونه است که هر پدیده ای از پدیده های هستی معنا و مفهوم دیگری به خود می گیرد و به عنوان ایه و نشانه های از خداوند تلقی می شود.

بسیاری از خوانندگان کتب معظم له با خوانش و تدبر در آن نه تنها پاسخ های مناسب برای پرسش ها و شبهات خود یافته اند بلکه آن چنان در دل هایشان نفوذ می کند که نور حقیقت بر آن می تاباند و از گمراهی و ضلالت و نیز شقاوت ابدی رهایی می بخشد.

بی گمان کسانی که از راه نوشته ها و کتب ایشان به حقانیت تشیع و اسلام رسیده اند بیش از کسانی است که از طریق نگارش نامه این مطلب را اذعان داشته اند ولی با این همه شمار کسانی که این مطلب را نگاشته اند نیز شماری زیادی را تشکیل می دهند. شاید نتوان همه این نامه ها را در این جا مطرح ساخت ولی برای آشنایی با گوشه ای از این تاثیرات برخی از این نامه را مورد توجه قرار می گیرد.

از جمله این نامه ها می توان به نوشته یکی از موسسات اشاره کرد. در یکی از بندهای آن آمده است: شماری از کتب شما را به خانم swana داده شد. ایشان که در سن بیست و یک سالگی بسر می برند از ملت روس می باشد که در دانشگاه sanjos در کالیفرنیا مشغول تحصیل است. الحمدالله خداوند به ایشان کمک کرد و با مطالعه این کتب، مسلمان و شیعه شد. ایشان یک مسلمان واقعی و کاملا محجبه می باشد و آرزو دارد که بتواند به ایران بیاید و در آن جا زندگی کند. ایشان با استفاده از کتب شما توانست اعتقادات خود را در مورد مذهب شیعه تقویت کند.

تاثیرپذیری از کتب ایشان اختصاص به گروه های سنی و یا علمی و یا مسلمانان ندارد، بلکه همگی از آن متاثر می باشند. از این روست که حتی مسلمانان از مذاهب دیگر نیز با توجه به حقانیت تشیع و استدلال های ساده و گویای کتب معظم له به تشیع رو آورده اند. از جمله می توان به خانم فرح از خانواده عرب ساکن آمریکا اشاره کرد که با مطالعه کتاب ها شیعه شده و حجاب اسلامی را که پیش از این مراعات نمی کرده، برگزیده و پای بند به آن شده است.

یکی از کتب شما به یک تازه مسلمان آمریکایی به نام Dave Hunterداده شد. ایشان در دسامبر سال 2003 میلادی پس از 12 سال مطالعه در مورد اسلام، دین اسلام و مذهب تسنن را برگزید. البته ایشان هماره در تحقیق بوده تا با مذاهب اسلامی آشنا شود. ایشان در سال 2004 با موسسه ما مکاتبه کرد و خواستار اطلاعاتی درباره مذهب تشیع بود. با پست الکترونیکی با وی مکاتبه کردیم و از ایشان دعوت شد تا در جلسه دعای کمیل و نمازجمعه ما شرکت کند. به نامبرده شماری از کتب شما و دیگران از جمله کتب دکتر تیجانی هدیه کردیم. پس از یک ماه مطالعه، ایشان حقانیت مذهب شیعه را پذیرفت. وی در نامه الکترونیکی خود نوشته است: خدا را شاکرم هستم که مرا به حقیقت هدایت کرده است. بنده به این مطلب آگاه هستم و اعتقاد دارم که مذهب تشیع کامل ترین مذهب در دنیا می باشد.

از ویژگی کتاب آن است که به سادگی در دسترس دیگری قرار می گیرد و معلمی است که شخص هماره با خود همراه دارد. هر کتابی دست به دست می گردد و از خواننده ای به دیگری می رسد. یکی از دوستان از معظم له نقل می کرد که به وی گفته شد که برخی از کتب ارسالی شما را می فروشند. معظم له فرمودند که چه خوب است که هم شخصی آن را بخواند و در صورت عدم نیاز به دیگری بفروشد تا خریدار نیز از آن بهره گیرد.

هر کتابی همانند شمعی نورانی است که دست به دست می گردد و تاریک دلان را به سوی نور هدایت رهنمون می شود. خواننده به نام فاطمه صالح اهل نیجریه در نامه ای خطاب به معظم له می نویسد: من معلمی هستم که با شوهرم در یک مدرسه در حال تدریس و آموزش به کودکانیم. در آغاز بر مذهب اهل سنت بودم ولی پس از خواندن کتابی که شما برای شوهرم فرستاده بودید شعیه شدم. من از شما بسیار متشکرم؛ زیرا آن کتاب مرا متحول کرد. از خداوند و اهل بیت (ع) برای شما توفیقات روز افزونی را خواستارم.

استاد احمد اسعد توری از مالی ضمن بیان این که قلم و زبانش ناتوان از بیان خوشحالی مسرت دریافت کتب موسسه و مولفات معظم له است می نویسد: آن گاه که به مطالعه این کتب گران بها پرداختم به مسرت و خوشحالی من به مراتب افزوده گردید؛ زیرا مسایل مطرح شده در ا ین آثار برای من به منزله چراغ فروزانی شد تا آن چه را که نمی دانستم به دست آورم و در خصوص مسایلی که در دیدگاه من پر از ابهام بود و در هاله ای از تیرگی قرار داشت، به کمک این کتب زدوده شود و تیرگی های ابهام از ذهنم بر طرف گردد.

این کتب را پس از مطالعه به دوستانم دادم؛ زیرا هنگامی که درخواست کنندگان زیاد شدند و متقاضیان با شور و اشتیاق بسیار به من مراجعه کردند، به نظرم آمد تا آن ها را به آن ها اهدا کنم تا آنان نیز از این کتب بهره برند. دانشگاهیان ما در این عصر بیش از هر چیز تحت تاثیر تلقینات افکار فلاسفه و دانشمندان غربی قرار دارند و از آن ها الهام می گیرند و به همین سبب اگر کتب و آثار اسلامی به آراء و نظریات مثبت و قابل قبول دانشمندان غربی اشاره کند، بیش تر می تواند برای گروه دانشگاهیان جاذبه داشته باشد. مثلا در مورد ترمودینامیک در یکی از این کتب تحت عنوان " علم ازلیت جهان را رد می کند" تحلیل به عمل آمده بسیار جالب و پر جاذبه است و برای قشر دانشجوی ما کشش فراوان دارد. کتاب "الاسلام و الحضاره الغربیه " بسیار مفید است و نخستین دوستی که این کتاب را در دست من دید آن را از من گرفت و به قدر در این زمینه پافشاری ورزید که نزدیک بود میان من و او مشاجره و درگیری پیش آید.

در یک برنامه سخنرانی رادیویی درباره ازدواج اسلامی و مساله مهریه زنان با استفاده و بهره گیری از یکی از این کتب ارسالی مرکز، مطالبی برای شنوندگان بازگو کردم که بسیاری از افراد که مهریه زنان در نزد آنان فوق العاده بالا بود، در روش و سنت های محلی خود تجدید نظر نمودند و تغییر جهت دادند.این یکی از نتایج و ثمرات مثبتی بود که من از مطالعه این سری از کتب به دست آوردم.

بکاری سالسی از توگو درباره تاثیر کتب در میان غیر مسلمانان و روشن کردن نور هدایت در برابرشان می نویسد: در حقیقت این کتاب های ارزشمند برای من و دوستانم بسیار مفید بود و از مطالب آن استفاده فراوان کردیم و آثار و نتایج ثمربخشی به بار آورد. من به وسیله همین کتاب ها بحث هایی را که با مسیحیان انجام دادم به فضل و عنایت خداوند موفق شدم نور هدایت الهی را در قلب سه نفر مسیحی بتابانم و آنان را به سوی اسلام عزیز رهنمون سازم.

هم اکنون باهمکاری شما توانستم در مسائل اصول دین، فردی تا اندازه ای آگاه باشم. بحث ها و گفت و گوهایم را با آشنایان مسیحی خود شروع کرده ام و این برنامه را ادامه می دهم و وظیفه تبلیغات اسلامی را با امداد الهی دنبال می کنم. انتظار دارم به لطف حق بتوانم شمار قابل توجهی از ایشان را به سوی اسلام بکشانم و به سعادت حقیقی و ابدی برسانم.

آرتم کوسمینکوف از روسیه به تاثیر مثبت کتب معظم له در تغییر رویه اخلاقی خود می نویسد: مسائلی که در مجلد چهارم اساس دکترین اسلام مورد بحث قرار گرفته بود، درک آن برای من زیاد مشکل نبود، ولی کتاب اخلاق و جوانان کمک فراوانی به من نموده و احساس می کردم که گویا این کتاب و مسایل مطرح شده در آن برای من نوشته شده است؛ آن را با علاقه وشوق فراوان چند بار خواندم.

وی درباره تاثیر آیات نورانی قرآن و تغییر در بینش و نگرش خود نسبت به هستی و جهان می افزاید: من قرآنی را که به همراه ترجمه روسی برایم ارسال کرده اید را هر شب با دقت و توجه خاص می خوانم. چه قدر با عظمت است. واقعا این کتاب را با هیچ چیز دیگر نمی توان مقایسه کرد. من در حقیقت بسیار خرسند و مسرورم از این که بالاخره با مساله توحید در اسلام آشنا شدم و خدای بزرگ را شناختم. پس از آشنایی با قرآن، افکارم به کلی دگرگون شد و حوادث و رویدادهای جهان را با دید دیگری ارزیابی می کنم.

من پیش از این برای انجام مراسم دینی به کلیسا می رفتم و انجیل را مطالعه می کردم، ولی هم اکنون مسائل بیش تری نیست به مطالبی که در انجیل می خواندم برایم روشن شده است. دیگر کلیسا رفتن را قطع کردم؛ زیرا نمی توانم بپذیرم که حضرت عیسی (ع) فرزند خداست. هم اینک در شرایط سختی قرار گرفته ام و نمی دانم چه کار کنم. آیا اسلام را بپذیرم؟

برای پذیرش اسلام با موانع و مشکلات زیادی از قبیل مسایل فرهنگی، ملی و اخلاقی مواجه هستم. برایم عمل به دستورهای اسلام در وضع و شرایطی که قرار دارم غیر ممکن است و پای بندی بدان دشوار . اکنون من چه کار کنم. دراین باره مرا راهنمایی کنید. اگر برای شما مقدور است برای آشنایی بیش تر با مبانی اسلام، کتب دیگری در این باره برایم ارسال نماید.

تراوری کامل از کشور توگو در نامه ای نام شماری از دوستان خویش را می برد که پس از مطالعه و قرائت کتاب های ارسالی مرکز نشر معارف، نور هدایت در دلهایشان تابید و به اسلام عزیز گرویده و مسلمان شدند.

عبدالصمد ابراهیم از غرب آفریقا نیز می نویسد: کتب اسلامی منتشر شده از سوی مرکز نشر معارف اسلامی در جهان به طوری درافکار خوانندگان تاثیر مثبت به جا گذاشته که موجب اسلام آوردن بسیاری از مسیحیان شده و آنان را به سوی حق و حقیقت جذب نموده است. هم اینک دو تن از دوستان نزدیکم که مسلمان شده ا ند تقاضای کتب اسلامی را دارند تا هر چه بیش تر درباره خداوند یکتا که اسلام معرفی کرده آگاه شوند.

محمد امین از بورکینافاسو نیز از تاثیرگذاری کتب اسلامی مرکز نشر معارف اسلامی سخن می گوید و می نویسد: به اطلاع جناب عالی می رسانم که 15 تن از همشهریانم نور حق در قلبشان تابیده و مسلمان شدند و شهادتین را بر زبان جاری ساختند. من هماره آماده خدمت در راه پیشرفت و تبلیغ اسلام هستم و آمادگی دارم تا به فضل الهی کتابخانه اسلامی سید مجتبی موسوی لاری را به زودی افتتاح کنم. از دولت کشورم تقاضای مجوز تاسیس را کرده ام و امیدوارم که از سوی دولت اجازه صادر شود.

شعیب زیدی از اوگاندا به اتفاق یکی از همکاران مسیحی خود مشغول تحقیق و مطالعه درباره اسلام می شود و با بهره گیری از کتب مختلف از جمله کتب معظم له به حقایق اسلام پی می برد: در آن هنگام مفاهیم درستی از اسلام نمی دانستم و اطلاعات دینی من بسیار اندک بود، اما با مطالعه دقیق و بررسی کتبی که برای من فرستادید، حقایق و مسایل بسیاری برای من روشن شد و به طور آشکارا اظهار می کنم که اسلام دین فراگیر و قرآن کریم وحی خداوند و موجب سعادت و نیک بختی انسان هاست.

با مطالعه کتب ارسالی شما دریافتم که کتب عهد عتیق و تثلیث، اموری سست بنیاد بوده و مشکل اساسی در عقیده مضحک مسیحیان وجود دارد که همان پیروی از عقاید اجداد و نیاکان خود می باشد. انجیل هر چند که به حضرت عیسی (ع) نازل شد اما به طور کامل نوشته نشد و برای نسل های بعدی به طور دقیق دست نخورده باقی نماند و فرمان های اصلی آن از میان رفت. عیسی مسیح برای ما یک راهنمای اساسی زندگی و قانونی برای بشریت همانند آن چه در قرآن است برجا نگذاشته است.

موسی هدی از غنا باورهای خویش را این گونه درباره مرکز می نویسد: آثار و کتبی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما در کشور ما پخش و توزیع شده و به دست مردم رسیده است، این نتیجه را به بار آورده که اقشار مختلف جامعه ما گرایش خاصی به سمت حقیقت پیدا کنند و به مکتب الهی رو بیاورند.

ما کتب شما را که حاوی اندیشه های کلاسیک شماست دریافت کرده ایم و از آن ها بهره های فراوان برده ایم حتی برخی از افراد مسیحی که در خانواده های مسیحی رشد یافته وتربیت شده اند و سخت پای بند به مذهب خود هستند هنگامی که به مطالعه کتب شما می پردازند به شدت مجذوب می شوند و تحت تاثیر قرار می گیرند. ما به پاس نشر این آثار اسلامی از شما بسیار متشکرم برای روشن ساختن افکار انسان ها و رساندن آن ها به حق و حقیقت هر گونه خدمتی از ما بر آید آماده ایم برای رسیدن به این هدف کتب ارسالی شما را مورد استفاده قرار داده ایم.

اخلاص

بی گمان از مهم ترین ویژگی پیامبران این مبلغان الهی، اخلاص تمام و کمالی است که از خود نشان دادند. ایشان هیچ گاه کار تبلیغ را به مزد و اجرت نکردند و هیچ طمعی جز رضایت الهی در نیت نداشتند. از نظر ایشان، هدایت و رستگاری مردم همان پاداشی است که در جست و جو هستند.[87] خداوند در آیاتی به این ویژگی و صفت بلند پیامبران اشاره می کند و ایشان را به خلوص در عمل می ستاید و بیان می کند که اصولا اجرت و مزدخواهی بیرون از سیره و روش پیامبران است.[88]

خداوند در آیاتی از جمله 71 و 72 سوره یونس ونیز 25 و 29 سوره هود، به این نکته توجه می دهد که توجه انسان به پاداش های الهی زمینه ساز ایجاد خلوص در انسان می شود تا تبلیغات دینی خویش را بی هیچ مزد مادی و معنوی انجام دهد. بنابراین کسانی که تنها خداوند را در نظر دارند، در پی نام و نشان و نیز نان و نشان نخواهند بود. از این روست که هرگز دست از تلاش بر نمی دارند و چون همت بلند می دارند کار و تلاش ایشان مضاعف بوده و به هیچ عاملی از میدان به در نمی روند. پس برای ایشان نه تکذیب دیگران و نه تشویق آنان، تاثیری در روحیه آنان به جا نمی گذارد و با استقامت تمام گام در مسیری که برگزیده اند می گذارند و هیچ تند باد تهدیدی و استهزاء و تمسخری ایشان را از میدان به در نمی برد.[89]

همین شیوه معظم له است که بسیاری از علاقه مند و دوستداران مکتب عشق و خلوص، همواره از خلوص ناب ایشان سخن به میان آورده اند و وی را در عرصه تبلیغ دین از کسانی دانسته اند که دارای خلوص کامیاب است؛ زیرا خلوص ایشان موجبات کامیابی وی را فراهم آورده است و توانسته است در عرصه بین الملل به تنهایی خدماتی را انجام دهد که موسسات عریض و طویل با ده ها و صدها نیرو و میلیاردها سرمایه و هزینه نتوانسته است آن را به انجام رساند.

احترام به مخاطبان

یکی از شیوه های تبلیغ، احترام به مخاطب و تکریم وی می باشد. این تکریم می تواند به اشکال مختلف و گوناگونی انجام شود؛ از آن جمله می توان به پاسخ گویی به پرسش های مطرح شده، پاسخ به نامه های مخاطب پیام، ارسال کتب درخواستی و مورد نیاز باشد.

اگر نگاهی به بخش نامه های وارده و یادداشت های معظم له در این بخش بیانداریم به سادگی روشن می شود که معظم له تا چه اندازه به تکریم مخاطب خود توجه داشته و دارد. انبوه نامه هایی که زونکن های یک اتاق را پر کرده است و یادداشت های معظم له در هر یک از این نامه که به خوبی نشان می دهد که مخاطبان تا چه اندازه از قرب و منزلت در نزد ایشان برخوردار هستند.

وی با همه مشغله های ذهنی و نگارشی، به همه نامه های وارده از هر طریق پست عادی و الکترونیکی (ایمیل ها) توجه داشته و کوشیده تا به سرعت خواسته های مخاطبان را در حد توان و استطاعت برآورده سازد. بی گمان وی از کسانی است که نه تنها به پاسخ هم سطح اکتفا و بسنده نمی کند، بلکه به بهترین شکل می کوشد تا سلام و نامه های مخاطبان پیام های خویش را پاسخ دهد و بر پایه آیه 86 سوره نساء عمل کند: و اذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها او ردوها.

ذكر اين نكته نيز اهميت دارد كه آن طوري كه از روايات اسلامي بر مي آيد پاسخ دادن به نامه از الزامات است همچنانكه در حديثي از پيامبر اكرم (ص) مي خوانيم كه فرمود:« جواب نامه مانند جواب سلام لازم (واجب) است.»[90] و از آنجا كه هر نامه اي معمولا با تحيتي همراه است بعيد نيست مشمول آيه 86 سوره نساء كه مي فرمايد:« هنگامي كه به شما تحيتي گفته شود پاسخ آن را به صورت بهتر يا همانند آن بدهيد» بوده باشد. [91]

معظم له بر اساس این آداب و آموزش اسلامی، به همه نامه های مخاطبان خود پاسخ های درخور و شایسته ای مرقوم می دارد و می کوشد تا حد امکان به نیازهایی که در این نامه ها مطرح می شود پاسخ دهد.

در همین راستا می بایست افزود ایشان در پاسخ نامه ها و درخواست های خوانندگان با توجه به نامه ها و میزان تحصیلات و گرایش علمی می کوشد تا کتبی را ارسال کند که برای خواننده مفید است.

به سخن دیگر، وی در حقیقت گونه ای از سیر مطالعاتی را نسبت به کتب خویش برای خوانندگانش ترسیم می کند واجازه می دهد تا در یک سبک و مدلی خواننده حرکت کند. از این روست که در حاشیه بسیاری از نامه ها معظم له خود به معرفی برخی از آثار جهت ارسال به خواننده کتب می پردازد و در یادداشت هایی که به همین منظور می نویسد به ذکر کتب با اولویت بندی و سطح بندی اشاره می کند.

این شیوه هر چند که همانند شیوه چهره به چهره نیست، ولی برخی از امتیازات آن شیوه را می کوشد تا این گونه تحصیل نماید. به نظر می رسد که خوانندگان آثار وی می بایست یک شیوه از سیر مطالعاتی را در پیش گیرند تا این گونه بتوانند با آثار ارتباط استوار و محکم تری برقرار سازند.

بی گمان هر نویسنده ای روش و سبکی را برای ارایه آراء و انظار خویش در پیش می گیرد. کسانی موفق تر در این عرصه به ویژه عرصه های حضور بین المللی و گفت و گوی تمدن ها هستند که بتوانند از شیوه مجادله نیکو بهره گیرند و با همراهی و همدلی با خوانندگان ، از سخن ایشان برای همراهی آنان جهت نیل به اهداف بهره گیرند. از جمله این افراد موفق در عرصه های گوناگون گفت و گوی بین المذاهب و بین الادیان می توان به المراجعات شرف الدین ، الغدیر علامه امینی و کتب و آثار معظم له اشاره کرد که خوانندگان بیرون از مذاهب الهی را به خود جلب نموده است که از این جمله به نامه هایی می توان اشاره کرد که از شرق و خاور دور یعنی چین و کره و ژاپن به نویسنده نوشته شده است.

فصاحت و شیوایی

یکی از ویژگی های مبلغان دینی بر پایه آموزه های قرآنی، فصاحت و شیوایی در کلام و بیان است. از آن جایی که فصاحت در تبلیغ دین از جایگاه بسیار حساس و مهمی برخوردار می باشد، حتی حضرت موسی (ع) از خداوند می خواهد تا حضرت هارون (ع) را همراه وی مامور نماید، زیرا وی از توانایی بیش تری برخوردار می باشد.[92] این اصل به ما می آموزد که اگر شخصی از توانایی فصاحت بیش تر و بهتری برخوردار می باشد می بایست در تبلیغ مقدم داشته شود و زمینه و عرصه برای فعالیت های وی فراهم آید و حتی اگر شخص خود معروف است و از مقام برتری برخوردار می باشد، افصح را برای بیان مطالب دینی و تبلیغ مقدم دارد. به گواه بسیاری از مخاطبان و خوانندگان، آثار معظم له از این ویژگی برخوردار می باشد. از این رو، برخی از مومنان به جای ارایه مطالبی از خود، به اهدا و ارسال همین کتب بسنده می کنند تا این گونه موسی وار، هارونی را مقدم دارند تا به عنوان سخنگو اسلام عمل کند.

سکالشغر از فرانسه به مشت نمونه خوار، از فصاحت و شیوایی آثار معظم له سخن می گوید و ضمن چگونگی آشنایی خود با این آثار می نویسد: مسافرتی به انگلستان داشتم و در آن جا کتاب شما با نام داوری رستاخیز و روز واپسین در اختیارم قرار گرفت که عنوان آن جلب توجهم کرد و علاقه مند شدم کتاب را بخوانم. از این رو با دقت و اشتیاق فراوان مورد مطالعه قرار دادم.

محتوای کتاب و استدلال های محکم و مباحث همه جانبه آن به شدت مرا مجذوب کرد. اعتراف می کنم که تاکنون کتابی به این شیوایی و جذابیت در موضوع رستاخیز ندیده بودم. افق جدیدی از رستاخیز به رویم گشود شد و دیدگاهم نسبت به مساله معاد دگرگون شد و نقاط مبهم و تاریکی که ازاین موضوع در ذهن خود داشتم به خواست خداوند رفع شد و پس از مطالعه مایلم چند بار دیگر این کتاب را بخوانم.

احساس می کنم که با دقت و ارزیابی در متون و آثار اسلامی شما می توانم گام به گام به حقایق و معارف اسلامی دست یابم. اکنون با هفت کتاب از آثار شما که به فرانسوی ترجمه شده امید دارم تا مبلغ خوبی برای اسلام باشم.

روانی و آسانی

یکی از ویژگی های کتب معظم له روانی آثار و سادگی در تبیین مسایل در عین متانت و قوت استدلال و علمیت می باشد. همین ویژگی موجب شده است تا خوانندگان در هر سطح علمی و سنی بتوانند به آسانی با متن ارتباط بر قرار کنند. وی این خصوصیت را از روش قرآن آموخته است و در تبارشناسی این روش می بایست به قرآن به عنوان منبع آموزشی معظم له سخن گفت؛ زیرا خداوند خود در آیاتی از جمله آیه 97 سوره مریم و نیز آیه 58 سوره دخان، از ویژگی ساده سازی حقایق عالی برای فهم مخاطبان سخن گفته و قرآن را به این صفت ستوده است تا این گونه مومنان به بشارت های آسمانی و دشمنان متعصب به انذارهای آن آشنا شوند و فرصت پند پذیری برای توده های مردم فراهم آید و حجت بر ایشان تمام گردد و هیچ گونه ادعای عدم فهم و تعقید از سوی مخاطبان به ویژه مخالفان و معاندان فراهم نیاید.

این ویژگی اختصاص به کتاب خاصی از کتب معظم له ندارد، بلکه حتی کتبی که به طور طبیعی نیازمند آن است تا به شکل علمی نگارش یابند و اصطلاحات علمی در آن به کار رود، از این امر مستثنا نیستند و از سادگی و روانی و شیوایی سود می برند. این گونه است که کتبی که در باره مبانی اسلام و تشیع نگاشته شده نیز برای بیش تری خوانندگان قابل فهم می باشد. این در حالی است که به طور طبیعی نوشتن آثار در حوزه مبانی و اصول اعتقادی نمی تواند بیرون از دایره تعقید و پیچیدگی حاصل از اصطلاحات و مسایل بلند فلسفی و عقلانی باشد.

یکی از خوانندگان آثار معظم له در این باره می نویسد: این کتب، از جهت محتوا بسیار غنی هستند و مطالبی در مورد دین و شناخت خدا را خیلی خوب شرح می دهد. این کتب به من کمک کرد تا پاسخ های مناسبی برای بسیاری از مشکلات علمی خود پیدا کنم.. این ها کتب بسیاری خوبی برای خودم و نیز خانواده ام می باشند.

آرتور کینگ از لندن درباره محتوای استدلالی کتاب ها می نویسد: من کتب ارسالی مرکز شما را با دقت بسیار خواندم و آن چنان برایم جالب توجه بود که به حقیقت باید بگویم لحظه ای نتوانستم کتاب را کنار بگذارم و بی وقفه مطالعه می نمودم.

مطالعه این کتب و دقت در مطالب و مباحث مستدل آن مرا به سوی یک آرامش عمیق فکری کشانید و ایمان و اعتقاد مرا کاملا در یک چارچوب قرار داد به طوری که به این آیین الهی گرویدم و اسلام را با دل و جان پذیرفتم. دستیابی به این آثار اسلامی سبب گردید که بیش از پیش بتوانم معانی واقعی قرآن کریم را درک کنم. باید به شما به خاطر تاسیس چنین موسسه ای تبریک عرض می کنم و امیدوارم این موسسه آینده موفقیت آمیز بهتری در پیش داشته باشد. در این لحظاتی که یاس و نومیدی بر دنیای کنونی مستولی شده، نیاز به معارف اسلامی و آثار ارزش معنوی اسلام بیش تر احساس می شود.

ماهیلا جمال از بلژیک در ارتباط با منطقی بودن و استدلالی بودن کتب بر این نکته تاکید دارد که مطالب کتاب محکم و منطقی است به گونه ای که وی را تحت تاثیر شدید خود قرار داده است. وی که یک مسیحی بود در نامه ای از علاقه خود به اسلام و مذهب تشیع می نویسد: من یک بلژیکی هستم که در سال 1982 میلادی درباره اسلام به تحقیق پرداختم و پس از مطالعه لازم و تحقیقات کافی در نهایت حقانیت اسلام را درک کرده واین دین الهی را با علاقه مندی خاص پذیرفتم واز همان تاریخ تاکنون مسایل اسلامی را دنبال می کنم و به تحقیقات خود در زمینه های مختلف اسلامی ادامه می دهم.

روزی دو نسخه از کتاب های شما به دستم رسیم و به مطالعه آن ها پرداختم، مطالب محکم و منطقی آن ها به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد و ایمان و عقاید مرا استحکام بخشد. خوشبتخانه به توفیق الهی زیارت خانه خدا نیز در سال جاری نصیبم شده و در برابر حجر الاسود عقاید خود را اعلام نمودم و با پروردگار بزرگ عهد و پیمان خویش را تجدید کردم.

در بقیع به زیارت ائمه طاهرین (ع) رفتم و قبور آن بزرگواران را زیارت کردم و به دعا و نیایش پرداختم. من در مکه به خوبی احساس کردم که در عربستان به اهل بیت پیامبر(ص) اهتمامی نمی دهند و آن چه مورد تکریم و تجلیل آنان است، برخی از صحابه پیامبر(ص) است.

اما در مورد ایران باید اعتراف کنم که این کشور تنها کشور اسلامی به معنای واقعی در جهان است. عقاید و ایمان ملت ایران با دیگر مسلمانان یکسان نیست. ملت مسلمان ایران باید راهی را که در پیش گرفته اند ادامه دهند و خط مسیر خود را دنبال کنند.

با آن که من بسیار به ملت شریف ایران علاقه مندم و آنان را عمیقا دوست می دارم و مایلم برنامه تلویزیونی بین المللی ایران را تماشا کنم، ولی متاسفم که شنیده ام جوانان ایرانی گرایش غربی پیدا کرده اند و علاقه مندند خود را به سنن و آداب و سنت های غرب تطبیق دهند.

این طرز تفکر نارسا و غیر منطقی برای جوانان ایرانی بسیار خطرناک است. این گونه جوانان باید بدانند که پدران و اجداد آنان برایحفظ و نگهبانی از فرهنگ اصیل و سنت های ارزشی خود زحمت ها کشیدند و رنج ها متحمل شده اند و حتی خون خود را در راه اسلام عزیز ریختند. حفاظت و نگهبانی از این ارزش هاست که سبب شده امروز بسیاری از مسلمانان نقاط مختلف جهان، مردم ایران را الگویی خوبی برای اسلام بدانند. این جاست که باید جوانان ایرانی به فرهنگ اصیل و ارزشی خود بها بدهند و قدر آنان را بدانند، از مسیر ارزش های متعالی اسلامی منحرف نشوند.

ایوب بلت از اتپویی نیز بر محتوای و استدلال های بسیار قوی کتب معظم له اشاره دارد و می نویسد: من فرد مسیحی از کشور اتیوپی هستم که مدت نه سال است درباره مسایل اسلامی بررسی و تحقیق می کنم. در طول این مدت با مسایل ارزشی و مفاهیم قابل توجهی از اسلام آشنا شده ام و بسیار علاقه مندم آثار اسلامی را برای استفاده هم میهنان مسلمان خودم به زبان اتیوپیایی ترجمه کنم تا آنان بتوانند آگاهی بیش تری نسبت به دین خود به دست آورند.

اخیرا سه نسخه از کتاب های شما تحت عناوین " شناخت خدا"، " خدا و صفاتش " و " پیامبر و پیامش" به وسیله یکی از دوستانم در اختیارم قرار گرفت تا اطلاعات من نسبت به اسلام افزایش یابد.

من این کتاب ها را با دقت و علاقه مندی مورد مطالعه و بررسی قرار دادم که باید اعتراف کنم این کتاب ها از نظر محتوا و استدلال بسیار قوی و ارزشمند بود به طوری که تاثیر عمیقی بر روحیه ام گذاشت و توانستم واقعیت اسلام را هر چه بهتر درک کنم و معتقدم در آینده اسلام را خواهم پذیرفت و مسلمان خواهم شد. اگر موافقت کنید این کتاب ها را به زبان "آمهاریس" یعنی زبان کشورم ترجمه کنم.

سلی کرتل از منطق استدلالی کتب چنین می نویسد: کتاب اساس دکترین اسلام به زبان انگلیسی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما برای من ارسال شده بود با خوشوقتی دریافت کردم. بدین وسیله مراتب تشکر و سپاس خود را به جناب عالی ابراز می دارم. این کتاب و استدلال های منطقی و محکم آن افق جدیدی به روی من گشود و راه تازه ای برای شناخت معارف اسلامی و حقایق پربار دین الهی به روی من بازکرد.

من بسیار علاقه مندم که با زندگانی و سلوک پیامبر اسلام (ص) و خاندان گرامی او آشنایی بیش تری پیدا کنم؛ بدین سبب از شما انتظار دارم مساعدت نمایید و با ارسال کتاب هایی در این زمینه مرا یاری کنید.

آمپرو سیفونتس از کلمبیا نیز می نویسد: کتب اسلامی شما با آن استدلال های محکم وقوی و جاذبه خاص خود قلب مرا تسخیر کرد و فوق العاده تحت تاثیرم قرار داد.

خداوند متعال عنایت خود را شامل حال شما ساخت که با دانش خویش به دیگران معرفت دینی بیاموزید و پیام حق و حقیقت را با رحمت و محبت به مردم برسانید. من لطف و عواطف شما را نسبت به خود کاملا احساس کرم و با مطالعه کتب شما هر چه بیش تر به اسلام علاقه مند شدم و حقایق بسیاری در زمینه های مسایل اسلامی و دینی فراگرفتم. من در حیرتم که چگونه در این صحنه دنیا گروهی دست خویش را به ظلم و ستم نسبت به دیگران آلوده می کنند و با سنگدلی و بی رحمی حقوق اشخاص را پایمال می سازند ولی به عکس برخی دیگر را می بینم مانند شما که با لطف و محبت در مقام هدایت و راهنمایی دیگران هستید و علاقه مندید انسان ها را از ورطه انحطاط و گمراهی نجات بخشید.

خواهید بخشید تقاضای من این است که نسخه قرآن با ترجمه اسپانیولی برایم ارسال فرمایید؛ زیرا تاکنون قرآن را مطالعه نکرده ام تنها کم تر از یک روز قرآن یکی از دوستانم در اختیار بود که آن را از من پس گرفت و در کتابخانه شهر ما هم قرآن مقدس وجود ندارد.

ایدی حسن مطالعه کتب را عامل عشق وتحولی عمیق در خود می داند و در تحلیلی درباره محتوای کتب می نویسد: پس از فضل و لطف الهی که تحول عمیقی در من ایجاد شد می بایست به محتوای منطقی کتب اشاره کنم که دقت و بررسی در آن مرا به سوی اسلام آورد و از گمراهی نجات بخشید . برخی از دوستانم نیز همین راه را برگزیدند و مجذوب و شیفته اسلام شدند.

محمد آرد از کشور سومالی می نویسد: من با اشتیاق و علاقه مندی کتاب را مطالعه کردم استدلال های منطقی و قوی مباحث آگاهی بخش این کتاب نفیس نه تنها چهره واقعی دین خدا که تا آن موقع به درستی از آن موقع به درستی از آن آگاه نبودم برایم نمایان ساخت و به حقایق ارزشمندی که در اسلام وجود دارد پی بردم بلکه دریچه ای از علم نیز برایم گشود و دانش مرا افزون ساخت و توان علمی مرا بالا برد.

رفائیف ماراویث از السالوادر می نویسد: کتاب خدا و صفاتش که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما برایم ارسال شده بود دریافت کردم. مسائل مطرح شده در کتاب سرشار از نورانیت و بلاغت است استدلال هایی که در ارتباط با وجود خداوند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است بسیاری قوی، منظم و خالی هرگونه پیچیدگی و ابهام است که حقایق بسیاری را برای خواننده روشن می سازد. من بسیار علاقه مند شدم که در مباحث کتاب بیش تر تفکر کنم و به حقایق ارزشمندی دست یابم و نیز برای فهم و درک کتاب آسمانی و مقدس شما قرآن آمادگی خاصی پیدا کرده ام از این رو خواهشمندم کتب اسلامی دیگر و قرآنی با ترجمه اسپانیولی برایم ارسال کنید.

امین آریا از نیجریه ضمن تاکید برنقش مرکز در گسترش فرهنگ اسلامی به گرایش جوانان به کتب معظم له به سبب منطق استدلالی و محکم آن اشاره می کند و می نویسد: با این خدمات بحمدالله شان و مقام اسلام در میان جوانان بالا رفته و به آنان قوت قلب و اعتماد به نفس بخشیده و با دلایل منطقی و محکم تجهیز نموده است به طوری که خود را بازیافته و برتری و تفوق نظام اسلام را بر نظام های دیگر جهان به خوبی درک کرده اند و می توانند د ربرابر اندیشه ها و ایدئولوژی های مخرب از شان و منزلت اسلامی خود دفاع کنند.

وقتی جوانان مسلمان از دین الهی خود تصویری درست داشته باشند به طور طبیعی می توانند القائات غلط و مغرضانه دشمنان اسلام را پاسخ گویند و اذهان ناآگاهان را از تصورات بی پایه و غیر منطقی پاک کنند و اصلاح نمایند.

موسی موبیا از کشور گامبیا می نویسد: من یک فرهنگی ام که در کشورم به کار آموزگاری اشتغال دارم و سی سال از سنم می گذرد. از کودکی مسیحی بودم و به عنوان یک مسیحی بدان پای بند بود. دو سال پیش کتابی از شما که بینش توحیدی اسلام را مورد بحث قرار داده بود مطالعه کردم. منطق و استدلال قوی و نیرومند آن برای من بسیار مفید و آموزنده بود به طوری که آیین مسیحیت را رها کرده و به سوی اسلام رو آوردم و حقانیت این دین الهی را پذیرفتم و مسلمان شدم.

قادر میران از سریلانکا ضمن بیان واجب دینی امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت در برابر آیین حق می نویسد: من کتب ارزشمند و پربار شما را که برایم ارسال کرده بودید با دقت و اشتیاق مورد مطالعه و بررسی قرار دادم مخصوصا کتابی که مربوط به مسایل اعتقادی اسلام بود با آن استدلال و روش خاص خود نتایج بسیاری از آن عاید من شد و از آن بهره هایی گرفتم که مورد نیاز حیات معنوی من بود؛ من در واقع با حقایقی که سرشار از پاکی و بدون پیرایه بود آشنا شدم. احساس می کنم برای ما ضروری و لازم است که به مطالعه کتب اسلامی بپردازیم و با مفاهیم و ارزش های متعالی اسلام هر چه بیش تر آشنا شویم تا بتوانیم برای برادران مسلمان هم میهن خود حقایق نورانی اسلام را تبیین کنیم.

استاد محمد صادق شهاب از کشور اندونزی می نویسد: کتبی چون اخلاق و جوانان تاثیر خوبی بر خوانندگان آن گذاشته است. این کتاب به سبب محتوای پربار و ثمربخش آن هم اکنون به صورت یک کتاب درسی برای دانشجویان انتخاب و برگزیده شده و مورد استفاده قرار می گیرد.

کتاب اخلاق و جوانان برای دانشجویان نتایج و ثمرات خوب و مثتبی در برداشت؛ زیرا روش بحث بسیار جالبی دارد و از جذابیت خاصی برخوردار است و هم چنین با مقتضیات زندگی روز هماهنگی دارد.

موسی عبدالله از نیجر می نویسد: پس از دریافت کتاب ها بی درنگ شروع به مطالعه کردم جاذبه و منطق نیرومند حقایق اسلامی در کتاب تحول شگرفی در من ایجاد کرد با کمال صراحت می گویم شما درهای انوار حق را به روی من گشودید و قلب مرا روشنی و جلا بخشیدید و مرا با ارزش های والای اسلامی که از آن بیگانه بودم آشنا ساختید تاثیر تحول انگیزی که در روحیه پدید آمد قابل توصیف نیست.

کافمبا مدیر انجمن اسلامی از کشور ساحل عاج که پیش از این مسیحی بود می نویسد: با مطالعه کتب اسلامی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما به دست ما رسیده، تفکر و بینش های ما را دگرگون ساخته است؛ کتب ارسالی شما از لحاظ ادله منطقی و سبک نگارش و جاذبه خاص در نوع خود بی مانند است.

بالاخره من و گروهی از دوستان که از طریق بررسی و دقت و مطالعه در متون این کتب با حقایق دینی آشنا شدیم انوار حقیقت بر قلبمانتابید و با عنایت حق تعالی هدایت شدیم و هم اکنون ما هدایت یافته گان انجمن اسلامی را تشکیل داده ایم و وظیفه تبلیغاتی خود را آغاز کرده ایم و امیدواریم در این راه به توفیقات بزرگی دست یابیم.

اوشکین یوسف از الجزایر می نویسد: ما در غربت فکری و معنوی هستیم و از این بابت به شدت رنج می کشیم. مطالعه در محتوای مطالب کتاب ارسالی که همراه با منطق و استدلال های محکم و نیرومند بود، شکاف عظیمی که در زمینه حقایق است برطرف می کند به طوری که می تواند ما را از خلا درونی و روحی نجات دهد تا موقعیت خویش را بشناسیم و به خود آییم و به سوی حق متوجه گردیم.

جذابیت و گیرایی

بی گمان آموزه های قرآنی به سبب جاذبه و گیرایی آن است که قلب ها را تسخیر کرده است. از این روست که دشمنان پیامبر(ص) برای جلوگیری از تاثیر شگفت و اعجازی قرآن از مردمان می خواستند گوش های خویش بندند و بگیرند تا چیزی از آیات وحیانی قرآن نشوند؛ زیرا در صورت شنیدن آن، مسحور شده و بی اختیار به محتوا و کلام بلند آن مجذوب شده و متاثر می شوند.

نوشته های معظم له متاثر از آیات روح بخش قرآن از جاذبه وگیرایی شگفتی برخوردار می باشد. نویسنده روزنامه همپشایر کرونیکل در این باره می نویسد: سراسر کتاب " اسلام و سیمای تمدن غرب" پر از جاذبه و گیرایی است. نیمه اول کتاب، تجزیه و تحلیل عالمانه ای از مسایل اجتماعی و بین المللی است که کم و بیش با آن ها آشناییم. از جمله مساله ارتباط شرق و غرب، موقعیت مسیحیت در دیگر مذاهب، اخلاقیات، سکس، الکل، فقر، انحطاط خانواده، تبعیض نژادی و غیره.

این مسایل از دیدگاه یک تجزیه و تحلیل گر و منتقدی که فرهنگ کاملا متفاوتی با ما دارد، با دقت کامل بررسی شده است. اگر تصویر ترسیم شده مطبوع و دلپذیر ما نیست ودر بعضی موارد اغراق آمیز جلوه می کند، ولی تصویر آمیخته با تجربه و گشاینده ارزنده ای است از آن چه درباره فرهنگ غرب وجود د ارد.

در مقابل، قسمت دوم کتاب ارزشیابی و نقد و بررسی سهم و نقش اسلام در برخورد با این مسایل همراه با چشم اندازها و آینده نگریهاست. چنین عنوان شده است که نباید تنها به زایل نمودن نقطه های سیاه هر چند هم سهمگین به نظر می رسد، بسنده و اکتفا کرد.

باید بپذیریم که تاریخ، همیشه تصویر خیرخواهانه، نظیر آن چه را که نویسنده این کتاب با صمیمیت از ایمان خود ترسیم نموده است، در اختیار ما قرار نخواهد داد؛ زیرا البته همه ما میل داریم که خود و ایمانمان را بیش تر و بهتر از آن چه واقعا هست، مجسم نماییم.

از ذکر این واقعیت نباید خودداری کرد که هر کسی این کتاب خواندنی و پر ارزش و به نسبت کم حجم را مطالعه و بررسی نماید، در پایان و سرانجام امکان بهتر شناخت خود را خواهد داشت و نیز به خوبی درک خواهد کرد که ادیان بزرگ عالم نقش همه جانبه ای در خلق جهان بهتر خواهند داشت.[93]

بازگشت به خویشتن و فطرت

یکی از مهم ترین اهداف و فلسفه آموزه های وحیانی از جمله قران و تبلیغات اسلامی فراهم آوری بازگشت انسان به خویشتن خویش و توانمندی ها و ظرفیت های خود و نیز خودباوری در کنار تاکید بر ارزش های فطری است.

اساس دعوت انبیای الهی، متکی بر فطرت توحید و فطرت اخلاق است. این اصول طبیعی به کمک عقل، پایگاه اساسی تربیت بشری را تشکیل می دهند. نقش بزرگی که پیامبران الهی در رسالت و برنامه های تبلیغی خود به عهده دارند، بیدار کردن سرمایه های فطری انسان هاست.[94]

چون اساس این تربیت (دینی) بر شالوده تعقل پی ریزی شده، از این رو دعوت دینی، به سوی یک سلسله عقاید پاک و خالی از شائبه اوهام و قوانین و مقررات عملی و فضایل اخلاقی است که انسان با نیروی تعقل خدادادی، واقعیت و صحت آن را درک می کند.[95]

آیت الله موسوی لاری بر پایه همین روش پیامبران کوشید تا در تمامی آثار خود شیوه ای را در پیش گیرد که فطرت پاک جوانان را بیدار کند و آنان را در مسیر کمال طبیعی بازگرداند. این گونه است که توانست موفقیت های شایانی را به دست آورد و خوانندگان کتب و آثار وی نیز بر آن توجه دهند.

امین آریا از نیجریه به خوبی این معنا را به تصویر کشیده و می نویسد: با این خدمات بحمدالله شان و مقام اسلام در میان جوانان بالا رفته و به آنان قوت قلب و اعتماد به نفس بخشیده و با دلایل منطقی و محکم تجهیز نموده است به طوری که خود را بازیافته و برتری و تفوق نظام اسلام را بر نظام های دیگر جهان به خوبی درک کرده اند و می توانند د ربرابر اندیشه ها و ایدئولوژی های مخرب از شان و منزلت اسلامی خود دفاع کنند.

وقتی جوانان مسلمان از دین الهی خود تصویری درست داشته باشند به طور طبیعی می توانند القائات غلط و مغرضانه دشمنان اسلام را پاسخ گویند و اذهان ناآگاهان را از تصورات بی پایه و غیر منطقی پاک کنند و اصلاح نمایند.

ابوبکر ابراهیم از آفریقای جنوبی نشان می دهد که فطرت های پاک با یک تلنگری از خواب بر می خیزند و به سوی حق باز می گردند. این گونه است که با خواندن چند کتابی که بیانگر آیات قرآنی و تفسیری از آن است به اسلام می گروند و خواهان قرآن می شوند تا از منبع لایزال الهی خود به طور مستقیم بهره گیرند. وی می نویسد: کتبی که برایم ارسال داشته بودید به دوستان مسیحی ام دادم تا با دیدگاه های اسلام آشنا شوند. خوشبختانه آنان پس از مطالعه و تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدند که باید به سوی اسلام روی آورند و سرانجام حقانیت این دین الهی را پذیرفتند و مسلمان شدند و تقاضای قرآن مجید با ترجمه انگلیسی دارند.

ولادی توماس از آنگولا می نویسد: در حقیقت مطالعه و دقت در مسایل مطرح شده در کتب ارسالی به من این توان را بخشید تا اسلام را در چهره دیگری ببینم و شناخت و معرف تازه ای پیدا کنم. با درک و فهم بسیاری از حقایق نورانی اسلام سطح معنویت من بالا رفت و افق جدیدی از ارزش های متعالی اسلامی برویم گشوده شد. انتظار دارم مرا در ارتقای سطح معرفت های دینی یاری دهید.

صداقت در کلام

همان گونه که خلوص از جمله ویژگی های معظم له است و همه کسانی که با ایشان و سیره علمی و عملی وی آشنا هستند بر این نکته تاکید می ورزند، صداقت در بیان و کلام از دیگر ویژگی های برجسته معظم له است به گونه ای که این ویژگی حتی ناظران و نویسندگان غربی را نیز به شگفتی واداشته است.

صداقت وی در همه حوزه ها به خوبی روشن و آشکار است. از این روست که منتقد انگلیسی در مقاله ای که در مجله خاورمیانه بین المللی چاپ لندن در توصیف کتاب "اسلام و سیمای تمدن غرب " نوشته به این خصوصیت و اخلاق نویسندگی ایشان به صراحت اشاره می کند و می نویسد: می توان گفت که آقای سید مجتبی موسوی، نقایص جامعه اسلامی خودش را همان گونه نقادی می کند که جامعه ما، و صداقت و خلوص ایمان و امید او بر یک آینده مشترک، از خلال گفته های وی آشکار است.

آقای موسوی، یک اصلاح بزرگی را در اسلام پیش بینی می کند، اسلام در اصول خدا داده خود که آینده اش را تشکیل داد، نه تنها ثبات داخلی بلکه راز بقای خود را برای جهانیان نیز می یابد.[96]

همین صداقت است که نویسنده انگلیسی را وا می دارد تا از تاثیر کتاب در میان خوانندگان غربی اش سخن بگوید و بنویسد: کتاب سیمای تمدن غرب، یک گزارش و ارزیابی صریح از جامعه غربی است، به طوری که یک فرد خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد.

نفوذ این کتاب، در حد اعلا و فوق العاده است، هر چند انتقاد آمیز است، اما تذکراتی است دوستانه.

آقای سید مجتبی لاری، عضو خانواده ای از فضلای روحانی و رهبران مذهبی است. کسانی که در طول سه نسل، نقش قابل ملاحظه ای در گسترش ایران نو ایفا کرده اند. پدر بزرگ مولف، از رهبران جنبش انقلابی بود که در نخستین دهه این قرن، سلسله قاجار را برانداختند و راه را برای بسط و توسعه جدید گشودند.

مولف در شهر باستانی و مقدس قم که هم اکنون هم در آن جا زندگی می کند، تحصیل کرده است. پس از ده سال تحصیل علوم دینی، در سن 29 سالگی برای معالجه پزشکی به آلمان مسافرت کرده است، مشاهدات زیرکانه و دقیق و مطالعات وسیع و گسترده او در طول این دوران طولانی درمان، پایه های این کتاب را تشکیل می دهد.[97]

نویسنده در این مقاله به نکاتی در روش شناسی نگارش معظم له اشاره ای دارد و تاکید می کند که کتاب سیمای تمدن غرب به سبب آن که بر اساس مشاهدات زیرکانه، دقیق و مطالعات وسیع و گسترده نوشته شده است، ارزیابی صریح از جامعه غربی است.

نکته دیگر آن که وی کوشیده است تا نشان دهد که انتقادات وی هرگز از سوی غرض و تعصبات کورکورانه نیست و از خصلت غرب ستیزی به نگارش در نیامده است تا جانبدارانه همانند نوشته های کلامی به دفاع از اسلام به تخریب غرب اقدام کند، بلکه انتقادات وی ریشه در واقعیات غربی دارد که حتی خوانندگان غربی را متاثر می کند، زیرا این انتقادات بر خاسته از تحلیل علمی و مشاهدات عینی مولف است که نمی توان آن را نادیده گرفت.

معظم له همانند یک مردم شناس و جامعه شناس از زاویه بالاتر به فرهنگ و تمدنی می نگرد که به نظر پر از دستاوردهای علمی و فرهنگی مهم و بزرگ است، ولی در باطن در حال تباهی است و دیگران را نیز آلوده کرده و تباه می سازد. این روش بسیار علمی همان چیزی است که در قرآن و سیره امامان معصوم (ع) به کار گرفته شده است. گزارش های قرآنی از جوامع همراه با تحلیل های انتقادی است چنان رهمنون هایی را نیز به دست می دهد تا جوامع دیگر دچار همان بحران و تباهی نشوند. معظم له نیز می کوشد تا این گونه عمل کند و در ورای واقعیت های موجود، حقایقی را نشان دهد و راه راست را به خواننده بشناساند بی آن که تعصب کلامی داشته باشد و از بی طرفی عدول نماید.

همین صداقت در بیان و ارزیابی علمی است که کتاب را در غرب مورد توجه و پذیرش قرار داده است و نخبگان جامعه آن را به عنوان یک اثر علمی پذیرفته و برای شناسایی بیماری های غرب و درمان دردهای اجتماعی تمدن غربی به آن مراجعه می کنند.

نویسنده روزنامه دی استار نیز همین نکته را مورد توجه قرار می دهد و می نویسد: در مباحث و عناوینی که درباره مساله سکس در غرب، سقوط مبانی اجتماعی، الکل و تبعیض نژادی، تجزیه و تحلیل می شود، تفسیر بسیار ارزنده و غیر قابل انکار و مقایسه ای ارایه شده است.[98]

به نظر این نویسنده، روش معظم، روشی علمی است که نمی تواند انکار شود و ارزیابی و تجزیه و تحلیل ارایه شده با واقعیت غرب مطابقت دارد. معظم له کوشیده است تا آن چه مشاهده کرده با صداقت تمام تجزیه و تحلیل کرده و ارزیابی دقیق و کاملی از جامعه ارایه دهد. این موضوع موجب می شود تا خواننده ای که در چنین جامعه ای زندگی می کند، نگاه بیرونی به جامعه خویش را به درستی بشناسد و حتی گاه به بازسازی و تغییر اقدام نماید. در حقیقت صداقت در این کتاب موجب می شود تا فرصتی بی مانند در اختیار خواننده غربی از وضعیتی که در آن به سر می برد به دست آورد و آگاهی نابی را تجربه کند.

نویسنده روزنامه پولستار نیز همین مطلب را تاکید کرده می نویسد: چقدر با ارزش است که خودمان را آن طور ببینیم که دیگران ما را می بینند. این کتاب، به خاطر معرفت و بینشی هم که برای اسلام می دهد بسیار سودمند است.[99]

این که نویسنده بر این باور است که ما در این کتاب خودمان چنان می بینیم که دیگران می بینند، به سبب صداقت و راستی است که نویسنده در کتاب به کار گرفته است و خواننده باور می کند که نویسنده بی هیچ کاستی کوشیده است تا واقعیت را از منظر خود چنان توصیف کند که قابل قبول برای وصف شده باشد. از این رو، خواننده دغدغه ای برای عدم راستی ندارد و تصویر به دست داده را عین واقعیت از منظر دیگران می بیند.

نویسنده روزنامه ادامه می دهد: مترجم، داستانی از یک عالم ایرانی که با یک ژنرال غربی غذا می خورد، نقل می کند. سپس آن علام از رفتار زشت ژنرال به گلدین شکایت می کند که او با دست چپ غذا خورده است و من هم با دراز کردن پای برهنه خود به تلافی، او را تحقیر کردم.

گلدین با درایت معتقد است که اگر این ژنرال، قسمتی از توجهی که مصروف آموختن مقررات نظامی و استراتژیک کرده بود، صرف شناخت رفتار و عقاید ملی و طرز تلقی ها، نظرات و تعدیل رفتار خودش می کرد، به موفقیت بیش تری نایل می شد.

او می بایست چنین کتابی را خوانده باشد. هم چنین همه کسانی که درباره جهان اسلام بحث می کنند، باید این کتاب را مطالعه نمایند.

البته مولف، علاقه مند است که مردم را نسبت به غرب روشن سازد و غربیان که تحمل چنین انتقادهایی را دارند، می توانند از این مولف با انصاف، درباره خودشان و جامعه شان مطالبی بیاموزند.[100]

انصاف

از دیگر ویژگی های معظم له انصاف در داوری و بیان حقایق و واقعیت هاست که در کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب به روشنی و وضوح خود را نشان می دهد. به نظر ایشان، عدالت قانونی است طبیعی که در سراسر عالم تکوین مشاهده می شود. خط سیر جهان بر اساس عدل تعیین شده و تخلف از این قانون طبیعی امکان ناپذیر است.[101] وی بر اساس این نظام احسن بر آن است که قضاوتی مبتنی بر عدالت و انصاف داشته باشد و به دور از حق کشی و نادیده گرفتن آن، به داوری حتی نسبت به تمدنی بپردازد که به یک معنا رقیب تمدن اسلامی است. همین مساله حتی مورد توجه خوانندگان و منتقدین غربی آثار ایشان نیز قرار گرفته است و آنان نیز به کرات و دفعات و نیز به صراحت بر این ویژگی ایشان تاکید دارند. نویسنده روزنامه پولستار در این باره می نویسد: البته مولف، علاقه مند است که مردم را نسبت به غرب روشن سازد و غربیان که تحمل چنین انتقادهایی را دارند، می توانند از این مولف با انصاف، درباره خودشان و جامعه شان مطالبی بیاموزند.[102]

نویسنده روزنامه دیلی ادوار تایزر در باره این ویژگی معظم له می نویسد: سید مجتبی موسوی یک عالم دینی ایرانی و اسلامی است که در سال 1963 برای معالجه به المان آمده و در این جا تصویری را که از اروپا دیده است، ارایه می کند. این تصویر، تصویری تملق آمیز نیست، بلکه منظور اصلی مولف این است که اروپا همه چیز را از دست داده و قدرت صنعتی او را فریفته و خیره ساخته است. ما دین و اخلاق سنتی را طرد کرده ایم و در نتیجه، اجتماع آلوده شده است.

این برداشت، به هیچ وجه دور از انصاف و واقعیت نیست. نه تنها اخلاقیون تندرو ما هم مکرر این مطلب را گفته اند، بلکه بسیاری از اروپائیان متفکر مدت ها پیش دریافته اند که جامعه ما دارد خودش را به سرنوشتی مرگبار می کشاند. در این جا دانستن نظریه یک غیر اروپایی کاملا سودمند است، گر چه به صورت صدای موسمی باشد.[103]

مجله دی نور نیز می نویسد: این اثر بر اساس تصویری از زندگی غرب و مدارک، شواهد علمی، مشاهدات و تجریبات مولف در سفر به اروپا مبتنی و متکی است. بنابراین، جنبه های مختلف تمدن غرب را با ارایه مدارک نشان می دهد و اوضاع مغرب زمین را تجزیه و تحلیل کرده و از نظر زندگی و عقاید و مسایل درگیر با آن، در کلیه امور می سنجد.

آن چه را که ما باید اضافه کنیم آن است که کتاب، تصویر گسترده ای از زندگی در غرب را که با تعمق و دقت همراه است در بردارد.[104]

معظم له خود در باره نقش انصاف و عدالت می نویسد: وقتی بنیان اجتماع بر اساس عدل و انصاف پی ریزی نشده باشد و تبعیضات و بی انصافی د رهمه شئون حکم فرما باشد، روح مردم یک نوع حالت طغیان و سرکشی به خود گرفته و آتش نامرئی حسد، جان و دل آنان را در میان می گیرد. رسول خدا(ص) به منظور پیش گیری و آلوده شدن اطفال به حسد و رذالت، هر گونه بی عدالتی را درباره آنان منع کرده است: ساووا بین اولادکم فی العطیه؛ در کار بخشش میان فرزندان خویش، مساوات را کاملا رعایت کنید.[105]

کسی که چنین باور قوی نسبت به عدالت و انصاف دارد، سیره عملی خویش را در همه حوزه های زندگی از زندگی معمولی تا نگارشی بر پایه و بنیاد آن پی می افکند که خوانندگان و منتقدان وی نیز به این نکته توجه داشته اند.

روزنامه همپشایر کرونیکل در باره انصاف گرایی معظم له به ویژه در داوری نسبت به واقعیات غرب می نویسد: غرب، ارزش های روحی، انسانی و اخلاقی خود را رها کرده و یوغ بندگی و عبودیت ماشین را به گردن افکنده است، بدون شک پرستندگان و بردگان ماشین، هرگز به سعادت و آسایش و خوشبختی واقعی، دست نخواهند یافت.

این قضاوت و داوری هوشمندانه و منصفانه ای است که از سوی یک عالم دینی اسلامی که به خاطر نقش اجتماعی و آثار مذهبی اش در کشور خود ایران مورد احترام و تکریم است و به سبب بیماری مجبور شده است دوره کوتاهی از زندگی اش را در بیمارستانی در آلمان سپری کند.. باید اذعان داشت که شایسته و نیکوست که سیمای خودمان را از دریچه چشم و دید یکی از پیروان فداکار و سر سپرده محمد(ص) که بدون شک شخصیتی پاکدامن، درستکار و صمیمی است، مشاهده کنیم.[106]

بی طرفی اصولی و ارزشی

از دیگر خصوصیات کتب معظم له بی طرفی مبتنی بر اصول عقلانی و عقلایی است. به این معنا که نوشته بر پایه اصول گزینشی و انتخابی نیست که گرایش کلامی و دفاع از تفکری و مذهبی حقایق را تحت شعاع خود قرار دهد. این گونه است که به دور از هر گونه تعصب تنها بر پایه اصول برهانی و استدلالی به تبیین مسایل و تشریح حقایق می پردازد.

بسیاری از خوانندگان بر این نکته تاکید داشته اند. روش شما، روشی است که برخاسته از روش های آموزشی و تربیتی قرآن می باشد؛ زیرا خداوند نیز در آموزه های قرآنی، هرگز حقیقتی را در پس گرایشی نهان نمی کند. آن چه محور مباحث و آموزه های قرآنی است، برهان و آشکارسازی حقایق و تبیین آن از طریق استدلال های قوی، منطقی و استوار است.

دکتر سریس جاو از کشور سنگال به عنوان یکی از خوانندگان و عرضه کنندگان آثار معظم له در کشور خود می نویسد: ما کتاب های ارسالی مرکز را میان اعضای سازمان خود توزیع نمودیم تا یکی پس از دیگری آن ها را بخوانند و حتی برای پخش این کتاب ها از شهری به شهری دیگر منتقل کرده و میان آگاهان به زبان های عربی و فرانسوی پخش کنیم.

تمامی خوانندگان این کتاب ها آن را تحسین نموده اند به طوری که هر یک از آنان اعتراف نموده که اطلاعات آنان درباره اسلام و حقایق تاریخی آن پیش از مطالعه و خواندن این کتاب های بی طرف، دچار کمبود بوده است. کتاب های بی طرفی که از بیان هر یک از آراء اهل تسنن و تشیع و هم چنین سایر گروه های اسلامی ما را محروم ننموده است.

این کتب مفهوم توحید فراگیر را روشن می کند و از سوی دیگر مفهوم نبوت و حقایق تاریخی را که برخی از دانشمندان در آن تحریف نموده اند، آشکار می گرداند. تحریفاتی که از سوی برخی از اهل تسنن و یا خاورشناسان و یا معتزله و خوارج انجام گرفته است.

محمد حبیب از کشور آفریقای جنوبی در تاثیرات کتب بی طرفی و مستدل معظم له در تغییر نگرش به هستی وجهان می نویسد: من از طریق مطالعه کتب شما توانستم ردپای حقیقت واقعی را بیابم و بتوانم درک کنم که رهبری فکری و روحی من کیست و کجاست؟ تصدیق می کنم که مطالعه کتاب شما تحت عنوان " خداوند و صفاتش" تصورات مرا نسبت به جهان بسیار دگرگون ساخت و دریافتم که می توانم با مطالعه کتب و نوشته های شما ادراک صحیح و منطقی از آن چه در پیرامونم است بیابم.

زمانی که از مطالعه این کتاب دست برداشتم احساس نمودم که بسیاری از معانی عمیق کتاب در من متبلور شده و بخش بزرگی از آن در روحم جای گرفته است، به طوری که روشنی تازه ای از زندگی را برایم تصویر کرده است. از طریق مطالعه کتاب شما تصورم نسبت به خداوند کاملا دگرگون شد. بسیاری از ما هنگامی که مشکل و معضلی در باره خداوند رو به رو می شویم فکر می کنیم که این پرسش ها بی پاسخ هستند . حالا دانستم که برای پاسخ به این پرسش ها می بایست شبانه روز قرآن خواند و در آن تدبر کرد.

پروفسور نیکولاس سیریا از کشور کوبا با اشاره به کتاب هایی چون اعتقادات اسلامی و تمدن غرب از دیدگاه مسلمان می نویسد: مباحث مطرح شده در کتاب بسیار دقیق، پر محتوا و آموزنده است و ترجمه اسپانیولی آن ها نیز سطح بالا بود. این کتاب ها را دارای بلاغت کافی و دیدگاه های عمیق مذهبی و اخلاق متعالی انسانی یافتم که مطالعه آن ها برای من بسی ارزشمند و خالی از ابهام و پرجاذبه بود.

من در نظر دارم جلسات سخنرانی در ارتباط با اسلام در دانشگاه تشکیل دهم؛ به همین دلیل از شما درخواست می کنم که کتابی در زمینه ظهور اسلام برای ما ارسال فرمایید؛ هم چنین بسیار علاقه مندم یک نسخه قرآن با ترجمه اسپانیولی در اختیار داشته باشم.

مبین بودن

یکی از ویژگی های کتب عدم استفاده از اصطلاحات پیچیده و مغلق است و یا اصطلاحات خاص اسلامی است که غیر قابل ترجمه نباشد. همین سادگی و مبین بودن ترجمه را آسان و بهره گیری عمومی فراهم می کند. این ویژگی را در قرآن امری است که خداوند در بسیاری از موارد در همان آغاز سوره ها بدان اشاره می کند.[107] این بدان معناست که مبین بودن از ویژگی های مهم واساسی در تبلیغ است و کتابی که برای هدایت مردمان تدوین می شود می بایست از این ویژگی برخوردار باشد. خوانندگان در هر سطح علمی و دانشی می توانند از این گونه کتب بهره گیرند بی آن که اصطلاحات و تعقیدات آن موجب فهم ناپذیری و دشواری متن و گریز خواننده شود.

خانم ن . گنزالس از آمریکا ضمن نامه بلند به مطالبی از جمله ویژگی های کتب معظم له اشاره می کند و می نویسد: به لطف حق تعالی انوار الهی بر قلب من و شوهرم تایید و هر دو مسلمان شدیم و اکنون با همکاری یکی از برادران یک مرکز تبلیغات اسلامی در آمریکا راه اندازی کرده ایم. کوشش و سعی ما بر این است که ناآگاهان را از حقایق نورانی اسلام آگاه کنیم و موجبات هدایت آنان را فراهم نماییم. امیدواریم که در این راه از امدادهای پروردگار بزرگ برخوردار گردیم.

با کمال خوشوقتی کتاب اساس دکترین اسلام شما را دریافت کردیم، این کتاب جهت معرفی مبانی فکری اسلام فوق العاده ارزشمند است و دارای مزیت بسیاری است که می تواند در جلب توجه مردم آمریکا نقش مهمی را ایفا کند.

ما از طریق توزیع و اهدای کتاب های دینی، بسیاری از پرسش ها و شبهاتی که در خصوص مذهب و به ویژه اسلام مطرح می شود، پاسخگو هستیم.

غالبا کتاب های اسلامی که به زبان انگلیسی نوشته شده دارای اصطلاحات خاص اسلامی است که درک و فهم آن اصطلاحات برای غیر مسلمانان بسیار متشکل است ولی خوشبختانه کتب شما از این جهت دارای برتری و ویژگی خاصی است که برای ما بسیار گران بها و پر ارزش می باشد به خصوص در جهت برنامه تبلیغی و پیشبرد اهداف دینی ما بسیار ثمر بخش و دارای کشش و جاذبه خاصی است.

سیدی مختار نماینده موسسه بین المللی کتاب از کشور سیرالئون درباره تاثیر شگرف کتاب اساس دکترین اسلام می نویسد: مباحث عمیق و مندرجات کتاب مرا سخت تحت تاثیر قرار داده و فکر و روحم را مجذوب خود ساخت. مطالعه این کتاب نفیس به طوری مرا به هیجان آورد که آن را با خود به محیط کارم و به تمام همکارانم دادم که تعداد آن ها بالغ بر سیصد نفر بودند و بالاخره آنان را نیز این اثر ارزشمند آگاه ساختم.

ترجمه های کتب

هر چند که برخی از کتب به درخواست معظم له به زبان هایی چون انگلیسی، فرانسوی و آلمانی چاپ و منتشر شده است ولی بسیاری از خوانندگان کتاب پس از آگاهی از محتوای بلند و استدلال های ساده و روان و شیوای بیان آن، خود اقدام به ترجمه به زبان های دیگر نمودند. این گونه است که کتب به سرعت به زبان های دیگر توسط خود افراد ترجمه شده و می شود. ترجمه به زبان های زنده دنیا امری است که هر روزه اتفاق می افتد. ترجمه به زبان های محلی و منطقه ای در آفریقا و آسیا و اروپا ادامه دارد و شیفتگان به آثار معظم له خود به ترجمه آن ها می پردازند.

در سال 83 خورشیدی یکی از ترجمه های کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب به زبان اندونزیایی انجام شد. البته به علتی بخشی از کتب تلخیص شده بود که دست اندرکاران آن در نامه ای ضمن عذرخواهی می نویسند: کتاب شریف اسلام و سیمای تمدن غرب ناخواسته قدری تلخیص شده است. حتما در چاپ دوم جبران خواهد گردید.

محمد نوفل از اندونزی می نویسد: من سبب علاقه فراوانی که به آثار و نوشته شما پیدا کردم، شروع به ترجمه بعضی از این کتب به زبان مالایی نمودم تا مردم کشورم بتوانند با معارف و حقایق نورانی اسلام بیش تر آشنا شوند. خواهش دارم همه نوشته های و آثار خود را به زبانی انگلیسی برای ترجمه به زبان مالایی برایم ارسال دارید.

ورسترات لامین از بلژیک به سبب محتوای قوی و منطقی کتب معظم له و ارزش مندی آن خواهان ترجمه آثار و کتب ایشان می شود و می نویسد: من با کمال خوشوقتی دو نسخه کتاب اسلامی ترجمه شده به زبان انگلیسی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما ارسال شده بود دریافت کردم وبدین وسیله مراتب تشکر و سپاس خود را اعلام می داریم.

این کتب به لحاظ محتوای قوی و منطقی آن، بسیار مورد توجه قرار گرفت و از آن استفاده فراوان بردم. من اعتراف می کنم که آثار و نوشته های شما به قدری نفیس و پر ارزش است که تنها از خداوند قادر متعال باید بخواهیم که در برابر چنین آثار گران بهایی به جناب عالی پاداش خیر و عظیم عطا فرماید و شما را مشمول عنایات خود قرار دهد. امیدوارم در آینده نیز ما را از نوشته های جدید خویش محروم نسازید که به خوبی از آن ها استفاده خواهیم کرد.

یکی از کارهای فرهنگی من ترجمه کتب به زبان آلمانی است و من می توانم در این زمینه با شما همکاری داشته باشم. پیشنهاددم این است که یکی از آثار شما را به زبان آلمانی برگردانم تا مورد استفاده مردم بلژیک قرار گیرد؛ از این رو انتظار دریافت پاسخ از طرف جناب عالی هستم.

بازسازی اخلاقی

بی گمان اگر بخواهیم فلسفه و هدف دین و رسالت را در یک کلمه تبیین کنیم، اکمال و اتمام مکارم اخلاقی است. اگر انسان به عقل و فطرت خویش در مسیر اخلاق و فضایل اخلاقی گام بر می دارد، با این همه نیازمند آن است که برخی از روش ها وشیوه های دست یابی را از طریق وحی دریافت کند. حتی در یک معنا می توان گفت که عدالتی که پس از روشنگری پیامبران می بایست از طریق قیام عمومی توده های مردم از هر دین و مذهبی در جوامع بشری گسترش و تحقق یابد، در گستره مفهومی مکارم اخلاقی قرار می گیرد.

بنابراین می توان گفت که همه آموزه های وحیانی از قرآن و روایت در تلاش برای تکمیل و اتمام مکارم اخلاقی و ساخت جامعه ای سالم بر اساس اصول و مبانی اخلاقی می باشد. از این رو می توان گفت که همه آثار معظم له نیز به شکلی ناظر به این مهم و فلسفه اساسی دین و رسالت می باشد. بسیاری از خوانندگان متاثر از این بعد کتب معظم له بودند و در نوشته های خویش بدان اشاره دارند.

عثمان احمد قاضی از کشور نیجریه در نامه ای به این موضوع این گونه اشاره می کند: چنان که درگذشته بیان شد بسیاری از خوانندگان کتب با آثار شما توانستند برای پرسش ها و شبهات خویش پاسخی مناسب بیابند و هم چنین بیان شد که کتاب هایی مرکز نشر معارف اسلامی در جهان، تا چه میزان تاثیرگذار بوده و خوانندگان را جذب حقایق اسلامی کرده، آن چنان که مسیر اعتقادات آنان را دگرگون نموده است. گروهی از مسیحیان و اهل سنت به مذهب تشیع گرویدند و حتی آن هایی که شیعه بودند، ولی متاسفانه پای بندی به اخلاق و ارزش های دینی نداشتند به اخلاق حسنه و رفتار پسندیده و نیکو روی آوردند.

محمد سوکوتو از کشور نیجریه درباره نقش درمانی کتب معظم له می نویسد: من دانشجوی سی ساله هستم . به علت علاقه ای که به مطالعه مسائل اسلامی داشتم و کتب دینی را با دقت و اشتیاق بررسی کردم. به فضل حق تعالی به اسلام حقیقی دست یافتم و بدان معتقد و پای بند شدم.

من در سال های گذشته به لحاظ بیماری های شدید روحی و اضطراب های روانی به طور مداوم در بیمارستان ها و تحت نظر پزشکان متخصص تحت درمان قرار داشتم. از داروهای آرام بخشی که در یک مدت طولانی استفاده کردم، متاسفانه نتیجه ای عایدم نشد و هم چنان تشویش و اضطراب های روانی مرا رنج و عذاب می داد.

روزی به دیدار یکی از دوستان رفتم. در آن جا به کتابی تحت عنوان " اخلاق و جوانان" نوشته شما برخوردم که توجهم را جلب نمود. با علاقه مندی کتاب را گرفتم و به مطالعه آن پرداختم. پس از پایان مطالعه کتاب توصیه های اخلاقی و معنوی شما را به کار بستم و بر اساس همان دستورها عمل کردم که در نتیجه لطف الهی بسیاری از مشکلات ورنج های روحی و روانی ام برطرف شده وحال من کاملا بهبود یافته است.

ادریس منیر از آفریقای جنوبی در تاثیرگذاری کتب بر رفتار و اخلاق خود می نویسد: مطالعه این کتب اسلامی و دقت پیرامون حقایق ارزشمند دینی، روحیه مرا به شدت متحول ساخت و روشنی بخش زندگی ام گردید. مطالعه کتاب "اخلاق و جوانان" به زبان انگلیسی، اثر شگرفی بر من گذاشت به گونه ای که موجب تغییر رفتار و سلوکم گردید و مرا به مسیر دیگری رهنمون ساخت. به همین علت با اتخاذ روش صحیح در زندگی بر اساس توصیه ها و سفارش های اسلام و راهنمایی و تعلمیات بزرگان دین، دوستان و علاقه مندان بیش تری به سویم گرایش یافتند.

در حال حاضر نمازهای روزانه خود را به موقع به جا می آورم. آیات قرآنی راتلاوت می کنم. این آیات مایه آرامش روح و جانم شده است.

آن چه را که ادریس منیر بیان می کند، به سبب وجود خلق عظیم قرآنی در خود نویسنده است. وی چنان که در بسیاری از کتب خود به ویژه کتب اخلاقی مورد توجه قرار می دهد، در پیش گرفتن روحیه اصلاح و تحول در خود است. وی چنان که می نویسد عمل می کند. از این روست که وی را مجسمه اخلاص دانسته اند که تاثیر وی به همین سبب خلوص ناب ایشان در جامعه جهانی مساله ای است که از هیچ آشنایی پوشیده نمانده است و در همه دیدارها وتجلیل ها از معظم له، دوستان و آشناییان به این خصلت و خوی اخلاقی ایشان اشاره و بر آن تاکید می کنند.

آرتور سوسا از کلمبیا می نویسد: با احساسی از عمق جان می گویم که اگر قدرت آن را داشتم تا همه ستارگان آسمان را پیشکش شما کنم، این کار را با تمام شور و اشتیاق درونی می کردم؛ زیرا این حرکت پر احساسم به پاس سپاس نسبت به شماست. من در سرزمینی زندگی می کنم که کسی به فکر دیگری نیست و هر انسانی در لاک خود فرو رفته و تنها به فکر خویش است. خدای تعالی این توفیق را نصیب شما کرد تا چراغی فروزان را برای ارشاد و هدایت مردم و رهایی دیگران برافروزید و آنان را از تاریکی های درونی برهانید و راه مستقیم حقیقت را به مردم نشان دهید.

کتاب های شما برایم و خانواده ام به منزله گنج گران بهایی بود که به وسیله آن ها مسائل و حقایق بسیاری را آموختم در حالی که تا پیش از آن جاهل و ناآگاه بودیم. در حال حاضر به دستورها و فرامین الهی ارج می گذاریم و خود را موظف می دانیم که طبق آن فرمان ها در زندگی عمل کنیم.

تقویت معنویت دینی

آثار آیت الله موسوی نه تنها موجبات تقویت اخلاق عمومی و باورهای دینی مسلمانان می شود، بلکه موجبات تقویت معنوی همه انسان های با فطرت پاک دینی می شود. از نامه های مسیحیان بر می آید که ایشان به کتب اسلامی به عنوان ابزاری برای دست یابی به حقایق هستی و آرامش و اخلاق واقعی می نگرند. از این روست که بسیاری از ایشان با آن که بر مسیحیت می مانند ولی از کتب اسلامی برای اهداف دینی و تقویت بنیادهای اندیشه ای خود بهره می گیرند.

ارست کلیر مسیحی از آمریکا در این باره می نویسد: کتاب اخلاق و جوانان نوشته شما که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی جهان منتشر شده بود از سوی یکی از دوستان در اختیار من قرار گرفت و به مطالعه آن پرداختم.

من احساس می کنم آن چه را که شما نوشته اید در مورد جامعه امروز آمریکایی ما کاملا صادق است؛ زیرا نسل کنونی ما با فضایل اخلاقی و معنوی فاصله گرفته و رو به انحطاط گذارده است. من از جناب عالی درخواست می کنم یک نسخه از این کتاب را برای فرزندم که نوجوانی است ارسال فرمایید تا آن را بخواند و ارزش ها را درک کند و به فضایل اخلاقی پای بند شود، زیرا من مایل نیستم فرزندم گرفتار بحران و انحطاط اخلاقی و روانی شود که جامعه امروز ما در آمریکا بدان دچار شده است.

گادی محمد از غرب آفریقا از کشور توگو از تاثیر تحول ساز کتب می نویسد: من جوانی هستم که بعضی از کتب اسلامی شما که از سوی دوستانم در اختیارم قرار گرفته بود، مطالعه کردم که همین امر سبب تحول عجیبی در روحیه من گردید، من تا قبل از آن که به کتاب شما دسترسی پیدا کنم زندگی همانند حیوانات داشتم و از ارزش های متعالی انسانی به دور بودم مطالعه کتب شما برای من و دیگری نعمت بزرگی بود. به سبب نشر آثار شما در این منطقه جوانان بسیاری به اسلام روی آوردند و به حقانیت دین الهی پی برد و به احکام و فرامین الهی گردن نهادند همان کسانی که تا پیش از آن در منجلاب فساد غرب غرق شده بودند.

هم اکنون اعتراف می کنند که اسلام راه نجات را پیش پای انسان ها قرار داده است و هر روز که می گذرد بر تعداد جوانانی که به اسلام رو می آورند افزایش می یابد. من به نوبه خود سپاس و تشکر قلبی خود را به لحاظ تلاش هایی که در راه فرهنگ اسلامی مبذول می دارید به حضورتان تقدیم می کنم.

مجاهد علی از کنیا می نویسد: کتاب اخلاق و جوانان که به زبان انگلیسی ترجمه شده بود به دستم رسید. مراتب تبریک و تهنیت خود را نسبت به انتشار این اثر تحسین بر انگیز ابراز می دارم. این کتاب به راستی برای روشنگری افکار خصوصا جوانان در دنیای جدید و پیشرفته یک محرک واقعی است و می تواند در تزکیه روح و اخلاق و منش اجتماعی آنان نقش مهمی را ایفا کند.

جوان گرایی

شاید بتوان گفت که بیشترین کسانی که متاثر از کتب معظم له می باشند، نسل جوان در همه کشورها و مناطق جهان هستند. روش و شیوه ای که معظم له برای تبیین و تشریح مسایل اسلامی برگزیده، روشی جوان پسند است. نسل جوان که برخوردار از دانش روز می باشد، در فضایی رشد یافته که نقد و انتقاد در آن امری نه تنها عادی بلکه شایسته و بل بایسته است. این گونه است که به مسایل به شکل انتقادی و تشکیکی می نگرند و نسبت به هر چیزی تردید روا می دارند و به سادگی پای بند عقیده و باوری نمی شوند. این استعداد و ظرفیت است که شخص را برای پذیرش استدلال های متقن و قوی آماده می سازد.

بسیاری از کسانی که به کتب وی مراجعه می کنند تا با حقایق اسلام آشنایی پیدا کنند، جوانان و نسل دانشگاهی می باشند. در یکی از نامه های موسساتی که از کتب معظم له برای آشنایی مردم با اسلام استفاده کرده است در نامه ای برای تبیین تاثیرگذاری نوشته ها و کتب وی می نویسد: ما این کتب شما را به مجمع جوانان Al- Hassanian هدیه کردیم که کنفرانس آن ها هر ساله در موسسه برگزار می شود. در سال گذشته کتب شما در این کنفرانس به نمایش گذاشته شد. کتاب اخلاق و جوانان برای شرکت کنندگان کتاب بسیار جالبی بود. میانگین سنی این نوجوانان و جوانان را می توان بین 12 تا 25 سال بود.

ماریاتو محمد از کشور نیجریه در غرب آفریقا اذعان دارد که کتب وی در روش و سیره اخلاقی وی تاثیر گذار بوده است. وی می نویسد: از جمله کتبی که توسط آقای ابوبکر عبدالهادی جیمیتا در اختیار من قرار گرفت بهره بردم. من با مطالعه کتب شما به ویژه " اخلاق و جوانان" پیشرفت های خوبی را در خود در زمینه شناخت اسلام احساس کردم.

ابوبکر عبدالهادی جیمیتا خود در نامه ای با اشاره به علاقه مندی خوانندگان و تاثیرپذیری جوانان از آثار معظم می نویسد: من کتاب هایی چون مقدمه ای بر اسلام، خداشناسی، اخلاق و جوانان و نیز کتاب سیمای تمدن غرب را در اختیار برادران و خواهران علاقه مندان به مطالعات اسلامی گذاشتم. هر شخصیتی راهی اختصاصی برای خود دارد و خداوند آن راهش را به سوی بهشت آسان می کند.[108] عمل شما بر پایه این حدیث است و من دعا می کنم تا خداوند هماره مانند گذشته عنایات و نعمت های خود را به شما ارزانی دارد و شما و خانواده تان را در بهشت قرار دهد.

مرکز زنان اسلامی نیجریه از دیگر مراکزی است که جوانان دختر را در خود گرد آورده است تا با تشکل منسجم و برنامه ای دقیق نقش هدایتی خود را در میان جامعه ایفا نماید. این گروه چنان که از نامه شان بر می آید از کتب معظم له برای نشر افکار ناب اسلامی و دفاع از قرآن و اسلام در برابر تهاجم فکری و فرهنگی غربی بهره می گیرند. در این نامه آمده است: باور کنید که دخترهای جوان مسلمان از شیعه و سنی بلکه دخترهای مسیحی از کتاب اخلاق استفاده بسیار برده اند. حتی دخترهای مسیحی پس از مطالعه کتاب درخواست کتب بیش تر شیعی داشته اند تا مطالعه کنند. از جمله کتب درخواستی ایشان آشنایی با اسلام و پیمغبر اسلام است. همگی این دخترها از قشر تحصیل کرده و دانشجو می باشند. گفتنی است که سه تن از دختران دانشجوی مسیحی در ماه شعبان سال 1422 هجری به اسلام مشرف شده اند چنان که در ماه شوال سال 1423 نیز 4 تن از زنان مسیحی به اسلام گرویده اند.

مختار ادریس مدیر مدرسه اسلامی از کشور سنگال از تشنگی جوانان به کتب اسلامی سخن می گوید و می نویسد: جوانان طوری برای مطالعه کتب اسلامی مرکز نشر معارف در جهان و فهم و درک معارف قرآنی استقبال می کنند که ناچاریم از آنان ثبت نام کنیم و آنان را در نوبت قرار دهیم.

اتحادیه جوانان پیشگام از هندوستان از استقبال جوانان برای مطالعه کتب اسلامی مرکز و درک مفاهیم عالی اسلام خبر می دهد و می نویسد: این علاقه مندی به اندازه ای زیاد است که هر روز صدها نفر مشتاق به ما مراجعه می کنند و تقاضای کتب شما را دارند به خصوص کتاب اخلاق و جوانان به زبان انگلیسی که علاقه مند به آن روز افزون است.

حرکت های خودجوش مردمی

در طول تاریخ یکی از روش های نفوذ و گسترش فرهنگ اهل بیت (ع) حرکت های خودجوش مردمی است. علاقه به اهل بیت (ع) ایثارگری را در انسان نهادینه می کند و چنان که خداوند در آیات سوره انسان تبیین نموده است اهل بیت (ع) نماد ایثارگری در راه دین و کرامت انسانی بودند. از این روست که نه تنها ازخود می گذشتند و به گرسنه و بینوا می بخشیدند بلکه حتی به کافر اسیر در بند نیز توجه و عنایت داشته و به سبب حفظ کرامت انسانی غذای خویش را به ایشان می بخشیدند. این ایثارگری انگیزه قوی در میان پیروان ایشان پدید آورده است به گونه ای که هر شیعه بلکه محب اهل بیتی می کوشد تا راه وروش ایشان را سرمشق خویش قرار داده و گام در فرهنگ سازی ایثار در جوامع خویش نگذارد. این گونه است که فعالیت های دوستداران اهل بیت(ع) هماره مردمی و ریشه در عشق داشته و شخص از جان و دل در این راه گام بر می دارد و از هیچ مشکل و سختی نمی هراسد و همانند ایشان از سرمایه وجودی خویش حتی مایه می گذارند و سرمایه فعالیت های ترویجی خویش می کنند. این گونه است که حتی در آفریقای سیاه و فقیر مردمانی یافت می شوند که در عین نداری و فقر با مناعت طبعی که از فرهنگ اهل بیت (ع) آموخته اند، دستگیر دیگران می شوند.

توزیع و پخش معارف و فرهنگ اهل بیت (ع) از سوی شیفتگان آن خاندان درآفریقا از راه های مختلف صورت می گیرد که یکی از آن بهره گیری از کتب شیعی به ویژه کتب معظم له است که به ادله ای چند تاثیر شگرفی بر خوانندگان می گذارد. شاید بتوان ریشه آن را اخلاصی دانست که در معظم له در نگارش و توزیع این کتب وجود دارد.

یکی از شیفتگان اهل بیت (ع) در کشور کامرون در نامه ای در مورخ 19/ 2/ 2004 میلادی می نویسد: جهت اطلاع جنابعالی باید بگویم کتب شما به دستم رسید و از این بابت از شما متشکر و سپاسگزارم. امید است که بزودی آن ها در میان کسانی که می کوشند تا اطلاعاتی پیرامون اهل بیت (ع) و فرهنگ آنان به دست آورند توزیع کنم. از فرصت استفاده می کنم و اطلاع می دهم که ما دچار کمبود نسبت به کتب تفسیری و فقهی بر اساس مذهب اهل بیت (ع) هستیم؛ زیرا در کتابفروشی ها و کتابخانه های مناطق ما چنین کتابهای به ندرت یافت می شود. در صورت امکان کتب فقهی و تفسیری شیعی به زبان های عربی و فرانسوی برای ما ارسال شود ممنون خواهیم شد.

گروهی از دانشجویان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) برای تبلیغ و استفاده بیش تر مردم از کتب معظم له خود اقدام به برپایی نمایشگاه کتاب می کنند تا به این وسیله دین خویش را نسبت به اهل بیت (ع) ادا نمایند. یکی از علاقه مندان در تانزانیا در این باره می نویسد: کتب شما برای تقویت مبانی اسلام بسیار مفید است و به ما بسیار خدمت کرده است. ما توانستیم نمایشگاه کتابی را در تانزانیا برپا داریم که الحمدلله موفقیت آمیز بوده است. در این نمایشگاه کتب شما به نمایش گذاشته شده بود که از سوی عموم بازدیدکنندگان مورد استقبال قرار گرفت. ما برای جلب بازدیدکنندگان در یکی از نشریات محلی آگهی چاپ کرده بودیم. ما کتاب سیما را به پیوست برای شما فرستادیم تا ملاحظه نمایید که چگونه آن را چاپ و منتشر کرده ایم. به پیوست آگهی که در مجله نیز چاپ شده ارسال می شود. هم چنین مجلد دوم تفسیر به زبان سواحلی در حال اتمام است.

عبدالرحمن از ایالات متحده آمریکا به حرکت های خودجوش مردمی در تبلیغ دین اشاره می کند و می نویسد: ما برادران این منطقه هم چنان در راه رساندن پیام وحی به تشنگان حقیقت و شناساندن حقانیت اسلام به انسان هایی که آمادگی برای پذیرفتن حق دارند، تلاش می کنیم و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نخواهیم کرد. در شورش های آوریل 1992 میلادی در لوس آنجلس دو تن از اعضای فعال و مخلص ما که به وظایف دینی خود عمل می کنند و جز حق گویی و حق طلبی در زندگی هدفی ندارند، بدون هیچ علت قانونی توسط پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفتند؛ یکی از آن دو با وجودی که دو گلوله به ناحیه سرش اصابت کرده بود، به فضل الهی از مرگ نجات یافت و پنج تن دیگر دستگیر شده و به زندان افتادند و پس از چند هفته زندانی بدون هیچ اتهامی آزاد شدند.

مدرسه اسلامی ما نیز توسط افراد ناشناخته مورد اصابت گلوله قرار گرفت و اتومبیل هایمان به وسیله اشخاص ناشناس مورد حمله قرار گرفت الحمد لله پیروزی از با حق است و دشمنان دین و معاندین اسلام و افترا زنان هر قدر بخواهند جلو نفوذ دین خدا را بگیرند، قادر نخواهند بود. کتب مرکز نشر معارف اسلامی برای استفاده محصلین مدرسه اسلامی و افرادی که به تازگی به اسلام پیوسته و نور الهی بر دل هایشان تابیده است، مفید است و ما نیاز مبرم به آن داریم.

آقای عبدالروف آدیسا رییس مرکز اسلامی نیجریه بر این نکته تاکید می کند که با بهره گیری این مرکز از نشریات و کتب اسلامی مرکز تاکنون بیش از 140 نفر اسلام را پذیرفتند." آن ها با عشق و علاقه فراوان به مطالعه متون اسلامی پرداختند و سرانجام انوار معرفت الهی بر دل آنان تابید.

عبدالکبیر مالک از پاناما با اشاره به وضعیت نامطلوب تبلیغات اسلامی از تلاش های خودجوش مردمی که به شکل مراکز اسلامی تبلور یافته تا پیام اسلام را به گوش همگان برساند، این گونه می نویسد: متاسفانه شرایط در کشور ما طوری است که در حقیقت مظلوم واقع شده ایم و به شدت زیر فشاریم و از لحاظ امکانات تبلیغی نسبت به مسیحیان در شرایط سخت و نامساعدی قرار داریم. فقدان امکانات مادی و عدم دسترسی به وسائل و ابزارهای تبلیغاتی روز، موقعیت ما را به شدت تضعیف کرده و نمی توانیم در ارتباط با فعالیت های تبلیغی خود آن طوری که شایسته است، پیام وحی الهی را به تشنگان حقیقت برسانیم، و وظایف مذهبی خود را به خوبی انجام دهیم.

دکتر سریس جاو از سنگال به حرکت های خود جوش مردمی در انتشار فرهنگ اسلام از طریق کتب مرکز نشر معارف، می نویسد: کتاب های ارزشمند در نهایت خرسندی به دست ما رسید و ما این کتاب ها را میان اعضای این مرکز توزیع نمودیم تا یکی پس از دیگری آن ها را بخوانند، حتی برای پخش این کتاب ها از شهری به شهری دیگر منتقل شده و میان دو گروه آگاهان به زبان عربی و فرانسه پخش گردیده است. تمان آنان این کتاب ها را تحسین نموده اند، به طوری که هر یک از آنان اعتراف نموده که اطلاعات آنان درباره اسلام و حقایق تاریخی آن پیش از مطالعه و خواندن این کتاب ها بی طرف، دچار کمبود بوده است. کتاب های بی طرفی که از بیان هر یک از آرای اهل تسنن و تشیع و هم چنین سایر گروه های اسلامی ما را محروم ننموده است.

این کتاب مفهوم توحید فراگیر را برای جامعه ما واضح و روشن می کند و از سوی دیگر مفهوم نبوت و حقایق تاریخی را که برخی از دانشمندان در آن تحریف نموده اند، آشکار گردد، بلکه مفهوم اسلام واقعی لازم است در جامعه سنگال جای خود را باز کند تا در میان این جامعه جایگاه شایسته خود را بیابد و در نهایت مذهب تشیع در میان فرزندان سنگالی ها کسانی را بیابد که مردم را به آن دعوت کنند یا دست کم از آن دفاع نمایند که اهل مکه به دره ها و دشت ها و جلگه های میان کوه های آن بیشتر آشنا هستند(ضرب المثل). ما به شکل سازمان یافته کاملا آماده ایم تا این مسئولیت را در وقت مناسب بپذیریم.

خانم سماپولو رییس موسسه زنان مسلمانان از استرالیا می نویسد: از این که موافقت فرموده اید و اجازه چاپ مطالب کتابتان را که به انگلیسی ترجمه شده است در روزنامه ما داده اید، بسیار سپاسگزارم.

ما گروهی از بانوان مسلمان در این جا فعالیت های مطبوعاتی مختلفی داریم که دو نمونه از مجله و روزنامه منتشر شده خود را به پیوست این نامه حضورتان فرستادم که به دو زبان انگلیسی و عربی است و من بخش انگلیسی روزنامه را اداره می کنم چون زبان مادری من انگلیسی است.

به اطلاع شما می رسانم که کتب اسلامی شما در استرالیا هواخواه زیادی پیدا کرده و توجه گروه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است و به همین سبب کتب ارسالی شما در همان روزهای اول با درخواست متقاضیان رو به رو می شود. موجب امتنان است که به صورت مستمر مقالات و آثار و نوشته های خود را برای چاپ در روزنامه و نشریات ما بفرستید.

استر ویلی از فرانسه نیز با همسرش[109] می کوشند تا به اشکال مختلف آثار و نوشته های معظم له به دست علاقه مندان به ویژه قشر تحصیل کرده و دانشجو و نیز استادان دانشگاه برسانند و این گونه وظیفه و مسئولیت خویش را در قبال دانشی که آموخته و حقی را که یافته اند به جا آورند.

گابریل آنوزیو از آرژانتین از تاثیر کتبی چون اخلاق و جوانان و نیز داوری روز رستاخیز و روز واپسین در میان مردم سخن می گوید و توضیح می دهد که برای پاسخ گویی به نیازها و اشتیاق مردمی ناچار شده است تا کتاب ها را کپی برداری و زیراکس کند؛ زیرا این کتب مسایل حساس را به خوبی ارزیابی کرده و حقایق ارزشمندی را می آموزاند.

آلادین تمور مدیر روزنامه از ژاپن از تصمیم خود برای نشر کتب به شکل مقالات در روزنامه می نویسد: ما تصمیم داریم مسائلی که شما در این کتب مطرح کرده اید و در ارتباط با تفکر و اندیشه اسلامی است به صورت مقالاتی به تدریج در روزنامه خودمان چاپ کنیم تا خوانندگان ژاپنی بتوانند از آن استفاده کنند و با مسایل اسلامی آشنا شوند.

فابریر فیردینی مدیر مجله ای از ایتالیا خواهان آثار معظم له برای ترجمه و چاپ در مجله می شود و می نویسد: من آثار شما را از فرانسوی به ایتالیایی ترجمه می کنم و به صورت یک سری مقالات در مجله اون گوردیا به چاپ می رسانیم. خوانندگان مجله ما در ایتالیا اشتیاق و علاقه زیادی نسبت به نوشته های شما که در خصوص مسایل اسلامی است از خود نشان می دهند و می خواهند با فرهنگ اسلامی شما آشنا شوند.

سلیمان مختار از دست به دست شدن کتب معظم له به ویژه کتاب اصول اعتقادات اسلامی خبر می دهد و می نویسد: کتاب اصول اعتقادات اسلامی که در حقیقت گنج پر بهایی بود و از سوی شما ارسال شده بود دریافت کردم. آن گنج قلب مرا شادمان ساخت و از موقع دریافت آن مشغول خواندنش هستیم؛ چون محتوای آن بسیار جذاب و از اهمیت و ارزش والایی برخوردار است. غالبا استفاده کنندگان از کتب نمازگزاران مسجد هستند که کتاب بین آنان دست به دست می شود به خدای بزرگ سوگند که شدیدا تشنه چنین آثار و نوشته های اسلامی هستیم که به ما جانی تازه می بخشد و دل های ما را زنده می کند و متذکر می سازد که همواره به مبدیء هستی ها توجه داشته باشیم و از او غفلت نکنیم.

در حقیقت معظم له با این کار خویش می کوشد تا یکی دیگر از اهداف تبلیغ دین و آموزه های وحیانی را تحقق بخشد؛ زیرا خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه دوم سوره جمعه تزکیه و خودسازی را به عنوان یکی از مهم ترین اهداف تبلیغی مطرح می کند و تذکر و پند دادن را وسیله ای برای این مهم می شمارد. پیامبر گرامی (ص) بر اساس همین آموزه های وحیانی می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.[110] بنابراین تبیین مکارم و افزایش سطح اخلاقی و آدابی مردمان مهم ترین هدف در تبلیغ می باشد که از سوی معظم له پی گیری شده و خوانندگان به اشکال مختلف این معنا را بیان می کنند.

نامه ها به خوبی روشن می سازد که معظم له در این هدف خویش که تذکر به مردم و پند به ایشان بوده موفق بوده است و مردم نیز در بسیاری از موارد پندها را پذیرفته و به نصحیت ها عمل کرده اند. بنابراین می توان گفت که هدف تبلیغی که در آیاتی چون 5 سوره ابراهیم و آیه 44 سوره طه و 46 سوره قصص بیان شده است از سوی ایشان و بسیاری از خوانندگان مورد اهتمام و توجه بوده است.

این گونه است که جنبش های مردمی و خود جوش راه می افتد و می کوشد تا تداوم بخش حرکت تبلیغی معظم له باشد. نامه هایی که در این بخش آورده شده تنها گوشه هایی از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مردم در سراسر جهان را نشان می دهد. هر یک از این نامه ها خود به تنهایی بهترین گواه و شاهد روشنی است که نشان می دهد معظم له در رسیدن به اهداف تبلیغی خویش روشی درست را پیموده است و موفقیت های بزرگی را کسب کرده است که حتی مسیحیان و دیگر آزادیخواهان و انسان های متخلق به اخلاق الهی و فطری را به سوی خود جلب و جذب می کند و آنان را به همراهان صمیمی خویش تبدیل می نماید.

دانشجویان

شاید بتوان دانشجویان را تاثیرپذیر و تاثیرگذارترین اقشار جامعه نسبت به حقایق اسلام دانست. گرایش طبیعی وفطرت پاک ایشان همراه با جست و جوگری و حقیقت جویی موجب می شود تا بیشترین کسانی باشند که به کتاب های استدلالی هم چون کتب معظم له گرایش پیدا کنند. در روایات است که روح جوان تشنه حق وحقیقت است و همین روح حقیقت جویی است که آنان را به سوی اسلام که سرشار از حق و حقیقت است و از سوی خداوند حق فرو فرستاده شده می کشاند. جوان به سبب همین روحیه است که می تواند بهترین مخاطب مبلغان اسلام باشد. روحیه تغییر پذیری نیز می تواند در این دوره به ما کمک کند.

گرایش به کتاب های با محتوای استدلالی و منطقی معظم له اختصاص به کشورهای اسلامی ندارد بلکه حتی از کشورهایی چون ژاپن و کره و آمریکای لاتین دیده می شود که کم تر با معارف رهایی بخش اسلام آشنایی دارند. از جمله می توان به نامه ای از یکی از دانشجویان دانشگاه های بولیوی اشاره کرد که می نویسد: کتاب هایی چون اخلاق و تکامل روحی و امامت برای بالا بردن آگاهی و شناخت معارف دینی بسیار ارزنده و ارزشمند است.

ارزش مندی این کتب در همان شیوه بیانی و استدلالی آن نهفته است که تشنگان حقیقت را سیراب می کند و شبهات و پرسش هایی که دغدغه ذهنی ایشان را تشکیل می دهد پاسخی در خور و مناسب می دهد.

یکی دیگر در این باره می نویسد: با خواندن آثار شما تمام مشکلات و پرسش هایی من چه از نظر روحی و چه از نظر فکری برطرف شده و به آرامش دست یافته ام.

جیسکا مارشال از دیگر دانشجویانی که از کتاب های ارسالی استفاده کرده می نویسد: این کتب بسیار مناسب و ارزشمند برای کتابخانه دانشگاه هستند. ما مطمئن هستیم که دانشجویان با خواندن این کتب از محتوا و مطالب آن بسیار بهره مند خواهند شد.

عبدالناصر عثمان از بنین می نویسد: کتاب های اسلامی شما در این جا تاثیر فراوانی بر مردم گذارده و جاذبه بسیاری داشته است؛ به خصوص برای دانشگاهیان و دانشجویان و حتی مقامات بزرگ دولتی. باید بگویم که شما معروف ترین شخصیت اسلامی در غرب آفریقا هستید.

کتب معظم له به گونه ای نوشته شده است که می تواند به عنوان کتب درسی برای دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد. نامه های چندی در این باره وارد شده که به این مساله اشاره دارد. مدیر مرکز اسلامی کازان روسیه نیز به این مساله اشاره داشته و می نویسد: یکی از آثار و تالیفات شما به عنوان کتاب درسی انتخاب و برگزیده شده و هم اکنون در مدرسه قبانیه تدریس می شود. بی گمان امروز صدها نفر از افراد تحصیل کرده این منطقه در انتظار رسیدن کتب اسلامی مرکز شما هستند و سخت مشتاق می باشند که هر چه زودتر از آن ها استفاده کنند.

فخری نوفل از اندونزی نیز می نویسد: بی تردید آثار و منابع اسلامی مونس و دلسوز ماست که جان های ما را زنده می کند و به روح و روان ما آرامش می بخشد و برای اعلای کلمه حق و ابطال باطل هم چون رزمنده ای است که با کفار و مرتدین می جنگد. ما احساس می کنیم این کتب اسلامی نه تنها برای دانشجویان بلکه برای همه امت به عنوان عامل نیرومندی محسوب می شود که آنان را به سوی حق و ارزش های متعالی سوق می دهد و این تفضلی است که خداوند دانا و شنوا برای شما تقدیر فرموده است.

آن چه این خواننده بدان یادآور می شود، همان هدف تبلیغ است که در آموزه های قرآنی بارها از آن سخن به میان آمده است، زیرا مبلغان الهی کسانی هستند که تنها برای احقاق حق و ابطال باطل به میدان تبلیغ در آمده اند. روشی که معظم له بر گزیده به گواه خوانندگان توانست این مهم را برآورده سازد و زمینه را برای تقویت و نیرومندی مومنان و حق جویان و حق خواهان فراهم کند.

دفاع از حقانیت شیعی

پس از پیروزی های مکرر انقلاب اسلامی در صحنه های منطقه ای و بین المللی، تهاجم همه جانبه به ویژه تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی، تشدید شده است. از این روست که مومنان خود را نیازمند کتب منطقی و مستدلی می یابند تا با بهره گیری از آن ها بتوانند به مبارزه با تهاجم و مقابله با آن بپردازند. کتب معظم له در این مسیر نیز به کمک شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) شتافته است. چنان که این کتب به شکلی زیبا و مستدل نگاشته شده تا زمینه هر گونه ایجاد اختلاف را بگیرد و فرصت های اتحاد را بیش از پیش فراهم آورد. این گونه است که بر اساس اهداف تبلیغی که قرآن تبیین و روشن می کند، رفع اختلافات را به عنوان یکی از اهداف اصلی در کتب خویش اصل قرار داده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیده است؛ زیرا برای وی آن چه اصالت دارد دست یاببی مردم به نجات و رستگاری [111] و هدایت مردم به سوی صراط مستقیم انسانیت و فطرت پاک است [112] تا مردم در یک محیط سالم و به دور از دشمنی ها حقایق را دریابند و با آن همراهی کنند.[113]

این گونه است که کتب معظم له سرشار از آموزه هایی است که ضمن اتمام حجت [114] به بیان حقایق می پردازد و از کتمان آن به حکم الهی خودداری می ورزد. به این معنا که با شکلی بسیار زیبا و بدیع حقایق را بیان می کند بی آن که موجبات تفرقه و اختلاف شود. از این روست که همگان از شیعی و سنی و حتی دیگران ادیان آسمانی از مطالب و موضوعاتی که در کتب بیان می شود بهره می برند و به آن اقرار می کنند.

رشید سلیمان در این باره می نویسد: ما پیش از این، مورد تهاجم تبلیغی علیه شیعه قرار گرفته بودیم که کتب شما توانسته است برای ما در این زمینه مفید و سازنده باشد و ما بتوانیم این قدرت را پیدا کنیم تا از شیعه دفاع نماییم. ما به راهنمایی شما نیازمندیم تا بتوانیم اعمالی را که مورد رضایت خداوند و اهل بیت(ع) است، انجام دهیم.

مدیریت جمعیه التعاون للدعوه و الارشاد کشور نیجریه در این باره می نویسد: کتاب های شما به حدی عالی است که قابل توصیف نمی باشد. شما در این کتب مفهوم صحیح اسلام را منعکس می سازید و مسایل اسلامی را با جدیت و موضوعیت خاصی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهید و بر پایه مفاهیم اسلامی مستند به حجت ها و براهین واقعی و قاطع به دور از هر گونه تعصب و تحجر از روی مبانی مکتب اهل بیت (ع) تبیین می کنید.

در حقیقت این کتب راهی روشن به سوی مسلمانان جهان می گشاید. از خداوند متعال خواستار آنم تا سلامت و تندرستی و طول عمر را به شما عطا فرماید.

کتب شما تاثیرات و نتایج عالی به دنبال داشته است و به تحقیق که این کتب حتی نفوس خوانندگان غیر مسلمان را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

یکی از خوانندگان کتب معظم له از نیجریه می نویسد: کتاب های اصول العقاید فی الاسلام را به همراه کتب دیگر چون رساله الاخلاق را به یکی از اهالی عربستان دادم و وی پس از مطالعه کتب گفت: این کتاب ها شگفت انگیز است و ما خبر نداشتیم که شیعیان چنین افکاری داشته باشند. من مانند این کتب را هرگز ندیده ام و بسیاری از حقایق درباره اهل بیت (ع) برای من روشن شده است.

احمد پاپا از غنا از تغییر نگرش وی نسبت به مذهب تشیع تاکید می کند: خداوند را بسیار سپاسگزارم که یکی از کتب شما را دیدم و آن را خواندم و تصورم نسبت به مذهب ایرانیان کاملا تغییر یافت. تصورم این بود که شما محمد (ص) را به عنوان پیامبر(ص) نمی شناسید؛ اما اکنون متوجه گردیده ام که این تصوری بسیار اشتباه بوده است. من قادر به توصیف آن چه بر من گذشت نیستم؛ اما اکنون می توانم بگویم که حقایقی را که از مطالعه کتاب شما دریافتم به گوش دیگر برادرانم خواهم رسانید.

گفت و گوی تمدن ها

بی گمان یکی از رسالت های مهم اسلام و هر مسلمانی دعوت مومنان شرایع الهی به وحدت کلمه است. از این روست که هر مومن واقعی احساس می کند که وظیفه و ماموریت وی تقریب مومنان می باشد تا در برابر کفر و صفوف باطل قرار گیرند. بر اساس این آموزه الهی که می فرماید:" تعالوا الی کلمه سواء بیننا " تلاش های معظم له برآن قرار گرفت تا در مسیر ایجاد وحدت میان مومنان شرایع و مذاهب الهی اقدام کند.

با نگاهی به آیات قرآنی می توان به سادگی و روشنی دریافت که گفت و گوی تمدنی و فرهنگی می تواند میان مومنان و حتی کافران و مخالفان انجام پذیرد. اصولا " قل و قالوا" های قرآنی به معنای گفت و گو می باشد. افزون بر این که شنیدن سخنان دیگران و پیروی از بهترین آن ها از نظر عقل و شرع، امری پسندیده است.

در روایات بسیاری بر این نکته تاکید شده که اسلام واقعی اگر به مردم گفته شود آنان به طور طبیعی وفطری به سوی آن کشیده می شوند. از امام رضا (ع) روایت است که فرمودند: "فاِنَ الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا"؛ مردم اگر زیبایی های کلام ما را می دانستند یقیناً ازما پیروی می کردند". [115]

از این روست که کانون های زر و زور و تزویر می کوشند تا از انتقال زیبایی های کلام و سخنان حق جلوگیری کنند. در این میان مخاطب قرار دادن کانون های قدرت یکی از روش های موثر است؛ زیرا همان اندازه که می بایست به توده های مردم که از نظر دشمنان (ارذالنا و طبقات پست جامعه از نظر منزلت اجتماعی و ثروت) هستند توجه شود می بایست به نخبگان جامعه نیز توجه ویژه ای مبذول داشت؛ زیرا مردم نخبگان جامعه خویش را به عنوان الگوهای برتر می شناسند و از آنان تبعیت می کنند. تغییر در حوزه نخبگان می تواند تاثیرات شگرفی در سطح جامعه ایجاد کند و زمینه برای تغییر و اصلاح اندیشه و عمل مردمان را فراهم می آورد. از این روست که هماره بخشی بزرگی از مخاطبان پیام های پیامبران (ع) پس از عصر دولت ها، نخبگان و سران جامعه بوده است.

خداوند در آیاتی چون 103 و 104 سوره اعراف و 96 و 97 سوره هود و هم چنین 43 و 44 سوره طه و 46 زخرف و نیز آیه 17 سوره نازعات بر لزوم اولویت دادن به کانون های اصلی قدرت در تبلیغ و اصلاح آن ها تاکید می کند.

حضرت استاد نیز در این راستا بخشی از مخاطبان انتخابی خویش را همین قشر وطبقه اجتماعی در جهان قرار داده و کتب و پیام های تبلیغی خویش برای ایشان می فرستد. از جمله نامه ها و کتبی که ایشان برای روسای جهان و رهبران دولت ها و مجالس فرستاده است می توان نامه و کتب ارسالی به کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی، چارلز ولیعهد انگلستان و روسای پارلمان هند، نیوزیلند و استرالیا اشاره کرد. چنان که نامه ها و کتب ایشان به مدیران و نخبگان دانشگاه های جهان از دیگر مصادیق بهره گیری روشمند از اصول و روش های تبلیغی قرآن و پیامبران (ع) است.

فرصت شناسی و بهره گیری از تمام ظرفیت ها برای انتقال مفاهیم اسلامی و ارتباط با کانون های قدرت برای تبیین حقایق از روش هایی است که معظم له به خوبی از آن سود جسته است. به عنوان نمونه پرنس چارلز ولیعهد انگلستان در تاریخ 13 دسامبر 1996 میلادی سخنرانی مهمی تحت عنوان " ساختن پل هایی بین غرب و اسلام " ایراد کرد که توجه اندیشمندان را برانگیخت. پس از انتشار سخن هایی از این سخنرانی حضرت حجه الاسلام و المسلمین سید مجتبی موسوی لاری نامه ای به آقای چارلز نگاشت که پاسخ ولیعهد انگلستان و متن کامل نطق ایشان را در پی داشت.

معظم له در این نامه ها نوشت: پرنس محترم اخیرا طی یک سخنرانی اشاره ای به معارف غنی اسلامی در تربیت انسان ها کرده بودند که مطالب عنوان شده بسی ارزشمند بود. دیدگاه مثبت آن عالیجناب در خصوص فرهنگ و نظریه های اسلامی حاکی از بینش خالی از تعصب و روح واقع بینانه آن عالی جناب است. این جانب که خود یکی از نویسندگان مسایل اسلامی هستم، ضمن ابراز تشکر و قدردانی از توجه آن عالیجناب نسبت به ابعاد معنوی فرهنگ اسلامی اینک سه نخسه کتاب تالیفی خود تحت عنوان اساس دکترین اسلام که عهده دار تجزیه و تحلیل اصول اعتقادات و تفکر اسلامی است، حضورتان ارسال داشتم. امیدوارم مسایل مطرح شده در کتاب به آن اندازه کشش داشته باشد که موجب ملالت خاطرتان نگردد و هم مطالعه آن کتب بتواند بیش از پیش شما را با معارف و دیدگاه های اصولی و فکری اسلام آشنا سازد.

کاخ سلطنتی انگلستان در پاسخ در دو نامه جداگانه به از ارسال کتب و نامه تشکر می کند و متن کامل سخنرانی پرنس چارلز را نیز برای بهره گیری بیش تر برای معظم له می فرستد و در نامه ای نیز اطلاع می دهد که با کمال خوشوقتی کتاب شما را دریافت و تلاش و کوشش سخت شما را در خلق چنین اثری تحسین کرده و می ستاید. والاحضرت لطف و مهربانی شما همراه با اندیشه دلسوزانه تان را مور ستایش قرار می دهد.

از آن جایی که مخاطبان وی در همه جهان با فکرها و فرهنگ ها و تمدن های مختلف و گوناگون می باشند، وی با بهره گیری از اصل مشترکات و کلمه سواء بر آن است تا مسیر سالم و درستی را مشخص و تبیین کند.

کتب و نوشته های معظم له به گونه ای است که هر خواننده منصفی این معنا را در آن می یابد و به آن تصدیق می کند. استاد دانشگاهی در برزیل به نام دکتر زرالا گیرسوز که ریاست انستیتوی فیثاغورث را به عهده دارد در نامه ای به تاریخ 14 مارس 2003 میلادی می نویسد: من می خواهم خدمت شما به خاطر کار بس بی نظیرتان تبریک عرض کنم. کتاب (خداوند و صفاتش) که به زبان پرتغالی برگردانده است کمک بسیار مهم و بزرگی برای نزدیک کردن شرق و غرب نموده است. من از شما به سبب این کار بسیار تشکر می کنم.

استاد لرتا سنیدر از کانادا می نویسد: یکی از خویشان شما در این ترم در کلاس من شرکت داشت. او خیلی چیزها در کانادا می بیند که با مذهب و زمینه های دینی اش بیگانه است و این مشکل برای همه وجود دارد. او کتاب تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان نوشته شما را به من هدیه کرد که بسیار سپاسگزارم. مطالب مطرح شده در کتاب و تحلیل های آن دیدگاه مرا نسبت به اسلام و فرهنگ اسلامی تغییر داد. من بسیاری از تحلیل های شما را قبول دارم و می پذیرم.

من و شما به عنوان مسلمان و مسیحی، حماقت های دنیای غرب را در رواج بی دینی، علوم و فن آوری همزمان با تخریب معنویت واخلاق انسانی که در ذات آنان قرار داده شده می بینیم.

کانادا یک کشور مسیحی نیست در حالی که بسیاری از مردم دیگر نقاط دنیا تصور می کنند این کشور یک کشور مسیحی است، اکثریت مردم خدا را در زندگی روزمره خود فراموش کرده اند به کارهایی دست می زنند و چیزهایی به زبان می آورند که مایه گرفتاری مسیحیان واقعی است حتی مسیحیان نیز به نام مسیحیت اعمالی مرتکب می شوند و سخنانی به زبان می آورند که با روح مسیحیت بیگانه است وخلاف رضای خداوند است. احساس می کنم باید مسیحیان و مسلمانان هم دیگر را بهتر بشناسند و عمیق تر یک دیگر را درک کنند. من از بیماری شما متاسفم و برای سلامت شما در کلیسا دعا می کنم.

جهان شمولی تبلیغ که از سوی خداوند در آیاتی از جمله آیه 19 و 90 سوره انعام و 28 سوره سبا و آیه نخست سوره فرقان مورد تاکید قرار گرفته از سوی معظم له به مورد اجرا گذاشته می شود و ایشان نامه وکتب ارسالی خویش را به همه جهان می فرستد. افرادی از واتیکان و دولتمردانی از آن سوی اقیانوس ها از آسیا تا اروپا و از آفریقا تا آمریکا از کتب و نامه های ایشان استفاده می کنند و به علاقه مندی ایشان برای ارسال پیام حق سخن به میان می آورند.

دکتر لاکونزا بالدا از انیستتو واتیکان می نویسد: کتب ارسالی جناب عالی تحت عنوان خدا و صفاتش، داوری رستاخیز، اخلاق و جوانان، اسلام و سیمای تمدن غرب به زبان انگلیسی دریافت شد و بدین وسیله مراتب تشکر و امتنان خود را تقدیم می کنم. اطلاع یافته ایم که نسبت به ترجمه کتاب " اخلاق و جوانان " به زبان سواحلی اقدام نموده اید چنان چه ممکن است یک نسخه از این ترجمه را جهت را جهت بنده ارسال فرمایید.

هون روبین رییس پارلمان زلاند نو(نیوزیلند) می نویسد: بدین وسیله از دریافت کتاب " خدا و صفاتش " که برای این جانب ارسال داشته بودید تشکر می کنم. من علاقه مند شدم کتاب را مورد مطالعه قرار دهم.

آنتونی ویرا رییس پارلمان شیلی نیز می نویسد: به لحاظ علاقه ای که به معرفی دین اسلام به دیگران دارید از شما تشکر و قدردانی می کنم. کتاب ارسالی آن جناب را برای کتاب خانه پارلمان فرستادم و مطمئن هستم که نمایندگان مجلس ما با مطالعه این کتب به اطلاعات مفید و سودمندی در زمینه شناخت مسایل دست خواهد یافت.

وی در نامه ای دیگر می نویسد: کتاب اساس دکترین اسلام به زبان اسپانیولی برای امور پارلمانی ما بسیار ارزشمند است. من این فرصت را غنیمت شمرده بهترین احساسات خالصانه خود را به پاس تشخیص صحیح و بینش درست شما تقدیم می دارم و علاقه مند به همکاری با جناب عالی هستم که این همکاری وتبادل نظرات می تواند در مسایل مربوط به قوانین بسیار تاثیرگذار باشد. آرزومندم که در کارهای مهم موفقیت کامل حاصل فرمایید.

پروفسور لونارد بولی از واتیکان می نویسد: بدین وسیله به اطلاع جناب عالی می رسانیم که یک نسخه از کتاب صحیفه سجادیه که برای ما ارسال داشته بودید دریافت کردیم. ما توجه و لطفی که مبذول فرموده بودید سپاسگزاریم. این هدیه شما را در جایگاه مهم کتابخانه نگهداری خواهیم کرد.

آنیل میسرا رییس پارلمان هند نیز می نویسد: از این که کتابی تحت عنوان " خدا و صفاتش " به زبان انگلیسی را برایم ارسال داشتید بسیار سپاسگزارم. کتاب فوق العاده جالبی بود. هم اینک بدین وسیله اعلام می کنم بسیار سپاسگزار خواهم شد چنان چه جناب عالی یک سری کامل از کتب تالیفی خود را جهت بنده ارسال فرمایید.

ایمان گرویی

شماری بسیاری از خوانندگان تحت تاثیر مطالب مستدل و استوار کتب معظم له به اسلام روی آورده اند. از جمله آن ها می توان به داستانی اشاره کرد که یکی از خوانندگان کتاب در نامه ای از کشور نیجریه نوشته است: کتاب شما جنجالی بزرگ آفرید به گونه ای به خصومت بسیار عمیق یکی از کلیساها منتهی شد و در نهایت در تاریخ 10 ربیع الاول 1421 هجری به بسته شدن آن انجامید.

داستان از این قرار است که برخی از مسیحیان منطقه به سبب پخش کتاب به دشمنی با ما برخاستند؛ زیرا شماری از اعضا و پیروان این کلیسا به اسلام گرویدند. به سبب این برخی دیگر از اعضای کلیسا به مرکز پلیس شکایت کرده و نسبت به توزیع کتاب اعتراض کردند. رییس پلیس مرکز که فردی مسلمان بود خواهان نسخه ای از کتاب شد. وی پس از خواندن کتاب گفت که مطالب این کتاب هیچ مشکلی ندارد.

رییس مرکز شماری از نسخه های کتاب را در میان پرسنل مرکز خود از مسلمانان و غیر مسلمانان پخش کرد. همه ایشان پس از خواندن کتاب با توجه به مطالب و محتوای مستدل آن به اسلام رو آوردند.

جالب این که دو تن از دوستان کشیش به اسلام رو آورده و کشیش نیز پس از مطالعه کتاب خواهان کتب دیگر از جمله قرآنی به زبان انگلیسی شد.

جوانی از تاثر خود هنگام مطالعه کتب معظم له می نویسد که چگونه تنها مطالعه یک کتاب درهای نور را به سوی او گشوده است. آقای فلورنسو از کشور نیجریه داستان اسلام آوردن خود را این گونه نقل می کند: من برای تامین کمک هزینه تحصیلی خود به شهر لاگوس رفته تا شغلی پیدا کنم و بتوانم هزینه خود و تحصیلاتم را تامین کنم. در یکی از روزهای تعطیلی به یک کتابفروشی برخورد کردم که در کنار مسجد مرکزی شهر لاگوس کتاب های اسلامی عرضه می کرد. در این میان کتابی ازمرکز اسلامی شما توجهم را به خود جلب کرد. کتاب های دیگری نیز از انتشارات مرکز شما آن جا بود که هم اینک نام هایشان را به خاطر نمی آورم.

نخست تردید کردم که این کتاب را بخرم یا خیر؟ چون آن را به قیمت دو نیره از واحد پول نیجریه قیمت گذاری کرده بودند؛ در حالی که من آن روز تنها پانزده نیره در اختیار داشتم که یا باید خوراک روزانه خود را تامین می کردم و یا می بایست این کتاب را می خریدم. در این لحظات حساس و تردید آلود گویی به من الهام شد که کتاب را بخر که برایت مفید خواهد بود. من هم به این ندای غیبی پاسخ مثبت دادم و کتاب را با همه نیازی که به پول داشتم خریدم و با خود به منزل بردم و به مطالعه آن مشغول شدم.

مطالب کتاب به اندازه ای مرا مجذوب و تحت تاثیر قرار داد که لحظه ای آن را به کنار نگذاشتم و مرتب مطالعه می کردم. فردای آن روز مقداری پول از دوستم قرض گرفتم و با عجله به سمت کتاب فروشی رفتم تا بقیه کتب انتشاراتی مرکز اسلامی شما را خریداری کنم؛ اما با کمال تاسف وقتی به غمگین شدم؛ اما از سوی دیگر بسیار خوشحال و سرزنده بودم از این که همین یک کتاب وسیله هدایت من گردید و مرا به راه راست و حقیقت سوق داد. من در بیست و نه ژوئن سال 1990 مسلمان شدم و می توانم بگویم که این کتاب اسلامی سبب تحول عظیمی در من گردید. به طوری که با ایمان راسخی به خدای تعالی یافتم خود را برابر سختی ها و مشکلات ثابت و مستحکم می بینم؛ آن گونه که با این روحیه قوی و ایمان استوار می توانم در برابر هرگونه ناملایمات بایستم.

من هنوز در شگفتم که در آن روز با وجود مشکلات مادی و ضروری بودن تهیه نیازهای روزمره، این چه ندای غیبی بود که مرا واداشت تا کتاب یاد شده را بخرم و از آن بهره مند شوم. خداوند متعال را نسبت به این نور هدایت شکرگزارم و سپاس خدای را که به مرکز اسلامی شما چنین توفیقی داد که باعث هدایت دیگران گردید اکنون بدانید که من از این پس یک مسلمان علاقه مند به اسلام و جمهوری اسلامی ایران هستم.

عبدالکریم سعید از نیجریه از گرایش برخی از دانشجویان مسیحی به دین اسلام پس از مطالعه کتب معظم له می نویسد و ادامه می دهد: در وهله اول خوشحالی خود را از جهت فرستادن کتب اسلامی شما اعلام می نمایم و دیگر آن که به شما اعلام کنم که چند نفر از هم دانشکده های اینجانب پس از مطالعه آثار شما در صدد هستند تا تغییر دین داده و مسلمان شوند. از این رو خداوند را سپاس می گویم که تلاش های شما در این جهت به ثمر رسید و نتیجه داد. دو تن دیگر از حلقه دوستان دانشجویی ام به تازگی به اسلام گرویده که این ها در نتیجه مطالعه کتب اسلامی است که مطالعه کرده اند. افراد بسیاری دیگر مشتاق هستند تا تغییر دین دهند و مسلمان شوند ولی مشکل اصلی تغذیه معنوی این افراد است که می بایست از راه کتب اسلامی انجام پذیرد.

امین محمد مدیر مدرسه وفاق از کشور ساحل عاج، خرسندی خویش از ایمان گروی شماری از افراد را این گونه ابراز می کند: به شما مژده می دهم که در اثر مطالعه کتاب های شما به لطف حق تعالی تاکنون دوازده تن از گمراهی رهایی یافتند و نور الهی در قلب آنان تابید و به آیین حق گرویدند و مسلمان شدند که از میان آنان سه نفر مسیحی بودند.

پابلو مورا از مکزیک متاثر از مطالعات اسلامی از جمله کتب معظم له می نویسد: هیجده ساله ام و در یکی از شهرهای مکزیک به نام " گوالالاجا" زندگی می کنم. از یک سال پیش شروع به مطالعه پیرامون مسایل اعتقادی اسلام کردم و همین مطالعه سبب اشتیاق فراوان من برای فهم و درک اسلام شده است.

سه نسخه کتاب اسلامی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی در جهان برایم ارسال داشتید دریافت کردم و از این جهت که مرا در خصوص مطالعات و تحقیقاتم کمک و یاری کرده اید بسیار سپاسگزارم. کتب دریافتی اصول اعتقادات اسلامی وکتاب پیامبر و پیامش می باشد.

در حقیقت بسیار سپاسگزارم که شما این آثار و کتب اسلامی را در اختیار من قرار داده و مرا یاری کرده اید تا از اسلام مسائل بسیاری را بیاموزم واینک اسلام را پذیرفته و از دین جدیدم چیزهای زیادی فراگرفته ام و به درگاه خداوند سپاس می گویم که راه راست را به من نشان داد و مرا از تاریکی و گمراهی نجات بخشید.

فرناندز از کشور اسپانیا در باره گرایش خود به ایمان اسلامی می نویسد: کتاب های "شناخت خداوند" و "اسلام و سیمای تمدن غرب " اعلام می دارد. مطالب کتاب ها بسیار جالب و منطقی و آگاهی بخش بود.

هم اکنون بیست و پنج سال از عمر من می گذرد، مدت ها به تحقیق پیرامون اسلام مشغول بودم و در مسایل عمده اسلامی مطالعاتی را انجام دادم و از کتاب هایی که در دسترس داشتم استفاده کردم. از جمله کتاب هایی که مطالعه کردم کتاب شناخت خداوند به زبان انگلیسی از انتشارات موسسه شما بود. خداوند بزرگ را سپاسگزارم که حقیقت را دریافتم و انوار الهی بر قلب من تابید و مسلمان شدم و اینک به آرامش واقعی و یک دگرگونی در زندگی خود دست یافته ام.

در حقیقت این اسلام است که پاسخ گوی جهان امروز می باشد و موسسه اسلامی اسپانیا در زمینه برگزاری همایش ها و انتشار مجله و نشریه فعالیت دارد که نمونه آن به پیوست تقدیم شده است.

اورو گاندی از توگو درباره تاثیرگذاری کتب معظم له می نویسد: به اطلاع شما می رسانم که مطالعه این کتب ارزشمند روحیه مرا متحول ساخت و مرا از ظلمات تاریکی نجات بخشید.هم اکنون در اثر اطلاعات جالی که از مطالعه این کتب به دست آورده ام دلایل روشن و قانع کننده ای در اختیار دارم که می توانم به وسیله آن ها با جناح کفر و بی دینان بحث و مناقشه کنم.

هم اینک بسیاری از دوستان نزد من هستند که از باطل به سوی حق آمده و بسیاری از مسیحیان مسلمان شده و به دامن اسلام عزیز پناه آورده اند بار دیگر تکرار می کنم که شما سبب نجات من گشتید و از ظلمات و تاریکی نجاتم دادید.

جی برین از غرب آفریقا از مطالعه وتدبر خود در آیات قرآن کریم که از سوی مرکز ارسال شده، سخن می گوید که نور معرفت حق را بر دلش تاباند و اسلام اورد و از هدایت و لطف الهی بهره مند شد. وی پس از آن، از این که کتاب قران مجید و کتاب اخلاق و جوانان برای وی ارسال شده بود تشکر و سپاسگزاری می کند و می نویسد: امیدوارم در دوران زندگی آینده در هیچ شرایطی دست از اسلام عزیز بر ندارم و هیچ فتنه و مشکلی نتواند مرا از دین و ایین اسلام جدا سازد و روگردان نماید. از خداوند متعال خواهان آنم تا آخرین دم عمر بر دین اسلام ثابت قدم و استوار بدارد؛ زیرا آن چه فهمیده ام و احساس کرده ام آیینی برتر و بالاتر از اسلام وجود ندارد.

بیلی امین از غنا نیز می نویسد: به راستی کتاب شما "تمدن غرب از دیدگاه مسلمان" اطلاعات عمیقی نسبت به اسلام برایم ارایه داده و به آگاهی های جدیدی در زمینه مسائل گوناگون اسلامی دست یافتم. از سویی همین معلومات را به یک برادر تازه مسلمان منتقل کردم که برایش بسیار جالب توجه بود.

از سویی دیگر کتب شما خیر و برکت و ره آورد دیگری برای من داشت که مایه شادمانی و رضایت قلبی من گردید و آن این که همسرم که مسیحی بود، با مطالعه همین کتب ارسالی دست از مسیحیت برداشت و به سوی اسلام روی آورده و مسلمان شد و از گمراهی نجات یافت و خداوند متعال به شما پاداش بزرگ عنایت فرماید.

ویکتور کیوجائر از ونزوئلا می نویسد: کتاب اصول اعتقادات اسلامی را با دقت مورد ارزیابی و مطالعه قرار دادم و حقایق فراوانی از از آن آموختم و به این نتیجه رسیدم که استدلال های این مجموعه قوی و منطقی است لذا قانع شدم و آن را پذیرفتم. من در ماه نوامبر برابر 14 رجب به دین مقدس اسلام گرویدم و احساسم این است که هم اکنون یک مسلمان هستم چون دلائل مربوط به حقایق و معارف پر بار اسلامی فکر مرا روشن کرد و به روحم اطمینان و اعتماد بخشید. اگر کتابی در خصوص زندگانی پیامبر اسلام (ص) و هم چنین احادیث مربوط به آن حضرت در اختیار دارید برایم ارسال نمایید که بسیار برای من جالب خواهد بود.

ابرار هیفا از اتیوپی می نویسد: هنگامی که مشغول خواندن کتاب خدا و صفاتش شدم با انبوهی از دلایل محکم و منطقی رو به رو گشتم که وجود باری تعالی را اثبات می کرد و گام به گام مرا به حقیقتی که بر عالم هستی حاکم است نزدیک می ساخت؛ در نهایت به اعتقادی عمیق و تزلزل ناپذیر دست یافتم و هم اکنون شروع کرده ام تا مردم را هدایت کنم و به سوی شناخت حقیقت مطلق سوق دهم و توحید آن ها را تقویت نمایم.

من معتقدم هر جوانی باید این کتاب را بخواند تا سطح دانش او نسبت به شناخت خدا بالا برود و با حقیقت هستی بیش تر آشنا گردد.

مسادی از بلژیک می نویسد: من پیش از این هیچ آشنایی با اسلام نداشتم و از ابعاد گوناگون ارزش های اسلامی بی خبر بودم ولی خوشبختانه در کشورم زمینه هایی پیش آمد تا با آثار و کتب شما آشنا شوم. برخی از این کتب در اختیارم قرار گرفت و شروع به مطالعه درباره دیدگاه های اسلام در مسایل مختلف کرد. سرانجام به این نتیجه رسیدم که این اسلام است که نجات دهنده بشر از تاریکی ها و انحرافات است و می تواند در برابر کجروی های بشر در زندگی بیایستد و او را اصلاح کند؛ در حالی که پیش از این چنین می پنداشتم که اسلام دارای تفکری سطحی و بی پایه است و بالاخره حقانیت اسلام را در کتب شما یافتم و آن چه را که در پی آن بودم به دست آوردم.

اکنون به فضل حق تعالی از گمراهی نجات یافتم و راه مستقیم حقیقت را تشخیص دادم و متوجه گردیدم که این مکتب مکتبی تکامل یافته الهی است و باید وظیفه خود را در برابر پروردگار ادا کنم و پیام حق را به گوش جویندگان راه راست و حق خواهان برسانم. من از این پس به وظیفه هود عمل خواهم کرد و شما نیز مرا در این زمینه یاری کنید تا تحقیقات و مطالعات دینی خود را تکامل بخشم و فرزندان خویش را مسلمان بار آورم و آن ها را بر اساس نظر اسلام تربیت کنم.

استقامت و پایداری

ایمان هر چند که به سادگی تحقق نمی یابد و مراحل و فرآیند پیچیده ای را می طلبد ولی بی گمان اگر انسان گام اول را برداشته و در مسیر مسلمان شدن حرکت کند، دچار مشکلات بسیاری می شود، به ویژه اگر در محیطی قرار داشته باشد که از سوی همگی طرد می شود. طرد اجتماعی بسیاری از مشکلات به ویژه روانی را دامن می زند و موجب می شود که حتی برخی از راه بازگردند و برای رهایی از فشار مشکلات از حرکت به سوی تعالی باز مانند و یا حتی عقب نشینی کنند.

این در حالی است که گام نهادن در راه ایمان همراه با ابتلائات و آزمایش درونی و بیرونی بسیاری است. خداوند در آیه 2 سوره عنکبوت می فرماید: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؛ آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟

هم چنین در آیه 14 سوره حجرات می فرماید: قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ اعراب باديه نشين گفتند : ايمان آورديم بگو : ايمان نياورده ايد، بگوييد که تسليم شده ايم، و هنوز ايمان در دلهايتان داخل نشده است و اگر خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد از ثواب اعمال شما کاسته نمی شود، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.

در این آیه بر مساله تدریجی و فرآیندی بودن تحقق ایمان در انسان توجه داده شده است؛ زیرا ایمان دارای مرابت و درجات بسیار متعددی است که دست یابی به مراحل عالی تنها با استقامت و پایداری در برابر همه فشارهای بیرونی و درونی تحقق می یابد.

فشارهای بیرونی گاه چنان افکار را درهم می ریزد که برخی از وسوسه گران با توجه به آزارهای دیگران و تغییر در روند زندگی، ایمان را عامل همه زحمات و رنج های معرفی می کنند و می کوشند تا این گونه رهزن کسانی باشند که در مسیر هدایت قرار گرفتند. خداوند در نقد چنین روش و بینشی می فرماید: وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاء نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ؛ و از ميان مردم كسانى‏اند كه مى‏گويند: «به خدا ايمان آورده‏ايم» و چون در راه خدا آزار كشند، آزمايش مردم را مانند عذاب خدا قرار مى‏دهند و اگر از جانب پروردگارت يارى رسد حتماً خواهند گفت: «ما با شما بوديم.» آيا خدا به آنچه در دل هاى جهانيان است، داناتر نيست؟[116]

احمد یوسف از کشور نیجیریه به فشارهایی اشاره می کند که پس از اسلام آوردن خویش از سوی خویشان و دوستان بر او وارد شده ا ست. وی می نویسد: قصد من از نوشتن نامه بازگو کردن مشکلات زندگی ام است. آقای عزیز من د رحال حاضر با مشکل بزرگی مواجه هستم و خانواده و بستگانم مرا ترک کرده و زندگی ام رو به زوال است. من به دلیل مسلمان شدنم از سوی پدر تهدید به مرگ شده ام. پیش از اسلام در کار تجارت بودم ولی پس از تغییر دین همه اموالم از سوی مردم و مصادره شد و تهدید به مرگ شدم. به دلیل فشارهای بسیاری ناچار به ترک شهر خود شده و به شهری دیگر مهاجرت کردم. با این همه دست از دین خویش برنداشتم.

من جوانی 24 ساله ام و خود را به عنوان یک مسلمان معتقد و اصول گرا می شناسم و به هیچ وجه از مواضع خویش عقب نشینی نخواهم کرد و اعلام می کنم که یک مسلمان واقعی خواهم ماند. با این همه نیازمند کمک شما برای تقویت ایمان شما هستم.

همان اندازه که فشار بر تازه مسلمانان و کسانی که در مسیر حق حرکت می کنند افزایش می یابد و لازم است تا آنان استقامت ورزند هم چنین لازم است تا اهل تبلیغ نیز بر مسیر خویش اصرار و پافشاری کند تا بتواند به اهداف خود دست یابد. معظم له بر پایه همین فرمان و دستوری که در آیه 14 سوره یس آمده می کوشد تا باتکرار تبلیغ و ارسال کتب متعدد و متنوع همانند تکرار یک پیام عمل کند و توجه مخاطب را به خود جلب کند. این گونه است که بسیاری از نامه ها و ارسال کتب بارها و بارها تکرار می شود. این مطلب را می توان از انبوه نامه هایی که معظم له نوشته دریافت.

تبلیغ دین از راه موسسه معارف

یکی از اقدامات بسیار موثر معظم له راه اندازی موسسه معارف اسلام در جهان است که ضمن پاسخ گویی به نیازهای فکری مردمان سراسر جهان از هر دین و مسلک، ارایه وارسال کتب مختلف به زبان های زنده جهان می باشد.

آثاراین حرکت در همه جای جهان خود را به خوبی نشان می دهد و بر خلاف آن چه که ایشان در ایران چنان شناخته شده و معروف نمی باشند در خارج از کشور و در میان اهل تبلیغ به خوبی شناخته شده و مشهور می باشند.

یکی از خوانندگان کتب ایشان از کشور نیجریه در نامه ای به تاثیرگذاری این حرکت موسسه اشاره کرده و می نویسد: بسیاری از پیروان صوفیه، خواهان مولفات و کتب دکتر تیجانی هستند. مردم می خواهند بدانند که چگونه دکتر به مذهب اهل بیت (ع) گرویدند. خوب است که برخی از کتب دکتر تیجانی از جمله " ثم اهدیت " را برای ما ارسال کنید تا بین ایشان پخش کنیم.هم چنین برخی از کتب عربی شما را به گروه های صوفی از جمله جمعیه الشیخ احمد التیجانی و اتحاد فیضه ابراهیمه اهدا کردیم.

دکتر ر. عبدالرحمن، رییس موسسه تبلیغات اسلامی و مدیر مجله ویک چاپ واشنگتن از آمریکا درباره تاثیرگذاری مثبت موسسه معارف در خارج از کشور ضمن نامه طولانی وبلند می نویسد: خداوند متعال در برابر این همکاری های مداوم به شما و تمامی اعضا و کارکنان مرکز نشر پاداش بزرگ و خیر عنایت فرماید که با عرضه کتابهای پرمحتوا، چاپ بسیار عالی، به جهان اسلام خدمات بی وفقه و پی گیر نسبت به انتشار مکتب الهی و مفاهیم عالی اسلامی داشته اید.

به وسیله کتب انتشاراتی مرکز اسلامی شما همواره اقشار گوناگون و گروه های مختلفی از اقصی نقاط جهان به اسلام رو می آورند و به مکتب الهی می گروند و جان و دل خود را با انوار معارف حق روشن می سازند. من شخصا در برابر این تلاش پی گیر و پرثمرتان و ارسال قرآن کریم و کتب اسلامی برای تشنگان حقیقت و انسان های مستعد پذیرش حق، صمیمانه تبریک می گویم.

دریافت کنندگان این کتب با مطالعه آن ها و بررسی و تحقیق پیرامون مفاهیم عالی اسلامی و معارف قرآن کریم، به زندگی حقیقی و برتر در این دنیا و رستگاری و سعادت ابدی در جهان آخرت دست خواهند یافت.

ما اطمینان داریم که حق تعالی همواره پشتیبانتان خواهد بود و شما را در این راه پر برکت یاری خواهد فرمود ما نیز خود احساس می کنیم که به زندگی آرام و نوینی دست یافته ایم؛ چرا که پیش تر مسیحی بوده و هم اینک مفتخریم که به مکتب پربار اسلام گرویده و آیین حق را در جهان پذیرا شده ایم.

احمد عبدالصبور از آمریکا نسبت به تاثیرگذاری کتب موسسه می نویسد: بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده است، گروه زیادی از زندانیان آمریکا و هم چنین مردم کشورهای آفریقایی، به کمک کتب اسلامی که از مرکز اسلامی شما در قم برای آنان ارسال شده است به اسلام گرویده اند.

انجمن حمایت از زندانیان مسلمان آمریکا می نویسد: ما احساس می کنیم که کتب بسیار ارزشمند شما برای زندانیانی که علاقه مند به شناخت واقعی اسلام هستند بسیار راهگشاست و می تواند درهای حقیقت را به روی آنان بگشایند و از گمراهی نجاتشان بخشید. حتی یک نسخه از کتب و نشریات شما می تواند برای ما ارزشمند و ثمربخش باشد .

این گونه است که می توان تاثیر فعالیت های مثبت موسسه را در اقصا نقاط جهان ردگیری کرد. بسیاری از مردم حتی در زندان ها نه تنها به اسلام گرویده و در رفتار و اخلاق خویش تغییر مثبت و سازنده داده اند، بلکه دیگران را نیز به سوی اسلام دعوت کرده و خود در نقش مبلغان وارد صحنه شده اند.

وینستون کلیزن از کشور تایلند می نویسد: من به علت دور بودن از یاد خداوند و غفلت از ارزش های معنوی و الهی و نیز به دلیل این که دلبستگی شدید به دنیای فانی و گذرا داشتیم، دست به ارتکاب اعمالی زدم که سرانجام به زندان افتادم و هم اکنون دوران محکومیت خود را می گذرانم.

چندی پیش با یک نسخه از کتاب های شما تحت عنوان اخلاق و جوانان ترجمه شده به زبان انگلیسی آشنا شدم. این کتاب متعلق به من بود، بلکه در اختیار یک زندانی بود که من با او هم بند بودم و در یک محل دوران زندان خود را می گذراندیم.

من این کتاب را با اشتیاق فراوان و دقت و تعمق خواندم مطالعه آن دیدگاه ها و تفکر مرا به کلی دگرگون ساخت، تحول عجیبی در من به وجود آورد احساس کردم جانی تازه گرفتم و دل و روحم به درک حقیقت و نور معرفت روشن گردیده است . من به خاطر حس انسان دوستی و دلسوزی های بشر دوستانه شما از جناب عالی سپاسگزار و تقدیر می کنم و تقاضا دارم لطف کرده یک نسخه از این کتاب را برایم ارسال فرمایید.

تاثیری که موسسه به جا گذاشته منحصر در منطقه و کشور و یا قاره ای نیست بلکه درهمه جای جهان و در میان همه اقشار می توان این تاثیر را جست و جو کرد. عبدالله جامعه استاد مدرسه اسلامی در کشور نیجریه در باره تاثیر موسسه در نشر فرهنگ و معارف اسلامی می نویسد: با کمال مسرت به استحضار شما می رسانم که نشر کتب اسلامی جهت تنویر افکار عمومی و گسترش معارف دینی از سوی موسسه شما در قم انجام می شود، در حقیقت توجه همگان را به خود جلب نموده و قلوب همه را تسخیر کرده است؛ زیرا مطالعه این آثار ارزشمند سبب ارشاد و هدایت بسیاری از افراد مردم شده و دل های آنان را به حقیقت دین الهی پیوند زده و آنان را به سوی ایمان واقعی سوق داده است.

کتب گرانقدری که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما ارسال شده، میان علاقه مندان برای آشنایی با اسلام و تشنگان حقیقت، توزیع شده که بحمدالله نتایج و ثمرات بسیاری را به بار آورده و دل های مشتاقان را از معارف اسلامی و انوار حق روشن ساخت.

چه بسا آموزگاران و مدرسانی که در خانواده های مسیحی متولد شده و تحت تعالیم مسیحیت رشد کرده بودند و شئون زندگی آنان بر پایه تعالیم کلیسا استوار بوده، اما با خواندن کتب انگلیسی ارسالی از سوی موسسه اسلامی شما، تحول اساسی در درون آنان پیدا شد و دل هایشان به نور وحی روشن گشت و به سوی اسلام عزیز رهنمون شدند و دستورها و فرمان های آن را با جان و دل پذیرفتند.

تشکر و قدردانی ما از این اقدام ارزشمند را بپذیرید. در حقیقت با انتشار این کتب مذهبی، اسلام را به مراتب بهتر از ما به دنیا معرفی کردید و دین خدا را به انسان ها شناساندید. ما همگی بندگان خدا در جست و جوی راه هدایت حقیقی هستیم، راهی که منتهی به تقرب به مقام ربوبیت و ذات ازلی گردد؛ و حال آن که هدایت حقیقی درکتب منتشر شده از سوی موسسه شما تبلور یافته است.

شبیر ورسی دانشجوی مسلمان کنیایی نیز می نویسد: کتب انتشاراتی مرکز نشر معارف اسلامی شما، بخش وسیعی از متقاضیان و علاقه مند به مطالعه کتب و معارف اسلامی را در کنیا تحت پوشش خود قرار داده است با همت و تلاش پی گیری که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما برای معرفی مکتب و نشر حقایق صورت می گیرد، دین اسلام با سرعت هر چه بیش تر در کشورهای مختلف آفریقا بخصوص در کشور ما کنیا رو به پیشرفت و رشد گذاشته است.

مسلمانان مومن و علاقه مند، با شور و اشتیاق فراوان در کشورهایی چون کنیا، تانزانیا، اوگاندا و کشورهای دیگر، با ثبات اعتقادی و آگاهی بیشتری که از معارف دین الهی یافته اند، هر چه بیشتر از فرصت های به دست آمده، استفاده می کنند تا به نشر و تبلیغ اسلام در مناطق مختلف بپردازند و به انسان های آماده و تشنه حقایق، پیام وحی الهی را برسانند.

در این میان تازه مسلمانان به سبب تشنگی و عطش سیری ناپذیر خود برای شناخت اسلام و مبانی آن نیاز بیش تری به کتب موسسه که برای آشنای مردم به اسلام نگاشته شده دارند. محمد یعقوب از کشور غنا پس از آن که با مطالعاتی در اصول و مبانی اسلام، دین اسلام را پذیرفت می نویسد: من توسط یکی از دوستانم با مرکز اسلامی شما در قم و مرکز نشر معارف اسلامی در جهان که برای متقاضیان از سراسر جهان کتب و نشریات اسلامی را به رایگان ارسال می دارد، آشنا شدم و تقاضا دارم به منظور افزایش معلومات اسلامی و شناخت مفاهیم و دستورهای ایین حق، مرا یاری و مساعدت فرمایید و کتب اسلامی که می تواند چراغ راه من باشد در اختیارم قرار دهید.

دکتر بلو استاد دانشگاه نیجریه مرکز اسلامی را به عنوان ذخیره ای برای امت اسلامی دانسته و می نویسد: انتشار حقایق دین مبین و دستورهای وحی پروردگار، انسان ها را از غرق شدن در گرداب تمدن فاسد غرب و بی بند و باری باز می دارد. مردم ما باید هدف واقعی زندگی را از فرمان های خداوندی فراگیرند و درک کنند که تمدن آلوده به فساد و بدبختی غرب راه نجات بشریت نیست و مقصد نهایی زندگی تلقی نمی شود.

من معتقدم برای کتب اسلامی مرکز شما ارزش مادی نمی توان قایل شد؛ طلا و نقره را هرگز جایگزین دستورهای انسان ساز اسلام که در این کتب ارایه شده نخواهند گردید. من با علاقه و اشتیاق فراوان یک سلسله مقالات اسلامی شما را در مجله توحید انگلیسی دنبال و مطالعه می کنم و نیز علاقه مندم که از آثار استاد شهید مطهری استفاده کنم. برای سخنرانی هفتگی فعالیت های فرهنگی انجمن دانشجویان که در دانشگاه تشکیل می شود، به کتب نفیس مرکز شما نیاز فراوان دارم.

مرکز اسلامی کالیفرنیا بر تاثیرگذاری کتب مرکز در کشور آمریکا این گونه توجه می دهد: کتب و آثار اسلامی بسیاری از مردم را هم در موسسه ما و هم در خارج از محدوده مرکز اسلامی، به خود جذب کرده و مورد توجه آن ها قرار گرفته است. این گرایش از ناحیه افراد تازه مسلمان نیز به خوبی احساس می شود. در خصوص مسلمانان زندانی باید بگویم ما هرگاه یک نسخه از کتب شما را به زندان می فرستیم، با انبوه نامه های زندانیان رو به رو می شویم که همگی تقاضای خود را برای دریافت آن کتاب مطرح می سازند.

جوانان مشتاق به معارف اسلامی چنان در انتظار نشریات مرکز هستند که آقای توری موسی از ساحل عاج شوق خود را از دریافت کتاب های المرشد الاسلامی للاطفال و الرساله النهائیه الالهیه چنین ابراز می کند: مدت ها در انتظار وصول کتاب های ارسالی از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما بودم و برای دریافت آن لحظه شماری می کردم و چون مدت زیادی بدین منوال گذشت، به تدریج امیدواریم به نومیدی تبدیل گردید و از دسترسی به کتاب قطع امید کردم تا این که پیک پست کتاب های ارسالی را به من تحویل داد که از این بابت قلبم شاد شد و دلم آرام گرفت.

وی با اشاره به تاثیر فعالیت های مرکز در کشور خود می نویسد: هر چند که ما درکشوری زندگی می کنیم که دستگاه حکومت در اختیار مسیحیان است؛ اما از این بابت خدا را سپاسگزاریم که به لطف حق توسط کتاب های مرکز نشر معارف اسلامی شما بسیاری از جوانان کشور ما با اسلام عزیز آشنا شده و شناخت بهتری نسبت به آیین حق پیدا کرده اند.

حیدر حلی مدیر کتابخانه مرکز اسلامی سوئد به این نقش سازنده اشاره می کند و می نویسد: مایلم به استحضارتان برسانم که ماسه دوره از این کتب اعتقادی را به برخی از برادران آگاه و متفکر هدیه کردیم که بسیار تحت تاثیر مطالب و محتوای آن ها قرار گرفته اند به طوری که مطالب مطرح شده برایشان کاملا تازگی داشت. خدا می داند هر قدر بخش چهارم کتاب اساس دکترین اسلام را بارها مرور می کنم و درموضوعات مورد بحث دقت و تعمق می نمایم بیش تر کوشش های فوق العاده و خیرخواهانه و پیگیرانه آن مرکز که سبب راهنمایی و هدایت بسیاری از جوانان تشنه دین شده و آنان را به سمت معنویت و فضلیت و حقایق اسلامی کشانده است، برایم اعجاب انگیز است.

بی گمان کاری که معظم له کرده است ارایه درست محاسن کلام اهل بیت (ع) به تشنگان معرفت و حقیقت در جهان به زبان روز است تا به این وسیله دین خویش را به عنوان عالم و دانشمندی که حق را یافته در برابر دیگران بپردازد و مسئولیت و تکلیف خویش را به جا آورد؛ زیرا همان گونه که اهل بیت (ع) فرمودند: «فانّ النّاس لو علموا محاسن كلامنالا تبعونا؛ مردم اگر از زیبایی های سخنان ما آگاه می شدند، از ما پیروی می کردند».[117] تبیین امروزی معارف اهل بیت (ع) و ترجمه آن به زبان های مهم و زنده دنیا کاری است که موسسه انجام می دهد وفرصت را برای خردمندان فراهم می اورد تا در ترازوی خرد به این مطلب برسند که علم و دانش حقیقی در مکتب اهل بیت (ع) است و هر که نور حق و حقانیت را می جوید می بایست به این ابواب الهی مراجعه نماید.

اندره کوفسکی دانشمندان مسیحی از لهستان درباره صحیفه سجادیه می نویسد: من در حال حاضر مشغول مطالعه ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه هستم که پیش از این برایم ارسال داشته بودید و پس از پایان بررسی آن مشغول به مطالعه کتاب جدید " داوری رستاخیز و روز واپسین" خواهم شد.

من عمیقا تحت تاثیر اندیشه های امام مسلمانان امام سجاد(ع) قرآن گرفته ام که افکار بلند و متعالی او در صفحات کتاب صحیفه سجادیه تبلور یافته است. مطالعه این اثر گرانبها و دقت در مضامین و معارف سرشار این کتاب به شدت روح مرا تحت تاثیر قرار داده و مجذوب خود ساخته است. جاذبه آن به اندازه ای است که احساس می کنم حالتی تماما عرفانی و خدایی به من بخشیده است.

عیسی رودچونگورا از تانزانیا به نقش موثر مرکز معظم له اشاره می کند و می نویسد: به طور کلی دوستان من با مطالعه آثار و کتب اسلامی به شدت تحت تاثیر معارف الهی قرار گرفته اند حتی یکی از دوستان مسیحی من همین احساس را پیدا کرده و به طور عمیق شیفته ارزش های متعالی و حیات بخش اسلام شده است.

من حدیثی شنیده ام که پیامبر گرامی(ص) فرموده است: اگر علم و دانش در ثریا باشد ایرانیان بر آن دست خواهند یافت. و نیز امام علی (ع) فرموده است: هیچ ثروتی بالاتر از دانش و هیچ فقری همانند جهل نیست. مصداق این گونه احادیث را فعالیت های ثمر بخش موسسه شما می دانم.

بی گمان مهم ترین نقش مرکز آن است که حقایق اسلام را به گوش جهانیان به هر طریقی برساند؛ از این رو ارسال کتبی چون قرآن کریم و کتاب های اهل بیت (ع) در صدر آن قرار می گیرد، زیرا این کتب منبع اصل و اصیل حقایق است که با ترجمه و چاپ و نشر آن گام های موفقی برای نشر حقایق اسلام و اهل بیت (ع) برداشته می شود. در روایات است که اگر مردم سخنان ما را بشنوند خود به آن می گروند؛ زیرا این سخنان سرشار از حقایق بلند و آموزه های اخلاقی و حقوقی است که بیرون از اندیشه و تفکر آدمی است.

دکتر فیلیپ وولی مسیحی و استاد دانشگاه آلمان پس از دریافت ترجمه انگلیسی کتاب رساله الحقوق از امام سجاد (ع) می نویسد: ترجمه کتاب بسیار عالی و در سطح بالاست . من موفق شدم بخشی از سخنان امام (ع) را مطالعه کنم که مضامین آن برای من بسیار جذاب و جالب بود.

اگر هر کسی موارد اصلی و عمده کتاب و دستورهای امام سجاد(ع) را در دستور کار خود قرار دهد و در زندگی روزمره خویش پیاده کند به حتم ما دنیای بهتری خواهیم داشت. گوینده این سخنان امام سجاد (ع) مسایلی را برای ما آشکار ساخته و حقایقی را بیان نموده است که تاکنون به طور واقع بینانه مورد دقت قرار نداده ایم بلکه از آن غافل بوده ایم. بیشتر مسایل حقوقی امروز در چارچوب تعهدات و مکاتبات قرار گرفته و محصور شده است. به نظرم این اثر به عنوان پیام حقیقی اسلام شایسته است که مورد توجه واقع شود و در هر جا مورد استفاده و عمل قرار گیرد.

خانم " ش . ز " بر این نکته تاکید می کند که کتاب های اسلامی که از سوی مرکز نشر معارف اسلامی جهان برای ایشان و موسسه اسلامی شان ارسال شده بود، بسیار تشکر کرده و می نویسد: از لطف و بزرگواری شما که مبذول داشته اید تشکر دارم. این کتاب ها برای ما کمک بزرگی است و در پیشبرد اهداف اسلامی ما و آگاه ساختن غیر مسلمانان به حقایق نورانی اسلام بسیار ثمربخش می باشد با همکاری برادران و خواهران اتریشی که به لطف پروردگار مانند خود من تازه مسلمانان شده اند یک مرکز اسلامی افتتاح کرده ایم و از کتابخانه آن نیز استفاده و بهره برداری می شود.

انجمن اسلامی دانشجویان مسلمانان کشورهای غربی در آمریکا و کانادا از کتب موسسه چنین تجلیل می کند و می نویسد: کتاب های اسلامی که ا زسوی مرکز نشر معارف اسلامی شما به عنوان کنفرانس ارسال شده بود تاثیر شگرفی در کنفرانس گذاشت و توجه بسیاری از شرکت کنندگان را بر انگیخت.

آرام سین از ایتالیا از نقش مرکز برای تبلیغ دین و تبیین حقایق اسلام سخن می گوید و می نویسد: من در ابراز شادی و خوشحالی خود به لحاظ رسیدن این کتاب ها یعنی هدیه گران بهای شما عاجز و ناتوانم؛ زیرا این گران بهاترین هدیه ای است که در این جا به دست من رسیده و مورد بهره برداری قرار گرفته است. متاسفانه دسترسی به کتب دینی در این جا مشکل است و آن چه لازم داریم نمی توانیم به اسانی به دست آوریم و بالاخره امکانات لازم برای فهم و درک فهم معارف اسلامی از طریق مطبوعات وجود ندارد. چون همکاران دانشگاهی من تشنه فهم ارزش های متعالی اسلام هستند و می خواهند از طریق این گونه آثار به آگاهی برسند و پاسخ پرسش های خود را بیابند خیلی زود این کتاب ها را از من گرفتند و بین همکارانم دست به دست شد و آن ها با دقت و علاقه مندی به مطالعه این کتب مشغول شدند.

در حقیقت ما تنها از طریق سازمان های اسلامی که کار تبلیغات را در مناطق مختلف جهان انجام می دهند می توانیم با فرهنگ اسلامی آشنا شویم . به همین سبب من و همکاران دانشگاهیم خواستار هر چه بیش تر کتب اسلامی هستیم تا بتوانیم با تعمق زیادتری به حقایق اسلامی بنگرم.

به هر حال کتب شما به منزله گوهر نفیسی برای ما بود و امیدوارم خداوند متعال موفقتان بدارد که پیام اسلام را به گوش کسانی که در جست و جوی حقیقتند برسانید و از تلاش های خود به نتایج مطلوب برسید.

نور موسی از ساحل عاج می نویسد: هیچ کلمه و جمله ای نمی تواند بیانگر احساسات درونی و تشکرهای قلبی ما نسبت به شما باشد و به حقیقت توان ادای سپاسگزاری را نداریم. ما از جمله میلیون ها نفر مردمی هستیم که در سراسر جهان از آثار اسلامی و کتب مذهبی مرکز نشر معارف اسلامی شما استفاده می کنیم و از حقایق نورانی و معنویت دین الهی آگاه می شویم.

ما اعتراف می کنیم که تا قبل از دسترسی به آثار و کتاب های اسلامی مرکز شما از اسلام چیز درستی نمی دانستیم و در جهالت و بی خبری به سر می بردیم ولی اکنون به لطف حق و به برکت همین کتاب هاست که می توانیم ادعا کنیم که اسلام واقعی را شناختیم و اصول و تفکر مکتب حق در قلب ما جا گرفت و راه مستقیم منتهی به سعادت و نیک بختی را به دست آوردیم.

نستار دانیل از آرژانتین نیز می افزاید: خدمات تبلیغاتی مرکز نشر معارف اسلامی شما بهترین وسیله معرفی اسلام در شرایط امروز است به خصوص این که کسانی را تغذیه معنوی می کنید که از مسایل اسلامی آگاهی ندارند و از دسترسی به منابع دینی محرومند؛ این که به فکر هستید نشانه علاقه و محبت شما است و من بسیار خوشحالم که از لطف خویش نسبت به ما دریغ نمی کنند.

کتاب قبلی شما تمدن غرب از دیدگاه مسلمان یک اثر بسیار ارزشمند است و مطالعه کنندگان مسلمان با مطالعه آن بیدار شده اند و به حقایقی دست یافته اند که تا پیش از آن بی خبر بوده اند و بالاخره علاقه و گرایش خاصی نسبت به مذهب خود پیدا کرده اند. من این کتاب را به غیر مسلمانان نیز داده ام که مطالعه کنند برداشت آن ها نیز بسیار مثبت بود و نسبت به اسلام تمایل خاصی از خود نشان می دادند و به گونه ای مجذوب شده اند که امیدوارم به لطف خداوند در آینده نه چندان دور شهادتین را بر زبان جاری سازند.

جاسم باوی بحره مدیر مرکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نمایندگی جامعه المصطفی(ص) العالمیه از کشور مالی در مورخ 4 / 2/ 2009 میلادی می نویسد: همواره تلاش ها و زحمت های حضرت عالی موجب هدایت ده ها نفر از مسلمانان کشور مالی از فرهنگیان، اساتید دانشگاه ها و مدارس اسلامی و کارمندان ادارات شده است.

راه فتنه آمیز ایمان

شماری از خوانندگانی که برای معظم له نامه نوشته اند بر این نکته تاکید دارند که پس از خروج از ظلمات کفر و ورود به دریای نورانی ایمان با مشکلات و سختی های بسیاری مواجه شده اند. مشکلاتی که برخاسته از فتنه ایمان است. خداوند در آیات قرآنی بیان می کند که پذیرش اسلام به معنای آن نیست که از فتنه ها در امان باشند[118] بلکه پذیرش آن به معنای ابتلائات و آزمون ها بسیاری است که حتی بیش تری مردم را از راه به در می کند و اجازه نمی دهد تا در مسیر کمالی هم چنان گذشته گام بردارند و در انوار ایمان حرکت نمایند. با این همه این ایمان واقعی تازه مسلمانان است که ایشان را مقاوم می سازد و استقامت را آن تقویت می کند و اجازه نمی دهد تا در فتنه و آزمون ایمان سنجی به گمراهی بازگردند.

آیت الله موسوی لاری در بررسی مشکلات اخلاقی و روانی به نقش چنین ایمانی در زندگی مومنان اشاره می کند و آن را نه تنها ضامن حفظ ایشان در مسیر کمالی اسلام بلکه ضامن اجرای اصول انسانی بر می شمارد. به نظر وی وسوسه های درونی و بیرونی است که آدمی را مدام مورد تهدید قرار می دهد و این ایمان واقعی است که حافظ شخص می باشد. از این روست که می نویسد: مهم ترین ضامن اجرای اصول انسانی و بزرگ ترین پشتوانه فضایل اخلاقی، ایمان مذهبی است که در صحنه مبارزه با احساسات و غرایز، انسان را بیمه می کند. به وسیله ایمان به خداوند آفریننده ای که فرمانش بر سراسر نظام هستی نافذ است و از تمام اسرار درون هر کس آگاهی دارد و با اعتقاد به پاداش و کیفرهای روز بازپسین و اندیشه های پاک و سالم انسان قادر خواهد شد گریبان خود را از دست انگیزه های زیان بار برهاند.[119]

وی هم چنین می افزاید: کسی که تصمیم قاطع از درونش می جوشد، با تمام نیرو، افکار منفی را طرد می کند و ضعف و ناتوانی کاذب را نسبت به خود نمی پذیرد و به هیچ وسیله نمی توان وی را از راه درستی که انتخاب کرده و به درستی آن ایمان دارد، برگرداند و از هدفش منصرف کرد.[120] (آنان) چون به حقایق عالی تری توجه دارند، دارای روحی تزلزل ناپذیر و شکست ناپذیرند. هر گاه در میدان نبرد زندگی به دلیل فقدان شرایط پیش روی نکند، فقر و تهی دستی خود را به بهترین صورت با ذخایر عالی معنوی جبران می کنند و از نازساگاری ها درمانده و پریشان نمی شوند و همین نیروی ایمان، به آنان آرامش و شکیبایی می بخشد.[121]

به نظر معظم له، ایمان، یگانه عاملی است که می تواند چنان روان آدمی را نیرومند کند و دایره فعالیتش را گسترش دهد که برای رو به رو شدن با پیچیده ترین و سخت ترین مشکلات، آمادگی پیدا کند و هرگز دچار ضعف و زبونی نشود. مرد با ایمان می داند که سختی ها، هر قدر هم گران باشند، در برابر روح شکست ناپذیر او داوم نمی آورند و عاقبت سپری خواهند شد.[122]

خداوند در آیات 11 و 12 سوره عنکبوت، تحمل سختی ها و فشارهای گوناگون را نتیجه طبیعی چنین ایمانی معرفی می کند. بنابراین هرگز نمی پذیرد تا ایمان خود به خدا را به سبب فشارهای که به عنوان فتنه و آزمون بر او وارد می شود، ترک کند. چنین روحیه ای را می توان در کسانی دید که با آثار معظم له آشنا شده اند . خوانندگان بسیاری به این نکته در آثار قلمی نامبرده اشاره می کنند و بر آن تاکید می ورزند.

کوافی محمد از غنا در همین باره می نویسد: من یک جوان هیجده ساله ام که در یکی از خانواده های مسیحی متولد شدم و در دامن پدر و مادر مسیحی رشد کردم. اما دوران تحصیلی را با جوانان مسلمان گذراندم و دوستان هم سال من مسلمان بودند؛ طی تماس و معاشرت هایی که با آنان داشتم به اسلام علاقه مند شدم و در این آیین مقدس، معنویت خاصی را احساس کردم با راهنمایی دوستانم درباره اسلام به تحقیق پرداختم و سرانجام نور هدایت الهی بر قلبم تابید و به اسلام گرویدم و در حلقه دوستان مسلمن در آمدم و با آنان پیوند برادری برقرار ساختم.

اما هنگامی که پدر و مادرم از پذیرفتن آیین جدید من آگاه شدند ناراحت و خشمگین گردیده و به شدت عکس العمل نشان دادند و سرانجام مرا از خود راندند و طرد کردند و از منزل اخراجم نمودند و من یکه و تنها و بی پناه رها شدم و در شرایطی سخت و دردناک قرار گرفتم به طوری که هم اینک برای ادامه تحصیلاتم نه پولی در اختیار دارم و نه لباسی و نه منزل و ماوایی. یک شب در منزل استاد می خوابم و بسیاری از شب های دیگر در کنار دوستانم در منزل آنان به سر می برم و زندگی را به این طریق می گذرانم.

در این ایام علاقه فراوانی به فراگیری قرآن کریم پیدا کردم و استادم بخشی از قرآن را به من آموخت. برای تهیه یک جلد قرآن کریم به هر دری زدم و به هر کسی مراجعه کردم ولی متاسفانه کسی پولی در اختیارم قرار نداد. اگر شما نسخه ای از قرآن را برایم بفرستید تشنگی و عطش درونی ام را می توانم با آن فرونشانم.

.

پاسخ گویی به پرسش ها و دغدغه های ذهنی

یکی دیگر از روش هایی که معظم له در امر تبلیغ دین در خارج از کشور در پیش گرفته است، شناسایی دغدغه های ذهنی جوانان و پرسش های فکری آنان و پاسخ گویی درست و منطقی و به هنگام نسبت به آن می باشد. با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمان، عالم دینی آن است که به نیازهای نوشونده پاسخ های درخور و مناسبی ارایه دهد. اصولا در اجتهاد از آن رو در مذهب تشیع گشوده است که عالمان بتوانند به نیازها و خواسته های نوشونده توجه کرده و بر اساس مقتضیات و شرایط زمان و مکان پاسخ هایی بر اساس اصول و مبانی اسلام ارایه دهند. این گونه است که در توقیع شریف آمده که مرجعیت به مفهوم پاسخ گویی به رخدادها و نیازهای جدید و تازه ای است که در هر عصر و مصری پدید می آید: اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا.

بسیاری از خوانندگان به هنگام بودن، پاسخ های منطقی به پرسش های نوشونده و تازه را عاملی مهم در جذب و گرایش جوانان به کتب معظم له بر شمرده اند.

آدام تیام از سنگال در این باره می نویسد: من در دوران نوجوانی و هنگامی که در مدرسه راهنمایی به تحصیل اشتغال داشتم، برخی از پرسش های دینی و مذهبی ذهنم را به خود مشغول داشته بود. به هر کسی برای گرفتن پاسخ های مناسب مراجعه می کردم جواب مناسب و پاسخ قانع کننده ای نمی یافتم. هر چند که با گذشت زمان دست از مسلمانی خود بر نداشتم و بی عقیده و گمراه نشدم ولی ذهنم از پرسش های بی شمار و گوناگون انباشته بود و روحم را رنج و عذاب می داد تا این که کتاب های شمار با مطالعه کردم و افق جدیدی به رویم گشوده شد. بحث های عقیدتی و اعتقادی آن را با دقت تمام مطالعه کردم و در مسایل مربوط به آن ها غور و بررسی نمودم. پس از پایان مطالعه این کتب بود که به فلسفه اسلام به خوبی آشنا شدم و پاسخ همه پرسش های ذهنی خودم را در آن ها یافتم و نقاط ابهام مسائلی که برایم ناشناخته بود، کاملا روشن شد.

اکنون خدا را سپاسگزارم که راه حقیقت را در جلویم گشود و با اعماق جانم به آن معتقد شدم و احساس می کنم که وظیفه سنگینی بر دوشم نهاده است که آن بازگو کردن حقایق اسلام و مسایل مربوط به آن برای دیگران و راهنمایی آنان برای رسیدن به حقیقت و شناخت اسلام است.

کانا مصطفی از ساحل عاج نیز از پاسخ گویی کتب معظم له به پرسش ها و دغدغه های ذهنی و فکری خود می گوید: من از شما از اعماق قلبم سپاسگزارم؛ زیرا کتاب های شما به من اجازه داد تا دینم اسلام را بهتر بشناسم و نسبت به پرسش هایی که برای معلم و آموزگارم یعنی پدرم درباره مسائل اسلامی و پیامبر گرامیمان مطرح می کردم، پاسخ خود را در این کتاب ها بیابم. هم اکنون صد در صد به اسلام واقعی رسیده ام و تکیه گاهم شما هستید که مرا یاری نموده اید تا بتوانم به دیگر برادرانی که در صدد حق جویی هستند، یاری رسانم.

دوستان علاقه مندی دارم که علاقه مند به کتب شما هستند و می خواستند نامه ای برای شما بفرستند ولی به علت فقر و نداری، پول تمبر پستی را ندارند تا مکاتبه کنند. بسیاری از مسیحیان علاقه مند به اسلام نیز در چنین وضعیتی هستند.

فعالیت های شما را مسلمانان و غیر مسلمانان نیز می ستایند. یکی از مسیحیان که در مسیحیت استوار و قوی بود به طوری که با تبلیغات وی یکی از دوستانم که می خواست مسیحی شود، پس از مطالعه کتب شما مسلمان شد.

دوست مسلمانم اکنون علاقه مند است تا به کمک شما در ایران در علوم الهیات تحصیل کند. وی از خانواده مسلمان تیجانی مالکی است و خواهان معرفت قوی است تا بتواند سایر خویشانش را که اسلام را نمی شناسند اما آن را دوست می دارند یاری نماید.

کتاب های شما به من اجازه داد مسیحیانی را که تمام وقت خودشان را با من نسبت به تروریست بودن مسلمانان و کتاب آیات شیطانی می گذراندند به سوی حقایق اسلام جلب نمایم.

ادوارد فیگراس از کوبا می نویسد: بسیار متشکرم که پاسخ پرسش هایی که در مورد اسلام و مسائل مختلف آن د رذهن خود داشتم و افکارم را مشغول خود ساخته بود همه را پاسخ دادید متاسفانه در این نقطه از جهان که ما زندگی می کنیم کسی نیست که بتواند به پرسش هایی ما جواب دهد؛ زیرا محیط زندگی ما از فرهنگ اسلامی خالی است و به منابع فرهنگی دین اسلام دسترسی نداریم.

کتاب هایی که در ارتباط با خداشناسی و اساس دکترین اسلام بود دریافت کردم و از این لطف و مهربانی شما امتنان فراوان دارم بسیار خوشحال خواهم شد اگر مجلدات دیگر اساس دکترین اسلام و نیز یک نسخه قرآن با ترجمه اسپانیولی برایم ارسال فرمایید.

از مطالعه کتب شما لذت بردم و استفاده فراوان کردم من و دوستانم جلساتی تشکیل می دهیم درباره مسایل مطرح شده در کتاب و دیدگاه های اسلام پیرامون مسایل مختلف به بحث می پردازیم. این کتب مورد توجه بسیار اعضای جلسه و دوستانم قرار گرفته و دارای آنان جاذبه خاصی داشته است؛ زیرا مباحث آن بسیار عمیق، دقیق و پر معنا هستند.

صالح باری از گینه می نویسد: کتب اسلامی شما را به دقت خواندم. کتاب خدا و صفاتش را با اشتیاق و دقت مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که خدا یک حقیقت مطلق و وجود پایدار است و اسلام تنها مکتب صحیح و نجات بخش بشریت است. از مطالعه کتاب دیگر همه پرسش هایی که در ذهن داشتم پاسخ خود را گرفتم و قانع شدم و قلبم آرام گرفت. خدا را سپاس می گویم که آن چه را در پی آن بودم به دست آوردم و به آرامش درونی دست یافتم . من با دانشگاهیانی که در ارتباط هستم می بینم که آنان نیز با شور و اشتیاق کتاب های اسلامی شماو مرکزتان را مطالعه می کنند و اهتمام خاص و ویژه ای برای آن قایل هستند.

روح سرگردان

بسیاری از مسلمانان از شرایطی که درآن قراردارند به شدت نومید می شوند و نسبت به اموری چون عدالت خداوند شک و تردید می کنند. البته این مساله اختصاص به مسلمانان ندارد، بسیاری از مردم جهان در هنگام مقایسه و نسبت سنجی میان زندگی خود و کسانی که آنان را از مابهتران می خوانند دچار همین شک و تردید می شوند.

جوان مسلمان به سبب آن که خود را منسوب به دین کامل و ایمان اصیل می شمارد بر این باور است که می بایست شرایط زندگی خود و جامعه اسلامی اش نیز بهتر از دیگران باشد. تشدید این نومیدی نیز موجب می شود تا گاه نسبت به خدا ودین واکنش منفی نشان داده و حتی کفر را بر ایمان ترجیح دهد.

در این میان بسیاری از تشکیک و تردیدها برخاسته از فهم نادرست هستی و مسایل آن و تحلیل غلط امور زندگی دنیوی است. از این روست که کتب و نوشته هایی که تبیین و تحلیل درستی بر اساس آموزه های وحیانی اسلام انجام می دهند بسیار راهگشا و چاره ساز می باشد.

یکی از این کتب را می توان کتاب " تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان " است که با سبب تحلیل درست موضوع راهگشای بسیاری از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان بوده است تا درک درستی از حقایق هستی و زندگی داشته باشند و از سرگردانی رهایی یابند. البته کتب دیگر معظم له نیز از چنین قدرت تبیینی و تحلیلی برخوردار می باشند و هر یک در جای خود یک شاهکار علمی به شمار می ایند.

علی عبدالله از غرب آفریقا با عناوینی چون آموزگار بیدار کننده، منبع روحانی، مشاور و بیدار کننده روح می کوشد تا شوق بازشناخت و تحلیل خود را نسبت به آیت الله چنین نشان دهد و از روح سرگردانی که به آرامش دست یافته سخن بگوید. وی می نویسد: بیست و پنج سال پیش در یک خانواده روحانی زاده شدم؛ اما وضعیت درستی نداشتم؛ زیرا از آفریننده جهان و جامعه ام به سبب نوع زندگی ام بیزار بودم. در حال از دست دادن همه آن چه بودم که میان من وخدایم می توانست وجود داشته باشد تا این که کتاب شما را به نام " تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان " را خواندم. این کتاب همانند مشعل نور فوق عادتی بود که مرا از تاریکی ها نجات بخشید.

این کتاب روح سرگردان مرا نجات داد و هشداری برای مسائل روحیم بود و باعث شد که باورم به خداوند استوار گردد. کتاب مرا از ورطه جذابیت های غرب و تمدن مبهوت ساخته آن نجات داد. هم چنین از ورطه مادیگرایی که انسان را در حد بسیاری به سقوط می کشاند رهایی بخشید. بدین گونه بود که مرا به اصالت خویش وماهیت انسانی ام بازگرداند به طوری که ارزش حقیقی ام را دریافتم.

کتاب باعث شد تا من خود را شکسته و در پی حقیقت وجودی ام بر آیم و به نوعی انرژی بخشید تا با نگرشی عمیق تر به غرب و تمدن آن بنگرم. مرا به خویشتن بازگرداند و به گونه ای مرا ساخت که بتوانم سنت وفرهنگ اسلامی خویش را آن چنان که ارزش حقیقی آن نمایان است بشناسم. من آن چنان تحت تاثیر حقایق عمیق این کتاب قرار گرفتم که بی درنگ تصمیم گرفتم این نامه را برای شما بنویسم.

اما خواندن کتاب " خداوند و صفاتش" آن چنان برایم هیجان انگیز و متحرک بود که نتوانستم پیش از اتمام آن دست به کاری بزنم. این کتاب فوق العاده است. در باره هر موضوعی می تواند عالی تلقی شود و بدون بحث و گفت وگو این کتاب طلای ناب و خالصی است که بایستی آن را نیز بر لوحی از طلا نقش کرد و نوشت. این اثر می تواند مشکل همه آنانی که خدا را منکر می شوند و اسلام وحقانیتش را نفی می نمایند حل کند و تمدن و اثر غرب و آثارمنفی آن را نشان دهد.

سرورم بسیار متشکر وسپاسگزارم برای این حقایق ارزشمند.. هر دو کتاب شما آن چنان مرا متحول و دگرگون ساخت و به طوری که هرگز نمی توانم یک یاز آن ها را بر دیگری ترجیح دهم.

من هم چنین به مترجم محترم شما آقای حامد الگار تبریک می گویم. نمی دانم و نمی توانم آن چه را شایسته این مترجم زبر دست و داناست گفته وادا نمایم و تنها می گویم او بسیار عالی است و جملاتش بسیار خلاصه و ادبیاتش بی نظیر می باشد.

مایکل گراهام مسیحی از ایرلند نیز همین دیدگاه را نسبت به آثار معظم له و تاثیرگذاری آن برای ارواح سرگردان و طالب حقیقت دارد و می نویسد: من یک مقاله از شما درباره بینش توحیدی اسلام در روزنامه " آریش فرم" چاپ ایرلند مطالعه کردم. مطالب این مقاله به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد و توجه مرا به خود جلب نمود. من به این باور رسیدم که امروز اسلام یگانه راهگشای زندگی برای انسان هاست.

امروز بسیاری از ملت ها دچار سردرگمی هستند. بر مسلمانان بسیاری از نقاط جهان نظیر لبنان و دیگرکشورهای اسلامی ظلم و ستم روا می شود و تحت فشار و بیدادگری ستمگران هستند. امروز برملت ما هم بی عدالتی روا می شود و هیچ ملجا و فریاد رسی ندارند. این جاست که معتقدم تنها راه نجات انسان ها پناه بردن به اسلام و اجرای دستورهای پروردگار است. من بسیار علاقه مندم از مسایل مهم اسلامی آگاه شوم و انتظار دارم مرا در این زمینه یاری فرمایید.

دکتر حیدر ضابط از هند نیز همین باور را در باره کتاب های یاد شده دارد و ضمن تشکر از نامه نگاری معظم له می نویسد: ترجمه انگلیسی کتاب معروف حضرت عالی " تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان " را بیش از بیست سال پیش در هند مطالعه کردم. من خوب به خاطر دارم در آن زمان حتی روزنامه های پرشمارگان انگلیسی زبان چاپ کشورم کتاب یاد شده را مورد بررسی قرار داده و با تجلیل از آن یاد می کردند. ترجمه انگلیسی کتاب بهترین وسیله تبلیغ اسلام و انقلاب اسلامی ایران است.

باید عرض کنم که اسلام واقعی همیشه در طول تاریخ مظلوم بوده است. امروز نیز صهیونیزم بین المللی در سطح گسترده ضد اسلام تبلیغ و توطئه می کند. بهترین وسیله برای مبارزه با توطئه دشمنان اسلام انتشار آثار جناب عالی به زبان های گوناگون در سطح وسیع و گسترده در همه نقاط جهان و ارسال آن به مراکز علمی وفرهنگی و دانشگاهی سراسر جهان است.

تااونگا چیروا از کشور مالاوی " کتاب تمدن غرب از دیدگاه یک مسلمان" را کتابی مطلقا پاک وخالص می داند و می نویسد: بسیار خوشحالم که به خداوند قادر اظهار کنم که پاسخ بسیاری از پرسش هایم را در این کتاب یافتم.. در بحث ها و گفت و گوها همواره بر مخالفان چیره می شوم به گونه ای پیامبری و رسالت پیامبر(ص) را می پذیرند و به آن گردن می نهند. از کتب شما برای آموزش آن ها استفاده می کنم. از جمله این کتب می توان کتاب مبانی اسلام و نیز شناخت اسلام را یاد کرد بایستی در فلسفه اسلامی و حقوق مدنی اسلام مطالعاتم را افزایش دهم و در این امر به راهنمایی شما نیازمندم بسیار خوشحالم به اطلاع شما برسانم که مردم بسیاری در کشور ما مسلمان شده اند. احساس من آن است که یک مبلغ اسلامی در کشور مالاوی هستم.

علی محمد از نیجریه که در یک بیمارستان کار می کند از سرگردانی روح و اضطراب خود پیش از مطالعه کتاب خدا و صفاتش سخن می گوید و می نویسد: هنگامی که نسخه ای از این کتاب به دستم رسید با اشتیاق آن را مطالعه کردم. مطالعه مباحث کتاب دگرگونی عمیقی در من به وجود آورد. من دارای یک اغتشاش روحی و اضطراب درونی بودم که آرامش و سکون را از من سلب کرده بود؛ اما پس از مطالعه و دقت در مسایل مطرح شده در آن، یک آرامش وصف ناپذیر روحی به من دست داد. ایمان و اعتقادم به ذات حق تعالی بسیار قوی و روانم از اطمینان و امید سرشار شد.

در واقع هر اندازه بخواهم وضعیت خود را تشریح کنم قلم از توصیف حالاتم ناتوان است و تنها می توانم به درگاه خداوند برای شما دعا کنم که هماره از نعمت سلامت کامل برخوردار باشید و بتواند با امدادش باز هم به کار تالیف و تحقیق اسلامی ادامه دهید و افراد بی شماری را به راه راست هدایت نمایید.

من بدون هیچ تعارفی دلباخته آثار و نوشته های شما شده ام، زیرا جدا به انسان جانی تازه و ایمانی نیرومند و استوار می بخشد. در خاتمه به خاطر این که زندگی جدید و روحیه تازه خود را مدیون سما می دانم سپاس خود را تجدید می کنم.

تقویت باورها و ایمان

از دیگر تاثیراتی که خوانندگان برای کتب معظم له بیان می کنند تقویت باورها و ایمان است. خداوند درباره آیه های تکوینی و کتبی خویش این ویژگی را بیان می کند که هر آیه ای از آیات الهی موجب تقویت و افزایش ایمان و باورهای مومنان می شود و دل هایشان را استواری و استحکام می بخشد و تحول روحی و روانی در ایشان پدید می آورد. همان گونه که آیات الهی این گونه است کتبی که بر اساس آن و یا متاثر از آن نوشته شده نیز این گونه است. بی گمان هر یک از این کتب متاثر از آموزه های الهی همانند هم نشینی با عالمی با تقواست که انسان ها را متحول می سازد.

آقای سیمیک از انگلستان در این باره می نویسد: مطالعه کتب شما روح مرا متحول ساخت و دگرگونی شگفتی در من پدید آورده است به گونه ای که با دقت در مسایل و مباحث مطرح شده در این کتب نیروی ایمان راستین به خدای تعالی و توکل بر ذات او در من زنده گشت و آرامش عمیق روحی سراسر وجودم را فراگرفت.

به راستی چنین قلم هایی تحسین و تمجید فراوانی را بر انگیخته است ومن از درگاه خداوند برای شما موفقیت بیش تر را آرزو می کنم و من آماده ام تا هر خدمتی را انجام دهم که به من واگذار می کنید .

ونول کوئنزل از آمریکا ضمن ستایش خداوند و تسلیم در برابر عظمت ربوبیت و توکل بر او می نویسد: سپاس خود را از این جهت نثار شما می کنم که با ارسال کتب اسلامی خود دل و جان ما را به نور ایمان روشن می سازید و روح ما را آرامش می بخشید. با مطالعه و دقت در همین آثار که معارف دین را به ما می آموزد باعث می شوید که همواره دل هایمان از ایمان لبریز و ذکر خدا بر زبان ما جاری و یاد خدا در دلهایمان پایدار بماند؛ چون مونس همیشگی ما کتب و آثار شماست.

محمد بائرو از کشور سنگال می نویسد: خدا را سپاس می گویم که به علت مطالعه و دقت در محتوای کتب شما و برخی دیگر از متفکرین راه هدایت یافتم و از گمراهی نجات پیدا کردم؛ زیرا من اساسا چیزی از مفاهیم و حقایق اسلام را نمی دانستم. من آگاهی نداشتم که واقعا اسلام دین سخت گیر و پر مشقتی نیست و خدای تعالی راه را بر ما آسان ساخته است.

من بسیار سپاسگزارم که از خلال کتب شما اسلام را شناختم. برخی از دوستانم نیز به من مراجعه می کردند و این کتاب ها را برای استفاده بردند و مطالعه کردند؛ آن گاه اعتراف نمودند که بر ما تاثیر شگرفی گذاشته و گام به گام به معارف الهی پی برده ایم.

یکی از مسلمانان با نام مستعار م . م با اشاره به کتاب تمدن غرب از دیدگاه مسلمان می نویسد: این کتاب در جمعی که من هستم حرکتی به وجود آورده مردم را به تفکر واداشته است. حتی یک نسخه از آن را به یک کشیش مسیحی دادم که پس از مطالعه اعتراف کرد که با حقایقی از اسلام آشنا شده که تا آن هنگام با آن بیگانه بوده است و از این رو بسیار ابراز خوشوقتی می کرد. من در این محیط ناهماهنگ با افکارم نتوانسته بودم فرزندم را مسلمان بار آورم؛ زیرا شرایط محیط طوری است که به خصوص نمی گذرد به ارزش های معنوی و دینی فکر کنند.

فرزند هفده ساله ام کتاب شما را با اشتیاق و علاقه مندی خواند و روزی پیش از طلوع آفتاب نزدم آمد و ا زمن خواست به اجازه دهم برای نخستین بار با من نماز بخواند. از شدت خوشحالی و هیجان به گریه افتادم و او را در آغوش گرفتم و از آن روز به بعد نمازمان را با هم می خوانیم. وی اکنون مشغول خواندن قرآن کریم است و ما در فرصت های مناسب پیرامون مسائل مذهبی به بحث می پردازیم.

نامه جناب عالی به من قوت قلب و نیرو بخشید و مرا برای تبلیغ هر چه بیش تر اسلام عزیز آماده و تقویت کرد؛ چون در نظر دارم جلسه ای به زودی برای بحث پیرامون مسایل اسلامی تشکیل دهم.

نستور یاگانو از آرژانتین به کمبود ملبغان اسلامی اشاره می کند و کتب اسلامی را به عنوان جانشینان به حق آن معرفی می کند و می نویسد: این کتب اسلامی برای بسیار از مسلمانان ارزشمند و تحسین برانگیز است. بسیاری از مردم مسلمان علاقه مند هستند اسلام را به طور عمیق و ریشه ای بشناسند و با زیر بنای تفکر اسلامی به خوبی آشنا شوند.

مامنگ دونگ از چین می نویسد: من جوان مسلمان از جنوب چین هستم و به اسلام اعتقاد و ایمان قوی دارم و همه آیین ها و مناسک دینی ام را انجام می دهم. روزی دوستی کتاب توحید از نظر اسلام نوشته شما بود که به وسیله دو نفر چینی ترجمه شده بود، به من داد.

مطالعه این کتاب به شدت مرا مجذوب کرد و سخت تحت تاثیر قرار داد. محتوا و مطالب توحیدی مطرح شده در آن روح مرا تکان داد و بر معرفت دینی ام افزود و شایسته است که بگویم اثری است بسیار ارزشمند و دارای منطقی قوی و استدلال های محکم.

فواز زهیر از روسیه می نویسد: آن چه برایم جالب بود این امربود که درست این کتب اسلامی شما روز ازدواجم به دستم رسید و مطمئن هستم که کتب اسلامی شما بهترین هدیه ازدواج برایم و همسرم بوده است؛ ازاین رو، بهترین درودها و تشکرات قلبی من و همسرم را بابت این هدیه ارزشمند بپذیرد. من این هدیه را به همه میهمانان شرکت کننده در عروسی نشان دادم که نخستین آنها قرآن کریم ترجمه شده به روسی بوده است.

کتب اسلامی که به روسی ترجمه شده بود با اشتیاق و علاقه مندی خواندم و آن چنان مجذوب و منقلب شدم و تحت تاثیر حقایق نورانی اسلام قرار گرفتم که هم اینک قلم به دست گرفتم و با دلی پر از احساس به حضورتان نامه می نویسم. ناچار شدم کتاب های شما را زیراکس کنم و در اختیار علاقه مندان بگذارم.

محمد رشدی از آفریقای جنوبی می نویسد: با مطالعه کتب اسلامی مرکز شما بود که توانستم به بسیاری از حقایق و ارزش ها دست یابم و در واقع این شما بودید که چشم مرا به روی حقیقت دین باز کردید تا آن چه که تا قبل آن بر من پوشیده بود به روشنی ببینم و واقعیت ها را درک کنم و دریابیم و روح و جانم از حقایق دینی تغذیه شود.

تحول در بینش و نگرش

یکی از مهم ترین اهداف تبلیغ تغییر و تحول در بینش و نگرش افراد است تا در راستای برنامه نگاهی جدید به موضوع و مساله داشته باشد. از این روست که همه مبلغان حتی کسانی که در امر تبلیغ کالا و خدمات هستند می کوشند تا بینش و نگرش شخص را نسبت به کالا تغییر داده و با القای جهات مثبت و سازنده کالا شخص را به خرید و استفاده از کالا برانگیزند. قرآن نیز برای تغییر جامعه و ساختن امت برتر و معتدل به مساله تغییر در بینش و نگرش توجه و اهتمام ویژه ای داشته است. همین مساله است که در کتب معظم له نیز به خوبی دیده می شود و روش تغییر نگرش ها به عنوان هدف و فلسفه نگارش به کار رفته است. این گونه است که بسیاری از خوانندگان از تغییر بینش و نگرش خود به هستی و خود خبر می دهند و می گویند که نگاهی جدید به مسایل هستی پیدا کرده اند.

استاد آبلیو گنثلث از کشور کوبا می نویسد: با اشتیاق و دقت به مطالعه کتب ارسالی شما پرداختم. مباحثی که در کتب مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته بود بسیار مهم و قابل توجه بود. خداوند را سپاس می گویم و از شما تشکر می کنم که فکر مرا با کردید ودیدگاه هایم را متحول ساختید به گونه ای که هم اینک اسلام را در چهره جدیدی می بینم؛ چهره ای درخشان و سرشار از ارزش های متعالی.

اکنون دوستانم مشغول مطالعه و بررسی کتب شما هستند و نیز کسانی که در کتابخانه من حضور می یابند آن ها را مطالعه می کنند. من معتقدم که مسایل مهم و بینش های مثبت در جهان بینی مطرح شده در این کتب برای ساختن یک اجتماع سالم و منظم می تواند نقش مهمی را ایفا کند و انسان ها را به سوی سلامت فکر واندیشه سوق دهد.

عبدالوحید کرم از گامبیا می نویسد: من مباحث عمیق و پر محتوای کتاب ها را با دقت و اشتیاق فراوان مطالعه کردم. جاذبه مسائل مطرح شده و حقایق پر برکت اسلامی در کتب به اندازه ای بود که افکارم را دگرگون ساخت و روحی تازه در کالبد من دمید و سبب انسباط روح و روانم گردید . تنها یکی از کتاب ها توانست بینش اسلامی و دینی مرا که تا قبل از آن خیلی محدود و سطحی بود بسیار بالا ببرد و بر معلومات مذهبی ام بیفزاید من از این به بعد می توانم به دین اسلام وحقانیت این ودیعه الهی افتخار کنم و در برابر پیروان سایر ادیان سرفراز و سربلند باشم.

کرلوس گومن از کشور کاستاریکا می نویسد: کتاب خدا و صفاتش را که از سوی موسسه شما ارسال شده بود دریافت کردم. کتاب را ا ز اول تا آخر با دقت و اشتیاق خواندم. موضوع کتاب بسیار عالی و مطالب آن که در برگیرنده مسائل گوناگون و متنوع است مرا سخت تحت تاثیر قرار داد و به حقایقی دست یافتم و هم اکنون بسیار علاقه مندم که از اسلام اطلاعاتی به دست آورم و با فرهنگ اسلامی آشنا شوم. من که جوانی بیست و یک ساله ام می خواهم از جهان هستی مطالب و حقایق نویی فراگرفتم.

عمار احمد مفضل از کشور یمن می نویسد: به راستی این آثار و نوشته ها بسیار گرانقدر و ثمر بخش بود دری از علم و معرفت در سطح وسیعی به روی من گشود و حقایقی برایم کشف شد که تا پیش از آن هیچ گونه شناخت و آگاهی از آن نداشتم. ارزشمندترین کتابی مورد مطالعه و دقت و موشکافی قرار دادم اصول اعتقادات اسلامی بود که روح مرا تکان داد و به شدت مجذوبم کرد به گونه ای که وادار شدم تا نسبت به بیش تر معتقداتم بازنگری کنم و آن را مورد ارزیابی و محاسبه ای جدید قرار دهم، آن هم با نیتی خالص به دور از تعصب تنها برای جلب رضای حق.

هر چند نسبت به مباحث دیگر و تحلیل های مشروحی که درباره بسیاری از مسایل اسلامی در کتب دیگر شده بود نمی توانم قضاوتی دقیق و موشکافانه داشته باشم؛ اما با همین نگرش سطحی هم توانستم نکته های روشن و حقایق پرباری را در زمینه های مختلف لمس کنم. بنابراین بر خود واجب دانستم در مقام مزاحمت بر آمده و در این چند سطر مراتب سپاس و تشکرات خود را در برابر خدمات ارزشمند و عظیمی که نسبت به اسلام انجام می دهید ابراز دارم.

جرج شیمون از کشور سویس از آشنایی خود با حقایق اسلامی خبر می دهد و می نویسد: کتبی که در مورد اساس اعتقادات اسلامی بود با اشتیاق مورد مطالعه قرار دادم مطالب آن برایم بسیار جالب بود و مورد استفاده فراوانم قرار گرفت. کتابی نیز که در مورد خاتمیت پیامبر اسلام (ص) بود مطالعه کردم و حقایق پر ارزشی از آن آموختم.

ما کتابخانه کوچکی تاسیس کرده ایم تا کتب اسلامی را در اختیار مطالعه کنندگان قرار دهیم. کتب اسلامی شما را در این کتابخانه قرار دادیم.

سکالشغر از فرانسه درباره تحول در بینش و نگرش خود نسبت به حقایق رستاخیز و قیامت می نویسد: مسافرتی به انگلستان داشتم و در آن جا کتاب شما با نام داوری رستاخیز و روز واپسین در اختیارم قرار گرفت که عنوان آن جلب توجهم کرد و علاقه مند شدم کتاب را بخوانم. از این رو با دقت و اشتیاق فراوان مورد مطالعه قرار دادم.

محتوای کتاب و استدلال های محکم و مباحث همه جانبه آن به شدت مرا مجذوب کرد. اعتراف می کنم که تاکنون کتابی به این شیوایی و جذابیت در موضوع رستاخیز ندیده بودم. افق جدیدی از رستاخیز به رویم گشود شد و دیدگاهم نسبت به مساله معاد دگرگون شد و نقاط مبهم و تاریکی که ازاین موضوع در ذهن خود داشتم به خواست خداوند رفع شد و پس از مطالعه مایلم چند بار دیگر این کتاب را بخوانم.

احساس می کنم که با دقت و ارزیابی در متون و آثار اسلامی شما می توانم گام به گام به حقایق و معارف اسلامی دست یابم. اکنون با هفت کتاب از آثار شما که به فرانسوی ترجمه شده امید دارم تا مبلغ خوبی برای اسلام باشم.

سالیم از کشور یونان می نویسد: سری کتبی که به وسیله آقای حامد الگار به زبان انگلیسی ترجمه شده بود با دقت و اشتیاق مطالعه کردم و فوق العاده تحت تاثیر حقایق پربار و محتوای و منطقی آن قرار گرفتم مطالب کتاب ها به من بصیرت و آگاهی بخشید فهم و درک مرا در ارتباط با اسلام افزایش داد و بینش وسیع تر و عمیق تری در من به وجود آورد و امیدوارم گام به گام در فهم تعالیم اسلامی پیشرفت حاصل کنم.

من کتب را به دوستان غیر مسلمان دادم تا مطالعه کنند که با استقبال بی نظیر آنان رو به رو شد. آنان با مطالعه کتب با حقایقی رو به رو شدند که تا قبل از آن هیچ آگاهی نسبت به آن نداشتند. آنان دنبال پاسخ هایی بودند که در ذهنشان انباشته بوده و احساس کردم که این کتاب ها که در ابواب متنوع و مختلف تدوین یافته است م یتواند بسیار مفید و موثر باشد و به پرسش های ذهنی آنان پاسخ گوید.

آکیل جاگاتی از کانادا به نگاهی به کتاب اخلاق و جوانان تحلیل خود را از تاثرپذیری و تاثیرگذاری آن چنین بیان می کند: این کتاب با جاذبه خاص و محتوای پربار خود، منبع درک و بصیرت برایم گردید و منشای تحول عمیق درونی من شد به طوری که در اخلاق و روحیه ام اصلاحات اساسی ایجاد کرد.

کتاب در فصول منظم و مرتب تدوین شده و متن انگلیسی آن جذاب، روان و قابل فهم برای همه است و نیز سخنان بزرگان اسلام و داستان های جالبی تزیین یافته است؛ هر خواننده ای که به مشکلات روحی و اخلاقی گرفتار است می تواند راه حل های پیشنهادی را با حوصله و بردباری آزمایش کند تا به نتیجه دلخواه برسد.

مطالب عنوان شده در کتاب به خواننده این بینش را می دهد که بداند انسان موجودی یک بعدی نیست، بلکه از هویت معنوی و اجتماعی برخوردار است و اگر در صد خودسازی بر آید قادر خواهد بود اخلاق و رفتار انسانی خویش را پرورش دهد و به موفقیت در زندگی و سعادت و خوشبختی واقعی دست یابد. بالاخره این کتاب به من آموخت که افکار پوچ و پلید مایه نکبت و بدبختی آدمی است.

این کتاب به من آموخت که ایمان به خدای تعالی سرچشمه همه نیکی ها و منبع نیک بختی و آراآ آرامش و امید است این کتاب به من آموخت با فرزندان خود چگونه رفتار کنم و با ستمکاران چگونه برخورد داشته باشیم.. این کتاب به من آموخت که ارزش ها را ارج نهم و به تزکیه نفس بپردازم و از بدی ها دوری جویم.

این کتاب به من آموخت که حفظ زبان و نگهداشتن احترام دیگران و حقیقت گویی گامی به سوی نیک بختی است.. این کتاب به من آموخت موفقیت در زندگی مستلزم داشتن گذشت، تجمل، بردباری، صبر و مقاومت در برابر مشکلات و سختی هاست.

خانم سوالها ادو از جزیره موریس می نویسد: من با دقت و اشتیاق کتاب ها را مورد مطالعه و بررسی قرار دادم این کتاب ها از نظر محتوا و مسایلی که مورد بحث قرار گرفته و تجزیه و تحلیل هایی که در آن به عمل آمده بسیار جالب و ارزشمند و پرجاذبه است و به نظرم در نوع خود کم نظیر می باشد. آن چه از مطالعه این کتب آموختم و تا پیش از آن در مورد آن ها بیگانه بودم دیدگاه مرا نسبت به اسلام تغییر و دگرگون کرد و به من بینش تازه ای در مورد آیین الهی بخشید. این کتاب ها مرا به حقایق بسیاری آشنا ساخت؛ و درک و فهم مرا در خصوص مسایل ارزشی بالا برد و در نهایت زندگی ام را در مسیر تازه ای قرار داد.

عبدالروف از کشور گابون در آفریقا می نویسد: من تا پیش از مطالعه این کتب، شناخت درستی از اسلام نداشتم؛ و آگاهی و اطلاعاتم بسیار اندک بود؛ اما دقت و بررسی در محتوای این کتب بود که به طور عمیق بینش مرا نسبت به اسلام دگرگون کرد، جایگاه والای اسلام را درک کردم و به حقانیت این دین الهی پی بردم؛ هم اکنون اعتقاد دارم که رستگاری و سعادت در گرو تمسک به اسلام و عمل به فرمان های پروردگار است و خسران و شقاوت دامن کسی را خواهد گرفت که از این مکتب حق و راه مستقیم حقیقت دوری جوید.

ابو محمد از کشور سوئد می نویسد: تشکر خود را از ارسال کتب اسلامی ترجمه شده به زبان اسپانیولی که به عنوان دوستم از سوی مرکز نشر معارف اسلامی شما ارسال شده بود، ابراز می دارم. دوست اسپانیایی من از این که به چنین کتبی دست یافته است، سرور و شادمانی او وصف ناپذیر بود. او می گفت : هنگامی که با اشتیاق و علاقه فراوان شروع به مطالعه این کتاب ها کردم، هیچ چیزی از اسلام نشنیده و نخوانده بودم و نسبت به اساس تفکر اسلامی و دیدگاه های این مکتب کاملا بیگانه بودم.

وی اضافه کرد، آن چه از اسلام می شنیدم سخنان و گفته ها و تحلیل هایی بود که از رسانه های استکبار جهانی اعلام می شد که از خصومت آن ها حکایت می کرد؛ حالا این کتب و آثار و نوشته های اسلامی در میان اعضای خانواده من و دوستانم دست به دست می شود و با دقت و جدیت و اشتیاق خاص مطالعه می کنند و به بررسی اصول اعتقادات اسلامی و ارزش های معنوی و الهی آن می پردازند.

اکنون از خداوند متعال می خواهم که به وسیله همین کتب نور هدایت در قلب آنان بتابد و اسلام عزیز را هر چه بهتر بشناسد و به زودی به خیل مسلمین بپیوندند.

رزانوف ولادیمیر الکساندرویچ می نویسد: من کتاب های شما چون تمدن غرب از دیدگاه مسلمان، نبوت، جوانان و اخلاق را خواندم. تاریخ انسان همیشه با وجود افراد متفکر صاحب اندیشه غنی و پربار بوده است و بی گمان حضرت عالی یکی از آن ها می باشید. کتاب های جناب عالی موضوعات را عمیقا بررسی می کند و هر شخصی که آن ها را مطالعه کند بی تفاوت و لاقید نمی ماند.

برای من که از حیث تولد نماینده ی همان تمدن غرب بودم. دانستن نظر شما را نسبت به پرسش ها و مسایل امروزی که در مقابل جمعیت بشرامروزی پیش می آیند، جالب بود. زندگی کردن من در یک جامعه ای که برنامه های آن ها ضد ارزش و کاذب بود این واقعیت را به من آموخت که نتیجه بگیرم : فقط فرهنگ اسلامی می تواند چهره انسانی را برای افراد جامعه ی متمدن به ارمغان آورد . اگر اسلام نباشد انسان ها را خطر اضمحلال تهدید می کند.

خودتان قضاوت بفرمایید. استفاده از مشروبات الکلی جامعه اروپا را به چیز می تواند برساند؟ در کل چه سرنوشتی در انتظار مردم کشورهایی که مواد الکلی در آن کشورها ممنوع نیست، خواهد بود؟ من این معضل از درون می بینم و با مسئولیت تمام اعلام می دارم: این ملت ها محکوم به نابودی می باشند. اجتماع شراب خوار آینده روشنی ندارد. عقب ماندگی معنوی وعقلی نابودی این ملت ها را رقم خواهد زد.(نابودی طبیعی) چون که غرق شدن در خواهش های نفسانی از آن جمله به وسیله ژن ها نسل به نسل به فرزندان هم منتقل می شود. اضمحلال آینده یک امر زمانی است( یعنی در آینده نزدیک یا نه چندان در اتفاق خواهد افتاد) و آن اضمحلال ملت های مشروب خوار بی رحم است.

رفتار بی تعارف اسلام نسبت به مشروبات الکلی و نیز به امور اخلاقی، افراد مسلمان را که از نظر جسمی و روحی سالمند، در راس کل تمدن معاصر می نشاند.

خانواده سالم، این آینده بشریت است، اما کجا می توان خانواده سالم را مشاهده کرد؟ من فکر می کنم در بین مسلمان ها دیده می شود. آمار هم این را نشان می دهد.

به نظر می رسد که اسلام باید این فضلیت ها و برتری ها را (عدم مستی و سلامت روحی امت خویش ) فعال تر نشان دهد. به هر حال من دین را به وضوح در فیلم های ایرانی که در شبکه کولوترا (فرهنگ) در روسیه در زمان خویش دیده ایم. پیشرفت های صنعتی غرب که به آن مغرورند چگونه به مصرف می رسد. چه نفعی در پیشرفت فن آوری هست، موقعی که میوه های اندیشه انسانی به دست مطرودان جسمی و معنوی خواهند رسید؟ و اگر یک لحظه تصور کنیم که ارزش های به اصطلاح غربی بر اصول سالم اسلامی پیروز شوند باید فعال تر مبارزه را برای آینده بشریت با تمام امکانات انجام داد و اسلام تجربه زیادی برای چچنین مبارزه ای را دارد. تمام انسان ها در آینده مدیون سربازان اسلام به خاطر روح شهامت و نجات دادن همه انسان ها خواهند بود. اگر مسلمانان فرصتی را که خداوند به آنان داده است، از دست بدهند این فاجعه رخ خواهد داد. در نهایت پیامبر(ص) به این جهان برای چه آمده است؟ قطعا برای این منظور نبود که اجازه بدهد تا بنی آدم دچار فاجعه معنوی و اخلاقی شود.

من شخصا این طوری وظیفه اساسی را در قبال اسلام در جهان کنونی می فهمم. حساب می کنم که خیلی مهم نیست چه نظام در حکومت باید باشد، سلطنت، جمهوری، دمکراسی یا سوسیالیستی. آخر هر دین را حتی اگر واقعی و حقیقی باشد، رهبران فاسق و بی دین می توانند آن را از میان ببرند. کفار و فساق را به بهشت پیش صالحان ببرید و در اندک زمان بهشت را دیگر نخواهید شناخت، چون به زودی به دوزخ تبدیل خواهد شد. عکس این قضیه هم صادق است. با نظاره کردن به جامعه معاصر، من به این مدعا یقین پیدا می کنم. به عنوان یک نظاره گر با نظریات تحلیلی من جسارتا به شما می گویم که در شرایط کنونی وقت آن رسیده که تاکتیک و راهبردی جنگاوران اسلام را باید عوض کرد و گرنه پیروزی به سراب در بیابان عربستان تبدیل خواهد شد.

متاسفانه در نامه کوتاه من نمی توانم حتی به صورت فهرست راجع به تاکتیک های دیگر صحبت کنم، چون این صحبت طولانی خواهد بود و لکن این راهبردی جدید لازم است در شرایط کنونی برای مبارزه با مشرکین و بی خدایان یعنی همان افرادی که بر اساس فرموده پیامبر (ص) آنان را باید کفار حقیقی حساب کرد و نه نمایندگان و پیروان ادیان دیگر ابراهیمی (ع).

آن چه در این نامه به روشنی بیان شده همان چیزی است که معظم له برای دست یابی بدان تلاش می کند؛ زیرا بر اساس آموزه های قرآنی هدف از تبلیغ دور نگه داشتن جامعه از فساد و تباهی و انذار نسبت به آن است.[123] از این روست که در مباحث و مسایلی که در این کتب مورد توجه و تاکید است بیان آموزه های اخلاقی سازنده و بازسازی آن می باشد تا جامعه به سمت و سویی رود که آرمان بشری را تحقق بخشد و زمینه برای سعادت جمعی فراهم آید.

چنان که نویسنده نامه تبیین کرده روشنگری و تبین معارف کتب الهی و آسمانی به عنوان یک هدف اصلی مورد توجه بوده است و معظم له هر کجا توانسته است برای این امر که فرمانی الهی است قیام نموده است؛ زیرا بر این باور است که پیمانی که خداوند با وی به عنوان یک عالم گرفته آن است که حقایق کتب آسمانی را بیان کرده و به گوش جهانیان برساند و معارف حقیقی را به شکلی آسان و درست تبیین و تحلیل کند.[124]

من سمات العالم‏

1- الكلينى عن محمّد بن يحيي عن أحمد بن محمّد بن عيسي و محمّد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان النيشابورى جميعاً عن صفوان بن يحيي عن أبى الحسن الرضا عليه السلام قال: إنّ من علامات الفقه الحلم و الصمت.

2- الصدوق قال: حدّثنا أبوالحسن محمّد بن عمرو البصرى قال: حدّثنا محمّد بن عبدالله بن أحمد بن جبلّة الواعظ قال: حدّثنا أبوالقاسم عبدالله بن أحمد بن عامر الطائى قال: حدّثنا أبى قال: حدّثنا علىّ بن موسي الرضا عليه السلام قال: حدّثنا موسي بن جعفر قال: حدّثنا جعفر بن محمّد قال: محمّد بن علىّ قال: حدّثنا علىّ بن الحسين قال: حدّثنا الحسين بن علىّ عليه السلام قال: قال أميرالمؤمنين‏ للشامى الّذى سأله فى المسائل فى جامع الكوفة: أربعة لايشبعن من أربعة، أرض من مطر، و أنثي من ذكر، و عين من نظر، و عالم من علم.

3- الصدوق حدّثنا محمّد بن عمر بن محمّد بن سلم بن البراء الجعابى قال: حدّثنى أبومحمّد الحسن بن عبدالله بن محمّد بن العبّاس الرازى التميمى قال: حدّثنى سيّدى علىّ بن موسي الرضا عليه السلام قال: حدّثنى أبى موسي بن جعفر، قال: حدّثنى أبى محمّد بن علىّ قال: حدّثنى أبى علىّ بن الحسين، قال: حدّثنى أبى الحسين بن علىّ قال: حدّثنى أبى علىّ بن أبى طالب عليه السلام‏ قال: العلم ضالّة المؤمن.

4- الطوسى قال: أخبرنى أبوحفص عمر بن محمّد، قال: حدّثنا علىّ بن مهرويه عن داوود بن سليمان الغازى، قال: حدّثنا الرضا علىّ بن موسي قال: حدّثنى أبى موسي بن جعفر قال: حدّثنى أبى جعفر بن محمّد قال: حدّثنى أبى محمّد بن علىّ قال: حدّثنى أبى علىّ بن الحسين قال: حدّثنى أبى الحسين بن علىّ عليه السلام قال: سمعت أميرالمؤمنين عليه السلام‏ يقول: الملوك حكّام علي الناس و العلم حاكم عليهم و حسبك من العلم أن تخشى الله و حسبك من الجهل أن تعجب بعلمك.

5- الصدوق عن عبدالواحد بن محمّد بن عبدوس قال: حدّثنا علىّ بن محمّد بن قتيبة النيسابورى عن حمدان بن سليمان عن عبدالسلام بن صالح الهروى، قال: سمعت أباالحسن الرضا عليه السلام يقول: رحم الله عبدا أحيا أمرنا، فقلت له: فكيف يحيي أمركم؟

قال: يتعلّم علومنا و يعلّمها الناس فإنّ الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتّبعونا، قال: فقلت له: يابن رسول الله فقدروى لنا عن أبى عبدالله أنّه قال: من تعلّم علماً ليمارى به السفهاء أو يباهى به العلماء أو ليقبل بوجوه الناس فهو فى النار.

فقال عليه السلام: صدق جدّى، أفتدرى من السفهاء؟ فقلت: لا يابن رسول الله، فقال: هم قصّاص من مخالفينا، و تدرى من العلماء؟ فقلت: لا يابن رسول الله، قال: فقال: هم علماء آل محمّد عليهم السلام الّذين فرض الله عزّوجلّ طاعتهم و أوجب مودّتهم، ثمّ قال: أتدرى ما معني قوله (أو ليقبل بوجوه الناس إليه)؟ فقلت: لا، قال: يعنى بذلك والله إدّعاء الإمامة بغير حقّها و من فعل ذلك فهو فى النار.

6- أحمد بن علىّ بن أبى طالب الطبرسى عن السيّد العالم العابد أبوجعفر مهدى بن أبى حرب الحسينى المرعشى رضى الله عنه، قال: حدّثنى الشيخ الصدوق أبوعبدالله جعفر بن محمّد بن أحمد الدوريستى رحمه الله، قال: حدّثنى أبى محمّد بن أحمد، قال: حدّثنى الشيخ السعيد أبوجعفر محمّد بن علىّ بن الحسين بن بابويه القمّى رحمه الله، قال: حدّثنى أبوالحسن محمّد بن القاسم المفسّر الأسترآبادى قال: حدّثنى أبويعقوب يوسف بن محمّد بن زياد و أبوالحسن علىّ بن محمّد بن سيّار، و كانا من الشيعة الإمامية قالا: حدّثنا أبومحمّد الحسن بن علىّ العسكرى عليه السلام قال: قال علىّ بن موسي الرضا عليه السلام: يقال للعابد يوم القيامه: نعم الرجل كنت همّتك ذات نفسك و كفيت مؤونتك فادخل الجنّة.

ألا إنّ الفقيه من أفاض علي الناس خيره، و أنقذهم من أعدائهم و وفر عليهم نعم جلال الله تعالي و حصل لهم رضوان الله تعالي و يقال للفقيه: يا أيّها الكافل لأيتام آل محمّد الهادى لضعفاء محبّيهم و مواليهم قف حتّي تشفع لكلّ من أخذ عنك أو تعلّم منك، فيقف فيُدخل الجنّة معه فئاماً و فئاماً – حتّي قال عشراً- و هم الّذين أخذوا عنه علومه و أخذوا عمّن أخذ عنه و عمّن أخذ عمّن أخذ عنه إلي يوم القيامة فانظروا كم صرف ما بين المنزلتين.

اگر به ويژگي هاي دانشمند و عالم اسلامی در روایات و آیات بنگریم در می یابیم که معظم له درست در این مسیر حرکت کرده و می کند. از جمله می توان به بردباری و خاموشی معظم له در کنار دانشجویی و فراگیری روش ها و شیوه های جدید اشاره کرد. وی دمی از دانش جویی دست نمی شوید و هماره بر یادگیری و انتقال آن به زبان و شیوه های نوین می کوشد.

1- كليني از محمد بن يحيي از احمد بن محمد بن عيسي و محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان نيشابوري و همگي از صفوان بن يحيي، از ابوالحسن الرضا(ع ) نقل كنند كه فرمود: از نشانه هاي فقه، بردباري و خاموشي است 1.

2- صدوق گويد: ابوالحسن محمد بن عمرو بصري گفت: محمد بن عبدالله بن احمد بن جبله واعظ ما را چنين حديث گفت: ابوالقاسم عبدالله بن احمد بن عامر طائي گفت : پدرم ما را چنين حديث كرد كه علي بن موسي الرضا(ع ) فرمود: موسي بن جعفر گفته است جعفر بن محمد بن علي ما را حديث فرمود كه علي بن حسين فرمود: حسين بن علي (ع ) ما را فرمود: اميرالمؤمنين (ع ) به مردي شامي كه در جامع كوفه از آن حضرت سؤالاتي كرده بود فرمود: چهار چيز از چهار چيز سيري نيابند: زمين از باران، زن از مرد، چشم از نگاه و دانشمند از دانش 2.

3- صدوق گويد: محمد بن عمر بن محمد بن سلم بن براء جعابي گفت: ابومحمد حسن بن عبدالله بن محمد بن عباس رازي تميمي مرا چنين حديث گفت: سرورم علي بن موسي الرضا(ع ) فرمود: پدرم موسي بن جعفر گفت: پدرم محمد بن علي فرمود: پدرم علي بن حسين مرا حديث كرد كه پدرم حسين بن علي گفت: پدرم علي بن ابي طالب (ع ) فرمود: دانش گمشده مؤمن است 3.

4- طوسي گويد: ابوحفص عمر بن محمد مرا خبرداد و گفت: علي بن مهرويه از داود بن سليمان غازي ما را چنين حديث گفت كه علي بن موسي الرضا(ع ) فرمود: پدرم موسي بن جعفر گفت: پدرم جعفر بن محمد مرا چنين حديث گفت: محمد بن علي گفت: علي بن حسين فرمود: پدرم حسين بن علي فرمود: شنيدم كه اميرالمؤمنين(ع ) مي فرمود: شاهان، حاكمان مردم اند و علم حاكم ايشان و از علم آن اندازه تو را بس است كه بيم خدا داشته باشي، و از جهل همين اندازه تو را بس كه از دانش خود به شگفت آيي 4.

5- صدوق از عبدالواحد بن محمد بن عبدوس (رض) گويد: علي بن محمد بن قتيبه نيشابوري به نقل از حمدان بن سليمان از عبدالسلام بن صالح هروي كه گفت: شنيدم ابوالحسن الرضا(ع ) مي فرمود: خدا رحمت كند بنده اي را كه امر ما را احيا كند، به او عرضه داشتم: چگونه امر شما زنده شود؟ فرمود: با فراگيري دانش هاي ما و آموختن آنها به مردم كه اگر مردم نيكي هاي سخنان ما را بدانند، پيروي مان كنند، حضرتش را گفتم: اي پسر رسول خدا براي ما از ابي عبدالله (امام صادق ) نقل شده است كه فرموده است: هر كه دانشي اندوزد كه بدان با سفيهان به جدال (مراء) پردازد يا به آن به دانشمندان مباهات كند يا توجه مردم را به سوي خود جلب كند در آتش است. فرمود: جدّم بسيار راستگوست، آيا مي داني سفيهان كيانند؟ گفتم: نه اي پسر رسول خدا، فرمود: آنان كه از مخالفان ماحكايت كنند، و مي داني دانشمندان چه كساني اند؟ گفتم: نه اي پسر رسول خدا، فرمود: ايشان دانشمندان آل محمد(ص ) هستند كه خداوند عزّوجلّ اطاعت ايشان فريضه قرار داده و دوستي شان را واجب نموده است، سپس فرمود: آيا مي داني توجه مردم را به خود گرداندن يعني چه ؟ گفتم: نه، فرمود: يعني بدان، به خدا سوگند، بي هيچ حقّي ادعاي امامت كنند و هر كه چنين كند در آتش است 5.

6- احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي (رض) به نقل از سيد عالم عابد ابوجعفر مهدي بن ابي حرب حسيني مرعشي (رض) گويد: شيخ صدوق ابوعبدالله جعفر بن محمد بن احمد دوريستي (رض) ما را چنين حديث گفت: پدرم محمد بن احمد گفت: شيخ سعيد ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي(رض) ما را حديث كرد و گفت: ابوالحسن محمد بن قاسم مفسّر استرآبادي گفت: ابويعقوب بوسف بن محمد بن زياد و ابوالحسن علي بن محمد بن سيّار كه هر دو از شيعه اماميه بوده اند، گفته اند: ابومحمد حسن بن علي عسكري (ع ) فرمود: علي بن موسي الرضا(ع ) فرموده است: به عابد در روز قيامت گفته شود تو بهترين مردم بودي همّت تو، خودت بود و نياز خويش برآوردي، پس وارد بهشت شو.

امّا فقيه كسي است كه خير خويش به مردم رساند و از دشمن شان رهايي بخشد و نعمت هاي بزرگ خداوند تعالي را براي شان وافر و فراهم گرداند و رضوان خداي تعالي را برايشان حاصل كند، به فقيه گفته شود: اي كفيل يتيمان آل محمد، اي هدايتگر دوستداران و مواليان ضعيف، بايست تا براي هر كه از تو بهره اي اندوخته يا دانشي آموخته، شفاعت كني، او مي ايستد و با خود دسته دسته وارد بهشت كند – تا آن كه گويد ده تا – يعني كساني كه دانش هايي از او گرفته اند و از كساني كه از او فرا گرفته اند و از كساني كه از او فرا گرفته اند، تا روز رستخيز. پس ببينيد ميان آن دو منزلت چه فاصله اي است (احتجاج 17.).

1- اصول كافى، ج 1، ص 36.

2- خصال ، ص 222.

3- عيون اخبار الرضا ، ج2، ص 66.

4- امالى طوسى ج 1، ص 56.

5- معانى الأخبار،ص 180.

6- احتجاج، ص 17.


[1] . کالج اسلامی لندن، به نقل از دکتر علمی

[2] . سوره احزاب، آيه 39

[3] . سوره نحل ، آیه 35

[4] . سوره مائده، آیه 99 و نیز سوره نور، آیه 54 ؛ سوره عنکبوت ، آیه 18 ؛ و سوره یس، آیه 17

[5] . مانند آیه 122 سوره توبه؛ و آیه 39 سوره احزاب ؛ و آیه 104 سوره آل عمران و آیات پیشین.

[6] . سوره نجم، آیات 29 و 30

[7] . سوره نحل، آیه 125

[8] . سوره نحل، آیه 125 ؛ و سوره نجم، آیات 29 و 30

[9] . سوره فصلت، آیه 33

[10] . سوره نساء، ایه 63؛ و سوره طه، آیات 27 و 28 و 44؛ و سوره نحل، آیه 35

[11] . سوره شعراء، ایات 224 و 227

[12] . سوره اعراف، آیات 111 و 112 و سوره شعراء، آیات 36 و 37

[13] . سوره نمل، آیات 28 و 31

[14] . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 23

[15] . سوره فصلت، آیه 33

[16] . سوره توبه، آیه 122 و سوره اعراف، آیه 62 و سوره مریم، آیه 43 و سوره یوسف، آیه 108

[17] . سوره انعام، آیه 90 و سوره یونس، آیه 72 و نیز آیاتی که سخن از تبلیغ بی اجر وارد شده است

[18] . سوره آل عمران، آیه 187 و سوره ص، آیه 86

[19] . سوره یس، آیه14 و سوره هود، آیه 12

[20] . سوره احزاب، آیه 39

[21] . سوره قصص، آیه 34

[22] . سوره مریم، آیه 42

[23] . سوره آل عمران، آیه 159

[24] . سوره اعراف، آیات 62 و 68 و 79 و 93

[25] . سوره احزاب، آیه 39 ؛و سوره هود، آیات 56 و 57

[26] . سوره یس، آیه 14

[27] . ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص 321

[28] . سوره نجم، آیه 29 و 30 و سوره نحل، آیه 125

[29] . سوره نحل ، آیه 125

[30] . سوره ابراهیم، آیه 44

[31] . سوره هود، آیه 12

[32] . سوره مائده، آیه 67

[33] . سوره شوری، آیه 15

[34] . سوره کهف، آیه 56

[35] . سوره آل عمران، آیه 151

[36] . سوره انعام ، آیه 112 و 121

[37] . سوره زخرف، آیه 51 و 54 ؛ و سوره غافر، آیات 38 و 41 و 42

[38] . سوره اعراف، آیه 88

[39] . سوره بقره، آیه 135

[40] . سوره توبه ، ایه 30 و 32

[41] . سوره نور آیه 11؛ و سوره مجادله ، آیه 8 و سوره توبه، آیه 61

[42] . سوره یس، آیه 20

[43] . آل عمران، آیه 64 ؛ و عنکبوت، آیه 46

[44] . سوره طه، آیات 43 و 44

[45] . سوره انعام، آیه 54

[46] . سوره ابراهیم، آیه 4

[47] . سوره بقره، آیه 54 ؛ و سوره مائده ، آیات 20 و 21

[48] . سوره مریم، آیه 97 ؛ و سوره دخان، آیه 58

[49] . سوره ابراهیم ، ایه 4

[50] . مانند سوره بقره ، آیات 30 و 170 و نیز اعراف ، آیه 164 و آیات دیگر

[51] . صحیح البخاري:1 ج، ص 34

[52] . سوره شوری، آیه 23

[53] . سوره احزاب ، آیه 6

[54] . نهج الفصاحه ، حدیث 2726

[55] . نهج الفصاحه ، حدیث شماره 2722 ، رواه الطبراني في المعجم الكبير، 2/178، برقم: (1681), وحسّنه الألباني، ينظر: صحيح الترغيب والترهيب، 1/ 31، برقم: (131(

[56] . سوره یونس، ایه 109 و آیات دیگر

[57] . مجله خاورمیانه بین المللی، ژوئن 1978 میلادی، لندن به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 315 و 316.

[58] . المیزان، علامه طباطبایی، ج 6، ص 76

[59] . سوره نحل، آیه 125

[60] . سوره نساء، ایه 63 ؛و سوره سبا ، آیه 46 ؛ و سوره شعراء، آیه 136 ؛و سوره نحل، آیه 125

[61] . سوره انعام، آیات 76 تا 78

[62] . سوره آل عمران ، آیه 64 ؛ و سوره عنکبوت، آیه 46

[63] . سوره مریم، آیه 97 ؛ و سوره دخان، آیه 58

[64] . مزمل، آیه 1

[65] . شعراء، آیه 214

[66] . انعام، آیه 92

[67] . انعام، آیه 19

[68] . سوره انعام، آیه 90

[69] . سوره سبا، آیه 47

[70] . سوره فرقان، آیه 57

[71] . طبرسی ، احتجاج، ص 17.

[72] . سوره شورا، آیه 15

[73] . سوره یس ، آیه 14

[74] . سوره یونس، آیه 89

[75] . سوره احزاب، آیه 39

[76] . سوره آل عمران، آیه 159؛ و سوره قلم، آیه 4

[77] . سوره مریم، آیات 42 و 43 و 44و 45

[78] . سوره یوسف، آیه 108

[79] . سوره اعراف آیه 62

[80] . سوره اعراف، آیات 60 تا 62

[81] . سوره احزاب، آیه 39

[82] . سوره ص ، آیه 86

[83] . سوره هود، آیات 56 و 57 ؛ و سوره ابراهیم، آیه 12

[84] . سوره قصص، آیه 34

[85] . سوره فصلت، آیه 33

[86] . سوره انعام ، آیه 90 ؛ و سوره یس آیه 21 ؛ و بسیاری از آیات دیگر قرآن

[87] . سوره فرقان، آیه 57

[88] . سوره انعام ، آیه 90 و نیز سوره یونس ، ایه 72 و آیات دیگر قرآن

[89] . سوره یس ، ایه 14

[90] . نهج الفصاحه، حديث 880

[91] . تفسير نمونه، مکارم شیرازی و نویسندگان، جلد 15، ص 458

[92] . سوره قصص ، ایه 34

[93] . روزنامه همپشایر کرونیکل، جمعه 28 اکتبر 1977، چاپ همپشایر، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 302

[94] . رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 41

[95] . اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 118

[96] . مجله خاورمیانه بین المللی، ژوئن 1978 میلادی، لندن به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 315 و 316.

[97] . همان پیشین

[98] . روزنامه دی استار، 12 ژانویه 1978، چاپ انگلستان، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 313

[99] . روزنامه پولستار، شماره 4 ژوئن 1977، چاپ لند، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 312

[100] . همان پیشین

[101] . بررسی مشکلات اخلاقی و روانی، ص 123

[102] . روزنامه پولستار، شماره 4 ژوئن 1977، چاپ لندن، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 312

[103] . روزنامه دیلی ادوار تایزر، دوشنبه 13 ژوئن 1977، چاپ گیلفورد، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 309

[104] . مجله دی نور، 20 آوریل 1977 چاپ تورنتو کانادا، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 308

[105] . رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 80

[106] . روزنامه همپشایر کرونیکل، جمعه 28 اکتبر 1977، چاپ همپشایر، به نقل از کتاب اسلام و سیمای تمدن غرب، ص 302

[107] . سوره یوسف ، آیه 1 ؛ سوره حجر ، آیه 1؛ سوره مائده ، آیه 15 ؛ سوره انعام ، آیه 59؛ سوره یونس ، آیه 61 ؛ سوره هود، آیه 6؛ سوره یس ، ایه 69 و آیات دیگر

[108] . الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق(معاد شناسی ، ج 8 ، ص 16 و نیز مراجعه کنید به کتب امام خمینی مانند: آداب الصلاه، اربعون حدیثا، مصباح الهدایه)

[109] . به نظر می رسد که این شخص همان علی و عایشه باشند که هم اکنون در روستای کرک شهر بعلبک لبنان زندگی و به کار ترجمه آثار شیعی به زبان فرانسوی اشتغال دارند. نامبردگان پیش از این در حوزه آموزش خلبانی فعالیت می کردند. این مطلب را حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا نوراللهیان مهاجر بیان داشته است.

[110] . مجلسی ، علامه محمد باقر ، بحار الانوار ، ج16، ص210. و نیز میزان الحکمه ، محمدی ریشهری، ج 3

[111] . سوره غافر، آیات 28 و 38 و 41

[112] . سوره آل عمران، آیه 51 ؛ و سوره مریم، آیه 36 ؛ و سوره زخرف، آیه 64

[113] . سوره زخرف، آیه 63 و سوره بقره، آیه 213 و سوره نحل، آیه 64

[114] . سوره نساء، ایه 165 ، و سوره اعراف، آیه 79

[115] . معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 180

[116] . سوره عنکبوت ، آیه 10

[117] . معانی الاخبار ، شیخ صدوق، ص 180

[118] . أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا آمنا وهم لا يفتنون ( سوره عکنبوت، آیه 2)

[119] . رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 14 و 15

[120] . همان پیشین، ص 399

[121] . بررسی مشکلات اخلاقی و روانی، ص 202

[122] . رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 274

[123] . سوره اعراف، آیه 85 ؛ و نیز سوره توبه ، آیه 122

[124] . سوره آل عمران، آیه 187 و نیز سوره مائده، آیه 15

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. بسم الله
    سلام

    آیه تبلیغ

    چیده شدن آیات در هر سوره به چه منظوری بوده است؟ آیا حفاظت الهی از قرآن شامل چینش آیات و سور هم میشود؟
    آیا این چینش و این مواضع برای کلمات و آیات مبنایی برای فهمیدن است یا از سر پیچ دادن و پنهان کردن مطالب این کار انجام شده است؟

    بعضی از آقایان علما در عصر ما بر مطالبی اصرار میورزند که باعث سردرگمی و سرافکندگی است.
    درعصری که شبکه های ارتباطی گسترده اجتماعی و کامپیوتری در آن حرف اول را میزنند.علمای قدیم ما بیشتر به ارتباط آیات معتقد بوده اند تا علمای متاخر و این جای تعجب است.

    مثلا صاحب تفسیر سورآبادی به ارتباط آیات مجاور آیه تبلیغ معتقد است ولی آقایان علمای معاصر معتقد نیستند و با اصرار غیر منطقی سعی دارند بگویند بعضی عبارات و آیات سوره مائده در بین آیات دیگر جاسازی شده اند و مقصودی غیر از آنچه بقیه آیات این سوره دارند را بیان میکنند!
    در این شرایط دوری جوانان از دین و دیانت چیز عجیب و غریبی خواهد بود؟
    شوق و ذوقی برای مطالعه قرآن باقی میگذارد؟

    بطور مثال آقای مکارم در تفسیر نمونه ج 5 ص 18 میگوید “…ثانیا همانطور که بارها گفته‏ایم، قرآن یک کتاب کلاسیک نیست که مطالب آن در فصول و ابواب معینى دسته‏بندى شده باشد، بلکه طبق نیازها و…”

    نزول متفرق و طبق نیازها بمانند استناد و ابلاغ از یک کتاب در مواقع مختلف است و از یک کتاب منسجم الهی دریافت میشود.هر سوره قبل از نزول بطور کامل نزد ملائکه وحی است.آیات سوره های بزرگ در جواب نیازهای نظیر خودشان نازل میشوند ولی پس از نزول کامل آیات بدستور الهی چیده میشوند طبق الگوی سوره در عالم بالا.همانطورکه ما هم پس از درک کلی و منسجم از قرآن و فقط پس از آن در مواقع مختلف و طبق نیازها احکام مجزا صادر خواهیم کرد.
    حتی کاملا ممکن است بعضی از عبارات آنرا بجهت شیوایی و زیبایی کلام اصطلاح کنیم.بکار بردن اصطلاحی دلیل بر معنای آیات و سوره مربوطه نیست.معنای سوره با ارتباط تمام آیات و عبارات آن اخذ میشود.

    چینش آیات بدستور رسول الله در هر سوره مبنایی برای درک منسجم از آن سوره و قرآن بوده است.آیا برای شبهه افکنی آیات مرتب شده اند؟

    ما چه اصراری داریم که عقاید مذهبی (از هر مذهبی) و متعصبانه خود را به هر قیمت حفظ کنیم؟
    ما چرا باید کتاب دین خود را با همین دسته بندی و سوره بندی قبول نکنیم؟
    چرا آشکارا نمی گویید این چینش قرآنی دست ساخت مغرضین است و مورد تایید خداوند نیست؟

    اگر رعایت این چینش فعلی منتج به نتایج غیر منطقی و ناشایست میشد حق با ایشان و امثال ایشان بود ولی وقتی میبینیم این چینش و اتصال فضای بسار زیبا و منطقی و معجزه گونه ارائه میکند چرا باید آنرا بی اهمیت بدانیم؟

    هر وقت با مذهب ما سازگار شد به ارتباط آیات استناد کنیم و هر وقت سازگار نبود بگوییم چینش آیات بر اساس بخصوصی نیست.آیا این درست است؟

    **************************************

    دوبار عبارت “یا ایها الرسول” در قرآن آمده هر دو بار هم در این سوره است یعنی سوره مائده و هر دوبار هم در مورد یهود یا نصاراست.اولی آیه 41 دومی آیه 67:

    * یَأَیُّهَا الرَّسُولُ لَا یحَْزُنکَ الَّذِینَ یُسَرِعُونَ فىِ الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُواْ ءَامَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ ءَاخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ یحَُرِّفُونَ الْکلَِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هَاذَا فَخُذُوهُ وَ إِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَ مَن یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیًْا أُوْلَئکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَن یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لهَُمْ فىِ الدُّنْیَا خِزْىٌ وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ(41)

    یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (67)

    بین دو کلمه تبلیغ و ابلاغ فرقی هست؟

    تبلیغ از شدت بیان در تعداد دفعات و صبر بسیار بر آن حکایت دارد.زمانی ما موضوعی را یک بار دوبار میگوییم و سپس خاموش میشویم و دیگر کاری به مخاطب نداریم ولی زمانی بدفعات موضوع را تکرار میکنیم تا مطمئن شویم مخاطب مطلب را دقیقا شنید و فهمید و با او اتمام حجت میکنیم.

    در سوره مائده هر دو نوع بیان آمده است.در آیه تبلیغ آیه 67 سوره المائده میفرماید:

    یَأَیهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الْکَافِرِین‏

    در آیه 92 همان سوره میفرماید:

    وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ احْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلىَ‏ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِین‏

    یا در آیه 99 میفرماید:

    مَّا عَلىَ الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا تَکْتُمُون‏

    از آیه تبلیغ برداشت میکنند که رسول الله مطلبی را از ترس دیگران به مردم نمی گفته اند.در صورتیکه اینطور نیست.ایشان مامور میشوند که آنچه را که به ایشان وحی شده است با دفعات بیشتر بیان کنند و نگران دشمنی و عناد اهل کتاب نباشند و بر گمراهی کسی تاسف نخورند.باید رسو ل الله رسول دین جدید حتما و با شدت و در بیانات متعدد رسالات الهی را به پیروان ادیان قبلی ارائه دهند.دین جدید آمده است. پیروان ادیان قبلی حتما باید بشنوند و با آنها اتمام حجت شود.

    و اینکه چه چیزی را بگویند بطور خلاصه همان آیه بعدی یعنی آیه 68 است:

    قُلْ یَأَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلىَ‏ شىَ‏ْءٍ حَتىَ‏ تُقِیمُواْ التَّوْرَئهَ وَ الْانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَ لَیزَِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنهُْم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَ کُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلىَ الْقَوْمِ الْکَافِرِین‏

    و موضوع چقدر ساده است!!!

    همان موضوع الذین یبلغون رسالات الله و لا یخشون احدا الا الله (آیه 39 سوره 33 احزاب) میباشد.با تعاون بر البر و التقوی در ابتدای سوره مائده نیز هماهنگی دارد.

    آیات قبل و بعد آیه تبلیغ نیز گویای این مطلب هستند.عبارت “لَیزَِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنهُْم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَ کُفْرًا ” در ایات 64 و 68 آمده است.یعنی قبل و بعد از آیه تبلیغ.

    بنابراین “ما انزل الیک” آشکار بوده است وشنیده شده است.آیه تبلیغ دستور برای تاکید بیشتر و ابلاغ با دفعات بیشتر است.

    قسیسین و رهبان که استکبار و عناد ندارند پیام رسول الله را شنیده بودند (گویی بدون شدت بیان از جانب رسول الله) و از فهمیدن آیات حق اشکشان جاری میشد:

    وَ إِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلىَ الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقّ‏ِ یَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِین‏ (آیه 83 سوره المائده)

    بنابراین “ما انزل الیک” و “ما انزل الی الرسول” پنهان نبوده است.
    والسلام

    1. به نام خدا
      مطلب شما درست است. برخورد گزینشی با ایات و نیز عدم فهم درک معنایی واژگان قرآنی و مفاهیم آن می تواند موجب گمراهی و برداشت نادرست شود. امید است که خداوند ما را برای درک و فهم آیات مبین و روشن قران یاری کند.
      خلیل منصوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا