اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیمعارف قرآنی

كار و كارگري در قرآن

اشارهclip_image002

بي گمان كار به معناي تلاش و كوشش براي توليد در هر حوزه اي، عملي ارزشي است. كار به اشكال مختلف ظهور و بروز مي كند؛ از اين رو مي توان از كار فكري ، كار هنري ، كار معنوي و كار جسمي و بدني سخن گفت. در همه اين موارد آنچه اصالت مي يابد تلاش توليدي بشر است.

بشر براي دست يابي به كمال و سعادت و آسايش و آرامش نيازمند تهيه امكانات و وسايل و بر طرف كردن مشكلات و چالش هاي پيش روست. بنا بر این اقدام به تلاش و كوشش مي كند تا به اين هدف نايل شود. براي دست يابي به هدف ، تلاش در شكل هاي پيش گفته خودنمايي مي كند. تفكر و طرح و برنامه ريزي بخشي از توليد است. بدون تفكر و تدبر و تامل ممكن نيست انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمي موفق شود. از اين روست كه توليد فكري به عنوان توليد پايه مطرح مي شود.

 

در آيات بسياري سخن از عمل و ارزش عمل به ميان آمده است و اين همان معناي عام كار و فعل است كه از سوي انسان انجام مي شود. سعي و تلاش انساني است كه ارزش دارد و خداوند در آيه 39 سوره نجم مي فرمايد: «ليس للانسان الا ما سعي؛ [1] براي انسان چيزي جز تلاش و كوشش او نيست.» به اين معنا كه آنچه در نگرش و بينش قرآني از ارزش و اهميت برخوردار مي باشد، سعي و تلاش است كه نوعي از مفهوم كار را با خود حمل مي كند.

اما آنچه در اينجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زيرا مراد از كار و كارگر مفهومي است كه در آن شخصي نيروي جسمي و حتي فكري خود را به ديگري وا می گذارد و در ازاي آن مالي دريافت مي كند.

مفهوم شناسی اجاره در فقه و قرآن

در گذشته کار و کارگری در شكل اجاره و اجير و نوعي از عقود خودنمايي مي كرد و در آيات قرآن و نيز فقه اسلامي كتابي به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در كتب فقهي اجاره به معناي عقد تمليك عمل و يا منفعتي معين در برابر عوض معلوم به كار رفته است.[2]

مورد اجاره اگر منفعت عين يا حيواني باشد، به آن اجاره اعيان  يا اجاره منافع مي گويند. در اين اجاره، تسليم كننده عين را موجر و پرداخت كننده عوض را مستاجر مي گويند؛ و اگر مورد اجاره، كار انساني باشد، به آن اجاره اعمال و يا اجاره ذمه گويند. [3]

اجير يا همان كارگر بر دو نوع است: 1. اجيرخاص و مقيد كه متعهد مي شود تا عملي را شخصا در مدت معيني انجام دهد و حق ندارد در اين مدت بدون اجازه مستاجر براي فرد ديگري كاري انجام دهد؛ [4]

2. اجیر مشترك و مطلق كه عملي را بدون تعهد مباشرت و تعيين مدت متعهد   مي شود يا در يك زمان اجير اشخاص متعدد مي شود. [5]

در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرني" به معناي کار با مزد و اجرت، يك بار در آيه 27 سوره قصص "و استاجر و استاجرت " به معناي اجاره گرفتن دوبار در آيه 26 همان سوره  و اجر به معناي مزد مادي و يا معنوي و پاداش دنيايي و اخروي فراوان آمده است كه برخي از آنها به بحث كار و كارگري و اجاره ارتباط دارند.

در داستان موسي(ع) و شعيب(ع) مسأله كار و كارگري و حقوق كارگر مطرح شده است. از اين رو از مهم ترين آيات مورد توجه در اين حوزه است. موسي (ع) به عنوان فردي نيرومند حاضر مي شود تا در برابر مزد و عوض مالي نيروي كار خويش را در اختيار شعيب(ع) به عنوان كارفرما بگذارد.[6]

همچنین حضرت موسي (ع) در داستان همراهي خود با عالم رباني ( خضر پيامبر) نيز به وی پيشنهاد مي دهد كه در برابر گرفتن مزد به كارگري بپردازند.[7]

اين مساله كارگري و مزد خواستن در برابر نيروي انساني و بدني در دو جاي ديگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضاي ساحران براي دريافت اجرت از فرعون در آيات 113 و 114 سوره اعراف است كه در آنجا ساحران پيشنهاد مي كنند تا فرعون در برابر هنر جادوگري و سحر ايشان، مزدي را بپردازد و فرعون نيز با پذيرش پيشنهاد براي تشويق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نيز وعده    مي دهد. در مورد ديگر، مردماني  به ذوالقرنين پيشنهاد مي كنند تا براي ساختن سد، اجرت و مزدي را دريافت كند. [8]

فلسفه كارگري

انسان به عنوان خليفه الهي بر روی زمين مأمور و موظف است تا به عنوان يكي از اهداف ابتدايي و يا مياني اقدام به استعمار و آباداني زمين كند. قرآن در اين باره مي فرمايد: «هو انشاكم من  الارض و استعمركم فيها؛ [9] او شما را از زمين ايجاد كرد و خواست تا آن را آبادان و عمران كنيد.»

آبادي و آباداني زمين به عنوان مأموريت انسان در زمين بدون تلاش و كوشش و كار امكان پذير نيست. انسان ها با تلاش و كار و كوشش است كه زمين را به شكل كنوني آباد كرده و از امكانات و فرصت هاي پيش روي بشر بهره مند مي شوند.

از آنجايي كه انسان به جهت ذات استخدامگر خويش گرايش به اجتماع و جامعه دارد، در شكل اجتماعي زندگي خود را سامان مي دهد تا از فرصت ها و امكانات ديگري بهره مند گردد و از آن براي رفع نيازهاي خود و دفع مشكلاتش استفاده كند.

حركت چرخ زندگي بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات يكديگر است كه يكي از راه هاي آن اجاره و كارگري است. خداوند در اين باره مي فرمايد: «نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحياة الدنيا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا؛ [10] ما وسايل معاش آنان را در زندگي دنيا ميانشان تقسيم كرده و برخي را برتر از برخي ديگر قرار داده ايم تا بعضي از آنان بعض ديگر را به خدمت گيرند.»

به نظر طبرسي، علت تفاوت روزي بندگان ، اين است كه انسان ها از كار يك ديگر بهره مند گردند.[11] و اگر انسان ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زيركي و بلاهت و ديگر مراتب، مساوي بودند، هيچ انساني حاضر به كاركردن براي ديگري نبود و اين امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگي بشر مي شد.

در روايتي علي(ع) علت تفاوت آفرينش انسان ها را بهره مند شدن آنان از خدمات يكديگر دانسته و فرموده است: «هيچ انساني توانايي اين امر را ندارد كه بنّا، نجار و يا صنعتگر خويش باشد. تمام كارهايش را به تنهايي و بدون استخدام و به كارگيري ديگري انجام دهد.» [12]

حقوق كارگر و آداب كارگري

قرآن براي كارگري قوانين، حقوق، شرايط و آدابي بيان داشته تا حق كارفرمايان و كارگران به عنوان جامعه انساني به طور دقيق مراعات گردد و حق گروهي در برابر گروه ديگر ضايع و تباه نگردد. در آيات قرآن براي كارگري شرايطي بيان شده است كه بدون تحقق آن كاركردن و كارگري نادرست است. از جمله اين شرايط آن است كه كارگر بالغ باشد. از اين رو كارگري كودكان غير بالغ نادرست و باطل است؛ زيرا كودك تا پيش از بلوغ و رشد جسماني و عقلاني اختياري ندارد تا بتواند نيروي كار و يا انديشه خود را در برابر مزد و اجرتي واگذار كند. [13]

از ديگر شرايط كارگري رشد است. فقيهان با استناد به آيات 5 و 6 سوره نساء و نيز آيه 282 سوره بقره گفته اند كه تصرفات مالي سفيه ممنوع است و از اين رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجير شدن و كارگري او دو نظر است و آنان كه كارگري وي را نيز ممنوع دانسته اند، بر اين باورند كه وي نفع و ضرر خويش را نمي شناسد و به همین دلیل نمي تواند خود را به كارگري واگذار كند. [14]

عقل (همان آيات)، اختيار و رضايت (نساء آيه 29 و بقره آيه 275)، مباح بودن منفعت ( نساء آيه 29 و نيز مائده آيه 2)، مملوك بودن عوضين (همان) مشخص بودن عمل و مدت آن (قصص آيه 27) از ديگر شرايط كارگري از ديدگاه قرآن است. 

همچنین قرآن احکامی را برای کارگري و اجير شدن بيان مي كند كه مهم ترين آن مسأله  لزوم و وجوب عقد اجاره (مائده آيه 1) است. به اين معنا كه وفاي به آن براي هر دو طرف كارگر و كارفرما لازم و ضروري است و مي بايست پاي بند عقد اجاره باشند.

در آداب اجاره و كار و كارگري نيز مطالب مهمي را قرآن مطرح مي سازد كه مي توان به آسان گيري بر كارگر (قصص آيه 27) رفتار شايسته (همان) قدرت و امانتداري (همان آيه 26) اشاره كرد.

اين دسته از احكام متوجه كارفرمايان و كارگران است؛ اما بخشي از حقوق كارگري هست كه دولت متكفل به انجام آن است. مهم ترين امري كه بر عهده دولت اسلامي است توجه به مساله معيشتي كارگران، بازنشستگان و از كار افتادگان است كه در شكل تكافل اجتماعي و تامين اجتماعي خود نمايي مي كند. بر دولت است تا از بيت مال مسلمين زندگي كارگران بازنشسته و از كار افتاده را تأمين كند و وسايل آسايش ايشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد.

پانوشت ها

1.  سوره  نجم، آيه 39.

2. الحدائق الناضره ج 21 ص 532، موسوعة الفقه ج 2 ص 119 و العروة الوثقي ج 2 ص 397

3. موسوعه الفقه ج 2 ص 200 .

4. جواهر الكلام ، ج 27 ص 263

5. همان پيشين ص 268

6. قصص آيات 25 تا 29

7. سوره كهف آيه 77

8. سوره كهف آيه 94

9. سوره هود  آيه 61

10. سوره زخرف آيه 32

11. مجمع البيان ، ج 9 ص 71

12. وسايل الشيعه ج 19 ص 103

13. ر. ک: نساء

14. مستند العروة بحث اجاره ص الوثقي 56

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا