اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

حسد و حسادت، عوامل و آثار

somamusبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از زشت ترین رذایل اخلاقی، حسد و حسادت است. حسود پیش از آن که به دیگری ضربه و ضرر برساند به خودش ضرر می زند و موجبات ناکامی و سرخوردگی و فروپاشی درونی و روانی خود را فراهم می آورد. اگر حسادت به شکل رفتار و فعل بروز کند بسیار خطرناک است و حتی ممکن است قتل و جنایت شود. از این روست که در آیات و روایات به علل و عوامل و نیز آثار و راه های درمان و تزکیه نفس از این صفت و منش پست اخلاقی توجه داده شده است. نویسنده در این مطلب به برخی از علل و عوامل و آثار آن بر اساس آموزه های وحیانی اسلام پرداخته است. این مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

معنا و مفهوم شناسی حسد

در کاربرد هر واژه ای دو حالت متصور است: 1. کاربرد معنای موضوع له ؛ 2. کاربرد معنای غیر موضوع له، مثلا معنای مجازی و مانند آن.

بنابراین، پیش از آن که بحثی آغاز و مطلبی گفته و استدلالی بیان شود، باید محل نزاع به شکل کامل و درستی منقح و روشن شود تا معلوم شود که به اصطلاح «سر چه کسی را داریم می تراشیم». وقتی کسی از حریت و آزادی سخن می گوید، مراد کدام معنا از حریت و آزادی است؟ آیا مراد از آن رهایی از هر قید و بند و قانون است که در نهایت بردگی هواهای نفسانی نتیجه آن خواهد بود، یا آزادی از قید و بندهای هواهای نفسانی و بندگی خداوند متعال که در نهایت آزادی حقیقی نتیجه آن خواهد بود؛ چنان که حضرت مریم(س) خود را بنده خدا کرد و از دست بردگی خدایان متعدد درون و بیرون رها شد (آل عمران، آیه 35)؛ زیرا بندگی خداوند بندگی از یکی است در حالی که بندگی هواهای نفسانی به معنای بردگی برای اربابان متفرق و متعددی است که هر کسی خواسته ای دارد و انسان را به سرگردانی و حیرت و خستگی و عذاب دچار می کنند. خداوند می فرماید: يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ اى دو يار زندانى من، آيا خدايان پراكنده بهترند يا آن خداى يگانه مقتدر و چيره‏شونده بر همگان؟(یوسف، آیه 39)

برای واژه حسد و حسادت یک معنای موضوع له و نیز یک معنای اصطلاحی در علم اخلاق است. گاه مفهومی که مراد و منظور در مساله است مطابق معنای موضوع له است ؛ گاه این گونه نیست بلکه مفهوم دیگری مراد است. بنابراین، دانستن مفهوم هر واژه و اصطلاح لازم و ضروری است.

واژه حسد و حسادت در عربی به معنای « کره و غار» به کار رفته است که دلالت بر غیرت و کراهت می کند. شخص حسود به نوعی دچار کراهت و ناخشنودی از چیزی است و نسبت به چیزی یا کسی غیرت می ورزد. غیرت به معنای غیرزدایی است یعنی نمی خواهد در آن چیز یا کس، دیگری نیز مشارکت داشته باشد. از این رو، برای آن کس یا چیز حریمی قرار می دهد و دوست ندارد کسی به آن محدود نزدیک شود. البته از آن جایی که این کراهت و ناخشنودی در درون و باطنی است کم تر خودش را به شکل عمل نشان می دهد و زمانی غیرت ورزی آغاز می شد که توانایی کاری را داشته باشد.

به سخن دیگر، حسادت نوعی کراهت درونی همراه با ناتوانی در کنش و واکنش است؛ زیرا شخص به دلایلی نمی تواند آن کراهت خویش را ابراز و اظهار کند و به شکل یک کراهت درونی باقی می ماند. البته وقتی حسادت و این کراهت شدت یابد به شکل غیرت منفی خودنمایی می کند و شخص به هر شکلی می کوشد تا دیگری را از آن محدوده دور سازد.

در ادبیات عربی ضد حسد و حسادت ، محبت و مودت و عشق است. در همین رابطه امام صادق(ع) فقدان حسادت را عامل جبل محبت می داند و می فرماید: اِنَّ صاحِبَ الدّينِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتهُ السَّكينَةُ وَ استَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاستَغنى وَ رَضىَ بِما اُعطىَ وَ انفَرَدَ فَكُفىَ الخوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنيا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الحَسَدَ فَظَهَرتِ المَحَبَّةُ وَ لَم يُخِفِ النّاسَ فَـلَـم يَخَفهُم وَ لَم يُذنِب اِلَيهِم فَسَلِمَ مِنهُم وَ سَخَت نَفسُهُ عَن كُلِّ شَى‏ءٍ ففازَ وَ استَكمَلَ الفَضلَ وَ اَبصَرَ العافيَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛ آدم دين‏دار چون مى ‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏ كند متواضع است. چون قناعت مى‏ كند، بى‏ نياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بى ‏نياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدى‏ ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است. مردم را نمى ‏ترساند پس از آنان نمى‏ هراسد و به آنان تجاوز نمى‏ كند پس از گزندشان در امان است. به هيچ چيز دل نمى‏ بندد پس به رستگارى و كمال فضيلت دست مى ‏يابد و عافيت را به ديده بصيرت مى‏ نگرد پس كارش به پشيمانى نمى‏ کشد.(امالى ، مفيد، ص 52، ح 14)

پس اگر حسادت نباشد محبت جایگزین آن می شود. از همین رو، باید گفت که حسادت و محبت جزو اضداد هستند. آن چه بیان شد معنای حقیقی و موضوع له، لفظ حسد و حسادت است؛ اما درباره معنای اصطلاحی آن باید گفت: در علم اخلاق، حسادت به معنای آرزو كردن زوال نعمت از كسى است كه استحقاق آن را دارد.(مفردات، ص‌234، «حسد») البته برخی آرزوى ادامه يافتن فقدان نعمت، نقص، فقر و مانند آن، براى ديگران را نیز به عنوان بخشی از مفهوم اصطلاحی حسد دانسته اند.(روح‌المعانى، ج‌16، جزء‌30، ص‌507) پس به نظر این گروه آرزوی زوال نعمتی یا بقای حالت فقر و نقص و نداری کسی به معنای حسادت است.

این اصطلاح نزدیک به معنای لغوی آن یعنی کراهت و ناخوش داشتن است. البته از آیه 5 سوره ناس به دست می آید که این معنا یک معنای کامل برای اصطلاح قرآنی حسادت نیست؛ زیرا خداوند می فرماید: وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ؛ و از شرّ [هر] حسود، آن گاه كه حَسَد ورزد.»

در این آیه از حسادتی سخن به میان آمده که موجب شرّ می شود. اگر حسادت تنها آرزوی زوال نعمت یا بقای نقص و فقدان نعمت برای دیگری باشد، این آرزو صرف و خالی ، هیچ شری را به دنبال نخواهد داشت؛ اما وقتی سخن از شرّ است باید از حسادتی ترسید که به فعل و عمل در آید و شرّ یا شروری را به دنبال داشته باشد که در آیات قرآنی به آن اشاره شده است. از جمله در آیات 27 تا 31 سوره مائده از حسادت فعلی و عملی سخن به میان آمده که فراتر از آرزوی زوال نعمتی است؛ زیرا حسادت به شکل عمل قتل خودش را نشان داده و در حقیقت غیرزدایی صورت گرفته است. به این معنا که کراهت شدید درونی به عمل زشت تبدیل شده و با قالب غیرت منفی ، غیرت زدایی صورت گرفته است.

هم چنین در داستان حضرت یوسف(ع) و برادرانش، این حسادت درونی به شکل توطئه برای قتل و در نهایت انداختن در چاه و دیگر دسیسه های زشت و رفتاری و عملی تبدیل شده است.(یوسف، آیات 8 تا 17)

پس باید در معنای اصطلاح قرآنی حسادت گفت: «حسادت هر گونه آرزو، کراهت و ناخوشی درونی و نیز غیرت منفی برونی همراه با رفتاری شرورانه برای زوال نعمت یا بقای نقص و فقدان نعمتی در دیگری است.»

آثار و کارکردهای حسد و حسادت

در آیات و روایات برای حسد و حسادت آثاری مادی و معنوی، دنیوی و اخروی و نیز کارکردهایی بیان شده که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.

  1. رفتار شرارت آمیز: یکی از کارکردهایی که برای حسادت به ویژه حسد فعلی و رفتاری در آیات قرآنی بیان شده همان رفتارهای شرارت آمیزی است که قابیل علیه هابیل و برادران یوسف(ع) علیه آن حضرت انجام دادند. خداوند در آیه 5 سوره ناس نسبت به شرارت آفرینی و رفتارهای شرارت آمیز حسود هشدار داده است.
  2. زیان به خود: همان طوری که حسادت فعلی و رفتاری موجب می شود تا به دیگری شرّ و بدی برساند؛ شخص به خودش پیش از دیگری زیان می رساند. این زیان می تواند شامل اندوه و ناراحتی درونی و بلکه دشمنی و کینه دیگران نسبت به خود و هم چنین لعن و نفرین دیگران باشد؛ چنان که حسادت ابلیس که یک حسادت فعلی و رفتاری بود ، موجب شد تا نفرین و لعن الهی را به جان بخرد و خود از این حسادت ضربه بخورد. امام صادق (ع) می فرماید: اَلْحاسِدُ مُضِرٌّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یُضِرَّ بِالْمحسُودِ، كَإِبْلیسَ أَوْرَثَ بِحَسَدِهِ لِنَفْسِهِ اللَّعْنَةَ وَ لآدَمَ – علیه السّلام – اَلاِجتِباءَ. حسود پیش از آنکه به محسود(مورد حسادت قرار گرفته) زیان رساند به خود زیان می زند مانند ابلیس که با حسد ورزی برای خود نفرین خرید و برای آدم (ع) برگزیدگی.(تحف العقول، ص 216)
  3. دشمنی : از دیگر آثار و کارکردهایی که برای حسادت بیان شده، دشمنی و عداوت نسبت به محسود علیه است. یعنی شخص حسود علیه کسی که نعمتی دارد دشمنی می ورزد؛ چنان که ابلیس این گونه عمل کرد؛ یعنی حسادت، زمينه‌اى مناسب براى بروز دشمنى شيطان با انسان شد.(یوسف، آیات 5 و 8)
  4. توطئه و دسیسه: حسادت هم چنین موجب می شود تا شخص حسود به توطئه و دسیسه چینی رو آورد. برادران یوسف(ع) نمونه بارز این دسیسه چینی هستند.(یوسف، آیات 8 تا 17) هم چنین حسادت ابلیس نسبت به انسان زمینه توطئه برای اخراج آدم(ع) از بهشت و نیز دوری بنی بشر از بندگی خدا و هموار کردن راه سقوط آنان در دوزخ شده و می شود.(بقره، آیات 33 تا 37 و آیات دیگر) هم چنین حسادت اهل کتاب، واداركننده آنها به توطئه بر ضدّ مؤمنان شده و می شود.(آل عمران، آیات 72 و73)
  5. دروغ و اتهام زنی: هم چنین حسود رفتارهای شرارت آمیزی دیگر از خود بروز می دهد که دروغ و اتهام زنی از موارد دیگر آن است. به عنوان نمونه حسادت يهود به پيامبر(صلى الله عليه وآله)، موجب دروغ‌گويى آنان و ادّعاى هدايت‌يافته‌تر بودن مشركان مكّه نسبت به مسلمانان شد.(نساء، آیات 51 و 54؛ صف، آیات 2 و3)
  6. سرزنش و نکوهش خداوند: صفت حسادت بسیار زشت است. کسی که گرفتار این صفت می شود، از سوی خداوند مورد نکوهش و سرزنش قرار می گیرد. (بقره، آیات 109 و 213؛ آل عمران، آیه 19؛ نساء، آیه 54)
  7. ظلم و ستم: حسادت در قالب فعلی و عملی و رفتاری به ظلم و ستم نیز منجر می شود.(یوسف، ایات 8 و 89)
  8. گمراهی و ضلالت: حسادت انسان را به گمراهی و ضلالت سوق می دهد.(همان)
  9. قتل و کشتن: حسادت اگر شدت یابد حسود را به قتل محسود علیه وادار می کند.(مائده، آیات 27 تا 31؛ یوسف، آیات 5 تا 9)
  10. کفر : حسادت، عاملى براى گرايش به كفر است.(بقره، آیه 90؛ آل عمران، آیه 19؛ نساء، آیات 51 و 54) همین حسادت اهل کتاب به پیامبر(ص) موجب شده تا آنان کفرورزیده و ایمان نیاورند.(بقره، آیات 89 و 90) امام صادق عليه السلام می فرماید: إِيَّاكُمْ أَنْ يَحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَإِنَّ الْكُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَد؛ از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.(کافی، ط-الاسلامیه، ج 8، ص 8 ؛ تحف العقول ص 315) هم چنین امام صادق عليه السلام می فرماید: اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛ ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.(کافی، ط-الاسلامیه، ج 2 ، ص 289 ، ح 1؛ امالی، صدوق، ص 419 ، ح 7 ؛ خصال ص 90 ، ح 28 )
  11. مبارزه با دین: حسادت، موجب تلاش دشمنان دين، براى بازگرداندن اهل ايمان از اسلام شد.(بقره، آیه 109)
  12. ندامت و پشیمانی: حسادت موجب می شود تا انسان کاری کند که جز پیشمانی میوه و ثمره ای نداشته باشد. بر اساس آیات قرآنی اقدام برخاسته از حسد، درپى‌دارنده ندامت و پشيمانى است.( مائده‌، آیات ‌27‌تا‌31)
  13. انکار حق: انسان حسود گرفتار انکار حق می شود و علیه حق و حقانیت موضع گیری منفی خواهد داشت.(بقره، آیه 109)
  14. اختلاف افکنی: یکی از آثار و کارکردهای زشت حسادت آن است که شخص را به سمت و سوی اختلاف افکنی سوق می دهد تا این گونه زوال نعمتی را ببیند و اجازه ندهد دیگری به آن چیز برسد یا از آن نعمت بهره مند شود. از همین روست که اختلاف افکنی میان مومنان به شیوه ای برای اهل کتابی شد که حسود بودند. خداوند در آیات قرآنی بیان می کند که اختلاف آگاهانه در دين، از آثار حسادت عالمان است.(بقره، آیه 213؛ آل عمران، آیه 19؛ شوری، آیات 13 و 14؛ جاثیه، آیات 16 و 17)
  15. اندوه و حزن: حسود هماره در حزن و اندوه است؛ زیرا نعمتی را می بیند که ناخوش دارد و این نخست بر روان و روحیه خودش اثر منفی می گذارد. از این روست که امیرمومنان امام علی (ع) می فرماید: از حسود تو را همین بس که وقتی تو شادی او غمگین و ناراحت است. ( مستدرک الوسائل، ج 12، ص 17)
  16. معادل شرک : کسی که حسادت می ورزد باید بداند گویی شرک می ورزد و آثار شرک بر رفتارش بار می شود. امام صادق (ع) می فرماید: يَقُولُ إِبْلِيسُ لِجُنُودِهِ أَلْقُوا بَيْنَهُمُ الْحَسَدَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَّهُمَا يَعْدِلَانِ عِنْدَ اللَّهِ الشِّرْك‏؛ ابلیس به سپاه خود می گوید : میان انسانها حسادت و تجاوز گری افکنید که این دو خصلت نزد خدا برابر شرک است.(کافی، ج 2 ، ص 327)
  17. رفتارهای زشت و ضد اخلاقی: از کارکردهای دیگر حسادت آن است که انسان حسود رفتارهای منافقانه و زشتی دارد که کسی از آن خوشش نمی آید. امام صادق (ع) می فرماید: قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَ لِلْحَاسِد ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ يَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ يَشْمَتُ بِالْمُصِيبَة ؛ لقمان به فرزندش گفت : حسود را سه نشانه است : 1. پشت سر غیبت می کند.2.روبرو تملق می گوید3.و از گرفتاری دیگران شاد می شود. ( خصال، ص 121 )
  18. دشمن نعمت های الهی: حسود دشمن نعمت های الهی است؛ زیرا کسی که نعمتی را به کسی داده ، تنها خداوند است.(نحل، ایه 53) پس حسود در حقیقت دشمن خدا و نعمت های اوست. حضرت محمد (ص) می فرماید : برای نعمت های خداوند دشمنانی است . عرض کردند : ای رسول خدا ! آنها چه اشخاصی هستند ؟ فرمود : کسانی که حسد می برند بر مردمانی که خداوند از فضل و رحمت خود نعمت هایی به آنها عطا فرموده است. ( بحارالانوار ، ج 73 ، ص 256 )
  19. کوری دل و انکار فضل الهی: در همین ارتباط امام صادق (ع) نیز می فرماید : اصل و ریشه حسد، کوری دل و انکار کردن فضل الهی است. که کوری دل و انکار کردن فضل الهی دو بال کفر هستند.پس حسد حاصل نمی شود مگر از راه کفران نعمت الهی. ( مصباح الشریعه ، ص 322 )
  20. هلاکت ابدی : انسان حسود وقتی گرفتار حسادت عملی شرارت آمیز شود، کاری می کند که موجب هلاکت ابدی خود را فراهم می آورد. امام صادق (ع) می فرماید: قابیل پسر آدم به سبب حسد و از راه حسد در حسرت همیشگی افتاد و هلاک شد . هلاک شدنی که هرگز نجات ندارد.   (مصباح الشریعه ، ص 322)
  21. اضطراب و ناآرامی: انسان حسود موجودی ناآرام است و از درون در حالت اضطراب و پریشانی و تشویش است و رنگ رامش را به خود نمی بیند. امام على عليه السلام می فرماید: اَلحَسَدُ عَيبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لايَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فيمَن يَحسِدُهُ؛ حسادت عيبى رسوا و بخلى سهمگين است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گيرد.(غررالحکم و دررالکلم ، ص 128 ، ح 2229)
  22. کینه توز: حسود هم چنین کینه توز است و کینه دیر از دلش بیرون می رود. امام على عليه السلام می فرماید: اَلحَسودُ سَريعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛ حسود زود خشمگين مى شود و دير كينه از دلش مى رود.(بحارالأنوار، ط-بیروت ج 70، ص256، ح29)
  23. زیانکار روحی و بدنی: حسود از همه لحاظ در رنج و عذاب است. از نظر بدنی و روانی و روحی بیمار و سست و ناتوان است. امام على عليه السلام می فرماید: الْحَسَدُ لَا يَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ وَ يُمْرِضُ جِسْمَك‏؛ حسادت نتيجه اى جز زيان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بيمار مى گرداند به بار نمى آورد.(بحارالأنوار،ط-بیروت، ج 70، ص256، ح29)
  24. نصحیت ناپذیر: کسی که گرفتار حسادت است پند و اندرز و نصحیت نمی پذیرد و هر چه بگویید در قلب تیره و تارش تاثیری ندارد. امام صادق عليه السلام می فرماید: اَلنَّصيحَةُ مِنَ الحاسِدِ مُحالٌ؛ نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.(من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 58 ، ح 5092 ؛ خصال ص 269)
  25. از میان رفتن حسنات : احباط و از میان رفتن کارهای نیک و حسنات از دیگر آثار حسادت است. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید: إِيَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب‏؛ از حسادت بپرهيزيد، زيرا حسد نيكى ها را مى خورد چنان كه آتش هيزم را مى خورد.(جامع الأخبار، شعیری، ص 159)
  26. دق کردن: حسادت وقتی شدت یابد، خود حسود را هلاک و نابود کرده و موجب دق کردنش می شود. امام على عليه السلام می فرماید: لِلّهِ دَرُّ الحَسَدِ ما اَعدَلَهُ ! بَداَ بِصاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛ آفرين بر حسادت ! چه عدالت پيشه است ! پيش از همه صاحب خود را مى كشد.(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1 ، ص 316 ؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ج 1 ، ص 129) در زبان مردم است که فلانی از حسادت دق کرد و مرد.
  27. نشان بی ایمانی: برای هر چیزی نشانه ای است. نشانه بی ایمان نیز چند چیز است که از جمله آن ها حسادت است. امام صادق عليه السلام می فرماید: سِتَّةٌ لا تَكونُ فِى مُؤمِنِ : اَلعُسرُ وَ النَّكَدُ وَ الحَسَدُ وَ اللَّجاجَةُ وَ الكَذِبُ وَ البَغىُ؛ شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز. (تحف العقول، ص 377)
  28. زوال بدن: حسادت همان طوری که روی روح و روان تاثیر منفی می گذارد در بدن نیز تاثیر منفی دارد؛ زیرا میان تن و روان ارتباط تنگاتنگی است. امام على عليه السلام می فرماید: اَلحَسَدُ يُضنِى الجَسَدَ ؛ حسد، بدن را فرسوده و عليل مى كند.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 301 ، ح 6833)
  29. بیماری تن : صحت بدن و تن به دوری از حسادت نیز شدنی است؛ چنان که بیماری تن نیز به حسادت اتفاق می افتد. امام علی – علیه السّلام – فرمود: صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ؛ سلامتی بدن، از كمی حسادت است.(نهج البلاغه، حكمت 256)
  30. کاستن از ارزش نعمتی : از نشانه های حسادت کاستن از ارزش نعمتی است. در حقیقت کسی که حسود است این رویه و روش اوست که نسبت به نعمتی دیگران ارزش گذاری کم تر از استحقاق آن نعمت می گذارد و به اصطلاح سر مال مردم می زند. امام على عليه السلام می فرماید: الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَد؛ تعريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 535 ، ح 347)
  31. نفاق: از دیگر آثار و کارکردهایی که برای حسادت است، گرایش به نفاق است؛ زیرا حسادت از نشانه منافق است. امام صادق عليه السلام می فرماید: إِنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ وَ لا يَحسُدُ وَ المُنافِقُ يَحسُدُ وَ لا يَغبِطُ؛ مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد. (كافى، الاسلامیه، ج 2 ، ص 307، ح 7 ) گفتنی غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته باشد و برای سلب آن تلاش کنی.
  32. محرومیت از مراتب عالی: کسی که حسادت نورزد به مراتب عالی می رسد ولی کسی که حسادت کند از آن درجات محروم می ماند. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید: رَأَى مُوسَى علیه السلام رَجُلًا عِنْدَ الْعَرْشِ فَغَبَطَهُ بِمَكَانِهِ فَسَأَلَ عَنْهُ فَقَالَ كَانَ لَا يَحْسُدُ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏؛ حضرت موسى عليه السلام مردى را نزد عرش ديد و به جايگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.(روضة الواعظين، ط-القدیمة، ص 424)
  33. انگیزه ورود به گناه: برخی از صفات انسانی موجب می شود تا انسان از گناه دور شود، ولی برخی دیگر انسان را به سمت و سوی گناه سوق می دهد. حسادت این گونه عمل می کند. امام على عليه السلام درباره این کارکرد زیانبار حسادت می فرماید: الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِي الذُّنُوب‏؛ حرص و تكبّر و حسادت، انگيزه هاى فرورفتن در گناهانند.(نهج البلاغه،صبحی صالح، ص 541 ، ح 377)
  34. دور از صفت پیامبران: حسود از صفت پیامبران به ویژه پیامبر اسلام(ص) بهره ای نبرده است. پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَبْعَدِكُمْ مِنِّي شَبَهاً قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْفَاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذِي‏ءُ الْبَخِيلُ الْمُخْتَالُ الْحَقُودُ الْحَسُودُ الْقَاسِي الْقَلْبِ الْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجَى غَيْرُ الْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى؛ آيا شما را از كم شباهت‏ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخيل، متكبر، كينه توز، حسود، سنگدل، كسى كه هيچ اميدى به خيرش و امانى از شرش نيست. (كافى، ج 2، ص 291، ح 9)
  35. آفت دین: حسادت آفت دین است که اگر در آن افتاد آن را نابود می کند. امام صادق عليه السلام می فرماید: آفَةُ الدِّینِ الحَسَدُ وَ العُجبُ وَ الفَخرُ؛ آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است. (کافی، ط-الاسلامیه، ج2 ، ص 307 ، ح 5)
  36. بدترین بیماری: یکی از بدترین بیماری های قلبی و صفات زشت انسانی حسادت است. امام علی(ع) می فرماید: اَلحَسَدُ شَرُّ الأَمْراضِ؛ حسادت، بدترین مرضهاست. (غرر الحكم، ح 6815)
  37. سرآمد و خاستگاه پستی ها: در رذایل اخلاقی برخی خودشان خاستگاه رذیلت های دیگر هستند. حسادت از جمله این امور است که خاستگاه بسیاری از زشتی ها و پستی های اخلاقی است. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: رَأسُ الرَّذائِلِ اَلحَسَدُ؛ سرآمد همه زشتی ها، حسادت است.(غرر الحكم، ح 6803)
  38. نشانه بی ایمانی : حسادت نشانه بی ایمانی است. امام صادق – علیه السّلام – فرموده است: تَحْتَاجُ اِلإخوَةُ فیما بَیْنَهُمْ إِلی ثَلاثَةِ أَشیاء، فَإن استَعمَلوُها و إلا تبایَنُوا و تَباغَضُوا و هی التناَصُفُ و التراحُمُ و نَفیُ الحسدِ؛ برادران (ایمانی) در بین خود به سه چیز نیازمندند كه اگر آنها را به كار نگیرند از همدیگر جدا شده و بر یکدیگر غضب می کنند: 1 – انصاف داشتن 2 – دلسوزی و مهربانی 3 – حسادت نداشتن.(تحف العقول، ص322، ح )
  39. درد بی درمان: حسادت بدترین بیمارهای روحی و روانی انسان است که از آن به درد بی درمان یاد می شود؛ زیرا سخت درمان است و به سادگی درمان پذیر نیست. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلحَسَدُ مَرضٌ لا یُؤسَی؛ حسادت، مرضی است كه دوا و علاجی ندارد. (غرر الحكم، ح 6818) هم چنین امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلْحَسُودُ لا یَبْرَأُ ؛ حسود، شفا و بهبودی نمی یابد.(غرر الحكم، ح 6794)
  40. دشمن دولت ها: امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلحَسَدُ دَأْبُ السُّفَلِ وِ أعداءُ الدُّوَلِ؛ حسادت، منش انسان های پست و دشمنان حكومتها و دولت ها است. (غرر الحكم، ح 6797)
  41. بزرگ ترین دام ابلیس: امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلحَسَدُ مِقْنَصَةُ إبلیسَ الكبری؛ بزرگ ترین وسیله ای كه شیطان با آن شكار می كند یعنی بزرگ ترین دام شیطان، حسادت است.(غرر الحكم، ح 6796)
  42. یکی از دو عذاب بزرگ : امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلحَسَدُ أَحَدُ الْعَذابَینِ؛ حسادت، یكی از دو عذاب بزرگ است.(غرر الحكم، ح 6853)
  43. رسواساز: امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلحَسَدُ عَیْبٌ فاضِحٌ وَ شُحٌّ قادِحٌ لا یَشْفی صاحِبَهُ إِلاّ بُلُوغُ أملِهِ فیمَنْ یَحْسُدُهُ؛ حسادت، عیبی است كه انسان را رسوا می سازد و حرصی است شكننده و حسود را جز رسیدن به آرزویی كه در مورد شخصی كه به او حسد می ورزد دارد، شفا نمی دهد.(مستدرك الوسائل، ج 12، ص 22)
  44. فساد و تباهی : امام علی – علیه السّلام – فرموده است : إِذا أَمْطَرَ التَّحاسُدُ نَبَتَ التَّفاسد؛ آنگاه كه حسادت ببارد، فساد می روید. (غرر الحكم، ح 6801)
  45. بدبختی و شومی : امام علی – علیه السّلام – فرموده است: مَنْ وَلِعَ بِالْحَسَدِ وَلِعَ بِهِ الشُّؤمُ؛ كسی كه شیفته حسادت باشد، نامباركی و بدبختی شیفته اوست.(بحار الانوار، ج 75، ص 12)
  46. مرکب سختی ها: امام علی – علیه السّلام – فرمود: اَلْحَسَدُ مَطِیَّةُ التَعَبِ؛ حسادت، مركب سختی هاست.(بحار الانوار، ج 75، ص 13)
  47. شقاوت و بدبختی دو سرا: امام علی – علیه السّلام – فرموده است: ثَمَرَةُ اَلْحَسَدِ شقاءُ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ؛ ثمره حسادت، بدبختی دنیا و آخرت است.(غرر الحكم، ح 6857)
  48. محرومیت از محبت : کسی که حسادت را ترک کند به محبت دست می یابد که ضد حسد است ؛ زیرا به دیگران محبت می کند و دیگران نیز او را محبوب خود قرار می دهند ولی اگر حسادت ورزد به طور طبیعی محروم از محبت هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگران می شود. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: مَنْ تَرَكَ اَلْحَسَدَ كانَتْ لَهُ الْمَحَبَّةُ عِنْدَ النّاسِ ؛هر كس حسادت را كنار بگذارد، مردم او را دوست خواهند داشت.( بحار الانوار، ج 74، ص 238)
  49. نابودگری: اصولا حسادت آرزی زوال نعمت را دارد و برای آن تلاش می کند. از این روست که جز نابودی نعمت کاری نمی کند. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلْحاسِدُ لا یَشْفیهِ إِلاّ زوالُ النِّعْمَةِ؛ حسود را شفا نمی دهد مگر از دست رفتن نعمت.(غرر الحكم، ح 6837)
  50. گرایش به شرور: انسان حسود گرایش به شرور دارد و از سرور اندوهگین است. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلْحاسِدُ یَفْرَحُ بِالشُّرورِ وَ یَغْتَمُّ بِالسُّرُورِ؛ حسود، از بدیها و شرور خوشحال می شود و از شادمانی ها غمگین می گردد.(غرر الحكم، ح 6838)
  51. گرفتار توهم: حسود گرفتار توهمات است؛ زیرا چنان که امام علی(ع) فرموده است، خیال موهومی دارد. ایشان می فرماید: اَلْحاسِدُ یَری أَنَّ زَوالَ النِّعْمَةِ عَمَّنْ یَحْسُدُهُ نِعْمَةٌ عَلَیْهِ؛ حسود، زایل شدن نعمت از كسی كه به او حسادت می ورزد را، نعمتی برای خود می پندارد.(غرر الحكم، ح 6840)
  52. تضاد رفتاری و گفتاری: چنان که گفته شد حسود منافق است و از همین روست که انواع تضادهای رفتاری و گفتاری را می توان در حسود و حسادت یافت. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلْحاسِدُ یُظْهِرُ وُدَّهُ فی أَقْوالِهِ وَ یُخْفی بُغْضَهُ فی أَفْعالِهِ، فَلَهُ اِسْمُ الصَّدیقِ وَ صِفَةُ الْعَدُوِّ ؛ حسود، محبتش را در گفتارش اظهار می كند و بغض و كینه اش را در كارهایش پنهان می سازد، پس او (در ظاهر) دوست نامیده می شود ولی (در باطن) صفت دشمن را داراست.(غرر الحكم، ح 6841)
  53. مظلوم نمایی: هم چنین حسود بازیگری دروغین است. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: ما رَأَیْتُ ظالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُومٍ مِنَ الْحاسِدِ؛ هیچ ظالمی را از حسود، شبیه تر به مظلوم ندیدم. (تحف العقول، ص 216)
  54. سرگشتگی قلبی: حسود آرامش ندارد و هماره در سرگردانی و سرگشتگی درونی و روانی به سر می برد. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: ما رَأَیْتُ ظالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُومٍ مِنَ الْحاسِدِ، نَفْسٌ دائِمٌ، وَ قَلْبٌ هائِمٌ، وَ حُزْنٌ لازِمٌ؛ هیچ ظالمی را از حسود، شبیه تر به مظلوم ندیدم كه دارای حسادتی دائمی و قلبی سرگشته و اندوهی جدا نشدنی است.(بحار الانوار، ج 70، ص 256)
  55. عذاب روانی دایمی: حسود هماره در شادی دیگران در رنج است و از آن جایی که بسیاری از مردم در بیش تر موارد در یسر و سرور و شادی و آسانی و بهره مند از نعمت هستند، حسود دایم در عذاب روحی و روانی است. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: یَكْفیكَ مِنَ الْحاسِدِ أَنَّهُ یَغْتَمُّ وَقْتَ سُرُورِكَ؛ (در جزای حسود) تو را همین بس كه در هنگام شادی تو، او اندوهگین می گردد.(مستدرك الوسائل، ج 12، ص 17)
  56. گرفتار بلا: امام علی – علیه السّلام – فرموده است: حَسبُ الْحاسِد ما یُلْقی؛ برای حسود، هر آنچه بر سرش می آید، كافی است.(مستدرك الوسائل، ج 12، ص 17)
  57. گرفتار حسرات: حسود گرفتار انواع حسرت ها و تاسفات می شود. امام علی – علیه السّلام – فرمود: اَلْحَسُودُ كَثْیرُ الْحَسَراتِ مُتَضاعِفُ السَّیِّئاتِ؛ حسود، بسیار حسرت و تأسف می خورد و بر گناهان خود می افزاید.(غرر الحكم، ح 6850)
  58. فاقد دوست: حسود در شرایطی قرار می گیرد که محبت هیچ کس را در دل نداشته و کسی هم گرایش به او پیدا نمی کند. از این روست که فاقد دوستی است که بتواند با او خلوت کند و دوست گرمابه و گلستانش شود. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: اَلْحَسُودُ لا خلال لَهُ؛ حسود، دوستی ندارد.(غرر الحكم، ح 6848)
  59. فاقد آسایش و راحتی و آرامش : همان طوری که حسود از آرامش برخوردار نیست از آسایش نیز بهره ای نمی برد. امام علی – علیه السّلام – فرمود: اَلْحَسُودُ لا یَسُودُ؛ حسود، آسایش ندارد.(غرر الحكم، ح 6795) امام صادق – علیه السّلام – نیز فرموده است: لا راحَةَ لِحَسُودٍ؛ هیچ آسایشی برای حسود نیست.(بحار الانوار، ج 70، ص 252) هم چنین امام صادق – علیه السّلام – فرموده است: لا یَطْمِعَنَّ … اَلْحَسُودُ فی راحَةِ الْقَلْبِ؛ حسود، انتظار آرامش قلب و آسایش دل را نداشته باشد.(بحار الانوار، ج 70، ص 252)
  60. خشم بر مقدرات الهی: حسود وقتی چشم دیدن نعمتی را در دست دیگری ندارد، در حقیقت خشمگین بر مقدرات الهی است که نتیجه آن کفر گرایی و کفر گویی می شود. امام علی – علیه السّلام – به حسود هشدار می دهد و می فرماید: اَلْحَسُودُ غَضبانُ عَلَی الْقَدَرِ؛ حسود، بر تقدیر (الهی) غضبناك و خشمگین است.(غرر الحكم، ح 6837)
  61. فاقد لذت: حسود از زندگی و نعمت هایش بهره ای نمی برد. امام صادق – علیه السّلام – فرمود: لَیْسَتْ لِبَخیلٍ راحَةٌ، وَ لا لِحَسُودٍ لَذَّةٌ؛ هیچ بخیلی آسایش ندارد و هیچ حسودی (از زندگی) لذت نمی برد.(الخصال، ج 1، ص 271، ح 10)
  62. احباط عمل و کارهای نیک: پیامبر اكرم – صلّی الله علیه و آله – فرمود: إِیاكُمْ وَ الْحَسَدَ، فَإِنَّهُ یَأْكُلُ الْحَسَناتِ كَما تَأكُلُ النّارُ اَلْحَطَبَ؛ از حسادت بر حذر باشید كه حسادت نیکی ها و ثواب ها را می خورد، همان گونه كه آتش، چوب را می خورد.(جامع الأخبار، ص 159)
  63. بدترین رفیق: بدترین صفت همراه آدمی حسادت است. هم چنین حسود بدترین رفیقی است که انسان در میان افراد جامعه برای خود انتخاب می کند؛ زیرا بیشترین ضربه و ضرر و زیان را از همین رفیق حسودش خواهد خورد. امام علی – علیه السّلام – فرموده است: بِئْسَ الرَّفیقُ اَلْحَسُودُ؛ چه بد رفیقی است حسود؛ (غرر الحكم، ح 6607)
  64. زندان روح: روح انسان در بند و حبس حسادت گرفتار شود دیگر خلاصی ندارد. انسان نباید اجازه دهد که روحش از آزادی گرفتار زندان شود که همان زندان حسادت است. امام علی – علیه السّلام – فرمود: اَلحَسَدُ حَبْسُ الرُّوحِ؛ حسادت، زندان روح است.(غرر الحكم، ح 6796)

راه در امان ماندن از حسادت حسود

چنان که گفته شد از میان بردن حسادت در خود خیلی سخت و حتی جزو دردهای بی درمان یا سخت درمان است. اما باید تلاش کرد که درمان کرد؛ اما اگر گرفتار حسادت دیگر هستیم راهکارهایی برای در امام ماندن از حسادت دیگران بیان شده است. برای این که از حسادت حسود در امان بمانیم باید کارهایی را انجام دهیم که از جمله آن ها عبارتند از:

  1. گفتن ماشاء الله ؛
  2. خواندن چهار قل به ویژه معوذتین؛
  3. کتمان کاری: پيامبر صلى الله عليه و آله می فرماید: اِستَعينوا عَلى قَضاءِ حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ، فَإِنَّ كُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسودٌ؛ در برآوردن نيازهاى خود از پنهان كارى كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1 ، ص 316 )
  4. تواضع: انسان با تواضع می تواند از شرور حسادت و حسود در امان ماند؛ زیرا امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: التَّواضُعُ نِعمَةٌ لا یُحسَدُ عَلیها؛ تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.(تحف العقول ص489)

 

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا