اعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

بهشت ها، شباهت ها و تفاوت ها

بسم الله الرحمن الرحیم

بهشت پاداش اهل تقوا و مغفرت و فضل و زیادت الهی است. از آن جایی که مراتب تقوا بسیار است، دست کم از هشت درجه و مرتبه بهشت سخن به میان آمده است که در هر بهشتی نیز مراتب افراد بهشتی بسیار متفاوت است. با این تفاوت که هر کسی در بهشتی از سازه های خودش اسکان می یابد و از آن جایی که تخم حسادت و غل و غش از دل انسان بهشتی برداشته شده هیچ واکنشی نسبت به بهشت های دیگران ندارد.

در آیات قرآن حتی از بهشت هایی که بهشتی ارث می برند سخن به میان آمده است. این که این بهشت های ارثی چیست؟ از چه کسانی به ارث می برند؟ خود سخنی است که نویسنده در ضمن پرداختن به بهشت های اخروی و شباهت ها و تفاوت های ماهیت آن ها به این مساله نیز پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انواع بهشت و بهشتیان

بهشت که در آیات قرآنی با نام های چون دارالسلام، دارالمقامه، روضه، عدن،‌ فردوس، جنت و مانند آن به بوستان هایی گفته شده که به متقین و صالحین از انسان و جن در آخرت پاداش داده می شود. در قرآن از بهشت با عنوان جنت و جنات یاد می شود و آن بوستانی باغى است كه انواع نعمتها در آن مانند چشمه‌ساران، درختان، ميوه‌هاى پاكيزه، همسران با كرامت، حورالعين، خدمت‌گزاران و بناهايى تزيين شده از ياقوت و زمرّد وجود دارد.( مجمع‌البيان، ج‌9‌-‌10، ص‌223)

البته توجه به این نکته ضروری است که «جنت» به بوستان سبز پردرخت و گل و گیاه گفته می شود و اگر تنها چمن و گیاه باشد و از درخت خبری نباشد به آن روضه می گویند. از همین جا می توان دریافت که تفاوت هایی میان بهشت هاست. هر چند که ممکن است که بخشی از بهشت هر کسی یا هر مرتبه ای دارای دو فضای بوستانی و گلستانی باشد. اما به نظر می رسد که در برخی از بهشت ها اصولا تنها گلستان است و از بوستان خبری نیست. علت این تفاوت را می بایست در این مساله سازه های بهشت جست و جو کرد؛‌ زیرا بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، بهشت سرزمین «قیعان»( عوالي اللئالي، ج4، ص8) و بیابان و دشتی صاف و بی هیچ بوستان و گلستانی است و آن چه که در هر بهشتی یافت می شود، اصول آن همان نیات نیک و کارهای خوب و نیک اهل بهشت است، هر چند که خداوند به فضل خویش، زیادتی در آن دارد. پس با توجه به تفاوت های تشکیکی و مراتب متعدد شخصیت، نیت و کارهای افراد انسانی، بهشت هایی متعدد و متنوعی خواهیم داشت.

این بهشت ها در اصول هر چند که با هم شباهت های دارند و هر کسی که در آن وارد شود، از برکت نور خودش سود می برد و در آن به آسایش و آرامش مطلق و پایا و مانا می رسد که هیچ گونه تغییر و تبدلی در آن راه ندارد و جاودانه در آن ها خواهد زیست، ولی تفاوت های بسیار زیادی میان هر بهشت است که مبتنی بر نیت و عمل اهل آن بهشت است.

بر اساس آیات و روایات بهشت دارای هشت درجه و مرتبه است؛ یعنی در حقیقت ما هشت بهشت اصلی داریم که در تفاوت میان آن ها بسیار جدی است. البته این نکته نیز مورد تاکید قرآن است که بهشتی ها تنها در یک بهشت وارد نمی شوند، زیرا برخی از بهشت ها هستند که تنها در یک بهشت اسکان می یابند و از بهشت های دیگر یا بی خبرند یا اگر خبر دارند ورود به آن ها پیدا نمی کنند. به عنوان نمونه بهشتی که پایین ترین بهشت معرفی شده است شاید مخصوص کسانی باشد که از دوزخ آزاد می شوند و بر پیشانی هایشان نشانه ای است که بر آن « عتقاء و آزادگان از دوزخ» نوشته شده است.

برخی از اهل بهشت از دو بهشت سود می برند و برخی دیگر از چندین بهشت و برخی دیگر از همه بهشت ها بهره می برند و آزادانه در همه مراتب آن آمد و شد دارند. این تفاوت در بهره مندی از بهشت ها نیز بسته به مراتب ایمان و نیت و عمل انسان دارد. پس کسی که در عالی ترین بهشت بسر می برد به بهشت های دیگر دسترسی دارد.

نکته دیگر آن که بهشت های آخروی تنها بهشت مادی نیست که تن و جسم بهشتی ها از آن بهره مند شود؛ بلکه بهشت معنوی هم است که روح و روان بهشتیان از آن بهره مند می شود.

پس تعدّد و تنوع بهشت و جنّت امری ثابت است. این تعدد هر چند که به لحاظ تعدّد مؤمنان و اهل جنّت است؛ زیرا اهالی بهشت متعدد هستند پس بهشت های متعددی نیز خواهد بود؛ اما ظاهر آيات قرآن اين است كه براي برخي از مومنین چندین بهشت است. از جمله خداوند در باره مقام خائف می فرماید که برای او دو بهشت است: «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ»(الرحمن، آیه 45) بلکه در ادامه می فرماید: «وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ»غیر از آن دو بهشت،‌ دو بهشت دیگر است. پس چهار بهشت برای این هاست که بالا و پایین دارد. قدر متيقّن اين است كه برای «لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ» دو بهشت است. ظاهرش اين است كه همه‌ این بهشت ها در درجه نيست و تفاوت هایی در کیفیت و درجات آن هاست و به سخن دیگر غیر از تعدد دارای تنوع هم هستند؛ زیرا بهشتی تنها چمن است و در بهشتی دیگر بوستان و باغی است. در برخی از بهشت ها نهرهایی جاری است و یا دارای اتاق ها و غرفه های روی هم ساخته ای با حوری و کاخ و قصر است و برخی دیگر به گونه ای دیگر است .

غیر از این برخی از بهشت ها بهشت حسی و مادی و جسمی است و برخی دیگر روحی و معنوی و از مصادیق جنت لقاء است که در آیات آخر سوره فجر تبیین شده است و از آن به بهشت رضوان نیز یاد می شود که شخص مقام «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»خواهد بود.

پس همان گونه که بهشت جسمی و روحی داریم دوزخ جسمی و روحی داریم که مخلدان در دوزخ گرفتار عذاب جسمانی چون کنده شدن پوست از سویی(نساء، آيه 56) و آتش درونی در قلب از سوی دیگر هستند.( همزه، آيات 6 و 7) بر اساس آیات قرآنی، سوخت دوزخ از خود دوزخیان تهیه می شود. با توجه به مراتب کفر و گناه دوزخیان و مراتب هوی و سقوط آنان، برخی که در مرتبه گیاهی سقوط می کنند، حطب و هیزم دوزخ می شوند(سوره ابی لهب) و برخی دیگر در مرتبه سنگ آتشه زنه و برخی دیگر در درونشان، آتش الهی دارند و از درون می سوزند و عذابشان را همان بغل دستی آن ها هم متوجه نمی شود.(فجر، آیات 25 و 26) همان گونه که برخی دیگر در دل نور الهی دارند و اهل بهشت نور و جنت لقاء و رضوان هستند.

پس از نظر کیفیت هم بهشت دارای مراتبی است که بهشت جسمی و عقلی از جمله آن هاست. برخی که عبادالرحمن هستند در جنات بسیاری هستند؛‌ زیرا همه درهای بهشت و همه بهشت ها بر روی آنان گشوده است و هیچ دربهشتی یا بهشتی بر او آنان بسته نیست.(مریم ، ایه 61؛ ص، آیه 50)

بهشت آزاد شدگان

چنان که گفته شد یک درجه از درجات بهشت ویژه آزادشدگان از دوزخ و جنهم است. هر چند که در آیات قرآنی به صراحت از این مطلب سخن به میان نیامده است ولی خداوند در آیه 102 سوره توبه می فرماید که عده‌اي میان عمل خوب و بد جمع کرده اند: «خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً» این ها در انتظار فضل الهی و شفاعت شفاعت کنندگان هستند. و از آن جایی که خداوند بر اساس مثقال ذره خوب و بد داوری می کند،(زلزال، آیه 7) این کسانی که مسلمان و مومن هستند و مرتکب گناهی شده اند و فسق و فجوری داشتند، خداوند این ها را از آتش دوزخ بیرون می آورد؛ زیرا این ها از جمله کسانی نیستند که باید جاودانه و مخلد در آتش و نار باشند؛ چرا که دوزخ جای خیر و رحمت نیست(دار ليس فيها رحمة؛ نهج‌البلاغه، نامه 27)و این هایی که کار خوب هم کرده و اهل اسلام وایمان بودند، ‌می بایست پاداش کار خوب و نیک خودشان را دریافت کنند. از این روست که از دوزخ آزاد می شوند پس از آن که مجازات و کیفر گناهان خودشان را دیدند. این ها که آزادشدگان هستند در چهره آنان نوشته شده است: «اولئك عتقاء الله من النار» (من لا يحضره الفقيه، ج3، ص176) همین نوشته باعث شرمندگي آنهاست و از خدا درخواست مي‌كنند كه اين نشانه و نوشته از سیمایشان پاك بشود که به فضل و رحمت الهی پاک می شود.

وارثان بهشت

مومنان وارثان بهشت هم هستند. به این معنا که افزون بر بهشتی که خودشان ساخته و به فضل الهی زیادتی هم در آن پدید می آید، اینان وارث بهشت دیگران نیز می شوند. اما این ها وارث چه کسانی می شوند و از چه کسانی بهشت به ارث می برند؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که مومنان از دوزخیان بهشت را به ارث می برند. در ارث مال منتقل نمي‌شود ،‌بلکه مالك به جاي مالك مي‌نشنيد. از این رو بر خلاف عقود ديگر چون بيع مبادله مال به مال است ثمن به جاي مثمن و بالعكس قرار مي‌گيرند و یا در اجاره منفعتِ عين در برابر مال‌الاجاره و بالعكس قرار مي‌گيرد ؛ اما در ارث سخن از نقل و انتقال مال نيست بلکه سخن از جانشيني مالك نسبت به مالك ديگر است. خداوند در آیه 63 سوره مریم می فرماید که بندگان با تقوای الهی بهشت را ارث می برند.

خصيصه ارث اين است كه بهترين و مستقل‌ترين مال، مال ارثي است براي اينكه اقاله‌پذير ، خيارپذير ، فسخ‌پذير ، غبن‌پذير ، عيب‌پذير نیست كه آن را به مالکش پس بدهند ،‌ بلکه يك مِلك ثابت مستقر است. حال اگر مورث اصلي ذات اقدس الهي است، پس بندگان خداوند به عنوان خليفةالله مالک آن می شوند.

می توان احتمال داد که یکی از دو بهشتی که اهل بهشت دارند ، ارث باشد؛ زیرا یک بهشت است که محصول كسب خودشان است، و یک بهشتی هم هست که برابر فضل الهي از اهل دوزخ به ارث می برند؛ زیرا آنان هم بهشتی داشتند که به انتخاب بد و نادرست خودشان آن را از دست داده اند و حالا بهشتی آن را مالک می شوند؛ چون این منطقه از بهشت خالی است و مومنان آن را به عنوان وارث مالک می شوند و در اختیار می گیرند. خداوند در آیه 11 سوره مومنون می فرماید: «الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ». در روایات تفسیری آمده است که بهشتيها بهشتي را به اعمالشان دارند و بهشتي را نیز از دوزخیان ارث مي‌برند.

بهشت فضل الهی

چنان که گفته شد بهشت هایی که هر انسانی دارد همان بهشت اعمال و سازه ای از سازه های خود انسان است که با نیت و اعمال نیک پدید می اید. اما بهشت تنها همین تولید و سازه خود بهشتیان نیست، بلکه خداوند نیز به فضل خود چیزهایی را بر بهشت می افزاید که بیرون از فکر و خیال بشر است. خداوند در آیه 35 سوره ق می فرماید که برای اهل بهشت هر آن چه را می خواهند است و نیز افزوده بر آن که ما می دهیم. این زیادی اموری است که اصولا در مشیت و خواست بشر و بهشتی در نمی اید؛ زیرا خیال و فکر او به آن نمی رسد. در آن صورت است که خداوند به بهشتی ها چیزی های را می دهد که نفس انسانی از آن آگاه نیست و نمی داند و نمی شناسد.

این که خداوند می فرماید:«لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ»، «وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ» همان چیزی است که در آیه 17 سوره سجده می فرماید: فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أَعْيُنٍ؛ پس نفس نمی داند که خداوند برایش از چشم روشنی ها چه چیزهایی را نهان و مخفی ساخته است. این «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ» اين نكره هم در سياق نفي است؛‌ یعنی ما هر چه هم دعا و آرزو بكنيم، چون بيرون از حوزه فهم ماست و اصلاً نمي‌فهميم چه بخواهيم ؛ چون نه ديديم، نه شنيديم، نه خودمان فهميديم كه آنجا چه خبر است، خداوند آن چیزها بیرون از تصور و خیال ما را به ما می دهد که چشم روشنی ماست.

این انسان آن چیزها را نمی خواهد برای این است که اگر بخواهد چيزي را اراده بكند، بايد بفهمد و اگر ما چيزي را نمي‌فهميم نمی توانیم آن با بخواهيم و جزو خواسته های ما باشد. این ها همان چيزهايي است كه فرمودند:«لا سَمِعت و لا رأت و لا خَطر علي قلب بشر، نه شنیده و نه دیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است».

تفاوت بهشت ها و شباهت آن ها

در این جا به برخی از شباهت ها و تفاوت های بهشت ها اشاره می شود. از جمله شباهت بهشت ها آن است که فراخور بشری بودن همه اهل بهشت، آسایش و ارامش فراهم است و خلود و جاودانگی برای آنان است و هرگز مرگ و رنج و شقاوتی نخواهد داشت. همه آنان از بهترین های خوراکی و پوشاکی و خدمه و حشم و زن و مانند آن بهره مند می شوند.

اما تفاوت هایی بسیاری هم از نظر شمار عددی و هم تنوع مواهب بهشتی است. برخی از نظر مساحت و هم از نظر تعدد و تنوع در جایگاهی هستند که نمی تواند عدد و مساحت و تنوعی برای آنان گفت، زیرا بی نهایت است و همه جنات را در اختیار دارند و از همه انواع و اقسام مواهب مادی و معنوی سود می برند و در جنت رضوان و لقاء الله هستند؛ اما برخی دیگر از نظر کمیت و کیفیت با محدودیت هایی مواجه هستند.

به عنوان نمونه نوع زنان بهشتی در بهشت ها متفاوت است همان طور که از نظر شمار نیز متفاوت است. در برخی از بهشت ها تنها دخترکانی به عنوان «کواعب اتراب» است و در برخی دیگر زنانی به نام «فرش» و در برخی دیگر «حور العین» و در برخی دیگر افزون براین سه گانه زنان انسانی و «حور انسی» نیز دارند.(نگاه کنید سوره واقعه مانند آیات 34 و 37 و دیگر سور قرآنی درباره بهشت)

همین تفاوت برای زنان است که به بهشت وارد می شوند و این گونه نیست که همه زنانی که بهشت می روند از یک نوع مرد بهشتی سود برند که مثلا غلمان و پسران نورسیده است. این نکته از آیات بسیاری از جمله آیه 15 آل عمران و مانند آن به دست می اید که سخن از همسران بهشتی است که فرقی بین زن و مرد ندارد. البته برخی از زنان به شوهران خودشان ملحق خواهند شد و با آنان خواهند بود.(رعد، آیه 23؛ غافر، آیه 8)

به هر حال، کیفیت بهشت ها و تعدد و تنوع امکانات در آن بسیار متفاوت است هر چند که در کلیت شباهت هایی هم با هم دارد و این به سبب تفاوت اعمال و نیات بهشتی هاست. پس هر کسی دارای تقرب بیش تر باشد و از صفات الهی بیش تری برخودار باشد و در تمامیت و کمال به خدا و متاله شدن نزدیک تر باشد به طور طبیعی قدرت خلافت و ربوبیت او در مظهریت بیش تر خواهد بود.

سخن در این باره بسیار و در این جا به همین میزان بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا