اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

تقابل ولایت علوی با ولایت طاغوت

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان یا تحت ولایت الهی است یا تحت ولایت طاغوتی؛ زیرا کافر تحت ولایت طاغوت است که در تضاد کامل با ولایت الهی مومنان است. ولایت الهی دارای مظاهری در خلق است که شامل ولایت معصومان(ع)، ولایت مومنان، ولایت والدین و مانند آنها است؛ از نظر قرآن، هر کسی از ولایت الهی و مظاهر آن خارج شود، داخل در ولایت طاغوتی می شود که ابلیس جنی شیطانی نماد اصلی آن است. ولایت کافران، اهل کتاب، منافقان و مانند آنها ولایت طاغوتی است.

بر اساس صراحت قرآنی، ولایت امیرمومنان امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) ولایت الهی است. بنابراین، هر کسی به جای ولایت علوی تابع و مطیع هر ولایت دیگر شود، از ولایت الهی خارج شده و به ولایت طاغوت در آمده است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، ولایت علوی را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اتمام نعمت و اکمال دین با ولایت علوی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا نعمت های بسیاری را به انسان داده است. از مهم ترین نعمت های الهی، هدایت به سوی صراط مستقیم و رهایی از غضب و ضلالت است(حمد، آیات 6 و 7)؛ زیرا از نظر قرآن، کسی که در صراط مستقیم هدایت قرار گرفته، از سوی خدا به نعمت رسیده است.(همان) از شمار کسانی که به این نعمت رسیده اند می توان از مومنان به خاتم النبیین(ع) و مطیعان ایشان یاد کرد که به سبب همین اطاعت از رسول الله(ع) جزو جرگه «منعم علیهم» قرار گرفته اند. هم چنین پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحین نیز از شمار «منعم علیهم» هستند که فضل الهی شامل آنان شده است.(نساء، آیات 69 و 70)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نعمت ها ممکن ناقص به شخصی داده شود، اما کسی که به اسلام رسول الله(ص) ایمان آورده و از او اطاعت می کند به شرطی از نقص می رهد و به تمام نعمت می رسد؛ زیرا از نظر قرآن، اسلام رسول الله(ص) زمانی به اتمام رسیده و از نقص رسته که ولایت امیرمومنان امام علی(ع) ابلاغ شده و مومنان مطیع رسول الله(ص) آن را پذیرفته اند.(مائده، آیه 3؛ روایات تفسیری)

هم چنین از نظر قرآن، اسلام به عنوان صراط مستقیم الهی با شرایع گوناگون آن که از سوی پیامبران ابلاغ شده(شوری، آیه 13) زمانی به کمال خودش رسیده که ولایت امیرمومنان(ع) از سوی خدا و پیامبرش ابلاغ شده است.(مائده، آیه 3) از همین روست که عدم ابلاغ این ولایت علوی از سوی پیامبر(ص) به هر دلیلی و بهانه ای به معنای عدم ابلاغ رسالت الهی شمرده شده است.(مائده، آیه 67؛ روایات تفسیری)

بنابراین، بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، ولایت علوی، به عنوان اتمام نعمت و اکمال دین، می تواند هر کسی را به تمامیتی برساند که جز از آن راه تحقق نمی یابد؛ زیرا از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هیچ دینی جز اسلام پذیرفته نیست، و هر کسی هر راه دیگری را برود گرفتار غضب و ضلالت می شود.(حمد، آیات 6 و 7؛ مائده، آیه 3؛ آل عمران، آیات 19 و 85)

از نظر آموزه های قرآنی، امیرمومنان امام علی(ع) از ولایت خاصه الهی برخوردار است که استمرار ولایت الهی است که در پیامبر(ص) مستقر بوده است؛ از این روست که خدا به صراحت از ولایت خویش، ولایت رسول الله(ص) و ولایت علوی به عنوان «الذین آمنوا یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»(مائده، آیه 55؛ روایات تفسیری) یاد می کند و این افراد را «حزب الله» غالب و پیروز می شمارد(مائده، آیه 56) که فلاح و رستگاری نیز برای آنان رقم خورده است(مجادله، آیه 22)؛ زیرا خدا تنها از حزب الله راضی است و آنان نیز از جایگاه خویش راضی هستند.(همان)

آثار خروج از ولایت علوی از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ولایت علوی به عنوان استمرار ولایت الهی و ولایت رسول الله(ص)، ولایتی است که موجب رهایی از غضب الهی و ضلالت است؛ زیرا کسی که تحت ولایت الهی امیرمومنان امام علی(ع) قرار می گیرد، در صراط مستقیم الهی قرار گرفته و به عنوان «منعم علیهم» از غضب و ضلالت رها شده است.

در برابر کسی که از ولایت علوی خارج می شود، از ولایت الله و ولایت رسول الله(ص) خارج شده و گرفتار ولایت طاغوت شده است. بنابراین، از نظر قرآن چنین شخصی نه تنها از ولایت الهی خارج شده، بلکه از دایره ایمان خارج شده و به دایره کفر وارد شده است؛ زیرا خدا به صراحت در همین آیات مربوط به ولایت الهی امیرمومنان امام علی(ع) و در سیاق آن می فرماید کسانی که از مومنان ولایت یهود و نصاری را بپذیرند، از ولایت الهی خارج شده و جزو جرگه آنان شده اند: و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین؛ و هر که از شما مومنان، ولایت آنان را بپذیرد، پس به تحقق که از آنان است، به راستی که خدا قوم ظالمین را هدایت نمی کند.(مائده، آیه 51)

از این آیه به دست می آید کسی که ولایت کافران حتی از اهل کتاب را بپذیرد، نه تنها از دایره مومنان خارج شده و در جرگه اهل کتاب قرار می گیرد، بلکه حکم «ظالمین» بر آنان بار می شود. پس چنین اشخاصی لیاقت امامت مومنان را ندارند؛ زیرا خدا در قرآن به صراحت بیان می کند که عهد الهی امامت تنها به غیر ظالمین می رسد: قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین؛ گفت: من تو را برای مردم امام قرار دادم. گفت: و از ذریه و فرزندانم؟ گفت: عهدم به ظالمین نمی رسد.(بقره، آیه 124)

بنابراین، مومنانی که از ولایت علوی خارج می شوند به ولایت طاغوت در می آیند و احکام ظالمین و طاغوت بر آن بار می شود؛ زیرا همان طوری که در دسته بندی اصلی و کلی قرآنی، انسان یا مومن است یا کافر، هم چنین از نظر قرآن، انسان یا تحت ولایت الهی و مظاهر آن است یا تحت ولایت طاغوت؛ از این روست که خدا همان طوری که فرمان می دهد تا مومنان به ولایت الهی ایمان آورند، باید نسبت به ولایت طاغوت کفر ورزند(بقره، آیه 257)؛ زیرا ایمان چیزی جز تولّی و تبرّی نیست که از آن به محبت و کراهت نیز یاد می شود.(حجرات، آیه 7) پس کسی که همزمان بخواهد تحت ولایت الهی و طاغوت باشد، جز منافق نیست؛ و از نظر قرآن چنین شخصی «منهم» و جزو جرگه کافران است.(مائده، آیه 51)

هم چنین از نظر قرآن، منافقین که بیماردل هستند، گرایش شدید به سوی ولایت طاغوتی از کافران اهل کتاب مسیحی و یهودی دارند و برای گرایش خویش بهانه می آورند که اگر با آنان نباشیم پشت سر هم به شکل دایره گرفتار مصیبت هایی می شویم که از جانب آنان وارد می شود. بنابراین، برای امنیت از فتنه های آنان می بایست ولایت آنان را پذیرا شد تا این گونه در امنیت قرار گیریم. این افراد منافق به ظاهر مدعی هستند که با اهل ایمان هستند، اما در باطن با دشمنان هستند و ولایت طاغوت را پذیرفته اند.(مائده، آیات 52 و 53)

از نظر قرآن، چنین افرادی که پس از ایمان نسبت به ولایت امیرمومنان امام علی(ع) کفر می ورزند، در حقیقت گرفتار ارتداد شده اند و همه اعمال ایشان از میان می رود و پشیزی ارزش ندارد.(مائده، آیات 53 و 54)

البته از نظر قرآن، گرایش افراد منافق از ولایت الهی به ولایت طاغوتی هرگز موجب نمی شود تا خدا مومنان حقیقی را راه سازد، بلکه به جای این افراد منافق، کسانی از اقوام دیگر غیر عرب را می آورد که آنان «یحبهم و یحبونه؛ خدا آنان را دوست دارد و آنان خدا را دوست می دارند» و در برابر مومنان متواضع و فروتن و در برابر کافرین عزیز هستند. آنان در راه خدا مجاهدت کرده و از سرزنش هیچ سرزنشگری نمی هراسند؛ زیرا تحت ولایت الهی قرار دارند که استمرار آن در ولایت امیرمومنان امام علی(ع) پس از ولایت پیامبر(ص) است. این افراد به عنوان حزب الله در هر جنگ و جهادی وارد شوند پیروز میدان هستند.(مائده، آیات 54 تا 56)

بر اساس روایات تفسیری این قوم غیر عرب همان ایرانیان هستند که خدا آنان را عزیز می دارد و به عنوان حزب الله به جنگ همه کافران و منافقان می فرستد و در پرتو شمشیرهای برّان و تیز ایشان و ایمان به ثقلین آنان، حکومت جهانی عدل الهی تشکیل می شود و حکومت مهدی(ع) به عنوان مصلح کل جهانی می شود.(مائده، آیه 54؛ روایات تفسیری)

بنابراین، از نظر قرآن گرایش منافقان از مسلمانان به ولایت طاغوتی هرگز به معنای شکست مومنان حقیقی نخواهد بود؛ زیرا منافقان هر چند که از درون با پیوند با کافران تلاش می کنند تا ولایت الهی علوی تحقق نیابد، اما تقدیر الهی چیزی دیگر است و جمع میان منافقان و کافران هرگز موجب شکست نیست. پس آنانی که مومنان حقیقی را در دین به تمسخر می گیرند و ولایت علوی را نمی پذیرند گمان نکنند که غالب می شوند.

ولایت طاغوت پذیرش حکم و حکومت جاهلی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ولایت الهی ولایت عقلانیت است؛ زیرا ولایت طاغوت را ولایت جاهلی می داند؛ چرا که جاهل در کاربردها و استعمالات قرآنی، در برابر عاقل قرار دارد و بر اساس همین فرهنگ قرآنی است که کلینی فصلی از کتاب کافی را به عنوان «کتاب عقل و جهل» قرار می دهد تا این تقابل را بیان کند. از سوی در کاربردهای قرآنی، «بغیرعلم» در برابر «علم» به کار رفته است.

خدا در قرآن، از مردم می خواهد تا به حکم بر اساس آموزه های وحیانی قرآن تن دهند که مطابق با هدایت عقلی فطری است.(روم، آیه 30؛ مائده، آیه 49) از نظر قرآن، کسی که مطابق عقل فطری و نقل وحیانی عمل می کند، از هواهای نفسانی غضب و شهوت پیروی نمی کند. پس چنین شخصی عاقل است و از سفاهت و جهالت رسته است.(مائده، آیه 49؛ بقره، آیه 130)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پذیرش ولایت الهی علوی عین عقلانیت فطری و مخالفت با جاهلیت و سفاهت و اتباع از وحی قرآنی و اطاعت از خدا و رسول الله(ص) است.(مائده، آیات 49 و 55)

اما کسی که از ولایت طاغوتی پیروی می کند و حکم و حکومت آن را می پذیرد گرفتار جهالت است و از احکام و سنت های جاهلی پیروی می کند و از دایره اسلام خارج شده و به دایره کفر وارد می شود. از این روست که خدا به مومنان هشدار می دهد که حکم جاهلیت را نپذیرند و دنبال حکم الهی باشند که «احسن حکما» است.(مائده، آیه 50)

بنابراین، هر کسی از مسلمانان و مومنان از حکومت ولایی امام علی (ع) خارج شوند، گرفتار ارتداد شده و از اسلام به جاهلیت بازگشته اند.(مائده، آیات 50 تا 56)

از نظر قرآن، منافقانی که از اسلام مرتد شده و با خروج از ولایت علوی به دامن کفر رفته اند و تحت ولایت طاغوت در آمده اند، هر چند که این ولایت برای مسلمانان باشد، این ولایت طاغوتی است؛ چنان که ولایت اهل کتاب از مسیحی و یهودی ولایت طاغوت است؛ زیرا وقتی ولایت الهی در مظاهر امروزی آن یعنی رسول الله (ص) و سپس امیرمومنان امام علی(ع) ظهور یافته، هر گونه پذیرش ولایت غیر از آنان جزو ولایت طاغوت شمرده می شود.

البته از نظر قرآن، چنین رفتاری از سوی مسلمانان و منافقان، و سرعت گرایش آنان به کفر در قالب پذیرش ولایت طاغوت، نمی بایست موجب حزن پیامبر(ص) شود؛ زیرا اولا این مردم منافق ارزش آن را ندارند که پیامبر(ص) نسبت به آنان محزون شود(مائده، آیه 41) و هم آن که خدا به جای آنان قومی را می آورد که «یحبهم و یحبونه»(مائده، آیه 54) هستند و ولایت الهی خدا و امیرمومنان امام علی(ع) را می پذیرند.(مائده، آیات 54 و 55)

بنابراین، مسئولیت پیامبر(ص) و مومنان حقیقی آن است که خشیت و ترس عالمانه از جلال و کبریایی الهی داشته باشند(مائده، آیه 44) و در ابلاغ رسالت الهی نسبت به ولایت امیرمومنان(ع) از توده مردم و ناس نهراسند(همان) و ولایت امیرمومنان امام علی(ع) را بانگ زنند و به گوش مردمان برسانند و اگر احساس خطری می کنند، خدا آنان را صیانت می کند و مومنان تحت عصمت الهی قرار می گیرند و هرگز نمی توانند بر مومنان صادق چیره شوند، بلکه این مومنان حزب اللهی هستند که غالب و پیروز میدان خواهند بود.(مائده، آیات 54 تا 56 و 67)

البته خدا به مومنان حقیقی هشدار می دهد که دشمنان دایره ای از فتنه ها را دور مومنان ایجاد می کنند و گروه طاغوتیان و اولیای طاغوتی از کافران و منافقان و شیاطین جنی و انسی تمام تلاش خویش را مبذول می کنند تا بتوانند کار مومنان پیش نرود و ولایت علوی شکل نگیرد و به زمین بخورد؛ ولی وعده و عهد الهی بر این است که مومنان در دنیا غالب و چیره و در آخرت مفلح و رستگار باشند.(مائده، آیات 52 تا 56)

امدادهای غیبی الهی از طریق مومنانی که بر اساس تفاسیر سنی و شیعی ایرانیان اهل پارس هستند، گواه صادق و روشنی برای غلبه حزب الله بر حزب الشیطان است.(همان؛ مجادله، آیه 22) پس در جنگ و جهاد میان حزب الشیطان و حزب الله یعنی اولیای طاغوتی با اولیای الهی این امت حزب الله است که پیروز خواهد شد و حکومت جهانی را که خدا در کتب آسمانی از جمله زبور داود(ع) وعده داده تحقق خواهد یافت.(انبیاء، آیه 105)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا