اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

بدترین مردمان از نظر پیامبر(ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

بی گمان شناخت خوبان و بدان در زندگی اجتماعی بسیار نقش دارد؛ زیرا انسان روابط اجتماعی را بر اساس این شناخت ساماندهی می کند و بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و اسلام، انسان می بایست هماره رفاقت و مصاحبت خوبان را بخواهد و از مصاحبت بدان پرهیز کند؛ زیرا هم نشینی و مجالست و مصاحبت با افراد در انسان بسیار موثر است؛ چرا که این مصاحبت ها است که سعادت و شقاوت انسان را رقم می زند.

یکی از راه های شناخت، بهره گیری از اضداد است. بنابراین در راستای شناخت خوبان می توان با شناخت بدان به این شناخت دست یافت. بنابراین، وقتی ما از بدان سخن می گوییم، بر آن هستیم تا به نیکان و خوبان را بشناسیم. آموزه های وحیانی اسلام برای شناخت افراد بسیار مفید است؛ زیرا این آموزه های از سوی خدایی بیان شده که خالق بشر است. بنابراین، می توان از این آموزه های به عنوان جزوه راهنمای شناخت انسان و بشر از آن بهره گرفت.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، در میان بدترین مردمان، می توان بدترین بدترین ها را شناخت. این افراد که در حقیقت عنوان بدترین بدترین ها را به خود اختصاص می دهند، کسانی هستند که ساده ترین و آسان ترین کارها و اموری که سعادت آنان به آن بسته است، مورد توجه و اهتمام قرار نمی دهند و این گونه شقاوت ابدی را برای خویش رقم می زنند.

ترک یاد، از سوی تنبل ترین و کسول ترین مردمان

کسالت به معنای ضعف همت، کوتاهی در عمل، سستی، تاخیر در کار، تنبلی، سنگینی نسبت به کاری که سنگین نیست و مانند آن ها آمده است. بنابراین، این کلمه بار منفی را القاء می کند و وقتی در علم اخلاق یا روان شناسی از آدم کسل سخن به میان می آید، به عنوان یک صفت زشت و بد از آن یاد می شود و انسان های کسل به عنوان مردمانی غیر قابل تحمل مطرود و مردود اجتماع می شوند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، واژه‌هایی چون « کُسالى »، « بطأ »، « قاعد » و مانند آنها برای بیان این حالت به کار رفته است.

از نظر قرآن، افراد کَسول و تنبل، دنبال عذر و بهانه هستند و به جای تلاش و جهاد، از کار باز می نشینند(توبه، آیه 90) و حاضر نیستند تا برای دست یابی به هدفی مقدس و ارزشمند کاری را انجام دهند.(مائده، آیات 21 تا 26)

بسیاری از آنان به این علت دنبال کاری نمی روند و همت نمی ورزند، چون از نظر ایمانی هیچ باوری به کاری ندارند که می خواهند انجام دهند. در حقیقت انگیزه ای در آنان وجود ندارد تا به کاری عزم کند و همت ورزند.(توبه، آیات 45 و46)

البته دنیاطلبی و رفاه زدگی نیز موجب می شود تا گروهی در کارها همت نورزند و کسول و تنبل شوند. این افراد، چون اصولا همه چیز برایشان فراهم بوده و دیگران را به کار می گیرند، خود در هیچ میدانی وارد نمی شوند و اگر وارد شوند با کسالت آن را انجام می دهند.(همان؛ توبه، آیات 38 و 81 و 83 و 85 و 86)

از نظر قرآن، کسانی که اهل کسالت و تنبلی هستند، اگر مدعی اسلام و ایمان هستند و جزو منافقان(آل عمران، آیات 167 و 168؛ توبه، آیات 54  و 81 و 83) و کافران نباشند، انسان های ضعیف ایمانی هستند؛ زیرا اگر ایمان به خدا و ماموریت و تکلیف الهی خویش داشتند کسالت در نماز و جهاد و امور دیگر نداشتند. پس این کسالت در این افراد خود گواهی روشن و شاهدی آشکار بر این است که آنان از ضعف ایمان رنج می برند.(نساء، آیات 71 تا 73 و 95)

از نظر آموزه های قرآنی، کسالت در امور به ویژه در امور اجتماعی موجب آسیب های جدی به فرد و اجتماع است؛ زیرا وقتی افراد امت در جهادهای کبیر و صغیر شرکت نمی کنند، نمی توان امنیت روانی و جانی مردم را تضمین کرد.

با آن که از نظر آموزه های وحیانی اسلام، کسالت حالتی بسیار خطرناک برای افراد و جامعه است، اما بدترین مردمان کسی است که از ساده ترین و آسان امر نیز دست بشوید و از شدت تنبلی و کسالت، به یاد خدا نباشد و یاد خدا را بر زبان جاری نسازد؛ زیرا چنین شخصی بیش ترین ضرر و زیان را به نفس خویش وارد می سازد؛ چرا که ذکر الله عامل اطمینان قلب (رعد، آیه 28)، کسب بصیرت(اعراف، آیه 201) و رهایی از شرور شیطانی (همان) و آثار و برکات بسیار دیگری است؛ اما شخص کسول و تبنل خویش را از این همه آثار و برکات محروم می سازد.

از همین روست که پیامبر(ص) کسول را بدترین مردمان می داند و در میان کسول ها و تنبل ها، بدترین ایشان را کسانی می داند که از ذکر زبانی خدا خویش را محروم می سازد و به ذکر خدا نمی پردازد: أَكْسَلُ اَلنَّاسِ عمد [عَبْدٌ] صَحِيحٌ فَارِغٌ لاَ يَذْكُرُ اَللَّهَ بِشَفَةٍ وَ لاَ لِسَانٍ؛ كسل‌ترين مردم بنده‌ سالم و آسوده خاطري است كه زبان و لبانش ذكر خدا نمي گويد.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80)

ترک سلام و صلوات از سوی بخیل ترین مردمان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بخیل کسی است که نعمت های خدا داد را برای خویش می خواهد و از دیگران منع می کند. از همین روست که بخیل را «مانع الخیر» می دانند؛ زیرا اجازه خیررسانی به دیگران را نمی دهد. ریشه این خصلت زشت را می بایست در یک صفت خلقتی انسان یافت که از آن به «هلوع» یاد می شود؛ زیرا انسان هلوع نسبت مانع الخیر به دیگران است.(معارج، آیات 19 تا 21)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، خدا انسان را خلیفه الله قرار داده و بر آن است تا از طریق خلیفه الله دیگران را ربوبیت کرده و پرورش دهد. در حقیقت انسان واسطه فیض الهی به دیگران است. بر این اساس، خدا اگر بخواهد به موجودی خیری برساند، از طریق خلیفه الله یعنی انسان عمل می کند. با این همه صفت خلقتی هلوع موجب می شود تا انسان نتواند به درستی از عهده این واسطه گری بر آید، مگر آن که خود را با اعمال عبادی که در صراط مستقیم اسلام و شرایع آن بیان شده تزکیه کند و به رشد و نمو عقلانی برساند. از همین رو، کسانی که تحت تربیت دینی اسلام قرار می گیرند، این صفت هلوع را در خویش مهار و مدیریت می کنند. از همین روست که دیگر «بخل» نمی ورزند و اهل صدقه و انفاق به دیگران است. این صدقات و انفاقات تنها مالی نیست، بلکه هر گونه نعمتی که خدا به آنان بدهد، به دیگران نیازمند می دهند. خدا مصلی و نمازگزاران را به سبب تزکیه باطنی از کسانی می داند که هلوع را مدیریت کرده و دیگر بخل نمی ورزند.(معارج، آیات 19 تا 25)

هم چنین از نظر قرآن، بخیل که نعمت های خداداد را برای خود حصر و محدود کرده و به دیگران نمی دهد، نخست به خویش ضربه می زند؛ زیرا با این کار خود را از مقام خلافت الهی محروم کرده است. البته خدا می فرماید اگر بخیل حاضر نشود تا به خلافت الهی خویش عمل کند، خدا کسانی دیگر را جایگزین می کند تا آنان به این امر خلافت بپردازند؛ پس این گونه نیست که با بخل بخیل فقیری گرفتار بماند، بلکه خدا از طریق دیگری قسمت روزی او را می رساند و دیگرانی به عنوان خلیفه الله به این وظیفه عمل کرده و در مقام ایثار و کرامت قرار می گیرند.(محمد، آیه 38؛ حشر، آیه 9) این افراد خود را از واسطه گری و خلافت محروم کرده اند و آثار آن را در دنیا و آخرت می بینند.(نساء، آیه 37؛ حدید، آیه 24؛ آل عمران، آیه 180)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مهم ترین نعمت الهی که به همه انسان ها داده شده نعمت ولایت الله و خلافت معصومان(ع) است. از نظر قرآن کسی که نتواند از این نعمت به ویژه ولایت معصوم (ع) بهره گیرد و نسبت به آن بخل ورزد، به خود آسیب زده است.(محمد، آیه 38؛ و روایات تفسیری ذیل آن: تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۱۴، ص۳۸۸ ؛ تفسیر القمی، ج۲، ص۳۰۸؛  بحارالأنوار، ج۶۴، ص۱۶۶؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۸۷؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۵۲)

از نظر پیامبر(ص) انسان اگر در مال بخل ورزد، انسانی بد است؛ اما بدترین در میان بخیل ها کسی است که حاضر نیست به دیگران سلام کند و حتی از سلام کردن نیز بخل می ورزد: وَ أَبْخَلُ اَلنَّاسِ رَجُلٌ اِجْتَازَ عَلَى مُسْلِمٍ فَلَمْ يُسَلِّمْ عَلَيْهِ؛ بخيل- ترين مردم كسى است كه بر مسلمانى بگذرد و سلام نكند.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80)

البته بر اساس برخی از روایات دیگر، در میان همین بدترین ها که سلام نمی کنند و نسبت به آن بخل می ورزند، کسی است که سلام و صلوات بر پیامبر(ص) نمی فرستد؛ زیرا پیامبر(ص) با توجه به حقیقت خلافت الهی انسان از یک سو، و خلافت و ولایت کلی معصومان(ع) به عنوان اتمام نعمت(مائده، آیه 3) به این نکته توجه می دهد که اگر کسی به آن حضرت(ص) به عنوان خلیفه الله و ولایت سلام و صلوات نفرستد، بیش ترین ظلم و ستم را نسبت به خویش روا داشته است؛ زیرا از خلافت الهی محروم شده که او را به تمام کمال می رساند؛ یعنی با توجه به آیه 38 سوره محمد و تفاسیر مربوط به آن که در باره ولایت امیرمومنان امام علی(ع) می بایست گفت که بدترین بدترین ها در میان بخیل ها، کسی است که صلوات نفرستد یا اگر بفرستد ابتر بفرستد و نخواهد اهل بیت عصمت و طهارت و خلافت آنان را در میان نیاورد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «إنّ أبخلَ النّاسُ مَن ذُکِرَت عِندَهُ وَ لَم یُصلَّ عَلیّ؛ بخیل ترین مردم کسی است که نام من نزد او برده شود و آن شخص صلوات نفرستد.»(بحارالانوار ،ج 94، ص 55 ، حدیث 5؛ کنزالعمال، الهندی شماره احادیث 2147، 2149، 2153، 2243 و 2144 ؛ تفسیرابن کثیر، ج 3،ص 520؛ تاریخ مدینه دمشق،ج 59،ص 335)

باید توجه داشت که این صلوات می بایست کامل باشد که اهل بیت (ع) را در بر می گیرد؛ و از آن جایی که ازنظر پیامبر(ص) اهل بیت(ع) خلفای الهی هستند؛ وقتی کسی نسبت به آن حضرت(ص) بخل می کند، نسبت به همه خلفای الهی از اهل بیت(ع) نیز بخل می کند و خود را از «نعمت ولایت» محروم می سازد که این بخل بزرگی نسبت به نفس خویش است.

پس از نظر آموزه های اسلامی بدترین بدترین ها در بخل ورزی تارکان سلام و صلوات بر مسلمانان و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است؛ زیرا این ها به خویش ظلم عظیم کرده و از ولایت الهی خارج شده اند.

دزد نماز، بدترین دزدان در مردمان

ازنظر آموزه های وحیانی قرآن، نماز از مهم ترین امانت الهی برای انسان است؛ زیرا نماز فاصل میان کفر و ایمان و ستون اصلی اسلام است که به عنوان شعائر الهی موجب جدایی امت اسلام از کافران و شاخصه اصلی اسلام و ایمان و امت  اسلام است.

بنابراین، کسی که به نماز اهتمام گذارد به همه چیز اهتمام خواهد داشت و اهل امانت خواهد بود؛ زیرا نماز را به عنوان امانت الهی حفظ کرده و با این کار نه تنها خود را می سازد و تزکیه می کند، بلکه کمک می کند تا جامعه اسلامی به رونق برسد و از مشکلات درونی و بیرونی رهایی یابد. از همین روست که نماز در قالب نماز جماعت اهتمام است تا شعائر بودن خویش را حفظ کند. پس تعظیم شعائر الهی با برگزاری نماز جماعت و حج و مانند آنها انجام می شود و امت اسلام عظمت و شکوه خویش را در این امور به نمایش می گذارد.(مائده، آیه 2 ؛ حج، آیه 36؛ بقره، آیه 158)

از نظر قرآن، انسانی نماز گزار از بسیاری از صفات زشت و خطرناک از جمله هلوع بودن می رهد و به انسانی انفاق کننده و صدقه دهنده تبدیل می شود.(معارج، آیات 19 تا 25)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، سرقت یکی از صفات زشت است که انسان می بایست از آن پرهیز واجتناب کند. دزدی به هر عنوان و هر شکلی کاری نادرست است که حتی حدود بر سارق جاری می شود که شامل تازیانه هشتاد ضربه ای و در برخی از موارد قطع انگشت و دست و پا و حتی قتل است.(مائده، آیه 38 و روایات تفسیری)

از آن جایی که سرقت به معنای برداشتن مال دیگری از «حرز» است، کسی که از نمازش می زند و می دزد و کم می گذارد، جزو سارقین به شمار می رود که البته از نظر پیامبر(ص) بدترین سارقین در میان سارقین خواهد بود؛ زیرا آن حضرت (ص) می فرماید: وَ أَمَّا أَسْرَقُ اَلنَّاسِ فَرَجُلٌ يَسْرِقُ مِنْ صَلاَتِهِ تُلَفُّ كَمَا تُلَفُّ اَلثَّوْبُ اَلْخَلَقُ فَتُضْرَبُ بِهَا وَجْهُهُ؛ دزدترين مردم مرديست كه از نمازش بدزدد مانند پارچه‌اى كهنه نمازش را درهم مى‌پيچد پس فرشتگان آن نماز را برگردانند و به صورتش بزنند.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80)

ترک صلوات، بدترین جفا بر پیامبر(ص)

جفا ضد وفا آمده است؛ البته معنای دیگری نیز برای آن گفته شده که شامل آزار، اذیت، بی وفایی، بی مهری، تطاول، جور، ستم، ظلم، غدر، نامهربانی و مانند آن است.

در روایت است که : المومن اذا وعد وفي و المنافق از وعد جفي؛ مومن چون وعده دهد و قراري بگذارد، بدان وفا مي كند و منافق چون وعده كند بدقولي مي كند. (بحار الانوار، ج 64، ص 311)

همچنين در روايت است كه: آيه المنافق ثلاث: اذا حدث كذب و اذا وعد اخلف و اذا اؤتمن خان؛ نشانه منافق سه چيز است: 1-سخن به دروغ بگويد 2- از وعده تخلف كند 3- در امانت خيانت نمايد. (صحيح مسلم، كتاب الايمان، حديث 98)

بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، جفا رفتار اجتماعی نابهنجار و زشتی است که می بایست از آن پرهیز کرد. البته برخی از مسلمانان مدعی اسلام اهل جفا هستند که می بایست از آن اجتناب کنند. در فقه اسلامی برخی از رفتار جزو مصادیق جفا شمرده شده که شامل استنجا با دست راست(الروضة البهیة، ج۱، ص۳۴۲)، ایستاده بول کردن (الحدائق الناضرة، ج۲، ص۸۴)،  بول کردن در آب راکد (کشف الغطاء، ج۲، ص۱۶۰)، ترک جلسه استراحت در نماز پس از سجده دوم(ذکرى الشیعة، ج۳، ص۳۹۹) ،دمیدن و پف کردن در محل سجده(روض الجنان، ج۱، ص۳۳۷)،  سلام نکردن به مؤمن (وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۷۶) ، ترک زیارت امام حسین علیه السّلام (مهذّب الاحکام، ج۱۵، ص۶۸)، به کار گرفتن مهمان(کلمة التقوی، ج۶، ص۳۹۷( و آمیزش کردن بدون ملاعبه. (الجامع للشرائع، ج۱، ص۴۵۴) است.

از نظر پیامبر(ص) بزرگ ترین جفای مردمان این است که صلوات بر پیامبر(ص) ترک کنند: وَ أَجْفَى اَلنَّاسِ رَجُلٌ ذُكِرْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ؛ مردم بنده‌اي است كه نام من در برابرش برده شود و بر من صلوات نفرستد.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80) به نظر می رسد که تارک صلوات بر پیامبر(ص) از دو جهت بدترین است، یکی در بخل ورزی و دیگری در جفاورزی است.

ناتوان در دعا، ناتوان ترین مردمان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر دعا و نیایش مردمان نبود، خدا هیچ اعتنایی به مردمان نداشت و این گونه همگی در رنج و بدبختی بودند: قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ؛ بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى ‏كند. در حقيقت‏ شما به تكذيب پرداخته‏ ايد و به زودى عذاب بر شما لازم خواهد شد.(فرقان، آیه ۷۷)

پس دعا و نیایش نقش اساسی در زندگی انسان و رهایی از مشکلات و کسب وجلب آسانی و برکت و آسایش و آرامش و مانند آنها دارد. در آیات قرآنی درباره آثار دعا و نیایش بسیار گفته شده و مردم را بدان تشویق و ترغیب کرده است. خدا از مردمان می خواهد تا دعا کنند و به اجابت الهی بهره مند شوند؛ زیرا کسی که دعا نمی کند، در عمل مدعی این معنا است که نیازی به خدا ندارد و این گونه تکبر و استکبار می ورزد و جزو گروه اهل شقاوت خواهد بود. پس دعا انسان را از اهل شقاوت نجات می دهد.(غافر، آیه 60؛ مریم، آیات 4 و 32 و 48)

از نظر پیامبر(ص) کسی که دعا نکند، عاجزین مردمان در میان مردم است؛ زیرا چنین شخصی از عهده ساده ترین و آسان ترین امر که سعادت او را تضمین کرده و او را از مشکلات نجات می دهد، بر نمی آید. در حقیقت دعا و نیایش نه تنها موجب اتصال انسان به خدا، بلکه عامل اصلی رهایی از مشکلات و کسب و جلب نعمت های الهی و بهره مندی از سعادت و رهایی از شقاوت دنیوی و اخروی است. بنابراین، اگر کسی بخواهد به سعادت دنیا و آخرت دست یابد می بایست به دعا و نیایش به عنوان ساده ترین و آسان ترین راهکار الهی بنگرد و بدان توسل جوید. پس کسی که بدان توسل نمی جوید در حقیقت عاجزین ترین مردمان خواهد بود: وَ أَعْجَزُ اَلنَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اَلدُّعَاءِ؛ و عاجزترين مردم مردمى است كه از دعا كردن عاجز باشد.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80)

در پایان همه روایتی که از پیامبر(ص) نقل شده به تفصیل آورده می شود تا با درنگ در آن بدانیم چه کسی بدترین بدترین ها هستند. اگر در خود آن را می یابیم به اصلاح بپردازیم واگر دیگران دیدیم گوشزد کرده و نهی از منکر نماییم و اگرنشد ترک مجالست و مصاحبت با  ایشان کنیم.

وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: أَ لاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَكْسَلِ اَلنَّاسِ وَ أَبْخَلِ اَلنَّاسِ وَ أَسْرَقِ اَلنَّاسِ وَ أَجْفَى اَلنَّاسِ وَ أَعْجَزِ اَلنَّاسِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ أَكْسَلُ اَلنَّاسِ عمد [عَبْدٌ] صَحِيحٌ فَارِغٌ لاَ يَذْكُرُ اَللَّهَ بِشَفَةٍ وَ لاَ لِسَانٍ وَ أَبْخَلُ اَلنَّاسِ رَجُلٌ اِجْتَازَ عَلَى مُسْلِمٍ فَلَمْ يُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَ أَمَّا أَسْرَقُ اَلنَّاسِ فَرَجُلٌ يَسْرِقُ مِنْ صَلاَتِهِ تُلَفُّ كَمَا تُلَفُّ اَلثَّوْبُ اَلْخَلَقُ فَتُضْرَبُ بِهَا وَجْهُهُ وَ أَجْفَى اَلنَّاسِ رَجُلٌ ذُكِرْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ وَ أَعْجَزُ اَلنَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اَلدُّعَاءِ؛ :آيا شما را راهنمائى كنم به كسل- ترين، بخيل‌ترين، ستمگرترين مردم، ناتوان ترين، و دزدترين مردم؟

عرض كردند: بلى يا رسول اللّٰه! ایشان فرمود: كسل‌ترين مردم بنده‌ سالم و آسوده خاطري است كه زبان و لبانش ذكر خدا نمي گويد. بخيل- ترين مردم كسى است كه بر مسلمانى بگذرد و سلام نكند. فرمود: دزدترين مردم مرديست كه از نمازش بدزدد مانند پارچه‌اى كهنه نمازش را درهم مى‌پيچد پس فرشتگان آن نماز را برگردانند و به صورتش بزنند؛ و ستمگرترين مردم بنده‌اي است كه نام من در برابرش برده شود و بر من صلوات نفرستد و عاجزترين مردم مردمى است كه از دعا كردن عاجز باشد.(إرشاد القلوب ، دیلمی، ج 1، ص 80)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا