انسـانسـازی هدف غایی قرآن
هدف قرآن انسان سازی است. هر چند قرآن دارای مطالب گوناگونی از هستیشناسی و معرفتشناسی و وجودشناسی و انسان شناسی و مانند آنهاست و امهات و کلیات علوم عقلی و فلسفی و عرفانی و علوم تجربی را در خود دارد و راه های سیر و سلوک را بیان میکند، ولی هدف اصلی قرآن تنها و تنها هدایت انسان به سمت و سویی است که اصطلاحا انسانسازی است. به این معنا که انسانی را میسازد که خلیفه خدا و انسان کامل است.
در قرائت و تدبر در قرآن باید به این مسئله همواره توجه داشت. قرآن هر مطلبی را که میگوید بهگونهای تقریر و بیان میکند که به حوزه انسانسازی پایان مییابد. هر آیه را باید براساس این اصل حاکم خواند و تدبر و تفکر کرد. لذا نمیتوان قرآن را بر اساس روشی فلسفی، علمی– تجربی، یا عرفان و تاویلی و مانند آنها خواند و تدبر و تفکر در آنها کرد. جای آن نیست که این قرآن را به دست نحوی یا اصولی و یا فلسفی بسپاریم و از زمخشری بخواهیم برای ما فلسفه و حکمت آیات و ژرفای آن را معنا کند.
قرآن اگر به مسائلی در حوزه اخلاق میپردازد از دریچه صرف اخلاق تعلیمی نیست، بلکه بر اساس اخلاق تزکیهای است و میخواهد اخلاق را در آدمی ایجاد کند. پس اگر از خشم و غضب و عشق و مودت و مانند آنها سخن میگوید یا به تعریف و توصیف برخی از اصطلاحات و واژگان و تبیین آنها میپردازد تنها از دریچه تزکیه است. تعلیم قرآنی در راستای تزکیه انسانی است.(بقره، آیه 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
به عنوان نمونه خداوند در آیه 177 سوره بقره بر آن است تا «بر» (نیکی )را معنی و توصیف کند، ولی در نهایت به توصیف «بار» یعنی نیکوکار میانجامد. خداوند میفرماید: نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی [واقعی و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آوردهاند و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادی] بردگان میدهند و نماز را [با همه شرایطش] برپای میدارند و زکات میپردازند و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دینداری و پیروی از حق] راست گفتند و اینانند که پرهیزکارند.
در این آیه به جای توصیف و تعریف نیکی، نیکوکار معرفی میشود؛ زیرا هدف، بیان یک سری اصول اخلاقی صرف مانند کتب علم اخلاق نیست، بلکه تربیت و پرورش انسان اخلاقی است. از این رو محور مباحث را اشخاص قرار میدهد و میگوید نیکی آن است که شخص به خدا، روز جزا، فرشتگان، کتاب و پیامبران ایمان بیاورد و مالی را که دوست دارد و به آن نیازمند است به خویشان و یتیمان و مانند آنها انفاق کند و کارهای دیگری انجام دهد که در آیه آمده است.
خداوند بهصراحت در آیات قرآن هدف و فلسفه بعثت را تعلیم و تزکیه دانسته است.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2) بنابراین، آنچه مهم است همان تکمیل مکارم اخلاقی و تزکیه نفوس آدمی است که خدا و پیامبر(ص) بر آن تاکید دارند؛ چرا که انسان بدون روشی که خداوند به عنوان صراط مستقیم ارائه داده و بدون تصرفات پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمیتواند به تزکیه دست یابد و خودش را پاک و پاکیزه از نواقص و عیوب کرده و به کمالات بایسته و شایسته بیاراید.(نور، آیه 21)
از همین تعالیم قرآنی به سادگی دانسته میشود که انسان سازی با کار و دانش، امکانپذیر است؛ زیرا انسان با علم و معرفت حقایق را دریافت کرده و با کار و تلاش آن را در خود نهادینه میکند و علم و دانش را جزو جوهر ذات خویش قرار میدهد.