اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

عوامل دستیابی به استقامت و مقاومت در برابر دشمنان

انقلاب اسلامی در چهل و یکمین سالگرد آن، نیازمند برداشتن گام دومی برای تحقق اهداف و مقاصد اصلی خویش یعنی «تمدن سازی» و «بسترسازی برای ظهور» در عرصه جهانی با ایجاد گفتمان انقلاب اسلامی در سطح بین‌المللی است. این مهم نیازمند استقامت بر «مبانی و اصول گفتمانی انقلاب اسلامی» و مقاومت در میادین جهادهای بزرگ چون جهاد اکبر تزکیه نفس و خودسازی، جهاد کبیر علمی، جهاد اقتصادی و مالی، جهاد نظامی و مانند آنها است که جز با وحدت ملی و اتحاد امت بلکه اتحاد توحیدباوران و حق جویان امکان‌پذیر نیست.
در شرایطی که استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکا و مثلث شوم غربی، عبری و عربی تلاش می کند تا با اسلام هراسی ، گفتمان عدالت گستر و صلح جوی انقلاب اسلامی را به گفتمان علیه بشریت تبدیل و به نمایش گذارد، لازم است تا مومنان با بهره گیری از همه امکانات مادی و معنوی و توکل بر خدا، از ولایت ‌الله بهره‌مند شوند و راهکارهایی را برای مقابله بیابند و در برابر دشمن غدار و کینه جو استقامت و مقاومت ورزند و او را از سلطه جهانی به زیر آورند و اجازه قدرت نمایی را ندهند.
بی‌گمان دستیابی به روحیه و رویه  استقامت و مقاومت زمانی مقدور خواهد بود که  انسان‌ها آثار و برکات آن را بشناسند و انگیزه کافی برای استقامت و مقاومت‌ورزی به دست آورند و راهکارها و عوامل استقامت را بشناسند و به آنها گرایش یابند و از آن عوامل برای تحقق استقامت و مقاومت بهره گیرند. در نوشتار پیش‌رو نویسنده به آثار استقامت در برابر دشمنان اشاره کرده و برخی عوامل دستیابی به استقامت و مقاومت از دیدگاه قرآن را برشمرده است.
استقامت و مقاومت برای سعادت بشریت
آموزه‌های قرآن، دین اسلام را برای سعادت بشریت می‌خواهد. از همین‌رو آموزه‌های اسلامی بر جهانی سازی فرهنگ اسلام و شرایع آن به عنوان تنها راه سعادت بشر تاکید دارد.(مدثر، آیات 31 و 36؛ انعام، آیه 19) در حقیقت هر مسلمانی به عنوان «منذر و نذیر» مامور است تا «رسالات الهی» را به شکل بلیغ و رسا به گوش جهانیان برساند(احزاب، آیه 39) و آنان را نسبت به حقوق و تکالیف خویش آگاه سازد(حدید، آیه 25) تا همه بشریت بتوانند بر اساس «فلسفه و سبک زندگی اسلامی» که مطابق «عقل سلیم و نقل وحیانی» است(روم، آیه 30) با اقامه حدود الهی و قیام عدالت (حدید، آیه 25)به سعادت دنیوی و اخروی دست یابند و از غضب و عذاب الهی در دنیا و آخرت در امان مانند.(بقره، آیات 2 تا 7)
وظیفه حق‌شناسی و حق‌محوری اختصاص به مومنان ندارد، بلکه هر انسانی مکلف است تا به این تکلیف ذاتی خویش عمل کند؛ البته از نظر قرآن، اگر مردم موظف هستند تا حق و تکلیف را بشناسند و در سایه رهبری اولیای الهی و پیامبران بدان قیام کنند(حدید، آیه 25)؛ اما مومنان می‌بایست در سطح «استقامت» به مقاومت بپردازند و «قوامین» برای عدالت باشند.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)
واژه «قیام» به معنای ایستادن  و ایستادگی است؛ زیرا کسی که «قاعد» (نشسته) است نمی‌تواند کار را چنانکه شایسته است انجام دهد؛ در حالی که در هنگام «قیام» تسلط کاملی بر کار داشته و می‌تواند مقاومت و ضربات مخالف را به آسانی دفع کند.
از نظر آموزه‌های قرآن، هر مسلمانی می‌بایست بر دو عنصر اساسی «فرهنگ و اقتصاد» توجه و تاکید خاص داشته باشد؛ زیرا «قوام» اجتماع به این دو امر اساسی بستگی دارد.(نساء، آیه 5؛ مائده، آیه 97) بنابراین، نظام اسلامی و امت  اسلام به دو عنصر فرهنگ و اقتصاد باید به عنوان اصلی‌ترین عوامل ایجاد و بقای اجتماع و امت  اسلام توجه خاص داشته باشند؛ زیرا بدون فرهنگ که «فلسفه و سبک زندگی اسلامی» را شکل می‌دهد و اقتصاد که «بنیاد تمدنی» آن را می‌سازد، نمی‌توان از گفتمان جهانی انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی سخن به میان آورد. بنابراین، پس از برطرف شدن تهدیدهای مستقیم، لازم است تا انقلاب اسلامی در گام دوم در شکل و شمایل «تهاجمی» گفتمان انقلاب اسلامی را در قالب فلسفه و سبک زندگی جهانی ساماندهی کند و با تهاجم به مواضع «گفتمان استکباری ضد توحیدی غرب»، آنان را به عقب‌نشینی وادار سازد.
شکی نیست که گفتمان استکباری به سبب مخالفت ذاتی با آموزه‌های اسلام، هرگز اجازه نمی‌دهد تا این «حق» از سوی توده‌های مردم شناخته و پیروی و اطاعت شود؛ زیرا آموزه‌‌های اسلامی، حضور دین اسلام را در همه ابعاد زندگی بشر مورد تاکید قرار می‌دهد و آن را محدود به امر «شخصی» نمی‌کند که تنها در ارتباط انسان با خدا معنا یابد، بلکه اسلام به عنوان دین اجتماعی می بایست از صفر تا صد زندگی فردی و جمعی و نیز شخصی و اجتماعی و دنیوی واخروی انسان را تحت تاثیر مستقیم قرار دهد و خدا برای هر فعل از افعال انسانی احکام و قوانینی قرار داده که می‌بایست پیروی و اطاعت شود. بنابراین، تقابل میان گفتمان انقلاب اسلامی با گفتمان‌های غربی یک تقابل طبیعی و فطری و ذاتی است که هر مسلمانی به طور طبیعی خود را در تقابل با فرهنگ غربی می‌یابد، چنانکه هر غربی دارای روح استکباری خود را در تقابل اسلام و فلسفه و سبک زندگی آن می‌بیند.
تقابل گفتمان انقلاب اسلامی و آموزه‌های اسلام با گفتمان‌های دیگر به ویژه گفتمان مادی و سرمایه‌داری غربی، یک امر طبیعی است که جز با حذف یکی از آنها پایان نمی‌یابد. از همین رو خدا از مسلمانان می‌خواهد تا بر اساس اعتقاد به «ربوبیت و پروردگاری الهی» در همه سطوح زندگی، بر همین مبنای اساسی استقامت ورزند تا امکان جهانی شدن اسلام و گفتمان آن فراهم آید و سعادت برای همه بشریت تحقق یابد و سرمایه داری ظالمانه و مترفانه و مستکبرانه از جهان رخت بر بندد.
دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی در گرو استقامت بر مبانی و اصول گفتمانی انقلاب اسلامی است که آموزه های وحیانی بر آن تاکید دارد و عقل و نقل کاشف آن است. خدا می فرماید: بیقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است، ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم؛ و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما داده می‌شود!.(فصلت، آیات 30 تا 31)
در جایی دیگر نیز می فرماید: کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن می‌مانند؛ این پاداش اعمالی است که انجام می‌دادند.(احقاف، آیات 13 و 14)
خدا در این آیات بصراحت بیان می کند که راه تامین سعادت و کسب آرامش و آسایش در دنیا و آخرت تنها بستگی  به استقامت بر اصول اساسی دارد که گفتمان انقلاب اسلامی آن را بیان می کند؛ این اصول اساسی چیزی جز پذیرش «ربوبیت و پروردگاری خدا» در همه  حوزه‌ها نیست؛ زیرا کسی که ربوبیت را بپذیرد خود را موظف و مکلف می‌داند تا بر اساس قوانین و سنت های الهی زندگی خویش را سامان دهد. پس هرگز خود را در جایگاه «قانونگذار» قرار نمی‌دهد تا روابط میان انسان‌ها یا خدا را در چارچوب قوانین وضعی خویش تنظیم کند و برای مردم قانونگذاری نماید، بلکه تلاش می‌کند تا قوانین و سنت‌های الهی را بشناسد و بر اساس آنها زندگی خویش را سامان دهد.
این‌گونه است که در هر کاری خود را تحت «ولایت» الهی می‌یابد و از «امدادهای غیبی الهی» در هر مشکلی بهره مند می شود و هیچ ترسی از دشمنانی ندارد که حتی او را محاصره کرده‌اند ، چنانکه حضرت موسی(ع) و مجاهدان اسلام در جنگ‌های متعدد با آن مواجه شدند.(فصلت، آیات 30 تا 32؛ شعراء، آیات 61  تا 67؛ بقره، آیات 249 تا 251؛ آل عمران، آیات 146 و 148 و 152)
از نظر قرآن، هر کسی استقامت ورزد و در برابر دشمن مقاومت کند، به«إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» یعنی یکی از دو امر بزرگ و نیک دست می‌یابد که شامل پیروزی در میدان جهاد یا بهشت در سایه شهادت می‌شود. (توبه، آیه 52)
چگونگی دستیابی به استقامت و مقاومت
پس از روشن شدن آثار استقامت و مقاومت در انجام ماموریت و تکالیف الهی، ممکن است این پرسش مطرح شود که چگونه می‌توان به استقامت و مقاومتی دست یافت که چنین سرنوشت بزرگی را برای دنیا و آخرت بشریت رقم می‌زند؟ در پاسخ به این پرسش، خدا در قرآن، عواملی را مطرح می‌کند که می‌توان با بهره‌گیری از آنها به استقامتی در این حد و اندازه دست یافت که دشمنانی بزرگ چون شیطان بزرگ، آمریکای ظالم و مستکبر با همه امکانات مادی نتوانند غلبه بر امت  اسلام پیدا بکنند. از مهمترین عوامل تاثیرگذار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. پذیرش ربوبیت الهی: ربوبیت و پروردگاری خدا از مهمترین عوامل در کسب روحیه استقامت است. از نظر قرآن، هر کسی باور داشته باشد که خدا در کلیات و جزئیات به پرورش هر چیزی بر اساس «حکمت، علم و قدرت» می‌پردازد و هرگز «عبث و جهل و عجز» در وی راه ندارد، خود را به او می‌سپارد تا صفر تا صد او را مدیریت کند. چنین فردی اهل توکل و تفویض امور الی‌الله بوده و با تکیه و اعتماد به خدای حکیم و علیم و قدیر هر کاری را انجام می‌دهد؛ زیرا خود را تحت ولایت چنین خدایی می‌داند.(فصلت، آیات 30 تا 32)
2. ایمان: ایمان به اموری چون «علو» الهی موجب می‌شود تا شخص خود را تحت ولایت الله قرار دهد و «علو» خویش را از خدا بخواهد. در چنین حالتی کسی نمی‌تواند «علو» و برتری خویش را بر او تحمیل کند، بلکه هر کسی که تحت «علو» الهی است، خود را عالی و برتر می‌یابد. پس هیچ‌گاه سستی نمی ورزد و گرفتار حزن و اندوه نمی‌شود؛ زیرا «علو» مستکبران دروغین است و پایه و اساس ندارد، در حالی که علو مومنان مرتبط با ولایت الهی و علو اوست.(آل عمران، آیه 139)
3. نصرت و ولایت الهی: هر کسی خود را تحت ولایت الهی قرار دهد، خدا صفر تا صد او را همانند کودکی تازه متولد شده مدیریت می‌کند، چنانکه در تفویض امور به خدا این حالت نمودار می‌شود.(فصلت، آیات 30 تا 32؛ ابراهیم، آیه 27؛ نحل، آیه 102؛ آل عمران، آیه 122) البته خدا می‌فرماید حتی اگر مسلمانان در سطح «نصرت»، نسبت به دین اسلام در میدان گام بگذارند و آن را یاری دهند چنانکه به یک کودک یکساله کمک می‌شود تا قاشق خود را نگه دارد و غذا بخورد، خدا در همین سطح وارد میدان می‌شود و «نصرت» خویش را به او می‌رساند. در حقیقت استقامت در سطح ولایت یا نصرت هر دو می‌تواند موجب دستیابی به سعادت دنیا و آخرت شود هر چند که تفاوت‌های محسوسی میان این دو نوع امر وجود دارد؛ زیرا مومنان در سطح عالی تحت ولایت الهی قرار می‌گیرند و مسلمانان معمولی در سطح نصرت تحت امدادهای الهی قرار می‌گیرند و خدا گام‌هایشان را در رسیدن به مقصد و مقصود استوار می‌سازد.(محمد، آیه 7؛ انفال، آیه 11)
4. توکل بر خدا: از نظر قرآن، اسلام و ایمان دارای مراتب متعدد و متنوعی است. کسانی که اهل توکل هستند، خدا را وکیل در کارهای خویش قرار می‌دهند و با اعتماد به خدا در هر کاری وارد می‌شوند و از امدادهای الهی بهره‌مند شده و از هیچ دشمنی و مشکلی نمی‌هراسند.(آل عمران، آیات 122 و 172 و 173؛ یونس، آیه 71)
5. دعا و نیایش: انسان مومن در هر مشکلی به خدا مراجعه می‌کند و خود را تحت ولایت و نصرت خدا قرار می‌دهد. دعا که یک رابطه عاطفی محکم میان انسان با خدا است، در تحقق بهره‌مندی از فضل و عنایت الهی بسیار موثر است. بنابراین، برای دستیابی به استقامت، لازم است تا دعا به عنوان یک راهکار بسیار مهم در دستور کار مومنان و مجاهدان قرار گیرد.(بقره، آیه 250؛ آل عمران، آیات 146 و147)
6. امیدواری: مومنان، امیدوار به امدادهای الهی هستند و همین خود عاملی بزرگ برای ایجاد روحیه استقامت در ایشان است، به طوری که در هنگام مشکلات و معضلات هرگز سستی نمی‌کنند و با استقامت در هر کاری وارد می‌شوند.(نساء، آیه 104)
7. قرآن: کسی که به خدا و آیات آن مراجعه کرده و آن را تلاوت می‌کند، خود را در فضای معنوی قرار می‌دهد که گویی «روح القدس» بر قلب او نازل شده است. این گونه است که قلب او با آیات قرآن و الهامات روح القدس تثبیت می‌شود و در هر کار مقدسی استقامت می‌ورزد و تحت فشار سست نمی‌شود بلکه گام‌های استوار برمی‌دارد.(نحل، آیه 102)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا