اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنی

راهکارهای قرآنی مصونیت از ضرر

بسم الله الرحمن الرحیم

ضرر نقصانی است که بر چیزی وارد می شود. از همین رو، می توان از ضرر جانی و مالی و مانند آنها سخن گفت؛ زیرا ضرر تنها متوجه امر مادی نیست، بلکه می تواند متوجه امر غیر مادی نیز شود که ضررهای روحی و روانی و جانی از جمله آنها است.

انسان می تواند از هر ضرر و نقصانی که متوجه اوست، جلوگیری به عمل آورد و به دفع آن بپردازد که از آن به مصونیت یا پیشگیری تعبیر می شود؛ البته وقتی انسان بتواند دفع ضرر کند، می تواند رفع ضرر نیز داشته باشد، یعنی اگر ضرر و نقصانی متوجه او شده، آن را بردارد و به اصلاح امر ضرری بپردازد و کمال چیز را دوباره تجربه کند.

آموزه های وحیانی قرآن، راهکارهایی را برای مصونیت و دفع ضرر بیان کرده اند که نویسنده در این مطلب به آنها اشاره می کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اعمال ضرررسان از نظر قرآن

از نظر آموزه های قرآنی، برخی از اعمال و رفتار انسان، اعمالی است که در اصطلاح از آن به ضرر رسانی تعبیر می شود. این ضرر رسانی می تواند به خود یا خلق تعلق بگیرد. البته برخی گمان می کنند که اعمالشان به خدا نیز ضرر می رساند و موجب کمبود و نقصی در خدا می شود؛ به عنوان نمونه کافران بر این باورند که ترک عبادت آنان نسبت به خدا، موجب ضرر رسانی به خدا است. برخی دیگر گمان می کنندکه برخی از اعمال موجب زیان به خداوندی خدا است و این گونه به خدا ضرر می رسانند؛ در حالی که از نظر قرآن، هیچ کسی نمی تواند به خدا ضرر و زیانی برساند؛ چرا که حتی اعراض همه مردم از دین اسلام و معارف الهی وحیانی هرگز به ضرر خدا و زیان او نیست؛ خدا هیچ نیازی به عبودیت و بندگی کسی ندارد؛ چرا که خدا غنی حمید است و نیازی به بندگی خلق ندارد، بلکه این خلق است که با بندگی و عبودیت وعبادت خدا به کمالی می رسد و از نقص و کمبودی رهایی می یابد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، علم و آگاهی گسترده خداوند و نیز مراقبت او بر همه چیز، دلیل عجز همگان از ضرررسانى به خدا است(هود، آیه 57) و اعراض مردم از دین و معارف الهى برای خدایی که غنی حمید است، هیچ ضرر وزیانی را متوجه خداوندی او نمی کند(آل عمران، آیه 144؛ توبه، آیه 39؛ هود، آیه 57) بنابراین، کافران هیچ زیان و ضرری را به نمی رسانند(آل عمران، 176 و 177؛ هود، آیه 57؛ محمد، آیه 32) و خدا می تواند همه کافران را هلاک کند بی آن که هیچ نقص و ضرری به دامن کبریایی او برسد.(توبه، آیه 39؛ هود، آیه 57)

اما مردم می توانند به خود یا خلق ضرر و زیان برسانند. چنان که از نظر قرآن، ظلم و ستم به دیگران، چیزی جز ضرر و زیان به نفس نیست(یونس، آیه 23) هم چنین از نظر قرآن، اسراف و تجاوز ازحد اعتدال ضرربه خویشتن خویش است.(زمر، آیه 53)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اعمالی را انسان مرتکب می شود که به خود و دیگران ضرر می رساند. از جمله آمیزش در هنگام حیض(بقره، آیه 222) از مواردی است که انسان به خود و دیگری ضرر می رساند؛ زیرا ضرر رسانی به دیگران، آثار و پیامدهایی دارد که یکی از آنها بازگشت ضرر به سوی خود ضرررسان است؛ زیرا ضرررسانی به دیگران از مصادیق ظلم و ستم است که بازگشت آن به ضرر خود انسان است.(یونس، آیه 23)

ضرورت تشخیص ضرر و عدم ضرر

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، لازم و ضروری است که شخص ضرر و زیان را بشناسد و بداند چه کارها و اعمالی موجب ضرر و زیان می شود. البته برخی از مردم قدرت تشخیص ضرر و زیان را ندارند و برخی کارها را ضرری می دانند که ضرری نیست یا برخی کارها را ضرری نمی دانند در حالی که ضرری است.

از نظر قرآن، اموری موجب می شود تا انسان قدرت تشخیص درست و صحیح را از دست بدهد و ضرری را ضرر نداند یا غیر ضرری را ضرری  بداند.

به نظر می رسد که اموری که مانع از قدرت تشخیص باشند، مواردی از قبیل زیر است:

  1. محبت و علاقه شدید: بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، «محبت» و علاقه شدید انسان به چیزی موجب می شود تا انسان متوجه ضرری بودن آن چیز نشود.(بقره، آیه 216) امیر مومنان امام علی (ع) می فرماید: «حب الشیءٍ یُعمی و یُصِمَّ ؛ علاقه ی شدید به چیزی آدمی را کور و کر می کند.» در حدیث نبوی نیز آمده است: حُبُّكَ الشَّيْ‌ءَ يُعْمِي وَ يُصِم‌.(المجازات النبوية، السيدالشريف الرضی، ص171؛ بحار الانوار، ج 74، ص 165، کتاب الرّوضة، باب ما جمع من مفردات کلماته ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ ، ح 2) البته نفرت و بغض شدید انسان به چیزی نیز همین امر را موجب می شود که انسان نتواند قضاوت درست و بدون گرایشی داشته باشد. به هر حال، انسان تحت تاثیر حب و بغض خویش می تواند قضاوت نادرستی داشته باشد. پس از نظر معرفت‌شناسي حبّ و بغض اثر دارد؛ چون وقتي انسان به يک چيزی دل بست فقط خوبي آن را مي ‌بيند، يا جنبه اثباتي آن را مي‌ بيند. اگر نسبت به چيزي کراهت داشت، نقص آن را، عيب آن را مشاهده نمي ‌کند. این گونه است که بر اساس حب و بغض انسان نفع و ضرر چیزی را نمی بیند و قضاوت نادرستی خواهد داشت.
  2. عجول بودن: از نظر قرآن، مردمان عجول هستند.(اسراء، آیه 11) همین عجول بودن موجب می شود تا انسان نتواند به تشخیص درست ضرری یا غیر ضرری دست یابد. بنابراین، همان طوری که دنبال خیر می شتابد دنبال چیز ضرری و شرور می شتابد. پس دعا کردنش نسبت به شرور همانند دعاکردنش برای خیرات است.(اسراء، آیه 11)
  3. فقدان علم غیب: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر ظاهری باطنی دارد و هر ملکی ملکوتی. بنابراین، انسان تنها اگر بخواهند تنها برای اساس ظاهر و ملک قضاوت کنند، به خطا و اشتباه می روند و قضاوتی نادرست خواهند داشت. همین امر موجب می شود تا انسانها قدرت تشخیص امر ضرری و غیر ضرری را نداشته باشند و به خطا و اشتباه قضاوت و عمل کنند.(اعراف، آیه 188؛ بقره، آیه 216)
  4. مصدود شدن درهای آسمان: از نظر قرآن، بنابر نظر و رای جنیان مومن، مصدود شدن درهای آسمان به سوی جنیان می تواند ضرری را متوجه انسان کند؛ چنان که جنیان وقتی دیدند که با بعثت پیامبر(ص) درهای آسمان به سوی جنیان بسته و مصدود شده، این احتمال را دادند. البته قرآن بیان می کند که آنان در این امر تردید کردند و گفتند که آیا این بسته شدن راه آسمان به سوی جنیان، عامل ضرر و زیان است یا موجب رشد زمینیان.(جن، آیات 9 و 10)
  5. سوء ظن وبدگمانی: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، سوء ظن و بدگمانی نسبت به دیگران موجب ناتوانی در تشخیص حق و باطل و خیر و شر و سود و ضرر است. کسی که نسبت به دیگری بدگمان باشد، قضاوت وداوری نادرستی خواهد داشت و نفع و ضرر را تشخیص نمی دهد و قضاوت نادرستی خواهد داشت.(نور، آیات 11 تا 13)
  6. کفر: از نظر قرآن، انسان های کافر به سبب آن فطرت و نرم افزار تکوینی هدایت و قدرت تشخیص و گرایش به حق را از دست داده و دفن و دسیسه کرده اند، قدرت تشخیص ضرر و نفع را ندارند؛ زیرا از نظر قرآن، هر انسانی دارای نرم افزار الهامی و فطری تشخیص حق و باطل و خیر و شر و نفع و ضرر و نیز گرایش به حق و خیر و نفع هستند، اما کافران آن را دفن و دسیسه کرده اند.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10) بنابراین، کافران قدرت تشخیص نفع و ضرر را ندارند و برخلاف حقیقت فکر و عمل می کنند.(آل عمران، آیه 178)

بنابراین، با توجه به آن امر که ناتوانی در تشخیص ضرر وغیر ضررمی تواند انسان را دچار رفتار و اعمال نادرست کند، لازم است تا انسان راه هایی را برای تشخیص حق و باطل و ضرر و غیر ضرر بیابد. از نظر قرآن، تقوای الهی موجب می شود تا انسان به علوم غیبی دست یابی داشته باشد و خدا قدرت بصیرت و تشخیص حق و باطل را به او بدهد و «فرقان» و جداسازی را در اختیار بگیرد.(انفال، آیه 29)

اگر انسان قدرت تشخیص حق و باطل و جداسازی نفع و ضرر را نداشته باشد، ممکن است براساس تشخیص نادرست خویش رفتاری غلط و نادرست در پیش گیرد؛ چنان که بخل ورزی اکثریت مردم به سبب عدم تشخیص ضرر و غیرضرر از سوی آنان است؛ زیرا اگر بدانند که انفاق و احسان موجب افزایش مضاعف در رزق و روزی و برکت در مال می شود، هرگز انفاق را ضرری نمی دانستند و بخل نمی کردند.(آل عمران، آیه 180؛ نور، آیه 98)

راهکارهای دفع و رفع ضرر

به هرحال، انسان به دلایل و عوامل پیش گفته ممکن است که به خود یا خلق ضرر برساند؛ زیرا گاه قدرت تشخیص ندارد و گاه به دلیل بیماردلی و کفر و شرک دنبال ضرررسانی به دیگران است که آثار آن ضرر رسانی به خود شخص ضرر رسان نیز باز می گردد و خود نیز ضرر می کند.

انسان خردمند اگر ضرری را به دیگران متوجه ساخته می بایست به جبران بپردازد و امر ضرری را اصلاح کند.(بقره، آیه 282)

البته از نظرقرآن، برخی از حالات ضرری  به نفع انسان است ؛ زیرا همان طوری که حالت رفاه برای شخصیت سازی انسان مفید و سازنده است، هم چنین سختى و مضرّات دنیا، فرصتى براى بروز و ظهور شخصیّت و باطن انسانها اوست.(یونس، آیه 12؛ روم، آیه 33؛ زمر، آیات 8 و 49)

به هر حال، بر اساس این آیات قرآنی، انسان در زندگی دنیوی خویش در معرض انواع مضارّ و گرفتاریهاى دنیای است که برای اهداف وفلسفه های حکیمانه الهی برای انسان فراهم آمده است.

البته از نظر قرآن، انسان به طور فطری، دنبال دفع ضرر است و برای پیشگیری از آن اقدام می کند؛ زیرا خدا در فطرت انسان گرایش به خیر و نفع را قرار داده چنان که گریزش از شرور و ضرر را قرارداده است. بنابراین، هر انسانی به طور فطری دنبال دفع ضرر و پیشگیری از آن است؛ البته گاه یا در بیش تر موارد در تشخیص به اسباب پیش گفته اشتباه و خطا می کند و ضرری را ضرر نمی داند.

خدا از همین امر فطری گرایش انسان به پیشگیری و دفع ضرر بهره می گیرد و از آن برای هدایت انسان ها سود می برد؛ بنابراین، به انسان می گوید که اگر می خواهد از ضرر در دنیا و به ویژه آخرت در امان بماند، بهتر است که دنبال عبودیت خدای تبارک و تعالی باشد.(انعام، آیه 71؛ رعد، آیه 16؛ روم، آیه 33)

از نظر قرآن، تنها کسی که به طور مطلق می تواند ضرر را از انسان دفع کند، همان خدای سبحان است.(زمر، آیه 38) بنابراین می بایست دنبال رضایت خدا باشد.

البته خدا به انسان این نکته را توجه می دهد که بسیاری از ضررهایی که انسان در زندگی خویش می بیند غیر از آن دسته که کیفری است، در ساختار فلسفه ابتلاء و فتنه و امتحان با محنت و ضرر است؛ زیرا در این شرایط است که انسان می تواند خود را بشناسد و به فقر و نیاز خود آگاه شده و به سوی خدای غنی حمید برود.

از نظرقرآن، بر اساس مشیت حکیمانه الهی، فلسفه ضرر به عنوان فلسفه ابتلاء و فتنه قرار داده شده و اگر مشیت الهی به این قرار گیرد که دفع ضرر شود، چنین اتفاقی می افتد. پس دفع ضرر از انسان تنها به مشیت الهی خواهد بود.(اعراف، آیه 188؛ یونس، آیه 49)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسانی که هماره در خوشی و خیر باشد، خدا را فراموش می کند، از این رو، خدا با مضرات انسان را به حقیقت خود متوجه می کند تا برای دفع ضرر و مضرات به سوی خدا بروند؛ اما بسیاری از مردم در هنگام گرفتاری و مضرات به سوی خدا می روند تا خدا آن را رفع کند، اما پس از رفع مضرات ناسپاسی پیشه می کنند و دنبال کفر و کفران از خدا و نعمت هایش می روند.(یونس، آیه 12؛ نحل، آیه 53؛ اسراء، آیه 67؛ روم، آیات 33 و34) مردمان ناسپاس پس از رهایی از ضرر وزیان، و رسیدن به کمترین رفاه و آسایش، خدا را فراموش می کنند(هود، آیه 10؛ زمر، آیه 49؛ فصلت، آیه 50) و دنبال طغیان می روند.(مومنون، آیه 75)

در حقیقت اکثریت مردم پس از آن که خدا بلا و ضرری را از ایشان دفع یا رفع می کند، از خدا اعراض می کنند(اسراء، آیه 67)، و گرفتار طغیان(مومنون، آیه 75)، شرک و کفر(یونس، آیه 12؛ نحل، آیه 53؛ اسراء، آیه 67؛ روم، آیات 33 و34) و گرفتار فریب و غرور شیطانی(هود، آیه 10؛ زمر، آیه 49؛ فصلت، آیه 50) و غفلت از خدا می شوند.(زمر، آیات 8 و49)

به سخن دیگر، خدا برای آنکه به مردمان این نکته را توجه دهد که غیر از خدا هیچ کس توان دفع و رفع ضرر را ندارد، آنان را در شرایطی قرار می دهد تا به این حقیقت پی برند و به مقام مضطر  برسند، سپس به مردمانی مضطر کمک می کند، اما بسیاری از آنان پس را رهایی دوباره به همان شرک و کفر و غفلت و فریب دچار می شوند و طغیان می ورزند.

از نظر قرآن، یکی از اهداف و فلسفه های دفع و رفع ضرر از سوی خدا این است که انسان در فتنه ها و آزمون ها خدا را بشناسد و به سوی خدا برود و تنها از او یاری و مدد بجوید و به این حقیقت برسند که دیگران از معبودان غیر الهی و مانند آنها هیچ توانی در رفع و دفع ضرر ندارند.(زمر، آیه 49؛ رعد، آیه 16؛ زمر، آیه 38)

اگر انسان در امور زندگی از نفع و ضرری که متوجه اوست بشود در می یابد که تنها خدا است که منشاء هر چیزی است و اگر خیری می رسد به مشیت و اراده اوست و اگر شری می رسد یا دفع و رفع می شود و ضرر و زیانی برداشته می شود تنها به مشیت و اراده اوست.(انعام، آیه 17؛ اعراف، آیه 188) بنابراین، از نظر قرآن ضرر رسانی شیطان یا چیزهای دیگر متوقف به مشیت و اذن الهی است.(مجادله، آیه 10؛ بقره، آیه 201)

البته انسان می بایست بداند که بتان و معبودانی غیر از خدای تبارک و تعالی هیچ کس نمی تواند نفع و ضرری را برساند؛ زیرا در کائنات کاره ای نیستند.(مائده، آیه 67؛ انعام، آیه 71؛ یونس، آیه 81)

از نظر قرآن، تضرع انسان به درگاه الهی یکی از عوامل بسیار موثر در رفع و دفع ضرری است که انسان به عللی چون ابتلاء گرفتار آن می شود.(انعام، آیه 42؛ اعراف، آیه 94)

هم چنین از نظر قرآن، کسی که بخواهد از ضرر مصونیت یابد و از ابتلائات ضرری درامان بماند، می بایست شرایط را به گونه ای رقم زند که از فضل و تفضلات خاص الهی برخوردار گردد؛ یعنی همان طوری که پیامبر(ص) به فضل الهی از ضرردرامان است(نساء، آیه 113) شخص می تواند با پیروی از اسوه حسنه خود را در شرایطی قرار دهد که می توان گفت نوعی مصونیت از ضرر است. در حقیقت اگر ضرری متوجه انسان می شود، کم ترین ضرر با بیش ترین پاداش خواهد بود و ضرر به یک معنا خود ابزاری برای رشد و کمال شخصیتی او می شود. از این روست که این ضرر هر چندکه به ظاهر ضرر است، ولی در باطن عین منفعت خالص است؛ زیرا کسی که با انفاق مالی هزار برابر بهره مند می شود و نفع می برد، ضرری نکرده است؛ یا کسی که به شهادت می رسد و بهشت ابدی را با ضرر مالی و جانی برای خویش می خرد، هیچ ضرری نکرده است؛ زیرا آن چه به ظاهر ضرر است، در باطن عین نفع خالص است.

به هر حال، از نظر قرآن، ضرر و نفع تنها با خاستگاه خدا است که برخی از آنها از باب ابتلاء و فتنه و برخی به عنوان کیفر و مجازات است. هم چنین از نظر قرآن، دفع و رفع ضرر نیز تنها به دست خدا است و کسی در عالم جز خدا نمی تواند ضرری را برساند یا بردارد. بنابراین، انسان در هر حال می بایست به خدا متوجه شود و با تضرع و انابه از خدا بخواهد تا او را از ضرر مصون داشته یا ضرر را به نفع او تبدیل کند و نقص را به کمال.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا