اعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمناسبت ها

اساس دعوت پیامبران، دست یابی به ربوبیت

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف غایی دعوت پیامبران چیست؟ و فلسفه و علت غایی دعوت آنان به عبودیت و حرکت در صراط مستقم هدایت های تکوینی و تشریعی چیست؟

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، علت غایی دعوت پیامبران، این است که انسان با عبودیت به مقام ربوبیت برسد که «کنه و جوهره عبودیت» است. اما مراد از ربوبیت چیست؟ چرا این مقام و منزلت هدف و علت غایی از سوی خدا و پیامبران برای انسان قرار داده شده است؟ قرآن به این پرسش پاسخ می دهد.

اهداف ابتدایی، میانی و غایی

اگر به آموزه های قرآنی دقت شود و تفقه و تدبری کامل و تمام در آنها انجام گیرد، معلوم می شود که اهداف چندی در آموزه های قرآنی مطرح شده که می بایست آنها را به سه دسته ابتدایی، میانی و غایی تقسیم کرد.

به نظر می رسد که در آیات قرآنی اهدافی چون عبودیت(ذاریات، آیه 56)، خلافت الهی(بقره، آیه 30)، استعمارالارض(هود، آیه 61)، تعلیم و تزکیه و تقوای الهی(بقره، آیات 21 و 129)، اقامه عدالت قسطی(حدید، آیه 25) و مانند آنها به عنوان اهداف مطرح شده اند، اما به نظر می رسد که مهم ترین و اساسی ترین بلکه غایی ترین غایات زندگی انسان چیزی جز دست یابی به «ربوبیت» و پروردگاری نیست؛ به این معنا که انسان می بایست در نهایت و غایت سیر و سلوکی معنوی خویش به مقام «ربوبیت» دست یابد. بنابراین، می بایست موارد دیگر را اهدافی ابتدایی و یا میانی و متوسط شمرد، یا به هم پوشانی برخی از این اهداف با هم اعتقاد پیدا کرد؛ چنان که در برخی از روایات در تفسیر و تبیین مفهومی «عبودیت» به عنوان هدف الهی از خلقت، به مساله معرفت الله اشاره می شود و در برخی دیگر، آن را به معنای ربوبیت می گیرند و از امام صادق(ع) نقل می شود که ایشان فرمودند: العبودیه جوهره کنها الربوبیه؛ عبودیت جوهری است که باطن و کنه آن همان ربوبیت است».(مصباح الشریعه)

بر اساس این روایت، اگر دقت حقیقت عبودیت به عنوان غایت خلقت توجه شود، دانسته می شود که مراد حقیقی، دست یابی به عبودیت است؛ زیرا کنه و باطن عبودیت خدا همان ربوبیتی است که برای شخص عابد تحقق می یابد. پس به نظر می رسد که آن چه هدف و غایت خلقت است، همان عبودیت با محوریت ربوبیت است. از همین روست که در آیات قرآنی، به مساله ربوبیت توجه خاصی می شود و حتی برخی خلافت الهی انسان را به عنوان «غایت خلقت» به این معنا می گیرند که وقتی خلیفه به تعلیم الهی پس از کسب تقوای تولید شده به سبب حرکت در صراط مستقیم هدایت های فطری  و شرعی، دارای همه صفات و اسماء الله شده و مظهر آنها گردیده به حکم سنت های الهی که تبدیل و تحویل در آن راه نمی یابد، چنین انسان متاله و دارای صفات الهی، مظهر خدا می شود. این مظهریت جز در ربوبیت خود نمایی نمی کند؛ زیرا خلافت یک حکم اعتباری نیست، بلکه حقیقتی جاری و ساری در کائنات است و شخص خلیفه همانند خدا دارای تصرفات در تکوین خواهد بود که جلوه اصلی آن در ربوبیت و پروردگاری خودش را نشان می دهد. پس خلیفه الله همان کسی است که به عنوان مظهر اسماء الله دارای ربوبیت بوده و این ربوبیت و پروردگاری در هستی به سبب همان مظهریت خواهد بود. پس وقتی از عبودیت یا خلافت الهی برای انسان به عنوان غایت سخن گفته می شود، مراد همان کنه و باطنی است که برای این عبودیت و خلافت است؛ یعنی شخص به مقام ربوبیت می رسد که تصرفاتی در کائنات به عنوان عبد و خلیفه الله است.

دعوت غایی انسان به مظهریت در ربوبیت

از نظر آموزه های وحیانی پیامبران، آنان چون خود به مقام عبودیت و خلافت الهی رسیده و مظهر اسماء الله بودند، دارای مظهریت در ربوبیت و پروردگاری بودند و در کائنات تصرفاتی می کردند که خلقت، احیاء و اماته، شفا و مانند آنها برخی از این امور است؛ زیرا این اذنی که آیات قرآنی برای آنان مطرح است، همان اذن تکوینی است که به سبب مظهریت و متاله بودن و خلیفه بودن ظهور می کند و آنان می توانند تصرفاتی به عنوان مظهریت در ربوبیت و پروردگاری داشته باشند.(آل عمران، آیه 49؛ مائده، آیه 110)

از نظر قرآن، پیامبران(ع) هرگز مردم را به خود دعوت نکرده و نگفته اند : کونوا عبادا لی من دون الله؛ بندگان من به غیر از خدا باشید(آل عمران، آیه 79)؛ زیرا آنان خود را عبدالله می دانسته و به پرستش خدا دعوت می کردند و خدا را تنها لایق عبودیت و عبادت می دانستند و او را معبود خویش و دیگران قرار می دادند.

از نظر قرآن، آنان غایتی که برای خویش در دعوت قرار داده بودند، دعوت مردمان به این بود که خود را از طریق عبودیت بر اساس هدایت های فطری وشرعی، به تقوای برسانید تا تحت تعلیم و تزکیه الهی، متاله شده و خدایی شده و صفات الهی را کسب کنید.(بقره، آیات 21 و 282 و 129 و 151) آن گاه وقتی خدایی شدید، می توانید در جایگاه خلیفه الله قرار گیرد و به عنوان مظهریت در ربوبیت تصرفات در تکوین داشته باشید. از این روست که همه پیامبران در دعوت خویش این گونه می گفتند: و لکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون؛ ولی ربانی شوید به سبب آن چیزی که از کتاب می آموزید و به سبب آن چیزی که درس می گیرید.(آل عمران، آیه 79)

پس دعوت پیامبران به این است که انسان ها «ربانی» شوند. این ربانی شدن به این معناست که نسبت خویش را به خدا در سایه ربوبیت تعریف کنید؛ پس با عبودیت خدا، با رب العالمین ارتباط پیدا می کند و نه تنها در سایه ربوبیت رب العالمین قرار می گیرد، بلکه تجلیات ربوبیت الهی در ربانی نیز ظهور می کند. این گونه است که می تواند به عنوان مظهریت اسماء الله و عبدالله بودن در مقام خلافتی قرار گیرد که مهم ترین آثار آن ربوبیت و پروردگاری در چارچوب مشیت الهی و اذن الهی است.

البته از نظر قرآن، در گام اول انسان این نسبت تام و تمام را به دست نمی آورد، بلکه نخست «ربی» می شود(آل عمران، آیه 146) و در فرآیند تکاملی به ربانی(آل عمران، آیه 79) می رسد.  دست یابی به این مقام تنها به علم الهی است که از طریق کتاب الهی در اختیار بشر قرار می گیرد. البته کسی که می تواند این علوم را داشته باشد که با آن را با وجودش بیامیزد و نوعی «درس» در ذاتش تحقق یابد؛ زیرا حقیقت واژه درس به معنای کهنگی در چیزی به سبب استعمال زیاد است؛ کسی که مطلبی را تکرار می کند تا با حقیقت آن ارتباط یابد، کسی است که درس می خواند. از همین رو گفته می شود: الدرس حرف و تکرار الف؛ درس یک حرف است که هزار بار تکرار می شود. این بدان معناست که تا چیزی با تکرار جز ذات نشود، درس نمی شود؛ پس کسی که علم کتاب الهی را می آموزد و «علم الکتاب» را در اختیار می گیرد، می بایست آن را با تکرار و درس جزیی از وجودش کند تا بتواند از آثار وجودی آن بهره مند شود. دارنده علم الکتاب به این شیوه می تواند تصرفاتی در تکوین داشته باشد که جابه جایی اشیاء و انتقال آن در یک چشم برهم زدنی بخشی از این توان تصرفی است.(نمل، آیه 40)

عالم ربانی کسانی هستند که به چنین مظهریت در ربوبیت به سبب عبودیت الهی در سایه تعلمیات پیامبران و دراست کتب و علوم الهی دست یافته اند. ربانیون حقایق علوم الهی از کتاب تکوین و تدوین را می شناسند و می دانند و می بایست به حکم مسئولیت الهی دیگران را نیز آگاه سازند.(مائده، آیه 44)

از نظر قرآن دست یابی به این مقام نیازمند عبودیت عالمانه است؛ و در قالب فرآیندی تحقق می یابد. از همین روست که شخص نخست ربّی و سپس ربانی می شود؛ البته مسئولیت ربی کم تر از ربانی است؛ چنان که شمار ربیون بیش تر از ربانیون است؛ از همین روست که بسیاری از ربیون در کنار پیامبران به جهاد اشتغال داشتند و در این امور صبر می کردند و خدا را به عنوان محسنین عبادت می کردند که نوعی عبادت بر اساس «رویت» قلبی است؛ زیرا درباره احسان آمده است که عبادت خدا به شکلی است که خدا را گویی می بیند و اگر نمی بیند به این ایمان دارد که خدا او را می بیند. به هر حال، ربیون از نظر تعداد زیادتر از ربانیون هستند که آنان در سطح عالی تر قرار گرفته اند.

از نظر قرآن، همان طوری که پیامبران، مسئولیت هایی در قبال مردم داشته و تعلیم وتزکیه می پرداختند و مردم به امر و نهی به معروف و منکر می کردند، ربیون و ربانیون نیز این گونه هستند.(مائده، آیات 44 و 63) اینان مردمان مستحکم و استوار و صبور هستند و در برابر منکرات سکوت نمی کنند بلکه همان طوری که علیه کافران و مشرکان جهاد می کنند، در برابر منحرفان و منکران می ایستند و نهی از منکر می کنند.(همان؛ آل عمران، آیات 146 و 148)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، از فضایل مهم ربانیون می توان به صبر(آل عمران، آیه 146)، استقامت و پایداری و استواری(همان)، جهاد در کنار پیامبران(همان)، احسان (همان) و توانایی قضاوت(مائده، آیه 44)، شاهدان امت(همان) ، محبوبیت نزد خدا(آل عمران، آیات 164 و 168)، آگاهی به علوم الهی و کتب آسمانی(آل عمران، آیه 79)، دعا و نیایش به درگاه خدا(آل عمران، آیات 164 و 168)، برتری بر احبار (مائده، آیه 44) و مانند آنها اشاره کرد.

آنان به سبب همان مظهریت در اسماء الله و مظهریت در ربوبیت و نسبتی که با خدای رب العالمین دارند، می توانند در مقام مظهریت در ربوبیت در کائنات تصرف و تاثیر گذاری مستقیم داشته باشند که خدا به آنان به عنوان مظاهر ربوبیت عطا فرموده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا