اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از سنت های الهی در زندگی دنیوی انسان، سنت ابتلاء و فتنه است که در بیش تر موارد با شرور و مصیبتها و از دست دادنی ها انجام می شود؛ زیرا اگر چه ابتلاء به خیر نیز وجود دارد؛ ولی ابتلاء به شر بیش تر از ابتلاء به خیر است؛ از این روست که بسیاری از مردم هماره در طول زندگی بارها گرفتار انواع شرور و مصیبتها می شوند.

البته از نظر قرآن، هر انسانی در طول زندگی اش با یک عظیم مواجه می شود که اگر توفیق الهی نباشد، شخص نمی تواند به سلامت از آن عبور کند؛ و این گونه است که بسیاری دراین مصیبت های عظیم سقوط کرده و به دوزخ در می آیند و تنها «صابرین» هستند که به سبب اعتقاد به مالکیت خدا و باور به حقیقت «انا لله و انا الیه راجعون» به توفیق الهی از مصیبت به سلامت خارج می شوند و نه تنها ایمان ایشان حفظ بلکه ازدیاد می یابد و حقایق عظیمی برای آنان آشکار می شود و از نظر مقامات عرفانی و سلوکی به مراتب عالی می رسند.

سنت ابتلاء و فتنه

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان وقتی وارد دنیا می شود، براساس سنت فتنه و ابتلاء می بایست خود را برای انواع آزمایش ها و آزمون های الهی آماده سازد.(عنکبوت، آیات 2 و 3) این فتنه ها و ابتلائات الهی با ابزارها و اسبابی گوناگون انجاممیشود که شامل امور خیر و شر است(انبیاء، آیه 35؛ بقره، آیه 155)؛ چرا که فلسفه و هدف بسیاری از این ابتلائات و فتنه ها شکوفایی استعدادها و ظرفیت های بشر و جداسازی مدعیان ایمان و جهاد و صبر و استقامت از اهل آن است(محمد، آیه 31)؛ زیرا بسیاری از مردم مدعی چیزی هستند که ندارند؛ به عنوان نمونه گروهی فاسق هستند که به شریعت و قوانین پای بند نیستند؛ ولی مدعی ایمان و شریعت مداری هستند؛ این افراد در هنگام فتنه ها است که خودشان را نشان می دهند(اعراف، آیه 163) یا مدعی هستند که اگر مال و فرزند صالح داشتند شاکرانه آن را به کار می گیرند و فرزند صالح و خداپرست تربیت می کنند و مال را در راه خیر و مصالح شخصی و عمومی به کار می گیرند، در حالی که در عمل خلاف آن عمل می کنند و خیراتی ندارند و به کنزاندوزی رو می آورند و اگر انفاقی دارند، با کراهت و ناخوشی همراه است؛ چنان که وقتی فرزندار می شوند، فرزند را مشرک پرورش می دهند.(توبه، آیات 75 و 76 و 34 و 54؛ فجر، آیات 15 تا 17؛ اعراف، آیات 189 و 190)

به هر حال، از نظر قرآن، سنت ابتلاء و فتنه از سنت های الهی است که می بایست آن را شناخت و ابعاد و اهداف و فلسفه آن را دانست و بر اساس آن، به تحلیل و تبیین روایدها و رخدادها در زندگی فردی و شخصی یا اجتماعی و عمومی پرداخت و توصیه های مناسب با این سنت ها ارایه داد؛ زیرا عدم شناخت و عدم توجه به این سنت ها می تواند در تحلیل و تبیین امور ما را به گمراهی و ضلالت بکشاند و نتوانیم توصیه های درست و صحیح و مناسبی را ارایه دهیم. در حقیقت تا درد و درمان به معنای واقعی وحقیقی کلمه شناخته نشود، نمی توان کاری درست انجام دهد و امید موفقیت و کامیابی و صحت و سلامت داشت.

نسبت صبر و علم از نظر قرآن

یکی از مسایلی که درباره سنت ابتلاء و فتنه مطرح است، مساله صبر است. صبر در این آیات قرآنی در تقابل «عجله» نیست، بلکه معنای استقامت و شکیبایی است. صبر میوه تلخی است که برای درمان نیاز است مورد استفاده قرار گیرد. انسان اگر بخواهد به کمالات بایسته و شایسته خویش برسد، می بایست میوه تلخ صبر را بچشد. بنابراین، جزع و فزع کردن نمی تواند راهکاری برای رهایی از مشکلات یا درمان بیماری ها و مصبیت ها و شرور و بلایایی باشد که انسان در چارچوب سنت ابتلاء و فتنه بدان دچار می شود.

از نظر قرآن، انسان ها در برابر مصیبت ها و بلایا و فتنه هایی که با آن مواجه می شوند، می بایست صبر را پیشه کنند؛ زیرا با صبر است که می تواند به تعقل و تفکر صحیح و تدبر و تذکر امور راه را از چاه شناخت و از مصیبت عظیم گذشت و به سلامت به مقصد و مقصود رسید.

از نظر قرآن، انسان های صابر می توانند از فتنه ها و ابتلائات و مصیبت ها سر بلند بیرون آیند و شکست نخورند و شکسته نشوند.(بقره، آیه 155)

البته از نظر قرآن، صبر کردن در اموری که انسان نسبت به آن جهل داشته باشد، سخت است؛ زیرا اصولا انسان دشمن مجهولات است و وقتی با مجهولی مواجه می شود، نمی داند چگونه با آن مواجه شده و عمل کند. از همین روست که «عدو ما جهلوا» یک حقیقتی است که امیرمومنان امام علی(ع) به آن توجه می دهد.

جالب این که ازنظر قرآن، وقتی انسان نسبت به چیزی جهل داشته باشد، کلافه و سردرگم بوده و نسبت به آن نمی تواند صبر ورزد. از همین روست که حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع) می فرماید: انک لن تستطیع معی صبرا و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرا؛ به راستی که هرگز نمی توانی با من صبر کنی؛ و  چگونه می توانی بر چیزی صبر کنی که احاطه خبری نسبت به آن ندارد.(کهف، آیات 67 و 68)

از این آیات به دست می آید که صبر زمانی شدنی است که انسان نسبت به چیزی احاط خبری داشته و نسبت به جزئیات آن علم و آگاهی دقیق و کارشناسی داشته باشد؛ اما وقتی چنین علمی و احاطه خبری وجود نداشته باشد، صبر شدنی و دست یافتنی نیست و کسی که مدعی صبر است در حقیقت تنها ادعای بی پایه دارد. البته در عمل نیز حضرت موسی(ع) نشان می دهد که نمی تواند به سبب همان عدم احاطه خبری صبر ورزد؛ این گونه است که در آزمون سه گانه شکست می خورد و نشان می دهد که هرگز نمی توان نسبت به چیزی صبر ورزید که نسبت به آن احاطه خبری نیست.(کهف، آیات 70 تا 78)

صبر انسان درمصیبت بر پایه علم به مالکیت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تنها مومنانی که اعتقاد راسخ به مالکیت خدا دارند و می گویند: «انا لله و انا الیه راجعون؛ به راستی ما از خداییم و به سوی خدا باز می گردیم»(بقره، آیه156) از کسانی هستند که جزو صابرین در مصیبت ها هستند. ازهمین روست که خدا در قرآن می فرماید: لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصبیه قالوا انا لله و انا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمه واولئک هم المهتدون؛ (بقره، آیات 155 تا 157)

مصیبت های عظیم و ابتلائات ارزشمند

از نظر آموزه های وحیانی هر کسی درزندگی با یک یا چند مصیبت عظیم مواجه می شود. از ابتلائات چنان سرنوشت ساز است که ابدیت انسان با آن ساخته می شود.

از نظر قرآن کسی که با مصیبت هایی عظیم چون خوف و ناامنی، جوع و گرسنگی، نقص در مال یا نفس یا میوه ها مواجه می شود مثلا فرزند یا نوه ای را از دست می دهد یا با بیماری گرفتار ازدست دادن اعضاء و جوارح می شود یا حتی همسرش را از دست می دهد، اگر بتواند صبر ورزد و بداند که همه چیز را مالک هستی یعنی خدا خواسته و تقدیر کرده و می بایست به تقدیر الهی رضایت دهد(بقره، آیات 155 تا 157؛ حدید، آیات 22 و 23)، آن گاه چنین شخصی مورد عنایت الهی قرار می گیرد و خدا صلوات خویش را به او ارزانی می دارد و تحت ربوبیت خاص الهی قرار گرفته و از رحمت رحیمی بهره مند شده و در جایگاه هدایت شدگان و مهتدی قرار می گیرد و به چیزهایی می رسد که دیگران به آن نمی رسند.(همان)

از نظر قرآن، زمانی حضرت ابراهیم (ع) به مقامات عالی رسید، و در مقام امامت قرار گرفت که از آزمون ابتلائات گوناگون سربلند بیرون آمد.(بقره، آیه 124) هم چنین از نظر قرآن خدا زمانی ملکوت هستی را به نشان داد که در برابر مشرکان توانست از آزمون و ابتلائات چون شرک بیرون آید.(انعام، آیات 74 و 75)

پس هر کسی در زندگی بر اساس سنت ابتلاء و فتنه با مصیبت های گوناگونی مواجه می شود؛ اما برخی از آن ها چنان عظیم است که اگر کسی بتواند آن را با صبر و توکل برخدا پشت سر بگذارد، به مقامات عالی معنوی می رسد. البته بسیاری از مردم در هنگام مواجه با این مصبیت ها به سبب فقدان ایمان کامل و تمام به خدا و مالکیت او، گرفتار شرک و کفر می شوند. اینگونه است که برخی با از دست دادن امنیت یا سرمایه اقتصادی یا فرزند و نوه و همسر یا حتی اعضا و جوارح و نقص در آنها دین و ایمان را کنار می گذارند، و به کفر گویی و کفرگرایی دچار می شوند.

شاید شما هم کسانی را دیده باشید که وقتی تصادفی می کنند و عضوی را از دست می دهند یا با سرطان عضوی را قطع می کنند یا به عشقی نمی رسند یا معشوقی را از دست می دهند به جنون گرفتار می آیند وبه زمین و زمان فحش و درفش و دشنام می دهند و دست از اعتقاد واعمال عبادی بر می دارند. اینان همان کسانی هستند که در بازی زندگی و فتنه و ابتلای الهی باختند و نشان دادن که خدا را مالک هستی نمی دانند، و گرنه اگر کسی خدا را مالک می داند نمی تواند نسبت به تصرفات مالک اعتراضی داشته باشد؛ یعنی انسان که مالک اعتباری است در مُلک خویش تصرفات می کند و تخم مرغی را هر طور می خواهد به کارمی گیرد یا مرغی را نگه می دارد و یا هر زمانی خواست می کشد؛ چگونه چنین شخصی برای خود حق طِلق در ملک خویش قائل است، اما آزاد و رها هر کاری بخواهد در ملک خویش تصرف می کند، اما نمی پذیرد که خدا به عنوان مالک حقیقی هر گونه بخواهد در ملک خویش تصرف کند؟!

از نظر قرآن، مالک حقیقی بر اساس مشیت حکیمانه مقدراتی را تقدیر کرده است. بر اساس این مقدرات گاهی به شخصی چیزی داده یا گرفته می شود. همه این دادنی ها و گرفتنی ها در ام الکتاب ثبت است و تحقق می یابد. بنابراین، این امور در چارچوب سنت ها از جمله سنت ابتلاء و فتنه به انسان می رسد. پس مصیبتی از خیر و شر نیست که در ام الکتاب ضبط و ثبت است و خدا به عنوان مالک حقیقی آن را بر اساس مشیت حکیمانه تقدیر کرده و قضا می کند و در خارج تحقق وجودی می بخشد.(حدید، آیات 22 و23) بر این اساس، انسان وقتی با مصبیتی از بزرگ و کوچک از خیر یا شر مواجه می شود، می بایست بداند که مالک حقیقی آن را خواسته و مشیت و اراده و قضا و امضا کرده است و راهی برای گریز از آن نیست.

البته از نظر قرآن، انسان دعا و نیایش و توسلات به معصومان(ع) می تواند از خدا بخواهد تا در مقام امر تصرفاتی داشته و تبدیلی در مشیت داشته باشد؛ زیرا ام الکتاب به دست خدا است و محو و اثبات آن نیز به دست اوست؛ از این روست که اگر دعا و نیایش نبود خدا به انسانی هیچ اعتنایی نمی کرد و انسان گرفتار بسیاری از مصیبت ها می شد(فرقان، آیه 77)، ولی این دعا موجب می شد تا خدا اعتنایی به بنده اش بکند و مشیت او را تبدیل کند: لکل اجل کتاب یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب؛ برای هر اجلی کتاب نوشته شده است؛ خدا هر چه را بخواهد و مشیت کند محو یا اثبات می کند و نزدش ام الکتاب است.(رعد، آیات 38 و 39)

بنابراین، برخی از چیزهایی که خدا وعده داده تحقق می یابد و برخی تحقق نمی یابد(رعد، آیه40)؛ زیرا وقتی براساس وعده شخصی اجل معلق پیش می افتد و می بایست بمیرد، اما با دعا در تقدیر تبدیل رخ می دهد و اجل جا به جا می شود و وعده تحقق نمی یابد؛ زیرا خدا در وعده وعیدی برآن است تا اگر شخص توبه و استغفار کرد و دعا نمود، تبدیل کند و بدی را به نیکی و شرور به خیرات تبدیل کند؛ اما تخلف در وعده مثلا وعده بهشت نیست. در حقیقت خدا برای رحم کردن خلق کرده(هود، آیه 119) و دنبال بهانه ای چون دعا و استغفار و توبه است.

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان در طول زندگی مصیبت های عظیمی را دچار می شود که با صبر علمی و عملی می تواند ازآن سربلند خارج شود. به این معنا که باور داشته باشد که مالک خدا است و اگر خدا برای او تقدیری کرده است، آن را بپذیرد و با استغفار و توبه ودعا شرایط را تبدیل و تغییردهد. پس صابر کسی است که با علم به مالکیت خدا پذیرای مصیبت است و اگر بخواهد رحمت الهی را به سوی خویش جلب کند، با استغفار و توبه و دعا این کار را می کند؛ زیرا استغفار دفع بلا و رفع بلا و جلب رحمت می کند و ازهمین رو از اسرار الهی است.(نوح، آیات 10 تا 12)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا