اجتماعیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنی

اعتماد به طاغوت، نشانه طغیان

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان چیزی جز حب و بغض یا همان تولی و تبری نیست؛ بنابراین، اگر ولایت الله را پذیرفتیم، می بایست نسبت به ولایت طاغوت تبری بجوییم؛ زیرا «لا اله الا الله» چیزی جز نفی و اثبات نیست؛ این بدان معناست که کسی به طاغوت و ولایت طاغوتی هم چون ولایت طاغوتی مستکبران جهان از جمله آمریکا و غرب اعتماد کند، نشانه آن است که از ایمان کامل و تمام برخوردار نیست؛ چرا که ولایت الله جز با تبری از ولایت طاغوت معنا ندارد و اعتماد به طاغوت و اولیای طاغوت چیزی جز طغیان علیه ولایت الله نیست.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، در صدد تبیین این معنا است که هر گونه اعتماد و رکون به طاغوت به معنای طغیان علیه ولایت الله و خروج از دایره ایمان و ولایت الهی است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ممنوعیت رکون به ظالمان از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومن کسی است که بر امر الهی استقامت می ورزد، و در صراط مستقیم الهی که ولایت الله است زندگی خویش را سامان می دهد؛ بنابراین، هر گونه گرایش از صراط مستقیم، چیزی جز عدول از حق نیست. چنین گرایشی می تواند در دل یا عمل باشد که هر دو باطل و به یک معنا نوعی ظلم به خود و خدا است.

از نظر قرآن، مومن کسی است همراه ولایت الله و تولی نسبت به آن، از ولایت طاغوت تبری می جوید(بقره، آیه 256؛ حجرات، آیه 7)؛ زیرا کمال بلوغ رشد عقلی نظری و عملی انسان به ایمان و اسلام و نوری است که او را در قلب او محبوب بوده و طغیان و فسوق در دلش غیر محبوب است؛ چنان که خدا به صراحت می فرماید: وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ؛ و لکنخدا ایمان را در شما به شدت محبوب گردانید و آن را در دل های شما بیاراست و به شدت کفر و فسوق و عصیان را مکروه و زشت قرار داد؛ اینان همان راشدون هستند.(حجرات، آیه 7)

بنابراین همان طوری که در روایات بسیاری آمده ایمان چیزی جز حب و بغض نیست؛ چنان که فضيل بن يسار گويد: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ از امام صادق عليه السلام از حب و بغض  پرسیدم كه آیا از نشانه های ایمان است؟! فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد كه آنان هدایت یافتگان هستند.»(الكافی ،ثقة الاسلام كلینی، ج ۲، ص ۱۲۵؛ المحاسن، احمد بن ابى عبد اللّه برقى، ‏ج ۱، ص۲۶۲؛ تفسير فرات ‏الكوفی، فرات بن ابراهيم كوفى‏، ص ۴۲۸؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۵، ص ۶۳)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کفر و شرک ظلم عظیم است.(لقمان، آیه 13) پس کافر و مشرک را می بایست جزو بزرگترین ظالمان برشمرد. این بدان معناست که مومن همان طوری که به ولایت الله گرایش و تولی دارد، و اولیای الهی را محبوب خود قرار می دهد؛ نسبت به ولایت طاغوتی ظالمان تبری می جوید. بنابراین کسی که به هر شکلی گرایش به ظالمان و اهل طاغوت و اولیای شیطان دارد، انسان مومن نیست و در جرگه مسلمانانی است که هنوز از آزمون و فتنه و ابتلاء الهی سالم بیرون نیامده است(حجرات، آیه 14)؛ زیرا خدا به صراحت از هر گونه پذیرش ولایت و سرپرستی و نیز دوستی و محبت نسبت به کافران و مشرکان باز داشته است.(ممحتنه، آیات 1 و 2)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر گونه رکون به سوی ظالمان نوعی طغیان است و شخص مدعی ایمان و اسلام اگر از صراط مستقیم الهی به سوی ظالمان گرایش یابد، خود به عنوان طغیان گر محسوب می شود و می بایست به همین سبب در دوزخ در آید؛ زیرا اگر کسی غیر از ولایت الله تحت ولایت دیگری در آید و نصرت را از دیگری بخواهد، نه تنها خدا او را از ولایت خویش خارج می کند بلکه هرگونه نصرتی را از او سلب کرده و پیروزی را برایش رقم نمی زند. خدا به صراحت دراین باره می فرماید: وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ؛ وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ؛ پس همان گونه كه دستور يافته‏ اى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده و به سوی خدا بازگشته نيز چنين كند؛ و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏ دهيد بصیر و بيناست؛ و به كسانى كه ستم كرده‏ اند متمايل مشويد كه آتش دوزخ به شما مى ‏رسد؛ و در برابر خدا براى شما اولیاء وسرپرست نخواهد بود، و سرانجام يارى نخواهيد شد.(هود، آیات 112 و 113)

باید توجه داشت که واژه «رکن» به معنای رکن قرار دادن است؛ یعنی چیزی را ارکان قرار داده تا چیز دیگری به آن تکیه کند. گرایش و تکیه و اعتماد دادن به کسی یا چیزی را «رکون» می گویند. بر این اساس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اعتماد و تکیه کردن به ظالمانی چون مستکبران جهانی و شیطان طاغوتی از جن و انس، چیزی جز طغیان گری نسبت به خدا نیست و کسی که به دشمنان اسلام و قرآن از طواغیت و ظالمان اعتماد و رکون داشته و تکیه کند، گرایشی به طاغوت یافته و طغیان گری کرده و خدا طغیان گران را در دنیا و آخرت مجازات می کند.

از آن جایی که چنین شخص یا امتی با رکون و اعتماد به ظالمان و طاغوت و کافران و مشرکان، طغیان گری کرده و ایمان را به طور کامل در خود نیافریده است؛ زیرا ایمان چیزی جز تولی و تبری و حب و بغض نیست؛ چنین شخصی از نظر قرآن، از ولایت الله خارج شده و از نصرت الهی بهره ای نمی برد.

از نظر قرآن، هر گونه طغیانگری نسبت به ولایت الله و امر الهی به معنای حق ناپذیری است که پیامد آن افزون بر عدم نصرت و ولایت الهی، آتش دوزخ وعذاب اخروی(هود، آیات 112 و 113)، سرگردانی وحیرت در مقام علم وعمل خواهد بود.(انعام، آیه 110) چنین افرادی نمی توانند در امور علمی از شک بیرون آیند ودر مقام عمل نیز نمی توانند دست از تردید بردارند و هم چنان درگیر و گرفتار حیرت و سرگردانی خواهند ماند و هرگز به نتیجه ای سازنده و مفید نمی رسند.

به هر حال از نظر قرآن، هر گونه رکون و گرایش و اعتماد و تکیه کردن به ظالمان و کافران و طاغوتیان چیزی جز طغیان گری نیست که عذاب های گوناگون و آثار زیانبار متفاوت و متعددی را به دنبال خواهد داشت.

هم چنین از نظر قرآن، کسی که به ظالمان رکون و اعتماد و گرایش دارد، نمی تواند مدعی ایمان و اسلام کامل باشد؛ زیرا رکون و اعتماد و گرایش به ظالمان خود نشانه ای از طغیانگری نسبت به امر الهی و ولایت الهی است.(هود، آیات112 و 113)

راهکار رهایی و مصونیت از طغیانگری

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر بخواهیم از طغیان گری مصونیت یافته و گرفتار آن نشویم، یا اگر طغیانی کرده ایم خود را بازسازی کنیم و توبه و اصلاح داشته باشیم، می بایست کارهایی را انجام دهیم که شامل تزکیه وخودسازی نفس است.(نازعات، آیات 17 و18)

اما از آن جایی که از نظر قرآن، تزکیه به معنای تصرفات باطنی و درونی برای تطهیر و رشد و نمو اساسی است، و چنین تصرفاتی جز از سوی خدا به عنوان پروردگار جهانیان شدنی نیست و کسی نمی تواند خود را تزکیه کند(نور، آیه  21) می بایست گفت که مراد از تزکیه نفس از سوی شخص آن است که بسترهای تزکیه نفس از سوی خدا را خلق فراهم آورد و با اطاعت از شریعت اسلام و احکام آن بستری را بسازد تا خدا تصرفات تزکیه را مستقیم یا توسط اولیای خاص از پیامبر(ص)و امامان (ع) انجام دهد.(توبه، آیه 103؛ بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164)

از نظر قرآن، برای دست یابی به تزکیه نفس که جلوگیری از طغیان می کند، انسان می بایست اموری را انجام دهد که شامل تقوای الهی(قلم، آیات 31 و34)، تذکر و پندپذیری نسبت به آموزه های الهی(طه، آیات 43 و 44)، توجه به رجعت و بازگشت به سوی خدا و حضور در محضر و پیشگاه عدل الهی(علق، آیات 6 و 8)، بصیرت و بینایی با حقایق هستی(هود، آیه 112)، توجه به خلقت خویش و فقر و ناتوانی هویتی و وجودی انسان(علق، آیات 2 تا 6) و خشیت وترس عالمانه نسبت به خدا و عظمت و جلال او که در عذاب های دوزخی و غضب های دنیوی بروز می کند(طه، آیات 43 و 44)، همه این ها موجب می شود تا انسان دست از طغیان بردارد و راه اطاعت از اوامر الهی را در پیش گرفته و در آن استقامت ورزد و هیچ رکون و گرایش به این و آن نداشته باشد؛ زیرا کسی که استقامت بر امر الهی می ورزد، هرگز نیازی به «رکون» و اعتماد و تکیه و گرایش به غیر از ظالمان نخواهد داشت.(هود، آیات 112 و114)

در حقیقت این گونه می توان از هر گونه طغیان ورزی نسبت به امر الهی مصونیت پیدا کرد و شرایط را به گونه ای فراهم آورد که هیچ گرایش و رکون و اعتماد و تکیه به ظالمان و طاغیان نداشته باشد تا خود از اهل طغیان گردد.

البته اگر کسی طغیان کرد می بایست توبه کند و به  اصلاح امر بپردازد؛ زیرا در هر کاری که انسان طغیان کرد یا احسان رکون به طغیان داشت می بایست استغفار و توبه کند که خدا پذیرای توبه است و اصلاح گر و تزکیه کننده اصلی اوست. خدا در قرآن بیان می کند که توبه، راه رهایى از پیامد ناگوار طغیانگری است؛ یعنی اگر انسان توبه نکند، پیامدهای ناگوار طغیان بر او جریان می یابد؛ اما با توبه این پیامدها حذف می شود و حتی خیر و سلامت برای توبه کار را به ارمغان می آورد؛ البته به شرطی که توبه او عملی باشد و تنها لقلقه زبان نباشد.(طه، آیات 81 و82؛ قلم، آیات 31 و32؛ مجمع البيان، ج 9 – 10، ص 507)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خوف از قرار گیری در طغیان خود عاملی است که انسان از طغیانگری مصون می دارد؛ بنابراین انسان هماره می بایست به گونه ای رفتار کند که در شرایط لغزش به سوی طغیان قرار نگیرد و هر جا احساس کرد که خلاف امر الهی عمل می کند یا ممکن است عمل شود، از آن بترسد و در آن مسیر گام بر ندارد.

از نظر قرآن، کسانی که احساس بی نیازی (علق، آیات 6 و 7)، روحیه تکبر و رویه استکبار ورزی(فرقان، آیه 21)، انکار معاد و تکذیب قیامت(یونس، آیه 11؛ نباء، آیات 22 و 27؛ مومنون، آیات 74 و75)، اتراف و رفاه طلبی(قصص، آیه 58)، ضلالت(اعراف، آیه 186)، فقدان تزکیه نفس(نازعات، آیات 17 و18) و مانند آنها هستند، به سوی طغیانگری می روند و حتی اهل طاغوت و اولیای آن می شوند. بنابراین، اگر بخواهیم از طغیان رها شویم و مصونیت یابیم می بایست از این امور پرهیز و اجتناب کنیم و از استغنا و استکبار و مانند آنها پرهیز کنیم.

اعتماد به آمریکا، طغیان علیه ولایت الله

بنابراین، با توجه به آیات و آموزه های وحیانی قرآن اگر بخواهیم مصداق امروز رکون و اعتماد به ظالم را بیان کنیم، اعتماد به آمریکای مستکبر و ظالمی است که در طول عمر کوتاه خویش بیش ترین جنایات را در حق بشریت انجام داده و می دهد و هماره در همه جهان از کافران و طاغوتیان و مشرکان و ظالمان حمایت کرده و می کند. دولتی که در طول عمر خویش در همه جا جنگ و ویرانی و کشتار نسلی با خود برده و حتی به صراحت مسئولان آن اعلام می کنند که کشتن نیم میلیون عراقی برای دست یابی به اهداف جنگی امری مشروع و مجاز است.

بنابراین، امروز اعتماد هر دولتی به آمریکا و رکون وتکیه به آن به معنای رکون به ظالم و نوعی خروج از ولایت الله و امر الهی است. پس اگر قرارداد و توافقی میان ایران و آمریکا یا هر دولتی با آمریکا و دیگر مستکبران ظالم بسته می شود، می بایست به دور از «رکون» و اعتماد به آنان باشد؛ زیرا نمی توان به ظالم اعتماد کرد و هماره با هوشیاری و بیداری نسبت به آنان کنش و واکنش داشت؛ پس اگر عهد و پیمانی بسته می شود مبتنی بر بی اعتمادی به آمریکا و دیگر ظالمان و مستکبران جهانی باشد و قراردادها و عهدنامه بر اساس و اصل «بی اعتمادی» باشد؛ زیرا اگر «رکون و اعتمادی» به آنان باشد، خود آن دولت و امت به عنوان طغیان گر علیه امر الهی قلمداد شده و گرفتار هایی را برای خود ایجاد می کند که خشم الهی از جمله آنها است. هر دولتی که به آمریکا رکون و اعتماد کرد گرفتار انواع عذاب ها و مشکلات الهی شد و خدا نصرت و ولایت خویش را از آنان سلب کرد. به عنوان نمونه دولت های خلیج فارس و کشور مصر را می توان مثال زد که با افتادن در دام «رکون» و اعتماد به آمریکا ازنصرت و ولایت الهی خارج شده و مشکلات عدیده ای را برای خویش و مردم منطقه پدید آوردند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا