اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

طاعت نجات بخش با معرفت عقلانی

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان یک نرم افزار درونی به عنوان فطرت دارد که مرکز آن در قلب انسانی است. این نرم افزار الهی فطری مهم ترین ابزاری است که برای هر انسان قرار داده شده است؛ زیرا این نرم افزار به طور فطری حق شناس و حق گرا است؛ بنابراین، کسی نمی تواند بگوید که من حق و مصادیق آن چون عدالت، صداقت، امانت و وفا را نمی شناختم و نمی توانستم پس از شناخت حق بدان گرایش یابیم.

از نظر قرآن، این نرم افزار الهی فطری، در حالت اصلی خویش کارکردهای چون تعقل و تفقه و تذکر و تبصر و تدبر دارد تا جایی که اگر این نرم افزار نباشد، انسان نمی توانست حق را بشناسد و بدان گرایش یابد. پس این که انسان بندگی خدا می کند و در مسیر صراط مستقیم حرکت می کند، به سبب همین تعقل فطرت و قلب سالم انسانی است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن نقش معرفت و علم عقلانی را نجات از دوزخ و دست یابی به بهشت را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

نجات از هلاکت ابدی با طاعت از خدا

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه انسان ها در معرض خطر هلاکتی هستند که هیچ ارتباطی به مرگ ندارد؛ زیرا مرگ به حقیقت چیزی جز ابزار انتقال از نشئه ای به نشئه ای دیگر نیست و اصلا هیچ ارتباطی با هلاکت به معنای واقعی کلمه ندارد؛ بلکه مومنان با استقبال از مرگ در قالب شهادت، سعادت ابدی را برای خویش رقم می زنند؛ بنابراین، مراد از هلاکت همان شقاوت ابدی است که انسان را به دوزخ می کشاند و سعادت و خوشبختی را از او سلب می کند. کسی که گرفتار شقاوت است، هیچ آرامش و آسایشی را نخواهد داشت، بلکه از همه جهات به ویژه از گرما و سرمای سخت، گرسنگی و تشنگی رنج می برد و میانه مرگ و زندگی دست و پا می زند.(طه، آیات 117 تا 119)

بنابراین از نظر قرآن، هلاکت واقعی در همان شقاوت ابدی و گرفتاری در دوزخ است. این ترس برای آگاهان و عالمان موجب می شود تا دنبال راه چاره و گریزی باشند؛ چنان که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بر اساس گزارش های قرآنی با ایمان و انجام اعمال صالح خالصانه و مخلصانه بر آن هستند تا خود را از دوزخ نجات دهند. از همین روست که با ایثارگری از طعام و خوراکی که بدان نیاز داشتند، به اسیر و فقیر و مسکین می دهند تا از خوف به امنیت برسند و خود را با طاعت الهی و اعمال صالح نجات بخشند.(انسان، آیات 8 تا 12)

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی می بایست از شقاوت ابدی هراسان و ترسان باشد. برای رهایی چاره ای جز اطاعت خدا نیست؛ زیرا کسی که بندگی و اطاعت خدا می کند و هر آن چه خدا امر کرده انجام و نهی کرده ترک می کنند، نشان می دهند که از خدا و سخط او هراسان است و نمی خواهد در دوزخ فراق صفات الهی قرار گیرد و بدترین شرایط و سخت ترین آنها را تجربه کند. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست بداند که چگونه اطاعت کند و بندگی خدا داشته باشد؛ البته انسان به طور فطری به سبب نرم افزار الهی فطرت حق شناس و حق گرا است و حق و مصادیق آن از عدالت و صداقت و امانت و وفا و مانند آن ها را می شناسد و به آن گرایش داشته و نسبت به باطل و مصادیق آن از ظلم و کذب و خیانت و بی وفایی آگاهی دارد و از آن گریزش دارد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10)

البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان هر چند که چنین ظرفیت دانشی و گرایشی فطری را دارد، ولی به دلایل و عوامل درونی و بیرونی گاه دچار اشتباه و خطا در تطبیق و مصداق می شود؛ زیرا بسیاری از مردم از نظر سطح ادراکی و گرایش در حد تعادل قرار ندارند، و به سبب هواهای نفسانی و گرایش های آن و نیز وسوسه های شیطانی به خطا رفته و در دام غرور شیطانی گرفتار شده به تزیین و تسویل گری شیطان فریب می خورد و به جای تقوای الهی دنبال فجور و دریدگی می رود و طغیان را بر طاعت مقدم می دارد. بنابراین نیازمند علمی دیگر است. این گونه است که خدا به فضل خویش هدایت تشریعی وحیانی خارجی را در کنار هدایت فطری الهامی قرار داده است تا این گونه به علم در آورد.(بقره، آیه 38) البته باید توجه داشت که هدایت تشریعی وحیانی مطابق هدایت فطری الهامی است(روم، آیه 30) با این تفاوت که هدایت تشریعی مفصل تر بوده و جزئیات را نیز تبیین می کند. این تفصیل تا جایی است که به بیان مصادیق نیز می پردازد تا جایی که کسی مدعی آن نشود که من حق و مصادیق آن را نمی شناختم و نمی دانستم.

تعلم نزد عالم ربانی عامل نجات

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان نمی تواند بدون علم حق را بشناسد و بدان گرایش یابد؛ از همین روست که در آیات قرآنی بر ارزش علم آموزی و عمل مطابق آن تاکید بسیار شده تا جایی که عمل به ظنون را خدا گمراهی دانسته است و موجب هلاکت معرفی می کند.(اسراء، آیه 36؛ نجم، آیات 23و 28)

پس انسان اگر بخواهد اطاعتی کند که او را نجات بخش و سعادت آفرین باشد، می بایست علم بیاموزد؛ البته هر علمی چنین نجات بخش نیست؛ زیرا علمی می تواند نجات بخش باشد که اطاعت خدا را تبیین کند. از همین روست که در آیات قرآنی بیان می شود انسان همان طوری که در خوراکش می نگرد که چه چیزی را از چه کسی بخواهد و بخورد، در خوراکی علمی اش نیز می بایست باید بنگرد که از چه کسی چه چیزی می گیرد.(عبس، آیه 24) پس نمی بایست تنها به قول و سخن اکتفا کرد، بلکه می بایست نگریست که از چه کسی معتقداتش را می گیرد.

به سخن دیگر، انسان عاقل می بایست همه سخنان را بشنود و تحلیل کند و انتخاب عاقلانه داشته باشد و برترین و نیکوترین قول و سخن را عمل کند(زمر، آیه 18)؛ زیرا از نظر قرآن این جواز برای شنیدن همه اقوال تنها به «اولوا الالباب» داده شده است، نه این که هر کسی مجاز باشد تا از هر کسی و هر رسانه ای مطلبی را گوش بدهد و خودش انتخاب کند؛ بلکه از نظر قرآن، هر کسی مجاز نیست تا هر چیزی را بشنود و به هر  رسانه ای گوش فرا دهد و خودش انتخاب داشته باشد؛ زیرا بسیاری از مردم توانایی شناخت و تحلیل و انتخاب صحیح را ندارند؛ به ویژه که دشمنان به مغلطه و غرور و فریب و مکر می آویزند تا حقیقت را در ساختار فتنه ای قرار دهند که قابلیت تشخیص نداشته باشد؛ آنان محکمات را با متشابهات می آمیزند و حق و باطل را چنان می کنند که قابلیت تشخیص سخت و دشوار باشد. بنابراین، نمی توان به هر کسی اجازه داد که به هر رسانه ای گوش دهد و خود انتخاب کند؛ بلکه این جواز تنها به «اولوا الالباب» یعنی کسانی از عاقلان نسبت داده شده که در عقلانیت چنان هستند که می تواند مغز و باطن و ملکوت چیزی را بشناسند و در میان فتنه متشابه را از محکم جدا سازند.(زمر، آیه 18)

پس همان طوری که لازم است تا انسان مراقب باشد چه چیزی را می شنود و گوش می دهد، می بایست مراقب باشد تا هر کسی هر چیزی را گوش ندهد؛ زیرا گاه کلمه حق را دشمن می گوید و از آن مقصود باطلی را مد نظر قرار می دهد. از همین رو، گفته شده همان طوری که می بایست به «ما قال» توجه شود می بایست به «من قال» نیز عنایت شود؛ یعنی چه چیزی را از چه کسی می گیریم.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان اگر پرسشی دارد می بایست به اهل ذکر مراجعه کند(نحل، آیه 43) و از آنان بپرسند؛ زیرا اهل الذکر که همان اهل قرآن و اهل بیت رسول الله (ص) هستند؛ زیرا در قرآن و پیامبر(ص) عنوان ذکر داده شده است. پس اهل الذکر همان اهل بیت پیامبر(ص) هستند که اهل قرآن نیز هستند. بنابراین، از نظر قرآن، اگر کسی می خواهد چیزی را که نمی داند بپرسد می بایست به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) رجوع کند.

در روایات از این اهل بیت(ع) به عالم ربانی یاد شده است؛ زیرا همه حقیقت آنان ربوبیت الهی است و مظهر آن اسم الهی هستند؛ بنابراین، آنان به علم الهی می دانند و می توانند راه نجات را به انسان تعلیم دهند.

علم و معرفت عقلانی در سایه تعلیم عالم ربانی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن ، هر چند که عالم ربانی و اهل الذکر یعنی امامان معصوم(ع) عالمانی هستند که انسان می تواند با تعلیم نزد آنان علم الهی را به دست آورند و بر اساس آن به اطاعت خدا پرداخته و خویش را از دوزخ نجات دهند، اما باید توجه داشت که از نظر قرآن، علم الهی که آنان تعلیم می دهد، حجت ظاهری است که می بایست به حجت باطنی عرضه شود؛ زیرا انسان بدون عرضه به نفس خویش چیزی را نمی پذیرد.

به سخن دیگر، هر کسی زمانی مطلبی که شنیده می پذیرد و به آن معتقد می شود و بدان عمل می کند که قلب او آن را بپذیرد و بدان ایمان آورد.

در حقیقت این  قلب انسان است که چیزی را می پذیرد و بدان گرایش می یابد یا نمی پذیرد و از آن گریزش می یابد؛ زیرا گرایش و گریزش برای قلب انسان است. از نظر قرآن، انسان می تواند با ظنون به چیزی گرایش یا گریزش یابد، که البته نادرست است و انسان می بایست تا زمانی که به علم نرسیده گرایش و گریزشی نداشته باشد؛ اما گونه نیست که هماره انسان گرایش و گریزش بر اساس علم باشد. اما انسان عاقل کسی است که گریزش و گرایش او بر اساس علم باشد.

به هر حال، اگر کسی علمی حتی از عالم ربانی و اهل الذکر از اهل بیت(ع) گرفت، تا قلب او آن را نپذیرد آن را انجام نمی دهد یا ترک نمی کند. پس شکی نیست که گرایش و گریزش به دست خود شخص است و کسی از بیرون نمی تواند اراده شخص را مدیریت کند، البته ممکن است کسی مجبور به کاری شود ولی هر گاه آزاد شود دوباره به همان راهی می رود که بدان گرایش و گریزش قلبی داشته باشد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر انسان در نهایت به قلب خویش مراجعه می کند تا گریزش یا گرایش داشته باشد. از نظر قرآن، هر انسانی می بایست عاقل باشد و انتخاب درستی داشته باشد. البته زمانی قلب انسان درست و صحیح عمل می کند که سالم باشد و گرفتار زنگار و طبع و ختم نشده باشد؛ زیرا اگر کسی با فجور قلب خویش را بیمار کرده باشد، دیگر نمی تواند تفقه و تعقل داشته باشد بلکه دچار وارونگی می شود و حق را باطل و باطل را حق می یابد و گرایش و گریزش آن نیز چنین دچار وارونگی می شود.(اعراف، آیه 179؛ بقره، آیات 7 تا 15)

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هدایت تشریعی به عنوان حجت ظاهری تا به حجت باطنی و  فطری عرضه نشود و قلب آن را تایید و امضا نکند، هیچ گرایش و گریزشی رخ نمی دهد. از این روست که گفته می شود که طاعت و تعبد جز به عقلانیت فطری نخواهد بود و کسی که بخواهد مطیع و متعبد واقعی به حکمی باشد، زمانی است که آن را به قلب خویش عرضه کرده و فطرتش به تعقل و تفقه آن را  پذیرفته و امضا و تایید کرده باشد. از همین روست که بدون قلب سالم و فطرت سلیم نمی توان از اطاعت صحیح حقیقی خدا سخن به میان آورد. هر کسی بندگی خدا می کند به عقلانیت فطری است؛ زیرا این قلب و فطرت است که گرایش به خدا را امضا کرده و شخص را به آن سو سوق می دهد.

از همین روست که امام کاظم (ع) در تبیین و تفصیل نجات یابی می فرماید: لا نجاه الا بالطاعه و الطاعه بالعلم و العلم بالتعلم و التعلم بالعقل یعتقد و لا علم الا من عالم ربانی و معرفه العلم بالعقل؛ هیچ نجاتی جز به اطاعت نیست و اطاعت به علم است و علم به تعلم و آموزش و تعلم نیز به عقل است که بدان معتقد است و هیچ علمی جز از عالم ربانی نیست و معرفت و شناخت علم نیز به عقل است.(کافی، ج 1، ص 117، حدیث 12)

پس از نظر آموزه های اسلامی و قرآنی، جز به طاعت الهی نمی توان به نجات یافت و شکی نیست که اطاعت بدون علم هیچ ارزشی ندارد و علم زمانی ارزش می یابد که تعقل شود؛ زیرا تعقل به قلب سالم بستگی دارد و قلب مریض و بیمار ناتوان از تعقل است(اعراف، آیه 179) بنابراین نتیجه آن است که اگر کسی طاعت خدا دارد و اهل نجات است همان کسی است که علم را از عالم ربانی می گیرد و تعقل که از قلب سالم و سلیم بر می خیزد دنبال اطاعت خدا می رود. بنابراین می بایست که اطاع نجات بخش و رهایی بخش از دوزخ و شقاوت ابدی جز با معرفت عقلی به دست نمی آید که آن نیز در قلب سالم و سلیم است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا