اجتماعیاخلاقی - تربیتیاقتصادیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

مال اندوزي تفاخرگران

samamosاز نظر آموزه هاي قرآني، مال مي بايست همواره در گردش باشد تا جامعه بشري از آن بهره مند شود؛ زيرا همه مواهب و نعمت هاي الهي براي رشد انسان و جامعه بشري به انسان بخشيده شده است. هرگونه رويكرد ديگري به مال از نظر اسلام، رويكردي باطل و نادرست است كه مي تواند به دو شكل تفريطي و زهدگرايي افراطي يا به شكل افراطي و مال اندوزي و اسراف نمود و ظهور يابد.

تفاوت زهدورزي و تنبلي

برخي از مردم عادت كرده اند كه دست از كار و توليد بشويند و تنبلي را به عنوان زهدورزي تعريف كنند. زهدورزي با تنبلي فرق دارد. زاهد كسي است كه با آن كه داراست ولي از دارايي خويش كمترين استفاده را مي كند و با احسان و ايثار اجازه مي دهد تا ديگراني كه نيازمند هستند از آن بهره مند شوند. اين نيازمندان ناتوانان و مساكين و فقيراني هستند كه به هر دليلي چون ناتواني جسمي يا فقدان سرمايه نمي توانند مال و ثروتي را داشته باشند و از نفقه سالانه خود و عيال خويش عاجز و ناتوان هستند.

اما كساني كه تنبلي را زهدورزي دانسته اند، هم از نظر مفهومي و هم از نظر مصداقي به بيراهه رفته اند. اسلام به شدت با هرگونه تنبلي مبارزه مي كند؛ زيرا خليفه الهي يعني جانشين او در مسئوليت ها مي بايست به وظايف الهي خود قيام كند كه سعي و تلاش براي آباداني زمين با كار و كوشش از جمله اين ماموريت ها در راستاي اداي وظيفه خلافت است. (هود، آيه 61)

اسلام همه چيز را در دنيا و آخرت در گرو كسب و كار و سعي مي داند و از انسان مي خواهد كه براي دست يابي به كمالات معنوي و مادي و دنيايي و اخروي كار و تلاش كند. (نجم، آيات 39 و 40؛ مدثر، آيه 36)

اسلام همان گونه كه خواهان كار و توليد ثروت و سرمايه براي دستيابي به حكمت و فلسفه آفرينش است، همان اندازه از مال اندوزي بيزاري مي جويد و هرگونه كنزاندوزي را حرام و گناه برمي شمارد؛ زيرا چنين رويكرد و حركتي موجب مي شود تا ثروت در دست يك عده انباشته شود و ديگران از نعمت و مواهب الهي محروم شده و نتوانند از آن براي رشد و تعالي خويش استفاده كنند و به كمالات شايسته و بايسته خود برسند و از آسايش و آرامش بهره مند شوند. (حشر، آيه 7)

هماز و لماز مال اندوز

خداوند در آيات زيادي از قرآن بر توليد ثروت و سرمايه تاكيد مي كند و كار و توليد اقتصادي را به عنوان قوام جامعه موردتوجه قرار مي دهد و به عنوان يك ارزش مهم تشويق و ترغيب مي كند. (نساء، آيه 5) اما از انسان مي خواهد كه ثروت را به درستي در مورد خود و ديگران به كار ببرد. شكر نعمت آن است كه از آن نعمت براي تعالي خود و جامعه استفاده شود. از اين رو انفاق يعني بخشيدن بخشي از مال و ثروت توليدشده را در دستور كار قرار مي دهد و به عنوان زكات و خمس از مردم مي خواهد تا آن را به مجموعه نيازمندان با خصوصيات خاصي ببخشند. (بقره، آيات 2 و 3 و آيات ديگر) در سوره همزه خداوند به مال اندوزان اشاره مي كند و وضعيت ملكوتي و باطني آنان را در قيامت تبيين مي كند و نشان مي دهد كه چگونه هماز و لماز با مال اندوزي خود آتش دوزخ را در دل و جان خويش ذخيره مي كنند؛ چون اگر چشم برزخي و ملكوتي داشتند مي توانستند آتشي را در دل هاي خود ببينند كه چگونه از درون اين حطام مادي دنيا، شعله مي كشد و گر مي گيرد و فروزان است.

همز و لمز در لغت به معناي زدن است. تفاوت همز و لمز را مي توان در نوع و شكل آن دانست؛ زيرا همز زدن آهسته و نهاني همراه با فشار است هنگامي كه مهميز به شكم اسب زده مي شود تا اسب سرعت گيرد و شتاب ورزد. اين واژه درباره كسي كه عيب جويي نهاني دارد و غيبت مي كند به شكل مجاز به كار رفته است؛ زيرا غيبت كننده با عيب جويي در نهان، ضربه اي به حيثيت شخص وارد مي سازد.

اما لمز به ضربه اي آشكار و ظاهر گفته مي شود، مانند ضربه اي كه با تازيانه به اسب زده مي شود تا سريع تر حركت كند و شتاب بگيرد. اين واژه نيز درباره كساني كه آشكارا به عيب جويي از ديگران مي پردازند به كار رفته است.

اما پرسش اين است كه در سوره همزه چه ربطي ميان هماز و لماز با مال اندوز است؟ هماز و لماز كه با چشم و زبان يا اشاره و بيان، غيبت يا عيب جويي مي كند با مال اندوزي چه ارتباطي دارد؟

بايد دانست كه ميان اين دو اصطلاح يعني غيبت كننده و عيب جو با بقيه سوره هيچ ارتباطي نيست؛ زيرا خداوند ويل و دوزخ را به هماز و لماز وعده مي دهد و ايشان را مي ترساند ولي غيبت كننده و عيب جو مگر چه كرده اند كه سزاوار دوزخ هستند؟ هرچند كه آنان گناهان بزرگي را مرتكب شده اند ولي هرگز منظور سوره بيان اين معنا نيست؛ زيرا واژه الذي كه صله است براي بيان حقيقت هماز و لماز آمده است.

به نظر مي رسد كه كاربرد مجازي اين دو واژه در غيبت كننده و عيب جو دراين سوره رهزن شده و مفسران را از حقيقت اصطلاح و هدف سوره بازداشته است.

واي بر مال اندوزان عيب جو

با توجه به اينكه دو واژه هماز و لماز از سوي خداوند در آيات ديگر سوره تفسير شده مي توان گفت كه مراد هر عيب جويي نيست، بلكه مراد از آن، مال اندوزاني است كه داراي دو خصوصيت و ويژگي همز و لمز هستند. خداوند مي فرمايد: هماز و لماز كسي است كه مال را جمع آوري مي كند و سپس به شمارش آن مي پردازد و گمان مي كند كه اين ثروت و مال موجب جاودانگي اوست.درحالي كه چنين تصوري نادرست است و هماز و لماز بينش و نگرشي نادرست دارند، چرا كه اين مال چيزي جز حطمه نيست كه آتش فروزان است كه در سينه ها شعله مي كشد.

هماز، مال اندوزي است كه در نهان ثروت ها را گرد آورده و در جايي كنز مي كند و آن را تبديل به سكه هاي زر و سيم كرده و با اين كارش به ديگران عيب مي زند.چنين شخصي همچون قارون، گنج هايش را در بانكي گذاشته و با تكاثر و نمايش تفاخري گنجينه هاي خود، مردم را خوار مي شمارد و آنان را به مال اندوزي تشويق مي كند.

لماز نيز مال اندوزي است كه آشكار مال خود را به شكل كاخ ها، ماشين هاي شيك، هواپيماهاي شخصي و مانند آن درمي آورد و با نمايش آن، به عيب جويي مردم ندار مي پردازد و آنان را به پيروي از مسلك خود دعوت مي كند. در حقيقت هماز و لماز سرمايه داران و ثروتمنداني هستند كه با مال اندوزي به دو شكل سكه و اموال منقول يا كاخ و اموال غيرمنقول به نمايش تفاخري از ثروت خود مي پردازند و مردم ندار را بدان عيب جويي مي كنند. از اين رو خداوند به تصويرگري وضعيت آنان مي پردازد كه برخلاف آنچه كه به ظاهر در تفاخر سكه ها و كاخ هاي آنان به چشم مي آيد، آنان سوخت آتش دوزخ جان خويش را فراهم مي آورند.

به سخن ديگر، دو اصطلاح همزه و لمزه را مي بايست با توجه به توصيفاتي مورد ملاحظه و تفسير قرارداد كه در ادامه آيه آمده است. يعني اينكه مال اندوزان سكه اندوز و كاخ نما كه ثروت خويش را به نمايش مي گذارند و تنها در فكر گردآوري و شمارش آن برمي آيند و در راه خدا انفاق نمي كنند، جز بدبختي براي خود چيزي نمي اندوزند و اين ثروت نه تنها آنان را جاودان نخواهد ساخت و موجب آسايش و آرامش روح و جسم شان نخواهد بود بلكه روح و جسم شان را از درون مي سوزاند و آسايش و آرامش ابدي را از آنها سلب مي كند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا