اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

استعانت و صبر، نشانه توحید

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از واژگانی که نماز روزانه بارها تکرار می کنیم، توحید در استعانت است. توحید در استعانت چنان مهم است که حتی در کنار توحید در عبادت آمده و مهم ترین جلوه از جلوه های توحید است، وگرنه خداوند آن را پس توحید در عبادت ذکر نمی کرد. بارها این جمله را در نمازها تکرار می کنیم که « ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ فقط تو را می پرستیم و تنها از تو یاری استعانت و یاری می جوییم.

این بدان معناست که نقش استعانت در توحید و تجلیات آن در انسان بسیار مهم است و به نظر می رسد که بزرگ ترین مشکل انسان ها پس از کفر و شرک در عبادت، همان کفر و شرک در استعانت است، و گرنه خداوند بی درنگ پس از تاکید بر توحید عبادی بر توحید در استعانت تاکید نمی کرد.

اما آیا تاکنون دراین باره تدبر کرده و اندیشیده ایم که استعانت چیست؟ چگونه تحقق می یابد؟ عوامل و زمینه ها و بسترهای آن چیست؟ چه آثاری بر استعانت بر خدا مترتب است؟ نویسنده بر آن شد تا به این پرسش بر اساس آموزه های وحیانی قرآن پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

چیستی استعانت

یکی از وظایف هر مسلمانی تدبر در آیات قرآنی است. فهم قرآن کمک می کند تا درک درستی از نگرش خداوند به مسایل و خواسته ها و وظایف و تکالیف خود پیدا کنیم. یکی از موضوعات کلیدی در قرآن مساله توحید است که از آن به ام المسایل تعبیر می شود؛ زیرا درک و فهم این مساله با سرنوشت انسان در ارتباط است. اگر انسان درک و تصوری درست از حقیقت توحید نداشته باشد نمی تواند مسیر خود را به درستی بشناسد و در آن حرکت نماید. بسیاری از کسانی که به دوزخ شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت گرفتارند کسانی هستند که شناختی ایشان از توحید درست نبوده و نیست و زندگی خود را بر اصل نخستین دین یعنی توحید سامان نمی دهند، وجوه و مسایل ریز و درشت آن را نمی دانند و در زندگی بر مدار توحید زندگی نمی کنند. در حالی که عقل به کار می گرفتند و یا در آن چه از بزرگان و دیگران شنیده اند،‌تعقل می کردند، هرگز از مدار توحید خارج نمی شدند و شقاوت ابدی را برای خود رقم نمی زدند.(ملک، آیه 10)

وجوه اصلی توحید بلکه از اصلی ترین وجوه آن، توحیدی عبادی و سپس توحید استعانتی است که در آیات قرآنی به آن اشاره شده است و از مسلمانان خواسته شده تا روزانه ده ها بار آن را تکرار کنند تا هرگز دچار غفلت از آن نگردند که شقاوت دنیوی و سختی ها و رنج آن را و نیز شقاوت ابدی را برای خود می سازند. کسانی که در زندگی روزانه خود دچار مشکلات می شوند کسانی هستند که دمی دچار غفلت از خدا و توحید و ابعاد آن شده اند. در داستان حضرت یوسف (ع) دمی غفلت موجب می شود که سالیانی رنج و شقاوت زندان را تحمل کند.(یوسف، آیه 42) حضرت موسی(ع) نیز به غفلتی رنج سفر بیش تری را متحمل می شود.(کهف، آیات 61 تا 64) خداوند در قرآن گزارش های بسیاری را آورده است که در ارتباط با غفلت از توحید و دستورهای الهی است.

توحید استعانتی آن چنان مهم است که خداوند آن را در کنار توحید عبادی بیان می کند و از مردمان می خواهد در همه امور خویش به خداوند استعانت ورزند و در هیچ امری کوچک و بزرگ غافل از استعانت به خدا نشوند؛ چرا که همه بدبختی های بشر برخاسته از همین غفلت از توحید عبادی و استعانتی است که موجب کفر و شرک در این دو حوزه از توحید می شود.

اما استعانت چیست؟ استعانت از ریشه عربی عون به معنای کمک، پشتیبانی و یاری خواستن آمده است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ذیل واژه عون) از آیات قرآنی این معنی به دست می آید که از مهم ترین جلوه های توحید، استعانت جویی به خداوند است. خداوند در این باره به صراحت می فرماید که مومنان بگویند: «ايَّاك نعبد و ايَّاك نستعين» (فاتحه، آیه 5) مطابق دستور ادبيات عرب، مقدّم‏شدن «ايّاك» بر دو فعل پس از خود، نشانگر انحصار و به اين معناست كه: بارخدايا! تنها تو را مى‏پرستيم (نه غير تو را)؛ و تنها از تو يارى مى‏طلبيم (نه از ديگرى).

البته انسان از دیگران برای کارهای خویش معاونت می گیرد و کسی یا کسانی را معاون خود می کند. هم چنین یکی از مهم ترین دستورها و آموزه های اسلامی در امت سازی، دستور معاونت و همکاری و تعاون در کارهای نیک و خیر است. خداوند می فرماید: تعاونوا علی البر و التقوی؛ بر کار خیر و نیک و تقوا یک دیگر را معاونت کنید.(مائده، آیه 2)

اما باید توجه داشت که استعانت و یاری جز از خداوند سزاوار نیست و اگر به دیگری مراجعه می شود در حد همان اسباب و وسایل است و گرنه یاری کننده واقعی و حقیقی خداوند است که تاثیر را در اسباب می گذارد. کسی که معتقد است که خداوند منشای هر چیزی است و آفریدگار و پروردگار است، توجه به همین امور موجب می شود تا تنها به خداوند استعانت بجویید. از این روست که در آیات قرآنی استعانت از خداوند را مربوط به حوزه ربوبیت الهی دانسته است.(سوره فاتحه) البته برخی بر این باورند که استعانت در هر حال مشکل دارد و آن چه خداوند دستور می دهد، تعاون به یک دیگر است؛ بنابراین میان دو امر استعانت تنها به خدا و تعاون به دیگر تضاد نیست.

استعانت به خدا، نشانه توحید کامل

صاحب مجمع البیان طبرسی می نویسد: عبادت و پرستش، نوعى سپاسگزارى و در واقع هدف آن است؛ چرا كه پرستش، درحقيقت آخرين مرحله خضوع و عالى‏ترين درجه بزرگداشت است و تنها قدرت شكوهمندى را شايسته و زيبنده است كه كلِّ هستى و نعمتها و زندگى و تمايلات و كششها را ارزانى داشته است؛ و از آنجا كه در اوج يقين هستيم كه جز خداى تواناى هستى، هيچكس ديگر توان ارزانى‏داشتن نعمتها را ندارد، به اينجا مى‏رسيم كه پرستش و عبادت، تنها ويژه خداست و براى او.

آرى؛ اگر انسان شايسته كردارى به ديگرى نيكى كند، بى‏گمان درخور سپاس است، همانگونه كه فرمانبردارى از همنوع ممكن است؛ امّا پرستش، ويژه خدا است و بس.

با توجّه به مطالبى كه آمد، روشن مى‏شود ديدگاهى كه پرستش را همان فرمانبردارى مى‏نگرد، سست و نادرست است؛ چرا كه اطاعت، تنها موافقت فرمان است و بس؛ به همين دليل نمى‏توان به پسرى كه فرمانبردار پدر و يا برده‏اى كه اطاعت كننده صاحب خويش است، عنوان عبادت كننده و پرستشگر داد. امّا بت‏پرستان، بتها را پرستش مى‏كردند نه اطاعت؛ زيرا بتها دستور و فرمانى نداشتند تا اطاعت شوند.

منظور از «ايّاك نستعين»، بيان اين حقيقت است كه «خدايا! توفيق و يارى بر پرستش و بندگى‏ات را تنها از تو مى‏خواهيم و بس»؛ و روشن است كه معناى توفيق، رديف‏ساختن و فراهم‏آوردن اسباب آن چيزى است كه در پيدايش بدانها نياز هست. از اين رو، نمى‏توان گفت كسى كه ديگرى را در كارى يارى مى‏كند، به‏او توفيق داده است؛ چرا كه او توانسته فقط يك سبب يا بخشى از كار را رديف كند، امّا گردآورى و فراهم‏ساختن همه اسباب و مقدّمات، از قلمرو قدرت انسانها خارج و در انحصار خداست؛ و درست به همين دليل، ارزانى‏دارنده توفيق، تنها اوست و بايد از او توفيق خواست.

دليل تكرار واژه «ايّاك» اين است كه چنانچه اين واژه فقط يك بار گفته مى‏شد، شايد اين پندار پديد مى‏آمد كه راه تقرّب به خدا، جمع ميان پرستش و يارى‏خواهى از اوست، و بايد هر دو باشند تا به خدا تقرّب جست و با يكى از آن دو نمى‏توان به او نزديك شد؛ درحاليكه چنين نيست. براى نمونه مى‏توان با تفكّر در عظمت خدا، او را پرستيد و به او تقرّب جست؛ گرچه در آن ساعت از او يارى هم نخواست.

در اينجا ممكن است اين پرسش مطرح شود كه: چرا «ايّاك نعبد» بر «ايّاك نستعين» پيشى گرفته است، با اينكه مى‏دانيم يكتاپرستى و عبادت خدا بدون يارى او نشايد؟ پاسخ اين است كه: بى‏ترديد يارى خدا مقدّم بر پرستش اوست؛ چرا كه اگر كمكى ازجانب او نباشد، انسان ازعهده هيچ كارى برنمى‏آيد. امّا نكته مهم اينجاست كه چنين نيست كه اگر انسان از خدا يارى نخواست، خدا او را فراموش كند و به وى يارى نرساند. با اين بيان، كمك‏رسانى خدا به انسان از عبادت او جلوتر است، امّا مانعى ندارد كه اين درخواست پس از پرستش و عبادت او صورت گيرد.( مجمع البیان، ج 1، ذیل آیه)

عوامل و بسترهای استعانت جویی به خدا

شناخت انسان نسبت به خدا و خویشتن مهم ترین عامل در استعانت جویی به خداست. از این روست که در ایاتی قرآنی به ویژه سوره حمد نخست به مساله الوهیت، مالکیت، ربوبیت، رحمانیت و رحیمیت توجه می دهد و سپس به مساله پرستش و عبودیت پرداخته و در کنار آن استعانت جویی به خدا را مطرح می کند. این بدان معناست که تنها کسانی بهره مند از توحید عبادی و استعانتی هستند که شناخت جامع و کاملی از صفات الهی به ویژه این صفات پیش گفته داشته باشد.

از آیه 128 سوره اعراف نیز همین معنا به دست می آید، هر چند که در این آیه محوریت سخن حاكميّت مطلق خداوند بر زمين است که آن را عاملی مهم در استعانت جویی بر می شمارد.

عامل مهم دیگر که البته مرتبط با حوزه شناخت از سویی و عمل از سویی دیگر است،‌ تقوای الهی است که در همین آیه یعنی آیه 128 سوره اعراف بر آن تاکید و اهتمام شده است. تقوای الهی زمانی شکل می گیرد که انسان خداوند را به درستی بشناسد و از مقام جلال و عظمت الهی خشیت داشته باشد. از این روست که اهل تقوا عالمان اهل خشیت هستند که علم ایشان با عشق از سویی و ترس و خشیت از سوی دیگر آمیخته است و بی هیچ جحد و انکاری نسبت به علم یقینی خود(نمل، آیه 14)، دل و جانش نسبت به خداوند خشوع و خضوع دارد.(فاطر، آیه 28؛ بقره، آیه 45)

به هر حال، عواملی چون شناخت از خداوند و صفاتی حسنای الهی و نیز تقوای عملی که در خشوع و خضوع و خشیت از خدا خود را نشان می دهد،‌مهم ترین عوامل و بسترهایی است که موجب استعانت جویی به خدا و توحید در این حوزه که می توان آن را مرتبط به توحید فعلی دانست می شود.

ابزارهای استعانت جویی به خدا

دانسته شد که یکی از جلوه های اصلی توحید همانا توحید در استعانت جویی به خداست. اما پرسش مهمی که مطرح می شود این است که ما چگونه می توانیم به خداوند استعانت بجوییم و او را در کارهای خویش به کار گرفته و از معاونت الهی بهره مند شویم؟ چه وسایل و ابزارهایی برای استعانت مطرح است؟

به سخن دیگر، ما دانستیم که خداوند مالک مطلق و آفریدگار و پروردگار جهانیان است و همه چیز در ید قدرت اوست و او تنهاست که می تواند به ما کمک کند؟ ما بر اساس همین نگرش به سمت خدا رفته و درخواست استعانت می کنیم، حال از کجا معلوم که خداوند پاسخی به استعانت جویی ما بدهد؟ چه ابزارهایی وجود دارد که ما بتوانیم بهره مند از عون و معاونت الهی شویم و خداوند به استعانت جویی ما پاسخ مثبت دهد؟ چرا که ما بارها دست به سوی خدا دراز کرده و دعا و نیایش ها داشته ایم که به ما توجه و عنایتی کند اما اجابتی نشد، از کجا که این استعانت جویی ما مورد قبول قرار گیرد و دست رد بر سینه ما نزند؟ چه چیزی موجب می شود که استعانت جویی ما همراه با پاسخ مثبت معاونت و یاری الهی همراه باشد؟

خداوند در آیاتی به این پرسش پاسخ داده و وسایل و ابزارهایی را بیان کرده است که در این جا به آن اشاره می شود.

1. صبر: خداوند در آیات 45 و 153 سوره بقره می فرماید: اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ به صبر و نماز به خدا استعانت جویید. در این آیه نخستین وسیله ای که برای استعانت جویی به خداوند بدان اشاره شده،‌صبر است. صبر یک مقام از مقامات انسانی است. حالت و فضلیتی است که قلب انسانی در آن قرار می گیرد و مقاومت و شکیبایی و بردباری اش را افزایش می دهد به گونه ای که در برابر مشکلات درون و بیرون مقاوم بوده و دچار تزلزل، اضطراب و بحران و تشویق نمی شود. علامه طبرسی در مجمع البیان می نویسد: «صبر» به‏معناى «خويشتندارى از هواها و هوسها»، «خوددارى از ارضاى تمايلات و خواسته‏ها»، و «شكيبايى‏ورزيدن» است. شكيبايى بر مصيبت نيز به اين معنا است كه فرد مصيبت‏زده خود را از بيتابى و بيقرارى باز مى‏دارد؛ و نيز به همين جهت است كه ماه رمضان را كه ماه خوددارى از خواسته‏هاى نفسانى است، ماه صبر و شكيبايى ناميده‏اند. امّا صبر بر دو گونه است: 1. خويشتندارى از نزديك‏شدن به امورى كه دل مى‏پسندد و خواهان آنها است؛ 2. وادارساختن خود به انجام‏دادن كارهاى شايسته و بايسته‏اى كه برخلاف ميل باطن است و بسى براى انسان مشكل.امير مؤمنان(ع) در اشاره به اين دو نوع شكيبايى مى‏فرمايد: «الصّبر صبران: صبرٌ على مانكره و صبرٌ على ماتُحبّ؛ صبر دو نوع است: خويشتندارى از انجام‏دادن كارهايى كه هواى دل آنها را مى‏پسندد و مى‏خواهد؛ و وادارساختن دل به انجام‏دادن كارهاى خداپسندانه.» آيه شريفه فرمان مى‏دهد كه از هر دو نوع شكيبايى يارى جوييد تا به‏سوى كمال انسانى اوج گيريد. اگر انسان ها از صبر بهره گیرند مورد عنایت الهی قرار می گیرند و خداوند نیز در کارهای به ایشان یاری رسانده و همراه صابران خواهد بود. البته همراهی و معیت خداوند با صابران، به‏مفهوم همراهى جسمى و اجتماع در يك مكان نيست؛ چرا كه خداوند از ويژگيهاى مادّه و جسم پاک و منزّه است، بلکه همراهی معنوی و روحی است. در آیات قرآنی به اشکال مختلف از مومنان خواسته شده تا صبر را به عنوان عامل مهم استعانت جویی مورد توجه قرار دهند. از امامان نور (ع) نقل كرده‏اند كه منظور از «صبر» در اين آيه شريفه، روزه است. با اين بيان، در علّت يارى گرفتن از روزه مى‏توان گفت كه روزه هواى دل و آفت طمع و حرص و آز را بشدّت تضعيف مى‏كند و گاه ازميان برمى‏دارد؛ همانگونه كه در روايت آمده است: «الصّوم و جاءٌ؛ روزه، شهوت را سخت كنترل مى‏كند. اما یک نکته دیگر نیز بارها در آیات به اشکال گوناگون مورد تاکید است مساله خشوع است. به این معنا که خاشعین اهل استعانت جویی هستند. خاشع در زبان فارسی به معنای فروتنی و افتادگی است. در قرآن از صوت خاشع( و «ابصار خاشع سخن به میان آمده که به معنای فروافتادگی است. این حالت با حالت تکبر در تضاد است. برهمین اساس خداوند خواسته تا همواره استعانت جویی مردمان مبتنی بر منیت و تکبر نباشد و با جمع صورت گیرد.( نستعین و استعینوا)

2. نماز: دومین عاملی که می بایست در مقام استعانت جویی از خدا به عنوان ابزار و وسیله مطمئن به کار گرفت نماز است. علامه طبرسی در این باره می نویسد: مددجستن از نماز نيز بدان دليل است كه سراسر آن، توجّه انسان را به معنويّت و ارزشهاى والاى انسانى جلب مى‏كند؛ او را با خدا مرتبط مى‏سازد و همانگونه كه قرآن مى‏فرمايد، انسان را از زشتيها و نارواها و ضدّ ارزشها باز مى‏دارد و به او سخت هشدار مى‏دهد: «اِنَ‏الصَّلوة تَنْهى‏ عَنِ‏الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكِرَ؛ نماز بازدارنده از فحشاء و منکر است.(عنکبوت، آیه 45) از سوى ديگر، انسان با نماز و فروتنى دربرابر خدا به جايى مى‏رسد كه عشق به رياست و قدرت از دل او زدوده مى‏شود و شيفته معنويّت و شكوه واقعى مى‏گردد؛ بنابراين، نماز در راه وفاى به عهد با خدا نيز كمك خوبى است. از اين ديدگاه است كه در زندگى پيشواى گرانقدر توحيد مى‏بينيم كه هرگاه امواج اندوه و گرفتارى بر گستره قلب پاك او هجوم مى‏برد، به نماز برمى‏خاست و به كمك نماز و راز و نياز با خدا آن را مى‏زدود. بی گمان در ميان كارهاى قلبى و بدنى، چيزى از «صبر» و «نماز» برتر نيست. از حضرت صادق (ع) نقل كرده‏اند كه فرمود: هنگامى كه اندوهى از اندوههاى اين جهان بر دل شما نشست، چه چيز شما را باز مى‏دارد كه وضو بسازيد و به مسجد برويد و در آنجا دو ركعت نماز بخوانيد و از خداى گره‏گشا بخواهيد كه گرفتارى و اندوه شما را برطرف سازد؟! آنگاه افزود: «أمّا سمعت‏اللَّه تعالى يقول: و استعينوا بالصّبر والصّلوة؛ آيا نشنيده‏ايد كه خدا فرمود: از شكيبايى و نماز يارى بجوييد».

به هر حال انسان می بایست در هر کار و در هر حال به خداوند توجه داشته باشد و همه چیز را از او بخواهد و او را در کارهای خویش از او استعانت جوید. در کارهای فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی و مادی و معنوی از خدا بخواهیم که یاری و کمک کند؛ چنان که خداوند در آیه 128 سوره اعراف به امت موسی(ع) از زبان حضرت موسی(ع) فرمان می دهد: قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ اسْتَعينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوآ اِنَّ الْاَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشآءُ مِنْ عِبادِه‏ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ‏؛ یعنی از خداى يكتا يارى بجوييد و از او بخواهيد تا شرّ فرعون و نظام استبدادى و دوزخى او را از سرتان كوتاه سازد، و در راه حق و عدالت و آزادى خواهى و ستم ستيزى شكيبايى و پايدارى ورزيد و بدانيد كه زمين و زمان از آن خداست و اوست كه به هر كسى بخواهد و هر جامعه‏اى را شايسته بنگرد، آن را به آنان ارزانى مى‏دارد. آرى، اگر شما به راستى ايمان داشته باشيد و در راه آزاديخواهانه و اصلاح طلبانه خويش پايدارى پيشه سازيد، خداى توانا سرانجام دشمن بيدادگر شما را نابود ساخته و اين سرزمين را به شما مى‏سپارد؛ درست همان گونه كه دورانى به فرعون و فرعونيان سپرده است. و بدين سان موسى به آنان نويد پيروزى مى‏دهد و از آنان مى‏خواهد كه شكيبايى پيشه سازند و يقين داشته باشند كه فرجام نيك در اين جهان و جهان ديگر تنها از آن پروا پيشگان است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا