اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

صله رحم در آیات و روایات

samamosانسان موجودی عاطفی است. بخش مهمی از نیازهای عاطفی انسان از طریق روابط اجتماعی پاسخ داده می شود. خداوند پس از آفرینش حضرت آدم(ع) به آفرینش همسری برای او پرداخت؛ زیرا همسران در کنار هم به نیازهای عاطفی و احساسی یک دیگر پاسخ می دهند. از این روست که همسری به عنوان یک راه اصلی پاسخ گویی به این نیاز عاطفی مطرح شده است.(روم، آیه 21)

از آن جایی که نیازهای عاطفی و احساسی و نیز نیازهای مادی و آسایشی انسان فراتر از آن است که تنها از طریق همسری پاسخ داده شود، مساله ارتباط اجتماعی به عنوان یک راه پاسخ گویی مطرح می شود. در این میان ارتباط با خویشان از جایگاه مهمی برخوردار می باشد. این جاست که حفظ ارتباطات با خویشان و پیوند با ایشان در دستور عقل و سیره عقلایی قرار گرفته و اسلام نیز به حکم تایید احکام مستقل عقلی و رویه و سیره صحیح عقلایی، آن را تایید کرده است و یکی از دستورهای دین مبین اسلام و یکی از مهم ترین آداب اجتماعی و اخلاقی «صله رحِم» است. با بهره گیری از این سیره اخلاقی و رفتار عاطفی و انسانی و با عمل صحیح به آن، ریشه بسیاری از کمبودها و نیازهای طبیعی انسان از بین می‌رود و پاسخ مناسبی و درخوری بدان ها داده می شود.

مفهوم شناسی صله رحم

«صله» از واژه عربی وصل گرفته شده است. صله در لغت به معنای جمع و ربط و پیوند میان دو چیز ، احسان و بخشش، رفاقت و دوستی، رسیدگی آمده‌است(المنجد) و «رَحِم» در لغت به معنای زهدان و قرابت است(همان ؛ فرهنگ ابجدی عربی فارسی ،ج 1ص 10 ؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373 ، چاپ اول،ج14، ص20572) ومراد از آن در این جا همین معنای اخیر به معنای خویشاوندان و بستگان نسبی و خونی مانند برادر، خواهر، عمو، عمه، خاله و دایی، پدر بزرگ، مادربزرگ و مانند آن ها می‌باشد.

اما درباره اینکه ارحام چه کسانی هستند؟ نص دقیقی وجود ندارد؛چرا که در شرع مقدّس اسلام و آیات و روایات، معنای خاصی برای رحم ذكر نشده است. از اینجا می فهمیم كه این كلمه نیز مانند سایر كلمات، حمل بر معنای عرفی متداول می شود. از این روست که برخی گفته اند شاید رحم به معنای خویشاوندانی باشد كه از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان به یكدیگر وابسته باشند، هر چند كه این وابستگی به چند واسطه باشد. عروه بن یزید از امام صادق ـ علیه السلام ـ درباره تفسیر آیه «وَ الذینَ یَصلونَ ما اَمرَ اللهُ بهِ اَن یُوصلَ»(رعد، آیه 21) پرسید. آن حضرت پاسخ داد: مراد از كسانی كه خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست.(اصول كافی، ج 2، ص 156)

بنابراین، صله رحم، پیوند با تمام خویشان می باشد، بدیهی است كه خویشاوند هر قدر به انسان نزدیك تر باشد. وظیفه او در حفظ پیوند، شدیدتر و لازم تر است. شهید ثانى گفته است: اصحاب فقهاء اختلاف دارند که قرابت کیانند؟ چون نصى در بیان آن نرسیده است و بیشتر فقهیان آن را امرى عرفى می دانند که در عادت، وابسته ی در نسب شمرده شوند، خواه ارث برند یا نه.

قول دیگری نیز می گوید: در عرف هر که وابسته نژادى است و گرچه فاصله دور دارد، با حفظ اولویت مراتب بر یکدیگر، چه مذکر باشند چه مونث باشد. پس هرچه نسبت شخص نزدیکتر باشد، صله از اهمیت بیشتری برخوردار است. برخى عامه صله رحم را منحصر در آنهایی دانسته اند که نباید با هم زناشوئى کنند و محرم یک دیگرند.

قول معروف دیگری نیز می گوید رحم، پیوند نژادی میان وابستگان به یک مادرو هر چه بالاتر رود از مادر بزرگها دایی، خاله، عمو و عمه که همه از ارحام هستند.

بنابر قولى مراد از رحم، خویشاوند از دو طرف است، پدران و هر چه بالا روند، و فرزندان و هر چه به پائین روند.(آداب معاشرت، ترجمه جلد شانزدهم بحارالانوار، ج‏1، ص 71 )

به هر حال، صله رحم در اصطلاح به معنای احسان، نیکی، محبت، اظهار عطوفت، رعایت حال خویشان و ارتباط داشتن با خویشان و نزدیکان نسبی یا سببی است.

اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی واستحکام روابط خانوادگی را مورد تأکید و توجه قرار داده و صله رحم ومحبت و احسان و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی واجب کرده‌است.

البته خداوند در قرآن از دو نوع خویشاوندی نسبی و سببی سخنمی گوید که یکی از راه خون و ژن تحقق می یابد و دیگری از راه دامادی و به تعبیر قرآنی صهر پدید می آید.(فرقان آیه 45)

خویشاوند نسبی و خونی به کسی گفته می شود که به واسطه نسبت از طرف پدر و مادر و جز آن به شخص نزدیک می باشد و از مصادیق آن می توان به عمو، عمه، خاله و دایی و مانند آن اشاره کرد.

جایگاه و اهمیت صله رحم

اسلام تحكیم پیوندهای خویشاوندی واستحكام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأكید و توجه قرار داده و صله رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یك ارزش الهی واجب كرده است و خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده و می فرماید: «وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشركُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی…؛ خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریك او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیكی كنید. (نساء، آیه 36)

در جای دیگر درباره اهمیت و ارزش صله رحم و توجه به خویشان و پیوندهای خویشی می فرماید: «و اتَّقوا اللهَ الَّذی تَسائَلونَ بِهِ‌ و الاَرحامَ انَّ اللهَ كانَ عَلیكُمْ رَقیباً؛ بترسید از آن خدایی كه به نام او از یكدیگر درخواست می كنید؛ و درباره ارحام كوتاهی نكنید، همانا خداوند مراقب شماست.»(نساء، آیه 1)

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره اهمیت و ارزش آن فرمود: به آنان كه حاضرند و آنان كه غایبند و آنان كه از صُلب های مردان و رَحِم های زنان تا روز قیامت به دنیا می آیند سفارش می كنم كه صله رحم نمایند، گرچه مستلزم پیمودن یك سال راه باشد، زیرا صله رحم (یكی) از (مسائل مهم) دین است.( بحارالانوار، ج 74، ص 105)

امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نیز به فرزندش چنین سفارش می كند: «اَكرم عَشیرتَكَ، فَاِنَّهم جَناحُكَ الّذی بهِ تَطیرُ، وَ‌ اَصْلُكَ الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ‌ یَدُكَ الَّتی بِها تَصوُلُ ؛ خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند كه با آنان پرواز می كنی و اصل و ریشه تو می باشند كه به ایشان باز می گردی و دست (یاور) تو هستند كه با آنها (به دشمن) حمله می كنی (و پیروز می شوی).»( نهج‌البلاغه، نامه 31، ص 939)

این همه تأكید وسفارش نسبت به صله رحم در قرآن و احادیث، بیانگر ضرورت و نقش حیاتی آن است. در منابع فقهی ما نیز چنین آمده است: «صله رحم مطلقا واجب است هر چند كه خویشاوندان انسان مرتد یا كافر باشند.»( استفتاأت از محضر امام خمینی، ج 1، ص 487) به عبارت دیگر كفر و فسق سبب سقوط حق خویشاوندی نمی شود، بلكه صله رحم در این گونه موارد نیز امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات آنها از گمراهی شود.

راوی می گوید: به امام صادق ـ علیه السلام ـ عرض كردم: «كسانی با من خویشاوندی دارند، اما با من هم عقیده نیستند، آیا برای آنان بر عهده ام حقی است؟ فرمود: بلی؛ حق خویشاوندی را چیزی قطع نمی كند و اگر با تو هم عقیده باشند، برای آنان دو حق است؛ یكی حق خویشاوندی و دیگری حق اسلام. (اصول کافی، ج 2، ‌ص 151)

فواید و آثار صله رحم

در قرآن برای خویشاوندی آثار مختلف حقوقی و غیرحقوقی بیان شده است که از جمله آن ها می توان به ارث بردن اشخاص از طریق خویشاوندی نسبی اشاره کرد. (نساء، آیه 7) زیرا قرابت در آیه برای بیان ملاک ارث مطرح شده و علت ارث بردن شخص از میت به سبب آن است که میان شخص ومرده نوعی پیوند خویش و قرابت نسبی و خویشاوندی خونی وجود دارد.

از دیگر آثار خویشاوندی می توان به بهره مندی اشخاص از خویشاوندی در راستای امنیت اشاره کرد. (هود، آیه 91) کسی که دارای خویشانی است، عرق و حمیت خویشاوندی موجب می شود تا از هر گونه تعرض دیگران در امنیت باشد و دشمنان و کینه توزان به حساب پشت گرمی شخص به خویشان خود، نمی توانند به او آسیبی برسانند. در آیه مورد اشاره این معنا مورد تاکید است که انسان به پشتوانه خویشان خود در امنیت قرار می گیرند و کسی به خود اجازه نمی دهد تا به اذیت و آزار یا کشتن شخص دارای خویشان بزرگ و زیاد اقدام کند، چرا که ممکن است در مقام پاسخ گویی از سوی خویشان، ضرر و زیان بیش تر را محتمل شود. بنابراین، خویشان یک حوزه امنیتی را برای شخص پدید می آورند و او را در حفاظ امنیتی خود قرار می دهند.

از دیگر آثار پیوندهای خویشاوندی و حفظ و حراست بر آن می توان به احکامی اشاره کرد که خداوند در قرآن از آن به شکل احکام بیان داشته است تا این گونه پیوندهای خویشاوندی مورد حفاظت قرار گیرد و مردمان از آثار و برکات صله رحم بهره مند شوند. ازجمله این آثار می توان به ترجیح محبت خویشاوندان بر دیگران (توبه، آیه 24) و جواز بهره مندی از خوردن خوراکی ها ازخانه ایشان بی اجازه آنان (نور، آیه 61) و وجود محرومیت برخی خویشاوندان و جواز نگاه به آنان (نور، آیه 31 ؛ و احزاب، آیه 55) و حرمت ازدواج با برخی از ایشان (نساء، آیه 23) و استفاده از حمایت های مادی و معنوی آنان (نمل آیه 49 و فاطر آیه 18) نیز اشاره کرد.

البته همان گونه که صله رحم و پیوندهای خویشاوندی آثار و برکات مثبتی برای شخص و جامعه دارد، می تواند به سبب نوع عملکرد نادرست خویشان و سوء استفاده و افراط در بروز احساسات و عواطف خویشاوندی، موجب رفتارهای زشت و نابهنجار اجتماعی شود.

به سخن دیگر، برخی از بهره گیری های زشت از سوی عده ای از خویشان نیز می تواند آدمی را به گمراهی و نابهنجاری و تباهی در دنیا و آخرت سوق دهد؛ زیرا برخی از خویشاوندان با سوءاستفاده از روابط خانوادگی و خویشاوندی می کوشند تا بستگان خود را به گمراهی سوق دهند و آنان را به دشمنی با خدا (ممتحنه آیات 1 و 2) و خلق خدا و ظلم و ستم در حق دیگران (نساء، آیه 135 ؛ و انعام ، آیه 152) بکشانند و عواطف و احساسات آنان را زمینه ای برای رفتارهای ظالمانه خویش قرار دهند. (توبه، آیه 24) برخی دیگر از مردم دنیاطلب و ظاهربین نیز خویشاوندی را عاملی برای تفاخر می شمارند (کهف، آیه 34) و با تفاخر و بی عدالتی، حق دیگران را ضایع می سازند. از این رو کارکردهای خویشاوندی همانند شمشیر دو دمی است که می تواند هم آسیب زا و هم مفید و سازنده باشد.

قرآن ضمن توجه بخشی به برخی از مضرات و آسیب های خویشاوندی، بر مسئله صله ارحام و ارتباط خویشاوندی و حفظ آن تأکید دارد؛ چرا که آثار و برکات خویشاوندی در پاسخ گویی به نیازهای مادی و معنوی و نیز روحی و روانی و حتی جسمی بشر بر کسی پوشیده نیست. بر این اساس یکی از مسایل مهم در حوزه تشریع روابط اجتماعی، حوزه مسایل خویشاوندی و حفظ ارتباط با آنان در راستای تحکیم اجتماع بزرگ و همدلی و همراهی و تعاونمیان مردم است.

در روایات و سنت اسلامی نیز برای صله رحم آثار و فواید بسیاری بیان شده كه در اینجا به برخی از آنها اشاره می كنیم:

الف ـ طول عمر؛ یكی از مهم ترین آثار صله رحم، طولانی شدن عمر است. امام رضا ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید: چه بسا مردی كه تنها سه سال از عمرش باقی مانده است، اما خدا به خاطر صله رحم، باقیمانده عمرش را به سی سال می رساند و خدا آنچه را می خواهد، انجام می دهد. (اصول کافی، ج 2، ‌ص 150)

شخصی به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق ـ علیهما السّلام ـ نقل كرده كه آن حضرت فرمود: ای مَیسِر گمان می كنم به خویشان خود نیكی می كنی؟ گفتم: آری فدایت شوم! من در نوجوانی در بازار كار می كردم و دو درهم مزد می گرفتم، یك درهم آن را به عمّه ام و درهم دیگر را به خاله ام می دادم. آن گاه امام فرمود: به خدا سوگند تاكنون دوبار مرگت فرا رسیده، ولی به خاطر صله رحم به تأخیر افتاده است.»( بحارالانوار، ج 74، ص 100)

ب ـ فراوانی روزی؛ حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: هر كس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی اش را افزایش دهد، باید صله رحم كند.( اصول كافی، ج 2، ص 156)

ج ـ حسن خلق؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: رسیدگی به خویشان، اخلاق را نیكو می كند. (بحارالانوار، ج 74، ص 114)

د ـ پاكی اعمال و دفع بلا؛ امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: رسیدگی به خویشان، اعمال را پاك می كند و بلا را دور می سازد. (اصول كافی، ج 2، ص 152)

هـ . آسانی حساب؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: رسیدگی به خویشان حساب روز قیامت را آسان كرده و از مرگ بد جلوگیری می كند.( بحارالانوار، ج 74، ص 104)

و . آبادی شهرها: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: صله رحم و خوشرفتاری با همسایه شهرها را آباد می كند.( همان، ص 120)

تأکید قرآن بر حقوق خویشاوندی

خداوند قانونگذاری در حوزه مسایل خویشاوندی را در آیه 16 سوره نور به عنوان یکی از آیات الهی و زمینه ای بر اندیشیدن و دست یابی به هدف مندی عالم و گرایش به دین مطرح می کند. همچنین رعایت حقوق خویشاوندی را از مواعظ الهی (نحل آیه 90) و فرمان الهی (نحل آیه 90 و اسراء آیه 26 و روم آیه 38) و به عنوان خیر (روم آیه 38) دانسته و اخلاص در رعایت حقوق خویشاوندی را امری شایسته قلمداد کرده (روم آیه 38) و رعایت آن را موجب قرار گرفتن شخص در زمره رستگاران شمرده است.(همان)

از جمله حقوقی که خداوند در قرآن برای خویشاوندان بیان می کند می توان به احسان و نیکی (بقره آیات 83 و 177 و نساء آیه 36 و نحل آیه 90) ارث بردن (نساء آیه 7 و 8 و 33 و انفال آیه 75 و احزاب آیه 6) اطعام و مقدم داشتن ایشان در این امر (بلد آیات 14 و 16) انفاق (اسراء آیه 26 و روم آیه 38)، جواز خوردن از خوراکی ها و مواد غذایی خانه های خویشان بی حضور و اذن آنان(نور آیه 61)، لزوم صله رحم و ارتباط با ایشان (رعد آیه 19 و 21)، عفو و گذشت از لغزش ها و اشتباهات آنان (نور آیه 22)، برآوردن نیازهای آنان (همان) و ملاطفت و مهربانی و داشتن گفتار پسندیده با ایشان (نساء آیه 8 و اسراء آیات 26 و 28) و وصیت به پرداخت اموالی در حد متعارف به خویشاوندان در هنگام مرگ و احتضار (بقره آیه 180) اشاره کرد.

از پیامبر گرامی (ص) روایت شده که فرمود: نیکی به والدین و صله رحم، حساب را آسان می کند (مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 444) بنابراین اگر کسی بخواهد که در آخرت از سخت گیری های خداوند در حساب و کتاب رهایی یابد و دست کم کارش آسان شود، باید در صله رحم و احسان به پدر ومادر کوتاهی نکند.

احسان به پدر و مادر به معنای صله رحم واقعی و نیز بستگان نزدیک مانند برادر و خواهر و عمه و خاله و دایی وعمو و مانند آن از اوامر خداوندی (بقره، آیه 83 ؛ و نساء ،آیه 36) و لزوم تقدم آنان بر دیگران در احسان و نیکی (همان) از پیمان های الهی است که ترک آن جایز نیست.

مصادیق صله رحم و رسیدگی به خویشان

چنان گفته شد، صله رحم در لغت و اصطلاح به معنای پیوند خویشی از طریق احسان و بخشش و دوستی و ارتباط و مانند آن است. پس صله رحم، تنها به رفت و آمد و دید و بازدید دیدار نیست، همان گونه که قطع رحم، به ترک آمد وشد نیست. از آن جایی که هدف از صله رحم برقرار کردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندانو احسان و بخشش به ایشان است و این ارتباط از راه‌های گوناگونی امکان پذیر است که از آن به مصادیق عملی صله رحم در این جا یاد می شود. صله رحم می تواند از یک سلام خشک و خالی تا دادن یک لیوان آب به خویشان تا پرداخت دیه قتل خطایی و دفاع از حریم او تا پای جان تحقق یابد.

برخی از روش های صله رحم و حمایت از خویشاوندان عبارتند از:

1 . حفاظت امنیتی و كمك جانی: می توان گفت كه بزرگ ترین مرتبه صله رحم، رسیدگی جانی به خویشان است و آن در جایی است كه جان یكی از بستگان در خطر باشد كه در این صورت وی باید تا پای جان بایستد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مكتبی ـ دفاع كند، تا ضرر را از او دفع نمایند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: هر كس با جان و مالش، صله رحم كند، خدای متعال اجر صد شهید به او می دهد.(اسراء ،آیه 26)

از آیات 91 و 92 سوره هود به دست می آید که دفاع از جان و خون خویشان یک امر عرفی و سیره عقلایی در طول تاریخ بوده است. همین دفاع از جان خویشان بود که گاه دشمنان پیامبران را از تعرض به ایشان باز می داشت و اجازه نمی داد تا به قتل ایشان بپردازند، زیرا ترس از انتقام خویشان موجب می شد تا از قتل ایشان با همه انگیزه های قوی که داشتند خودداری کنند.

2 . كمك مالی: اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایشان لازم است. این گونه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام نسبت به آن تأكید فراوانی دارد، تا آنجا كه قرآن كمك به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب می كند و آنجا كه سخن از كمك اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یك حق واجب ذكر كرده و می فرماید:«و آتِ ذَالقربی حقَّهُ و المِسكینَ؛ حقوق خویشاوندان و مسكین را ادا كن.(اسراء، آیه 26؛ و نیز : روم، آیه 38)

امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید: «فَمَنْ اَتاهُ اللهُ مالاً فَلْیَصِله بِه قَرابَتَهُ؛ كسی كه از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری كند.» (نهج‌البلاغه، خطبه 142)

3 . كمك فكری: رسیدگی فكری در جایی است كه یكی از بستگان انسان برای هدایت شدن نیاز به راهنمایی دارد. به عنوان مثال: یكی از اقوام انسان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی كردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و ترساندن از پیامدهای ترك نماز و روزه در او مؤثر می شود، بر انسان لازم است كه نزدش رفته و به او كمك فكری كند كه امر به معروف و نهی از منكر است. به استفتایی در این زمینه توجه فرمایید:«آیا انسان می تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی كه بی تقوا و بی نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟

جواب: قطع رحم جایز نیست، ولی باید آنها را با مراعات موازین امر به معروف و نهی از منكر كند.»( . ر.ك: استفتاآت، ج 1، ص 488)

4 . كمك عاطفی: شاید برخی تصوركنند كه اصرار و تأكید اسلام درباره صله رحم برای افرادی است كه تمكّن مالی دارند و اشخاصی كه از نظر مالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست. این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صله رحم برقرار كردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راه های گوناگونی امكان پذیر است. گاهی رفتن به منازل خویشان، سلام و احوالپرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می كند و سبب دلجویی از خویشان می شود. به فرموده امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ :«صِلُوا اَرْحامَكُم وَ لَو بِالتَّسلیمِ؛ با بستگان خود صله رحم كنید، گرچه با سلام كردن (به آنان) باشد.»( اصول كافی، ج 2، ص 155)

امام صادق ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید: پیوند میان برادران آن گاه كه پیش هم هستند، دیدار همدیگر است و در مسافرت نامه نوشتن به یكدیگر.( اصول كافی، ج 2، ص 670)

گاهی نیز شركت در غم و شادی خویشان از موارد صله رحم است؛ شركت در مراسم تشییع جنازه و مجالس ترحیم و دلجویی از بازماندگان آنان، و نیز شركت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی محسوب می شود كه در تقویت و تحكیم رابطه خویشاوندی نقش مؤثری دارد.

5 . ترك آزار: یكی از بهترین روش های صله رحم با خویشاوندان، ترك اذیت و آزار آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نكردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نكردن از آنان و… از بهترین موارد صله رحم است. اگر كسی نمی تواند به بستگان خود كمك مالی كند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نكند.

امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید: بهترین چیزی كه به آن صله رحم می شود، خودداری كردن از اذیت و آزار آنان است. اصول کافی، ج 2 ، 151؛ نیز صله رحم در قرآن و حدیث؛ نوشته علامه طباطبایی ؛ المیزان ج ۴ ص ۲۳۲ تا ۷۳۲)

علل قطع رحم

با این همه برخی از مردم نسبت به خویشاوندان کوتاهی کرده و نه تنها صله ارحام نمی کنند بلکه در قطع آن می کوشند. خداوند در آیات قرآنی برای قطع احسان و نیکی به خویشاوند دو عامل مهم را به عنوان موانع احسان به خویشان معرفی می کند و آن عبارت است از تکبر و فخرفروشی (نساء آیه 36) زیرا شخص گمان می کند که از نظر اجتماع در جایگاهی برتر قرار دارد و ارتباط با خویشانی که نیازمند کمک و احسان او هستند در حقیقت موجبات کاهش اعتبار و جایگاه اجتماعی شخص می شود. و لذا می کوشد تا رابطه خود را با خویشان قطع کند تا در اجتماع، ارتباط خویشاوندی آنان با او معلوم نشود و ارزش و اعتبار اجتماعی وی خدشه دار نگردد. از این رو خود بزرگ بینی و خود برتربینی در کنار فخر و تفاخر موجب می شود که هرگونه ارتباطی را با خویشان خود قطع کند و کمک و یاری و احسان و نیکی در حقشان روا ندارد تا نوع ارتباط خویشاوندی آنها شناخته نشود و آبروی اجتماعی و اعتبارش در جامعه مخدوش نگردد.

از نظر قرآن، عواملی چون تقوای الهی (نساء آیه 1) و توجه به مراقبت دایمی خداوند نسبت به رفتار بندگان و رفتارهای نیک به ویژه در حق خویشان، (همان) از مهم ترین عوامل بقای ارتباط با خویشاوندان است؛ بنابراین اگر کسی در قطع خویشاوندی می کوشد بهره ای از تقوا نبرده و نسبت به توجه خداوند به اعمال و رفتار بندگان غافل است.

البته خداوند در آیات 7 تا 10 سوره توبه روحیه تجاوزگری را از علل زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندی و روابط خویشی می شمارد و بیان می دارد که همین روحیه که ریشه در عدم وجود تقوای الهی دارد موجب می شود که حقوق خویشی ادا نگردد و قطع رحم شود.

به سخن دیگر، از مصادیق عدم تقوا که در آیه نخست سوره نساء بیان شده همین روحیه تجاوزگری است که در آیات سوره توبه بیان می شود.روحیه تجاوزگری از مصادیق مهم بی تقوایی شخص است که حتی موجب تجاوز به حقوق خویشان می شود.

از دیگر مصادیقی که خداوند برای بی تقوایی شخص بیان می کند روحیه عصیان گری است که آیات 214 و 216 سوره شعراء به آن اشاره می کند. فسق نیز از دیگر عوامل قطع رابطه خویشاوندی و عدم به جا آوردن صله ارحام است. این مطلب به وضوح در آیه 8 سوره توبه بیان شده.

اگر به عوامل فوق توجه شود، می توان گفت که ریشه همه رفتارهای نادرست و ضد اجتماعی شخص در بینش غیر توحیدی و نگرش نادرست وی خلاصه می شود. (سوره نساء آیه 1) شخصی که توجه و مراقبت خداوندی رانمی پذیرد و یا نسبت به خداوند تقوا ندارد و به آموزه های عقلانی و سیره عقلایی و احکام شرعی توجهی نمی کند، به امری عاطفی و احساسی که در همه انسان ها وجود دارد بی توجهی کرده و اقدام به قطع رابطه خویشاوندی نموده است.

اصولا از نظر قرآن رابطه و علاقه خویشاوندی امری فطری است که ریشه در احساسات و عواطف انسانی دارد و انسان به طور طبیعی گرایش به خویش و خویشاوندان دارد که همین گرایش طبیعی است که گاه خود، عامل عصیان می شود و برخی سوء استفاده ها انجام می گیرد، چنان که بی عدالتی و ترجیح دادن علایق خویشی بر محبت خدا و رسول (ص) و عدم اطاعت از فرمان های او (توبه آیات 23 و 24) ازجمله واکنش های غیر طبیعی بر خاسته از عواطف و احساسات خویشاوندی است که پیش از این درباره آن سخن گفته شد.

در حقیقت عواطف و احساسات خویشاوندی موجب می شود که برخی از انسان ها راه بی تقوایی را در پیش گرفته و حدود الهی را زیر پا گذارند. (نساء آیه 1)

آیه 22 سوره محمد (ص) به مساله نفاق به عنوان یکی دیگر از علل و عوامل قطع رحم اشاره می کند و توضیح می دهد که اهل نفاق به سبب دورویی های خویش، رفتارهایی دارند که بیرون از دایره رعایت حقوق دیگران حتی خویشان است.

پیامدهای قطع خویشاوندی

اصولا روابط خویشاوندی همانند زوجیت آثاری چون آرامش را به دنبال دارد. بنابراین قطع آن نیز موجب می شود که آدمی در دام افسردگی و فقدان آرامش روحی و روانی بیافتد.

ازآثاری که خداوند در آیه 27 سوره بقره برای قطع خویشاوندی بیان می کند، خسران و زیانی است که انسان ها از راه آن متحمل می شوند. (مجمع البیان ج 1 و 2 ص 170) و فقدان آرامش و دچار شدن به افسردگی روحی و روانی بخشی از این خسران بزرگ است.

فرجام بد و ناگوار در قیامت برای قطع کنندگان رابطه خویشاوندی مطلبی است که در آیه 25 سوره رعد به عنوان یکی از پیامدهای گسست خویشاوندی بیان شده و صاحب تفسیر منیر بر آن تأکید می ورزد. (منیر ج13 ص195)

پیامد دیگر، لعنت و نفرین الهی است که در آیه 25 سوره رعد و نیز آیات 22 و 23 سوره محمد بدان توجه شده است.

البته خداوند در همین آیات بیان می دارد که قطع رابطه خویشاوندی زمینه های دوری انسان از قدرت درک حقایق را فراهم می آورد و شخص را از درک حقایق هستی چنان که باید و شاید باز می دارد و نوعی کوری و فقدان بصیرت به او می دهد.

بنابراین اگر کسی خواهان دست یابی به حقایق هستی و بصیرت یابی است می بایست از خویشاوندی و صله رحم به عنوان یکی از علل و عوامل بهره جوید. در حقیقت سیر و سلوک در مسیر کمال و علم به حقایق امور هستی، راه های مختلفی دارد که صله رحم و احسان و نیکی در حق خویشان یکی از راه هایی است که در این آیات به آن اشاره کرده است.

به سخن دیگر، یکی از نسخه هایی که برای سیر و سلوک و دست یابی به حقیقت امور هستی و رسیدن به بصیرت در آیات قرآنی پیچیده شده است مسئله صله رحم و احسان و نیکی به خویشان است.

به هر حال خداوند قطع رحم را امری زشت دانسته و آن را نکوهش می کند. کسی که بخواهد نکوهش خداوندی را به جان نخرد و مورد سرزنش و بازخواست خداوندی قرار نگیرد بهتر است که به جای قطع رحم به صله رحم توجه کند و حقوق خویشاوندی را مراعات نماید. (بقره آیه 27 و محمد آیه 22)

بر اساس همین آیات قرآنی استکه در روایات نیز قطع رحم و ترك رسیدگی به خویشان و بستگان در اسلام سخت مورد نكوهش قرار گرفته است و هر مسلمانی به شدت باید از آن پرهیز كند. خداوند تعالی كسانی را كه با خویشاوندان خود قطع رابطه می كنند، در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار داده است. از جمله می فرماید: اگر از فرمان خدا رویگردان شوید، آیا جز این انتظار می رود كه در زمین فساد كنید و قطع رحم نمایید؟ آنها كسانی هستند كه خداوند آنان را لعنت كرده است.( محمد (47)، آیات 22 ـ 23)

امام صادق ـ علیه السلام ـ از جدش امام سجاد ـ علیه السلام ـ نقل می كند كه فرمود: «… اِیّاكَ وَ مصاحَبَهَ القاطِعِ لرَحِمِهِ فَانَّهُ وَجَدتُهُ مَلْعوناً فی كتابِ اللهِ فی ثَلاثِ مَواضعَ ؛ از معاشرت و دوستی با كسی كه با بستگان خود قطع رحم كرده بپرهیز، زیرا چنین كسی را در سه جای كتاب خدامورد لعن و نفرین یافته ام.( »( سفینه البحار، ج 1، ماده رحم ؛ ر.ك: بقره ، آیه 27، رعد، آیه 25، و محمد ، آیات 22 ـ 23.)

در جای دیگر می فرماید: به خدا پناه می بریم از گناها‌‌‌‌نی كه مایه تسریع نابودی است، مرگ ها را نزدیك و شهرها را از ساكنین، خالی می سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر وترك احسان و نیكی (به آنان) است. (اصول كافی، ج 2، ص 448)

صله رحم در روایات

در روایات بسیاری بر صله رحم توجه داده شده و حتی برخی از روایات، قطع آن را عاملی برای کاهش عمر آدمی و صله رحم را عاملی برای افزایش عمر شمرده است.

حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَالسُّوءِ؛صدقه بجا و نيكوكارى و نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از مرگ بدجلوگيرى مى كند.(نهج الفصاحه، ح 1869)

حدیث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَالقَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَةَ وَصِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَصِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَعِشرينَ؛صدقه دادن ده حسنه، قرض دادن هجده حسنه، رابطه با برادران (دينى) بيست حسنه و صله رحم بيست و چهار حسنه دارد. ( كافى، ج4، ص10، ح3)

حدیث (3) امام على عليه السلام :صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ المَحَبَّةَ وَتَكبِتُ العَدُوَّ؛صله رحم محبّت آور است و دشمن را خوار مى گرداند.(غررالحكم، ج4، ص209، ح5825)

حدیث (4) امام على عليه السلام :كَفِّروا ذُنوبَكُم وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ؛با صدقه و صله رحم گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.(غررالحكم، ج4، ص635، ح7258)

حدیث (5) امام على عليه السلام :صِلَةُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَتَدفَعُ النِّقَمَ؛صله رحم نعمت ها را فراوان مى كند و سختى ها را از بين مى برد.( غررالحكم، ج4، ص204، ح5836)

حدیث (6) امام على عليه السلام : زَكوةُ اليَسارِ بِرُّ الجيرانِ وَصِلَةُ الاَرحامِ؛ زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.(غررالحكم، ج4، ص104، ح5453)

حدیث (7) امام باقر عليه السلام : اِنَّ اَعجَلَ الخَيرِ ثَوابا صِلَةُ الرَّحِمِ؛ثواب صله رحم سريع تر از هر كار خيرى به صاحبش مى رسد.( كافى، ج2، ص152، ح15)

حدیث (8) امام باقر عليه السلام :صِلَةُ الاَرحامِ تُزكى اَلاَعمالَ وَتُنمى اَلاَموالَ وَتَدفَعُ اَلبَلوى وَتُيَسِّرَ الحِسابَ وَتُنسِئُ فِى الاَجَلِ؛

صله رحم اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، بلا را دفع، حساب (قيامت) را آسان مى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.(تحف العقول، ص 299)

حدیث (9) امام صادق عليه السلام :اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَالبِرَّ لَيُهَوِّنانِ الحِسابَ وَيَعصِمانِ مِنَ الذُّنوبِ؛صله رحم و نيكى، حساب (قيامت) را آسان مى كند و از گناهان جلوگيرى مى نمايد.( تحف العقول، ص 376)

حدیث (10) امام صادق عليه السلام :صِلَةُ الرحامِ تُحَسِّنُ الخُلُقَ وَ تُسمِحُ الكَفَّ وَتُطيبُ النَّفسَ وَتَزيدُ فِى الرِّزقِ وَتُنسِئُ فِى الاَجَلِ؛صله رحم اخلاق را خوب، دست را بخشنده، جان را پاكيزه، روزى را زياد مى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.(كافى، ج2، ص151، ح6)

حدیث (11) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرينَ؛صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دينى ]، بيست حسنه و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد.(كافى، ج 4، ص 10، ح 3)

حدیث (12) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :مَن مَشىاِلىذى قَرابَةٍ بِنَفسِهِ وَ مالِهِ لِيَصِلَ رَحِمَهُ اَعطاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ اَجرَ مِأَةِ شَهيدٍ؛هر كس با جان و مال خود در راه صله رحم كوشش كند، خداوند عزّوجلّ پاداش يكصد شهيد به او مى دهد.( من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 16)

حدیث (13) امام على عليه السلام : صِلَةُ الرحامِ مِن اَفضَلِ شِيَمِ الكِرامِ؛صله رحم، از بهترين خصلت هاى بزرگواران است.(غررالحكم، ح 5882)

حدیث (14) امام على عليه السلام : اِنَّ صِلَةَ الرحامِ لَمِن موجِباتِ السلامِ وَ اِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ اَمَرَ بِاِكرامِها وَ اِنَّهُ تَعالىيَصِلُ مَن وَصَلَها وَ يَقطَعُ مَن قَطَعَها وَ يُكرِم مَن اَكرَمَها؛به راستى كه صله رحم از واجبات اسلام است و خداى سبحان، امر فرموده كه آن را گرامى بدارند و خداوند متعال با هر كس كه صله رحم كند، رابطه برقرار مى كند و با هر كس كه قطع رحم كند، قطع رابطه مى كند و هر كس كه صله رحم را گرامى بدارد، گرامى اش مى دارد.(غررالحكم، ح 3651)

حدیث (15) امام على عليه السلام : حِراسَةُ النِّعَمِ فى صِلَةِ الرَّحِمِ؛ حفظ نعمت ها در صله رحم است.( غررالحكم، ح 4929)

حدیث (16) امام على عليه السلام : اِذا قَطَّعُوا الرحامَ جُعِلَتِ الموالُ فى أيدىِ الشرارِ ؛هرگاه مردم قطع رحم كنند، ثروت ها در دست افراد شرور قرار مى گيرد.(كافى، ج 2، ص 348، ح 8)

حدیث (17) امام صادق عليه السلام :أفضَلُ ما يوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأذىعَنها؛بهترين صله رحم، خوددارى از آزار و اذيت خويشاوندان است .(بحارالأنوار، ج 74، ص 88 ، ح 1)

حدیث (18) امام صادق عليه السلام : صِلُوا أرحامَكُم و بِرّوا بِإخوانِكُم وَ لَو بِحُسنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الجَوابِ؛صله رحم نماييد و به برادران (دينى) خود نيكى كنيد، هر چند با سلام كردن خوب و يا جواب سلام خوب باشد.(كافى، ج 2، ص 157، ح 31)

حدیث (19) امام صادق عليه السلام :صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُرُ الدِّيارَ وَ تَزيدُ فى الأعمارِ وَ اِن كانَ اَهلُها غَيرَ اَخيارٍ؛صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى كند، هر چند صله رحم كنندگان مردمان خوبى نباشند.( امالى طوسى، ص 481، ح 18)

حدیث (20) امام رضا عليه السلام :وَقِّرُوا كِبارَكُم وَ ارحَمُوا صِغارَكُم وَ صِلُوا اَرحامَكُم؛به بزرگترهايتان احترام بگذاريد و با كوچكترها مهربان باشيد و صله رحم نماييد.(عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 265)

حدیث (21) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى كَلامِهِ وَ النصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَيهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَيهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ ؛به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مى افتد، روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مى گردد.(اعلام الدين، ص 265)

حدیث (22) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اِنَّ القَومَ لَيَكونونَ فَجَرَةً وَ لا يَكونونَ بَرَرَةً فَيَصِلونَ اَرحامَهُم فَتَنمى اَموالُهُم وَ تَطولُ اَعمارُهُم فَكَيفَ اِذا كانوا اَبرارا بَرَرَةً!؟مردمى كه گناهكارند و نه نيكوكار، با صله رحم، اموالشان زياد و عمرشان طولانى مى شود. حال اگر نيك و نيكوكار باشند، چه خواهد شد!؟ ( كافى، ج 2، ص 155، ح 21)

حدیث (23) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :مَن سَرَّهُ اَن يُنسَاَلـَهُ فى عُمُرِهِ وَ يُوَسَّعَ لَهُ فى رِزقِهِ فَليَتَّقِ اللّهوَ ليَصِل رَحِمَهُ؛هر كس دوست دارد كه عمرش طولانى و روزى اش زياد شود، تقواى الهى پيشه كند و صله رحم نمايد. ( بحارالأنوار، ج 74، ص 102، ح 56)

حدیث (24) امام صادق عليه السلام :ما نَعلَمُ شَيئا يَزيدُ فِى العُمرِ اِلاّ صِلَةَ الرَّحِمِ، حَتّى اِنَّ الرَّجُلَ يَكونُ اَجَلُهُ ثَلاثَ سِنينَ فَيكونُ وَصولاً لِلرَّحِمِ فَيَزيدُ اللّهفى عُمرِهِ ثَلاثينَ سَنَةً فَيَجعَلُها ثَلاثا وَ ثَلاثينَ سَنَةً، وَ يَكونُ اَجَلُهُ ثَلاثا وَ ثَلاثينَ سَنَةً فَيَكونَ قاطِعا لِلرَّحِمِ، فَيَنقُصُهُ اللّهثَلاثينَ سَنَةً وَ يَجعَلُ اَجَلَهُ اِلى ثَلاثِ سِنينَ؛ما، غير از صله رحم، چيزى نمى شناسيم كه بر عمر بيفزايد، تا آن جا كه گاهى عمر كسى سه سال است، و وقتى كه اهل صله رحم مى شود، خداوند هم سى سال بر عمرش مى افزايد و آن را سى و سه سال مى كند و گاهى عمر كسى سى و سه سال است و قطع رحم مى كند و خداوند هم سى سال از عمر او مى كاهد و عمرش را به سه سال، كاهش مى دهد.كافى، ج 2، ص 152، ح 17

حدیث (25) امام صادق عليه السلام :اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛گناهی كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تيره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است.(علل الشرايع، ج 2، ص 584)

حدیث (26) امام على عليه السلام :زيادَةُ الشُّكرِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَفسَحُ فِى الجَلِ ؛شكرگزارى فراوان و صله رحم، عمر را زياد مى كنند و بر مُهلت زندگى مى افزايند.(عيون الحكم والمواعظ، ص 275، ح 4999)

حدیث (27) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :إِيّاكُم وَالشُّحَّ فَإِنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِالشُّحِّ اَمَرَهُم بِالبُخلِ فَبَخِلوا وَأَمَرَ هُم بِالقَطيعَةِ فَقَطَعوا وَأَمَرَهُم بِالفُجورِ فَفَجَروا؛از حرص بپرهيزيد كه پيشينيان شما در نتيجه حرص هلاك شدند، حرص آنها را به بخل وادار كرد و بخيل شدند. به قطع رحم وادار كرد و قطع رابطه كردند با خويشاوندان. به بدى وادارشان كرد و بدكار شدند.(غررالحكم، ج2، ص460، ح3295)

حدیث (28) امام صادق عليه السلام :وَقَد سُئِلَ عَن مَكارِمِ الخلاقِ: اَلعفوُ عَمَّن ظَلَمَكَ وَصِلَةُ مَن قَطَعَكَ وَإعطاءُ مَن حَرَمَكَ وَقَولُ الحَقِّ وَلَو عَلى نَفسِكَ؛درباره مكارم الاخلاق سئوال شد، فرمودند: گذشت از كسى كه به تو ظلم كرده، رابطه با كسى كه با تو قطع رابطه كرده، عطا به آن كس كه از تو دريغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد.(نهج الفصاحه، ح 781)

حدیث (29) امام صادق عليه السلام :اَلمَكارِمُ عَشرٌ ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَكونَ فيكَ فَلتَكُن… : صِدقُ الَبسِ ، وَصِدقُ اللِّسانِ ، وَأداءُ الأمانَةِ ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ ، وَإقراءُ الضَّيفِ ، وَ إطعامُ السّائِلِ ، وَالمُكافاةُ عَلىَ الصَّنائعِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلجارِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ ، وَرَأسُهُنَّ الحَياءُ؛مكارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش … : استقامت در سختى ها، راستگويى، امانتدارى، صله رحم، ميهمان نوازى، اطعام نيازمند، جبران كردن نيكى ها، رعايت حق و حرمت همسايه، مراعات حق و حرمت رفيق و در رأس همه، حيا.(غررالحكم، ج6 ص441، ح10926)

حدیث (30) رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :لَيسَ شَىْ‏ءٌ اُطيعَ اللّه‏ُ فيهِ اَعجَلَ ثَوابا مِن صِلَةِ الرَّحِمِ وَ لَيسَ شَىْ‏ءٌ اَعجَلَ عِقابا مِنَ البَغىِ وَ قَطيعَةِ الرَّحِمِ؛هيچ طاعتى نيست كه پاداشش زودتر از صله‏رحم برسد و مجازاتى سريع‏تر از مجازات ظلم و قطع‏رحم نيست.(نهج الفصاحه، ح 2398)

حدیث (31) امام على عليه‏السلام :عَلَيكَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِكرامِ العُلَماءِ وَ الصَّفحِ عَن زَلاّتِ الخوانِ فَقَد اَدَّبَكَ سَيِّدُ الاَوَّلينَ وَ الخِرينَ بِقَولِهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَكَ وَ صِل مَن قَطَعَكَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَكَ ؛تو را سفارش مى‏كنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دينى)؛ چرا كه سرور اولين و آخرين، تو را چنين ادب آموخته و فرموده است : «گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده ، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده و عطا كن به كسى كه از تو دريغ نموده است».( اعلام الدين، ص 96)

حدیث (32) پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِخلاصِ فِى السِّرِّ وَ العَلانيَةِ وَ اَن اَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَن قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمتى فِكرا وَ نَظَرى عِبَرا؛پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد. ( كنزالفوائد، ص 184)

حدیث (33) پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :اَمَرَنى رَبّى بِسَبعِ خِصالٍ: حُبِّ المَساكينِ وَ الدُّنُوِّ مِنهُم و اَن أكثِرَ مِن «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏» وَ اَن اَصِلَ بِرَحِمى و اِن قَطَعَنى و اَن اَنظُرَ الى مَن هُوَ اَسفَلُ مِنّى و لا اَنظُرَ اِلى مَن هُوَ فَوقى و اَن لا يَأخُذَنى فِى اللّه‏ِ لَومَةُ لائِمٍ و اَن اَقولَ الحَقَّ وَ اِن كانَ مُرّا و اَن لا اَساَلَ اَحَدا شَيئا؛پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بينوايان و نزديك شدن به آنها، ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه‏ را بسيار گفتن، با خويشاوندان رابطه برقرار كردن؛ هر چند آنان قطع رابطه كنند، [و در مسائل مادى]، به پايين‏تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم، حق را بگويم اگر چه تلخ باشد و از كسى چيزى نخواهم.( الاصول الستة عشر، ص 75)

حدیث (34) امام محمدباقر علیه السلام:اِنَّ اَعجَلَ الطاعَهِ ثَواباً لِصِلَهِ الرَّحِم؛نزدیکترین و سریعترین طاعت در ثواب، پیوند با خویشان است.(تحف العقول، ص303)

حدیث (35) امام صادق علیه السلام:ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ وَالعَفـوُ عَن المَسیىءِ والصِّله بِـالنَفـسِ وَالمـالِ؛سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.(تحف العقول، ص 317)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا