اجتماعیاعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

فلسفه آزمون های الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

واکنش انسان نسبت به امور بسته به میزان دانش و ایمانی است که در اختیار دارد؛ هر آن اندازه دانش و ایمان افزایش یابد، واکنش ها منطقی و عقلانی تر بوده و موفقیت در عمل به سبب تعادل رفتاری تضمین شده خواهد بود. آگاهی انسان از مشکلاتی که برایش پیش می آید قدرت تحلیل را به او می دهد. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های اسلامی، فلسفه آزمون های الهی را که در اشکالی چون نعمت و نقمت اجرا می شود، تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

دانش: قدرت و تعادل

دانش، نقش بسیار مهمی را در زندگی بشر ایفا می کند. انسانی که دارای دانش در یک موضوع است، نوع کنش ها و واکنش هایش با شخصی که از دانش در آن موضوع بی بهره است،‌ بسیار متفاوت است. همین تفاوت است که موفقیت و عدم موفقیت را رقم می زند. به عنوان نمونه کسی که می داند دشمنی در کمین او نشسته است، با احتیاط و مراقبت بیش تری حرکت می کند و از ضرر و زیانی کم تری رنج خواهد برد یا می تواند توطئه هایش را دفع کند و زیانی نبیند.

البته دانش به تنهایی کفایت نمی کند، بلکه ایمان نیز می بایست در شخص پدید آید؛ چرا که برخی به دانش قطعی و یقینی خود عمل نکرده و توجهی به آن نمی کنند و این گونه است که همان رفتاری را در پیش می گیرند که جاهل به موضع در پیش می گیرد. به عنوان نمونه حضرت آدم(ع) با آن که علم به ممنوعیت خوردن از میوه درخت ممنوع داشت،‌ به سبب عدم ایمان به دانش خود، عزم ارادی در او پدید نیامد، و نتوانست در برابر وسوسه های شیطانی مقاومت کند و از میوه درخت ممنوع خورد.(طه،‌ آیه 115؛ بقره، آیه 35؛ اعراف، آیه 19)

خداوند در آیه 14 سوره نمل می فرماید برخی از مردم با آن که به موضوعی علم یقینی و قطعی دارند، ولی در مقام انکار و جحد بر می آیند و مطابق علم قطعی خود عمل نمی کنند.

انسانی که علم و دانش به موضوعی دارد از قدرت برخوردار است و در نقطه ضعف نیست؛ چنان که آگاهی از کمین دشمن به او قدرت مقابله و گاه شبیخون می دهد. هم چنین تعادل رفتاری را برای شخص به ارمغان می آورد؛ زیرا علم و دانش او را از پیش مهیا می کند تا بتواند کنش و واکنش مناسبی داشته باشد؛ اما وقتی دانشی نداشته باشد، در موقعیت اضطرار قرار می گیرد و خود را ناگهان با اموری غریب و ناآشنا مواجه دیده و شگفت زده و هیجان زده واکنش نشان می دهد که مبتنی بر اضطرار و اضطراب است.

از جمله دانش هایی که به انسان در برابر مسایل زندگی قدرت و تعادل می بخشد و رفتارهایش را منطقی و موفقیت آمیز می سازد، آگاهی از فلسفه و حکمت امور است. به عنوان نمونه اگر انسان بداند که به چه دلیلی مصبیت و بلایی رخ داده است، به طور طبیعی قدرت تحلیل و واکنش او بهتر از فردی است که علت آن را نمی داند و نمی شناسد.

حکمت و فلسفه آزمون های الهی

آزمون های الهی در اشکال گوناگون چون نعمت و نقمت رخ می دهد. به این معنا که گاهی به شخصی نعمت می دهد تا ببیند او چه برخوردی با این نعمت می کند؟ آیا به درستی از آن بهره می گیرد و شکر عملی نعمت را به جا می آورد یا آن که آن را تباه کرده و نعمت را از میان می برد و نه تنها خود استفاده نکرده بلکه تباه می کند به گونه ای که قابل استفاده نباشد. و به اصطلاح عرف مردم: «نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.»

خداوند در آیه 35 سوره انبیاء می فرماید: «وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ؛ و ما شما را از راه آزمايش به بد و نيك مى آزماييم و به سوى ما باز گردانيده مى شويد» .

هم چنین «بلا» معنايى متفاوت با «نقمت» دارد . بلا، گاه در ضرر به كارمى رود و گاه در نفع ، مانند : «وَلِيُبْلِىَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ؛ و تا مؤمنان را بدين وسيله به آزمايشى نيكو بيازمايد »(انفال،‌ آیه 17) ، در جايى كه خداوند ، مؤمنان را به وسيله «شكست دشمن»، آزمايشى نيكو مى نمايد ؛ ولى نقمت، هميشه در ضرر و كيفر كارهاى ناپسند به كار مى رود . بر اين اساس ، «بلا» زيبا و نازيبا دارد؛ ولى «نقمت» هميشه نازيباست .(معجم الفروق اللغويه : ص ۱۰۵) .

البته برخی از آزمون های الهی، شامل انواع و اقسام بلایا و مصیبت هاست. در آیات قرآنی از امتحان،‌ اختبار، فتنه و بلا و ابتلا و عناوینی دیگر از این قبیل برای بیان این سنت الهی سخن به میان آمده است. به این معنا که یکی از سنت های الهی، سنت ابتلاء و امتحان است. کاربرد هر واژه به تناسب نوع و شدت و ضعف آزمون و آزمایش الهی است. از این روست که برخی گفته اند به آزمايشى «امتحان» گفته مى شود كه دقيق تر از آزمونى است كه «اختبار» (سنجش) ناميده مى شود ؛ زيرا اختبار، هم به وسيله سختى است و هم به وسيله غير آن ؛ ولى امتحان معمولاً با محنت و سختى است . همچنين «بلا» دقيق تر و سخت تر از امتحان ، و «فتنه» سخت ترين و دقيق ترين نوع آزمايش است .( در صفحه 396 معجم الفروق اللغوية آمده است: «الفرق بين الفتنة والاختبار : أنّ الفتنة أشدّ الاختبار و أبلغه ، و أصله عرض الذهب على النار لتبيّن صلاحه من فساده» )

واژه هاى «بلاء» و «ابتلاء» که در قرآن برای بیان این سنت آمده، مصدر از ريشه «بلو» يا «بلى» و به معناى امتحان و آزمايش اند .( لسان العرب : ج ۱۴ ص ۸۳ مادّه «بلو» ) اما ابن فارس بر اين باور است كه ريشه «بلاء»، داراى دو معناست: يكى كهنه شدن چيزى و ديگرى نوعى آزمايش. وی می نویسد: بلوى، دو اصل است : يكى فرسوده كردن چيز ، و ديگرى، گونه اى از آزمودن است . براى خبر دادن هم به كار مى رود . (معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۲۹۲ مادّه «بلوى» )

البته راغب در المفردات، بدين سان، دو معناى ياد شده را به هم پيوند داده است : «بَلِىَ الثَّوبَ بِلىً وَ بَلاءً» ، يعنى : لباس ، مندرس شد . «بَلَوتُهُ» ، يعنى : آن را چنان آزمودم كه گويى از زيادى آزمودن ، آن را پاره و فرسوده كردم .( مفردات ألفاظ القرآن : ص ۱۴۵ )

واژه «بلاء» و مشتقّات آن در قرآن، ۳۸ بار به كار رفته كه در اكثر قريب به اتّفاق آنها، مقصود ، آزمون الهى از انسان است . كلمه «فتنه» و مشتقّات آن نيز شصت بار در قرآن به كار رفته كه بخشى از آنها به همين معنايند آمده است . (نقد الرجال ، ج ۵ ، ص ۴۰ ـ ۴۲ ، الرقم ۱ ) همچنين مادّه «امتحان»، دو بار در اين كتاب آسمانى در معناى آزمون الهى به كار رفته است .

از آیاتی چون آیات 2 و 3 سوره عنکبوت به دست می آید که آزمون های الهی یک سنت دایمی و فراگیر است. خداوند در این آیات می فرماید: آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند: «ايمان آورديم» ، رها مى شوند و آزمايش نمى گردند ؟ و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند، آزموديم ، تا خدا آنان را كه راست گفته اند، معلوم دارد و دروغگويان را نيز معلوم دارد» .

پس این گونه نیست که تنها در یک مقطع زمانی و برای یک گروه باشد، بلکه همه انسان در همه زمان ها و مکان ها یعنی در تمام طول و عرض عمرشان در دنیا گرفتار سنت آزمون الهی هستند.

امیرمومنان علی(ع) درباره سنت بلا و آزمون اله می فرماید: اى مردم ! خداوند، شما را از اين پناه داده است كه بر شما ستم روا دارد ؛ ولى پناهتان نداده است كه آزمايشتان نكند . آن گوينده بزرگوار فرموده است : «در حقيقت، در اين [ماجرا] عبرت هايى است و قطعا ما آزمايش كنندگان بوديم»( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۳ )

همان طوری که فرد و فرد انسان ها آزمون می شوند. امت های انسانی نیز آزموده می شوند. خداوند می فرماید: «آيا پنداشته ايد كه به بهشت مى رويد و حال آن كه هنوز مانند آنچه برسر پيشينيان شما آمده بر سر شما نيامده است ؟ به آنان سختى و زيان رسيد و متزلزل شدند ، تا جايى كه پيامبر خدا و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند : يارى خدا، كِى خواهد بود ؟ هان! يارى خدا نزديك است» .(بقره، آیه 214)

البتّه امتحان همگان ، در يك سطح و همسان نيست ؛ بلكه آزمون هر كس، در خور امكانات و استعدادهاى اوست و از اين رو، امتحان انبياى الهى و انسان هاى برجسته، از ديگران دشوارتر است ، چنان كه گفته اند: البلاء للولاء، بلا برای دوستان است. در حديثى، از امام صادق عليه السلام نیز آمده است: إنَّ أشَدَّ النّاسِ بَلاءً الأَنبِياءُ ، ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم ، ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم ، ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم ؛ پر رنج و بلاترين مردمان ، پيامبران اند ، سپس پيروان آنها ، سپس پيروان پيروان آنها ، بعد پيروانِ پيروانِ پيروانِ آنها .( بحار الأنوار : ج ۶۷ ص ۲۴۱ ح ۷۱ )

مهم ترین حکمت و فلسفه آزمون های الهی،‌ رشد و تکامل و ظهور استعدادهای انسان است. البتّه ممكن است انسان از اراده خود، سوء استفاده كند و در اين آزمايش، مردود شود و به جاى راه تكامل ، راه انحطاط خود را طى نمايد . بنابراين ، آنچه در قرآن و احاديث اسلامى در باره حكمت آزمايش الهى آمده (مانند : نمايان شدن باور قلبى به اسلام و ميزان خلوص و نيرومندى آن ، آشكار شدن تقوا و ميزان خلوص و نيرومندى آن ، آشكار شدن تقوا و ميزان فرمانبرى از خداوند متعال ، آشكار شدن كسانى كه از كمالات بيشترى برخوردارند و …) ، همگى ناظر به هدف اصلى آزمايش الهى يعنى تكامل اختيارى انسان اند .

از نظر آموزه های اسلامی این گونه نیست که انسان تنها به سبب گناه گرفتار آزمون الهی شود، چنان که گفته شد و خداوند تاکید می کند برای سنجش ایمان و میزان آن نیز گاه آزمون های سختی گرفته می شود. چنان اصحاب اخدود که داستانش در قرآن آمده به سبب ایمانشان آزمونی سختی شدند که از آن به هلوکاست مسیحی یاد می شود؛ زیرا یهودیان مسیحیان را با آتش سوزاندند و شکنجه کردند.

امام صادق(ع) نیز در باره این نوع آزمون های الهی می فرماید: پيش از شما مردمى بودند كه كشته و سوزانده و ارّه مى شدند ، و زمين با همه فراخى اش بر آنان تنگ مى گشت ؛ ولى هيچ يك از اين كارها آنان را از عقيده شان بر نمى گردانْد . آنان نه جنايتى كرده و نه آزارى رسانده بودند كه سزاوار اين رفتارها باشند ؛ بلكه تنها بدين سبب از آنان انتقام گرفته مى شد كه به خداى توانا و ستودنى، ايمان داشتند . از پروردگارتان درجات آنان را مسئلت كنيد ، و بر سختى ها و گرفتارى هاى روزگار خود، شكيبايى ورزيد تا به پاى آنها برسيد .( الكافي : ج ۸ ص ۲۴۸ ح ۳۴۷)

اصولا آزمون های الهی کارکردهای متفاوتی دارد که بی توجهی به آن می تواند انسان را به زحمت و رنج اندازد و صبر را از او برباید. کسی که بداند هر خوب و بدی که به انسان می رسد تحت مشیت و اراده حکیمانه الهی است می پذیرد که اهل صبر باشد و زود خود را نبازد. خداوند دانا بر اساس یک هدف مشخصی بلایی از نعمت و نقمت می فرستد و اختصاص به فردی هم ندارد بلکه همه انسان ها حتی پیامبران نیز بدان مبتلا می شوند که ابتلائات حضرت ابراهیم (ع) در آیاتی قرآنی بیان شده است. ازجمله در آیه 124 سوره بقره به مجموعه آن ها اشاره شده و این که خداوند به سبب موفقیت ایشان از آزمون به او امامت می بخشد.

پیامبر(ص) می فرماید: هم من و هم پيامبران و مؤمنان پيش از من، همواره گرفتار كسانى بوده ايم كه به ما آزار و آسيب مى رسانده اند . اگر مؤمن بر قلّه كوهى باشد، خداوندت كسى را بر او مى گمارد كه آزار و اذيّتش كند تا بِدان سبب به او مزد دهد .( بحار الأنوار : ج ۲۷ ص ۲۰۹ ح ۴ )

امام صادق(ع) درباره صبر ایوب بر ابتلائات الهی می فرماید: ايّوب عليه السلام هفت سال مبتلا شد، بدون آن كه گناهى مرتكب شده باشد .( علل الشرائع : ص ۷۵ ح ۳ )

پیامبر گرامی (ص) می فرماید: ما اُوذَىَ نَبِىٌّ مِثلَ ما اُوذيتُ؛ هيچ پيامبرى به آن گونه كه من اذيّت شدم، اذيّت نشد.( المناقب ، ابن شهرآشوب : ج ۳ ص ۴۲ ، بحار الأنوار : ج ۳۹ ص ۵۶ )

شیعیان نیز در عصر غیبت با آزمونی سخت مواجه خواهند شد. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: خداىت دوست دارد كه شيعيان را بيازمايد . در اين هنگام (غيبت قائم عليه السلام ) است كه اهل باطل دچار شك و ترديد مى شوند(الكافي : ج ۱ ص ۳۳۶ ح ۳ ،)

امام كاظم عليه السلام نیز هشدار می دهد و می فرماید :هر گاه آن پنجمين از نسل هفتمينْ غايب شود ، خدا را ، خدا را ، مراقب عقايد خود باشيد ! مبادا كسى شما را از آنها منحرف گرداند ! اى پسرم ! صاحب اين امر (امامت) را چنان غيبتى خواهد بود كه حتّى معتقدان به او هم از اين امر (امامت) بر مى گردند . اين [غيبت] ، در واقع، آزمونى از جانب خداىت است كه با آن، خلق خود را مى آزمايد .( كمال الدين : ص ۳۵۹ ح ۱ ؛ الكافي : ج ۱ ص ۳۳۶ ح ۲ )

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا