اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

تزکیه و خودسازی بر مدار عقلانیت

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآنی، نفس انسانی نیازمند تعلیم و تزکیه  است تا به ظرفیت نهایی خویش برسد؛ زیرا اگر تعلیم و تزکیه انجام نشود، نفس انسانی در همان حالت ابتدایی می ماند، بلکه به دلیل فشار هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی تغییر ماهیت داده و ظرفیت ها و استعدادهای فطری خویش دفن می شود تا جایی که دیگر کارآیی لازم را ندارد.

البته تعلیم و تزکیه مورد نظر قرآن،  می بایست بر مدار عقلانیتی باشد که در فطرت انسانی از سوی خدا قرار داده شده و اصولا دین و اخلاق با آن همراه می شود؛ زیرا بدون عقلانیت دین و اخلاق فهم و عمل نمی شود و این عقلانیت  فطری است که خدا در انسان به ودیعت گذاشته تا با تعقل حقیقت را درک کند که شامل عبودیت انسان نسبت به خدا، عدالت، صداقت، امانت و وفا و مانند آنها است. بنابراین، وقتی در آموزه های وحیانی قرآن از تزکیه و تعلیم و مانند آنها سخن به میان می آید، همگی بر مدار عقلانیت فطری است که  مهم ترین ابزار الهی برای شناخت حق و نیز مهم ترین نیرو و قوه در انسان برای تعیین  گرایش ها و گریزش ها است.

حرکت کمالی بر مدار معرفت عقلانی

از آموزه های قرآنی انسان در طول زندگی دنیوی خویش می بایست در حرکت کمالی قرار گیرد که او را به حق مطلق می رساند و لقاء الله را با شاکله الهی برای انسان رقم می زند. به این معنا که انسان در عمر کوتاه خویش در دنیا مسئولیتی  بس عظیم بر عهده دارد که همانا شناخت خویش و هستی و حرکت برای شدن و صیرورت الهی در چارچوب عبودیت و صراط مستقیم هدایت های فطری و شرعی است. سعی انسان در دنیا می تواند مشخص کند که با کدامین وجه از وجوه الهی مواجه می شود؛ آیا شخص با وجه  ذی الجلال و نماد آن دوزخ مواجه می شود، یا با وجه ذی الاکرام و نماد بهشتی آن؛ زیرا حرکت انسان در دنیا می تواند صعودی و سقوطی باشد، و هر سعی که انسان در دنیا می کند، او را به سوی یکی از دو وجه اصلی جلال یا اکرام می کشاند و لقاء الهی را تحقق می بخشد.(انشقاق، آیه 6؛ الرحمن، آیات 27 و 78)

به سخن دیگر، حرکت  انسان  هماره در قالب صیرورت و شدن است؛ و شخص در حرکت و صیرورت در نهایت به «الله» یا «الیه» می رسد.(آل عمران، آیه 28؛ مائده، آیه 18) پس اگر با وجه جلالی مواجه شود و خود را به سقوط بکشاند، و اسماء و صفات الهی را به جای آن که رشد و ظهور دهد، دفن و دسیسه کند، آنگاه در دوزخ فراق اسماء و صفات الهی  گرفتار آید که بدترین  صیرورت و شدن است(آل عمران، آیه 62)؛ اما اگر در مسیر تعالی و کمالی و صراط مستقیم عبودیت و هدایت فطری و شرعی گام بردارد، در این هنگام به وجه  الله اکرامی مواجه می شود که «نعم المصیر» و خوب شدنی است.

از نظر آموزه های قرآنی، حرکت و سعی می بایست بر اساس معرفت و شناخت کامل علمی همراه با شناخت جزئیات باشد و نه بر اساس شک یا حتی ظن؛ زیرا حرکت هایی موفق و موثر حرکت هایی است که همراه با معرفت کامل باشد و انسان بداند که چه می خواهد و دنبال چه چیزی و  چگونه است. البته از نظر قرآن در ذات و فطرت هر انسانی قوه ای به عنوان عاقله قرار داده شده که جای آن قلب انسان است. اگر قلب بر سلامت فطری خویش باشد، توانایی شناخت حق و باطل و تشخیص مصادیق آن را داشته و به طور فطری گرایش به حق و مصادیق آن و گریزش نسبت به باطل و مصادیق آن را دارد. از این روست که انسان به طور  فطری هم صداقت و عدالت و امانت و وفا را می شناسد و بدان گرایش دارد و هم نسبت به دروغ و ظلم و خیانت وعهدشکنی آگاهی داشته و نسبت به آن گریزش دارد. این در فطرت انسانی به هدایت الهی قرار داده شده است.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 و 8)

از نظر قرآن، تا زمانی که نفس و قلب انسانی بر فطرت الهی خویش باشد، نرم افزار هدایت باطنی و شناختی و گرایشی به درستی کار می کند و به دنبال تقوای است که فطرت می جوید و می خواهد؛ اما اگر شخص با گناه و فجور آن را دفن و دسیسه کند  دیگر نرم  افزار الهی قادر به تشخیص حق و باطل نبوده و گرایش و گریزش او نیز نادرست خواهد بود. این گونه است که تعقل و تفقه را از دست می دهد و شخص پس از دفن و دسیسه فطرت و توانایی آن، به سوی فجور می رود و صفات خویش را به جای کمال بخشی به نقصان و عیب می کشاند و دوزخ فراق اسماء و صفات الهی را برای خویش می سازد.(شمس، آیات 7 تا 10؛ اعراف، آیه 179)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، عاقل کسی است که همه حرکت ها و صیرورت های خویش را  بر اساس معرفت و شناخت حقیقی سامان می دهد و هرگز در کاری بدون معرفت و علم وارد نمی شود؛ چنان امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: ما من حرکه الا و  انت محتاج فیها الی معرفه، هیچ حرکتی نیست مگر آن که در آن به معرفتی نیاز داری.(تحف العقول، ص 171)

از نظر قرآن، اگر انسان بخواهد به حقیقت رشد و کمال عقلانیت برسد، می بایست حرکت های خویش را بر اساس عقلانیت فطری الهی ساماندهی کند؛ زیرا هر چه ا نسان این گونه عمل کند، عقل او به کمال نزدیک تر و قوی تر می شود و معرفت و گرایش هایی او به حقانیت و کمال نزدیک تر می شود؛ زیرا علم و عمل توامان هستند و تاثیر متقابل در هم  دارند. از نظر قرآن، انسان عاقل کسی است که بر اساس هدایت فطری و هدایت شرعی وحیانی عمل می کند تا خود را از فراق صفات  الهی و کمالی برهاند و به کمال برساند.(ملک، آیه 10) اگر کسی چنین نکند، نه تنها عاقل نیست، بلکه سفیه است که هدایت فطری و شرعی را کنار گذاشته است(بقره، آیه 130)، هر چند که خود شخص گمان می کند از عقلاء است، ولی غرق در سفاهت است؛ زیرا ابزارهای شناختی خویش را دفن و  دسیسه و تغییر داده و مختوم یا مطبوع کرده است.(بقره، آیات 7 تا 15)

بنابراین، رشد عقلانی انسان با بهره مندی از هدایت فطری و شرعی وحیانی خواهد بود؛ از همین روست که خدا کسانی که ایمان در دل هایشان محبوب است و آراسته به آن هستند، و نسبت به کفر و فسوق و عصیان تبری و کراهت دارند، انسانی رشید و راشد می داند.(حجرات، آیه 7)

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر کسی بخواهد به کمالات برسد و در حرکت و صیرورت کمالی خویش به لقاء  الله دست یابد که وجه  اکرامی اوست، باید در مدار و محور عقلانیت فطری زندگی خویش را سامان دهد و بر اساس معرفت و فکر و تفکر عمل کند؛ از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) به نقش هدایت گر فکر در رسیدن به رشد کمال تاکید داشته و می فرماید: فکرک یهدیک الی الرشاد؛ فکر عقلانی تو را به سوی رشد حقیقی راهنمایی می کند.(غرر  الحکم، ص 516)

اصولا از نظر قرآن، چنان که گفته شد، مومن انسانی عاقل است که سفاهت را از خویش دور داشته است و با بهره گیری از هدایت فطری و شرعی وحیانی تلاش می کند تا بر صراط مستقیم عبودیت به صیرورت و شدن کمالی بپردازد. بنابراین، کسی که این گونه نیست، او کسی جز سفیه نیست که از عقل بهره مند نشده چه رسد که به رشد عقلی دست یافته و رشید شده باشد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومن انسانی است که حتی شنیده های خویش را بر عقل فطری سالم خویش عرضه می کند و با  تفکر و تدبر آن را می پذیرد؛ در حالی که کافران این گونه نیستند و به شنیده ها خویش بسنده می کنند و به عقلانیت فطری ارجاع نمی دهند.(ملک، آیه 10)

به سخن دیگر، آن چه هدایت گر مومن در حرکت و صیرورت کمالی  اوست، همان عقلانیت فطری است که همه چیز را بر آن عرضه داشته و نسبت به آن تفکر می کند. از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) درباره جایگاه عقل فطری در زندگی مومن می فرماید: العقل دلیل المومن؛ عقل راهنمای مومن است.(اصول کافی، ج 1، ص 25)

تزکیه نفس عقلانی از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تزکیه نفس به معنای رشد و نمو نفس و کسب کمالات چیزی جز پرورش نفس نیست؛ و از آن جایی که تنها خدا(نور، آیه 21) و مظاهر اتم و اکمل او توانایی ربوبیت و تصرف کامل در کائنات از جمله نفس دیگری را دارند(توبه، آیه 103؛ آل عمران، آیه 164)، می بایست گفت که شخص کاری جز فراهم آوری شرایط برای تزکیه نفس از سوی خدا و مظاهرش ندارد.

پس وقتی سخن از تزکیه نفس و خودسازی است، به این معنا است که شخص می بایست کاری را انجام دهد تا بستری برای تصرفات ربوبی خدا و مظاهرش فراهم آید.

از نظر قرآن، فراهم آوری این شرایط به معنای آن است که شخص به اوامر و نواهی الهی عمل کند، خواه آن چه کشف می شود از طریق هدایت فطری باشد یا با وحی شرعی؛ زیرا هر دو هدایت مطابق هم و از باب اجمال و تفصیل و تبیین است.(روم، آیه 30)

البته از نظر قرآن، آن چه اصالت دارد، کشفی است که نفس و قلب سالم از  طریق تعقل و تفقه به دست می آورد؛ زیرا وحی شرعی نیز در بنیاد با عقلانیت فطری فهم و تایید می شود و اگر عقلانیت فطری نباشد انسان وحی شرعی را نمی پذیرد و به آن ایمان و اعتقاد پیدا نمی کند. پس کسانی به وحی شرعی گرایش می یابند و بر اساس آن عمل می کنند، که عقل فطری آنان به سلامت و  درستی کار کند. از همین روست که خدا هماره در این مباحث افراد را به تعقل ارجاع می دهد و کسانی که وحی را نمی  پذیرند  و بر خلاف هدایت وحیانی رفتار می کنند انسان های سفیه و بی خردی می داند که فاقد تعقل به سبب تغییر در فطرت و دفن آن هستند.(بقره، آیات 7 تا 15 و 130) بر عکس از نظر قرآن، رشید کسی است که بر اساس عقل و تعقل به ایمان رسیده و اسلام را  به عنوان شریعت پذیرفته و بدان عمل می کند.(حجرات، آیه 7)

به هر حال، عقل است که نقل را تایید و امضا می کند و شریعت وحیانی را به عنوان آموزه های وحیانی می پذیرد و آن را به کار می گیرد. پس اگر کسی بخواهد به شرایطی برسد که تزکیه الهی انجام شود، می بایست با اطاعت از آموزه های عقل فطری و نقل شرعی به این مقصود برسد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که می خواهد از سوی خدا و اولیاء الله به عنوان مظاهر اتم و اکمل الهی تعلیم و تزکیه شود، می بایست به تطهیر و اصلاح نفس بپردازد و اجازه ندهد صفات منفی خلقتی هم چون هلوع و جهول و ظلوم او را به سوی شهوات سوق دهد. بنابراین، شخص می بایست به اصلاح نفس خویش بپردازد و در چارچوب عقل و نقل و آموزه های آن شرایط را برای تصرفات ربوبی خدا و اولیای الهی فراهم آورد. جدیت در اصلاح نفس می بایست در دستور کار قرار گیرد، زیرا بدون جدیت و عزم کامل نمی توان امید به اصلاح داشت؛ زیرا هواهای نفسانی از یک سو و وسوسه های ابلیسی شیطانی از سوی دیگر، انسان را به گمراهی می کشاند. البته بسیاری از مردم به سبب سستی در اندیشه و فقدان تفکر عقلی است که جزم در اندیشه نداشته و بر اساس ظنون عمل می کنند، و شکی نیست که چنین شخصی که جزم در اندیشه ندارد و به چیزی قطع و یقین ندارد و بلکه در شک یا ظن است، هرگز عزم در عمل و جدیت نخواهد داشت و در مقام عمل دچار تردید می شود؛ چنان که حضرت آدم(ع) چنین گرفتار بود و به یقین نسبت به نهی نرسیده و با ظن و شکی که ابلیس ایجاد کرد، عزم در عمل را از دست داد و این گونه نتوانست مقاومت کند و به اصلاح امر خویش بپردازد.(طه، آیه 15)

 بنابراین، برای این که شخص جدیت و عزم در عمل داشته باشد می بایست معرفت و علم کامل به موضوع داشته و بدان یقین و جزم و قطع نیز داشته باشد؛ و گرنه با شک و ظن نمی تواند عزم و جدیت داشت؛ زیرا بدون جزم اصولا عزم و جدیت نخواهد بود؛ چراکه خاستگاه جدیت و عزم همان جزم اندیشه و ایمان و اعتقاد قطعی به چیزی است. پس اگر کسی بخواهد به اصلاح نفس خویش بپردازد، می بایست به این که اصلاح نفس واجب و لازم است، علم و جزم یابد تا بتواند با جدیت به اصلاح آن بپردازد. چنین شخصی در اصلاح نفس خویش می تواند موفق باشد؛ چنان امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: لاتترک الاجتهاد فی اصلاح نفسک فانه لایعینک علیها الا الجدّ؛ هرگز از مجاهدت در راه اصلاح نفس خویش باز نمان ؛ چون چیزی جز جدیت در عزم تو را در این کار یاری نمی رساند.(غرر الحکم، ص 818)

البته از نظر قرآن، پس از جزم و عزم نیز می بایست انسان توکل بر خدا داشته باشد؛ زیرا این توکل است که توفیق در عمل را موجب می شود؛ و خدا برای همین فرمان می دهد که پیامبر(ص) پس از جزم و عزم توکل برخدا کند.(آل عمران، آیه 159)

از نظر آموزه های قرآنی، کسی که عقلانیت فطری را بر هواهای نفسانی و شهوت و غضب خویش چیره ساخت و اجازه نداد تا هواهای نفسانی عقل را اسیر خویش ساخته و برای مقاصد شهوانی و غضبانی به کار گیرد، چنین شخصی بستری برای دست یابی به کمالات نفسانی و خدایی شدن فراهم می آورد و خدا به تعلیم و تزکیه او می پردازد و از علوم وحیانی بهره مند می سازد و او را به کمال رشد عقلانی می رساند و کمالات را در او به اتمام می رساند؛ اما اگر چنین نکند، بنده شهوت هماره اسیر شهوت خواهد بود و عقل او نیز گرفتار و اسیر شهوت می ماند و در خدمت آن.(غرر الحکم، ص 499)

البته چنان که گفته شد، شخص می بایست نخست به تطهیر نفس و پاکسازی آن از هر گونه فکر گناه بپردازد؛ زیرا فکر گناه خود عامل حرکت انسان به سوی گناه خواهد بود؛ پس کسی که در اندیشه و فکر گناه و به خیال گناه غرق است نمی تواند خود را از افتادن در گناه حفظ کند. از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) چنین هشدار می دهد: من کثر فکره فی المعاصی دعته الیها؛ کسی که بسیار در فکر گناه و معاصی است، در نهایت بدان گرفتار می شود.(غرر الحکم، ص 664)

به نظر می رسد که فکر گناه ریشه در پستی نفس شخص دارد، و نفسی که دنی و پست شد هرگز از پستی ها جدایی ندارد و هماره در فکر و اندیشه آن است(فهرست غرر الحکم، ص 117) و در نهایت بدان گرفتار می آید.

انسان می بایست هماره در فکر اصلاح امر فاسد باشد و اجازه ندهد که فساد هم چنان پایدار باشد. پس اگر شخصی خطا و اشتباه و گناهی کرد، می بایست توبه کرده و به اصلاح امرش بپردازد(بقره، آیه 160)؛ پس اگر چنین نکند، خدا از جایی دیگر او را اصلاح می کند که بسیار سخت و خطرناک خواهد بود؛ زیرا حضرت امیرمومنان (ع) می فرماید: من لم یصلحه الکرامه اصلحته الاهانه؛ کسی که کرامت او را اصلاح نکند، در نهایت اهانت او را اصلاح می کند.(غرر الحکم، ص 710) پس کسی که به کرامت الهی و غفران و توبه رحیمی اش اصلاح نمی شود، خدا کاری می کند تا گرفتار اهانتی شود که به ناچار به اصلاح خویش بپردازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا