اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

آثار اشک نیایشگران از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

اندوه شدید و شادی زیاد در قلب آدمی دو عامل جاری شدن اشک از چشم انسان است؛ با آن که اشک از ظاهری یکسان است؛ اما اشک اندوه و حزن، گرم و شور است و چشم را کور می کند و دل را می میراند؛ و اشک شادی و سرور، خُنک و شیرین است و چشم را جلا و قلب را صفا می دهد؛ اما غیر از این دو اشک با دو عامل متفاوت، اشکی دیگر است که از خوف خدا و ترس از مواجه با عواقب عمل از چشم جاری می شود؛ زیرا اندوه یا شادی اشکش را در نیاورده، بلکه ترس قطعی از آینده قطعی اشک او را در آورده است؛ زیرا به خطا و گناه خویش آگاه شده و اقرار و اعتراف به آن دارد و هیچ چاره ای جز اشک برای درمان این درد و رهایی از عقاب نمی یابد؛ زیرا خدا توبه کاران معترف و منیب و متضرع را دوست می دارد که خواهان بازگشت به دامن کریم و رحیم و غفار و ستار هستند و می خواهند کار و رفتار خویش را اصلاح کنند و به سوی حق و حقیقت بازگردند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، دل و قلب شکسته نیایشگران به ویژه در ظلمات شب و هنگامه شب زنده داری و نماز شب، از چنان تاثیری برخوردار است که هر که بخواهد از سرنوشت و تقدیر بد و زشت خویش برهد و سرنوشتی نیک برای خویش رقم بزند، می بایست به اشک بیاویزد و در هنگامه توبه و استغفار و دعا و نیایش به آن تمسک کند؛ چنان که امام جعفر صادق(ع) در بیان تاثیر آن می فرماید: به هنگام دعا از اشک استمداد بجوییم که یک قطره اش دریاهایی از آتش را خاموش می کند و هیچ قطره ای نزد خدا از آن محبوب تر نیست.(اصول کافی، ج 4، ص 234)

اشک در صبر جمیل

اشک که از گوشه چشم انسان جاری می شود می تواند متاثر از گرد و غبار و شی خارجی باشد که به چشم آسیبی رسانیده و چشم به طور غریزی برای دفع غبار یا حفاظت و صیانت از خود، اشک را جاری می کند تا با مواد معدنی موجود در اشک شستشوی انجام شود و مرهمی بر زخم گذارد؛ اما افزون بر عوامل مادی خارجی، عوامل دیگری نیز وجود دارد که اشک چشم آدمی را در می آورد؛ شاید از مهم ترین آنها عوامل معنوی و روانی باشد که در نفس و قلب انسان شکل می گیرد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان به دلیل مصیبتی چون از دست دادن فرزند گرفتار حزن و اندوه در نفس و قلب می شود. این حزن و اندوه شدید، آثاری در بدن و رفتار آدمی به جا می گذارد که یکی از آنها جاری شدن اشک از غدد است که از گوشه چشم به بیرون سرازیر شده و بر گونه ها روان می شود. این اشک به دلیل آن که متاثر از حزن و اندوه شدید است، گرم و شور است. از نظر قرآن، اگر ریزش اشک مستمر باشد و زمانی طولانی را در بر گیرد، می تواند موجب کوری چشم شود؛ زیرا این اشک روی سیاهی چشم اثر گذاشته و موجب سپیدی آن می شود که نوعی بیماری چشم است؛ بنابراین چشم توانایی دیدن و رویت را از دست می دهد. خدا در قرآن بیان می کند که حضرت یعقوب(ع) به سبب فراق فرزندش یوسف(ع) بسیار گریست تا جایی که کور شد: وابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم؛ و چشمانش از حزن و اندوه سپید شد. پس او فرو برنده خشم بود.(یوسف، آیه 84) البته از نظر قرآن، حزن شدید می تواند موجب ناتوانی شدید، بلکه هلاکت شود.(یوسف، آیه 85)

از نظر قرآن، با آن که حضرت یعقوب، در برابر مصیبت «صبر» را پیشه خود گرفت که بهترین رفتار از نظر قرآن است(بقره، آیات 155 تا 157) و حتی «صبر جمیل» داشت که اوج زیبایی در صبر است(یوسف، آیات 18 و 83)؛ اما با این همه قلب در مصیبت متاثر می شود و دل محزون می شود و حزن و اندوه نیز اشک را به دنبال دارد؛ زیرا نمی توان جلوی اشک را وقتی عامل آن است، گرفت؛ یعنی وقتی علت که حزن باشد تحقق می یابد، اشک که معلول است، جاری و روان می شود. بنابراین، هیچ تضادی میان پیشه گرفتن صبر با تحقق حزن و جریان اشک نیست. از همین روست که پیامبر(ص) در غم مصیبت از دست دادن فرزندش ابراهیم اشک ریخت؛ زیرا دل محزون می شود و اشک جاری.

بر همین اساس وقتی انسان مصیبت بزرگ و عظیم کربلا را می خواند یا می شنود، دل محزون می شود و اشک جاری و روان می گردد، به ویژه که حضرت امام حسین(ع) «قتیل العبرات» است و هر کسی عظمت مصیبت را بشنود و بخواند فرو می ریزد و اشکش روان می شود.

اشک شادی و چشم روشنی

از نظر قرآن، هنگامه شادی یا شنیدن اخبار مسرت بخش و شادی آور، دل مسرور شده و غدد چشم تحریک شده و اشک خنک و شیرینی جاری و روان می شود که مواد معدنی آن موجب می شود تا چشم روشن شود. در عربی از این اشک به «قره عین» یاد می شود؛ زیرا قره به معنای قطره خنک، و عین به معنای چشم است. پس معنای آن آب خنک چشم است؛ و از آن جایی که موجب روشنایی چشم می شود، در فارسی از این اشک به چشم روشنی یاد می شود، بلکه حتی اخبار مسرت بخشی که عامل سرور و شادی قلب می شود، از آن نیز به چشم روشنی یاد می شود و شادباشی که داده می شود آن نیز چشم روشنی نام دارد.

در قرآن از فرزندان و نوادگانی که مایه سرور قلب به سبب ایمان و مقامات الهی هستند، به عنوان «قره اعین» یاد می شود(فرقان، آیه 74) خدا هم چنین می فرماید که برای نفس مومن چیزهایی را مخفی و نهان کرده که مایه چشم روشنی آنان است.(سجده، آیه 17)

بنابراین، هر خبر یا چیزی که موجب سرور قلب باشد و اشک شادی را در آورد، به عنوان قره عین و چشم روشنی از آن یاد می شود.(قصص، آیه 9)

اشک نیایشگران از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، قلب مومن، با آن که امید و رجای واثق به خدا دارد؛ زیرا خدای را غفار و کریم و رحیم می داند، در همان حال قلبش، قلب خائف، متضرع و منیب است؛ زیرا مومن وقتی خود را در برابر عظمت و جلال الهی می یابد، عالمانه می ترسد که از آن به خشیت یاد می شود؛ زیرا اگر نترسد بی عقلی کرده است؛ همین خوف عالمانه و خشیت است که مومن را در برابر خدا به تذلل وا می دارد و در برابر عزت خدا، خود را ذلیل می یابد.

هم چنین مومن وقتی در می یابد کسی در هستی جز خدا نیست که مالک و آفریدگار و پروردگار باشد، پس تنها به سوی او می رود و از هر کسی دیگر می برد؛ این بریدن از غیر و پیوستن به خدا همان «انابه» است. از نظر قرآن، مومن واقعی اهل انابه است و این انابه در وی چنان تقویت و تثبیت شده که «منیب»؛ یعنی بریده از غیر و پیوسته به خدا می شود: «منیبین الیه.»(روم، آیه 31 و 32)

از نظر آموزه های قرآنی، مومنان به سبب علم و ایمان به اموری که بیانگر جایگاه عظمت و عزت و جلال الهی است، در برابر خدا خائف و خاشع است. این خوف علمی و خشیت موجب می شود تا هنگامه گناه و خطا یا احتمال اشتباه، قلب او از ترس به درد آید و خود را در موقعیتی بیابید که دل او می شکند و اشک از دیدگانش جاری می شود که این اشک خوف و ترس از مواخذه و کیفر و مانند آنها است. از همین روست که «تضرع» دارد و خدا را نهان و آهسته در حالت تضرع می خواند تا دستگیر او باشد و او را نجات دهد.(انعام، آیه 63؛ اعراف، آیات 55 و 205)

واژه تضرع از ضرع به معنای زاری و ناله است که اشک شخص در می آورد. البته هر کسی در شرایط سخت و ترسناکی قرار گیرد و هیچ راه چاره ای نیابد، به تضرع می افتد و ناله اش در می آید و زار می زند.(انعام، آیات 42 و 43؛ مومنون، آیه 76؛ اعراف، آیه 94)

از نظر قرآن، پیامبران و اولیای الهی که خدا به آنان «انعام» داده و نعمت های خاصی عطا کرده هنگام شنیدن آیات خدای رحمان به سجده فرو می افتند و اشک آنان در می آید: اذا تتلی علیهم آیات الرحمن خرّوا سجدا و بکیا؛ هنگامی که آیات خدای رحمان بر آنان خوانده می شد سجده کنان و گریان به رو می افتادند.(مریم، آیه 58)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنانی که دارای علم هستند هنگامی که قرآن بر آنان تلاوت می شود به سجده می افتند و دست به دعا و نیایش می پردازد و می گویند: سبحان ربنا ان کان وعد ربنا لمفعولا و یخرّون للاذقان یبکون و یزیدهم خشوعا؛ بگو به آن ایمان بیاورید و یا نیاورید برای آن یکسان است، همانا کسانی که پیش از نزول آن معرفت  دانش یافته اند زمانی که بر آنان می خوانند سجده کننان به رو در می افتند و می گویند: منزه و پاک است پروردگارمان بی تردید وعده پروردگارمان به پاداش مومنان و کیفر مجرمان قطعا انجام شدنی است و گریه کنان به رو می افتند و شنیدن قرآن بر فروتنی و خشوعشان می افزاید.(اسراء، آیه 108 و 109)

بنابراین، از صفات اولیای خاص الهی این است که در برابر آیات تدوینی قرآن، چون حقایق هستی را می شنوند و در برابر عظمت الهی متذلل می شوند، به سجده بر خاک در می افتند و گریان می شوند.

البته از نظر قرآن، این گریستن و گریان شدن می بایست حقیقی باشد، نه بازی گریستن که برادران یوسف(ع) برای توجیه کار زشت خود انجام دادند.(یوسف، آیه 16) اگر کسی به دروغ گریه کند و توبه حقیقی نداشته باشد، هرگز تاثیری نخواهد داشت. بنابراین، اگر کسی در مقام نماز و سجده تضرع و گریه کند، خدا او را به صفا و خلوص می پذیرد و اورا از هر گناهی پاک می کند. پس هر قطره اشکی هم چون دریایی است که آتش بر آمده از گناه را خاموش می کند و دوباره دل را آباد می سازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا