اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

حقیقت مروت و جوانمردی و آثار آن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم
در اسلام بر مروت با دوستان و مدارا با دشمنان تاکید شده است؛ در فرهنگ اسلامی از فتوت و جوانمردی بسیار سخن به میان آمده است؛ اما کم از زاویه آموزه های اسلامی به مروت و جوانمردی و حقیقت و آثار آن توجه شده است. آن چه در این جا می آید تبیین این حقیقت بر اساس آموزه های وحیانی اسلام است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.


حقیقت مروت و جوانمردی
جوانمردی و مروت یک فضلیت اخلاقی و یک روحیه و منش انسانی و یک رفتار اجتماعی نیک و پسندیده است که همگان را به ستایش آن می کشاند.
هر کسی در تبیین حقیقت مروت و جوانمردی سخنی گفته است. از نظر امیرمومنان امام علی(ع)  فضيلت مروت و جوانمردى، یک فضلیت جامع و فراگیری است که بسیاری از فضایل دیگر را تحت پوشش خود جمع می کند. از این رو، باید آن را فضلیت جامع و نامى فراگير دانست.
حضرت امام على عليه السلام در این باره فرموده است: أَلْمُــرُؤَةُ اِسْمٌ جـامِـعٌ لِسائِرِ الْفَضائِلِ وَ الْمَحاسِنِ؛ مروّت  و مردانگی، نامى است فراگيرنده هـمه فضيلت ها و خـوبى ها. (تصنيف غرر الحكم، ص 258)
بنابراین از نظر آن حضرت(ع) هر کسی دارای مروت و مردانگی باشد همه فضایل و محاسن اخلاقی را در خود جمع کرده است. پس اگر به کسی فضلیت مروت و مردانگی نسبت داده شود، در حقیقت او را به همه فضایل و محاسن اخلاقی ستوده اند. به یک معنا که عنوان مروت همانند نام «الله و الرحمن» است که در بردارنده همه صفات و اسمای الهی است.
البته در ادبیات عربی عناوین دیگری غیر از مروت برای تبیین این فضلیت و حقیقت بیان می شود؛ عنوان دیگر معروف در این زمینه عنوان و مصطلح فتوت است که به معنای جوانمردی است.
واژه مروت، از ریشه «مرء» به معنای مرد است؛ چنان که فتوت از واژه «فتی» به معنای جوان است. پس مروت و فتوت به معنای مردانگی و جوانمردی است. این که این فضلیت به این دو نام مشهور و معروف شده، به سبب خصوصیات و ویژگی هایی است که اصولا از مردان و جوانان انتظار آن می رود آن ها را داشته باشند.
مراتب و درجات مروت و فتوت
هر خصوصیت اخلاقی و هر صفت انسانی دارای مراتب تشکیکی همانند نور است؛ بنابراین، برای فضایل اخلاقی مراتب و درجاتی است که در هر فردی با فرد دیگر متفاوت است و هم چنین برای هرفردی این امکان است تا مراتب را افزایش یا کاهش دهد و شدت و ضعف بخشد.
مروت و مردانگی نیز این گونه است. از این روست که امیرمومنان امام علی(ع) درباره مــيزان مـروّت هر فردی به معیاری اشاره می کند که با آن می توان مروت وی را شناخت و دانست. ایشان در ارزیابی مروت افراد می فرماید: مُرُوَّةُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ عَقْلِهِ؛: مروّت هر كس به قدر عقل اوست. (تصنيف غرر الحكم ، ص 258)
از این حدیث این معنا نیز به دست می آید که میان عقلانیت و مروت پیوند تنگاتنگی است و می توان حتی از رابطه علیّ و معلولیّ میان آن دو سخن گفت؛ یعنی هر جا عقلانیت وجود دارد، مروت نیز وجود دارد، چنان که فقدان مروت به معنای فقدان عقلانیت است. پس میزان مروت هر کسی را می توان از راه عقلانیت او به دست آورد؛ چنان که با سنجش و ارزیابی میزان مروت شخص می توان میزان عقلانیت و درجه آن را دانست.
هم چنین از این حدیث به دست می آید که مروت یک روحیه برخاسته از عقلانیت است و خاستگاه مروت را باید عقلانیت دانسته نه عواطف و احساسات. پس رفتار مردانگی و مروت را باید تنها از کسانی انتظار داشت که از عقلانیت برخوردار باشند. از همین روست ، که کنش ها و واکنش های اهل مروت هرگز عاطفی و غیر عقلانی نخواهد بود. این عقلانیت همان چیزی است که در روایات به عنوان عامل بندگی و بهشت رفتن مطرح شده است:« قُلْتُ لَهُ: مَا الْعَقْلُ؟ قَالَ: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛ به حضرت امام صادق (ع) گفتم: «عقل چيست؟» فرمود: عقل آن است كه به وسيله آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت به دست آيد.»( الكافی، ثقة الإسلام كلينى،‏ ج 1  ص 11؛ معاني‏ الأخبار، شیخ صدوق، ص 239 ؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 1، ص 116 )
از همین روست که خداوند درباره برخورد عقلانی و به دور از جهالت ضد عقلانیت نه علمیت برخی از افراد می فرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ و بندگان خداى رحمان كسانى‏اند كه روى زمين به نرمى گام برمى‏دارند و چون جاهلان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏دهند.(فرقان، آیه 63)
جاهل در آیه به معنای سفیه و بی خرد و بی عقل است، نه نادان یعنی جهل در برابر عقل است نه جهل در برابر علم. به این معنا که بندگان خدای رحمان در برخورد با افراد سفیه و جاهل و بی عقل جامعه، بر اساس عقلانیت رفتار می کنند نه عواطف و احساسات. پس واکنش های احساسی و عاطفی و هیجانی در برخوردهای بی ادبانه سفیهان و بی خردان انجام نمی دهند؛ بلکه بر اساس عقلانیت رفتار می کنند.
امیرمومنان امام علی(ع) در سخنی دیگر، در تبیین ارتباط عقلانیت و مروت و این که خاستگاه فضلیت زیبای مروت، عقلانیت است می فرماید: مَيْزَةُ الرَّجُلِ عَقْلُهُ، وَ جَمالُهُ مُرُوَّتُهُ؛  امتياز آدمى به عقل اوست و زيـبايى او به مـروّتـش. (ميزان الحكمة، ج 9 ص 110 ؛ تصنيف غرر الحكم ص 258)
امام علی(ع) با کنار هم قرار دادن عقل به عنوان امتیاز مرد و مروت و مردانگی به عنوان جمال و زیبایی به این نکته توجه می دهد که این عقلانیت است که مروت را می سازد و به مرد در رفتار و کنش و واکنش هایش مروت را هدیه می کند و زیبایی او را می سازد  و افزایش می دهد. پس اگر عقل یک دارایی درونی و باطنی است جلوه و آثار آن در روحیه و رفتار شخص خودش را نشان می دهد و از آن جایی که مروت جامع همه فضایل و محاسن اخلاقی است، کسی که مروت با خاستگاه عقلانی را دارا باشد همه فضایل و محاسن اخلاقی را دارا است و شکی نیست که وجود و بروز همه فضایل و محاسن اخلاقی موجب زیبایی و جمال شخص دارنده آن می شود.
آثار و و برکات مروت
در روایات اسلامی آثار و برکاتی برای این فضلیت جامع بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.
1. بستر مکارم اخلاقی
مروت چنان که امیرمومنان امام علی(ع) فرموده اسم جامع برای همه محاسن اخلاقی است؛ اما از آن جایی که فضایل اخلاقی انسان محدود به محاسن اخلاقی نمی شود، بلکه مراتب بالاتری در قالب مکارم اخلاقی نیز وجود دارد، داشتن مروت و فضایل اخلاقی بستری برای رسیدن به مکارم اخلاقی می شود. این که انسان در مرتبه احسان قرار گیرد و از بدی دیگران در گذرد و عفو نماید و یا در برابر احسان دیگران احسان نماید، یک فضلیت در حد محاسن اخلاقی است، اما اگر بتواند جواب بدی را با کار خوب و نیک دیگری همراه کند و پاسخ دهد ، این از مصادیق مکارم اخلاقی است؛ چنان که امام حسن مجتبی(ع) در برابر دشنام مرد شامی نه تنها از او گذشت کرد، بلکه او را مهمان خانه خود کرده و به او محبت و نیکی نمود.
پیامبر اسلام (ص) در تبیین هدف و فلسفه بعثت خود می فرماید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ ؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی بر انگیخته نشده ام.» (بحارالانوار، ج 16، ص 210)
خداوند در بیان رفتار بندگان خدای رحمان به مساله کرامت و برخورد کریمانه آنان اشاره می کند و می فرماید: وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا؛ و كسانى‏اند كه گواهى دروغ نمى‏دهند و چون بر لغو بگذرند با کرامت و بزرگوارى مى‏گذرند.(فرقان، آیه 72)
برای رسیدن به این مراتب و درجات عالی اخلاقی که مرتبه کرامت و مکارم اخلاقی در تمامیت آن است، باید مراتب پایین تر پیموده شود ؛ زیرا طفره در طبیعت راه ندارد، و نمی توان بدون گذشت از مرتبه به مرتبه دیگر رسید؛ بنابراین لازم است تا برای رسیدن به تمامیت مکارم اخلاقی مراحل محاسن اخلاقی پیموده و شخص متخلق به خوی احسان شود تا بتواند به خوی اکرام دست یابد. از آن جایی که همه محاسن اخلاقی و خوی احسان در مروت خلاصه شده و مروت نام و اسم جامع برای همه محاسن اخلاقی است، امیرمومنان امام علی(ع) آن را بستری برای رسیدن به مکارم اخلاقی دانسته و فرموده است: أَلْمُـرُوَّةُ تَحُثُّ عَلَى الْمَكارِمِ ؛ مـروّت، آدمـى را بـه مکارم اخلاقی و صفات عالى برمى انگيزاند. (تصنيف غررالحكم ص 258)
در حقیقت امیرمومنان امام علی(ع) مروت را به عنوان اسم جامع محاسن اخلاقی و مرتبه احسان، مقتضی اساسی و اصلی برای رسیدن به مکارم اخلاقی و مرتبه اکرام و کرامت می داند.
2. بـازدارنده از پســتى ها
از دیگر آثار و برکات مروت و مردانگی باید از مانعیت آن سخن گفت. همان طوری که در حدیث پیشین از امام علی(ع) مروت به عنوان مقتضی مطرح شده است، در این جا بر این نکته تاکید می شود که مروت مانع همه پستی ها در انسان است. به سخن دیگر، مروت مقتضی مکارم ومانع از رذایل و پستی های اخلاقی است. پس کسی که به مقام عقلانیت مروتی رسید و مردانگی را به عنوان فضلیت دارا شد، همان طوری که می تواند به مکارم اخلاقی دست یابد، می تواند با استفاده از این روحیه و رفتار خودش را از هر گونه پستی و رذالت اخلاقی حفظ کند؛ زیرا مروت دافع و دفع کننده ، پستی های اخلاقی است.
حضرت امیرمومنان امام على عليه السلام در این باره می فرماید: أَلْمُـرُوَّةُ تَمْنَعُ مِنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ ؛ مـــروّت، انسان را از هرگونه پستى باز مى دارد. (ميزان الحكمة ، ج 9 ، ص 110)
3. بهترين جلوه در دين
در روایات ارتباط تنگاتنگی میان عقل و دین و اخلاق به ویژه حیا برقرار شده است؛ زیرا کسی که بی حیا است از هیچ فضلیت اخلاقی برخوردار نیست. در روایت است که اصبغ بن نباته از علی علیه السلام روایت می‏کند: هبط جبرئیل علی آدم(ع) فقال: یا آدم انّی امرت أن اخیرک واحدة من ثلاث فاخترها ودع اثنتین فقال له آدم: یا جبرئیل و ما الثلاث؟ فقال: العقل و الحیاء و الدّین، فقال آدم: انّی قد اخترت العقل فقال جبرئیل للحیاء و الدّین: انصرفاً و دعاه فقالا: یا جبرئیل انّا امرنا أن نکون مع العقل حیث کان، قال: فشأنکما و عرج؛  جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: ای آدم من مأمور شده‏ام که ترا در انتخاب یکی از سه چیز مخیر سازم پس یکی را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل بحیاء و دین گفت شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند ای جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت: خود دانید و بالا رفت. (اصول کافی،  ج 1 ، ص  11 ، روایة : 2
از نظر امیرمومنان حضرت امام على عليه السلام مردانگی و مروت به عنوان جامع همه محاسن اخلاقی ، افضل ترین و برترین حالت دین داری است. ایشان فرموده است: مِنْ أَفْضَـلِ الدّينِ أَلْمُـرُوَّةُ، وَلاخَيْرَ فى دينٍ لَيْسَ لَهُ مُرُوَّةٌ؛ مروّت، از برترين هاى هر آيينى است و هـر ديـنى كه مـروّت نـدارد، خـيرى هم در آن نيـست. (ميزان الحكمة، ج 9 ، ص 117)
در حقیقت دین داری جز به اخلاق و محاسن اخلاقی نیست و اگر کسی می خواهد دین دار باشد باید اهل محاسن اخلاق باشد؛ و کسی که اخلاق نیک دارد، در حقیقت دین ندارد؛ از این روست که آن حضرت (ع) می فرماید کسی که مروت یعنی جامع فضایل اخلاقی را ندارد، در حقیقت دین ندارد؛ زیرا آن حضرت(ع) در آغاز بیان کرده که مروت اسم جامع و فراگیری برای همه فضایل و محاسن اخلاقی است ؛ پس کسی که مروت ندارد یعنی محاسن اخلاقی ندارد و کسی که محاسن اخلاقی ندارد اصولا دین ندارد؛ از این روست که می گوید خیری در دین داری بی اخلاق و بی مروت نیست؛ زیرا آن چه او دارد نام دین است نه حقیقت دین.
4. سـنگين ترین مسئولیت
از آن جایی که  مـروّت و مردانگی به معنای دارایی همه محاسن اخلاقی و رهایی از همه رذایل اخلاقی است، مسئولیتی که بر دوش اهل مروت سنگینی می کند ، مسئولیت بسیاری است که از عهده هر کسی بر نمی آید؛ زیرا اهل مروت و مردانگی باید همه فضایل و محاسن اخلاقی را دارا و در رفتار به نمایش گذارد. از این روست که حضرت امام على عليه السلام حمل بار مروت را بر مردان بسیار سخت و سنگین دانسته و فرموده است: ما حَمَلَ الرَّجُلُ حِمْلاً أَثْقَلَ مِنَ الْمُرُوَّةِ؛ آدمى بارى به سنگينى مروّت بـر دوش نـكشـيـده اسـت. (تصنيف غرر الحكم، ص 258)
نشانه‏هاى مروت و مردانگی
هر صفت باطنی و روحیه و فضلیت اخلاقی نشانه ای دارد که بیانگر آن امر باطنی است. از قدیم گفته اند: از کوزه برون همان تراود که در اوست. برای مروت و مردانگی نیز نشانه هایی است که می توان از راه آن مروت و مردانگی در شخصی را دانست و شناخت و بر اساس آن قضاوت و داوری کرد. از جمله نشانه های مروت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. مروّت در هنگام دارايى
انسان ها در برخی از موارد خود را بیش تر نشان می دهد و خصوصیات باطنی خود را آشکار می کنند. از جمله انسان ها در قدرت و ثروت گرایش به خودرایی و استبداد پیدا می کنند و رویه و رفتار ایشان بیرون از دایره قدرت و ثروت بسیار متفاوت تر از زمانی است که به قدرت و ثروت می رسند.
اگر در شخصی مروت و مردانگی باشد باید خودش را در ثروت نشان دهد ؛ زیرا اهل مروت در بند ثروت گرفتار نخواهند شد و اخلاق و رفتارشان تغییر نمی کند، بلکه در این زمان ها بیش ترین فضایل اخلاقی و محاسن اخلاقی خودش را نشان می دهد؛ زیرا شخص در این موارد دسترسی بیش تری به کارهای خیر دارد و در مقام ثروت و قدرت می تواند بیش تر به دیگران خدمات رسانی داشته باشد. از این روست که حضرت على عليه السلام فرموده است: مَعَ الثّروَةِ تَظْهَرُ المُـرُوَّةُ؛  جوانمردى هنگام دارايى آشكار مى شود. (تصنيف غررالحكم، ص 258)
اگر کسی مردانگی داشته باشد با ثروت خود دستگیر مردمان خواهد بود و با اطعام و انفاق و صدقه به فقیران و نیازمندان کمک می کند تا آنان از آن ثروت نیز بهره مند شوند.
2. انصـاف و اصــلاح
از دیگر آثار و برکات مروت و مردانگی آن است که انسان با مردم فراتر از عدالت با انصاف می نگرد و تعامل و برخورد می کند. عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جایی مناسب و درستی که خداوند گفته و خواسته است؛ اما انصاف نوعی احسان به دیگری است؛ به این معنا که همه مصیبت و مشکل و درد را بر طرف مقابل تحمیل نمی کند، بلکه برای کاهش مصیبت و از باب همدلی و همدردی، نیمی از مصیبت و مشکل را خود به دوش می کشد. این که در معامله انصاف نگه می دارد، به این معنا است که اگر سودی است همه را برای خود قرار نمی دهد، بلکه بین خود و مشتری تقسیم می کند.
هم چنین مردانگی و مروت این است که کاری که فاسد شده را اصلاح کند نه آن که بگذارد همان طور بماند و بگوید چون دیگری آن را فاسد و تباه کرده به من ربطی ندارد. اصلاح اختلافات میان افراد و هر نوع دیگر اصلاح در امور از جمله نشانه های مروت است.
در روایت است: قالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آله لِرَجُلٍ مِن ثَقيف: يا أَخاثَقيفٍ، مَا الْمُـرُوَّةُ فيـكُمْ؟ قالَ: يـا رَسُولَ اللّهِ أَلأِنصافُ وَالِأصلاحُ. قالَ صلي الله عليه و آله: وَ كَـذلِكَ هِـىَ فينـا؛ رسول اكرم صلي الله عليه و آله به مردى از قبيله «ثقيف» فرمود: اى برادر ثقيفى! مروّت، نزد شما به چيست؟ گفت: يارسول اللّه به انصاف واصلاح در امور. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: نزد ما نيز چنين است.( كنز العمال، خ 8763)
3. عفو و عطا
چنان که گفته شد مروت نام همه فضایل اخلاقی است همان طوری که الله نام همه صفات و اسمای الهی است. بر این اساس همه فضایل و محاسن اخلاقی را باید در اهل مروت و مردانگی یافت؛ با این همه برخی از محاسن اخلاقی به طور طبیعی از اهمیت بیش تری برخودار است.
از جمله این محاسن اخلاقی که باید در اهل مروت نمود بیش تر و روشن تری داشته باشد، عفو و گذشت از ستم کننده بر او و نیز بخشش و عطا به کسی است که او را از محروم کرده است.
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله درباره جلوه های مهم مروت در میان خود و اهل بیت(ع) خویش فرموده است:  مُـرُوَّتُـنا أَهْـلُ الْبَـيْتِ، أَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا وَ اِعطاءُ مَنْ حَرَمَنا؛ مروّت ما اهل بيت، گذشت از كسى است كه به ما ظلم كرده و بخشش به كسى است كه ما را محروم كرده است. (البحار، ج 17 ، ص 41 ط قديم ؛ و سفينة البحار ، ج 2 ، ص 363)
از این روایت به دست می آید که در سنت و سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مروت و مردانگی در این امور ظهور و جلوه ای روشن داشته است. البته در این روایت با به کار گیری فعل « ظَلَمَنا وَ حَرَمَنا» بر این نکته تاکید می شود که عفو و عطا نسبت به کسانی است که ظلم و محرومیت به عنوان یک صفت برای آن فرد در نیامده باشد. پس اگر موردی ظلم کرده و از حقی محروم ساخته با چنین شخصی چنین برخورد می شود؛ وگرنه اگر طرف مقابل به عنوان منش و صفت گرفتار ظلم و محرومیت سازی است دیگر معنا ندارد با چنین شخصی که ظالم و محروم کننده است، از در مروت در آمد؛ زیرا موجبات گستاخی ظالم و محروم کننده می شود و به دیگران نیز ظلم و ستم روا می دارد. پس باید در برابر چنین شخص ظالم و محروم کننده ای ایستاد و عفو و عطایی نسبت به او نداشت.
4. فروتنی در قدرت و نصحیت دشمن، نشـانه‏هاى جوانمـردى
از دیگر نشانه های مروت و فتوت و مردانگی و جوانمردی این امور است. حضرت امام على عليه السلام فرموده است: أَلْفُتُوَّةُ عَـلى أَرْبَـعَةٍ: أَلتَّواضُعُ مَعَ الدَّوْلَةِ، وَ الْعَفْوُ مَعَ الْقُدْرَةِ، وَالنَّصيحَةُ مَعَ الْعَداوَةِ، وَ الْعَطِيَّةُ بِلا مِنَّةٍ؛ جوانمردى چهار گونه است: فروتنى هنگام فرمانروايى و حكومت. گذشت، هنگام قدرت. خيرخواهى، هنگام دشمنى. و بخشش بدون منت گذاردى. (السعادة الابدّية ص 83)
پس همان طوری که عفو در قدرت و عطا بی منت از نشانه های مروت است، هم چنین تواضع و فروتنی در اوج قدرت و نصحیت در هنگام دشمنی برای قرار گرفتن دشمن در مسیر درست عدالت نشانه ای از مروت است.
5. بخشش به میزان مروّت
چنان که گفته شد فضایل اخلاقی دارای مراتب و درجات تشکیکی است. بنابراین، مروت و مردانگی نیز دارای درجات و مراتبی است و همه در یک درجه از مروت نیستند. این بدان معناست که انسان باید تلاش کند تا مراتب عالی تر از هر فضلیتی را کسب کند و راه برای این امر هموار است.
مردى خدمت امام رضا عليه السلام رسيد و عرض كرد: أَعْطِنى عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِكَ. قالَ: لايَسَعَنى ذلِكَ فَقالَ: عَلى قَدْرِ مُرُوَّتى. قالَ عليه السلام: أَمّا اِذا فَنَعَمْ، فَأَعْطاهُ مِأَتَى دينارٍ؛   به من بقدر جوانمردى تان بخشش و عنايتى كنيد. حضرت فرمود: در توانم نيست. آن مرد عرضه داشت: پس به مقدار مروّت خودم چيزى به من بدهيد. امام فرمود: «اكنون مى توانم». و دويست دينار به وى عطا كرد. (بحارالانوار، ج 2 ص 29، و سفينة ج 2 ص 364، به نقل از محاسن برقى)
بر اساس این روایت، مروت هر کسی با دیگری فرق کرده و متفاوت بوده و از نظر شدت و ضعف گوناگون است. از این روست که امام می فرماید نمی تواند بر اساس میزان مروت خویش ببخشد؛ زیرا در این صورت باید همه را ببخشد؛ در حالی که چنین بخششی با توجه به ظرفیت طرف مقابل می تواند نامناسب باشد. از این روست که آن حضرت(ع) بخشش را بر اساس ظرفیت مروتی طرف مقابل قرار داده است. به سخن دیگر ، در هر کاری که برای کسی انجام می دهید معرفت و درجه ارزشی و اهمیت شخصیت آن فرد نیز باید مراعات شود. بخشش بر اساس شخصیت افرادی که به او بخشش می شود باید فرق کند. یعنی همان طوری که در ثواب و پاداش اصل معرفت انسان ها نسبت به خداوند است، هم چنین در بخشش باید اصل معرفت و شخصیت به عنوان یک معیار در نظر گرفته شود.
خداوند در آیه 51 سوره شوری می فرماید: وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ؛ و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه‏] وحى يا از فراسوى حجابى، يا فرستاده‏اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد. آرى، اوست بلندمرتبه سنجيده‏كار.
در این آیه بیان شده که خداوند تفاوت در وحی را بر اساس ظرفیت افراد بشر قرار داده است؛ نه توانایی خودش. از همین رو ، می فرماید برای بشری نیست، نه این که برای خداوند این قدرت نیست. پس از طرف خداوند ظرفیت بی پایانی است، ولی برای بشر ظرفیت های محدودی است؛ از این رو، با توجه به ظرفیت بشر با او ارتباط برقرار کرده و در این چند نوع از اشکال وحی، با انسان سخن می گوید، وگرنه خداوند می تواند از راه های دیگر نیز سخن بگوید که بیرون از ظرفیت بشر است.
5. اطاعت خدا، حقيـقـتِ مـروّت
از دیگر نشانه های مروت که بیانگر حقیقت مروت و مردانگی نیز است، اطاعت محض از باید  ونبایدهای خداوند است. در روایت است: سُئِلَ الصّادِقُ عليه السلام: مَا الْمُرُوَّةُ؟ فَقالَ عليه السلام: لا يَراكَ اللّهُ حَيْثُ نَهاكَ، وَ لا يَفْقِدَكَ حَيْثُ أَمَرَكَ؛ از امام صادق عليه السلام پرسيدند: مروّت چيست؟ فرمود: مـروّت آن است كه خدا تو را آنجـا كه نهى فرمـوده نبيند و آنجـا كه امر نمـوده بيابد. (تحف العقول، ص 264؛ البحار، ج 78 ، ص 24)
پس از نظر امام صادق(ع) مروت و مردانگی، همان دینداری است؛ زیرا اگر گفته شده که دین همان مروت است و مروت همان اسم جامع همه فضایل و محاسن اخلاقی است، این بدان معنا خواهد بود که نمی تواند دین داری را جدا از محاسن اخلاقی و مروت دانست؛ چنان که نمی توان سخن از مروت و مردانگی کرد در حالی که از دین داری خبری نیست. پس اگر بخواهیم مروت کسی را بشناسیم باید بینیم که نسبت به باید  ونبایدهای خداوند چگونه عمل می کند و آیا اهل شریعت است یا نه؟
از همین روست که حضرت على عليه السلام در جایی دیگر مروّت را به دورى از حرام تفسیر و معنا کرده و فرموده است: مِنْ شَرايِطِ الْمُرُوَّةِ، أَلْتَنَزُّهُ عَنِ الْحَرامِ؛ دورى از حرام، از شرايط مروّت است. (تصنيف غرر الحكم ص 259)
6. کسب زينــت ها و ترک زشتی ها
اگر در نشانه های مروت به واجبات و محرمات و نیز بایسته ها و شایسته های اخلاقی و معروف و ترک منکرات از هر قسمی سخن به میان آمده و برخی از آن ها نیز به صورت مصداقی بیان شده، ولی از مجموعه کلمات امامان معصوم(ع) چنین بر می آید که مروت همه اخلاق است که بارها در این مطلب به آن اشاره و تاکید شده است. از این روست که حضرت على عليه السلام در تعریف مروت در یک جمله فرموده است: أَلْمُرُوئَةُ اِجْتِنابُ الرَّجُلِ ما يَشينُهُ، وَ اكْتِسـابُهُ ما يَزيـنُهُ؛ مروّت عبارت است از پرهيز از آنچه كه آدمى را زشت مى كند و به دست آوردن آنچه كه آدمى را زينت مى دهد. (تصنيف غرر الحكم ص 258)
از همین روست که حضرت على عليه السلام پرهــيز از پسـتى را در حقیقت مروت لحاظ می کند و می فرماید: أَلْمُـرُوئَةُ اِجْتِـنابُ الدَّنِيَّةِ؛   مروّت همان پرهيز از پستى است. (تصنيف غرر الحكم ص 258
7. حیای نهان، نشانه مـروّت كامـل
همانطوری که گفته شد، مروت اسم و نامی برای همه فضایل و محاسن اخلاقی است و هر کسی مروت دارد، یعنی همه آن ها را دارا است. هم چنین گفته شد که حیا، نام دیگری برای همه فضایل اخلاقی است. بر این اساس، باید گفت کسی که مروت دارد باید اهل حیا باشد.
کامل ترین و برترین حالت حیا، حیای نهان است. بر این اساس اهل حیا همان طوری که در آشکار کاری را انجام نمی دهد حیا می ورزد در نهان نیز آن کار را انجام نمی دهد. اگر حیا مقتضی پوشش و پوشاندن فرج و ستر آن در علن است، مقتضی نهان نیز است.
حضرت على عليه السلام در این باره فرموده است: جِماعُ الْمُرُوَّةِ، أَنْ لاتَعْمَلَ فِى السِّرِ مـا تَسْـتَحيْى مِـنْهُ فِى الْعَـلانِـيَةَ؛ نهـايت مـروّت، آن اسـت كـه در پنهانى كارى نكنى كه آشكارا از آن پروا دارى. (ميزان الحكمه ج 9 ص 114)
8. گسترش معروف، احسان و ترک امتنان
از دیگر نشانه های مروت آدمی این امور است. حضرت امام على عليه السلام فرموده است:يُسْتَدَلُّ عَلى مُرُوَّةِ الرَّجُلِ بِبَثِّ الْمَعْرُوفِ، وَبَـذْلِ الإحْسـانِ، وَ تَرْكِ الأِمْتِـنانِ؛ چند چيز بر مـروّت آدمى دلالت دارد: تلاش در گسترش كارهاى پسندیده، نيكوكارى ، منّت ننهادن . (ميزان الحكمة ، ج 2، ص 114)
9. صداقت ، مـلاك مـردانـگى
هم چنین حضرت على عليه السلام فرموده است: مِـلاكُ الْمُــرُوَّةِ، صِدْقُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الأِحسانِ؛ راستگويى و نيكوكارى ملاك مُروّت است. (تصنيف غرر الحكم، ص 259)
10. ترک آز و خواهش و بخل و جهالت
همان طوری که مروت و مردانگی به تحقق فضایل اخلاقی است و نشانه هایش در رفتار و عمل و گفتار شخص به چشم می آید، هم چنین مردانگی به ترک راذیل و پستی ها است که برخی از آن ها آن چیزی است که در این در روایت است: يَوْماً لِمَنْ حَضَرَهُ: مَا الْمُرُوَّةُ؟ فَتَكَلَّمُوا فَقالَ عليه السلام: أَلْمُرُوَّةُ أَنْ لاتَطْمَعَ فَتَذِلَّ، وَ تَسْأَلَ فَتَقِلَّ، وَلاتَبخَـلَ فَتُشْتَمْ، وَ لاتَجْهَلَ فَتُخْـصَم. امام باقر عليه السلام روزی از حضار درباره چیستی مروت پرسید، هر کسی چیزی گفت. پس آن حضرت(ع) فرمود: مروّت آن است كه طمع نكنى تا ذليل و خوار نشوى و از ديگران چيزى نخواهى تا كوچك نشوى و بخل نورزى تا ناسزا نشنوى و نادانى نكنى تا براى خودت دشمن نتراشى. (البحار، جلد 78 ص 172)
البته گفته شد که ترک حرام های شرعی و انجام واجبات شرعی یعنی اطاعت خداوند در قالب باید و نبایدها از اصول اساسی مروت و مردانگی است؛ اما فراتر از آن در این روایت بیان شده که برخی از آداب اخلاقی نیز انجام و ترک آن از اصول مروت و مردانگی است.
11. پنهان كردن فقر و بيمارى
از دیگر نشانه های حقیقت مروت این امور است؛ چنان که حضرت على عليه السلام فرموده است:  اِخْفاءُ الْفاقَةِ وَ الأَمْراضِ مِنَ الْمُرُوئَةِ؛ پنهان كردن ندارى و بيمارى از مــروّت است. ( تصنيف غرر الحكم ص 2589
12. نشانه های مردانگى در سفر و حضر
حضرت على عليه السلام در این باره نیز فرموده است: أَلْمُرُوَّةُ مُرُوَّتانِ: مُرُوَّةُ الْحَضَرِ، وَ مُرُوَّةُ السَّفَرِ. فَأَمّا مُرُوَّةُ الْحَضَرِ، فَتِلاوَةُ الْقُرْآنِ، وَ حُضُورُ الْمَساجِدِ، وَ صُحْبَةُ أَهْلِ الْخَيْرِ، وَ النَّظَرُ فِى الْفِقْهِ، وَ أَمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ، فَبَذْلُ الزّادِ، وَ الْمِزاحُ فى غَيْرِ ما يُسْخِطُهُ اللّهُ وَ قِلَّةُ الخِلافِ عَلى مَنْ صَحِبَكَ، وَ تَرْكُ الرِّوايَةِ عَلَيْهِمْ اِذا أَنْتَ فارَقْتَهُمْ؛   مروّت دو گونه است: مروّت در حضر و مروّت در سفر. اما مروّت در حضر، تلاوت قرآن است و حضور در مساجد و همراهى اهل خير و دقت در فقه. و اما مروّت در سفر، بخشش از توشه سفر است و شوخى كردن، اما نه در آنچه خدا را به خشم مى آورد و كاستن از اختلاف نظر با همسفرت و غيبت نكردن از همسفران هنگامى كه از آنان جدا مى شدى. (البحار، ج 78 ص 258، و الخصال ص 26 با اندك اختلاف)
13. وفـاكردن بـه وعـده
حضرت على عليه السلام می فرماید: أَلْمُـرُوئَةُ اِنْجـازُ الْوَعـْدِ؛ مروّت همان عمل كردن به وعده است. (تصنيف غرر الحكم ص 258)
14. تفقه و اقتصاد و صبر و همدردی، نشانه كمـال مـروّت
پیش از این چند نشانه از کمال مروت بیان شد. از جمله موارد دیگری که  امام (ع) آن را به عنوان کمال مروت بر می شمارد همین امور است که در این روایت آن حضرت بیان می کند و می فرماید: لا تَتِمُّ مُرُوَّةُ الرَّجُلِ حَتّى: يَتَفَـقَّهَ فى ديـنِهِ، وَ يَقْتَـصِدَ فى مَعيشَتِهِ، وَيَصْبِرَ عَلى النّائِبَةِ اِذا نَزَلَتْ، وَ يَسْتِعْذَبَ مَرارَةَ اِخْـوانِهِ؛ مروّت آدمى كامل نمى شود مگر هنگامى كه: 1. در دين خود دانا شود، 2. در زندگى خود، ميانه روى پيشه كند، 3. اگر مصيبتى بر وى وارد آمد، صبر كند، 4. و اگر برادرانش را در سختى ببيند، احساس تلخى كند. (بحار الانوار ج 78 ص 16 و ميزان الحكمة ج 9 ص 115)
15. سـه ركنِ مـروّت
حضرت امیرمومنان امام على عليه السلام در تبیین نشانه ها و اصول و ارکان مروت و مردانگی می فرماید: ثَلاثَةٌ هُنَّ الْمُرُؤَةُ: جـُودٌ مـَعَ قِـلـَّةٍ، وَ احْتِمالٌ مِنْ غَيْرِ مَذَلـَّةٍ، وَتَعَفـُّفٌ عَنِ الْـمَسْأَلَةِ ؛ سه چيز است كه عين مروّت است : بخشش در حال تنـگدستى، تحمّل و صبورى بـدون آنكه انسـان زير بـار ذلت بــرود، و خـوددارى از خـواهش و درخواست. (تصنيف غرر الحكم صفحه 259)

انجام نیکوی حق برداری
از دیگر نشانه های مـردانـگى این است که انسان به درستی حق برادری دینی و خونی را به جا آورد و با دیگران به نیکی و خلق نیک رفتا رفتار نماید. این گونه است که مروت و مردانگی سامان می یابد و خود را در جامعه نشان می دهد و آثار و برکات آن ظهور و بروز می کند.
حضرت على عليه السلام در این باره فرموده است:نِظامُ الْمُرُؤَةِ، حُسْنُ الأُخُوَّةِ، وَ نِظامُ الدّينِ حُسْنُ الْيَقـينِ ؛ سامان بخشِ مروّت، انجام وظيفه برادرى به نحو نيكوست و آيين و اساس دين، يقين خوب داشتن است. (تصنيف غرر الحكم، ص 259)
آن حضرت (ع) هم چنین با تبیین معنای دین داری و نظام بخش آن روشن می سازد که یقین که ثمره عبادت تقوایی است مراد و منظور از دین داری است. پس باید گفت که ثمره و میوه مروت در افراد را باید در نیک رفتاری و حسن خلق افراد نسبت به یک دیگر به ویژه نسبت به برادران ایمانی و خویشی جست.
16. ترک ملالت و دلخستگی
اهل مروت همان طوری که گرایش به واجبات و مستحبات و معروفات دارد، از محرمات و مکروهات و منکرات اجتناب می ورزد. از همین روست که اهل مـروّت از نیکی کردن ملول و دلخسته نمی شود.

حضرت على عليه السلام درباره این ویژگی اهل مروت می فرماید: لَيْسَ لِمَلُولٍ مُـرُوَّةٌ؛ شخص دلخسته، مروّت ندارد. (تصنيف غرر الحكم ص 259) پس می توان با دیدن دلخستگی و ملالت در اشخاص دانست که چنین شخصی اهل مروت و مردانگی نیست.
17. ترک بى‏هـمتى
اهل مروت اهل همت است و کسی که بی همت است اهل مروت نیست و کسی که اهل مروت نیست می توان آن را از بی همتی اش شناخت؛ زیرا حضرت على عليه السلام فرموده است:مَنْ لامـُرُوَّةَ لـَهُ، لاهِمـَّةَ لَهُ؛   آن كه مروّت ندارد، همت ندارد. (تصنيف غرر الحكم ، صفحه 259)
18. رازدارى
اهل مروت رازدار است و کسی که رازدار نیست اهل مروت نیست؛ چنان که امام صادق عليه السلام فرموده است: لَيْسَ مِنَ الْمُرُوَّةِ أَن يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِما يَلْقى فى سَـفَرِهِ مِنْ خَيْرِ وشَرٍّ؛ از مروّت نيست كه انسان آنچه را كه در سفر ديده، از ريز و درشت و خوب و بد، بازگو كند. (البحار ج 12، ص 29 و مستدرك السفينه ج 9، ص 364)
19. اهل یقین
اهل مروت اهل یقین است ؛ زیرا اهل عبادتی است که او را به تقوا و تقوا به یقین می رساند.(بقره، آیه 29؛ حجر، آیه 95) پس کسی که اهل یقین نیست مـروّتی ندارد و اگر دارد بى‏ارزش است. امام على عليه السلام مى فرمايد: بَخِسَ مـُرُوَّتـُهُ، مَنْ قَـلَّ يَقينـُهُ ؛ كسى كه يقينش كم باشد، مــروّت او بى ارزش است. (ميزان الحكمة ج 9، ص 117، و البحار ج 78 ص 38)
20. ترک سود
چنان که گفته شد اهل مروت اهل انصاف است. از همین رو، اگر داد و ستدی را انجام می دهد نصف سود برای خود و نصفی را برای مشتری در نظر می گیرد. البته این در داد و ستدهای عمومی است و اگر بخواهد با برادران خویش داد و ستد کند اصلا دنبال سود و بهره نیست.
از همین روست که حضرت على عليه السلام فرموده است: لَيْسَ مِنَ الْمُرُوَّةِ، الَرِّبْحُ عَلَى الأِخوانِ؛ سود گرفتن از برادران دينى، از مــروّت بـه دور اسـت. (ميزان الحكمة، ج 1، ص 917، و كنز العمال، خ 7171)
21. مراعات حقوق دوست و دشمن
چنان که گفته شد اهل مروت اهل انصاف و عدالت است و بر همین اساس با دوستان مروت و با دشمن مدارا می کند و نسبت به آنان نیز انصاف را مراعات کرده و حقوق ایشان را می دهد. حضرت على عليه السلام فرموده است: لَمْ يَتَّـصِفْ بِالْمُــرُوَّةِ، مَنْ لَمْ يَرْعَ ذِمَّةَ أَوْلِيائِهِ، وَ يُنْصِفْ أَعْدائَهُ؛ كسى كه حقوق دوستان خود را مراعات نكند، و با دشمنان خود با انصاف رفتار نكند، مردانگى ندارد. (تصنيف غررالحكم ص 259، ح 5515)
22. ترک بخل
از ناجوانمـردى و بی مروتی است که انسان بخل ورزد. پس باید گفت بخـيل اهل مروت نیست؛ زیرا حضرت على عليه السلام فرموده است: لامـُرُوَّةَ مـَعَ شـُحٍّ؛ مردانگى با بُخل جمع نمى شود. (ميزان الحكمة، ج 9، ص 117)
23. ترک آز و حـرص
حرص و ازمندی آفت مــروّت و مردانگی است و همان طوری که آفت چیز سالم را از میان می برد، آزمندی و حرص مروت و مردانگی را از میان بر می دارد و نقصی در مروت آدمی ایجاد می کند. حضرت على عليه السلام در این باره  فرموده است: أَلْحِـرْصُ يـُزْرِى بِالْمـُرُوَّةِ ؛ حرص، مردانگى انسان را معيوب مى كند. (ميزان الحكمة، ج 9، ص 117)
24. بی خیری در دین
چنان که گفته شد دین و اخلاق و مروت با هم هستند و به یک معنا همپشوشانی دارند؛ پس اگر جایی دین باشد مروت و اخلاق هم هست و جایی که مروت و اخلاق باشد دین نیز است. پس اگر کسی مدعی دین داری است ولی از اخلاق و مروت در وی خبری نیست، باید گفت که دین بی خیری را دارد که  اصلا دین نیست و برایش هیچ سود نخواهد داشت و دین داری اش به درد خودش هم نمی خورد چه رسد که به درد دیگری بخورد.
حضرت على عليه السلام فرموده است: لاخَيرَ فى دينٍ لَيْسَ لَهُ مُرُوّة؛ دينى كه مـروّت ندارد، خـيرى در آن نيـست. (ميزان الحكمه ج 4، ص 117 از غررالحكم)
25. ترک فسق و فجور و مردم آزاری
چنان که گفته شد ترک همه پستی ها از جمله فسق و فجور از نشانه های مروت و مردانگی است. امام صادق عليه السلام فرموده است:أَتَظُـنُّونَ أَنَّ الفُتُـوَّةَ بِالفِسقِ وَ الفُجُـورِ، إنَّمَا الفُتُوَّةُ طَعامٌ مَوْضُوعٌ، وَ نائِلٌ مَبذُولٌ، وَ بِشرٌ (بِّرٌ) مَعـرُوفٌ، وَ أَذىً مَكفُـوفٌ؛ آيا گمان مى كنيد جوانمردى با فسق و فجور حاصل مى شود! جوانمردى تنها با سفره اى گسترده، و عطايى بخشيده، و نيكى (يا خوشرويى) پسنديده، و پرهيز از مردم آزارى حاصل مى شود. (سفينة البحار، ج 2، ص 345)
این حدیث خود موید این معنا است که مروت کسب و تحقق همه فضایل اخلاقی و واجبات و مستحبات و معروفات و ترک همه راذیل اخلاقی و محرمات و مکروهات و منکرات است.
26. جوانمردی با اهل مروت
اگر اهل مروت و مردانگی خطایی کردند باید از ایشان گذشت و با جوانمـردی حفظ حریم حرمت مروت و مردانگی نگه داشت. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: تَجافُوا عَن عُقُوبَةِ ذَوِى المُـرُوَّةِ، مـالَم تَكُنْ حَـداً مِنْ حُـدُودِ اللّه ؛ از عقـوبت كردن جوانمـردان درگذريد، تا وقتى كه كيفرشان حدّى از حدود الهى نباشد! (انسانيت از ديدگاه اسلام، ص 378 از غررالحكم)
این گونه است که دولت كريمان خود را از دولت  لئيمان و پستان جدا می سازد. حضرت على عليه السلام فرمودند: دَولَةُ الكَريمِ تَظْـهَرُ مَنـاقِبُهُ، دَولَةُ اللَّئيمِ تَكشِفُ مَساوِيَهُ وَ مَعايِبَهُ؛ جوانمرد اگر به دولت برسد، مناقبش آشكار گردد، و فرومايه اگر به دولت رسد، بديها و عيوبش آشكار گردد. (پانصد حديث، ص 121، از فهرست غرر و درر، ص 347)
27. حفظ آبروى به ترک مال
از دیگر نشانه های اهل مروت و مردانگی آن است که برای حفظ آبروی خود مالش را می دهد در حالی که  فرومايه و پست فطرتان بر خلاف آن عمل می کنند.  حضرت على عليه السلام فرمودند: ألكَريمُ مَن صانَ عِرضَهُ بِمالِهِ، وَ اللَّئيمُ مَن صانَ مالَهُ بِعِرْضِهِ؛ جوانمرد باگذشت كسى است كه مال را فداى آبروى خود مى كند، و فرومايه آبروى خود را فداى مال كند. (پانصد حديث، ص 121، از فهرست غرر و درر، ص 347)
البته در این حدیث سخن از کریمان است و گفته شد که اوج مروت و مردانگی رسیدن به مقام مکارم اخلاقی است که اهل کرامت از آن برخوردار هستند.
28. نصیحت  وترک غش
مردانگی و مروت به داشتن اخلاق اهل کرامت به کمال می رسد و چون از اخلاق کریمان نصیحت حتی نسبت به دشمنان است، به طور طبیعی نسبت به دوستان بهترین ها را ارایه می دهند تا آنان به سود دنیا و آخرت برسند که حتی ممکن است به ضرر و زیان وی باشد و یا اصلا سودی نبرد چنان که در معامله با برادران سودی نمی برد ؛ از همین روست که هرگز هیچ گرایش به خیانت به ویژه در هنگام نصیحت نداشته و آن چه حق است بیان می کند و مشاوری امین و اندرزگویی امین برای دیگران است. د رحالی که پستان و ناجوانمردان به غل و غش رو می آورند.
حضرت على عليه السلام فرمودند: ألنَّصيحَةُ مِن أخلاقِ الكِرامِ، ألغِـشُّ مِن أخلاقِ اللِّـئامِ؛ موعظه و نصيحت از اخلاق جوانمردان است، و خـيانت و نيرنگ، از خوى لئيـمان است.( انسانيّت از ديدگاه اسلام، ص 376، از غرر الحكم)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا