اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

غيرت، فضيلتي اخلاقي در دفاع ازحريم ها

samamosبررسي غيرتمندي از نگاه دين

يكي از حالات نفس انساني، دفاع از حريم ارزش ها و جلوگيري از هرگونه تعرض نسبت به آن است. از اين حالت نفس كه فضيلتي اخلاقي نيز شمرده مي شود، به عنوان غيرت ياد شده است. هر انساني اهل غيرت است مگر آنكه از حالت فطري و طبيعي خود بيرون رفته باشد.

غيرت درمردان، نماد مردانگي و آزادگي است و تقويت آن به ويژه درحوزه مسائل خانوادگي و ناموسي، امري بايسته و شايسته است و عدم تقويت آن موجب آن مي شود كه مرد به عنوان قوام خانواده مطرح نباشد. زيرا بي غيرتي مرد، توان دفاع از حريم خانه و خانواده و ارزش ها را از او مي گيرد. از اين رو درآموزه هاي اسلامي بر نقش غيرت تاكيد ويژه اي شده است.

نويسنده در اين مطلب بر آن است تا براساس آموزه هاي وحياني اسلام، نقش و كاركرد غيرت را درمسائل خانوادگي و اجتماعي و حتي ديني تبيين كند.

غيرت خداوندي و محبوبيت غيرتمند

غيرت يكي از احوالات نفس انساني است. غيور كسي است كه نسبت به هرگونه تعرض غير به حريم هاي شخصي و انحصاري خود به شدت واكنش نشان داده و براي حفظ و نگهداري حريم خصوصي خود، همه نوع ايثار و فداكاري بروز مي دهد.

طريحي در مجمع البحرين غيرت را تنفر و ناپسند داشتن كسي از شركت ديگران در امري دانسته كه سخت آن را دوست دارد و مورد علاقه اش است. شرتوني در اقرب الموارد، غيرت مرد بر زن خود و همچنين غيرت زن بر شوهر خود را از مصاديق حميت داشتن نسبت به وي و ناپسند شمردن شركت ديگري درحقي دانسته است كه نسبت به او دارد. صاحب قاموس اللغه نيز غيرت را از جمله احساسات بشري دانسته است كه در هنگام شك در امانت داري زن، يا هنگام غضب و يا به جهت اهتمام و توجه خاص نسبت به امري ظاهر مي شود.

با توجه به آنچه بيان شد مي توان گفت كه تعلق خاطر انسان به امور اختصاصي موجب نوعي تنفر و انزجار نسبت به مشاركت ديگري است و شخص برخود لازم مي داند تا به حفاظت و دفاع از آنها پرداخته و اجازه هرگونه مشاركت را از ديگري سلب نمايد. پس مي توان گفت كه غيرت به معناي نفرت از شركت ديگران در امور اختصاصي به ويژه خواستني هاي اختصاصي است وغيرتمند كسي است كه مي كوشد تا از آنچه حفظش از ديگري لازم است، محافظت و دفاع كند.

در فرهنگ اخلاق انساني، اين اهتمام ورزي و حساسيت فرد نسبت به آن چيزي كه متعلق غيرت مندي و اقع شود، از فضائل اخلاقي انسان شمرده مي شود.

چيزي كه مورد غيرت واقع مي شود به اندازه اي براي صاحبان غيرت ارزشمند و مهم است كه حاضرند براي حفظ و نگهداري آن، هر نوع ايثار و فداكاري از خود نشان دهند. البته اين چيزها مي تواند امور مادي مانند مال و ثروت باشد يا امور معنوي و اخلاقي و ناموسي يا مقدسات ديني.

درعلم اخلاق، غيرت را نوعي حميت دانسته اند و آن را تلاش درنگهداري آن چه دانسته اند كه حفظش ضروري است. علماي اخلاق خاستگاه اين صفت ارزشي را شجاعت، بزرگ منشي و قوت نفس انسان دانسته و آن را يكي ازملكه هاي نفساني انسان گفته اند. امير مومنان امام علي (ع) غيرت را ميوه شجاعت مي داند و مي فرمايد:«ثمره الشجاعه الغيره ؛ غيرت ميوه شجاعت است. (غررالحكم) ج 3ص 328، ح 4620)

در بسياري از تعابيري كه درباره غيرتمندي گفته شده، غيرت را از ويژگي هاي مردان و نشانه اي از مردانگي دانسته اند؛ ولي اين هرگز به معناي آن نيست كه زنان غيرت نداشته باشند؛ بلكه زنان نيز در امور اختصاصي و محبوب خويش از جمله درحوزه غيرت ديني مي بايست همانند مردان باشند؛ چرا كه دفاع از ارزش ها همواره مطلوب است.

در فرهنگ ايراني اسلامي، انسان كامل، انسان متعهد، اخلاقي و صاحب درد است از اين رو نسبت به هرگونه حريم شكني پاسخ مي دهد و اين گونه مردانگي وغيرت خويش را بروز مي دهد. نظامي مي سرايد:

اگر غيرت بري با درد باشي

وگر بي غيرتي نامرد باشي

همچنين عطار درباره غيرت و غيرتمندي براين باور است كه:

گرچه غيرت بردن ازعاشق نكوست

غيرت معشوق دايم بيش از اوست

براساس آموزه هاي قرآني، خداوند غيور و غيرتمند است. امام صادق (ع) دراين باره مي فرمايد: ان الله غيور و يحب كل غيور و لغيرته حرم الفواحش ظاهرها و باطنها؛ خداوند با غيرت است و مردان غيور را دوست دارد و از همين رو، زشتي ها را چه آشكار و چه پنهان حرام كرده است.(كافي، ج5، ص 535، ح 1)

پس دفاع از ارزش هاي الهي و ديني و اخلاق و هنجارهاي اجتماعي كه عقل و شرع آن را تاسيس يا امضا كرده اند، امري پسنديده و صفتي الهي است. خداوند نسبت به هرگونه تعرض به حوزه حريم هاي اخلاقي و احكام ديني واكنش نشان مي دهد و همان گونه كه خود غيور است كساني را كه داراي صفت غيرت هستند دوست مي دارد و غيرتمند، محبوب خداوند است.

چنان كه گفته شد مسئله غيرت، دامنه گسترده و وسيعي را در برمي گيرد و اختصاص به غيرت نسبت به ناموس و مانند آن ندارد. انسان غيرتمند نسبت به هر چيز ارزشمند، واكنش نشان مي دهد. از اين رو نسبت به تجاوزات دشمن به خاك ميهن خويش نيز غيور است و به دفاع از آن بر مي خيزد. اگر غيرت در انسان نبود. انسان نسبت به تعرضات ديگران به حريم خصوصي و ارزش هاي مادي و معنوي و فردي و اجتماعي واكنش نشان نمي داد و ارزش هاي انساني از ميان مي رفت لذا غيرت را يكي از صفات برجسته و كليدي در زندگي انساني دانسته اند كه موجب جلوگيري از تجاوز دشمنان به حريم خصوصي، خاك ميهن، استقلال، عزت و ناموس خود مي شود.

از آنجايي كه همه صفات الهي در انسان به وديعت گذاشته شده، و درفطرت انساني سرشته شده است (بقره، آيه 31) هر انسان داراي فطرت سالمي، غيرتمند است و غيرت در چنين انساني يك واكنش طبيعي و انساني است. از اين رو در روايات كساني كه غيرت ندارند به عنوان افرادي داراي بيماري قلبي و انسان هاي فاقد حالت فطري و طبيعي معرفي شده اند. در روايت آمده است: «اذا لم يغر الرجل فهو منكوس القلب؛ اگر انساني غيرت نداشته باشد، قلب وارونه است. (فروع كافي، جلد5، ص536، باب الغيره، حديث2) پس غيرتمند نسبت به دخالتهاي نابجا و نارواي ديگران به آن چيزي كه دوست دارد واكنش نشان مي دهد و هرچه متعلق غيرت، ارزشمندتر و محبوب تر باشد، واكنش نيز شديدتر خواهدبود و اگر كسي واكنش نداشته باشد بيانگر آن است كه فطرت سالم و طبيعي خود را از دست داده و به بيماري روحي و رواني (قلبي) دچار شده است كه نمي تواند احساسات و عواطف واقعي خود را نسبت به محبوب و ارزش هاي خويش نشان دهد.

علامه مجلسي درباره اين بيماري مي فرمايد: منظور ازقلب وارونه دراينجا اين است كه همانند ظرف وارونه است كه چيزي در آن جاي نمي گيرد، قلب افراد فاقد غيرت نيز تهي از صفات و اخلاق برجسته انساني است. (مرآت العقول، ذيل حديث مورد بحث.)

غيرت، صفتي دروني و باطني است كه بروز و ظهور آن به اشكال مختلف است. ولي بايد توجه داشت كه غيرتمندي در انسان، مستلزم اموري چون نفرت از متجاوز به حريم خصوصي و ارزشي است. همچنين بايد گفت كه غيرت از لوازم محبت انسان به چيزي است؛ چرا كه هركس كه چيزي را دوست مي دارد، نسبت به آن محبوب، غيور است. از اين رو استاد مطهري مي نويسد: غيرتمند كسي است كه نگاهدار عصمت و آبرو و شرف و عزت است و از قبول اهانت برعرض خود ابا دارد. (مجموعه آثار، فلسفه حجاب، ج19، ص 414)

غيرت، شرط ايمان

براساس آموزه هاي وحياني اسلام، انسان نسبت به محبوب خويش غيرت دارد و به دفاع از آن پرداخته و بر محافظت از آن نسبت به هرگونه تعرض و تجاوز ديگران كوشاست به گونه اي كه درصورت تعرض، نسبت به ارزشمندي و محبوبيت آن چيز، از خود واكنش نشان مي دهد.

انسان ها همسر، فرزند، دين، سرزمين، آبرو، مال و ثروت، جان و مانند آن را دوست مي دارند و نسبت به آنها غيرت مي ورزند. پس درصورت هرگونه تعرضي به آنها آرام نمي نشينند و به دفاع و مقابله برمي خيزند.

چنان كه بيان شد، خداوند غيور است و نسبت به مخلوقات و نيز دين و احكام ديني، غيرت مي ورزد و از هرگونه تعرض به دين و هنجارهاي اخلاقي و احكام ديني، واكنش نشان مي دهد. همين غيرت الهي است كه فواحش را حرام كرده و به عنوان حريم اجازه نزديكي به آن را نداده است. (كافي، ج5، ص535، ح1) خداوند اصولا غيرت و غيرتمند را دوست مي دارد؛ چرا كه غيرت نشانه اي از حميت شخص است و شخصي كه امري را چون جان عزيز مي دارد و براي او محبوب است اجازه نمي دهد تا بدان تعرض كنند. از اين رو امام صادق(ع) فرمودند: ان الله غيور يحب كل غيور؛ خداوند غيور است و هر غيرتمندي را دوست دارد.»

پيامبر(ص) ضمن اشاره به غيرت ابراهيم(ع) مي فرمايد كه خود ايشان از حضرت ابراهيم(ع) هم غيورتر و غيرتمندتر است. آن حضرت مي فرمايد: كان ابراهيم ابي غيورا و انا اغير منه و ارغم الله انف من لا يغار من المومنين؛ پدرم ابراهيم با غيرت بود و من با غيرت تر از اويم. خدا بيني مؤمني را كه غيرت ندارد، به خاك مي مالد. (بحارالانوار، ج 103، ص 248، ح 33)

غيرت حق و غيرت باطل

بايد توجه داشت كه نوعي غيرت باطل نيز وجود دارد كه در ادبيات قرآني از آن به حميت جاهلي نيز ياد شده است (فتح، آيه 26) چرا كه حميت و غيرت جاهلي، نسبت به اموري است كه واقعا ارزشي و محبوب نيست و به اشتباه و غلط ارزشي و محبوب قرار گرفته است. از جمله كفر و دفاع از بتان به عنوان خدايان است كه غيرت درباره آنان غلط است و همچنين غيرت نسبت به ارزش هاي باطلي چون اشرافيت و تبرج جاهلي كه در حقيقت ضدارزش است و به عنوان ارزش قرار گرفته است. (احزاب، آيه 33)

امام علي(ع) به مومنان هشدار مي دهد كه از غيرت بيجاو تعصبات و حميت هاي جاهلي پرهيز كنند و واكنش درست و متناسبي نسبت به مسايل داشته باشند. آن حضرت مي فرمايد: «اياك والتغاير في غير موضع غيره فان ذلك يدعو الصحيحه الي السقم والبريئه الي الريب…؛ از غيرت نابجا بپرهيز زيرا اين كار، زن درستكار را به انحراف و زن پاكدامن را به ترديد مي كشاند. (نهج البلاغه، نامه 31)

غيرت ورزي به ميزان ارزش متعلق غيرت

واكنش غيرتمند بايد باتوجه به ميزان ارزش و اهميت متعلق غيرت باشد و در اين امر زياده روي نكند؛ چراكه زياده روي در واكنش مي تواند تأثيرات مثبت غيرت ورزي را كاهش دهد؛ و چنان كه از اميرمؤمنان علي(ع) روايت شد، غيرت بيجا يا بي تناسب، مي تواند از تأثير آن بكاهد و تأثير منفي به جا گذارد.

امام صادق(ع) نيز در بيان رعايت تناسب ميان غيرت ورزي و ارزش ها مي فرمايد: مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نيازمند رعايت سه صفت است هر چند در طبيعت او نباشد: خوشرفتاري، گشاده دستي به اندازه و غيرتي همراه با خويشتن داري. (تحف العقول، ص322)

پس نبايد غيرت ورزي از حالت اعتدال و تعادل بيرون رود و همواره بايد تناسب ميان و اكنش غيرتمند و متعلق غيرت مراعات شود تا با غيرت ورزي بيش از حد تناسب، ارزش ها كم اهميت نشود و تأثير غيرت و واكنش كاهش نيابد.

خداوند نسبت به مسايل مهم و ارزشمند، غيرت نشان مي دهد و مؤمن نيز مي بايست اين گونه داراي صفات خدايي باشد و واكنش هاي بجا و متناسبي داشته باشد. به عنوان نمونه، دفاع از مظلوم و قيام براي عدالت بسيار ارزشمند است و حتي فلسفه بعثت پيامبران و ارسال كتب آسماني، دست يابي به عدالت و رفع و دفع ظلم دانسته شده است. (حديد، آيه25) بنابراين، حساسيت شديد نسبت به ظالم روا داشتن امري پسنديده و شايسته است. خداوند در آيه 75سوره نساء غيرت خويش را نسبت به حقوق مظلومان به نمايش مي گذارد و مؤمنان را بازخواست مي كند كه چرا به دفاع از مظلومان ناتواني چون زنان و كودكان نمي پردازند و به جنگ و قتال ظالمان و مستكبران نمي روند و غيرت نمي ورزند.

براي سنجش غيرت فرد مي بايست به ميزان حميت و تعصب شخص نسبت به ارزش ها و باورها و هنجارها توجه كرد. هرچه شخص نسبت به ارزش ها داراي تعصب بيشتر باشد، غيرت او بيشتر و واكنش شديدتر خواهد بود. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايد: علي قدر الحميه تكون الغيره؛ غيرت به اندازه تعصب و ننگ داشتن بستگي دارد. (غرر الحكم، ج4، ص311، ح6175)

غيرت نسبت به مسايل خصوصي و عمومي جامعه

غيرتمند همان گونه كه نسبت به حريم هاي عمومي و ارزش هاي ديني و اسلامي حساس است و به جنگ دشمنان اسلام و ميهن مي رود، در دفاع از حريم خصوصي و جان و مال و عرض خويش نيز حساس است و به دفاع از حريم خانه و خانواده مي پردازد. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: ان الله تعالي ليبغض الرجل يدخل عليه في بيته فلايقاتل؛ خداي متعال، بي گمان نفرت دارد از مردي كه به زور وارد خانه اش شوند و او نجنگد. (كنزالعمال، ج3، ص387، ح4707)

تجلي غيرت مردان را بايد در حمايت از عفت و ناموس خويش جست وجو كرد. اگر كسي بخواهد به عنوان انسان عفيف شناخته شود مي بايست آن را در غيرت خويش به نمايش گذارد و اجازه ندهد كه عفت از حريم خود و خانواده اش برداشته شود. امام علي(ع) معيار سنجش عفت هر مردي را ميزان غيرت او نسبت به ارزش ها و حريم ها دانسته و مي فرمايد: عفته (الرجل) علي قدر غيرته؛ پاكدامني مرد به اندازه غيرت اوست. (نهج البلاغه، حكمت47)

با نگاهي به آيات و روايات مي توان دريافت كه غيرت به سبب آنكه از صفات الهي و انساني و از فضايل برجسته اخلاقي است؛ مورد تشويق و ترغيب قرار گرفته و به عنوان صفت مؤمن و شرط تحقق ايمان معرفي شده است.

غيرت مردان در محافظت از ناموس و خانواده تجلي بيشتري دارد. مردان باغيرت كساني هستند كه نسبت به حيا و عفت زنان خويش سخت گيري مي كنند و اجازه نمي دهند كه بي دليل در جامعه حاضر شده و روابط باز و ولنگاري داشته باشند به گونه اي كه در خيابان ها و معابر در ميان مردان حركت كنند و تن به تن مردان بسايند و در ميان آنان رفت و آمد كنند و در بازارها در ميان مردان بگردند. اميرمؤمنان امام علي(ع) درخصوص غيرت مردان نسبت به ناموس و حيا و عفت زنان خويش مي فرمايد: ألم يبلغني عن نسائكم أنهن يزاحمن العلوج في الاسواق ألا تغارون؟ من لم يغر فلا خير فيه؛ به من خبر رسيده كه زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بي ايمان و لاابالي مي خورد آيا غيرت نداريد؟! كسي كه غيرت ندارد خيري در او نيست. (كنزالعمال، ، ج3، ص780، ح8735)

شيخ حر عاملي مي نويسد كه در عصر خلافت حضرت علي(ع) به آن حضرت گزارش مي دهند كه در مسير راه ها بعضي از مردان و زنان رعايت حريم عفت را نمي كنند. آن حضرت بسيار ناراحت شد، مردم كوفه را جمع كرد و در ضمن سخنانش فرمود: به من خبر رسيده كه زنان شما در مسير راه ها به مردان تنه مي زنند. آيا حيا نمي كنيد؟ خداوند لعنت كند كسي را كه غيرت نمي ورزد! (وسائل الشيعه ج14، ص174).

آنچه بيان شد تنها گوشه اي از مسايل مربوط به موضوع غيرت و غيرت ورزي به عنوان يك فضيلت انساني و اسلامي است. بيان همه مباحث و مسايل وقت ديگري مي طلبد كه بيرون از حوصله اين مقال است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا