شعر و داستان

دولت یار

شب دیجور برفت، سلطه ظلم آخر شد

صبح امید بر آمد، غم دل آخر شد

شکر ایزد که رخِ غنچهِ گل پیدا شد

آن خزان در قدم باد بهار آخر شد

بُرقع افکند ز رُخ نو بهارهمچو رُخت

آن پریشانی شب های دراز آخر شد

صبح امید که بود مُعتکِف پرده غیب

چون بر آمد برون، آن شب تار آخر شد

سالها ظلم و ستم کرد یکی دیو صفت

عاقبت ظلم در این دولت یار آخر شد

قصه پر غصه ی درد و غم هجرت یار

هم به تدبیر شه عالم نگار، آخر شد

«آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود

عاقبت در قدم باد بهار آخر شد»

باورم نیست ز بد عهدی ایام هنوز

شکر ایزد، که این قصه به خیر آخر شد

ناصرا دل تو امید دار بر این روز خوشت

صبح امید بر آمد، دگر آن دولت ظلم آخر شد

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا