اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیفلسفیمعارف قرآنی

جايگاه جمعه در فرهنگ اسلام

نوشتار زير ضمن بيان اهميت روز جمعه از ديدگاه قرآن، نقش و جايگاه نمازجمعه در تشكيل اجتماع مهم عبادي- سياسي و تأثيرات مثبت چنين اجتماعي در امور جامعه مسلمانان را مورد بررسي قرار داده است.اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

زمان و مكان از ديدگاه قرآن
از نظر اسلام و قرآن ميان زمان ها و مكان ها تفاوت ها و تمايزهاي معناداري وجود دارد. اگر از نگاه فلسفي به مسئله زمان و مكان نگريسته شود، هيچ تفاوت معناداري ميان دو زمان و يا دو مكان يافت نمي شود و همه زمان ها و مكان ها از يكساني بي معنايي برخوردار مي باشند. معناداري و بي معنايي در اين عبارت به اين مفهوم است كه ارتباطي سازنده و تأثيرگذار ميان دو سوي قضيه وجود ندارد. از اين رو هرگاه نسبتي ميان دو سو وجود نداشته باشد و يا نسبت بي تأثير باشد و مانند نسبت آسمان و ريسمان باشد سخن از بي معنائي رابطه دوسويه مي شود.

 

بنابراين هيچ رابطه اي ميان انسان و زمان ها و مكان ها نمي توان ثابت كرد و تنها رابطه اي كه در اين جا ثابت است وجود انسان در زمان و محدوده زماني و يا مكاني خاص است كه پيش يا پس از آن وجود نداشته است؛ ولي اين بدان معنا نيست كه ميان دو قطعه از زمان تفاوت معناداري باشد.اما اين مسئله از نگرش قرآن و اسلام دگرگون مي شود و براي زمان و مكان اقتدار خاصي تعريف مي شود. به اين معنا كه بخشي از زمان و يا مكان داراي اقتداري است كه در زمان و يا مكان ديگر نمي توان چنين اقتدار و توانايي را شناسايي و ردگيري كرد.
به عنوان نمونه قرآن از اوقات خاصي براي انجام وظايف عبادي ياد مي كند و بر اين نكته تأكيد مي ورزد كه قرآن الفجر مشهود است و يا استغفار در سحرگاهان از تأثير شگرفي در زندگي آدمي برخوردار مي باشد.
چنان كه از اقتدار مناطق خاصي از زمين سخن مي گويد و آن را به قداست و حرمت مي ستايد و يا سرزميني را سرزمين مبارك دانسته و سرزمين ديگري را سرزمين نامبارك برمي شمارد و ميان بلد طيب و بلد خبيث تفاوت قرار مي دهد. اين بدان معناست كه از نظر قرآن و فرهنگ اسلامي ميان زمان ها و مكان ها تفاوت هاي معناداري وجود دارد. بخشي از زمان به جهت تأثير مثبت و سازنده در تكامل بشر و رشد و شكوفايي و يا ارتباط سالم و آسان و كامل تر ميان انسان و خداوند و عالم غيب از جايگاه خاص برخوردار مي باشد.
اهميت روز جمعه
جمعه يكي از روزهاي هفته است كه از نظر فرهنگ اسلام جايگاه ويژه اي دارد. در ميان اديان و شرايع جهاني چه الهي و چه غيرالهي، برخي از روزها به جهت خاصي، از اهميت فراواني برخوردار هستند. اين جايگاه گاه به جهت امور اعتباري است و گاه به جهت امور حقيقي.
در فرهنگ يهودي روز شنبه از جايگاه خاصي برخوردار است و تعطيلي آن روز به اين خاطر توجيه مي شود كه خداوند همه هستي را در شش روز هفته آفريده است و در روز شنبه كه از آن به يوم السبت ياد مي كنند خداوند به استراحت پرداخته است.
در انديشه و بينش يهودي تعطيلي و حرمت شنبه به سبب استراحت خداوند است كه از آفرينش هستي فارغ شده بود. هر چند كه برخي از آنان اين مسئله را به لغوب و خستگي خداوند نسبت مي دهند و قرآن آن را نكوهش مي كند اما با اين همه، مسئله، ارتباط تنگاتنگي با واقعيتي دارد كه اتفاق افتاده است. به اين معنا كه آنان شش روز هفته را روز تلاش و كار و آفرينش مي دانند چنان كه خداوند به اين كار مشغول بوده است و روز هفتم را روز استراحت و تعطيلي به شمار مي آورند.
قرآن در آيه 124 سوره نحل به اختلاف يهوديان در مسئله شنبه اشاره مي كند و مي فرمايد علت اين كه خداوند روز شنبه را براي يهوديان روز تعطيل اعلام كرد اين بود كه آنان درباره روز جمعه اختلاف كردند. در تفاسير آمده است كه خداوند روز جمعه را به عنوان روز تعطيل براي يهوديان قرار داد تا آن را گرامي بدارند ولي آنان در تعيين آن اختلاف كردند و خداوند براي اين كه اختلاف ايشان را فرونشاند روز شنبه را براي آنان تعطيل كرد. در حقيقت تغيير جمعه به شنبه به سبب سرپيچي يهوديان بوده است. (مجمع البيان ج5 و 6 ص 604)
بنابراين بايد گفت كه براساس باورهاي درست و غيرتحريف شده كه قرآن آن را تأييد مي كند شش روز، تا روز جمعه مي باشد و روز هفتم همان جمعه است نه روز شنبه. از يهوديان خواسته شده بود كه روز جمعه را احترام گذاشته و آن را تعطيل كرده و به تعظيم آن روز به عنوان ايام الله بپردازند ولي آنان از اين امر سرپيچي كردند و در ميان خويش اختلاف نمودند به گونه اي كه براي جلوگيري از اختلاف از آنان خواسته شد كه روز شنبه را تعطيل كرده و احترام بگذارند. براي تنبه و مجازات ايشان هم دستور داده شد كه هيچ گونه عملي را نمي بايست انجام دهند و هرگونه كار و تجارت در آن حرام است. با اين همه در داستان اصحاب السبت ديده مي شود كه آنان از اين حكم نيز تجاوز كرده و حرمت و احترام روز شنبه را مي شكنند و به شكار ماهي و صيد آن مي روند كه در نتيجه مجازات مي شوند و به شكل بوزينه تغيير شكل مي دهند.
از نظر مسيحيان روز يكشنبه از اعتبار و ارزش خاصي برخوردار است؛ زيرا در اين روز است كه به درخواست حواريون مائده آسماني برايشان نازل شد و آنان آن روز را جشن گرفتند و تا قيامت آن را عيد قرار دادند و تاكنون به احترام آن روز مبارك، جشن گرفته و شادي مي كنند. در اين جا اتفاقي موجب مي شود تا اين روز از روزهاي ديگر بازشناخته و از جايگاه و منزلت ويژه اي برخوردار گردد.
جمعه در جاهليت و اسلام
جمعه يكي از روزهاي هفته است كه در فارسي به آدينه ياد مي شود. عرب ها پيش از اسلام و نزول وحي آن را به نام عروبه ياد مي كردند؛ زيرا در اين روز گرد هم مي آمدند و به بررسي مسايل خويش مي پرداختند. عروبه به معناي اجتماع مردم عرب در يك مكان و در روز جمعه بود. (لسان العرب ج2 ص359)
پس از اسلام اين روز به نام جمعه تغيير نام يافت و مردم روز عروبه را به روز جمعه تبديل كردند. از امام باقر(ع) درباره علت نام گذاري روز جمعه پرسش مي شود و آن حضرت(ع) پاسخ مي دهد كه جمعه را خداوند به دليل اجتماع مردم در اين روز جمعه ناميده است. (تفسير نورالثقلين ج5 ص325 حديث33)
بنابر آن چه گفته شد در فرهنگ شرايع الهي روز جمعه از احترام و حرمت خاصي برخوردار بوده و مي بايست تعطيل گردد و مورد تجليل وتعظيم قرارگيرد. در اسلام اين روز از همان ارزش و اهميتي برخوردار است كه پيش از پيمان شكني يهوديان و اختلاف در ميان آنها، از اهميت و جايگاه خاص برخوردار بوده است.
خداوند در آيه9 سوره جمعه اين روز را روز اجتماع اهل ايمان براي اجرا و برگزاري مراسم خاص نماز عبادي و سياسي جمعه قرار داده است.
به نظر مي رسد كه اين حكم در مدينه نازل شده؛ زيرا زماني است كه دولت اسلامي ايجاد شده و مردمان براي دريافت احكام ديني و اجتماعي و سياسي مي بايست روزي در مركز گرد آيند تا از آن آگاه گردند.
نماز جمعه به جهت ويژگي هاي خاص خود اين زمينه را فراهم مي آورد تا پيش از نماز دو ركعتي، مسايل جامعه و دولت مطرح شود و قوانين و مقررات عبادي و سياسي به گوش مردمان برسد.
در اين روز برخلاف روزهاي ديگر، اذان، مورد تأكيد است؛ زيرا اذان به معناي اعلان رسمي اجتماع مي باشد و دولت اسلامي با اذان و اعلان رسمي مي كوشد تا اجتماعي سياسي و عبادي را به طور رسمي برقرار كند و از همگان به عنوان امت بخواهد كه در اين اجتماع حاضر شوند.(جمعه آيه9)
جاي ديگري كه از اذان سخن به ميان مي آيد روز حج اكبر است كه مواضع رسمي دولت اسلامي از سوي پيامبر خدا اعلام مي شود و به شكل برائت از دشمنان به گوش همگان مي رسد. اين مسئله نشان مي دهد كه ميان برائت از دشمنان كه امري سياسي است و اذان براي گردهمايي رسمي شهروندان، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد و نمي توان ارزش اذان به عنوان نماد اعلام رسمي گردهمايي را ناديده گرفت.
آيات سوره جمعه بيانگر نكاتي خاص درباره ارزش و جايگاه روز جمعه و نماز جمعه به عنوان ميتينگ سياسي و اجتماعي است. در اين روز ياد خدا پس از نماز جمعه به عنوان زمينه رستگاري مطرح مي شود. يادكرد بسيار خداوند به اين معناست كه انسان مي بايست توجه ويژه اي به خداوند در اين روز داشته باشد. حضور در اجتماع تبعات زيادي دارد به ويژه كه اين ذكر خدا پس از نماز مطرح مي شود كه اجازه داده شده است تا مردمان به تجارت بپردازند و خريد و فروش كنند. اين بدان معناست كه مردم در اجتماع و خريد و فروش ممكن است از ياد خدا غافل شوند از اين رو مستحب شده است كه خدا را بسيار ياد كنند تا در دام شيطان و فراموشي و غفلت نيافتند.
حضور در اجتماع و مباحث سياسي و اجتماعي و اقتصادي عامل مهمي در غفلت انسان از خداست ولي ياد كرد خدا موجب مي شود تا از تأثيرات منفي اجتماعات سياسي و اجتماعي و كشمكش ها و نزاع ها و داد و ستدها كاسته شده و نوعي اعتدال و تعادل ميان دنيا و آخرت برقرارگردد.
تعطيل روز جمعه و پرداختن به مسائل سياسي و عبادي و اجتماعي بيانگر اهميت و نقش نماز جمعه در مسايل دولتي و رشد فكري و فرهنگي انسان مي باشد. در اين روز مردمان موظف شده اند كه با حضور در اجتماع سياسي و عبادي و اقتصادي، مشروعيت نظام را تاييد كنند و يك صدا با دولت اعلام بيعت هفتگي نمايند و مسايل اجتماعي خويش را حل كرده و با حضور در نماز جمعه وحدت آفرين، هم از دنيا و هم از آخرت بهره گيرند.
روز جمعه و نماز جمعه را مي توان نمونه عالي و عيني و كامل از جامعيت تفكري اسلامي برشمرد. اسلام به خوبي در اين جا نشان مي دهد كه آييني جامع ميان دنيا و آخرت و عبادت و سياست و آرامش و آسايش و اقتصاد و فرهنگ و امور ديگر مي باشد. در عين حال كه مي كوشد تا آدمي را با ذكر و ياد كرد خدا به كمال فردي و روحي ببرد، مي كوشد تا دنيا و آخرتش را به هم پيوند زند و ميان سياست و عبادت ارتباط ايجاد نمايد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا