اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنی

علل ترک انفاق در راه خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

انفاق ایجاد تونل های گریز از خطرات که در اخراج مال از ملک و تعلیم علوم و فعالیت های دیگر اجتماعی اگر با صداقت و اخلاص برای خدا همراه شود، راه نجات انسان از غضب و خشم الهی و عذاب و کیفر در دنیا و آخرت خواهد بود؛ زیرا نقق به تونل های تو در توی گفته می شود که جانورانی چون موش برای دسترسی آسان به مکان های مختلف و راه گریز هنگامه خطر ایجاد می کنند. بنابراین، کسی که چیزی از مال و علم و مانند آنها را انفاق می کند، چنین توانایی برای خویش ایجاد می کند تا در امنیتی قرار گیرد که راهی دیگر برای آن نیست.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، از جمله آیه 10 سوره منافقون، خدا فرمان می دهد تا پیش از آن که دیر شود دست کم انفاقات مالی داشته باشد؛ زیرا وقتی پرده هنگامه مرگ کنار می رود، شخص به اهمیت شگفت «انفاقات و صدقات» پی می برد و از خدا می خواهد تا تاخیری در مرگ او ایجاد کرده و انفاق و صدقه ای داشته باشد تا در امنیت قرار گیرد؛ اما دیرهنگامی است که دیگر پشیمانی سودی ندارد.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، علل و عواملی موجب می شود تا شخص گرفتار بخل شود و صدقات و انفاقات مالی و غیر مالی نداشته باشد. نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی ضمن بر شمردن این بسترها و علل و عوامل، به آثار ترک انفاق نیز پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انفاق و صدقات نجات بخش در دنیا و آخرت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا به هر کسی چیزی داده که می تواند علم و مال و قدرت و مانند آنها از نعمت های الهی باشد. این نعمت های الهی که در اختیار بندگان قرار می گیرد، همان گونه که می تواند خیر باشد، می تواند «شرّ» شود و انسان را گرفتار بدترین عذاب های الهی در دنیا و آخرت کند؛ زیرا از نظر قرآن، یکی از سنت های الهی، سنت ابتلاء و فتنه است که با «خیر و شرّ» انجام می شود.(انبیاء، آیه 35) از همین رو، ممکن است که شخص دچار مصیبت های ناگوار چون فقر، گرسنگی، جنگ، از دست دادن عضو یا مرگ عزیزان و مانند آنها شود(بقره، آیه 155)، یا آن که خدا به او ثروت و قدرتی بخشد.(فجر، آیات 15 و 16) پس نه فقر به معنای اهانت به شخص است، نه ثروت به معنای کرامت.(همان)

خدا از مردمان می خواهد که هر چیزی که خدا به آنان داده بخشی را به عنوان حقوق واجب شرعی که عقل و نقل آن را می فهمد به دیگران بدهند و دیگران را این گونه شریک نعمت های خدادادی در اختیار خویش کنند.(معارج، آیات 24 و 25؛ معارج، آیه 19)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انفاقات به ویژه مالی می تواند انسان را از عذاب دنیوی و اخروی حفظ کند و دستگیر او باشد. از همین روست که خدا به پیامبرش(ص) فرمان می دهد تا آنان انفاقاتی را به عنوان «صدقه» نماد صداقت در آخرت گرایی بگیرد و برای صدقه دهندگان دعا و صلوات بفرستد و آنان را تطهیر و تزکیه کند.(توبه، آیه 103)

خدا به صراحت در قرآن می فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما گردانيده‏ ايم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم، ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى‏ افكند و خدا به آنچه مى ‏كنيد آگاه است.(منافقون، آیات 10 و 11)

از این آیات به دست می آید که محتضر هنگامه مرگ حقایق را می بیند که قبل از آن برایش امکان رویت و شهود و علم حضوری و شهودی نبوده است؛ زیرا هنگامه مرگ پرده از روی دیدگان قلب، بلکه همه اعضا به ویژه چشم و گوش قلب برداشته می شود و محتضر چیزهایی را می بیند و می شنود که قبل از آن امکانش فراهم نبود.(ق، آیه 22) هنگامه مرگ این پرده برداشته می شود و شخص در آن زمان یکی از حقایق مهمی را که درک می کند، حقیقت انفاق و صدقه و تاثیر آن در سعادت و شقاوت انسان در آخرت است. از همین روست که شخص محتضر خواهان تاخیر در اجل حتی به اندازه صدقه دادن و قرار گیری جزو گروه صالحین است؛ اما خدا به صراحت می فرماید وقتی اجل آمد دیگر فرصتی برای تاخیر و عمل صالح نیست؛ پس پیش از آن که اجل برسد و فرصت از دست برود، کاری برای آخرت خویش بکنید و خود را از آتش دوزخ برهانید و به سعادت ابدی دست یابید.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صدقه و انفاق به سرعت اثر خودش را در دنیا آشکار می سازد که از جمله آن ها امنیت اجتماعی(بقره، آیه 195؛ انفال، آیه 60)، آرامش درونی(بقره، آیات 162 و 265 و 274)، آسانی کارها(لیل، آیات 5 و 7)، آمرزش گناهان و رهایی از آثار دنیوی و اخروی آن(بقره، آیات 267 و 268؛ مائده، آیه 12)، برکت و پاداش کامل و تمام از سوی خدا(بقره، آیه 272)، امدادهای الهی در دنیا(بقره، آیه 270)، هدایت خاص الهی(بقره، آیات 3 و 5) و مانند آنها است؛ زیرا این اعمال انفاقی که بر صداقت و اخلاص است شخص را به محبوب خدا(بقره، آیه 195؛ آل عمران، آیه 134) کرده و تقرب الهی را سبب می شود(توبه، آیه 99) و از ابعاد گوناگون تطهیر و تزکیه شده و مورد توجه پیامبر(ص) و صلوات خاصه ایشان نیز قرار می گیرد.(توبه، آیه 103) افزون بر آن که با این کارها انسان بدی ها را از خویش دور می سازد و نیکی ها را به سوی خود جلب و جذب می کند و فرجام نیکی را برای خویش رقم می زند.(رعد، آیه 22)

از نظر قرآن، این آثار تنها گوشه ای از آثار انفاقات و صدقات مالی است؛ اما وقتی پرده از دیدگان قلب کنار می رود، شخص متوجه می شود که اصولا رستگاری و فلاح در همین انفاقات و صدقاتی بود که از نعمت های الهی به دیگران می دهد.(بقره، آیات 3 و 5؛ تغابن، آیه 16) از همین رو، خواستار آن می شود تا اگر بشود تاخیر در اجل و مرگ انجام شود تا او بتواند با انفاقات و صدقات خود را به مقام رستگاری برساند و از دوزخ و شقاوت ابدی برهاند؛ اما دیگر دیر شده است. بنابراین، تا فرصت است انفاق و صدقه دهید تا پشیمان نشوید که پشیمانی دیر هنگام سودی ندارد.

موانع انفاق و صدقه

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، برخی از مردم بر خلاف شریعتی که عقل فطری و نقل وحیانی آن را کشف می کند، هیچ گونه انفاق و صدقه ای ندارند، یا اگر داشته باشند، بسیار اندک یا همراه با اذیت (بقره، آیه 264)، ریاکاری و خودنمایی(همان)، منت گذاری(همان) و مانند آنها است که ارزش صدقه و انفاق را از میان می برد و پاداشی برای آن مترتب نمی شود؛ اما برخی دیگر اصلا دنبال انفاق و صدقات نیستند؛ زیرا این افراد دچار بیماری روحی و روانی هستند که حاضر نیستند انفاق و صدقه ای داشته باشند و هماره دنبال بهانه برای گریز از صدقه و انفاق هستند؛ چنان که گزارش شده که برخی از اصحاب پیامبر(ص) به بهانه این که افرادی در ماجرای افک دخالت داشتند، سوگند خوردن که دیگر به آنان انفاق نکنند؛ ولی خدا این رفتار را نادرست و ناپسند و مصداق بهانه جویی برای ترک انفاق دانسته است.(نور، آیه 22؛ مجمع البیان، ذیل آیه )

پس از نظر قرآن، نمی بایست به بهانه هایی چون خطا و گناه افراد مستحق را انفاق محروم کرد و بخل ورزید. البته از نظر قرآن، عواملی موجب می شود تا شخص دست از انفاق بردارد و بخل ورزد که از جمله مهم ترین آنها می توان به روحیه بخل ورزی(آل عمران، آیه 180؛ اسراء، آیه 100)، قدرت خدا بر بی نیاز کردن نیازمندان(یس، آیه 47)، ترس از فقر به دنبال انفاق(بقره، آیات 267 و 268؛ اسراء، آیه 100)، تاثر از تلقینات سوء دیگران(نجم، آیه 34؛ مجمع البیان، ذیل آیه9)، حرص و آزمندی برای تکاثر(توبه، آیات 34 و 35)، جبرگرایی و اعتقاد نادرست به مشیت الهی و لزوم عدم تصرف کائنات و مشیت و اراده الهی(یس، آیه 47)، جهل و نادانی و عدم ژرف اندیشی و تفقه(منافقون، آیه 7)، سوگند بر ترک انفاق به خطاکار و گناه کار(نور، آیه 22؛ یاتل به معنای خلفت؛ مجمع البیان، ذیل آیه)، وسوسه های شیطانی(بقره، آیات 267 و 268)، عجب و خودپسندی و خودبرتربینی(قصص، آیات 76 تا 78)، غفلت از مرگ و رستاخیز(منافقون، آیه 10؛ بقره، آیه 254)، نفاق(توبه، آیه 67) و مانند آنها اشاره کرد.

خدا در قرآن گزارش می کند که برخی از منافقان همان گونه که به جای امر به معروف، امر به منکر می کنند، دیگران را تشویق و ترغیب به ترک انفاق می کنند(منافقون، آیه 7) و نسبت به انفاق به مومنان و دیگران کراهت دارند(توبه، آیه 54) و اصولا انفاق به دیگران را غرامت و از دست دادن می دانند(توبه، آیات 97 و 98) و گرایش به بخل و امتناع از انفاق دارند و مشت آنان باز نمی شود، بلکه هماره بسته و قبض است.(توبه، آیه 67)

از نظر قرآن، برخی از تارکان انفاق کسانی هستند که بر اساس تفکر باطل و نادرست نسبت به خدا و قدرت او، به استهزا نسبت به ترغیب و تشویق دیگران به انفاق می پردازند.(آل عمران، آیات 180 و 181؛ مائده، آیه 64)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که ایمان به خدا و قیامت(بقره، آیه 254؛ انسان، آیات 8 تا 10)، غنای الهی(بقره، آیه 267)، مالکیت مطلق خدا(آل عمران، آیه 180)، قدرت خدا در قبض و بسط ثروت(بقره، آیه 254) و هم چنین به پاداش های مادی و معنوی انفاق در دنیا و آخرت توجه دارند(بقره، آیات 261 و 262 و 265) و در هستی و مرگ تفکر می کنند(منافقون، آیه 10) به طور فطری گرایش به انفاق و صدقات دارند؛ بنابراین می بایست گفت که تارکان انفاق چنین تفکری ندارند و ایمان و اعتقاد آنان نسبت به این امور یا هیچ است یا بسیار سست و بی بنیاد است؛ و گرنه کسی که ایمان به امور و مانند آنها داشته باشد، اهل انفاق و صدقات از اموالی است که خدا به او داده است تا هم خود بخورد و هم به دیگری دهد و مانعه الخیر نباشد.

آثار دنیوی و اخروی ترک انفاق

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ترک انفاق آثار زیانباری برای شخص و اجتماع در دنیا و آخرت دارد. به عنوان نمونه موجب حسرت و پیشمانی در هنگامه مرگ می شود که سودی ندارد(منافقون، آیه 10)؛ چنان که ترک انفاق به معنای نوعی بخل ورزی، موجب می شود تا قابلیت سرزنش و ملامت و مذمت باشد(نجم، آیات 33 و 34)؛ زیرا عقل فطری و نقل وحیانی انفاق و صدقه را امری انسانی می داند که انسان به ناتوان از توانایی خویش چیزی بخشد و دستگیر او باشد.

از نظر قرآن، ترک انفاق زمینه گرایش افراد و اجتماع را به زشتی فراهم می آورد(بقره، آیات 267 و 268)؛ زیرا کسانی از مردم ممکن است به فحشاء گرایش یابند و گروهی دیگر در فقر و فلاکت بماند و به کفر نزدیک شوند.

هم چنین باید توجه داشت که از نظر قرآن، کارهای صالح و احسان در کنار ایمان موجب رشد و تکامل انسان و متاله و خدایی شدن می شود؛ پس این مومنان محسن و صالح به خویشتن احسان می کنند و این احسان به دیگری چیزی جز به خودشان نیست؛  در حالی که ترک کارهای صالح از جمله انفاق و صدقه به معنای دوری و از دست رفتن شرایط رشد و دست یابی به کمال و ظلم به خویشتن است.(بقره، آیه 270؛ قلم، آیات 23 تا 27) بر همین اساس خدا به صراحت می فرماید هر که احسان کند به خود احسان کرده و کسی که ترک احسان کند و به نوعی زشتکاری را پیشه کند، به خودش ظلم کرده است.(اسراء، آیه 7) پس از نظر قرآن، نه تنها ترک انفاق به معنای ایجاد بستر برای زشتکاری افراد جامعه است، بلکه هم چنین ظلم به خویشتن و گرفتاری به زشتی و آثار آن است.

از نظر قرآن، ترک انفاق و صدقات و تامین افراد اجتماع بلکه ترک انفاق در امور اجتماعی همانند جهاد، می تواند اسباب نابودی جامعه و سقوط آن شود که آسیب جدی به خود فرد را نیز می زند و او را به ورطه هلاکت می افکند.(بقره، آیه 195)

هم چنین از نظر قرآن، ترک انفاق موجب می شود تا امدادهای الهی دردنیا محروم شود(بقره، آیه 270؛ قصص، آیات 76 تا 81)، چنان که از لطف خاص خدا نیز محروم می شود.(توبه، آیه 67)

البته تارکان انفاق بدانند که افزون بر عذاب الهی در دنیا، گرفتار عذاب الهی در آخرت نیز می شود، چنان که قارون تارک انفاق در همین دنیا به عذاب خسوف گرفتار شد و خود با ثروتش دفن شد، در قیامت نیز گرفتار عذاب دردناک خواهد شد. البته این اختصاص به قارون ندارد، بلکه تارکان انفاق باید بدانند که گرفتار چنین عذاب های دردناک در دنیا و آخرت خواهند شد.(قصصف آیات 76 تا 71؛ قلم، آیات 17 تا 23؛ توبه، آیه 34)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا