شعر و داستان

باد صبا

آن شاهد میکده ها چشم نظر نمی کند

باد صبا از سفرش میل حضر نمی کند

عهد نبست با دل من، ساقی آن میکده ها

جام می هم فشانده است، لیک به بر نمی کند

عقل چو شود اسیر دل، نقطه پرگار شود

عقل تو را عشق جوان، دست به سر نمی کند

لاف چو عشق می زند، عاقل شهر عاشقان

لاف گزاف می زند، میل به سفر نمی کند

عاشق شیرین لبان، تیشه به کوه می زند

شب به جنون عاشقی، میل به سحر نمی کند

«این دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او»

زان سفر دراز خود عزم حضر نمی کند

«دل به امید وصل تو همدم جان نمی شود»

جان به هوای کوی تو خدمت سر نمی کند

این مه شب نگار من بر سر بام نمی رود

این دل بیچاره هم ، عقل به سر نمی کند

ناصر دیوانه را هر شب ندایی چو رسد

جز سَحر قیام تو، هیچ خبر نمی کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا