اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیعرفانمعارف قرآنی

زندگی محسنان بر مدار حق

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اصطلاحات پر کاربرد و پر تکرار قرآن، احسان و محسنین است. در تفسیر و تبیین معنا و مفهوم این اصطلاح قرآنی، احادیث بسیاری وارد شده است.

از نظر قرآن و روایات تفسیری و تبیینی معصومان علیهم السلام، مقام احسان و محسنین از آن پیامبران و اولیای خاص الهی است که در زندگی خویش جز بر مدار حق نیاندیشیده و رفتار نکرده باشند. اما باید دانست که زندگی بر مدار حق چیزی جز زندگی بر مدار حق تعالی نیست که حق مطلق از نظر قرآن است. پس می بایست گفت که محسنین کسانی هستند جز مدار حق تعالی نزیستند و شاکله شخصیتی آنان را حق تعالی شکل بخشیده و متحقق به حقیقت حق تعالی شده اند.

نویسنده در این مطلب بر آن است بر اساس آموزه های قرآنی و تبیین الهی معصومان(ع) ابعاد این حقیقت محسنین را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حقیقت احسان و صفات محسنین از نظر قرآن

واژه احسان از ریشه «حسن» است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پیامبران الهی از مهم ترین افرادی هستند که احسان را اسم خویش کرده و شاکله وجودی خویش را بدان شکل بخشیده و به عنوان محسنین در پیشگاه خدا معروف شده اند.(انعام، آیه 84؛ صافات، آیات 80 و 105 و 110 و 121 و 131؛ قصص، آیه 14؛ یوسف، آیه 22)

هم چنین از نظر آموزه های وحیانی قرآن کسی به سعادت ابدی می رسد و از ترس و اندوه می رهد که ایمان خالص به خدا را با احسان آمیخته باشد و احسان را از حالت صفت به حالت اسم تبدیل کرده و آن را شاکله شخصیتی خویش را قرار داده و به عنوان محسن معروف شده باشد؛ از این روست که خدا می فرماید: من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ کسی که همه وجودش خویش را برای خدا خالصانه تسلیم کند و در همان حال محسن باشد، پس برای او پاداشی نزد پروردگارش است و هیچ ترس برای آنان نیست و هیچ گاه اندوهگین نمی شوند.(بقره، آیه 112)

از نظر قرآن، دین اسلام حنیف ابراهیمی این گونه است و شخصی که چنین دینی داشته باشد خدا همانند ابراهیم(ع)، او را خلیل الله قرار می دهد؛ چنان که خدا به صراحت در این باره می فرماید: و من احسن دینا ممن اسلم وجهه لله و هو محسن و اتبع مله ابراهیم حنیفا و اتخذ الله ابراهیم خلیلا؛ دین چه کسی نیکوتر است از آن که همه وجودش تسلیم خدا کرده و نیکوکار و محسن است و از آیین ابراهیم یکتاپرست حق گرا پیروی کرده است؟ و خدا ابراهیم را برای این صفات خلیل و دوست خویش گرفت. (بقره، آیه 125)

هم چنین از نظر قرآن کسی که این گونه دینی داشته باشد به عروه الوثقی تمسک جسته و عاقبت به خیر شده است: و من یسلم وجهه الی الله و هو محسن فقد استمسک بالعروه الوثقی و الی الله عاقبه الامور(لقمان، آیه 22)

البته مراد از احسان در این گونه آیات، اعمالی صالح در نیکوترین وجه آن است؛ زیرا وقتی خدا در قرآن صفاتی را برای محسنین بیان کرده که شامل اقامه نماز، ادای زکات، یقین به آخرت، بهره مندی از آموزه های وحیانی قرآن(لقمان، آیات 3 و 4)، استقامت بر ایمان به پروردگاری خدا(احقاف، آیه 13)، بیداری بسیار در شب برای تهجد(ذاریات، آیات 16 و 17)، استغفار در سحرگاهان(همان، آیه 18)، پرداخت حقوق مالی سائلان و محرومان(همان، آیه 19)، انفاق در آسانی و سختی(آل عمران، آیه 134)، کاظم الغیظ(همان)، عفو و گذشت از مردمان(همان)، یاد خدا واستغفار از گناه و اسراف هنگام ظلم به خویش و انجام فاحشه و عدم اصرار و بازگشت به گناه به شکل عاملانه و عامدانه(همان، آیات 135 و 147 و 148)، دعا و نیایش به درگاه خدا با خوف و طمع و محبت(اعراف، آیه 56)، انجام همه اعمال صالح برای خدا به شکل خالص(توبه، آیات 120 و 121)، تقوای الهی در هر حال، استقامت و صبر در طاعت و مصیبت و از معصیت(هود، آیات 111 تا 115؛ یوسف، آیه 90؛ حج، آیه 37)؛ مجاهدت در خدا و راهش(عنکبوت، آیه 69) و مانند آنها می شود. البته محسنین هماره  دنبال «احسن ما انزل» هستند و نیکوترین را انجام می دهند و به نیک و نیکوتر بسنده نمی کنند؛ زیرا آنان خدا را محسن یافته و در برابر خدای که احسن الخالقین است(صافات، آیه 125؛ سجده، آیه 7؛ مومنون، آیه 14)، تلاش می کنند که آنان نیز به همین صفت و نام شناخته شوند، از همین روست که گوش به فرمان الهی داده و به این فرمان خدا عمل می کنند که می فرماید: و اتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم؛ تبعیت کنید از نیکوترین چیزی که پروردگار شما به سوی شما فرو فرستاده است.(زمر، آیه 55) از این روست که آنان بدی و زشتی را با بدی دفع نمی کنند، بلکه با احسان دفع می کنند و حتی نسبت به دشمنان جاهل خویش با احسان و کرامت و ایثار برخورد کرده و با سلام و صلوات از آنان در می گذرند.(مومنون، آیه 96؛ فرقان، آیات 63 و 72)

این برخورد محسنین با اهل سئیه از آن روست که ایشان خدای خویش را این گونه یافته اند و بر این باورند که «عادتک الاحسان الی المسیئین؛ عادت تو احسان به اهل زشتی و بدکاری است.»(بحارالانوار، ج 95، ص 389) پس چون محسنین خواهان همین برخورد خدا با خودشان هستند، به این شیوه عمل می کنند و از خدا نیز می خواهند که از سیئات ایشان در گذرد؛ از این رو، می گویند: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسنین عن یتجاوز عن المسیء؛ ای محسن، بنده بدکار نزدت آمده است و خودت محسنان را امر کردی تا از بدکاران و زشتکاران درگذرند و به آنان نیکی کنند.(همان، ج 81، ص 375)؛ زیرا خدا فرمود: ادفع بالتی هی احسن السیئه ؛ بدی را با بهترین و نیکوترین شیوه دفع کن!(مومنون، آیه 96) و جالب این که اگر با بدی این گونه عمل می کنی، با محسنین باید بهتر عمل کرد، زیرا خدا فرموده است: احسن کما احسن الله الیک؛ همان گونه که خدا به تو احسان کرد، به دیگران احسان کن.(قصص، آیه 77) پس چنین انتظاری محسنان از خدا دارند که با ایشان چنین معامله کند و احسان را با احسان پاسخ دهد؛ چرا که خدا فرموده است: هل جزاء الاحسان الا الاحسان؛ آیا پاداش احسان جز به احسان است.(الرحمن، آیه 60)

البته باید توجه داشت که محسنان در مراتب عالی عبودیت به جایی می رسند که جز خدا و حق تعالی نمی بینند، و جز برایش خالصانه عبادت نمی کنند؛ زیرا نه طمع به بهشت دارند و نه خوف از دوزخ، بلکه چون اهل احسان هستند و تنها به محبت عبادت می کنند و عاشقانه حق بندگی را به جا می آورند؛ زیرا چنان که امام صادق(ع) فرموده « العبودیه بذل الکل؛ بندگی بذل همه چیز است»(مصباح الشریعه، ص 17) آنان همه هستی خویش را بذل خدای کرده اند که او را مستحق عبودیت و بندگی یافته اند.

آثار احسان محسنین از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، این افراد محسن همان کسانی هستند که از هدایت خاص پروردگار افزون بر هدایت فطری(لقمان، آیه 3؛ احقاف، آیه 12؛ عنکبوت، آیه 69) و معیت و همراهی خاص خدا در همه حال با ایشان بهره شده (نحل، آیه 128؛ عنکبوت، آیه 69) و محبوب خدا گشته (بقره، آیه 195؛ آل عمران، آیات 147 و 148؛ مائده، آیه 93) و از ثواب دنیوی و اخروی بهره مند شده(آل عمران، آیات 147 و 148؛ مائده، آیه 85) و به فلاح و رستگاری ابدی (لقمان، آیات 3 تا 5) و جاودانگی در بهشت الهی رسیده(احقاف، آیه 14) و از خوف نسبت به آینده و حزن و اندوه نسبت به گذشته رسته(احقاف، آیه 13)، اعمال بدشان تکفیر شده و از هر چیزی که بخواهند به مشیت خویش می سازند(زمر، آیات 34 و 35) و از هر چه دلشان بخواهد در بهشت بهره مند می شوند.(مرسلات، آیات 41 تا 44؛ کهف، آیات 30 و 31)

این ها تنها گوشه ای از آثاری است که خدا برای محسنین در قرآن بیان کرده است. همین اندازه از آثار به تنهایی می تواند انگیزه ای مهم برای انسان باشد تا به اهل احسان پیوسته و همانند آنان به عنوان محسنین شناخته شود. همین آثار نشان می دهد که از نظر قرآن تا چه اندازه احسان از نظر خدا ارزشمند بوده  ودارای اهمیت بسیار والا در زندگی دنیوی و اخروی بشر است. پس هر خردمند و عاقلی بر خود فرض می کند تا به این مرتبه دست یابد و جزو محسنین قرار گیرد.

محسنین بندگان حق شناس و حق گرا

با توجه به تفاصیل پیش گفته می توان گفت که حقیقت احسان چیزی جز زندگی بر مدار حق نیست که همان حق تعالی است؛ زیرا از نظر قرآن، اگر به آیات آفاقی و انفسی به دقت نظر نگریسته شود این حقیقت برای ناظر مشخص می شود که در هستی جز حق تعالی نیست که نام هستی بر آن صدق کند و همه چیزها در آفاق و انفس چیزی جز تجلیات مظاهر صفات و اسماء الله نیست که نور حقیقت صفات و اسمای الهی آنان را وجود  وهستی بخشیده است.(فصلت، آیه 53؛ نور، آیه 35)

به سخن دیگر، کسی به مقام احسان و محسنین می رسد که حق تعالی را بشناسد و همه وجودش را برایش خالص کند و هر کاری که خدا در قالب هدایت فطری(طه، آیه 50) و هدایت شرعی وحیانی مطابق با هدایت فطری(روم، آیه 30) فرستاده بشناسد و عالمانه و عامدانه مطابق آن عمل کند.

از همین رو، وقتی از پیامبر اکرم(ص) می پرسند: من المحسن یا رسول الله؟! یا رسول الله(ص) محسن کیست؟ ایشان می فرماید: المحسن لا یری الا الحق و لا یقول الا الحق؛ محسن کسی است که جز حق نمی بیند و جز حق نمی گوید.(عوالم العلوم و المعارف، ج 11، ص 718)

ایشان بر اساس همین تفسیر و تبیین از اصطلاح قرآنی محسن در جایی دیگر می فرماید: الاحسان ان تعبد الله کانک تراه و ان لم تکن تراه فانه یراک؛ احسان آن است که خدا را چنان بندگی کنی که گویی او را می بینی و اگر او را نمی بینی بدان که او تو را می بیند.(بحارالانوار، ج 67، ص 196)

البته از این حدیث این معنا به دست می آید که احسان همانند ایمان و تقوا دارای مراتب است؛ زیرا دست کم در این حدیث دو مرتبه برای احسان بیان شده است؛ یکی مرتبه عالی است که برای اهل یقین و مقربان و معصومان الهی است؛ زیرا آنان خدا را چنان عبادت می کنند که می بینند؛ از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: ما اعبد الذی لم اره؛ کسی را که نمی بینم عبادت نمی کنم. البته این دیدن به عیون و بصر قلوب است نه عیون سر و دیدگان جسم. اما مرتبه دوم احسان آن است که شخص به این یقین برسد که اگر خدا را نمی بیند یقین داشته باشد که خدا او را می بیند: الم یعلم بان الله یری؛ آیا نمی داند که خدا او را می بیند.(علق، آیه 14)

از نظر قرآن، پیامبر(ص) با فواد خویش در مراتب عالی عروج و اسراء، نه تنها بهشت و دوزخ را دید، بلکه چنان به خدا نزدیک و تقرب یافت که حقیقت حق تعالی را به قلب و فواد خویش دید و شناخت.(نجم، آیات 8 تا 18)

کسی که قلب سلیم داشته و در مراتب ایمان و تقوای الهی به مرتبه احسان رسیده باشد، بهشت و دوزخ برایش بروز می کند و آن را می بیند(نازعات، آیه 36؛ تکاثر، آیات 5 و 7)؛ چنان که این افراد نسبت به حق تعالی نیز به مقام رویت قلب رسیده و بدان یقین صد در صد دارند.(فصلت، آیه 53)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان تلاش می کنند تا خود را به حقیقت صفات الهی رسانیده و حق مدار و حق محور شوند. از همین روست که وقتی خدا را «احسن» در هر چیزی می یابند می کوشند تا خودشان نیز به این حقیقت برسند و رنگ خدایی بگیرند و متاله و متحقق به حق تعالی شوند.(بقره، آیه 138)

به هر حال، از آموزه های وحیانی قرآن دانسته می شود که مومنان جز بر مدار و محور حق بندگی نمی کنند، از این روست که خدا آنان را به عنوان «من اسلم وجهه لله» معرفی می کند که تسلیم محض خدا بوده و همه وجودشان در برابر حق تسلیم است و سر تسلیم جز بر خدا فرود نمی آورند. پس نه طمع بهشت دارند و نه ترس از دوزخ؛ هر چند که آن را می دانند و می شناسند، اما شدت محبت آنان به خدا چنان است که نه بهشت را می بینند و نه دوزخ را. از این روست که خدا در توصیف این دسته از مومنان ایشان را به عنوان «اشد حبا لله» معرفی می کند(بقره، آیه 165) که فراتر از طمع به بهشت و خوف از دوزخ به عنوان محسنین بندگی خدا می کنند و خدا به ایشان نزدیک تر از هر بنده ای است.(اعراف، آیه 56) همان محسنانی که دایم در نماز و ذکر هستند و شب و روز ندارند و از هر نعمتی که خدا به ایشان روزی کرده در راه رضای الهی انفاق می کنند. از همین روست که خدا برای آنان جایگاهی را فراهم آورده که شگفت انگیزتر از آن نیست: فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین جزاء بما کانوا یعملون؛ پس نفسی نمی داند که خدا برای ایشان از چشم روشنی ها چه چیزهایی مخفی نموده به عنوان پاداش کارهایی که انجام داده اند.(سجده، آیات 15 تا 17)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا