نماز جمعه و مشروعیت سیاسی
مشروعیت سیاسی به معنای توجیه اقتدار و قانونی کردن اعمال زور از سوی بخشی از جامعه به عنوان دولت است. کسی را بر دیگری هیچ گونه ولایت نیست مگر آن که این ولایت به هر گونه ای که باشد به دلایل قانونی (در این جا شریعت را هم شامل میشود) توجیه پذیر باشد.
د. هر شخصی از نظری حقوق طبیعی و فطری آزاد است و کسی نمیتواند بر او اعمال زور نماید. با این همه از آن جایی که یک مرتبه از مراتب وجودی انسان جامعه پذیری است( حال منشا و خاستگاه این جامعه پذیری فطرت انسان و مدنی بالطبع بودن و یا به قول علامه طباطبایی مستخدم بالطبع بودن انسان باشد.) یعنی همان طور که انسان در مرتبهای و آن هم در مراتب نخستین، موجودی فردی است (و از این رو، مباحث روان شناختی بر جامعه شناختی وی مقدم است) در مرتبهای دیگر موجودی اجتماعی است. به معنای این که هر چه بیشتر رشد میکند و به بلوغ عقلی (نه جسمی) میرسد جامعه پذیری در او تقویت میشود.
حضور در اجتماع و پذیرش نقشهای اجتماعی نیازمند چیزی است که قانون نامیده میشود. فرد برای این که از مواهب اجتماعی بودن بهرهمند گردد، ناچار است تن به این قوانین بدهد. اصولا به نظر میرسد که قانون چیزی جز تحدید نیست . این باید و نبایدهای قانونی مانند باید و نبایدهای اخلاقی نقشی جز تحدید ندارند. از هر سو آدمی را محدود و دامنه و گستره آزادی عمل وی را میگیرند. با این حال آدمی به این محدودیتها تن میدهد. پذیرش این محدودیتها که لازمهی تحقق وجودی اجتماع است، تنها از این رو انجام میگیرد که در ترک آزادی عمل منافع مهمتر و ضروریتر نصیب انسان میشود.
قانونهای اخلاقی(اخلاق اجتماعی) نخستین محدودیت بخشهاست که انسان اجتماعی بدان تن میدهد. دیگر قوانین محدودیت ساز محدودیتهایی است که سوی بخشی از جامعه به عنوان رهبران و سران و در شکل پیشرفته و سازمان یافته آن به عنوان دولت اعمال میشود. انسان به جهت منافع بسیاری که از پذیرش قانون نصیب وی میگردد حاضر میشود تن به چیزی دهد که در اصطلاح خودش از آن به زور تعبیر میکند. برای جداسازی این زور مشروع و قانونی از زور غیر قانونی گاه از آن به اقتدار یاد میکنند. قدرت و زور قانونی که اقتدار نام دارد همان چیزی است که از سوی دانشمندان علوم سیاسی از آن به مشروعیت سیاسی یاد میکنند. مشروعیت سیاسی دو جنبه دارد: اعمال زور قانونی از سوی بخشی از جامعه که از آن به دولت یاد میکنند؛ و پذیرش و التزام زور مشروع که از آن به اطاعت، جامعه پذیری و مانند آن یاد میشود.
اما نماز جمعه چیست؟ نماز جمعه، نوعی مناسک و آیین عبادی جمعی است که در روز آدینه و جمعه از سوی مومنان برای تقرب به خدا انجام میشود و مولفه اساسی و اصلی تحقق آن غیر از دیگر اجزا و شرایط عمومیو خصوصی نماز، وجه الله بودن آن است.
اکنون این پرسش رخ مینماید که چه ارتباط منطقی و معقولی میان مشروعیت سیاسی و نماز جمعه است؟
نماز جمعه در اسلام بر خلاف دیگر مراسم و آیین عبادی از یک ویژگی برجسته ای برخوردار است که میتوان به تعبیر امام که درباره حج و مناسک آن بیان کرده است، از آن به مراسم عبادی و سیاسی یاد کرد.
وجوه عبادی و سیاسی مناسک
در اسلام برخی از مناسک و اعمال عبادی دو وجه دارد که وجه دوم آن سیاسی و اجتماعی بودن است. به این معنا که این گونه از اعمال و مناسک و مراسم تنها عبادیات نیستند بلکه از وجه و چهره مهم تری برخوردارند که آن وجه سیاسی و اجتماعی آن است.
نماز جمعه در اسلام نوعی معاهده و پیمان هفتگی سیاسی با رهبری و دولت اسلامیاست. از ویژگیهای برجسته آن بیان دو سخنرانی به عنوان خطبه است که در آن به مباحثی فردی و عبادی و آموزش هفتگی مسایل دینی و مهمتر از همه تقوای الهی پرداخته میشود. در بخش دیگر آن مسایل روزمره مطرح و تحلیل و تجزیه میشود تا مردم دیدگاه رهبران سیاسی و اجتماعی جامعه را درباره آن بدانند و موضعگیری و ایستارهای خود را با آن هماهنگ سازند. جالب آن که خطیب جمعه در این مراسم بر خلاف همه مراسم عبادی دیگر، اسلحه در دست میگیرد تا بر نقش دفاعی و نیز حاکمیت مشروع زور و اعمال آن که در اسلحه خودنمایی میکند، تاکید شده باشد. اسلحه نشانگر اعمال سلطه، زور و قدرت است که تنها در دست خطیب است. این خطیب در دیدگاه فقه سیاسی اسلام میبایست امام معصوم (ع) و یا نایب خاص و نایب عام او باشد. در حقیقت تنها نماینده سیاسی دولت اسلامیاست که این حق را دارد تا نماز جمعه را بر پا دارد. حضور در نماز جمعه به معنای پذیرش زور مشروعی است که هر هفته به شکل نمایشی و نمادین به مردم نشان داده میشود و مردم نیز آن را به شکل التزام عملی و حضور نمادین در آن نمایش میدهند. از این رو گفته شده است که عدم حضور مومنان در سه هفته متوالی به معنای نفاق است. نفاق به معنای عدم پذیرش واقعی زور مشروع دولت اسلامیاست. در زمانی که فرد دولت اسلامی و حاکمیت آن را نمیپذیرد آن را به اشکال گوناگونی نشان میدهد که یکی از آن اشکال، عدم حضور در نماز جمعه است. نفاق در صورتی پدید میآید که فرد، مبانی و اصول ارزشی اسلام را نپذیرد و تنها به جهت حاکمیت مقتدر دولت و فرار از پیامدهای اجتماعی آن خود را مسلمان معرفی کند تا از منافع آن بهرهمند گردد و از آسیبهای احتمالی بروز کفر در امان ماند؛ به ویژه آن که کافران در نظام سیاسی اجتماعی اسلام هیچ گونه جایگاه و نقش قانونی ندارند.
حضور در نماز جمعه و بیعت سیاسی
بنابراین حضور در نماز جمعه به عنوان بیعت مجدد و هفتگی با دولت اسلامیو پذیرش مشروعیت قانونی وسیاسی آن مطرح است. از این رو، برای انتخاب و گزینش افراد برای مسئولیتهای اجتماعی و مدیریتی شرط حضور به معنای تحقق عملی عدالت در فرد مطرح و در فقه و شریعت اسلامیبیان شده است. یکی از روشهای شناخت عدالت اشخاص حضور ایشان در نماز جماعت و جمعه است.( به ویژه که نماز جماعت نیز در دولت اسلامیدر مساجدی بر پا میشد که امامان جماعت آن از سوی دولت معرفی میشد و در حقیقت نمایندگان دولت بودند.) در حقیقت تنها را شناخت عدالت اجتماعی افراد حضور در این مراسم عبادی و سیاسی بود؛ زیرا نماز جماعت نیز یک نماز صرفا عبادی نیست و مانند نماز جمعه آثار و وجهی سیاسی دارد هر چند که این وجه در نماز جماعت روزانه کم رنگ تر است ولی نمیتوان به جهاتی که بیان شد از نقش سیاسی و اجتماعی آن غافل شد.
از مطالبی که گفته شد این مطلب به خوبی روشن میشود که چرا امامان معصوم(ع) نماز جمعه را یا تحریم کرده و یا واجب ندانستهاند. در زمانی که حاکمیت و حکومت در دست افراد و اشخاصی است که از نظر امامان(ع) اشخاصی غاصب و به تعبیر قرآنی ظالم هستند حضور در نماز جمعه به معنای پذیرش حاکمیت آنان و مشروعیت بخشی به دولت نامشروع و زور باطلی است که به نام دولت قانونی اعمال میکنند. عدم حضور شیعیان به معنای نفی مشروعیت دولت ظالم و خلفای غاصب بود. از این رو جز برای تقیه ( که این نیز نوعی دیگر از فرار از اعمال زور نامشروع در زمان قدرت و نفوذ زور دشمنان است ) جایز شمرده نشده است.
اما در زمانی که حاکمیت و اقتدار در دست نواب عام امام معصوم(ع) و فقهیان جامع الشرایطی است که امام زمان (عج) آنان را نصب نموده است، آیا حضور در نماز جمعه لازم و واجب است یا نه؟ به نظر میرسد که در این دوره نه تنها عدم حضور حرام و در حقیقت وازنش و رد حاکمیت حق است بلکه نوعی نفاق است. حضور در نمازجمعه به معنای پذیرش مشروعیت حاکمیت دولت و نوعی بیعت مجدد هفتگی است