اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانعلوم قرآنیمعارف قرآنیمقالات

نزول قرآن، آثار و نتایج متضاد آن

بسم الله الرحمن الرحیم

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، نزول قرآن از سوی خدا آثار و نتایج متضادی را برای دو گروه از انسان ها به جا می گذارد؛ زیرا انسان ها دربرابر وحی قرآن، دو نوع موضع گیری دارند که شامل تصدیق و تکذیب، ایمان و کفر نسبت به آموزه های وحیانی قرآن است. بر این اساس، همان طوری که گروه نخست از مصدقین و مومنین از قرآن بهره می گیرند و «متاله و خدایی» می شوند؛ گروه دوم از مکذبین و کافرین در شرایط سقوط قرار می گیرند و از دایره انسانیت خارج شده و تبدیل به حیوان، گیاه یا جماد می شوند و این گونه صفات الهی سرشته در ذات و کرامت ذاتی خود را از دست می دهند. بنابراین، نزول قرآن به سوی انسان دو نوع آثار متضاد به دنبال دارد که می تواند بسیار سرنوشت ساز باشد؛ نویسنده در این مطلب برآن است تا براساس آموزه های وحیانی قرآن، نتایج و آثار این نزول قرآن را در دو دسته فوق تبیین کند. با هم این مطلب را از نظرمی گذرانیم.

آثار مثبت نزول قرآن برای اهل ایمان

از نظر قرآن، نزول قرآن از سوی خدا آثار مثبت و سازنده ای برای اهل تصدیق و ایمان به جا می گذارد؛ یعنی کسانی که براین باوردارند که قرآن، صادق و راست است و باید آن را با ایمان و عمل مبتنی برآن تصدیق کرد؛ چنین افرادی صدق مقام ثبوت را با قول و فعل خویش اثبات می کنند و مصدقین و مومنین به قرآن می شوند؛ زیرا فلسفه و سبک زندگی آنان همان قرآن است و تلاش دارند تا «خلق و خوی قرآن» را در خود تجلی بخشند و این گونه متاله و خدایی شوند. از نظر قرآن، آثار مثبتی برای اهل ایمان به سبب پذیرش قرآن نازل از سوی خدا ، پدید می آید که از جمله آنها موارد زیر است:

  1. متاله و خدایی شدن: کسی که مومن و مصدق به قرآن است، فلسفه و سبک زندگی خویش را قرآنی می سازد و این گونه صفات الهی در انسان به تعلیم و تزکیه خدا تحقق می یابد و انسان رنگ و صبغه الهی می گیرد و به عنوان متاله و خدایی شده در مقام خلافت الهی قرار می گیرد؛ زیرا بدون ظهور صفات الهی نمی توان از خلافت انسان سخن گفت؛ زیرا انسان می بایست صفات الهی را ظهور دهد تا بتواند مظهریت در ربوبیت و پروردگاری را درمقام خلافت الهی به دست آورد.(بقره، آیات 30 و 31 و 138؛ آل عمران، آیه 79 و 164)
  2. افزایش ایمان: نزول قرآن همان طوری که برای اهل تصدیق موجب ایمان می شود، بلکه هر یک از آیات و سوره های آن موجب افزایش ایمان می شود؛ زیرا ایمان از نظرقرآن، حقیقت دارای مراتب و درجات متعدد و متنوعی است.(مائده، آیه 93) پس هر گاه آیه یا سوره ای از قرآن نازل می شود، ایمان مومنان افزایش می یابد و تشدید می گردد و از ضعف به سوی شدت می رود.(توبه، آیه 124)
  3. بشارت: نزول قرآن، برای اهل تصدیق و ایمان، بشارت الهی است که سیرت آنان مسرور و ظاهر ایشان شادان می شود و آثار سرور باطنی در ظاهر و بدن ایشان ظهور می کند. این گونه است که دیگر خوفی از آینده و حزن و اندوهی ازگذشته نداشته و در حال سرور و بشارت قرار می گیرند.(همان)
  4. شادی هیجانی: خدا در قرآن می فرماید که نزول قرآن موجب می شود که حتی اهل کتاب که به قرآن ایمان می آورند تا اندازه ای هیجان زده می شوند که به «فرح» می رسند؛ زیرا فرح هیجان شدید برخاسته از سرور و شادی است که البته در امور دنیوی و مادی پسندیده نیست(قصص، آیه 76)؛ اما در مسائل معنوی و اخروی پسندیده است. از همین روست که فرح اهل بهشت و اهل ایمان به قرآن ممدوح و ستوده دانسته شده و این هیجان شدید عاطفی که با حرکات شادی نیز همراه است، برای اهل ایمان هنگام نزول قرآن مطرح می شود.(رعد، آیه 36؛ یونس، آیات 57 و 58)
  5. شفای باطنی: از آثار مثبت و سازنده نزول قرآن، شفای بیمارهای باطنی و روانی انسان است؛ زیرا انسان کافر انسانی بیمار است که با نزول قرآن و تصدیق و ایمان بدان انسان درمان می شود و بیمارهای روحی و روانی او از میان می رود.(اسراء، آیه 82؛ یونس، آیات 57 و 58)
  6. رحمت خاص: نزول قرآن خود بیانگر رحمت خاص الهی نسبت به انسان است و انسانی که به قرآن ایمان می آورد و آن را تصدیق می کند، از رحمت خاص الهی بهره مند می شود.(همان؛ اسراء، آیه 82)
  7. هدایت خاص: همه انسان ها از نرم افزار باطنی و فطری و تکوینی، هدایت الهی برخوردار هستند(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10)؛ اما نزول قرآن به عنوان یک هدایت خاص برای کسانی است که از آن هدایت فطری برخوردار شده باشند. پس نزول قرآن به عنوان یک هدایت خاص از سوی خدا برای انسان های دارای نفس سالم و غیر دسیسه شده است.( یونس، آیات 57 و 58)
  8. موعظه الهی: وعظ به معنای راهنمای دلسوزانه کلی به شکل عام است؛ چنان نصیحت راهنمای دلسوزانه در امور جزیی و شخصی است. نزول قرآن به عنوان موعظه الهی، موجب می شود تا اهل تصدیق و ایمان در مسیر هدایت خاص و دلسوزی الهی قرار گیرند و مورد عنایت و توجه خاص الهی قرار گیرند.( یونس، آیات 57 و 58)
  9. تعلیم علوم دست نیافتنی: نزول قرآن علومی را به انسان مومن می رساند که هیچ راهی جز وحی نمی تواند آن علوم را به انسان برساند. بنابراین، قرآن علوم دست نیافتنی را به دست مومنان می رساند.(بقره، آیات 239 و 151)
  10. تزکیه نفوس انسان: نزول قرآن موجب شده تا مومنان در شرایطی قرار گیرند که فراتر از کرامت ذاتی(اسراء، آیه 70) در شرایط کرامت اکتسابی قرار گیرند و خدا آنان را رشد و نمو دهد و به عنوان متالهین در مقام خلافت الهی قرار دهد.(آل عمران، آیه 164؛ بقره، آیه 151)
  11. ذکر الله: نزول قرآن، به عنوان ذکر الهی عمل می کند؛ یعنی داشته های انسانی را به یاد انسان غافل می آورد؛ زیرا انسان پس از هبوط به اسفل السافلین، گرفتار غفلت است(اعراف، آیه 172)، اما نزول قرآن به عنوان «الذکر» موجب می شود تا انسان مومن حقایق غفلت شده را به یاد آورد و از نیسان و فراموشی نیز بیرون آید.(زمر، آیه 27) از همین روست که به قرآن ذکر، تذکره و مانند آن اطلاق می شود.(حاقه، آیه 12؛ مدثر، آیات 54 و 55؛ انسان، آیه 29)
  12. تقوا: نزول قرآن موجب می شود تا اهل تصدیق و ایمان، به تقوا برسند که تامین کننده کرامت اکتسابی است.(بقره، آیه 21؛ حجرات، آیه 13؛ زمر، آیه 28؛ طه، آیه 113) البته باید توجه داشت که تقوا نیز همانند ایمان دارای مراتب و درجات متعدد و متنوعی است که هرچه ایمان آدمی با بهره گیری از قرآن افزایش یابد به همان میزان با عمل مبتنی بر قرآن، تقوای او نیز افزایش می یابد.(مائده، آیه 93)
  13. آگاهی و علم حضوری: نزول قرآن انسان را به حقیقت فراموش شده و غفلت شده باز می گرداند و شعور و آگاهی خاصی را برای انسان مومن ایجاد می کند؛ به این معنا که سطح برتر از ذکر و تذکر را برای انسان موجب می شود که از آن به «وعی» و شعور خاص یاد می شود.(حاقه، آیه 12)
  14. حمد الهی: نزول قرآن موجب می شود تا انسان به مقام «حمد» برسد و خدا را به کمالات و صفات حسنا بستاید(کهف، آیه 1)؛ زیرا شناخت و معرفت به اسماء الله و صفات نیک و حسنای الهی جز از طریق وحی قرآنی شدنی نیست و انسان با ایمان و تصدیق به آموزه های قرآنی است که خدا را می شناسد و در مقام «الحمد لله رب العالمین» به حمد مطلق رو می آورد.
  15. خشوع قلبی: نزول قرآن موجب خشوع قلبی مومنان و مصدقین قرآن می شود و انسان مومن به قرآن است که در برابر خدا خاشعانه رفتار و عمل می کند و از همه انواع کبر و تکبر و عصیان و فسق و فجور و مانند آن در امان می ماند.(حدید، آیه 16؛ حشر، آیه 21)
  16. بصیرت: نزول قرآن موجب بصیرت یابی انسان به نسبت به حقایق می شود و در هنگام فتنه و گرفتار در شبهات و متشابهات حقایق را چنان که هست می بیند و دریافت می کند.(اعراف، آیه 203؛ جاثیه، آیه 20)
  17. حل و فصل اختلافات: نزول قرآن موجب می شود تا حقایق به شکل روشن در اختیار مومنین قرار گیرد و آنان از هر گونه اختلاف در مسایل اساسی به دور باشند.(نحل، آیه 64؛ نمل، آیه 76)
  18. تفصیل و تبیان : نزول قرآن موجب شده تا انسان نسبت به همه اموری که بدان نیاز داشته باشد به شکل تفصیلی حقایق را بشناسد و همه امور برایش روشن و واضح شود.(یوسف، آیه 111؛ نحل، آیه 89)

آثار غیر سازنده نزول قرآن برای انسان

همان طوری که نزول قرآن، آثار سازنده و مفیدی برای انسان مومن و تصدیق کننده به قرآن دارد، آثار زیانبار و غیر سازنده ای برای مکذبین و کافرین خواهد داشت که برخی از مهم ترین آنها از نظر قرآن عبارتند از:

  1. افزایش پلیدی: انسانی به تکذیب قرآن می پردازد و بدان کافر می شود که بر اساس هدایت فطری(طه، آیه 50) عمل نکرده و به جای تقوای ابتدایی فطری، فجور و فسق و بی تقوایی را پیشه کرده است؛ در برابر کسی که فطرت خویش را دفن و دسیسه نکرده و بر اساس تقوای ابتدایی و هدایت فطری عمل کرده به قرآن ایمان می آورد و آن را تصدیق می کند.(بقره، آیات 2 و 3) پس از نظر قرآن، کافران نسبت به قرآن و هدایت های وحیانی، انسان هایی بی تقوایی هستند که بر خلاف هدایت فطری عمل کرده و به فسق و فجور بر خلاف الهامات الهی و باطنی رفتار کرده اند. این افراد خود گرفتار رجس و پلیدی هستند و نزول قرآن بر ایشان موجب می شود تا نسبت به این هدایت تشریعی وحیانی نیز مخالفت کرده و پلیدی را در خویش افزایش دهند. این گونه است که هر آیه و سوره اگر موجب افزایش ایمان و تقوا در انسان مومن است، هر آیه و سوره ای موجب افزایش کفر و رجس و عصیان کافران و مکذبان می شود.(توبه، آیات 124 و 125)
  2. افزایش زیان: نزول قرآن و هر آیه و سوره ای برای کافران مکذب عامل افزایش خسران از سرمایه وجودی آنان می شود و آنان بیش تر و بیش تر در ورطه سقوط و از دست رفتن سرمایه عمر خویش می شوند و صفات الهی را در خود دفن و دسیسه می کنند تا جایی که دیگر نوری در دل آنان باقی نمی ماند.(اسراء، آیه 82؛ حدید، آیه 13؛ بقره، آیات 17 تا 20)
  3. افزایش طغیان: مومنان با نزول قرآن، به افزایش اطاعت خویش بیش تر می افزایند، در حالی نزول قرآن دل های کافران تکذیب کننده را روز به روز به سوی عصیان و طغیان سوق می دهد. (مائده، آیات 64 و 68)
  4. افزایش کفر: نزول قرآن برای مومنان موجب افزایش ایمان و برای کافران موجب افزایش کفر می شود(همان)
  5. تحیر: قرآن اگر مومنان را به بصیرت می رساند و فرقان در اختیارشان می گذارد، ولی برای کافران موجب افزایش تحیر و حیرت و سرگردانی آنان می شود؛ زیرا وجود متشابهات و محکمات موجب می شود تا این افراد کافر به سوی متشابهات بروند و بیش تر و بیش تر در دام فتنه الهی قرار گیرند.(آل عمران، آیه 7؛ اعراف، آیات 185 و 186)
  6. گمراهی و بدبختی: نزول قرآن ضلالت کافران را تشدید می کند و طغیانگری آنان را افزایش می دهد و این گونه است که رستگاری را از دست می دهند و به بدبختی و شقاوت ابدی دچار می شوند؛ در حالی مومنان به رستگاری می رسند.(اعراف، آیات 185 و 186؛ بقره، آیات 2 تا 5 و 21)
  7. غضب الهی: نزول قرآن موجب می شود تا کافران به سبب مخالفت و عصیان نسبت به اوامر و نواهی الهی مورد غضب قرار گیرند و مغضوب خدا شوند.(بقره، آیه 90)
  8. محرومیت: نزول قرآن برای کافران عامل محرومیت از بسیاری از نعمت های الهی از جمله هدایت و بشارت و بهشت می شود.(نحل، آیات 103 و 104)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا