اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

حافظان نفس از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

حقیقت انسان، همان نفس اوست که خاستگاه آن روح الهی است. بنابراین، بین تن و روان، آن چه اصالت دارد همان روان و نفس است؛ زیرا تن در دنیا می ماند و آن چه به عوالم و نشئات دیگر منتقل می شود، نفس و روان آدمی است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نفس در کالبد در شرایطی قرار دارد که از جهاتی می تواند تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی آسیب ببیند؛ هر چند که این آسیب نمی تواند موجب «عدم» نفس شود، ولی نفس را تغییر می دهد و حتی به ساحت «فناء» می برد و در سایه چیزی دیگر قرار می دهد. البته نفس تا زمانی که در کالبد است، دارای «حافظان» الهی است که او را از خطرات جز «اجل مسمی» حفظ می کند. این حافظان الهی نفس دارای ماموریت ها و مسئولیت های هستند که یکی از آن ها حفاظت از نفس تا زمان «مرگ قطعی» است. بنابراین، شناخت این حافظان و ماموریت ها و مسئولیت های آنان می تواند به ما در فهم، تحلیل، تبیین و توصیف بسیاری از امور و رخدادها در زندگی دنیوی یاری برساند و فهم و ادراک مفیدی نسبت به پروردگاری و ربوبیت خدا نیز به دست آوریم. بر اساس نویسنده به سراغ آموزه های وحیانی قرآن رفته تا داده های قرآنی در این زمینه را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

شرایط نفس در دنیا و کالبد خاکی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هستی دارای عوالم و نشئات متعدد و متنوع است که در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته «امر و خلق» تقسیم می شود: الا له الخلق و الامر؛ آگاه باشید که برای خدا خلق و امر است.(اعراف، آیه 54) از نظر قرآن، روح از عالم امر الهی است(اسراء، آیه 85)؛ اما نفس از عالم خلق است؛ زیرا هر چند که نفس همان روح دمیده شده در کالبد است(سجده، آیه 9؛ حجر، آیه 29؛ ص، آیه 72)، اما نفس زمانی «تسویه» می شود که روح الهی از عالم امر با دمیده شدن در کالبد «تنزل» خلقی یابد.(همان؛ شمس، آیه 7)

از نظر قرآن، نفس بر خلاف روح هماره نیازمند کالبدی است که با توجه به تمایز نشئات و عوالم، متناسب با همان نشئه و عالم است؛ از همین روست که در آیات قرآنی از «امثال» سخن به میان می آید که در عین مشابهت دارای تمایزاتی است که مرتبط با خصوصیات و شرایط هر عالم و نشئه است. از نظر قرآن، ما می توانیم با بهره گیری از دانش و علم خویش درباره شرایط نفس در دنیا، علم کلی نسبت به شرایط نفس در عوالم و نشئات دیگر که نمی دانیم، به دست آوریم(واقعه، آیات 60 تا 62)؛ زیرا اگر چه نفس در همه عوالم و نشئات در شرایط یکسانی قرار نمی گیرد، اما شرایط «مثلی» بر قرار است.

هم چنین از نظر قرآن، این نفس است که اصالت دارد و در همه عوالم و نشئات باقی به بقای الهی است، اما کالبد و تن در عوالم دگرگون می شود و کالبدی متناسب با هر نشئه و عالمی برای نفس خواهد بود؛ پس در عالم دنیا، دارای کالبد جسمانی از جنس خاک، در عالم برزخ و مثال، کالبدی مثالی و برزخی همانند «شبح» و در عالم آخرت دارای کالبد جسمانی از جنس نور در بهشت است؛ زیرا خدا به صراحت کالبد نفس را در آخرت از زمین آخرت می داند که به شروق الهی نورانی شده است: «اشرقت الارض بنور ربها».(زمر، آیه 69)

البته کالبد هر نفسی در آخرت همانند و یکسان نیست؛ زیرا در آخرت بر خلاف دنیا، کالبدها بر اساس عملکرد انسان در دنیا ساخته می شود؛ یعنی هر چه نفس در دنیا برای خویش ساخته باشد، در آخرت آن را در قالب حقایقی بهشتی از «روح، ریحان و جنت نعیم»(واقعه، آیه 89) یا دوزخ می بیند. از همین روست که اگر شخصی بهشته هایی از جنس مروارید و«لؤلؤ» داشته باشد(واقعه، آیات 22 و 23)، خودش نیز از چنین کالبدی برخوردار است، و نیز کسی که بهشته ها و زنان بهشتی از جنس «یاقوت»(الرحمن، آیه 58) یا «مرجان»(همان) داشته باشد، کالبد خودش نیز این گونه است؛ زیرا هر نفسی هر چه در دنیا کاشته در آخرت به تمام کمال دریافت می کند.(زمر، آیه 70)

از نظر قرآن، آن چیزی را که خدا «توفّی» می کند و به تمام کمال آن را می گیرد، همان «نفس» است: الله یتوفی الانفس.(زمر، آیه 42) بنابراین، کالبد خاکی در دنیا می ماند و نفس به عوالم و نشئات دیگر می رود که آغاز آن پس از مرگ «عالم برزخ» است.(مومنون، آیات 99 و 100)

البته باید توجه داشت که نفس برای انتقال لازم است تا «توفی» شود؛ زیرا از نظر قرآن هر چیزی که در عالم دنیا است، فانی می شود  وتنها «وجه الله» باقی است.(الرحمن، آیات 26 و 27) نفس به سبب آن که «وجه الله» است باقی خواهد ماند.

به هر حال، از نظر قرآن، نفس در عالم دنیا دارای شرایط خاصی است که نیازمند حفاظت هایی خاصی نیز است؛ زیرا نفس در شرایط کالبد خاکی هم از درون و هم برون تهدید می شود.

از نظر قرآن، انسان می بایست نخست محافظ خویش باشد و هیچ کس دیگری از جمله پیامبران نمی توانند او را در درون خویش حفظ کنند، بلکه این انسان است که با محافظت بر اموری چون حدود الهی(توبه، آیه 112) و محافظت بر فروج(احزاب، آیه 35) یا محافظت بر نماز(بقره، آیه 238) و مانند آنها، خود را از هواهای نفس در امان نگه دارد و از دوزخ و سقوط در آن حفظ کند.

فرشتگان محافظ و مراقب انسان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نفس انسان در شرایط دنیا دارای فرشتگان که مسئولیت و ماموریت حفاظت و مراقبت از او را به عهده دارند. خدا به صراحت در این باره می فرماید: ان کل نفس لما علیها حافظ؛ هیچ نفسی نیست مگر این که بر او حافظی است.(طارق، آیه 4)

این حافظ نفس به حکم اسم حافظ الهی این مسئولیت را دارد؛ زیرا این خدا است که به عنوان «خیر حافظا» به حکم «ارحم الراحمین» بودن نفس انسانی را حفظ می کند.(یوسف، آیه 64؛ نساء، آیه 34)

از نظر قرآن، خدا از طریق فرشتگانش انسان را از اموری بسیار حفظ می کند که از جمله حفاظت از شیطانی است که دنبال اذیت و آزار انسان هستند و می خواهند به او آسیب برسانند. خدا هم چنین شیاطین را در محافظت خویش قرار می دهد تا به انسان ها آسیبی نرسانند؛ یعنی نوعی محدودیت بر آنها اعمال می کند تا در کاری وارد نشوند که آسیب زا به انسان باشد. پس از نظر قرآن گاه حفاظت از انسان به این است که انسان را با فرشتگانی محفوظ نگه می دارد، و گاه دیگر شیاطین را محدود می کند تا این گونه با حفظ آنان در چیزی ، انسان درامنیت باشد؛ از همین روست که خدا درباره شیاطین دربند برای حضرت سلیمان(ع) می فرماید: و کنا لهم حافظین؛ ما حافظ آنان بودیم.(انبیاء، آیه 82)

به نظر می رسد که خدا همان طوری که انسان را از شیاطین در امان نگه می دارد، هم چنین مومنان را از شیاطین درامان نگه می دارد تا موجب گمراهی آنان نشوند؛ این در حالی است که کافران را محافظانی نیست تا ایشان را از گمراهی صیانت کند و حفظ نماید.(مطففین، آیات 32 و 33)

از نظر قرآن، خدا برای حفاظت انسان از شرور شیاطین جنی، از ابزارهای گوناگونی استفاده می کند که شامل ستارگان آسمانی است؛ زیرا خدا با استفاده از ستارگان آسمان که زینت آسمان پایین است، آسمان را از شیاطین حفاظت می کند تا شیاطین جنی با بالا رفتن به آسمان از اخبار غیب «ملاء اعلی» خبری کسب نکنند که علیه انسان مورد سوء استفاده قرار گیرد(صافات، آیات 6 تا 9؛ فصلت، آیه 12؛ حجر، آیات 16 تا 18)؛ زیرا از نظر قرآن، جنیان به سبب آن که از جنس آتش هستند می توانند به آسمان بالا رفته و مقدرات روزانه را که از سوی فرشتگان پایین می آید، به سرقت می برند؛ زیرا فرشتگان عالم و نشئه بالاتر مقدرات را به فرشتگان عالم دنیا می گویند و در هنگام انتقال این داده ها است که شیاطین با استراق سمع ، آن مقدرات را می شنوند و به کاهنان انسانی می رسانند تا مورد سوء استفاده قرار گیرد.(جن، آیات 6 تا 9)

بنابراین، بخشی از فرشتگان در آسمان هستند تا با تیرهای آتشین از شهاب سنگ ها شیاطین جاسوس را دور سازند تا مقدرات را به دست نیاورند و به کاهنان انتقال ندهند.

از نظر قرآن، وحی الهی نیز نیازمند حفاظت است تا از سوی شیاطین جنی و انسی تعرضی به نشود و وحی صیانت و محافظت شود؛ چنان که خدا در باره قرآن می فرماید: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛ ما ذکر قرآن را فرو فرستادیم و ما محافظ آن هستیم.(حجر، آیه 9)

هم چنین از نظرقرآن، فرشتگان الهی برای مسئولیت و ماموریت های گوناگونی به محافظت از انسان و نفس او می پردازند؛ چنان که برخی از فرشتگان محافظ برای آن هستند تا هر چه که انسان می کند آنان به عنوان «کاتبین کریم» نگارش کنند، بی آن که کم و زیادی در حقیقت اعمال رخ دهد.(انفطار، آیات 10 تا 12) البته این کتابتی که از سوی فرشتگان محافظ و کاتبین انجام می شود فقط نگارش اعمال صادره از انسان نیست، بلکه شامل چیزهایی نیز است که به عنوان مقدرات برای او در ام الکتاب تعیین شده است؛ زیرا این فرشتگان آن چه را که در ام الکتاب و لوح محفوظ (یعنی کتاب حفیظ نوشته شده را تحقق خلقی می دهند.(ق، آیه 4) پس فرشتگان بر اساس ماموریت های الهی گاه همان امر الهی را به ساحت خلق آورده و آن را تحقق خارجی می بخشند و گاه دیگر نیز فرشتگانی هم اعمال انسانی را ثبت و ضبط می کنند.

البته از نظر قرآن، انسان ها نیز می توانند حافظ یک دیگر از برخی از آسیب ها باشند. البته برخی در این امر مدعی دروغین هستند  و ادعای حفاظت می کنند، ولی در عمل خیانت می ورزند؛ چنان که برداران یوسف (ع) مدعی حفاظت بودند.(یوسف، آیات 12 و 63)

از نظر قرآن، خدا و فرشتگان محافظ هستند که بر اساس ماموریت ها و مسئولیت ها به حفاظت از انسان در امور گوناگون می پردازند. بنابراین ، دیگران از جمله پیامبران در این ساحت دخالتی ندارند و نمی توانند به عنوان محافظ وارد شوند.(انعام، آیات 104 و 107؛ هود، آیه 86؛ نساء، آیه 80؛ شوری، آیه 48) پس محافظ حقیقی کسی جز خدا نیست(هود، آیه 57؛ سباء، آیه 21) و هرکسی اگر مسئولیت و ماموریتی در حفاظت دارد، مربوط به حکم الهی است و کسی که مسئولیتی ندارد، نمی تواند به حفاظت بپردازد حتی اگر پیامبر باشد. بر این اساس کسی به جای غیر خدا بخواهد برای خویش حافظی بیابد، به بیراهه رفته است.(شوری، آیه 6)

به هر حال، از نظر قرآن، خدا به عنوان حافظ مجموعه ای از فرشتگان را برای ماموریت های گوناگون حفظ در اختیار دارد تا انسان را از اموری حفظ و محافظت کند.

حفاظت نفس انسانی از مرگ

یکی از مهم ترین گروه هایی فرشتگان، فرشتگان محافظ نفس انسانی از مرگ است. خدا به صراحت بیان می کند: یرسل علیکم حفظه حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لا یفرطون ثم ردوا الی الله مولاهم الحق؛ خدا بر شما گروهی حافظ می فرستد تا هر یک از شما را تا زمانی که مرگ شما برسد، حفاظت کند؛ اما وقتی زمان مرگ رسید، فرستادگان ما شما را «توفی» کرده و به تمام کمال شما را می گیرند بی آن که کوتاهی و تفریطی بکنند؛ سپس شما را به سوی خدا باز می گردانند که مولای حق شماست.(انعام، آیات 61 و 62)

این آیه به صرحت بیان می کند که دو دسته فرشتگان و رسولان هستند؛ رسولانی که شما را از مرگ حفاظت می کنند تا زمان مرگ برسد که همان زمان «اجل مسمی» و مقدر در ام الکتاب است؛ دیگر رسولان و فرستادگانی از فرشتگان که نفس را توفی می کنند و به سوی خدا می برند.

خدا در آیاتی دیگر از این فرشتگان محافظ نفس به عنوان «معقبات امر» یاد کرده و می فرماید: له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امر الله؛ برای انسان از پیش رو و پس سر، مامورانی است که او را هماره از امر و فرمان الهی حفظ می کند.(رعد، آیه 11)

مراد از «امر الله» که فرشتگان انسان را از آن محافظت می کند، همان آسیب ها و گزندهایی است که موجب مرگ می شود؛ زیرا انسان تا زمانی که «اجل» نرسد از هر گونه آسیب مرگ آفرین در امان خواهد بود؛ اما وقتی امر الهی از اجل برسد آنان کنار می روند و جای فرشتگان محافظ را فرشتگان مرگ می گیرند تا توفی نفس را انجام دهند.(همان؛ انعام، آیه 61؛ ق، آیه 32)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا