اعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنی

آثار اطاعت از خدا و غیر خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

بی گمان عبودیتی که انسان برای آن خلق شده، در اطاعت خودنمایی می کند؛ زیرا اطاعت به معنای پذیرش فرمان تکوینی و تشریعی همراه با رغبت و خضوع است. از نظر قرآن، همه هستی به شکل تکوینی خواسته و ناخواسته، مطیع خدا هستند؛ اما از انسان و جن خواسته شده تا به اراده انتخابی و آزاد خویش، اطاعت خدا را به جا آورند که بیانگر عبودیت آنان است. البته انسان و جن در بسیاری از موارد به انتخاب ارادی و آزاد خویش عبودیت می کنند، اما این عبودیت و اطاعت از خدا نیست، بلکه اطاعت از غیر خدا از جمله هواهای نفسانی و شیاطین جنی و انسی است؛ زیرا فطرت انسان و جن برای عبودیت ساخته شده و عبودیت جزو شاکله وجودی و حقیقی آنان است؛ بنابراین، اگر بنده خدا و مطیع او نشوند، بنده غیر خدا و مطیع غیر خدا می شوند و این گونه از آثار عبودیت و اطاعت از خدا محروم می شوند.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن در صدد تبیین این مطلب است که اطاعت از خدا و غیر خدا چه آثار مثبت یا منفی دارد و چه پیامدهایی را در دنیا و آخرت برای هر یک از این دو گروه خواهد داشت. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اطاعت از خدا، پیمانی الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان و جن برای عبودیت و بندگی خدا آفریده شده اند.(ذاریات، آیه 56) بنابراین، در ذات انسان و جن بندگی و عبودیت سرشته شده است. از آن جایی که انسان و جن فراتر از عبودیت و اطاعت تکوینی، دارای اراده و حق انتخاب آزاد در عبودیت و اطاعت تشریعی هستند، ممکن است که به جای عبادت و اطاعت خدا، غیر خدا را جایگزین کنند که در این صورت به جای ایمان و شکر، گرفتار کفر و کفران می شوند.(انسان، آیه 3؛ نمل، آیه 40)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، بر انسان است تا از خدا و فرمان هایش اطاعت کند و به جای عصیان، حرف شنویی داشته باشد و مطیع باشد.(بقره، آیه 93؛ آل عمران، آیات 32 و 132) بنابراین همان گونه که همه هستی و مخلوقات فرمانبردار محض خدا و در برابرش قنوت دارند(بقره، آیه 116؛ آل عمران، آیه 83؛ روم، آیه 26) انسان نیز می بایست این گونه باشد و در برابر خدا تسلیم و قنوت داشته و به اطاعت محض بپردازد.

به نظر می رسد که اکثریت مردم از این فرمان تشریعی الهی سرباز زده و به عصیان پرداخته و مطیع و تسلیم خدا و فرمان هایش نیستند. از همین روست که تنها مومنان هستند که انقیاد و تسلیم محض خویش را بیان می کنند و مطیع خدا می شوند. در این میان برترین گروه از مومنان همان پیامبران هستند که تسلیم محض پروردگار هستی هستند(بقره، آیه 131) و از خدا می خواهند تا فرزندانشان نیز این گونه باشند(بقره، آیه 128) و حتی آنان را به این اطاعت و فرمانبرداری سفارش و وصیت می کنند.(بقره، آیه 133)

از نظر قرآن، اطاعت از خدا و فرمان هایش از ویژگی های مومنان است.(بقره، آیه 285؛ توبه، آیه 71؛ نور، آیه 51) این گونه است که مومنان در تمام طول زندگی خویش سعی می کنند تا مطیع و تسلیم خدا باشند(آل عمران، آیه 102) و از هر گونه عصیان و مخالفت که بیانگر بی تقوایی آنان است، پرهیز کنند و از پلیدی ها دوری جویند(مائده، آیات 91 و 92) ؛ زیرا می دانند که اطاعت محض در هماهنگی گفتار و کردار(محمد، آیه 21) و پرهیز از هر گونه نفاق و دورویی است که منافقان در پیش می گیرند.(نور، آیه 47) بنابراین همانند پیامبران مطیع و تسلیم پروردگار بوده (بقره، آیه 131) و خالصانه و خاضعانه در برابر خدا قیام می کنند(بقره، آیه 238) و هیچ گونه استکباری نسبت به خدا ندارند، چنان که فرشتگان الهی این گونه هستند.(نحل، آیات 49 و 50)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، خدا با مومنان پیمان بسته تا تنها او را اطاعت کنند(ماتده، آیه 7) و مومنان نیز این گونه عمل می کنند و هماره در تمام طول زندگی و لحظات آن دمی از اطاعت سر باز نمی زنند و تا دم مرگ مطیع خدا و تسلیم اوامر و فرمان هایش هستند.(آل عمران، آیه 102)

اطاعت از مظاهر ولایت الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اطاعت از خدا تجلیاتی دارد که در مظاهرش بروز می کند؛ زیرا از نظر قرآن، ولایت الهی که حق اطاعت را موجب می شود در مظاهر اتم و اکمل خدا بروز و ظهور می کند. از همین روست که اطاعت از خلفای الهی اطاعت از خدا دانسته شده است؛ و بر همین اساس، بر فرشتگان و جنیان واجب شده تا بر آدم(ع) به عنوان خلیفه الله که اسماء الهی در او ظهور و تجلی کرده، سجده اطاعت برند.(بقره، آیات 30 تا 34)

از نظر قرآن، اطاعت از اولیای الهی و خلفای خدایی، اطاعت از خدا است؛ زیرا خدا در آنان تجلی کرده و اطاعت از ایشان عین اطاعت خدا است. بر همین اساس است که اطاعت رسول الله(ص) را عین اطاعت خود دانسته بی تکرار در واژه اطاعت.(انفال، آیات 1 و 46) و به صراحت نیز فرموده است: من یطع الرسول فقد اطاع الله؛ هر که رسول را اطاعت کند به تحقیق خدا را اطاعت کرده است.(نساء، آیه 80)

البته باید توجه داشت که اطاعت از خدا یا مظاهرش در حقیقت چیزی جز اطاعت از حق نیست؛ زیرا خدا خود حق مطلق است و مظاهرش از جمله پیامبر مکرم (ص) او نیز حق است و چیزی جز به حقی که بر او نازل شده، فرمان نمی دهد.(محمد، آیات 2 و 3)

هم چنین مقامات مظاهر الهی نسبت به یک دیگر متفاوت است؛ زیرا در میان پیامبران برخی بر برخی دیگر تفضل داده شده اند، چنان که پیامبران اولوا العزم بر سایر پیامبران برتری و تفضیل داده شده اند. البته ممکن است که برخی به جهاتی دیگر بر برخی دیگر برتری داده شده باشند، چنان که عالم به علم لدنی معروف به خضر(ع) بر حضرت موسی(ع) از پیامبران اولوا العزم برتری داده شده است؛ زیرا حضرت خضر(ع) عالم به علم لدنی و رشدی بود که درجه علمیت آن برتر از علم حضرت موسی(ع) است که علم به شریعت است. از همین روست که حضرت موسی(ع) متعهد می شود تا در برابر خضر(ع) مطیع باشد و نسبت به فرمانش عصیان نورزد حتی اگر اعمال یا فرمان هایش بر خلاف ظاهر شریعت باشد؛ زیرا تاویلاتی برای اعمالش است که تنها عالم به تاویل و علم لدنی از آن آگاه است.(کهف، آیات 69 و 70)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اولیای الهی که مظاهر اسماء الهی هستند، بر اساس درجات و مراتب ظهور اسمایی از سطح متفاوتی از اطاعت در ساحات های گوناگون برخوردار هستند؛ با این همه همگی در یک سطح می بایست از سوی مردم فرمانبرداری شوند و فرمانروایی آنان پذیرفته شود. بر همین اساس، لازم است تا پیامبران، صدیقین، شهداء و گواهان علمی و عملی الهی و صالحین پیروی و از آنان اطاعت شود.(شعراء، آیات 177 و 179 و 142 تا 150؛ آل عمران، آیات 49 تا 53)

ریشه این اطاعت و فرمانبرداری همان گونه که گفته شد، همان اطاعت از حق در برابر باطل است؛ زیرا پیامبران و دیگر مظاهر الهی به حق دعوت می کنند. بنابراین، فرمان به اطاعت از عالمان الهی(مریم، آیات 41 و 43)، صدیقین(توبه، آیه 119)، سالکان راه خدا(لقمان، آیه 15) و مومنان حقیقی(نساء، آیه 115) به معنای اطاعت از حق و حقیقت است؛ زیرا این افراد دارای شرایط فرمانروایی از سوی خدا هستند؛ چرا که آنان هدایت یافته (یس، آیه 21)، سالک راه خدا(لقمان، آیه 15)، امانت دار(شعراء،آیات 107 و 108 و 125 و 126)، رسولانی الهی(همان) و جزو کسانی هستند که هیچ مزد و اجرتی را برای فعالیت هایی خویش در راستای دعوت به حق و عمل به آن نمی خواهند(شعراء، آیات 109 و 110؛ 127 و 131 و 145 و 150) و همه فرمان هایی آنان بر اساس علم قطعی و یقینی و به دور از هر گونه ظن و گمان(انعام، آیات 116 و 128؛ یونس، آیات 36 و 66) و مبتنی بر عقلانیت و علمیت است.(بقره، آیه 170؛ مریم، آیات 41 و 43)

البته خدا در قرآن هشدار می دهد که کسانی که دنبال مزد و اجرت برای دعوت خویش و فرمان هایی الهی هستند، غیر قابل اعتماد هستند، چنان که عالمانی که دنبال این امور هستند و خود را در مقام ارباب قرار می دهند و مردم را به نوعی به خود دعوت می کنند(توبه، آیه 21) و در بیان حقایق تحریف پیشه می گیرند تا درم و دیناری بیاندوزند و اهدافی غیر حقی را دنبال می کنند(مائده، آیه 41) غیر قابل اطاعت و پیروی هستند و می بایست از آنان اجتناب و پرهیز کرد؛ زیرا آنان هیچ مظهریتی از خدا و ولایت او ندارند تا مجوزی برای اطاعت از آنان صادر شود.

زمینه ها و بسترهای اطاعت از خدا و مظاهرش

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی از خدا و مظاهرش اطاعت و فرمانبرداری نمی کند، بلکه تنها کسانی مطیع خدا و مظاهرش و فرمان های صادره از آنان هستند که به خدا ایمان داشته (بقره، آیه 285؛ انفال، آیه 1) و به الوهیت و ربوبیت خدا و پروردگاریش بر هستی در کلی و جزئی اعتقاد و باور داشته باشند.(بقره، آیه 131) این افراد خود مطیع خدا به تمام معنا و تسلیم و منقاد او هستند و هر چه خدا در قالب شریعت بیان کرده و عقل فطری و نقل وحیانی آن را تبیین نموده را به کار می برند. از همین روست که اطاعت از پیامبر(ص) از آن روست که او خود مطیع قوانین و شرایع اسلامی است و هرگز از آن سرباز نمی زند.(جاثیه، آیه 18) بنابراین، وقتی پیامبر(ص) به پیروی و اتباع از فرمان خویش فرا می خواند، در حقیقت فراخوانی به اسلام و شرایع الهی است نه به خویشتن؛ زیرا صراطی که او بیان می کند همان صراط مستقیم الهی و دین اسلام است که مامور به دعوت دیگران بدان است.(انعام، آیه 153)

به سخن دیگر، دعوت مظاهر الهی به خود نیست تا فرمان هایی آنان باطل و بر اساس هواهای نفسانی یا وسوسه های شیطانی باشد، بلکه نطق آنان همان نطق وحیانی و خدا(نجم، آیات 3 و 4) و عمل و کردارشان همان کردار و عمل الهی است که از آنان صادر شده است.(انفال، آیه 17) بنابراین، فرمان های مظاهر الهی چیزی جز فرمان الهی نیست و از همین روست که «عینیت» دارد؛ زیرا قول آنان قول الله و فعل آنان فعل الله است. پس اطاعت از ایشان عین اطاعت از خدا است.(انفال، آیه 1)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، معیار و ملاک اطاعت از مظاهر الهی خود بیانگر این معنا است که هدف اطاعت از حق است که منشاء و خاستگاه آن حق تعالی است. بنابراین، اطاعت از مظاهر الهی به معنای اطاعت از حق گرایی(نساء، آیه 125) و هم چنین عقلانیت(بقره، آیه 170)، علمیت و دانایی(مائده، آیه 104؛ مریم، آیه 43) و هدایت گری به سوی حق است.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104؛ یونس، آیه 35)  بر همین اساس، اطاعت از اولو الامر که مصداق اتم و اکمل آنان همان معصومان از عترت پیامبر(ص) و اهل بیت او هستند، تابع همین ملاکات و معیارهایی است که بیان شده است؛ زیرا آنان همانند پیامبر(ص) خود تابع همین ملاک و معیار بوده و اطاعت او به معنای اطاعت از همین معیارها دانسته شده است. پس کسی که از پیامبر(ص) و معصومان(ع) به عنوان اولی الامر و صاحبان فرمان الهی پیروی و اطاعت می کنند، از خدا بر اساس همین معیارها اطاعت می کنند.(نساء، آیه 59؛ محمد، آیه 3 و آیات دیگر)

هم چنین از نظر قرآن، کسانی مطیع خدا و مظاهرش خواهند بود که از خدا خوف و خشیت داشته باشند(نحل، آیات 49 و 50) و از خشم الهی بهراسند و متوجه به علم و نظارت و مراقبت کامل الهی نسبت به همه ساحات ظاهر و باطن قول و فعل خود باشند.(نور، آیه 53)

از نظر قرآن کسی که حقیقت جایگاه الوهیت و ربوبیت خدا را بداند و بشناسد و نسبت به عظمت و رحمت الهی آگاه باشد در مقام خوف و رجا و ترس و امید، به گونه ای عمل می کند تا به قرب الهی دست یابد و از خشم و غضب الهی پرهیز کند.(بقره، آیه 186)

بر این اساس، کسانی که گرفتار شک و تردید نسبت به الوهیت و ربوبیت خدا(نور، آیات 48 و 50) به سبب بیماردلی و ناتوانی از فهم و درک حقایق و تشخیص درست و گرایش صحیح  و بدگمانی ایجاد شده در دلهایشان(نور، آیات 48 تا 51) به جای پیروی از خدا و مظاهرش، دنبال هواهای نفسانی خویش و وسوسه های شیطانی می روند و نسبت به خدا عصیان می ورزند(بقره، آیه 208؛ مائده، آیات 90 تا 92) و این گونه دنبال اطاعت از رهبران و افرادی می روند که آنان را گمراه می سازد(احزاب، آیات 66 و 67) و به خود و دیگران ستم می ورزند و جزو ظالمین می شوند.(نور، آیات 48 و 50)

آثار اطاعت از خدا و مظاهرش

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که از خدا و مظاهرش اطاعت می کنند، از مغفرت الهی بهره مند می شوند(بقره، آیه 285؛ حجرات، آیه 14) که آثار آن در دفع بلا و رفع بلا و جلب منفعت خود را نشان می دهد.

هم چنین مومنان مطیع خدا و مظاهرش، در دنیا و آخرت از برگزیدگان خدا  و برخوردار از مقام صالحان هستند(بقره، آیات 130 و 131) و از تاریکی ها و ظلمات به نور در می آیند(مائده، آیه 16) و از رحمت الهی(آل عمران، آیه 132؛ توبه، آیه 71)، فوز عظیم(احزاب، آیه 71؛ نور، آیات 51 و 52)، رضایت و خشنودی و رضوان الهی(آل عمران، آیات 172 و 174)، فرجام نیک(نساء، آیه 59)، فضل الهی(آل عمران، آیات 172 و 174)، نعمت الهی(همان)، هدایت خاص الهی(مائده، آیه 16) و پاداش های خاص برخوردار شده و از خشم و دوزخ الهی مصونیت می یابند.(ابراهیم، آیات 44؛ احزاب، آیه 66)

این افراد مطیع از خدا و مظاهرش جزو گروه هایی انبیاء، صدیقن و شهداء و صالحین بوده(نساء، آیه 69) و به عنوان رفیقان با هم در دنیا و آخرت خواهند بود.(همان)

ورود به بهشت ها و بوستان های اخروی(نساء، آیه 13؛ فتح، آیه 17)، رزق کریمانه در بهشت(احزاب، آیه 31)، اجر و پاداش عظیم(آل عمران، آیه 172)، جاودانگی در بهشت(توبه، آیات 71 و 72)، برخورداری از مساکن طیب(همان) و بلکه قرار گیری در مقام رضوان که برتر از بهشت های معمولی است(همان) از دیگر آثار اطاعت از خدا و مظاهرش است.

از دیگر آثار اطاعت از هدایت های الهی و فرمان هایش که از سوی پیامبران بیان می شود، برخورداری از آرامش(بقره، آیه 38)، رهایی از خوف و حزن(همان)، امنیت و سلامت کامل(طه، آیه 47) و نجات از ضلالت و گمراهی(طه، آیه 123) و آثار ضلالت و گمراهی است که از جمله آنان خوف و اندوه در دنیا و آخرت و دوزخ ابدی است.

اطاعت از غیر خدا و آثار آن

خدا در قرآن بارها نسبت به پیروی از غیر خدا از هواهای نفسانی و شیاطین جنی و انسی که باطل است، هشدار داده و با برشمردن آثار خطرناک و زیانبار این نوع اطاعت بر آن است تا به اطاعت از خویش و مظاهرش دعوت و تشویق و ترغیب کند. بنابراین، هشدار نسبت به آثار زیانبار اطاعت از غیر خدا در حقیقت تشویق به اطاعت از خدا و مظاهرش است. از نظر قرآن، کسانی که به جای خدا و مظاهرش از غیر خدا اطاعت می کنند، گرفتار پشیمانی و ندامت(مائده، آیات 30 و 31)، ظلم و ستم به خویشتن(قصص، آیه 50؛ بقره، آیه 145)، تجاوزگری و اسراف در زندگی(کهف، آیه 28)، خسران و زیان(مائده، آیه 30)، ارتکاب جرم و جنایت و قتل(همان)، کفر به قیامت و معاد(طه، آیات 15 و 16)، محرومیت از هدایت الهی(بقره، آیه 120)، خروج و محرومیت از ولایت و نصرت الهی(همان)، محرومیت از نعمت های بهشتی(محمد، آیات 14 و 16) و مانند آنها می شوند و رنگ رستگاری و عاقبت به خیری را نمی بینند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اطاعت از گروه ها وجریان ها و عناوینی پر طمطراق که هیچ سنخیتی با حق ندارند بلکه جزو گروه باطل علیه حق هستند(انعام، آیه 153)، می تواند انسان را گرفتار چنین شرایطی سخت در دنیا و آخرت کند. از نظر قرآن، اطاعت از اشراف ثروتمند کافر(کهف، آیه 28)، اکثریت ناآگاه(انعام، آیه 116)، اهل کتاب مطیع هواهای نفسانی(مائده، آیات 48 و 49)، عالمان تحریف گر و سوداگر(مائده، آیه 41)، جباران و سرکشان(هود، آیات 59 و 60)، راه غیر مومنان(نساء، آیه 115)، سخن چینان(قلم، آیات 10 و 11)، سوگند خوران پست(همان)، شیطان(بقره، آیه 208؛ انعام، آیه 142)، بدسیرتان بداخلاق و بی نسب(قلم، آیات 10 تا 13)، عیب جویان(همان)، غافلان از یاد خدا(کهف، آیه 28)، گمراهان(مائده، آیه 77)، گناهکاران(مریم، آیه 44)، مانعان خیر(قلم، آیات 10 تا 12)، متجاوزان گناه پیشه(همان)، مسرفان (شعراء، آیات 142 و 151)، مفسدان(اعراف، آیه 142)، مکذبان(قلم، آیه 8)، منافقان(احزاب، آیه 1)، هواپرستان(کهف، آیه 28) و مانند آنها به معنای گرفتاری در آثاری است که بیان شده و بدبختی و شقاوت دنیوی و اخروی را به دنبال دارد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا