اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفان

آثار باطنی و ملکوت ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم

ایمان به معنای دست یابی به امنیت و رهایی از ترس و خوف، در اصطلاح قرآنی، اقرار به خدا، معاد، رسالت پیامبران، کتب آسمانی و تصدیق عملی با عمل صالح مطابق شریعت وحیانی به اراده اختیاری بی هیچ اکراه و اجباری است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان حقیقی در مومنان حقیقی، آثار بسیار نیکی دارد که می توان گفت تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت ابدی اوست. با این حال، آثاری برای ایمان در همین دنیا برای مومنان حقیقی است که بسیار شگفت انگیز است و اهل معرفت و بصیرت، نه تنها آن را دارا هستند، ولی در دیگران نیز این آثار باطنی و ملکوتی را می بینند.

نویسنده در این مقاله با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، بر است تا حقایقی از آثار باطنی و ملکوتی ایمان را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

کارکردها و آثار شگفت ایمان

ایمان به حقایق هستی، چیزی فراتر از بینش و نگرش انسان به چیزی و علم و یقین بدان است؛ زیرا ایمان اقرار زبانی، تصدیق و اذعان قلبی و عمل رفتاری است که همه فلسفه و سبک زندگی انسان را به طور کامل در بر می گیرد تا جایی که جز آن نمی اندیشید و جز آن عمل نمی کند؛ زیرا ایمان ملکه و مقوم شخصیت و ذات مومن شده است و شکی نیست که هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خودش عمل می کند.(اسراء، آیه 84)

البته از نظر قرآن، ایمان همانند تقوا دارای مراتب تشکیکی است که از یک نظر هم جنس و متجانس هستند، اما از نظر دیگر چنان میان مراتب و درجات ایمان فرق است که گویی هیچ ارتباطی میان مرتبتی با مرتبتی دیگر نیست؛ چنان که میان نور کرمک شبتاب با نور خورشید چنان تفاوت و فرق است که گاه آدمی به این توهم می رسد که نکند هیچ ارتباطی میان دو نور نباشد.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، دست کم سه مرتبه اصلی را می توان برای مراتب ایمان و تقوا بر شمرد(مائده، آیه 93) که از آن به تقوای عام، تقوای خاص احسانی و تقوای اخص اکرامی یاد می شود.

در آیات قرآنی خدا خطاب به مومنان می فرماید: یا ایها الذین آمنوا آمنوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید.(نساء، آیه 136) هم چنین در جایی دیگر از زیادت و افزایش ایمان سخن به میان می آورد.(آل عمران، آیه 173؛ توبه، آیه 124؛ احزاب، آیه 22؛ فتح، آیه 4؛ مدثر، آیه 31)

البته گاه با عناوینی دیگر به شدت و ضعف ایمان اشاره می کند، و مثلا با اشاره به زیادت ایمان تا جایی که آنان را شایسته عنوان «المومنون حقا»(توبه، آیات 2 و 4) دانسته است.

در گزارش های قرآنی آمده که برخی از پیامبران از جمله حضرت ابراهیم(ع) برای رسیدن به مقام «اطمینان قلبی» در ایمان، خواهان معجزه احیای گری مردگان به دست خویش می شود(بقره، آیه 260)، یا حواریون حضرت عیسی(ع) برای رسیدن به همین مقام اطمینان قلبی در ایمان خواهان معجزه نزول مائده و طعام آسمانی می شوند.(مائده، آیات 111 تا 113)

از نظر آموزه های قرآنی، عواملی در افزایش ایمان نقش اساسی دارد که می تواند انزال سکینه از سوی خدا(فتح، آیه 4)، تحقق وعده های الهی در دنیا مانند جنگ احزاب(احزاب، آیه 22)، تلاوت آیات قرآن از سوی مومنان(انفال، آیه 2)، ذکر اخبار غیبی چون شمار نگهبانان دوزخ(مدثر، آیه 31)، عمل به احکام الهی و مواعظ قرآنی(نساء، آیات 65 و 66)، نزول آیات و سوره های قرآنی(توبه، آیه 124)، نزول مائده آسمانی و دیدن معجزه خاص(مائده، آیات 112 و 113)، احیاگری مردگان و معاد آنان به معجزه(بقره، آیه 260) و مانند آنها باشد.

از نظر قرآن، هر درجه از ایمان، تقوایی را به دنبال دارد که موجب تشکیک در مراتب تقوایی می شود.(مائده، آیه 93) بنابراین، هر مرتبتی از ایمان و تقوا آثاری خاص خود را دارد که مثلا می توان به تفاوت یقین در ساحات مراتب ایمان و تقوای آن اشاره کرد؛ زیرا دست کم سه مرتبت برای یقین گفته شده که شامل علم الیقین، عین الیقین(تکاثر، آیات 5 و 7) و حق الیقین(واقعه، آیه 95) است.

با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، می توان آثار و کارکردهای شگفتی را برای ایمان و مراتب آن برشمرد که از جمله آنها کارکردهای ملکوتی ایمان است که بس شگفت انگیز است و اهل بصیرت از مومنان حقیقی روزانه با آن مواجه هستند. از جمله این آثار و کارکردهای شگفت، رویت و دیدن عوالم غیب و نشئات گوناگون از ملک تا ملکوت اسفل تا ملکوت اعلی است.

مصادیقی از آثار و کارکردهای ملکوتی ایمان

از نظر قرآن، آثار باطنی و ملکوتی برای ایمان به ویژه در مراتب عالی آن یعنی ایمان حقیقی است که بسیار شگفت انگیز است. البته این آثار نیز تابع ایمان می تواند دارای شدت و ضعف باشد، مثلا یکی از آثار باطنی و ملکوتی ایمان، در همین دنیا، آرامش و امنیت و سکونت و اطمینان و رهایی از هر گونه خوف و حزن و ترس و اندوه است که خود دارای مراتب شدت و ضعف است؛ زیرا همان گونه که آرامش می تواند مقطعی یا دایمی باشد، هم می تواند از نظر کیفیت بسیار متفاوت باشد. بنابراین، وقتی از آثار باطنی و ملکوتی ایمان سخن به میان می آید در هر موردی می بایست به تفاوت درجات و مراتب آثار بر اساس تفاوت درجات و مراتب ایمان نیز توجه شود.

از نظر قرآن، برخی از مهم ترین آثار باطنی و ملکوتی ایمان عبارتند از:

  1. آرامش و رهایی از ترس و اندوه: از نظر اموزه های قرآنی، همان گونه که مومنان با ورود به بهشت به آرامش و امنیتی می رسند که در سایه ایمان به دست آورده و دیگر خوف و حزنی نخواهند داشت(مائده، آیه 69؛ اعراف، آیات 42 و 49) در همین دنیا نیز مومنان حقیقی به سبب استقامت در دین و صراط مستقیم هدایت از آرامش برخوردار بوده و هیچ ترس و اندوهی نخواهند داشت حتی اگر همه دشمن و عوامل ظاهری علیه آنان باشد و گویی به بن بست رسیده اند؛ زیرا برای مومن هرگز بن بستی نیست و هماره امدادهای الهی در هر حال شامل احوال آنان می شود و آنان از این جهت در امنیت کامل بوده و هیچ اندوه و ترسی ندارند.(فصلت، آیه 30؛ احقاف، آیه 13؛ آل عمران، آیه 139؛ یونس، آیات 62 و 63)
  2. امدادهای غیبی الهی: مومنان برخلاف مردمان دیگر در محاسبات تنها واقعیت های مادی را ملاحظه نمی کنند، بلکه در محاسبات ایشان، خدا و امدادهای غیبی نقش اصلی و پر رنگ تری دارد. از همین روست که در جایی که به ظاهر هیچ امیدی برای مومنان برای رهایی از بحران به ویژه جنگ و نسل کشی دشمنان ندارند، به سبب استقامت بر حق و جهاد در راه خدا، به امدادهای غیبی حتی از باد و توفان و فرشتگان مورد حمایت الهی قرار می گیرند و پیروز میدان نبردها می شوند.(احزاب، آیه 9؛ آل عمران، آیات 13 و 123 و 125؛ مائده، آیه 11؛ انفال، آیات 12 و 19؛ مجادله، آیه 22) از نظر قرآن، مومنان به سبب آن که ثبات قدم دارند و بر قول ثابت خویش هستند(ابراهیم، آیه 27) نه تنها در «اعلون» هستند(آل عمران، آیه 139)، بلکه به سبب نزول «روح القدس» این ثبات قدم آنان (نحل، آیه 102) موجب می شود تا از هیچ کس جز خدا ترسی نداشته باشند و با توکل بر خدا و خشیت از او، خشیت و ترس عالمانه ایشان نسبت به دشمنان از میان برود وهیچ شود.(آل عمران، آیه 175؛ انفال، آیه 2؛ توبه، آیه 13)
  3. بصیرت: از نظر قرآن، مومنان حقیقی به بصیرتی دست می یابند که قلوب آنان نسبت به حقایق آگاهی شهودی و حضوری می یابد؛ زیرا الهامات و القائات خاصی از سوی خدا به قلوب آنان می شود؛ چنان که قلب ایشان حقایق ملکوتی را رویت می کند و می بینند. در حقیقت حقایق ملکوتی و باطنی هم چون معجزه برای آنان فراهم می شود و آنان صاحب «بصائر» می شوند.(اعراف، آیه 203)
  4. شفای قلب: از نظر قرآن، مومنان حقیقی از ظرفیت بی نظیر قرآن که شفابخشی نسبت به قلوب انسان است، بهره مند می شوند؛ بنابراین، آنان از نظر قرآن، اگر دارای مرض روحی و روانی بودند، با بهره مندی از قرآن، می توانند خود را درمان کرده و به شفای حقیقی دست یابند.(اسراء، آیه 82؛ فصلت، آیه 44) همین ایمان است که مومن را توانایی جداسازی طیب از خبیث را می دهد و به سادگی و آسانی می تواند چیزی طیب را از خبیث جدا کند و اجازه ندهد تا خبیث به او آسیب برساند، خواه این خبیث غذا و خوراکی باشد و خواه انسان های خبیث از مرد و زن.(آل عمران، آیه 179)
  5. شرح صدر: از نظر قرآن، دل و قلب انسان دارای ظرفیتی بی نظیر است و می تواند «سعه» یابد و وسعتی چنان به دست آورد که «عرش الله» شود؛ چنان که در روایت است که «قلب المومن عرش الله». بنابراین، هر چه درجه و مرتبت ایمان افزایش یابد به همان میزان از «ضیق صدر» کاسته می شود و «شرح صدرم اتفاق می افتد؛ در حالی که هر چه انسان از حق و حقیقت دورتر شود و به میزان «ضیق صدر» او افزوده می شود تا جایی که گویی او را از آسمان رها کرده و معلق شود و در حال جان کندن است؛ زیرا وقتی انسان به کفر می گراید اندک اندک ظرفیت نوری الهی الهامی در او به خاموشی می گراید و به جای طهارت و پاکی، رجس و پلیدی جایگزین می شود.(انعام، آیه 125)
  6. عروج و صعود: از نظر قرآن، ایمان عامل عروج و صعود نفس انسان به مرتبت روحانی است که گویی خود روح الله شده و هیچ نیازی به ابزار مادی و کالبد جسمانی ندارد. این عروج و صعود که با عزت الهی همراه است او را به مقامی می رساند هیچ چیزی برای سلطه نداشته و «علو» نخواهد یافت، بلکه او هماره عالی و در اعلی علیین است.(فاطر، آیه 10؛ آل عمران، آیه 139) این گونه مومنان در اعلی ترین مقامات در مقام «مقعد صدق عند ملیک مقتدر» نشسته و از بشارت الهی بهره خاص می برند.(یونس، آیه 2) پس می بایست گفت که ایمان مهم ترین و اصلی ترین عامل تقرب انسان به خدا در نهایت عروج و صعود است.(سباء، آیه 37)
  7. حیات معنوی و حیات طیب: از نظر قرآن، مومنان هر چه در مراتب ایمانی رشد کنند به همان میزان حیات معنوی آنان افزایش می یابد. شخص مومن در همین دنیا در حیات طیب زندگی می کند.(نحل، آیه 97) حیات طیب حیاتی عقلی و نوری است که از هر گونه نواقص و عیوب پاک و مبرا است. پس کسی که دارای حیات طیب است، هرگز در وادی رجس و پلیدی قرار نمی گیرد و در ظلمات فرو نمی رود، بلکه هماره در نور و نورانیت است.
  8. رضوان الهی: رضوان الهی به معنای خشنودی و رضای الهی است که می تواند در ساختار بهشت ها نیز خودش را نشان دهد؛ ولی رضوان الهی حقیقتی بزرگ تر و عالی تر از آن است.(توبه، آیه 72؛ آل عمران، آیه 15) کسی که در مقام رضای الهی قرار گیرد، به اندازه ای در رضایت قرار می گیرد که خدا از آن به «راضیه مرضیه» یعنی رضایت دو سویه یاد کرده است که مخصوص نفس مطمئن به ایمان است.(فجر، آیات 27 تا 30؛ بینه، آیات 7 و 8؛ مجادله، آیه 22)
  9. نورانیت: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اصولا هستی چیزی جز نور نیست و آسمان و زمین همان «نور الله» است.(نور، آیه 35) بنابراین، در انسان نور الله است که او را ایجاد کرده و خلق نموده است. پس هر چه نور الهی در او روشن تر باشد، به همان میزان به خدا نزدیک تر و خدایی تر است که در اصطلاح به عنوان «صبغه الله» (بقره، آیه 138) از آن یاد می شود. البته از نظر قرآن، کسی که در مسیر ایمان گام بر می دارد و در آن رشد و تکامل می یابد به همان میزان نه تنها از نور الله بهره مند تر و روشن تر می شود، بلکه از انوار دیگری نیز بهره مند می شود که او را به نورانیتی بس برتر می برد. از جمله نور ایمان و نور قرآن که او را مدد و یاری می رساند. این نور ایمان و قرآن است که انسان را از ظلمات نواقص و عیوبی که در اوست رها می سازد به و نورانیت تمام نزدیک می سازد.(بقره، آیه 257؛ ابراهیم، آیه 1؛ شوری، آیه 52؛ طلاق، آیه 11) از نظر قرآن، کسی که در دنیا بتواند خود را به تمامیت نور برساند در اوجی قرار دارد که کسی برتر از او نیست. او با نورانیت الهی خویش می تواند همه عوالم غیب را مشاهده کرده و از ملکوت همه هستی از جمله ملکوت جان انسان ها و روان ایشان آگاه شود و از بهشتی یا دوزخی بودن او خبر یابد بلکه آن را ببیند. البته کسی که در مسیر گام بردارد و نتواند به چنین مقام تمامیتی برسد، از خدا می خواهد در قیامت او را اتمام کرده و نوری تمام به دست آورد و هیچ نقص و عیبی نماند که ظلمتی را موجب است.(تحریم، آیه 8) از نظر قرآن، منافقان که با مومنان زندگی می کنند وقتی در آخرت از وضعیت نوری مومنان خبردار می شوند و خود را در تاریکی و ظلمات نواقص و عیوب می ببیند، از مومنان می خواهند تا نوری به آنان قرض داده تا از آن بهره ای برگیرند و خود را نورانی کنند، ولی چون آنان نیز در باطن کافر بودند هیچ نوری با اعمال صالح برای خویش ایجاد نکرده، بلکه ظلمات بر ظلمات افزوده اند، بنابراین نمی تواند در آخرت بهره ای از نور ببرند؛ زیرا آخرت جایی برای کسب نور به ملکات فضایل نیست، بلکه این نور فضایل می بایست در دنیا با نور ایمان و عمل صالح و قرآن ایجاد شود که آنان این کار را نکرده اند.(حدید، آیات 12 و 13 و 19)
  10. وحی الهامی: از نظر قرآن، خدا با بشر به سه شکل وحی مستقیم، از ورای حجاب و از طریق رسولان سخن می گوید و تکلم دارد.(شوری، آیه 51) از نظر قرآن، مومنان وقتی به درجات حقیقی ایمان می رسند خدا به آنان وحی می کند که چه کار خیری را انجام دهند، چنان که به مادر موسی(ع) وحی کرد که کودک را در تابوت گذاشته و در رود نیل اندازد تا خدا او را به سلامت به او بازگرداند و از شرور فرعون در امان نگه دارد(طه، آیات 38 و 39) یا به حواریون وحی کرد تا به حضرت عیسی(ع) ایمان آورده و با او در تبلیغ دین همراهی کنند.(مائده، آیه 11) بنابراین، از نظر قرآن، هر چه درجات ایمان افزایش یابد به همان میزان دریچه های علوم غیبی به سوی او بازتر می شود که وحی الهامی برای انجام کارهای خوب و خیرات و نیز شناخت صحیح و غیر صحیح و خبیث و طیب و مانند آنها از جمله آنها است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا